الواقعة ٥٢: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۲: خط ۳۲:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link145 | آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link145 | آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link146 | موارد استعمال كلمه ((قرب )) و معناى تقرب به خدا و اينكه مقربون بلند مرتبه ترينطبقات اهل سعادتند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link146 | موارد استعمال كلمه ((قرب )) و معناى تقرب به خدا و اينكه مقربون بلند مرتبه ترينطبقات اهل سعادتند]]
خط ۴۳: خط ۴۴:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link154 | رواياتى در ذيل آيات مربوط به بهشت و نعمت هاى بهشتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link154 | رواياتى در ذيل آيات مربوط به بهشت و نعمت هاى بهشتى]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۱۱#link96 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۱۱#link96 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ «51» لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ «52» فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ «53»
همانا، اى گمراهان انكار كننده! حتماً از درختى (بد منظر و بد طعم و بد بو) كه زقّوم است خواهيد خورد. آنگاه شكم‌ها را از آن پر خواهيد كرد.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ (52)
لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ: هر آينه خورندگانيد از درختى كه، مِنْ زَقُّومٍ‌: از زقوم است، يعنى مبعوث مى‌شويد و از زقوم به شما مى‌خورانند.
كفاية الموحدين- از حضرت باقر عليه السّلام مروى است كه شجره زقوم درختى است كه از قعر جهنم بيرون مى‌آيد و ثمره او مانند رءوس شياطين است از قبح صورت و كثرت عفونت و چرك و شاخه‌هاى آن درخت مشروب شده و پرورش يافته از آتش جهنم و ثمره آن آتش است، و برگها و خارهاى آن از آتش خلق شده و چون از آن ثمره بخورند مى‌يابند آن را تلخ‌تر از صبر و بدبوتر از ميته منتنه و سخت‌تر از آهن، آنگاه متذكر شوند آنچه را كه در دنيا از طعامهاى لذيذه خورده‌اند «1».
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ (41) فِي سَمُومٍ وَ حَمِيمٍ (42) وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ (43) لا بارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ (44) إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفِينَ (45)
وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيمِ (46) وَ كانُوا يَقُولُونَ أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ (47) أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ (48) قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ (49) لَمَجْمُوعُونَ إِلى‌ مِيقاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ (50)
ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ (51) لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ (52) فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ (53) فَشارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ (54) فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ (55)
هذا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ (56)
----
جلد 5 صفحه 131
ترجمه‌
و ياران جانب چپ چيست حال ياران جانب چپ‌
در باد گرم سوزان و آب جوشان هستند
و در سايه‌اى از دود بسيار سياه‌
كه نه سرد است و نه پسنديده‌
همانا آنها بودند پيش از اين بناز و نعمت پرورده‌شدگان‌
و بودند كه اصرار مى‌ورزيدند بر گناه بزرگ‌
