السجدة ٢: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۲: خط ۳۲:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۲۹#link230 | آيات ۱ - ۱۴، سوره سجده]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۲۹#link230 | آيات ۱ - ۱۴، سوره سجده]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۲۹#link231 | اجمال مطالبى كه سوره مباركه سجده متضمن است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۲۹#link231 | اجمال مطالبى كه سوره مباركه سجده متضمن است]]
خط ۵۰: خط ۵۱:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۳۱#link246 | بيان عدم دلالت آياتى كه احيانا براى تاءييد فرضيه تطور بدانها استشهاد شده استبر صحت اين فرضيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۳۱#link246 | بيان عدم دلالت آياتى كه احيانا براى تاءييد فرضيه تطور بدانها استشهاد شده استبر صحت اين فرضيه]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۷_بخش۵۴#link46 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۷_بخش۵۴#link46 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
الم «1» تَنْزِيلُ الْكِتابِ لا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ «2»
الف، لام، ميم. نازل كردن اين كتاب كه شكّى در آن نيست، از سوى پروردگارِ جهانيان است.
===نکته ها===
در مورد حروف مقطّعه، در آغاز سوره بقره به تفصيل سخن گفتيم؛ امّا طبق بعضى روايات، حروف مقطّعه از متشابهاتى است كه علم آن مخصوص خدا و اولياى اوست. «1»
سؤال: با توجّه به شك و ترديد و نسبت افترا و كذبى كه مخالفان قرآن اظهار مى‌داشتند و بعضى آيات نيز به آن اشاره مى‌كند، چگونه اين آيه مى‌فرمايد: «لا رَيْبَ فِيهِ»؟
پاسخ: آيه مى‌فرمايد: در حقّانيّت قرآن و فرامين و معارف آن هيچ شك و شبهه‌اى راه ندارد، نه آنكه كسى در آن شك و ترديد نكرده است. لذا در همان آيه 23 سوره‌ى بقره مى‌فرمايد:
«وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‌ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ» هر گاه در شك هستيد، سوره‌اى مانند يكى از سوره‌هاى قرآن بياوريد. به قول نويسنده‌ى تفسير فى ظلال‌القرآن:
گل مصنوعى، گل طبيعى نمى‌شود، زيرا گل طبيعى به خودى خود گواه است كه شكّى در طبيعى بودن آن نيست.
----
«1». تفاسير مجمع‌البيان و نورالثقلين.
جلد 7 - صفحه 299
قرآن در اين‌كه از طرف خداوند است، بارها تأكيد كرده، از جمله:
تَنْزِيلُ الْكِتابِ‌ ... مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ‌
إِنَّهُ لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعالَمِينَ‌ «1»
«تَنْزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ» «2»
«تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ» «3»*
«تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ» «4»
«تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» «5»
«تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ» «6»
«تَنْزِيلًا مِمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَ السَّماواتِ الْعُلى‌» «7»
آرى، كسى قرآن را نازل كرد كه تمام هستى از اوست، بر همه چيز سلطه دارد، عزيز، رحيم، حكيم، عليم و حميد است.
===پیام ها===
1- قرآن در همان عصر نزول به صورت كتاب در آمده است. «تَنْزِيلُ الْكِتابِ»
2- در حقّانيّت قرآن شكى راه ندارد، زيرا از سوى پرودگار جهانيان است.
«لا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ»
3- ربوبيّت خداوند، مقتضى فرستادن كتابى متقن و خلل‌ناپذير است. تَنْزِيلُ‌ ... مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ‌
4- كتاب تشريع، با نظام تكوين هماهنگ است. تَنْزِيلُ الْكِتابِ‌ ... مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ‌
5- نزول كتاب براى رشد و كمال است، آن هم رشد و تربيت همه‌ى هستى. «رَبِّ الْعالَمِينَ»
