التحريم ٣

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِيُ‌ إِلَى‌ بَعْضِ‌ أَزْوَاجِهِ‌ حَدِيثاً فَلَمَّا نَبَّأَتْ‌ بِهِ‌ وَ أَظْهَرَهُ‌ اللَّهُ‌ عَلَيْهِ‌ عَرَّفَ‌ بَعْضَهُ‌ وَ أَعْرَضَ‌ عَنْ‌ بَعْضٍ‌ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ‌ قَالَتْ‌ مَنْ‌ أَنْبَأَکَ‌ هٰذَا قَالَ‌ نَبَّأَنِيَ‌ الْعَلِيمُ‌ الْخَبِيرُ

ترجمه

(به خاطر بیاورید) هنگامی را که پیامبر یکی از رازهای خود را به بعضی از همسرانش گفت، ولی هنگامی که وی آن را افشا کرد و خداوند پیامبرش را از آن آگاه ساخت، قسمتی از آن را برای او بازگو کرد و از قسمت دیگر خودداری نمود؛ هنگامی که پیامبر همسرش را از آن خبر داد، گفت: «چه کسی تو را از این راز آگاه ساخت؟» فرمود: «خداوند عالم و آگاه مرا باخبر ساخت!»

ترتیل:
ترجمه:
التحريم ٢ آیه ٣ التحريم ٤
سوره : سوره التحريم
نزول : ١٠ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَسَرَّ»: پنهانی بیان کرد. به گونه راز بیان داشت. «بَعْضِ»: یکی. فردی. مراد حفصه است. «حَدِیثاً»: سخن. کلام. مراد، فرموده پیغمبر مبنی بر نخوردن عسل، و یا عدم نزدیکی با ماریه قبطی است. «نَبَّأَتْ بِهِ»: حفصه راز را به عایشه خبر داد. «أَظْهَرَهُ»: آن را اطّلاع داد. «عَرَّفَ»: شناساند. بازگو نمود.


نزول

سبب نزول آیه چنین بوده که ماریه قبطیه کنیز پیامبر خدمتکارى وى را در حجرات زوجات او می‌نمود تا روزى که نوبه حفصه بود و حفصه به خاطر انجام کارى از حجره خود بیرون رفته بود، پیامبر با ماریه در حجره حفصه خلوت نمود وقتى حفصه از این موضوع باخبر گردید. در خشم شد و گفت: یا رسول الله امروز که نوبه من بود در حجره من با ماریه خلوت نمودى. پیامبر با حالت حیا فرمود: از این به بعد ماریه را بر خود حرام کرده ام و با او خلوت نخواهم کرد و در عین حال رازى پنهانى را براى تو خواهم گفت که اگر آن را افشا کنى لعنت خدا و فرشتگان و مردم بر تو باد.

حفصه گفت: یا رسول الله آن راز پنهانى چیست؟ پیامبر فرمود: ابوبکر بعد از من خلافت را بدست خواهد گرفت و سپس بعد از او پدرت عمر به خلافت خواهد رسید، حفصه گفت: یا رسول اللّه چه کسى این خبر را به تو داده است؟ پیامبر فرمود: خداوند این خبر را به من داده است. حفصه موضوع راز پنهانى را در همان روز به عائشه گفت و عائشه نیز آن را به پدرش ابوبکر گفت و ابوبکر هم آن را به عمر خبر داد و گفت: عائشه این خبر را از حفصه ذکر نموده است ولى من به قول عائشه اطمینان ندارم و تو از دخترت حفصه سؤال کن و حقیقت قضیه را کشف بنما، عمر نزد دخترش حفصه آمد و خبرى را که عائشه از قول او به پدرش گفته، سؤال کرد. حفصه منکر آن خبر گردید و گفت: من چنین چیزى را نگفته ام. عمر اصرار نمود و گفت: اگر واقعاً این خبر را از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیده اى به من بگو تا اطمینان حاصل کنیم. حفصه گفت: بلى چنین موضوعى را از پیامبر شنیده ام سپس چهار نفر مزبور یعنى ابوبکر و دخترش عائشه و عمر با دخترش حفصه تصمیم گرفتند که همگى این خبر را از خود پیامبر بشنوند در این هنگام جبرئیل نازل شد و این سوره را با این آیه از براى رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل گردانید.[۱]

تفسیر


نکات آیه

۱ - پیامبر(ص)، سخنى را به راز به یکى از همسران خود گفت. (و إذ أسرّ النبىّ إلى بعض أزوجه حدیثًا)

۲ - یکى از همسران پیامبر(ص) (حفصه)، سخن محرمانه و سرّى آن حضرت را [براى عایشه] فاش ساخت. (و إذ أسرّ النبىّ إلى بعض أزوجه حدیثًا فلمّا نبّأت به) مفسران، براساس شأن نزول ها، ماجراى نقل شده در آیه شریفه را مربوط به حفصه و عایشه دانسته اند.

