الشعراء ١٧٢: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۶: خط ۲۶:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۵#link296 | آيات ۱۶۰ - ۱۷۵، سوره شعراء]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۵#link296 | آيات ۱۶۰ - ۱۷۵، سوره شعراء]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۵#link297 | توضيح ((ما خلق لكم )) كه در سخن لوط عليه السّلام با قوم خود آمده ، با بيان اينكه آميزش با همجنس برخلاف نظام خلقت و فطرت انسان است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۵#link297 | توضيح ((ما خلق لكم )) كه در سخن لوط عليه السّلام با قوم خود آمده ، با بيان اينكه آميزش با همجنس برخلاف نظام خلقت و فطرت انسان است .]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۵_بخش۶۲#link156 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۵_بخش۶۲#link156 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
فَنَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِينَ «170» إِلَّا عَجُوزاً فِي الْغابِرِينَ «171» ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ «172»
پس (دعايش را مستجاب كرديم و) او وتمام خاندانش را نجات داديم. مگر پيرزنى (زن لوط) كه در ميان بازماندگان بود. سپس، ديگران را ريشه‌كن كرديم.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ (172)
ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ‌: پس هلاك كرديم ديگران را به خسف يا انقلاب شهر بر ايشان.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ (160) إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَ لا تَتَّقُونَ (161) إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ (162) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (163) وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى‌ رَبِّ الْعالَمِينَ (164)
أَ تَأْتُونَ الذُّكْرانَ مِنَ الْعالَمِينَ (165) وَ تَذَرُونَ ما خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عادُونَ (166) قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ (167) قالَ إِنِّي لِعَمَلِكُمْ مِنَ الْقالِينَ (168) رَبِّ نَجِّنِي وَ أَهْلِي مِمَّا يَعْمَلُونَ (169)
فَنَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِينَ (170) إِلاَّ عَجُوزاً فِي الْغابِرِينَ (171) ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ (172) وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ (173) إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ (174)
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (175)
ترجمه‌
تكذيب كردند قوم لوط فرستادگان را
هنگاميكه گفت بآنها
----
جلد 4 صفحه 123
برادرشان لوط آيا نمى‌پرهيزيد
همانا من براى شما پيمبرى امينم‌
پس بترسيد از خدا و اطاعت كنيد مرا
و نميخواهم از شما بر آن هيچ مزدى نيست مزد من مگر بر پروردگار جهانيان‌
آيا وارد ميشويد بر پسران از اهل عالم‌
و واميگذاريد آنچه را آفريد براى شما پروردگارتان از جفتهاتان بلكه شمائيد گروهى تعدّى كنندگان‌
گفتند هر آينه اگر باز نه ايستادى اى لوط البته خواهى بود از بيرون كرده شدگان‌
گفت همانا من كردار شما را از دشمنانم‌
پروردگارا نجات ده من و كسان مرا از آنچه ميكنند
پس نجات داديم او و كسانش را همگى‌
مگر پير زنى كه بود در باقى ماندگان‌
پس هلاك كرديم ديگران را
و بارانديم بر آنها بارانى پس بد بود باران بيم داده شدگان‌
همانا در اين آيتى است و نباشند بيشترشان گروندگان‌
و همانا پروردگار تو او است تواناى مهربان.
تفسير
