سبإ ٣٣: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۶#link371 | آيات ۳۱ - ۵۴، سوره سباء]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۶#link371 | آيات ۳۱ - ۵۴، سوره سباء]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۶#link372 | گفتگو و مخاصمه ضعفاى با بزرگانشان ، در قيامت ، كه گمراهى خود را متوجهبزرگان خود كرده بزرگانشان نيز خود را تبرئه مى كنند.]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۶#link372 | گفتگو و مخاصمه ضعفاى با بزرگانشان ، در قيامت ، كه گمراهى خود را متوجهبزرگان خود كرده بزرگانشان نيز خود را تبرئه مى كنند.]] | ||
خط ۴۴: | خط ۴۵: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۷#link382 | رواياتى در باره اينكه آيات ((و لوترى اذ فزعوا)) ناظر بر فرو رفتن لشكرسفيانى در زمين (در زمان ظهور حضرت مهدى ((عج )) ) مى باشد]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۷#link382 | رواياتى در باره اينكه آيات ((و لوترى اذ فزعوا)) ناظر بر فرو رفتن لشكرسفيانى در زمين (در زمان ظهور حضرت مهدى ((عج )) ) مى باشد]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۸_بخش۵۲#link41 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۸_بخش۵۲#link41 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ فِي أَعْناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا ما كانُوا يَعْمَلُونَ «33» | |||
و زيردستان به مستكبران گويند: بلكه (مايهى گمراهى ما) نيرنگ شب و روز (شما بود)، آن گاه كه ما را فرمان مىداديد به خدا كفر ورزيم و براى او همتايانى قرار دهيم. و همين كه عذاب را مشاهده كردند پشيمانى خود را پنهان نمودند. و ما در گردن كسانى كه كفر ورزيدند غلها قرار داديم، آيا جز آن چه عمل مىكردند جزا داده مىشوند؟ | |||
===نکته ها=== | |||
در اين آيه مىخوانيم كه مجرمان ندامت خود را پنهان مىكنند، در حالى كه در آيات و روايات ديگر آمده كه آنان ندامت خود را آشكار مىكنند. اين تفاوت به خاطر آن است كه مواقف قيامت متفاوت است. | |||
گرچه به گفته راغب در مفردات خود، «أَسَرُّوا النَّدامَةَ»، هم به معناى اظهار ندامت است و هم به معناى مخفى كردن ندامت، ولى با توجّه به حديثى كه از امام صادق عليه السلام وارد شده، مراد همان مخفى كردن ندامت است. امام صادق عليه السلام در پاسخ اين سؤال كه نگاه داشتن ندامت در دل براى چيست؟ فرمود براى آنكه از سرزنش ديگران دور بمانند. «1» | |||
===پیام ها=== | |||
1- مستكبران، تلاش شبانه روزى دارند. «بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ» | |||
2- پيشوايان كفر، بر اساس مكر و تدبير فرمان مىدهند. مَكْرُ اللَّيْلِ ... إِذْ تَأْمُرُونَنا | |||
3- انحراف فكرى و فرهنگى جامعه، نتيجهى كار مداوم دشمنان مستكبر است. | |||
---- | |||
«1». بحار، ج 7، ص 188. | |||
جلد 7 - صفحه 449 | |||
«مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا» | |||
4- برخورد مستكبران با زيردستان خود، برخورد امر و نهى است، نه دعوت و ارشاد. «تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ» | |||
5- پشيمانى در قيامت سودى ندارد. أَسَرُّوا النَّدامَةَ ... جَعَلْنَا الْأَغْلالَ | |||
6- عذابهاى الهى با عملكرد كفّار متناسب است. «هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا ما كانُوا يَعْمَلُونَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ فِي أَعْناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (33) | |||
وَ قالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا: و گويند آنانكه ضعيف و بيچاره بودند، لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا: مر آنان را كه از قول حق سركشى كردند، يعنى تابعين در جواب رؤسا گويند: بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ: بلكه مكر شما در شب و روز مانع ايمان ما شد و آن را از ما بازداشت. إِذْ تَأْمُرُونَنا: وقتى كه امر مىنموديد ما را، أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ: اينكه كافر شويم به خداى تعالى، وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً: و قرار دهيم براى او همتا و شريكان. بعد از گفت و شنود، هر دو فرقه از عمل خود كه ضلال و اضلال است پشيمان شده، وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ: و پنهان دارند پشيمانى را از يكديگر به جهت سرزنش هم. نزد بعضى «اسرّوا» به معنى اظهار است. چون از لغات اضداد باشد يعنى آشكارا كنند پشيمانى را، لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ: آن هنگام كه بينند عذاب را، يا رؤسا پنهان دارند ندامت خود را بر اضلال وقتى كه مشاهده عذاب كنند، وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ: و قرار دهيم غلهاى آتشين را، فِي أَعْناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا: در گردنهاى آنانكه كافر شدند. | |||
بعد براى تنزيه ذات الهى از ظلم و تعدى فرمايد: هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا ما كانُوا يَعْمَلُونَ: آيا جزا داده شوند (استفهام انكارى) يعنى جزا داده نشوند مگر آنچه را كه بودند بجا مىآوردند از كفر و شرك و اضلال و افساد، و جزائى نيست مگر بر عمليات. | |||
