طه ٧١: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=گفت آیا ایمان بدو آوردید پیش از آنکه به شما رخصت دهم همانا او است مهتر شما که بیاموختتان جادو را همانا سخت ببرم دستها و پایهای شما را از برابر و همانا به دارتان کشم بر شاخه‌های درخت خرما و البته خواهید دید کدامین از ما سخت‌ترند در عذاب و پاینده‌تر
|-|معزی=گفت آیا ایمان بدو آوردید پیش از آنکه به شما رخصت دهم همانا او است مهتر شما که بیاموختتان جادو را همانا سخت ببرم دستها و پایهای شما را از برابر و همانا به دارتان کشم بر شاخه‌های درخت خرما و البته خواهید دید کدامین از ما سخت‌ترند در عذاب و پاینده‌تر
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره طه | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::71|٧١]] | قبلی = طه ٧٠ | بعدی = طه ٧٢  | کلمه = [[تعداد کلمات::30|٣٠]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره طه | نزول = [[نازل شده در سال::6|٦ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::71|٧١]] | قبلی = طه ٧٠ | بعدی = طه ٧٢  | کلمه = [[تعداد کلمات::30|٣٠]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«آذَنَ»: اجازه دهم. «کَبِیر»: رئیس. بزرگ. «مِنْ خِلافٍ»: عکس یکدیگر. از دو قسمت مختلف، مثل پای راست و دست چپ، و پای چپ و دست راست. «لأُصَلِّبَنَّ»: قطعاً به دار می‌آویزم. «فِی»: به معنی (علی) یعنی بالا و فراز است. «جُذُوع»: جمع جِذْع، ساقه و تنه. شاخه (نگا: مریم /  و ).
«آذَنَ»: اجازه دهم. «کَبِیر»: رئیس. بزرگ. «مِنْ خِلافٍ»: عکس یکدیگر. از دو قسمت مختلف، مثل پای راست و دست چپ، و پای چپ و دست راست. «لأُصَلِّبَنَّ»: قطعاً به دار می‌آویزم. «فِی»: به معنی (علی) یعنی بالا و فراز است. «جُذُوع»: جمع جِذْع، ساقه و تنه. شاخه (نگا: مریم /  و ).

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۴


ترجمه

(فرعون) گفت: «آیا پیش از آنکه به شما اذن دهم به او ایمان آوردید؟! مسلّماً او بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است! به یقین دستها و پاهایتان را بطور مخالف قطع می‌کنم؛ و شما را از تنه‌های نخل به دار می‌آویزم؛ و خواهید دانست مجازات کدام یک از ما دردناکتر و پایدارتر است!»