----
«1». شعائراء، 192.
«2». يس، 5.
«3». زمر، 1.
«4». غافر، 2.
«5». فصلت، 2.
«6». فصلت، 42.
«7». طه، 4.
تفسير نور(10جلدى)، ج‌7، ص: 300
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
تَنْزِيلُ الْكِتابِ لا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ «2»
تَنْزِيلُ الْكِتابِ‌: اين قرآن كتابى است نازل گرديده شده، لا رَيْبَ فِيهِ‌:
هيچ شكى در آن نيست در عالم واقع، اگرچه شكاك هم شك نمايد، زيرا واقع بجاى خود ثابت، و به شك مشكك زائل نخواهد شد. مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ‌:
نازل شده از جانب پروردگار عالميان، يا شك منتفى است در كلام پروردگار عالميان به جهت عجز جاحدان از آوردن مثل آن، يا احكام آن چنان محكم و متقن باشد كه قابل ترديد نيست. نزد بعضى آن نهى است يعنى شك نكنيد در آن كه از جانب خدا نازل گرديده براى هدايت و ارشاد بندگان در هر عصر و زمان.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
تَنْزِيلُ الْكِتابِ لا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ «2» أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أَتاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ «3» اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى‌ عَلَى الْعَرْشِ ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفِيعٍ أَ فَلا تَتَذَكَّرُونَ «4» يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ «5»
ترجمه‌
اين فرو فرستادن كتاب است نيست شكى در آن از پروردگار جهانيان‌
آيا ميگويند بدروغ نسبت داد آنرا بلكه آن حق است از پروردگارت تا بيم دهى گروهى را كه نيامد آنانرا بيم دهنده‌اى پيش از تو باشد كه آنان راه يابند
خدا است آنكه آفريد آسمانها و زمين را و آنچه ميان آندو است در شش روز پس مستولى شد بر عرش نيست براى شما غير از او هيچ ياورى و نه شفاعت كننده‌اى آيا پس پند نميگيريد
تنظيم ميكند امر عالم را از آسمان بسوى زمين پس صعود ميكند بسوى او در روز كه مقدار آن هزار سال است از آنچه بشمار مى‌آوريد
تفسير
الم مكرّر مبيّن شده و پس از آن خداوند منّان بيان عظمت قرآن را فرموده كه اين آياتيكه بتدريج بر پيغمبر آخر الزمان نازل ميشود نازل نمودن آنكتاب موعود الهى است بانبياء سلف شكّى در آن نيست كه از پروردگار جهانيان است آيا ميگويند كفار و معاندين كه افترا بسته است آنرا بخدا نه چنين است بلكه آن حق و محقّق است از جانب پروردگار تو اى محمد صلّى اللّه عليه و اله و مقصود از
----
جلد 4 صفحه 287
نازل نمودن آنستكه بيم دهى از معصيت خدا جماعتى را كه نيامده است نزد آنها بيم دهنده‌اى از جانب خداوند پيش از تو شايد آنها بحق و حقيقت راه يابند و از ثمرات آن بهره‌مند گردند چون آن زمان زمان فترت و جهالت مردم بود و بعد از حضرت عيسى عليه السّلام ديگر پيغمبرى نيامده بود و سنن انبياء از ميان مردم آن عصر بكلّى رفته بود و پس از آن در مقام بيان عظمت دستگاه ربوبى و امر خلقت فرموده خداوند سبحان آن قادر منّانى است كه خلق فرمود آسمانها و زمين و تمام موجودات ما بين آن دو را از ثوابت و سيّارات و ملائكه و جنّ و انس و غيرهم در مدّتيكه بقدر شش روز بود از روزهاى بعد از خلقت آفتاب و زمين پس احاطه و استيلا يافت و حكمفرما شد بر تمام آنها بيك منوال در مقرّ سلطنت حقه حقيقيه خود چنانچه در سوره اعراف ذيل آيه شريفه‌ إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ‌ مستوفى گذشت و مردم بايد بدانند و متذكر باشند كه در دنيا و آخرت دوستى كه در مقابل قهر خدا بتواند با آنها كمك كند و شفيعى كه بى‌اجازه خدا بتواند از آنها شفاعت نمايد ندارند و خداوند تدبير و تنظيم ميفرمايد كار دنيا و ما فيها را از امر و نهى و وسائل آسايش و اعمال بندگانرا از عالم بالا و نازل ميفرمايد بزمين پس صعود و عروج و بازگشت ميكند كار و امر و حكم بسوى او در روز كه مقدار آنروز هزار سال