و بودند كه ميگفتند آيا وقتى كه مرديم و گشتيم خاك و استخوانها آيا همانا ما بر انگيخته شدگانيم‌
و آيا پدران پيشين ما
بگو همانا پيشينيان و پسينيان‌
هر آينه جمع‌شدگانند تا وقت روز معيّنى‌
پس همانا شما اى گمراهان تكذيب كنندگان‌
هر آينه خورندگانيد از درختى از زقوم‌
پس پر كنند گانيد از آن شكمها را
پس آشامندگانيد روى آن از آب جوشان‌
پس نوشندگانيد مانند نوشيدن شتران عطشان‌
اينست تشريفات ورودى آنها روز قيامت.
تفسير
اصحاب شمال كه صاحبان شئامت و شقاوتند و در آيات اوليّه اين سوره بيان شد جاى تعجّب است از حال آنها كه در باد سام مولود از حرارت آتش جهنم كه در نهايت سوزندگى و نافذ در مسامات بدن است جاى دارند و آب جوشى كه بر سر آنها ريخته ميشود بر آنها احاطه مينمايد و سايه‌اى از تراكم دودهاى بسيار سياه جهنم بر سر آنها افكنده شده كه نه برودت و خنكى دارد و نه خوبى ديگر جز عفونت و اينها كسانى هستند كه خداوند نعمت خود را از آنها دريغ نفرموده بود و در دنيا بعيش و عشرت مشغول بودند و لذا از ياد خدا و انجام وظايف بندگى خودشان غافل و بپرورش بدن خاكى دلخوش و مايل گشتند و پى در پى مرتكب معاصى كبيره شدند و توبه ننمودند و گفته‌اند مراد از حنث عظيم شرك است و حنث بر گناه اطلاق ميشود و بنظر حقير حنث همان خلف عهد ازلى الهى است كه بايد بنى آدم معصيت خدا و عبادت شيطان را ننمايند و آن هر چه باشد بزرگ است و لذا خداوند فرموده آنها در دنيا بطور تعجب ميگفتند آيا وقتى كه ما مرديم و خاك شديم و از ما جز استخوان پوسيده‌ئى باقى نماند دو مرتبه زنده ميشويم و بالاتر از اين آيا پدران ما كه سالهاى دراز است كه مرده‌اند و چيزى از
----
جلد 5 صفحه 132
آنها باقى نمانده زنده ميشوند بگو اى پيغمبر در جواب اين مردم نفهم بى‌فكر بلى تمام مردم دنيا از اوّلين تا آخرين را خدا براى روز معيّنى كه قيامت كبرى باشد جمع ميفرمايد و همه را زنده ميكند و در پيشگاه خود حاضر ميسازد پس شما گمراهانى كه تكذيب نموديد انبيا و اوصيا و علما را از شدّت گرسنگى از ميوه تلخ بد بوى درخت زقوم كه در سوره الصّافات بيان شد ميخوريد و شكمهاى خودتان را پر ميكنيد پس عطش بر شما غلبه ميكند و مجبور ميشويد روى آن آب داغ جهنّمى را مانند شترانى كه از آب خوردن سير نميشوند بخوريد و اين بمنزله تشريفات ورودى ميهمان است كه براى آنها در اوّل وقت جزاء تهيّه شده و تقديم ميشود عذابهاى گوناگون آنها را بعد از استقرار در جهنّم خدا ميداند كه چيست و بنابراين كلام مبنى بر طعن و استهزاء آنها است و بعضى گفته‌اند نزل چيزى است كه صاحبش بر آن وارد ميشود و قمى ره نقل فرموده كه اين ثواب آنها است در روز مجازات.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
لَآكِلُون‌َ مِن‌ شَجَرٍ مِن‌ زَقُّوم‌ٍ (52) فَمالِؤُن‌َ مِنهَا البُطُون‌َ (53) فَشارِبُون‌َ عَلَيه‌ِ مِن‌َ الحَمِيم‌ِ (54)
‌هر‌ آينه‌ خوراك‌ ‌شما‌ ‌از‌ درخت‌ زقوم‌ ‌است‌، ‌پس‌ سير مي‌كنيد ‌از‌ ‌آن‌ شكمهاي‌ ‌خود‌ ‌را‌، ‌پس‌ شراب‌ و آب‌ ‌شما‌ ‌از‌ حميم‌ ‌است‌.
امّا شجر زقوم‌ ‌را‌ توصيف‌ مي‌فرمايد: إِنَّها شَجَرَةٌ تَخرُج‌ُ فِي‌ أَصل‌ِ الجَحِيم‌ِ طَلعُها كَأَنَّه‌ُ رُؤُس‌ُ الشَّياطِين‌ِ فَإِنَّهُم‌ لَآكِلُون‌َ مِنها فَمالِؤُن‌َ مِنهَا البُطُون‌َ و الصافات‌ آيه 62 ‌تا‌ 64.
و اما حميم‌ ‌را‌ توصيف‌ مي‌فرمايد: ثُم‌َّ إِن‌َّ لَهُم‌ عَلَيها لَشَوباً مِن‌ حَمِيم‌ٍ و الصافات‌ آيه 65 يُصَب‌ُّ مِن‌ فَوق‌ِ رُؤُسِهِم‌ُ الحَمِيم‌ُ يُصهَرُ بِه‌ِ ما فِي‌ بُطُونِهِم‌ وَ الجُلُودُ حج‌ آيه 20 و 21.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
(آیه 52)- «از درخت زقّوم می‌خورید» (لَآکِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۴۱