|[فرعون‌] گفت: آيا پيش از آن كه به شما اذن دهم به او ايمان آورديد؟ قطعا او بزرگ شماست كه به شما سحر آموخته است. پس حتما دست‌ها و پاهايتان را مخالف [يكديگر از چپ و راست‌] قطع مى‌كنم و يقينا شما را بر تنه‌هاى نخل دار مى‌زنم و خوب خواهيد دانست كيفر كدام
[فرعون‌] گفت: «آيا پيش از آنكه به شما اجازه دهم، به او ايمان آورديد؟ قطعاً او بزرگ شماست كه به شما سحر آموخته است، پس بى‌شك دستهاى شما و پاهايتان را يكى از راست و يكى از چپ قطع مى‌كنم و شما را بر تنه‌هاى درخت خرما به دار مى‌آويزم، تا خوب بدانيد عذاب كدام يك از ما سخت‌تر و پايدارتر است.»
فرعون گفت: شما چرا پیش از آنکه من اجازه دهم به موسی ایمان آوردید؟ معلوم است که او در سحر معلم شما بوده، باری من شما را دست و پا بر خلاف یکدیگر می‌برم و بر تنه نخلهای خرما به دار می‌آویزم و خواهید دانست که عذاب (من و موسی) کدام سخت‌تر و پاینده‌تر است.
[فرعون] گفت: آیا پیش از آنکه به شما اذن دهم، به او ایمان آوردید؟ یقیناً او بزرگ شماست که به شما جادو آموخته است، پس بی تردید دست ها و پاهایتان را یکی از راست و یکی از چپ قطع خواهم کرد، و شما را بر تنه های درخت خرما خواهم آویخت تا کاملاً بدانید که کدام یک از ما [من یا خدای موسی] عذابش سخت تر و پایدارتر است؟!
فرعون گفت: آيا پيش از آنكه شما را رخصت دهم به او ايمان آورديد؟ او بزرگ شماست كه به شما جادوگرى آموخته است. دستها و پاهاتان را از چپ و راست مى‌برم و بر تنه درخت خرما به دارتان مى‌آويزم. تا بدانيد كه عذاب كدام يك از ما سخت‌تر و پاينده‌تر است.
[فرعون‌] گفت آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید، بی‌شک او بزرگتر [و آموزگار] شماست که به شما جادوگری آموخته است، بدانید که دستها و پاهایتان را بر خلاف جهت یکدیگر می‌برم و شما را بر تنه‌های درخت خرما به دار می‌کشم، و خواهید دانست که کداممان عذابی شدیدتر و پاینده‌تر دارد
[فرعون‌] گفت: آيا پيش از آنكه شما را اجازه دهم به او گرويديد؟ بى‌گمان او بزرگ- استاد مهين- شماست كه شما را جادو آموخته است. هر آينه دستها و پاهاى شما را بر خلاف يكديگر مى‌برم و بر تنه‌هاى درخت خرما بر دارتان مى‌كنم و خواهيد دانست كه شكنجه كدام يك از ما سخت‌تر و پاينده‌تر است.
(فرعون) گفت: آیا پیش از آن که به شما اجازه دهم، بدو ایمان آوردید؟! مسلّماً او بزرگ شما است. بزرگی که به شما جادوگری آموخته است. بی‌گمان دستهایتان و پاهایتان را عکس یکدیگر قطع می‌کنم، و شما را بر فراز شاخه‌های درختان خرما به دار می‌آویزم. (آن وقت) خواهید دانست که کدام یک (از دو خدا: من یا خدای موسی) عذابش سخت‌تر و پایدارتر است.
(فرعون) گفت: «آیا پیش از آنکه برایتان اجازه دهم به او ایمان آوردید؟ به‌راستی او بزرگِ شماست که به شما سحر آموخته. پس بی‌مهابا دست‌هایتان و پاهایتان را -بی‌چون- بر خلاف (یکدیگر) قطع می‌کنم، و شما را بی‌امان همچنان در شاخسارهای درختان خرما به دار می‌آویزم و همواره به راستی خواهید دانست کدامین (از) ما عذابش سخت‌تر و پایدارتر است.»
گفت آیا ایمان بدو آوردید پیش از آنکه به شما رخصت دهم همانا او است مهتر شما که بیاموختتان جادو را همانا سخت ببرم دستها و پایهای شما را از برابر و همانا به دارتان کشم بر شاخه‌های درخت خرما و البته خواهید دید کدامین از ما سخت‌ترند در عذاب و پاینده‌تر


طه ٧٠ آیه ٧١ طه ٧٢
سوره : سوره طه
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«آذَنَ»: اجازه دهم. «کَبِیر»: رئیس. بزرگ. «مِنْ خِلافٍ»: عکس یکدیگر. از دو قسمت مختلف، مثل پای راست و دست چپ، و پای چپ و دست راست. «لأُصَلِّبَنَّ»: قطعاً به دار می‌آویزم. «فِی»: به معنی (علی) یعنی بالا و فراز است. «جُذُوع»: جمع جِذْع، ساقه و تنه. شاخه (نگا: مریم / و ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - ساحران به خاطر ایمان به موسى(ع)، مورد توبیخ و بازخواست فرعون قرار گرفتند. (قالوا ءامنّا ... قال ءامنتم له قبل أن ءاذن لکم ) «آمنتم» چه جمله خبرى باشد و چه استفهامى (به تقدیر همزه)، مراد از آن توبیخ است و ضمیر «له» به قرینه حرف لام - که براى ربط «آمن» به غیر خداوند به کار مى رود - و به تناسب ضمیر «إنّه» در «إنّه لکبیرکم» به موسى(ع) برمى گردد.