بسالهاى دنيا است كه آنروز قيامت است و فرمانفرمائى در آنروز مخصوص بذات اقدس او است چنانچه قمى ره فرموده كه مراد امورى است كه تدبير ميفرمايد آنها را و امر و نهى كه الزام فرموده بآن و اعمال بندگان تمام اينها ظاهر ميشود روز قيامت پس ميباشد مقدار آن روز هزار سال از سالهاى دنيا و بنابر اين يوم ظرف عروج است و بعضى آنرا ظرف نزول و عروج دانسته‌اند و گفته‌اند از آسمان تا زمين پانصد سال راه است و ملائكه كه تدبير امور خلق مينمايند آنرا در يكروز ذهابا و ايابا سير ميكنند و معتمد قول اول است و منافات ندارد با آنكه روز قيامت پنجاه هزار سال دنيا باشد چون اين تعبيرات براى تمثّل و تصوير امتداد و ظرف آنعالم است و تشبيه آن بأزمنه اينعالم در طول مدت و در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه قيامت پنجاه موقف دارد هر موقفى هزار
----
جلد 4 صفحه 288
سال و بنابر اين ممكن است اينجا موقف اول اراده شده باشد در هر حال اوضاع آنعالم را تحقيقا نميتوان با اوضاع اينجا تطبيق نمود و علم آنرا بايد بآشنايان ملك وجود حواله داد و بايد در تحصيل رضاى چنين خالق مديّر محيط توانائى كوشيد تا جام مراد ابدى را نوشيد.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
بِسم‌ِ اللّه‌ِ الرَّحمن‌ِ الرَّحِيم‌ِ
الم‌ «1» تَنزِيل‌ُ الكِتاب‌ِ لا رَيب‌َ فِيه‌ِ مِن‌ رَب‌ِّ العالَمِين‌َ «2»
الم‌ رمز ‌است‌ ‌بين‌ خداوند و ‌رسول‌ ‌او‌ چنانچه‌ مكررا تذكر داده‌ ‌شده‌ و ‌ما ‌در‌ مجلد اول‌ ‌اينکه‌ تفسير (ص‌ 121 ‌تا‌ 125) اقوالي‌ ‌که‌ ‌در‌ حروف‌ تهجي‌ و حروف‌ ابجد و اخباري‌ ‌که‌ نقل‌ كرده‌اند و تحقيق‌ كلام‌ ‌در‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بيان‌ كرده‌ايم‌ رجوع‌ فرمائيد.
تَنزِيل‌ُ الكِتاب‌ِ ظاهرا خبر مبتداء محذوف‌ ‌است‌ مثل‌ «‌هذا‌ القرآن‌ و ‌هذه‌ السورة تنزيل‌ الكتاب‌» ‌است‌. و اطلاق‌ كتاب‌ ‌بر‌ قرآن‌ ‌ يا ‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌به‌ يد قدرت‌ ‌در‌ لوح‌ محفوظ نوشته‌ ‌شده‌ چنان‌ چه‌ مي‌فرمايد بَل‌ هُوَ قُرآن‌ٌ مَجِيدٌ فِي‌ لَوح‌ٍ مَحفُوظٍ (بروج‌ آيه 21 و 22) ‌ يا ‌ ملائكه كتبه‌ نوشته‌اند ‌ يا ‌ مسلمين‌ ‌در‌ ‌بين‌ الدفتين‌ ثبت‌ كرده‌اند ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ كتاب‌ وحي‌ مي‌گويند و اطلاق‌ كتاب‌ ‌بر‌ مكتوب‌ بسيار متعارف‌ ‌است‌.
جلد 14 - صفحه 444
لا رَيب‌َ فِيه‌ِ ريب‌ ‌به‌ معني‌ شك‌ ‌است‌ ‌در‌ موردي‌ ‌که‌ جاي‌ شك‌ نباشد ‌از‌ شدت‌ وضوح‌ ‌يعني‌ قرآن‌ مجيد جايي‌ ‌از‌ ‌براي‌ شك‌ باقي‌ نگذاشته‌ و گمان‌ بد ‌در‌ ‌او‌ نبايد كرد ‌که‌ ‌از‌ جانب‌ ‌خدا‌ نباشد ‌ يا ‌ جامع‌ سعادت‌ دنيا و آخرت‌ بشر نباشد ‌ يا ‌ كلمه‌اي‌ ‌بر‌ خلاف‌ ‌ يا ‌ خطا و اشتباهي‌ ‌در‌ ‌او‌ ‌شده‌ ‌ يا ‌ عيب‌ و نقصي‌ ‌در‌ ‌او‌ مشاهده‌ شود حاشا و كلا و لذا شخص‌ متهم‌ ‌را‌ مريب‌ گويند، و ‌در‌ خبر ‌است‌
«‌لا‌ يقبل‌ شهادة المريب‌»
و تهمت‌ ‌را‌ ريبة گويند.
مِن‌ رَب‌ِّ العالَمِين‌َ و دليل‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ اعجاز قرآن‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ قدرت‌ بشر خارج‌ ‌است‌ و وجوه‌ معجزه‌، بودن‌ قرآن‌ ‌در‌ مقدمه ‌اينکه‌ تفسير (صفحه‌ 40 ‌الي‌ 58) بيان‌ ‌شده‌ رجوع‌ فرمائيد.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 2)- می‌فرماید: «این کتابی است که از سوی پروردگار جهانیان نازل شده و شک و تردیدی در آن نیست» (تَنْزِیلُ الْکِتابِ لا رَیْبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ).
این آیه در واقع پاسخ به دو سؤال است، گویی نخست از محتوای این کتاب آسمانی سؤال می‌شود، در پاسخ می‌گوید: محتوای آن حق است و جای کمترین شک و تردید نیست، سپس سؤال در باره ابداع کننده آن به میان می‌آید، در پاسخ می‌گوید: این کتاب از سوی «رَبِّ الْعالَمِینَ» است.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۵۱