خداوند متعال بعد از پنج آيه كه تفسير آنها در قصص سابقه گذشت قول حضرت لوط را كه شرح حال آن در سوره اعراف مستوفى ذكر شد نقل نموده كه بقوم خود بر سبيل انكار و ملامت فرمود آيا شما از ميان اهل عالم براى دفع شهوت مردانرا اختيار نموديد و با آنها نزديكى ميكنيد با آنكه اين عمل قبيح و مضرّى است و وامى‌گذاريد و نزديكى نميكنيد با آنچه خدا خلق فرموده براى انتفاع شما از جنس زنانتان با آنكه آنها بهتر و پاكيزه‌ترند براى آن عمل پس شما مردمان مستقيمى نيستيد بلكه متعدّى و متجاوز از حدّ اعتدال و از حلال به حرام و از پاكيزه به پليديد يا دشمن انسانيّت و اخلاقيد كه چنين عمل شنيعى را مرتكب ميشويد قوم در جواب گفتند از اين سخنان دست بردار والا تو را نفى بلد خواهيم نمود و بايد از ميان ما بيرون بروى آنحضرت فرمود من با اين كار شما بسيار مخالفم بطوريكه نميتوانم به بينم و چيزى نگويم و از خدا خواست كه او و خانواده‌اش را از تبعات و وبال اعمال آنها نجات دهد و خداوند اجابت فرمود و او و تمام خانواده و پيروانش را در وقت نزول عذاب از ميان آنها خارج فرمود و فقط زنش را كه پيرو موافق با آنها و مخالف با او بود با قوم باقى گذارد و همه بهلاكت رسيدند ببارانيكه از سنگ بر آنها باريد و بد بارانى بود براى كسانيكه بيم دادند آنها را انبيا از خدا ولى بخرجشان نرفت و بعاقبت وخيم‌
----
جلد 4 صفحه 124
آن گرفتار شدند و تفصيل اين قضايا در سور سابقه كه شرح حال انبياء در آنها ذكر شده گذشته است و آيات اخيره در قصص سابقه، مفسر و نكته تكرار آن اخيرا مبيّن گرديد.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَنَجَّيناه‌ُ وَ أَهلَه‌ُ أَجمَعِين‌َ (170) إِلاّ عَجُوزاً فِي‌ الغابِرِين‌َ (171) ثُم‌َّ دَمَّرنَا الآخَرِين‌َ (172) وَ أَمطَرنا عَلَيهِم‌ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ المُنذَرِين‌َ (173)
‌پس‌ نجات‌ داديم‌ ‌او‌ ‌را‌ و اهل‌ ‌او‌ ‌را‌ تمام‌ ‌آنها‌ ‌را‌ مگر عجوزه‌ ‌که‌ امرأه لوط ‌بود‌ ‌در‌ بازماندگان‌.
و ‌پس‌ ‌از‌ بيرون‌ رفتن‌ لوط و اهلش‌ ‌از‌ تمام‌ ‌اينکه‌ هفت‌ شهر قوم‌:
‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ هلاك‌ كرديم‌ ديگران‌ ‌را‌ و باريديم‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ باريدني‌ ‌پس‌ بد ‌بود‌ بارش‌ انذار شدگان‌.
(ثُم‌َّ دَمَّرنَا الآخَرِين‌َ) تمام‌ قوم‌ لوط ‌حتي‌ امرأه ‌او‌ و طريق‌ هلاكت‌ ‌آنها‌ چنانچه‌ ‌در‌ سور سابقه‌ بيان‌ ‌شده‌ و ‌در‌ اخبار توضيح‌ داده‌اند حضرت‌ جبرئيل‌ هفت‌ شهر ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ زمين‌ كند و برد بالا ‌که‌ ‌در‌ خبر دارد صداي‌ كلاب‌ و خروسان‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ملائكه‌ ميشنيدند و يك‌ مرتبه‌ سرنگون‌ كرد و سنگ‌ ريزه‌ ‌از‌ آسمان‌ باريد ‌بر‌ سر ‌آنها‌ و تمام‌ هلاك‌ شدند ‌که‌ مفاد (وَ أَمطَرنا عَلَيهِم‌ مَطَراً) ‌است‌.
اشكال‌: ‌پس‌ ‌از‌ سرنگون‌ شدن‌ ‌آنها‌ و زير خاك‌ رفتن‌ ‌آنها‌ و هلاك‌ شدن‌ چه‌ تأثيري‌ دارد باريدن‌ سنگ‌!
جواب‌: بعض‌ مفسرين‌ گفتند سرنگون‌ شدن‌ راجع‌ بكساني‌ ‌که‌ ‌در‌ شهرستان‌ها بودند و امطار حجاره‌ راجع‌ ‌به‌ آنهايي‌ ‌که‌ ‌در‌ خارج‌ شهرها بودند و ‌اينکه‌ جواب‌ تمام‌ نيست‌ زيرا ظاهر آيات‌ ‌در‌ تمام‌ سور اينست‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ دو عذاب‌ ‌بر‌ تمام‌ ‌آنها‌ نازل‌ شد، بخصوص‌ ‌در‌ اخبار تصريح‌ دارد ‌که‌ يكي‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ سنگ‌ها ‌بر‌ سر امرأه لوط وارد شد و مسلما ‌او‌ ‌در‌ شهر ‌بود‌ ‌در‌ همان‌ خانه لوط و تحقيق‌ ‌در‌ جواب‌ چنانچه‌ قبلا ‌هم‌ تذكر داده‌ايم‌ اينست‌ ‌که‌ اولا شهرها ‌با‌ جميع‌ توابعش‌ ‌از‌ صحراها و مزارع‌ و باغات‌ يك‌ مرتبه‌ ‌از‌ زمين‌ كنده‌ شد و بطرف‌ آسمان‌ بالا رفت‌ و ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ سنگ‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ باريد و تمام‌ هلاك‌ شدند و ‌پس‌ ‌از‌ باريدن‌ سنگ‌ سرنگون‌ شد ‌که‌ اثري‌ ‌از‌ ابدان‌ ‌آنها‌ و عمارات‌ ‌آنها‌ و اشجار ‌آنها‌ و اندوخته‌هاي‌ ‌آنها‌ و اثاثيه‌ ‌آنها‌ باقي‌ نماند، و ‌در‌ بعض‌ اخبار دارد ‌که‌ ‌هر‌ ‌که‌ مرتكب‌ عمل‌ قوم‌ لوط شد موقع‌ مردن‌ يكي‌ ‌از‌ ‌آن‌ سنگ‌ها ‌بر‌ ‌او‌ ميبارد.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 172)- آری خداوند، لوط و مؤمنان اندک را با او نجات داد، آنها شبانه به فرمان خدا از دیار آلودگان رخت سفر بر بستند، و آنها را که غرق فساد و ننگ بودند به حال خود رها ساختند، در آغاز صبح، فرمان عذاب الهی فرا رسید، زلزله وحشتناکی سر زمین آنها را بکلی زیر و رو کرد.
چنانکه قرآن در اینجا در یک جمله کوتاه می‌فرماید: «سپس ما آن جمعیت را هلاک و نابود کردیم» (ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِینَ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۲۱