جلد 10 - صفحه 538 | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ (31) قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَ نَحْنُ صَدَدْناكُمْ عَنِ الْهُدى بَعْدَ إِذْ جاءَكُمْ بَلْ كُنْتُمْ مُجْرِمِينَ (32) وَ قالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ فِي أَعْناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (33) وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ (34) وَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالاً وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (35) | |||
ترجمه | |||
و گفتند آنها كه كافر شدند هرگز نمىگرويم باين قرآن و نه بآنچه پيش از آن آمده است و اگر به بينى هنگاميكه ستمكاران بازداشته شدگانند نزد پروردگارشان برميگردانند بعضيشان بسوى بعضى سخن را ميگويند آنانكه زير دست شدند بآنها كه بزرگى جستند اگر شما نبوديد هر آينه بوديم گروندگان | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 364 | |||
گويند آنانكه بزرگى جستند بآنانكه زير دست شدند آيا ما بازداشتيم شما را از هدايت بعد از آنكه آمد شما را بلكه بوديد گناهكاران | |||
و گويند آنها كه زير دست شدند به آنها كه بزرگى جستند بلكه بازداشت مكر شما در شب و روز هنگاميكه امر ميكرديد ما را كه كافر شويم بخدا و قرار دهيم برايش همتايان و پنهان دارند پشيمانى را چون بينند عذاب را و ميگذاريم غلها را در گردنهاى آنها كه كافر شدند آيا جزا داده ميشوند مگر آنچه را كه بودند ميكردند | |||
و نفرستاديم در هيچ آبادى بيمدهندهاى را مگر آنكه گفتند ثروتمندانش همانا ما بآنچه فرستاده شديد بآن كافرانيم | |||
و گفتند ما بيشتريم از جهت اموال و اولاد و نيستيم ما عذاب شوندگان. | |||
تفسير | |||
كفّاريكه منكر مبدء و معاد بودند گفتند ما نه باين قرآن ايمان داريم و نه بساير كتب آسمانى و هرگز معتقد بآنها نخواهيم شد لذا خداوند شمهئى از احوال آنها را در روز قيامت براى حبيب خود ذكر فرموده باين تقريب كه اگر به بينى وقتى را كه آن ستمكاران بخويش و خلق در كسب عقائد باطله و اظهار آن در پيشگاه الهى توقيف و بازداشت شوند و با يكديگر مجادله نمايند تعجّب ميكنى از آنكه چگونه يكديگر را تكذيب و كتب سماوى را تصديق ميكنند ضعفاء و زير دستان و اتباع برؤساء و اقوياء و بالادستان خود ميگويند اگر شما نبوديد ما به پيغمبران ايمان ميآورديم شما مانع از تصديق ما شديد و ما را از متابعت ايشان منصرف نموديد رؤساء جواب ميگويند اين چه سخنى است كه شما ميگوئيد آيا ما شما را مانع شديم از قبول دين حقّ با آنكه وسائل هدايت شما از جانب خدا بارسال رسول و انزال كتاب و ارائه معجزات فراهم شده بود و آمده بود براى شما نه چنين است بلكه شما خودتان جنسا خبيث و مجرم و مايل بنافرمانى بوديد لذا تقليد پدرانتان را بر تبعيّت از انبياء ترجيح داديد زير دستان ميگويند نه چنين است بلكه شما شب و روز بمكر و حيله و اشتباه كارى باطل را بنظر ما حقّ و حقّ را باطل جلوه داديد و ما را آلت پيشرفت اغراقتان كرديد وقتى كه بما ميگفتيد منكر خداى يگانه شويد و دست از عبادت بتها بر نداريد و هر دو دسته وقتى عذاب الهى را مشاهده نمايند پشيمانى خودشان را از يكديگر پنهان | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 365 | |||
كنند از ترس شماتت دشمنان بر ضلالت و اضلالشان در دنيا و محتمل است پنهان نمودن پشيمانى مخصوص بمستكبرين باشد براى بقاء ملكه تكبّر در آنها كه آنجا هم نميخواهند صولت خودشان را از دست بدهند با آنكه آنها را با غلهاى آتشين با كمال ذلّت و خوارى بجهنّم ميبرند براى كفرشان و اين مجازات اعمال آنها است در دنيا بقدر استحقاقشان نه زائد بر آن و در خاتمه براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم فرموده كه اين انكار و تكذيب مستكبرين اختصاص بتو ندارد در هيچ آبادى و بلد و شهرى ما پيغمبر بيم دهندهئى نفرستاديم مگر آنكه ثروتمندانى كه در ناز و نعمت بودند ايشان و دستوراتشان را كه از طرف ما بود تكذيب نمودند و منكر شدند و هميشه اتباع پيغمبران و اولياء خدا مردمان فقير يا متوسط بودند و اغنياء بآنها ميگفتند ما مال و اولاد و اتباعمان بيشتر است پس پيش خدا عزيزيم بر فرض هم عذابى باشد ما را عذاب نميكند غافل از آنكه هر قدر نعمت بيشتر باشد كفرانش بيشتر موجب عقاب است و مزيد اختصاص آنها بكفر غرور و نخوتى است كه از مال و جاه دنيا براى اهل آن حاصل ميگردد و بايد بخدا پناه برد از محبّت بمال و جاه دنيا كه رأس هر خطا و لغزش است و خدا در آيه بعد از تصوّر آنها كه ثروت كاشف از عزّت پيش خدا است جواب فرموده است. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قالَ الَّذِينَ استُضعِفُوا لِلَّذِينَ استَكبَرُوا بَل مَكرُ اللَّيلِ وَ النَّهارِ إِذ تَأمُرُونَنا أَن نَكفُرَ بِاللّهِ وَ نَجعَلَ لَهُ أَنداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمّا رَأَوُا العَذابَ وَ جَعَلنَا الأَغلالَ فِي أَعناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَل يُجزَونَ إِلاّ ما كانُوا يَعمَلُونَ (33) | |||
و گفتند كساني که مستضعف بودند به كساني که استكبار ميكردند بلكه مكر شب و روز شما زماني که امر ميگرايد ما را اينكه كافر به خدا و وحدانيت او شويم و قرار بدهيم از براي او شركائي که مثل او باشند در الوهيت و پنهان ميكردند اينکه كفار پشيماني خود را چون که ديدند | |||
جلد 14 - صفحه 567 | |||
عذاب را و قرار داديم در گردن آنها غلهاي آتشي آيا جزا داده ميشوند مگر آن چه که بودند عمل ميكردند. | |||