ترجمه

این کتابی است که از سوی پروردگار جهانیان نازل شده، و شک و تردیدی در آن نیست!

فرو فرستادن [اين‌] كتاب، كه هيچ [جاى‌] شكى در آن نيست از طرف پروردگار جهانيان است
نازل شدن اين كتاب -كه هيچ [جاى‌] شك در آن نيست- از طرف پروردگار جهانهاست.
تنزیل این کتاب بزرگ (قرآن) بی هیچ شک از جانب پروردگار عالمیان است.
نازل کردن این کتاب که هیچ تردیدی در [وحی بودن] آن نیست، از سوی پروردگار جهانیان است.
نازل شدن اين كتاب، كه در آن هيچ شكى نيست، از جانب پروردگار جهانيان است.
کتابی است فرو فرستاده و شک در آن نیست [که‌] از سوی پروردگار جهان است‌
فروفرستادن اين كتاب، كه هيچ شكى در آن نيست، از پروردگار جهانيان است.
(این) کتاب از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است و تردیدی در آن نیست (که از سوی خدا فرو فرستاده شده است).
فرو فرستادن تدریجی این کتاب - که هیچ شکی مستند در آن نیست - تنها از طرف پروردگار جهانیان است.
فرود آوردن کتاب نیست شکی در آن از پروردگار جهانیان‌


السجدة ١ آیه ٢ السجدة ٣
سوره : سوره السجدة
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«تَنزِیلُ الْکِتَابِ»: فرو فرستادن کتاب قرآن. کتاب فرستاده شده. واژه (تنزیل) به معنی مصدری خود، و یا این که به معنی اسم مفعول است و اضافه صفت به موصوف است یا به معنی (مِنْ) است (نگا: شعراء / .