۲ - ساحران فرعون، موسى و هارون(ع) را پیامبر خدا دانسته و به آنان ایمان آوردند. (ءامنتم له ) تعبیر ساحران در آیه قبل، «آمنّا بربّ هارون و موسى» بود; ولى فرعون در توبیخ خود، آنان را مؤمن به موسى(ع) معرفى کرد. گفتنى است که این نکته گویاى تلازم ایمان به «ربّ موسى و هارون» با ایمان به رسالت آن دو در دعوت به ربوبیت خداوند است.

۳ - فرعون، انتخاب دین و تغییر مسلک مردم را، مشروط به اجازه خویش مى دانست. (ءامنتم له قبل أن ءاذن لکم )

۴ - ایمان به موسى(ع) در حکومت فرعون، کارى غیر قانونى و ممنوع بوده است. (ءامنتم له قبل أن ءاذن لکم ) نیاز به اذن فرعون در ایمان به موسى(ع)، نشان از ممنوعیت و غیرقانونى بودن ایمان به آن حضرت در آن عصر دارد.

۵ - وجود خفقان فکرى و سلب شدن آزادى عقیده در نظام حکومت فرعونى (ءامنتم له قبل أن ءاذن لکم ) نیاز داشتن «اعتقاد» به اجازه فرعون، نشان از استبداد و خفقان کامل فکرى در حکومت فرعون دارد.

۶ - فرعون، حاکمى مستبد، مغرور و متکبر بود. (قبل أن ءاذن لکم )

۷ - فرعون، موسى(ع) را برترین ساحر و معجزه او را سِحرى فراتر از آنچه به دیگران آموخته بود، قلمداد کرد. (إنّه لکبیرکم الذى علّمکم السحر )

۸ - فرعون، موسى(ع) را به استادى ساحران و سر رشته دارى امور آنان متهم کرد. (ءامنتم له ... إنّه لکبیرکم الذى علّمکم السحر )

۹ - فراگرفتن سِحر از موسى(ع) و هم دستى با او در توطئه علیه فرعون، از اتهامات فرعون به ساحران مؤمن بود. (إنّه لکبیرکم الذى علّمکم السحر )

۱۰ - فرعون، شکست ساحران از موسى(ع) را، امرى تصنّعى و براثر تبانى قبلى با موسى(ع) دانست و آنان را به سهل انگارى عمدى متهم ساخت. (إنّه لکبیرکم الذى علّمکم السحر )

۱۱ - در دیدگاه فرعون، ساحران پیش از حضور در میدان مبارزه، به موسى(ع) ایمان داشتند و ایمان آنان در صحنه مبارزه، ایمانى صورى و برنامه ریزى شده بود. (ءامنتم له قبل أن ءاذن لکم إنّه لکبیرکم الذى علّمکم السحر )

۱۲ - سِحر، از علوم قابل تعلیم و یادگیرى است. (علّمکم السحر )

۱۳ - قطع یک دست و یک پا در جهت مخالف یکدیگر و دار زدن بر تنه درختان خرما، از جمله مجازات هاى تعیین شده براى ساحران مؤمن از سوى فرعون بود. (فلأقطّعنّ أیدیکم و أرجلکم من خلف و لأصلّبنّکم ) «جذع» (مفرد «جذوع») به معناى ساق درخت است و حرف «فى» نشانه آن است که فرعون در تهدید خود، مکان همیشگى ساحران را پس از قطع دست و پایشان، چوبه هاى دار در نظر گرفته بود. این مطلب کنایه از آن دارد که بدن آنان هرگز از دار پایین آورده نخواهد شد.