توضيح كلام در چند مقام: مقام اول اينکه که عقوبت اكابر دو برابر عقوبت ضعفاء است يكي براي كفر و ضلالت و عناد و عصبيت و ظلم به اولياء حق و معاصي صادره از آنها، ديگر براي اضلال ديگران که آن چه بر آنها وارد بيايد مثلش بر اكابر متوجه ميشود به واسطه سببيت و مكر و حيلتها براي اضلال ديگران و هر چه اتباع آنها زيادتر باشند عقوبت اينها زيادتر ميشود و ميتوان گفت که از زمان رحلت حضرت رسالت تا زمان ظهور حضرت بقية اللّه عقوبت تمام كفار از يهود و نصاري و مشركين و اهل ضلالت و فسق و ظلم گردن غاصبين حق امير المؤمنين و ساير ائمه طاهرين بار است، زيرا اگر گذارده بودند که اينها بر مسند حقه خود مستقر شوند هر آينه بساط عدل در زمين پهن ميشد و كفار به شرف ايمان مشرف ميشدند و ظلم و فسق از روي زمين برداشته شده بود و اينکه است مفاد: | |||
وَ قالَ الَّذِينَ استُضعِفُوا لِلَّذِينَ استَكبَرُوا بَل مَكرُ اللَّيلِ وَ النَّهارِ إِذ تَأمُرُونَنا أَن نَكفُرَ بِاللّهِ وَ نَجعَلَ لَهُ أَنداداً. | |||
مقام دويم: در جمله وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمّا رَأَوُا العَذابَ تمام پشيمان ميشوند که چرا ايمان نياوردند يا تقوا نداشتند يا عمل صالح نكردند ولي پشيماني خود را مخفي ميكنند و اظهار نميكنند براي اينکه که مؤمنين آنها را شماتت نكنند چنان چه بر طبق اينکه اخباري داريم حتي دارد اهل بهشت هم پشيمان ميشوند که چرا بيشتر و بهتر اعمال صالحه بجا نياورديم تا درجات ما عالي و بهتر باشد. | |||
مقام سيم: وَ جَعَلنَا الأَغلالَ فِي أَعناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا يكي از عقوبات اهل آتش غل و سلاسل و زنجيرهاي آتشي است موقعي که خطاب برسد به ملائكه عذاب خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الجَحِيمَ صَلُّوهُ ثُمَّ فِي سِلسِلَةٍ ذَرعُها سَبعُونَ ذِراعاً فَاسلُكُوهُ (الحاقه آيه 30 الي 32)، أُولئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِم وَ أُولئِكَ الأَغلالُ فِي أَعناقِهِم- الايه (رعد آيه 5)، إِذِ الأَغلالُ فِي أَعناقِهِم وَ | |||
جلد 14 - صفحه 568 | |||
السَّلاسِلُ يُسحَبُونَ فِي الحَمِيمِ ثُمَّ فِي النّارِ يُسجَرُونَ (مؤمن آيه 71) و غير اينها. | |||
مقام چهارم: هَل يُجزَونَ إِلّا ما كانُوا يَعمَلُونَ گفتيم خداوند به مقتضاي عدلش خردلي زائد بر استحقاق عذاب نميفرمايد، چنان چه در مورد غير قابل تفضل نميكند. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 33)- «و مستضعفان به مستکبران میگویند: وسوسههای فریبکارانه شما در شب و روز (مایه گمراهی ما شد) هنگامی که به ما دستور میدادید که به خداوند کافر شویم و همتایانی برای او قرار دهیم»! (وَ قالَ الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا بَلْ مَکْرُ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَکْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً). | |||
درست است که ما در پذیرش آزاد بودیم و مقصر و گنهکار، ولی شما هم به عنوان عامل فساد مسؤولید و گنهکار، بلکه سنگ اول به دست ناپاک شما گذاشته شد، بخصوص این که همواره از موضع قدرت با ما سخن میگفتید. | |||
لذا هر دو گروه از کرده خود پشیمان میشوند، مستکبران از گمراه ساختن دیگران و مستضعفان از پذیرش بیقید و شرط این وسوسههای شوم، «اما هنگامی که عذاب الهی را میبینند ندامت خود را کتمان میکنند (مبادا بیشتر رسوا شوند) و ما غل و زنجیر بر گردن کافران مینهیم» (وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ فِی أَعْناقِ الَّذِینَ کَفَرُوا). | |||
آری! آنها هر وقت در دنیا به اشتباه خود پی میبردند و نادم میشدند شجاعت اظهار ندامت را نداشتند، و همین خصیصه اخلاقی خود را در قیامت نیز به کار میگیرند اما چه سود؟ | |||
به هر حال اینها نتیجه اعمال خودشان است که از پیش فراهم ساختهاند «آیا آنها جزایی جز اعمالی که انجام میدادند دارند»؟! (هَلْ یُجْزَوْنَ إِلَّا ما کانُوا یَعْمَلُونَ). | |||
آری! این اعمال و کردار کفار و مجرمین است که به صورت زنجیرهای اسارت بر گردن و دست و پای آنها گذارده میشود. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۰۰
ترجمه
سبإ ٣٢ | آیه ٣٣ | سبإ ٣٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَکْرُ الَّیْلِ وَ النَّهَارِ»: نیرنگ شب و روز، یعنی حیلهگریها و توطئههای مستمرّ شما درباره ما ما را از هدایت بازداشت. «أَندَاداً»: همگونها و همتاها. مراد انبازها و شرکاء است. «أَسَرُّوا»: پنهان داشتند. مراد بند آمدن زبان از گفتار به خاطر شدّت وحشتی است که از مشاهده عذاب بدیشان دست میدهد. یا این که (أَسَرُّوا) از اضداد است و به معنی: اظهار پشیمانی کردند «هَلْ یُجْزَوْنَ إِلاّ مَا ...»: مراد تجسم اعمال است. یعنی این اعمال و کردار کفّار و مجرمین است که به صورت زنجیرهای اسارت بر گردن و دست و پای آنان گذارده میشود. یا این که انسان جزای همان چیزهائی را میبیند که کرده است و لاغیر.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا... (۲) وَ کَذٰلِکَ جَعَلْنَا فِي کُلِ... (۴) وَ قَالَتْ أُولاَهُمْ لِأُخْرَاهُمْ... (۴) وَ بَرَزُوا لِلَّهِ جَمِيعاً فَقَالَ... (۶) قَدْ مَکَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ... (۲) قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ... (۳) وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ... (۰) وَ مَکَرُوا مَکْراً کُبَّاراً (۳)
تفسیر
- آيات ۳۱ - ۵۴، سوره سباء
- گفتگو و مخاصمه ضعفاى با بزرگانشان ، در قيامت ، كه گمراهى خود را متوجهبزرگان خود كرده بزرگانشان نيز خود را تبرئه مى كنند.