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


الم «1» تَنْزِيلُ الْكِتابِ لا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ «2»

الف، لام، ميم. نازل كردن اين كتاب كه شكّى در آن نيست، از سوى پروردگارِ جهانيان است.

نکته ها

در مورد حروف مقطّعه، در آغاز سوره بقره به تفصيل سخن گفتيم؛ امّا طبق بعضى روايات، حروف مقطّعه از متشابهاتى است كه علم آن مخصوص خدا و اولياى اوست. «1»

سؤال: با توجّه به شك و ترديد و نسبت افترا و كذبى كه مخالفان قرآن اظهار مى‌داشتند و بعضى آيات نيز به آن اشاره مى‌كند، چگونه اين آيه مى‌فرمايد: «لا رَيْبَ فِيهِ»؟

پاسخ: آيه مى‌فرمايد: در حقّانيّت قرآن و فرامين و معارف آن هيچ شك و شبهه‌اى راه ندارد، نه آنكه كسى در آن شك و ترديد نكرده است. لذا در همان آيه 23 سوره‌ى بقره مى‌فرمايد:

«وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‌ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ» هر گاه در شك هستيد، سوره‌اى مانند يكى از سوره‌هاى قرآن بياوريد. به قول نويسنده‌ى تفسير فى ظلال‌القرآن:

گل مصنوعى، گل طبيعى نمى‌شود، زيرا گل طبيعى به خودى خود گواه است كه شكّى در طبيعى بودن آن نيست.


«1». تفاسير مجمع‌البيان و نورالثقلين.

جلد 7 - صفحه 299

قرآن در اين‌كه از طرف خداوند است، بارها تأكيد كرده، از جمله:

تَنْزِيلُ الْكِتابِ‌ ... مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ‌

إِنَّهُ لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعالَمِينَ‌ «1»

«تَنْزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ» «2»

«تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ» «3»*

«تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ» «4»

«تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» «5»

«تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ» «6»

«تَنْزِيلًا مِمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَ السَّماواتِ الْعُلى‌» «7»

آرى، كسى قرآن را نازل كرد كه تمام هستى از اوست، بر همه چيز سلطه دارد، عزيز، رحيم، حكيم، عليم و حميد است.

پیام ها

1- قرآن در همان عصر نزول به صورت كتاب در آمده است. «تَنْزِيلُ الْكِتابِ»

2- در حقّانيّت قرآن شكى راه ندارد، زيرا از سوى پرودگار جهانيان است.

«لا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ»

3- ربوبيّت خداوند، مقتضى فرستادن كتابى متقن و خلل‌ناپذير است. تَنْزِيلُ‌ ... مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ‌

4- كتاب تشريع، با نظام تكوين هماهنگ است. تَنْزِيلُ الْكِتابِ‌ ... مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ‌

5- نزول كتاب براى رشد و كمال است، آن هم رشد و تربيت همه‌ى هستى. «رَبِّ الْعالَمِينَ»


«1». شعائراء، 192.

«2». يس، 5.

«3». زمر، 1.

«4». غافر، 2.

«5». فصلت، 2.

«6». فصلت، 42.

«7». طه، 4.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌7، ص: 300

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



تَنْزِيلُ الْكِتابِ لا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ «2»

تَنْزِيلُ الْكِتابِ‌: اين قرآن كتابى است نازل گرديده شده، لا رَيْبَ فِيهِ‌:

هيچ شكى در آن نيست در عالم واقع، اگرچه شكاك هم شك نمايد، زيرا واقع بجاى خود ثابت، و به شك مشكك زائل نخواهد شد. مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ‌:

نازل شده از جانب پروردگار عالميان، يا شك منتفى است در كلام پروردگار عالميان به جهت عجز جاحدان از آوردن مثل آن، يا احكام آن چنان محكم و متقن باشد كه قابل ترديد نيست. نزد بعضى آن نهى است يعنى شك نكنيد در آن كه از جانب خدا نازل گرديده براى هدايت و ارشاد بندگان در هر عصر و زمان.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


تَنْزِيلُ الْكِتابِ لا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ «2» أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أَتاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ «3» اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى‌ عَلَى الْعَرْشِ ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفِيعٍ أَ فَلا تَتَذَكَّرُونَ «4» يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ «5»

ترجمه‌

اين فرو فرستادن كتاب است نيست شكى در آن از پروردگار جهانيان‌

آيا ميگويند بدروغ نسبت داد آنرا بلكه آن حق است از پروردگارت تا بيم دهى گروهى را كه نيامد آنانرا بيم دهنده‌اى پيش از تو باشد كه آنان راه يابند

خدا است آنكه آفريد آسمانها و زمين را و آنچه ميان آندو است در شش روز پس مستولى شد بر عرش نيست براى شما غير از او هيچ ياورى و نه شفاعت كننده‌اى آيا پس پند نميگيريد

تنظيم ميكند امر عالم را از آسمان بسوى زمين پس صعود ميكند بسوى او در روز كه مقدار آن هزار سال است از آنچه بشمار مى‌آوريد

تفسير

الم مكرّر مبيّن شده و پس از آن خداوند منّان بيان عظمت قرآن را فرموده كه اين آياتيكه بتدريج بر پيغمبر آخر الزمان نازل ميشود نازل نمودن آنكتاب موعود الهى است بانبياء سلف شكّى در آن نيست كه از پروردگار جهانيان است آيا ميگويند كفار و معاندين كه افترا بسته است آنرا بخدا نه چنين است بلكه آن حق و محقّق است از جانب پروردگار تو اى محمد صلّى اللّه عليه و اله و مقصود از


جلد 4 صفحه 287

نازل نمودن آنستكه بيم دهى از معصيت خدا جماعتى را كه نيامده است نزد آنها بيم دهنده‌اى از جانب خداوند پيش از تو شايد آنها بحق و حقيقت راه يابند و از ثمرات آن بهره‌مند گردند چون آن زمان زمان فترت و جهالت مردم بود و بعد از حضرت عيسى عليه السّلام ديگر پيغمبرى نيامده بود و سنن انبياء از ميان مردم آن عصر بكلّى رفته بود و پس از آن در مقام بيان عظمت دستگاه ربوبى و امر خلقت فرموده خداوند سبحان آن قادر منّانى است كه خلق فرمود آسمانها و زمين و تمام موجودات ما بين آن دو را از ثوابت و سيّارات و ملائكه و جنّ و انس و غيرهم در مدّتيكه بقدر شش روز بود از روزهاى بعد از خلقت آفتاب و زمين پس احاطه و استيلا يافت و حكمفرما شد بر تمام آنها بيك منوال در مقرّ سلطنت حقه حقيقيه خود چنانچه در سوره اعراف ذيل آيه شريفه‌ إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ‌ مستوفى گذشت و مردم بايد بدانند و متذكر باشند كه در دنيا و آخرت دوستى كه در مقابل قهر خدا بتواند با آنها كمك كند و شفيعى كه بى‌اجازه خدا بتواند از آنها شفاعت نمايد ندارند و خداوند تدبير و تنظيم ميفرمايد كار دنيا و ما فيها را از امر و نهى و وسائل آسايش و اعمال بندگانرا از عالم بالا و نازل ميفرمايد بزمين پس صعود و عروج و بازگشت ميكند كار و امر و حكم بسوى او در روز كه مقدار آنروز هزار سال بسالهاى دنيا است كه آنروز قيامت است و فرمانفرمائى در آنروز مخصوص بذات اقدس او است چنانچه قمى ره فرموده كه مراد امورى است كه تدبير ميفرمايد آنها را و امر و نهى كه الزام فرموده بآن و اعمال بندگان تمام اينها ظاهر ميشود روز قيامت پس ميباشد مقدار آن روز هزار سال از سالهاى دنيا و بنابر اين يوم ظرف عروج است و بعضى آنرا ظرف نزول و عروج دانسته‌اند و گفته‌اند از آسمان تا زمين پانصد سال راه است و ملائكه كه تدبير امور خلق مينمايند آنرا در يكروز ذهابا و ايابا سير ميكنند و معتمد قول اول است و منافات ندارد با آنكه روز قيامت پنجاه هزار سال دنيا باشد چون اين تعبيرات براى تمثّل و تصوير امتداد و ظرف آنعالم است و تشبيه آن بأزمنه اينعالم در طول مدت و در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه قيامت پنجاه موقف دارد هر موقفى هزار