۳ - خداوند، پیامبر(ص) را از افشا شدن رازش بهوسیله همسرش باخبر ساخت. (فلمّا نبّأت به و أظهره اللّه علیه) «إظهار» (مصدر «أظهر») به معناى مطلع ساختن و باخبر کردن است; یعنى، خداوند، پیامبر(ص) را نسبت به افشاى سرّش، باخبر ساخت.

۴ - پیامبر(ص)، تنها قسمتى از ماجراى افشا شدن رازش را، به همسر افشاگر خود فهماند و از بخشى دیگر چشم پوشید. (عرّف بعضه و أعرض عن بعض)

۵ - بزرگوارى پیامبر(ص)، در برخورد با همسران خطاکار خویش (عرّف بعضه و أعرض عن بعض) از این که پیامبر(ص) تنها قسمتى از مطلب افشا شده را به همسر افشاگرش گفت - نه همه آن را - مى توان برداشت بالا را به دست آورد.

۶ - برخورد کریمانه با همسران خطاکار خویش و به رخ نکشیدن همه اشتباهات آنان، امرى شایسته و بجا است. (عرّف بعضه و أعرض عن بعض)

۷ - پرسش همسر پیامبر(ص) (حفصه)، از آن حضرت درباره منبع اطلاع ایشان از افشا شدن رازش (فلمّا نبّأها به قالت من أنباک هذا)

۸ - پیامبر(ص)، در پاسخ به پرسش همسرش (حفصه)، خداى دانا و آگاه را منبع آگاهى خویش از افشا شدن رازش معرفى کرد. (قال نبّأنى العلیم الخبیر)

۹ - هیچ کس، جز خداوند، از افشا شدن راز پیامبر(ص) از سوى همسرش (حفصه) آگاه نبود. (قالت من أنباک هذا قال نبّأنى العلیم الخبیر) از این که پیامبر(ص) آگاهى خود را از ناحیه خداوند دانسته است، مى توان به مطلب یاد شده پى برد.

۱۰ - خداوند، علیم (دانا) و خبیر (آگاه به دقایق امور) است. (العلیم الخبیر)

۱۱ - خداوند، به راز دل آدمیان و سخنان درگوشى و پنهانى آنان آگاه و باخبر است. (و إذ أسرّ النبىّ إلى بعض أزوجه ... و أظهره اللّه علیه ... قال نبّأنى العلیم الخبیر)

۱۲ - عنایت ویژه خداوند به پیامبر(ص)، با آگاه کردن ایشان از امور پنهانى علیه آن حضرت (و أظهره اللّه علیه ... قال نبّأنى العلیم الخبیر)

۱۳ - پوشیده داشتن برخى از مسائل از نزدیکان خود (مانند همسر و ...) امرى جایز و روا است. (و إذ أسرّ النبىّ إلى بعض أزوجه حدیثًا فلمّا نبّأت به)

۱۴ - گفتن برخى از مسائل به صورت امانت و سرّى به دیگران، امرى جایز و روا است. (و إذ أسرّ النبىّ إلى بعض أزوجه حدیثًا)

۱۵ - لزوم حفظ و نگهدارى اسرار خانوادگى و زناشویى از دیگران، حتى از برخى از اعضاى خانواده (و إذ أسرّ النبىّ إلى بعض أزوجه حدیثًا ... نبّأنى العلیم الخبیر)

۱۶ - لزوم کتمان رازها و خوددارى از افشاى سخنان محرمانه و سرّى (و إذ أسرّ النبىّ إلى بعض أزوجه حدیثًا ... قال نبّأنى العلیم الخبیر)

موضوعات مرتبط

  • احکام :۱۴
  • اسماء و صفات: خبیر ۱۰; علیم ۱۰
  • حفصه: افشاگرى حفصه ۲، ۹; پرسش حفصه ۷
  • خانواده: کتمان رازهاى خانوادگى ۱۵
  • خدا: افشاگریهاى خدا ۳، ۸، ۱۲; علم خدا به رازها ۱۱; علم غیب خدا ۹، ۱۱
  • راز: امانتدارى در راز ۱۴; اهمیت کتمان راز ۱۵، ۱۶; جواز افشاى راز ۱۴; محدوده افشاى راز ۱۴
  • عمل: عمل پسندیده ۶
  • لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۱۲
  • محمد(ص): افشاى توطئه علیه محمد(ص) ۱۲; افشاى راز محمد(ص) ۲، ۳، ۷، ۸، ۹; پرسش از محمد(ص) ۷; تاریخ محمد(ص) ۲، ۳، ۴; چشم پوشى محمد(ص) ۴; راز محمد(ص) ۱; روش برخورد محمد(ص) ۴، ۵; فضایل محمد(ص) ۵، ۱۲; قصه همسران محمد(ص) ۵، ۷، ۸، ۹; محمد(ص) و همسران ۲، ۳، ۴; منشأ علم محمد(ص) ۷، ۸; همسران محمد(ص) ۱
  • همسر: برخورد کریمانه با همسران خطاکار ۶; جواز کتمان راز همسر ۱۳

منابع

  1. تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.