- دروغگويى و پنهانكارى كفار در قيامت كه روز كشف اسرار است ، از باب ظهور ملكاترذيله و عادات بد نفسانى است
- وجه اينكه مترقين گفتند ما عذاب نمى شويم
- جواب به آنان با بيان اينكه كثرت مال و اولاد بدون ايمان وعمل صالح مانع از عذاب نيست
- سؤ ال خداوند از ملائكه (آهولاء اياكم كانوايعبدون ) و بيزارى جستن ملائكه از عبادتمشركين
- مقصود از اينكه مشركين به جن ايمان داشته آنها را عبادت مى كرده اند
- اصرار و پافشارى مشركين در پيروى هوى و مقاومت بدوندليل در برابر حق و موعظه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) آنان را به قيام الله
- وصف حال مشركين در ساعت مرگ كه از سلطه خدا مفرى نداشته ، ايمان دير هنگامشان سودىبه حالشان نمى رساند
- بحث روايتى
- رواياتى درباره انفاق و صدقه دادن
- رواياتى در باره اينكه آيات ((و لوترى اذ فزعوا)) ناظر بر فرو رفتن لشكرسفيانى در زمين (در زمان ظهور حضرت مهدى ((عج )) ) مى باشد
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ فِي أَعْناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا ما كانُوا يَعْمَلُونَ «33»
و زيردستان به مستكبران گويند: بلكه (مايهى گمراهى ما) نيرنگ شب و روز (شما بود)، آن گاه كه ما را فرمان مىداديد به خدا كفر ورزيم و براى او همتايانى قرار دهيم. و همين كه عذاب را مشاهده كردند پشيمانى خود را پنهان نمودند. و ما در گردن كسانى كه كفر ورزيدند غلها قرار داديم، آيا جز آن چه عمل مىكردند جزا داده مىشوند؟
نکته ها
در اين آيه مىخوانيم كه مجرمان ندامت خود را پنهان مىكنند، در حالى كه در آيات و روايات ديگر آمده كه آنان ندامت خود را آشكار مىكنند. اين تفاوت به خاطر آن است كه مواقف قيامت متفاوت است.
گرچه به گفته راغب در مفردات خود، «أَسَرُّوا النَّدامَةَ»، هم به معناى اظهار ندامت است و هم به معناى مخفى كردن ندامت، ولى با توجّه به حديثى كه از امام صادق عليه السلام وارد شده، مراد همان مخفى كردن ندامت است. امام صادق عليه السلام در پاسخ اين سؤال كه نگاه داشتن ندامت در دل براى چيست؟ فرمود براى آنكه از سرزنش ديگران دور بمانند. «1»
پیام ها
1- مستكبران، تلاش شبانه روزى دارند. «بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ»
2- پيشوايان كفر، بر اساس مكر و تدبير فرمان مىدهند. مَكْرُ اللَّيْلِ ... إِذْ تَأْمُرُونَنا
3- انحراف فكرى و فرهنگى جامعه، نتيجهى كار مداوم دشمنان مستكبر است.
«1». بحار، ج 7، ص 188.
جلد 7 - صفحه 449
«مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا»
4- برخورد مستكبران با زيردستان خود، برخورد امر و نهى است، نه دعوت و ارشاد. «تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ»
5- پشيمانى در قيامت سودى ندارد. أَسَرُّوا النَّدامَةَ ... جَعَلْنَا الْأَغْلالَ
6- عذابهاى الهى با عملكرد كفّار متناسب است. «هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا ما كانُوا يَعْمَلُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ فِي أَعْناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (33)
وَ قالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا: و گويند آنانكه ضعيف و بيچاره بودند، لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا: مر آنان را كه از قول حق سركشى كردند، يعنى تابعين در جواب رؤسا گويند: بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ: بلكه مكر شما در شب و روز مانع ايمان ما شد و آن را از ما بازداشت. إِذْ تَأْمُرُونَنا: وقتى كه امر مىنموديد ما را، أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ: اينكه كافر شويم به خداى تعالى، وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً: و قرار دهيم براى او همتا و شريكان. بعد از گفت و شنود، هر دو فرقه از عمل خود كه ضلال و اضلال است پشيمان شده، وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ: و پنهان دارند پشيمانى را از يكديگر به جهت سرزنش هم. نزد بعضى «اسرّوا» به معنى اظهار است. چون از لغات اضداد باشد يعنى آشكارا كنند پشيمانى را، لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ: آن هنگام كه بينند عذاب را، يا رؤسا پنهان دارند ندامت خود را بر اضلال وقتى كه مشاهده عذاب كنند، وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ: و قرار دهيم غلهاى آتشين را، فِي أَعْناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا: در گردنهاى آنانكه كافر شدند.
بعد براى تنزيه ذات الهى از ظلم و تعدى فرمايد: هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا ما كانُوا يَعْمَلُونَ: آيا جزا داده شوند (استفهام انكارى) يعنى جزا داده نشوند مگر آنچه را كه بودند بجا مىآوردند از كفر و شرك و اضلال و افساد، و جزائى نيست مگر بر عمليات.