جلد 4 صفحه 288

سال و بنابر اين ممكن است اينجا موقف اول اراده شده باشد در هر حال اوضاع آنعالم را تحقيقا نميتوان با اوضاع اينجا تطبيق نمود و علم آنرا بايد بآشنايان ملك وجود حواله داد و بايد در تحصيل رضاى چنين خالق مديّر محيط توانائى كوشيد تا جام مراد ابدى را نوشيد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


بِسم‌ِ اللّه‌ِ الرَّحمن‌ِ الرَّحِيم‌ِ

الم‌ «1» تَنزِيل‌ُ الكِتاب‌ِ لا رَيب‌َ فِيه‌ِ مِن‌ رَب‌ِّ العالَمِين‌َ «2»

الم‌ رمز ‌است‌ ‌بين‌ خداوند و ‌رسول‌ ‌او‌ چنانچه‌ مكررا تذكر داده‌ ‌شده‌ و ‌ما ‌در‌ مجلد اول‌ ‌اينکه‌ تفسير (ص‌ 121 ‌تا‌ 125) اقوالي‌ ‌که‌ ‌در‌ حروف‌ تهجي‌ و حروف‌ ابجد و اخباري‌ ‌که‌ نقل‌ كرده‌اند و تحقيق‌ كلام‌ ‌در‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بيان‌ كرده‌ايم‌ رجوع‌ فرمائيد.

تَنزِيل‌ُ الكِتاب‌ِ ظاهرا خبر مبتداء محذوف‌ ‌است‌ مثل‌ «‌هذا‌ القرآن‌ و ‌هذه‌ السورة تنزيل‌ الكتاب‌» ‌است‌. و اطلاق‌ كتاب‌ ‌بر‌ قرآن‌ ‌ يا ‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌به‌ يد قدرت‌ ‌در‌ لوح‌ محفوظ نوشته‌ ‌شده‌ چنان‌ چه‌ مي‌فرمايد بَل‌ هُوَ قُرآن‌ٌ مَجِيدٌ فِي‌ لَوح‌ٍ مَحفُوظٍ (بروج‌ آيه 21 و 22) ‌ يا ‌ ملائكه كتبه‌ نوشته‌اند ‌ يا ‌ مسلمين‌ ‌در‌ ‌بين‌ الدفتين‌ ثبت‌ كرده‌اند ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ كتاب‌ وحي‌ مي‌گويند و اطلاق‌ كتاب‌ ‌بر‌ مكتوب‌ بسيار متعارف‌ ‌است‌.

جلد 14 - صفحه 444

لا رَيب‌َ فِيه‌ِ ريب‌ ‌به‌ معني‌ شك‌ ‌است‌ ‌در‌ موردي‌ ‌که‌ جاي‌ شك‌ نباشد ‌از‌ شدت‌ وضوح‌ ‌يعني‌ قرآن‌ مجيد جايي‌ ‌از‌ ‌براي‌ شك‌ باقي‌ نگذاشته‌ و گمان‌ بد ‌در‌ ‌او‌ نبايد كرد ‌که‌ ‌از‌ جانب‌ ‌خدا‌ نباشد ‌ يا ‌ جامع‌ سعادت‌ دنيا و آخرت‌ بشر نباشد ‌ يا ‌ كلمه‌اي‌ ‌بر‌ خلاف‌ ‌ يا ‌ خطا و اشتباهي‌ ‌در‌ ‌او‌ ‌شده‌ ‌ يا ‌ عيب‌ و نقصي‌ ‌در‌ ‌او‌ مشاهده‌ شود حاشا و كلا و لذا شخص‌ متهم‌ ‌را‌ مريب‌ گويند، و ‌در‌ خبر ‌است‌