ترجمه

قطعاً از درخت زقّوم می‌خورید،

|قطعا از درختى كه از زقّوم است خواهيد خورد
قطعاً از درختى كه از زقّوم است خواهيد خورد.
از درخت زقّوم تلخ دوزخ البته خواهید خورد.
قطعاً از درختی که از زقّوم است [و دارای مایعی جوشان و بسیار بدمزه و بدبوست] خواهید خورد؛
از درختان زقّوم خواهيد خورد.
خورندگان از درخت زقومید
هر آينه از درخت زقّوم مى‌خوريد،
قطعاً از درخت زقّوم خواهید خورد.
همواره از درختی (که) از زقّوم (است) خورندگانید.
همانا خورنده‌اید از درختی از زقّوم‌


الواقعة ٥١ آیه ٥٢ الواقعة ٥٣
سوره : سوره الواقعة
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«زَقُّومٍ»: (نگا: صافات / ، دخان / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ «51» لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ «52» فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ «53»

همانا، اى گمراهان انكار كننده! حتماً از درختى (بد منظر و بد طعم و بد بو) كه زقّوم است خواهيد خورد. آنگاه شكم‌ها را از آن پر خواهيد كرد.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ (52)

لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ: هر آينه خورندگانيد از درختى كه، مِنْ زَقُّومٍ‌: از زقوم است، يعنى مبعوث مى‌شويد و از زقوم به شما مى‌خورانند.

كفاية الموحدين- از حضرت باقر عليه السّلام مروى است كه شجره زقوم درختى است كه از قعر جهنم بيرون مى‌آيد و ثمره او مانند رءوس شياطين است از قبح صورت و كثرت عفونت و چرك و شاخه‌هاى آن درخت مشروب شده و پرورش يافته از آتش جهنم و ثمره آن آتش است، و برگها و خارهاى آن از آتش خلق شده و چون از آن ثمره بخورند مى‌يابند آن را تلخ‌تر از صبر و بدبوتر از ميته منتنه و سخت‌تر از آهن، آنگاه متذكر شوند آنچه را كه در دنيا از طعامهاى لذيذه خورده‌اند «1».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ (41) فِي سَمُومٍ وَ حَمِيمٍ (42) وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ (43) لا بارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ (44) إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفِينَ (45)

وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيمِ (46) وَ كانُوا يَقُولُونَ أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ (47) أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ (48) قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ (49) لَمَجْمُوعُونَ إِلى‌ مِيقاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ (50)

ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ (51) لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ (52) فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ (53) فَشارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ (54) فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ (55)

هذا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ (56)


جلد 5 صفحه 131

ترجمه‌

و ياران جانب چپ چيست حال ياران جانب چپ‌

در باد گرم سوزان و آب جوشان هستند

و در سايه‌اى از دود بسيار سياه‌

كه نه سرد است و نه پسنديده‌

همانا آنها بودند پيش از اين بناز و نعمت پرورده‌شدگان‌

و بودند كه اصرار مى‌ورزيدند بر گناه بزرگ‌

و بودند كه ميگفتند آيا وقتى كه مرديم و گشتيم خاك و استخوانها آيا همانا ما بر انگيخته شدگانيم‌

و آيا پدران پيشين ما

بگو همانا پيشينيان و پسينيان‌

هر آينه جمع‌شدگانند تا وقت روز معيّنى‌

پس همانا شما اى گمراهان تكذيب كنندگان‌

هر آينه خورندگانيد از درختى از زقوم‌

پس پر كنند گانيد از آن شكمها را

پس آشامندگانيد روى آن از آب جوشان‌

پس نوشندگانيد مانند نوشيدن شتران عطشان‌

اينست تشريفات ورودى آنها روز قيامت.

تفسير

اصحاب شمال كه صاحبان شئامت و شقاوتند و در آيات اوليّه اين سوره بيان شد جاى تعجّب است از حال آنها كه در باد سام مولود از حرارت آتش جهنم كه در نهايت سوزندگى و نافذ در مسامات بدن است جاى دارند و آب جوشى كه بر سر آنها ريخته ميشود بر آنها احاطه مينمايد و سايه‌اى از تراكم دودهاى بسيار سياه جهنم بر سر آنها افكنده شده كه نه برودت و خنكى دارد و نه خوبى ديگر جز عفونت و اينها كسانى هستند كه خداوند نعمت خود را از آنها دريغ نفرموده بود و در دنيا بعيش و عشرت مشغول بودند و لذا از ياد خدا و انجام وظايف بندگى خودشان غافل و بپرورش بدن خاكى دلخوش و مايل گشتند و پى در پى مرتكب معاصى كبيره شدند و توبه ننمودند و گفته‌اند مراد از حنث عظيم شرك است و حنث بر گناه اطلاق ميشود و بنظر حقير حنث همان خلف عهد ازلى الهى است كه بايد بنى آدم معصيت خدا و عبادت شيطان را ننمايند و آن هر چه باشد بزرگ است و لذا خداوند فرموده آنها در دنيا بطور تعجب ميگفتند آيا وقتى كه ما مرديم و خاك شديم و از ما جز استخوان پوسيده‌ئى باقى نماند دو مرتبه زنده ميشويم و بالاتر از اين آيا پدران ما كه سالهاى دراز است كه مرده‌اند و چيزى از