جلد 10 - صفحه 538
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ (31) قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَ نَحْنُ صَدَدْناكُمْ عَنِ الْهُدى بَعْدَ إِذْ جاءَكُمْ بَلْ كُنْتُمْ مُجْرِمِينَ (32) وَ قالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ فِي أَعْناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (33) وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ (34) وَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالاً وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (35)
ترجمه
و گفتند آنها كه كافر شدند هرگز نمىگرويم باين قرآن و نه بآنچه پيش از آن آمده است و اگر به بينى هنگاميكه ستمكاران بازداشته شدگانند نزد پروردگارشان برميگردانند بعضيشان بسوى بعضى سخن را ميگويند آنانكه زير دست شدند بآنها كه بزرگى جستند اگر شما نبوديد هر آينه بوديم گروندگان
جلد 4 صفحه 364
گويند آنانكه بزرگى جستند بآنانكه زير دست شدند آيا ما بازداشتيم شما را از هدايت بعد از آنكه آمد شما را بلكه بوديد گناهكاران
و گويند آنها كه زير دست شدند به آنها كه بزرگى جستند بلكه بازداشت مكر شما در شب و روز هنگاميكه امر ميكرديد ما را كه كافر شويم بخدا و قرار دهيم برايش همتايان و پنهان دارند پشيمانى را چون بينند عذاب را و ميگذاريم غلها را در گردنهاى آنها كه كافر شدند آيا جزا داده ميشوند مگر آنچه را كه بودند ميكردند
و نفرستاديم در هيچ آبادى بيمدهندهاى را مگر آنكه گفتند ثروتمندانش همانا ما بآنچه فرستاده شديد بآن كافرانيم
و گفتند ما بيشتريم از جهت اموال و اولاد و نيستيم ما عذاب شوندگان.
تفسير
كفّاريكه منكر مبدء و معاد بودند گفتند ما نه باين قرآن ايمان داريم و نه بساير كتب آسمانى و هرگز معتقد بآنها نخواهيم شد لذا خداوند شمهئى از احوال آنها را در روز قيامت براى حبيب خود ذكر فرموده باين تقريب كه اگر به بينى وقتى را كه آن ستمكاران بخويش و خلق در كسب عقائد باطله و اظهار آن در پيشگاه الهى توقيف و بازداشت شوند و با يكديگر مجادله نمايند تعجّب ميكنى از آنكه چگونه يكديگر را تكذيب و كتب سماوى را تصديق ميكنند ضعفاء و زير دستان و اتباع برؤساء و اقوياء و بالادستان خود ميگويند اگر شما نبوديد ما به پيغمبران ايمان ميآورديم شما مانع از تصديق ما شديد و ما را از متابعت ايشان منصرف نموديد رؤساء جواب ميگويند اين چه سخنى است كه شما ميگوئيد آيا ما شما را مانع شديم از قبول دين حقّ با آنكه وسائل هدايت شما از جانب خدا بارسال رسول و انزال كتاب و ارائه معجزات فراهم شده بود و آمده بود براى شما نه چنين است بلكه شما خودتان جنسا خبيث و مجرم و مايل بنافرمانى بوديد لذا تقليد پدرانتان را بر تبعيّت از انبياء ترجيح داديد زير دستان ميگويند نه چنين است بلكه شما شب و روز بمكر و حيله و اشتباه كارى باطل را بنظر ما حقّ و حقّ را باطل جلوه داديد و ما را آلت پيشرفت اغراقتان كرديد وقتى كه بما ميگفتيد منكر خداى يگانه شويد و دست از عبادت بتها بر نداريد و هر دو دسته وقتى عذاب الهى را مشاهده نمايند پشيمانى خودشان را از يكديگر پنهان
جلد 4 صفحه 365
كنند از ترس شماتت دشمنان بر ضلالت و اضلالشان در دنيا و محتمل است پنهان نمودن پشيمانى مخصوص بمستكبرين باشد براى بقاء ملكه تكبّر در آنها كه آنجا هم نميخواهند صولت خودشان را از دست بدهند با آنكه آنها را با غلهاى آتشين با كمال ذلّت و خوارى بجهنّم ميبرند براى كفرشان و اين مجازات اعمال آنها است در دنيا بقدر استحقاقشان نه زائد بر آن و در خاتمه براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم فرموده كه اين انكار و تكذيب مستكبرين اختصاص بتو ندارد در هيچ آبادى و بلد و شهرى ما پيغمبر بيم دهندهئى نفرستاديم مگر آنكه ثروتمندانى كه در ناز و نعمت بودند ايشان و دستوراتشان را كه از طرف ما بود تكذيب نمودند و منكر شدند و هميشه اتباع پيغمبران و اولياء خدا مردمان فقير يا متوسط بودند و اغنياء بآنها ميگفتند ما مال و اولاد و اتباعمان بيشتر است پس پيش خدا عزيزيم بر فرض هم عذابى باشد ما را عذاب نميكند غافل از آنكه هر قدر نعمت بيشتر باشد كفرانش بيشتر موجب عقاب است و مزيد اختصاص آنها بكفر غرور و نخوتى است كه از مال و جاه دنيا براى اهل آن حاصل ميگردد و بايد بخدا پناه برد از محبّت بمال و جاه دنيا كه رأس هر خطا و لغزش است و خدا در آيه بعد از تصوّر آنها كه ثروت كاشف از عزّت پيش خدا است جواب فرموده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قالَ الَّذِينَ استُضعِفُوا لِلَّذِينَ استَكبَرُوا بَل مَكرُ اللَّيلِ وَ النَّهارِ إِذ تَأمُرُونَنا أَن نَكفُرَ بِاللّهِ وَ نَجعَلَ لَهُ أَنداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمّا رَأَوُا العَذابَ وَ جَعَلنَا الأَغلالَ فِي أَعناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَل يُجزَونَ إِلاّ ما كانُوا يَعمَلُونَ (33)
و گفتند كساني که مستضعف بودند به كساني که استكبار ميكردند بلكه مكر شب و روز شما زماني که امر ميگرايد ما را اينكه كافر به خدا و وحدانيت او شويم و قرار بدهيم از براي او شركائي که مثل او باشند در الوهيت و پنهان ميكردند اينکه كفار پشيماني خود را چون که ديدند
جلد 14 - صفحه 567
عذاب را و قرار داديم در گردن آنها غلهاي آتشي آيا جزا داده ميشوند مگر آن چه که بودند عمل ميكردند.