ترجمه

سپس دیگران را هلاک کردیم!

سپس ديگران را سخت هلاك كرديم
سپس ديگران را سخت هلاك كرديم.
آن گاه (جز اهل بیت لوط) دیگران را به خاک هلاک نشانیدیم.
سپس دیگران را نابود کردیم،
سپس ديگران را هلاك كرديم.
سپس دیگران را نابود کردیم‌
سپس ديگران- بازماندگان- را هلاك كرديم
سپس ما دیگران را نابود کردیم (و جملگی اهل شهر را با شهر زیر و رو نموده و درهم کوبیدیم).
سپس دیگران را سخت هلاک (و) زیر و زبر کردیم.
پس نگونسار کردیم دگران را


الشعراء ١٧١ آیه ١٧٢ الشعراء ١٧٣
سوره : سوره الشعراء
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الآخَرِینَ»: دیگران. مراد ساکنان شهر است که لوط و مؤمنان از میانشان گریخته و به بیرون شهر رفته بودند.


تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَنَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِينَ «170» إِلَّا عَجُوزاً فِي الْغابِرِينَ «171» ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ «172»

پس (دعايش را مستجاب كرديم و) او وتمام خاندانش را نجات داديم. مگر پيرزنى (زن لوط) كه در ميان بازماندگان بود. سپس، ديگران را ريشه‌كن كرديم.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ (172)

ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ‌: پس هلاك كرديم ديگران را به خسف يا انقلاب شهر بر ايشان.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ (160) إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَ لا تَتَّقُونَ (161) إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ (162) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (163) وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى‌ رَبِّ الْعالَمِينَ (164)

أَ تَأْتُونَ الذُّكْرانَ مِنَ الْعالَمِينَ (165) وَ تَذَرُونَ ما خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عادُونَ (166) قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ (167) قالَ إِنِّي لِعَمَلِكُمْ مِنَ الْقالِينَ (168) رَبِّ نَجِّنِي وَ أَهْلِي مِمَّا يَعْمَلُونَ (169)

فَنَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِينَ (170) إِلاَّ عَجُوزاً فِي الْغابِرِينَ (171) ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ (172) وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ (173) إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ (174)

وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (175)

ترجمه‌

تكذيب كردند قوم لوط فرستادگان را

هنگاميكه گفت بآنها


جلد 4 صفحه 123

برادرشان لوط آيا نمى‌پرهيزيد

همانا من براى شما پيمبرى امينم‌

پس بترسيد از خدا و اطاعت كنيد مرا

و نميخواهم از شما بر آن هيچ مزدى نيست مزد من مگر بر پروردگار جهانيان‌

آيا وارد ميشويد بر پسران از اهل عالم‌

و واميگذاريد آنچه را آفريد براى شما پروردگارتان از جفتهاتان بلكه شمائيد گروهى تعدّى كنندگان‌

گفتند هر آينه اگر باز نه ايستادى اى لوط البته خواهى بود از بيرون كرده شدگان‌

گفت همانا من كردار شما را از دشمنانم‌

پروردگارا نجات ده من و كسان مرا از آنچه ميكنند

پس نجات داديم او و كسانش را همگى‌

مگر پير زنى كه بود در باقى ماندگان‌

پس هلاك كرديم ديگران را

و بارانديم بر آنها بارانى پس بد بود باران بيم داده شدگان‌

همانا در اين آيتى است و نباشند بيشترشان گروندگان‌

و همانا پروردگار تو او است تواناى مهربان.

تفسير

خداوند متعال بعد از پنج آيه كه تفسير آنها در قصص سابقه گذشت قول حضرت لوط را كه شرح حال آن در سوره اعراف مستوفى ذكر شد نقل نموده كه بقوم خود بر سبيل انكار و ملامت فرمود آيا شما از ميان اهل عالم براى دفع شهوت مردانرا اختيار نموديد و با آنها نزديكى ميكنيد با آنكه اين عمل قبيح و مضرّى است و وامى‌گذاريد و نزديكى نميكنيد با آنچه خدا خلق فرموده براى انتفاع شما از جنس زنانتان با آنكه آنها بهتر و پاكيزه‌ترند براى آن عمل پس شما مردمان مستقيمى نيستيد بلكه متعدّى و متجاوز از حدّ اعتدال و از حلال به حرام و از پاكيزه به پليديد يا دشمن انسانيّت و اخلاقيد كه چنين عمل شنيعى را مرتكب ميشويد قوم در جواب گفتند از اين سخنان دست بردار والا تو را نفى بلد خواهيم نمود و بايد از ميان ما بيرون بروى آنحضرت فرمود من با اين كار شما بسيار مخالفم بطوريكه نميتوانم به بينم و چيزى نگويم و از خدا خواست كه او و خانواده‌اش را از تبعات و وبال اعمال آنها نجات دهد و خداوند اجابت فرمود و او و تمام خانواده و پيروانش را در وقت نزول عذاب از ميان آنها خارج فرمود و فقط زنش را كه پيرو موافق با آنها و مخالف با او بود با قوم باقى گذارد و همه بهلاكت رسيدند ببارانيكه از سنگ بر آنها باريد و بد بارانى بود براى كسانيكه بيم دادند آنها را انبيا از خدا ولى بخرجشان نرفت و بعاقبت وخيم‌


جلد 4 صفحه 124

آن گرفتار شدند و تفصيل اين قضايا در سور سابقه كه شرح حال انبياء در آنها ذكر شده گذشته است و آيات اخيره در قصص سابقه، مفسر و نكته تكرار آن اخيرا مبيّن گرديد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَنَجَّيناه‌ُ وَ أَهلَه‌ُ أَجمَعِين‌َ (170) إِلاّ عَجُوزاً فِي‌ الغابِرِين‌َ (171) ثُم‌َّ دَمَّرنَا الآخَرِين‌َ (172) وَ أَمطَرنا عَلَيهِم‌ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ المُنذَرِين‌َ (173)

‌پس‌ نجات‌ داديم‌ ‌او‌ ‌را‌ و اهل‌ ‌او‌ ‌را‌ تمام‌ ‌آنها‌ ‌را‌ مگر عجوزه‌ ‌که‌ امرأه لوط ‌بود‌ ‌در‌ بازماندگان‌.