جلد 5 صفحه 132

آنها باقى نمانده زنده ميشوند بگو اى پيغمبر در جواب اين مردم نفهم بى‌فكر بلى تمام مردم دنيا از اوّلين تا آخرين را خدا براى روز معيّنى كه قيامت كبرى باشد جمع ميفرمايد و همه را زنده ميكند و در پيشگاه خود حاضر ميسازد پس شما گمراهانى كه تكذيب نموديد انبيا و اوصيا و علما را از شدّت گرسنگى از ميوه تلخ بد بوى درخت زقوم كه در سوره الصّافات بيان شد ميخوريد و شكمهاى خودتان را پر ميكنيد پس عطش بر شما غلبه ميكند و مجبور ميشويد روى آن آب داغ جهنّمى را مانند شترانى كه از آب خوردن سير نميشوند بخوريد و اين بمنزله تشريفات ورودى ميهمان است كه براى آنها در اوّل وقت جزاء تهيّه شده و تقديم ميشود عذابهاى گوناگون آنها را بعد از استقرار در جهنّم خدا ميداند كه چيست و بنابراين كلام مبنى بر طعن و استهزاء آنها است و بعضى گفته‌اند نزل چيزى است كه صاحبش بر آن وارد ميشود و قمى ره نقل فرموده كه اين ثواب آنها است در روز مجازات.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لَآكِلُون‌َ مِن‌ شَجَرٍ مِن‌ زَقُّوم‌ٍ (52) فَمالِؤُن‌َ مِنهَا البُطُون‌َ (53) فَشارِبُون‌َ عَلَيه‌ِ مِن‌َ الحَمِيم‌ِ (54)

‌هر‌ آينه‌ خوراك‌ ‌شما‌ ‌از‌ درخت‌ زقوم‌ ‌است‌، ‌پس‌ سير مي‌كنيد ‌از‌ ‌آن‌ شكمهاي‌ ‌خود‌ ‌را‌، ‌پس‌ شراب‌ و آب‌ ‌شما‌ ‌از‌ حميم‌ ‌است‌.

امّا شجر زقوم‌ ‌را‌ توصيف‌ مي‌فرمايد: إِنَّها شَجَرَةٌ تَخرُج‌ُ فِي‌ أَصل‌ِ الجَحِيم‌ِ طَلعُها كَأَنَّه‌ُ رُؤُس‌ُ الشَّياطِين‌ِ فَإِنَّهُم‌ لَآكِلُون‌َ مِنها فَمالِؤُن‌َ مِنهَا البُطُون‌َ و الصافات‌ آيه 62 ‌تا‌ 64.

و اما حميم‌ ‌را‌ توصيف‌ مي‌فرمايد: ثُم‌َّ إِن‌َّ لَهُم‌ عَلَيها لَشَوباً مِن‌ حَمِيم‌ٍ و الصافات‌ آيه 65 يُصَب‌ُّ مِن‌ فَوق‌ِ رُؤُسِهِم‌ُ الحَمِيم‌ُ يُصهَرُ بِه‌ِ ما فِي‌ بُطُونِهِم‌ وَ الجُلُودُ حج‌ آيه 20 و 21.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 52)- «از درخت زقّوم می‌خورید» (لَآکِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ).

نکات آیه

۱ - وجود درختى به نام «زقّوم» در دوزخ (لأکلون من شجر من زقّوم) «من» در «من زقّوم» بیان جنس «شجر» است; یعنى، درختى که از جنس زقوم مى باشد.

۲ - درخت زقّوم، منبع تغذیه اهل دوزخ (اصحاب شمال) (لأکلون من شجر من زقّوم)

۳ - اهل دوزخ (اصحاب شمال)، براى رفع گرسنگى ناچار به تغذیه از درخت زقوم خواهند بود. (لأکلون من شجر من زقّوم) آوردن «لام» تأکید، بیانگر آن است که تغدیه اهل دوزخ از «زقّوم» تردیدناپذیر است; زیرا آنان براى رفع گرسنگى چاره اى جز آن ندارند.

موضوعات مرتبط

  • اصحاب شمال: غذاى اصحاب شمال ۲، ۳
  • جهنم: درختان جهنم ۱; گرسنگى در جهنم ۳
  • جهنمیان: عذاب جهنمیان ۲; غذاى جهنمیان ۲، ۳
  • درخت: درخت زقوم ۱; نقش درخت زقوم ۲، ۳

منابع