توضيح كلام در چند مقام: مقام اول اينکه که عقوبت اكابر دو برابر عقوبت ضعفاء است يكي براي كفر و ضلالت و عناد و عصبيت و ظلم به اولياء حق و معاصي صادره از آنها، ديگر براي اضلال ديگران که آن چه بر آنها وارد بيايد مثلش بر اكابر متوجه ميشود به واسطه سببيت و مكر و حيلتها براي اضلال ديگران و هر چه اتباع آنها زيادتر باشند عقوبت اينها زيادتر ميشود و ميتوان گفت که از زمان رحلت حضرت رسالت تا زمان ظهور حضرت بقية اللّه عقوبت تمام كفار از يهود و نصاري و مشركين و اهل ضلالت و فسق و ظلم گردن غاصبين حق امير المؤمنين و ساير ائمه طاهرين بار است، زيرا اگر گذارده بودند که اينها بر مسند حقه خود مستقر شوند هر آينه بساط عدل در زمين پهن ميشد و كفار به شرف ايمان مشرف ميشدند و ظلم و فسق از روي زمين برداشته شده بود و اينکه است مفاد:
وَ قالَ الَّذِينَ استُضعِفُوا لِلَّذِينَ استَكبَرُوا بَل مَكرُ اللَّيلِ وَ النَّهارِ إِذ تَأمُرُونَنا أَن نَكفُرَ بِاللّهِ وَ نَجعَلَ لَهُ أَنداداً.
مقام دويم: در جمله وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمّا رَأَوُا العَذابَ تمام پشيمان ميشوند که چرا ايمان نياوردند يا تقوا نداشتند يا عمل صالح نكردند ولي پشيماني خود را مخفي ميكنند و اظهار نميكنند براي اينکه که مؤمنين آنها را شماتت نكنند چنان چه بر طبق اينکه اخباري داريم حتي دارد اهل بهشت هم پشيمان ميشوند که چرا بيشتر و بهتر اعمال صالحه بجا نياورديم تا درجات ما عالي و بهتر باشد.
مقام سيم: وَ جَعَلنَا الأَغلالَ فِي أَعناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا يكي از عقوبات اهل آتش غل و سلاسل و زنجيرهاي آتشي است موقعي که خطاب برسد به ملائكه عذاب خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الجَحِيمَ صَلُّوهُ ثُمَّ فِي سِلسِلَةٍ ذَرعُها سَبعُونَ ذِراعاً فَاسلُكُوهُ (الحاقه آيه 30 الي 32)، أُولئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِم وَ أُولئِكَ الأَغلالُ فِي أَعناقِهِم- الايه (رعد آيه 5)، إِذِ الأَغلالُ فِي أَعناقِهِم وَ
جلد 14 - صفحه 568
السَّلاسِلُ يُسحَبُونَ فِي الحَمِيمِ ثُمَّ فِي النّارِ يُسجَرُونَ (مؤمن آيه 71) و غير اينها.
مقام چهارم: هَل يُجزَونَ إِلّا ما كانُوا يَعمَلُونَ گفتيم خداوند به مقتضاي عدلش خردلي زائد بر استحقاق عذاب نميفرمايد، چنان چه در مورد غير قابل تفضل نميكند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 33)- «و مستضعفان به مستکبران میگویند: وسوسههای فریبکارانه شما در شب و روز (مایه گمراهی ما شد) هنگامی که به ما دستور میدادید که به خداوند کافر شویم و همتایانی برای او قرار دهیم»! (وَ قالَ الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا بَلْ مَکْرُ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَکْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً).
درست است که ما در پذیرش آزاد بودیم و مقصر و گنهکار، ولی شما هم به عنوان عامل فساد مسؤولید و گنهکار، بلکه سنگ اول به دست ناپاک شما گذاشته شد، بخصوص این که همواره از موضع قدرت با ما سخن میگفتید.
لذا هر دو گروه از کرده خود پشیمان میشوند، مستکبران از گمراه ساختن دیگران و مستضعفان از پذیرش بیقید و شرط این وسوسههای شوم، «اما هنگامی که عذاب الهی را میبینند ندامت خود را کتمان میکنند (مبادا بیشتر رسوا شوند) و ما غل و زنجیر بر گردن کافران مینهیم» (وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ فِی أَعْناقِ الَّذِینَ کَفَرُوا).
آری! آنها هر وقت در دنیا به اشتباه خود پی میبردند و نادم میشدند شجاعت اظهار ندامت را نداشتند، و همین خصیصه اخلاقی خود را در قیامت نیز به کار میگیرند اما چه سود؟
به هر حال اینها نتیجه اعمال خودشان است که از پیش فراهم ساختهاند «آیا آنها جزایی جز اعمالی که انجام میدادند دارند»؟! (هَلْ یُجْزَوْنَ إِلَّا ما کانُوا یَعْمَلُونَ).
آری! این اعمال و کردار کفار و مجرمین است که به صورت زنجیرهای اسارت بر گردن و دست و پای آنها گذارده میشود.
نکات آیه
۱ - مستضعفان در قیامت، بى گناه دانستن مستکبران را در گمراه کردن دیگران، مردود شمرده و آنان را عامل اصلى آن معرفى خواهند کرد. (بل کنتم مجرمین . و قال الذین استضعفوا للذین استکبروا بل مکر الّیل و النهار إذ تأمرونناأن نکفر باللّه)
۲ - افشاگرى مستضعفان در قیامت علیه مستکبران، درباره تلاش شبانه روزى آنان در ترویج کفر (و قال الذین استضعفوا ... بل مکر الّیل و النهار إذ تأمروننا أن نکفر باللّه) اضافه «مکر الّیل» مفید معناى «فى» است و سیاق آیه، دلالت مى کند که مضاف الیه «مکر» چیز محذوفى مثل «کم» است. بنابراین معنا چنین مى شود: بلکه مکر شما در طول شب و روز درباره ما، این بود که به خدا کافر شویم.