«‌لا‌ يقبل‌ شهادة المريب‌»

و تهمت‌ ‌را‌ ريبة گويند.

مِن‌ رَب‌ِّ العالَمِين‌َ و دليل‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ اعجاز قرآن‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ قدرت‌ بشر خارج‌ ‌است‌ و وجوه‌ معجزه‌، بودن‌ قرآن‌ ‌در‌ مقدمه ‌اينکه‌ تفسير (صفحه‌ 40 ‌الي‌ 58) بيان‌ ‌شده‌ رجوع‌ فرمائيد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 2)- می‌فرماید: «این کتابی است که از سوی پروردگار جهانیان نازل شده و شک و تردیدی در آن نیست» (تَنْزِیلُ الْکِتابِ لا رَیْبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ).

این آیه در واقع پاسخ به دو سؤال است، گویی نخست از محتوای این کتاب آسمانی سؤال می‌شود، در پاسخ می‌گوید: محتوای آن حق است و جای کمترین شک و تردید نیست، سپس سؤال در باره ابداع کننده آن به میان می‌آید، در پاسخ می‌گوید: این کتاب از سوی «رَبِّ الْعالَمِینَ» است.

نکات آیه

۱ - بى تردید، قرآن، از سوى خداوند نازل شده است. (تنزیل الکتب لاریب فیه من ربّ العلمین) «تنزیل» مصدر به معناى مفعول است و اضافه آن به «الکتاب» از باب اضافه صفت به موصوف است. بنابراین، معناى آیه، چنین مى شود: «این، آن کتاب نازل شده اى است که شبهه اى در آن نیست».

۲ - قرآن، کتابى است که از سوى پروردگار جهان، نازل شده است. (تنزیل الکتب ... من ربّ العلمین) برداشت بالا، بنابراین احتمال است که «تنزیل» مبتدا و «لاریب» خبر باشد. لازم به گفتن است که «ال» در «الکتاب» براى عهد است و به قرآن کریم، اشاره دارد.

۳ - قرآن، در همان عصر نزول، به «کتاب» مشهور بود. (تنزیل الکتب)

۴ - قرآن، از مقام ربوبیت خدا، نشأت گرفته و دربردارنده معارفى در جهت رشد و کمال انسان است. (تنزیل الکتب ... من ربّ العلمین)

۵ - ربوبیت خداوند، مقتضى فرستادن قرآنى خلل ناپذیر و متقن است. (تنزیل الکتب لاریب فیه من ربّ العلمین)

۶ - همه جهان ها، تحت ربوبیّت خداوند واحد است. (ربّ العلمین)

۷ - در هستى، عوالمى گوناگون و متعدد وجود دارد. (ربّ العلمین) «عالمین» مى تواند جمع «عالم» باشد و بنابراین، دلالت بر وجود جهان هاى متعدد دارد.

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: تدبیر عوالم آفرینش ۶; تعدد عوالم آفرینش ۷
  • تکامل: عوامل تکامل ۴
  • خدا: آثار ربوبیت خدا ۵; ربوبیت خدا ۴، ۶
  • قرآن: اتقان قرآن ۵; تاریخ قرآن ۳; تعالیم قرآن ۴; جمع قرآن ۳; قرآن در صدراسلام ۳; منشأ نزول قرآن ۱، ۲، ۴، ۵; نقش قرآن ۴; وحیانیت قرآن ۱، ۲

منابع