۱۴ - بریدن دست و پاى مجرمان و بستن آنان به چوبه هاى دار، از جمله سخت ترین مجازات ها در زمان فرعون بود. (فلأقطّعنّ ... و لأصلّبنّکم فى جذوع النخل )

۱۵ - تصمیم فرعون بر شکنجه و به صلیب کشیدن ساحران مؤمن و نظارت مستقیم خود بر اجراى آن، تصمیمى قاطع و مستبدانه بود. (لأقطّعنّ ... لأصلّبنّکم ... لتعلمنّ أیّنا أشدّ عذابًا و أبقى ) فرعون در واکنش هاى قبلى خود در برابر موسى(ع) با اطرافیان خویش به مشورت مى نشست; ولى در مجازات ساحران، تصمیم مستبدانه و شخصى خود را با سوگند بر اجراى آن اعلام کرد و با لام قسم و نون تأکید ثقیله و فعل هایى از باب تفعیل، قاطعیت خود را در این تصمیم ابراز کرد. گفتنى که فعل هاى «لأقطّعنّ» و «لأصلبنّ» که از باب تفعیل اند، با ثلاثى مجرد در معنا یکسان بوده و تفاوتى جز تأکید افزون تر ندارند.

۱۶ - مرکز حکومت فرعون، منطقه اى گرمسیر و داراى درختان نخل بود. (و لأصلّبنّکم فى جذوع النخل )

۱۷ - فرعون، عذاب و شکنجه از ناحیه خود را، شدیدتر از عذاب موعود موسى(ع) اعلام کرد. (و لتعلمنّ أیّنا أشدّ عذابًا ) موسى(ع) در آغاز صحنه مبارزه گفته بود: «ویلکم... فیسحتکم بعذاب». فرعون نیز در برابر آن سخن، چنین وعده داد که عذاب او شدیدتر از عذابى است که موسى(ع) وعده داده است.

۱۸ - فرعون، دوران مجازات ساحران مؤمن (قطع دست و پا و بستن به چوبه دار) را در مقایسه با مدت عذاب هاى موعود موسى(ع)، طولانى تر و پایدارتر اعلام کرد. (و لتعلمنّ أیّنا أشدّ عذابًا و أبقى ) «عذاباً» تمیز براى «أشدّ» و قرینه بر تمیز محذوف «أبقى» است; یعنى، «و أبقى عذاباً».

۱۹ - فرعون، مصمم بر نابود ساختن و از بین بردن موسى(ع) و پیروان او، و پایدار نشان دادن حکومت خود (و لتعلمنّ أیّنا أشدّ عذابًا و أبقى ) وعده عذاب و قتل مؤمنان و نیز ادعاى باقى تر بودن (أبقى) از سوى فرعون، بیانگر این نکته است که وى به نابود کردن مؤمنان مصمم شده بود. گفتنى است در این برداشت، تمیز «عذاباً» به کلمه «أشدّ» اختصاص یافته و کلمه «أبقى» خالى از تمیز، لحاظ شده است.

۲۰ - فرعون، درک سنگین تربودن شکنجه هایش از عذاب موعود موسى(ع) را، تنها در صورت چشیدن آن امکان پذیر دانست. (و لتعلمنّ أیّنا أشدّ عذابًا )

۲۱ - پایه هاى حکومت فرعون پس از ماجراى ساحران و ایمان آنان به موسى(ع)، بسیار متزلزل شد. (و لتعلمنّ أیّنا أشدّ عذابًا و أبقى ) تفاوت برخوردهاى اولیه فرعون با برخوردهاى پس از ایمان ساحران، نشان از تزلزل حکومت فرعون و احساس خطر شدید او از ناحیه موسى(ع) و مؤمنان به او دارد.