۳ - مستضعفان در قیامت، تلاش مکّارانه و شبانه روزى مستکبران را، مانع ایمانشان معرفى خواهند کرد. (لولا أنتم لکنّا مؤمنین . قال الذین استکبروا ... بل کنتم مجرمین . و قال الذین استضعفوا ... بل مکر الّیل و النهار إذ تأمروننا أن نکفر باللّه)
۴ - وجود گروهى مستکبر در جوامع بشرى که گروه دیگر را به استضعاف درمى آورند. (و قال الذین استضعفوا للذین استکبروا)
۵ - مستضعان در قیامت، مستکبران را عامل اصلى شریک گرفتن براى خدا معرفى خواهند کرد. (و قال الذین استضعفوا للذین استکبروا ... تأمروننا أن نکفر باللّه و نجعل له أندادًا)
۶ - مستضعفان در قیامت، انتخاب کفر و بى دینى را تحمیلى از سوى مستکبران معرفى خواهند کرد. (إذ تأمروننا أن نکفر باللّه و نجعل له أندادًا) کاربرد فعل «تأمروننا» (از ماده «أمر» و به معناى فرمان و دستور) دلالت مى کند که مستکبران به صورت دستور آمرانه، مستضعفان را وادار به پذیرش عقیده اى مى کرده اند.
۷ - امکان گفت وگوى مجرمان با یکدیگر، در صحنه دادگاه الهى در قیامت (إذ الظلمون موقوفون عند ربّهم ... و قال الذین استضعفوا للذین استکبروا)
۸ - تأثیر تبلیغات منحرفانه در آسیب زدن به آیین درست و جاى گزین کردن اعتقاد باطل به جاى آن (و قال الذین استضعفوا للذین استکبروا ... تأمروننا أن نکفر باللّه و نجعل له أندادًا)
۹ - شرک و کفر به خدا، مؤاخذه و کیفر اخروى در پى دارد. (و لو ترى إذ الظلمون موقوفون عند ربّهم ... و قال الذین استضعفوا للذین استکبروا ... تأمروننا أن نکفر باللّه و نجعل له أندادًا)
۱۰ - ستمگران با دیدن عذاب الهى در قیامت، از انتخاب عقیده کفرآلود، پشیمان شده و آن را مخفى خواهند کرد. (و لو ترى إذ الظلمون موقوفون عند ربّهم ... و أسرّوا الندامة لمّا رأوا العذاب)
۱۱ - مشرکان، به خاطر انتخاب عقیده شرک آلود، در قیامت پشیمان شده و آن را پنهان خواهند کرد. (و لو ترى إذ الظلمون موقوفون عند ربّهم ... و أسرّوا الندامة لمّا رأوا العذاب)
۱۲ - مستکبران گمراهگر در قیامت، با دیدن عذاب الهى، از کار خود پشیمان شده و آن را پنهان خواهند کرد. (و قال الذین استضعفوا للذین استکبروا بل مکر الّیل و النهار إذ تأمروننا أن نکفر باللّه و نجعل له أندادًا و أسرّوا الندامة لمّا رأوا العذاب) برداشت یاد شده بنابراین اساس است که مرجع ضمیر فاعلى «أسرّوا»، «استکبروا» باشد.
۱۳ - مستکبران گمراهگر در قیامت، نگران فضاحت و بى حیثیتى خود هستند. (و قال الذین استضعفوا ... و أسرّوا الندامة لمّا رأوا العذاب) احتمال دارد پنهان کردن پشیمانى، به خاطر احساس فضاحتى باشد که در قیامت براى مستکبران رخ مى دهد; یعنى، کار خطایى را که اکنون از آن پشیمان شده اند، رو نمى کنند تا کسى از آنان عیب جویى نکند.
۱۴ - مشرکان، با مشاهده عذاب الهى، از بى آبرویى و فضاحت خود در قیامت نگران خواهند بود (و لو ترى إذ الظلمون موقوفون عند ربّهم ... إذ تأمروننا أن نکفر باللّه و نجعل له أندادًا و أسرّوا الندامة لمّا رأوا العذاب)
۱۵ - عذاب قیامت، سخت، طاقت فرسا و فضاحت بار است. (و أسرّوا الندامة لمّا رأوا العذاب) پشیمان شدن از گذشته با مشاهده عذاب، نشانگر این است که عذاب مشاهده شده، عذابى سخت و آبروریز است.
۱۶ - مستضعفان گمراه شده از سوى مستکبران، با مشاهده عذاب در قیامت، از کرده خود پشیمان خواهند شد. (و قال الذین استضعفوا ... و أسرّوا الندامة لمّا رأوا العذاب) بنابراین که ضمیر فاعلى «أسرّوا» به «استضعفوا»برگردد، نکته یاد شده قابل استفاده است.
۱۷ - اظهار پشیمانى مستکبران و مستضعفان کافر در قیامت، با مشاهده عذاب (و أسرّوا الندامة لمّا رأوا العذاب) «أسرّ» از لغت هایى است که معناى متضاد دارد (مفردات راغب) و به معناى آشکار کردن و پنهان کردن است که آنان پشیمانى خود را اظهار خواهند کرد.
۱۸ - قیامت، روز آشکار شدن حقایق بر انسان ها (و لو ترى إذ الظلمون موقوفون عند ربّهم یرجع بعضهم إلى بعض القول ... لولا أنتم لکنّا مؤمنین ... بل کنتم مجرمین ... و أسرّوا الندامة لمّا رأوا العذاب)
۱۹ - مستکبران و مستضعفان کافر، در قیامت، در غل ها گرفتار خواهند بود. (و قال الذین استضعفوا للذین استکبروا... تأمروننا أن نکفر باللّه و نجعل له أندادًا ... و جعلنا الأغلل فى أعناق الذین کفروا)
۲۰ - پذیرفتن عقیده کفرآلود - ولو با فریب و دستور دیگران - کفر تلقى شده و کیفر دارد. (و قال الذین استضعفوا للذین استکبروا ... تأمروننا أن نکفر باللّه و نجعل له أندادًا ... و جعلنا الأغلل فى أعناق الذین کفروا)
۲۱ - خداوند، در قیامت بر گردن کافران غل هایى خواهد زد. (و جعلنا الأغلل فى أعناق الذین کفروا)
۲۲ - پشیمانى در قیامت، مانع کیفر نشده و از آن نمى کاهد. (و أسرّوا الندامة ... و جعلنا الأغلل فى أعناق الذین کفروا)
۲۳ - عذاب هاى خداوند، متناسب با بدکردارى کیفرشدگان است. (هل یجزون إلاّ ما کانوا یعملون)
۲۴ - کیفر مستکبران و مستضعفان کافر در قیامت، متناسب با کردار بد آنان است. (و قال الذین استضعفوا للذین استکبروا ... و جعلنا الأغلل فى أعناق الذین کفروا هل یجزون إلاّ ما کانوا یعملون)
۲۵ - گرفتار شدن به غل ها در قیامت، نتیجه اعمال بدکاران است. (و جعلنا الأغلل فى أعناق الذین کفروا هل یجزون إلاّ ما کانوا یعملون)
روایات و احادیث
۲۶ - «عن أبى عبداللّه(ع) قال: سئل عن قول اللّه تبارک و تعالى «و أسرّوا الندامة لمّا رأوا العذاب» قال: قیل له ما ینفعهم أسرار الندامة و هم فى العذاب؟ قال کرهوا شماتة الأعداء;[۱] از امام صادق(ع) درباره قول خداى - تبارک و تعالى - «و أسرّوا الندامة لمّا رأوا العذاب» سؤال گردید و به ایشان گفته شد: پنهان کردن پشیمانى براى آنان - در حالى که گرفتار عذاب هستند - چه سودى دارد؟ فرمود: آنان سرزنش دشمنان را ناخوش دارند».
موضوعات مرتبط
- آبرو: عوامل هتک آبرو ۱۵
- پشیمانى: پشیمانى بى ثمر ۲۲، ۲۶; کتمان پشیمانى ۲۶
- تبلیغ: آثار تبلیغ ۸
- جبرواختیار :۶
- خدا: قضاوت اخروى خدا ۷
- دین: آسیب شناسى دینى ۸
- شرک: آثار شرک ۹
- ظالمان: پشیمانى اخروى ظالمان ۱۰; ظالمان در قیامت ۱۰; ظالمان هنگام عذاب ۱۰; عقیده باطل ظالمان ۱۰
- عذاب: آثار رؤیت عذاب ۱۰، ۱۲، ۱۴، ۱۶، ۱۷; زنجیر عذاب ۱۹، ۲۱، ۲۵; سختى عذاب اخروى ۱۵; ویژگیهاى عذاب اخروى ۱۵
- عقیده: آثار عقیده باطل ۱۱; پشیمانى از عقیده باطل ۱۰، ۱۱; زمینه عقیده باطل ۸; کتمان عقیده باطل ۱۱
- عمل: کیفر عمل ناپسند ۲۵
- قیامت: ظهور حقایق در قیامت ۱۸; ویژگیهاى قیامت ۷، ۱۸
- کافران: عذاب اخروى کافران ۲۱; کافران در قیامت ۱۷
- کفر: آثار کفر ۹; کیفر کفر ۲۰; مبلغان کفر ۲
- کیفر: تناسب کیفر با گناه ۲۳، ۲۴; حتمیت کیفر اخروى ۲۲; عوامل کیفر ۲۰; عوامل کیفر اخروى ۹
- گروههاى اجتماعى :۴
- گمراهان: گمراهان در قیامت ۱۶
- گمراهگران: گمراهگران در قیامت ۱۲; گمراهگران هنگام عذاب ۱۲; پشیمانى اخروى گمراهگران ۱۲; نگرانى اخروى گمراهگران ۱۳
- گناهکاران: گفتگوى اخروى گناهکاران ۷
- مؤاخذه: عوامل مؤاخذه اخروى ۹
- مستضعفان: افشاگرى اخروى مستضعفان ۲; بینش مستضعفان ۱، ۳، ۵، ۶; پشیمانى اخروى مستضعفان ۱۶، ۱۷; عذاب اخروى مستضعفان ۱۹; عوامل شرک مستضعفان ۵; عوامل کفر مستضعفان ۶; عوامل گمراهى مستضعفان ۱; کیفر اخروى مستضعفان ۲۴; مستضعفان در قیامت ۱، ۳، ۵، ۶، ۱۶; مستضعفان هنگام عذاب ۱۷; موانع ایمان مستضعفان ۳
- مستکبران: آثار مکر مستکبران ۳; افشاگرى علیه مستکبران ۲; پشیمانى اخروى مستکبران ۱۲، ۱۷; عذاب اخروى مستکبران ۱۹; کیفر اخروى مستکبران ۲۴; گمراهگرى مستکبران ۱; مستکبران هنگام عذاب ۱۲، ۱۷; نقش مستکبران ۳، ۴، ۵، ۶; نگرانى اخروى مستکبران ۱۳; هتک آبروى مستکبران ۱۳
- مشرکان: پشیمانى اخروى مشرکان ۱۱; عقیده باطل مشرکان ۱۱; مشرکان در قیامت ۱۱; مشرکان هنگام عذاب ۱۴; نگرانى اخروى مشرکان ۱۴; هتک آبروى مشرکان ۱۴
- نظام کیفرى :۲۳، ۲۴ ویژگیهاى نظام کیفرى ۲۳، ۲۴ ۲۳
منابع
- ↑ تفسیر قمى، ج ۱، ص ۳۱۳; بحارالأنوار، ج ۷- ، ص ۱۸۸، ح ۴۷.