۲۲ - شکنجه، کشتار، تهدید و ارعاب، از آخرین حربه هاى فرعون براى جلوگیرى از نهضت موسى(ع) و بقاى حکومت خویش (فلأقطّعنّ ... لأصلّبنّکم ... و لتعلمنّ)

۲۳ - اتهام، توجیهى براى خشونت و کیفرهاى ظالمانه، در رژیم فرعون (ءامنتم ... إنّه لکبیرکم ... فلأقطّعنّ ... أشدّ عذابًا و أبقى )

۲۴ - موسى و هارون(ع)، مصون از گزند فرعون و بیرون از سلطه فرعونیان (إنّه لکبیرکم ... فلأقطّعنّ أیدیکم ... أشدّ عذابًا و أبقى ) تهدید ساحران به شکنجه و دار، به دلیل گرایش به موسى و هارون(ع) و سکوت از مجازات آن دو، نشانه میسر نبودن آن براى فرعون است.

موضوعات مرتبط

  • ایمان: ایمان به موسى(ع) ۱، ۲، ۴; ایمان به هارون(ع) ۲
  • جادو: تعلم جادو ۹، ۱۲; تعلیم جادو ۱۲
  • جادوگران فرعون: آثار ایمان جادوگران فرعون ۲۱; ایمان جادوگران فرعون ۱، ۲، ۱۱; تصلیب جادوگران فرعون ۱۳، ۱۵; تهمت به جادوگران فرعون ۹; تهمت تبانى به جادوگران فرعون ۱۰، ۱۱; سرزنش جادوگران فرعون ۱; شکست جادوگران فرعون ۱۰; شکنجه جادوگران فرعون ۱۵، ۱۸; قطع پاى جادوگران فرعون ۱۳; قطع دست جادوگران فرعون ۱۳; کیفر جادوگران فرعون ۱۳
  • حکومت: نظام حکومت فرعونى ۴، ۵
  • خدا: سختى عذابهاى خدا ۱۷، ۱۸
  • خفقان: عوامل خفقان ۵
  • عقیده: ممانعت از آزادى عقیده ۵
  • فرعون: اذن فرعون ۳; استبداد فرعون ۳، ۴، ۶، ۱۵، ۲۲; بینش فرعون ۳، ۷، ۱۰، ۱۱، ۲۰; تثبیت حکومت فرعون ۱۹; تکبر فرعون ۶; توطئه هاى فرعون ۲۲; تهدیدهاى فرعون ۱۷، ۱۸، ۲۲; تهمتهاى فرعون ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۲۳; دشمنى فرعون ۱۹; روش مبارزه فرعون ۲۲; زمینه انحطاط حکومت فرعون ۲۱; سختى شکنجه هاى فرعون ۱۷، ۲۰; سرزنشهاى فرعون ۱ ; شکنجه هاى فرعون ۱۴، ۱۵، ۲۲; صفات فرعون ۶; ظلم فرعون ۲۳; کیفرهاى فرعون ۱۳، ۲۳; گرمسیرى مرکز حکومت فرعون ۱۶; مدت شکنجه هاى فرعون ۱۸; مصونیت از فرعون ۲۴; موقعیت جوى مرکز حکومت فرعون ۱۶; نخلستان در مرکز حکومت فرعون ۱۶; نظام حکومتى فرعون ۵۴ ; نظام کیفرى فرعون ۱۴; ویژگیهاى حکومت فرعون۲۳
  • مجرمان: کیفر مجرمان ۱۴
  • موسى(ع): تهمت جادوگرى به موسى(ع) ۷، ۸; دشمنان موسى(ع) ۱۹; دشمنان مؤمنان به موسى(ع) ۱۹; روش مبارزه با موسى(ع) ۲۲; قصه موسى(ع)۱۳۱۱۹۸۷۲ ۲۴۲۲۲۱۱۵ ;مؤمنان به موس (ع) ۱۱;مصونیت موسى(ع) ۲۴; نبوت موسى(ع) ۲; نقش موسى(ع) ۹
  • هارون(ع): قصه هارون(ع) ۲۴; مصونیت هارون(ع) ۲۴; نبوت هارون(ع) ۲

منابع