و ‌پس‌ ‌از‌ بيرون‌ رفتن‌ لوط و اهلش‌ ‌از‌ تمام‌ ‌اينکه‌ هفت‌ شهر قوم‌:

‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ هلاك‌ كرديم‌ ديگران‌ ‌را‌ و باريديم‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ باريدني‌ ‌پس‌ بد ‌بود‌ بارش‌ انذار شدگان‌.

(ثُم‌َّ دَمَّرنَا الآخَرِين‌َ) تمام‌ قوم‌ لوط ‌حتي‌ امرأه ‌او‌ و طريق‌ هلاكت‌ ‌آنها‌ چنانچه‌ ‌در‌ سور سابقه‌ بيان‌ ‌شده‌ و ‌در‌ اخبار توضيح‌ داده‌اند حضرت‌ جبرئيل‌ هفت‌ شهر ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ زمين‌ كند و برد بالا ‌که‌ ‌در‌ خبر دارد صداي‌ كلاب‌ و خروسان‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ملائكه‌ ميشنيدند و يك‌ مرتبه‌ سرنگون‌ كرد و سنگ‌ ريزه‌ ‌از‌ آسمان‌ باريد ‌بر‌ سر ‌آنها‌ و تمام‌ هلاك‌ شدند ‌که‌ مفاد (وَ أَمطَرنا عَلَيهِم‌ مَطَراً) ‌است‌.

اشكال‌: ‌پس‌ ‌از‌ سرنگون‌ شدن‌ ‌آنها‌ و زير خاك‌ رفتن‌ ‌آنها‌ و هلاك‌ شدن‌ چه‌ تأثيري‌ دارد باريدن‌ سنگ‌!

جواب‌: بعض‌ مفسرين‌ گفتند سرنگون‌ شدن‌ راجع‌ بكساني‌ ‌که‌ ‌در‌ شهرستان‌ها بودند و امطار حجاره‌ راجع‌ ‌به‌ آنهايي‌ ‌که‌ ‌در‌ خارج‌ شهرها بودند و ‌اينکه‌ جواب‌ تمام‌ نيست‌ زيرا ظاهر آيات‌ ‌در‌ تمام‌ سور اينست‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ دو عذاب‌ ‌بر‌ تمام‌ ‌آنها‌ نازل‌ شد، بخصوص‌ ‌در‌ اخبار تصريح‌ دارد ‌که‌ يكي‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ سنگ‌ها ‌بر‌ سر امرأه لوط وارد شد و مسلما ‌او‌ ‌در‌ شهر ‌بود‌ ‌در‌ همان‌ خانه لوط و تحقيق‌ ‌در‌ جواب‌ چنانچه‌ قبلا ‌هم‌ تذكر داده‌ايم‌ اينست‌ ‌که‌ اولا شهرها ‌با‌ جميع‌ توابعش‌ ‌از‌ صحراها و مزارع‌ و باغات‌ يك‌ مرتبه‌ ‌از‌ زمين‌ كنده‌ شد و بطرف‌ آسمان‌ بالا رفت‌ و ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ سنگ‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ باريد و تمام‌ هلاك‌ شدند و ‌پس‌ ‌از‌ باريدن‌ سنگ‌ سرنگون‌ شد ‌که‌ اثري‌ ‌از‌ ابدان‌ ‌آنها‌ و عمارات‌ ‌آنها‌ و اشجار ‌آنها‌ و اندوخته‌هاي‌ ‌آنها‌ و اثاثيه‌ ‌آنها‌ باقي‌ نماند، و ‌در‌ بعض‌ اخبار دارد ‌که‌ ‌هر‌ ‌که‌ مرتكب‌ عمل‌ قوم‌ لوط شد موقع‌ مردن‌ يكي‌ ‌از‌ ‌آن‌ سنگ‌ها ‌بر‌ ‌او‌ ميبارد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 172)- آری خداوند، لوط و مؤمنان اندک را با او نجات داد، آنها شبانه به فرمان خدا از دیار آلودگان رخت سفر بر بستند، و آنها را که غرق فساد و ننگ بودند به حال خود رها ساختند، در آغاز صبح، فرمان عذاب الهی فرا رسید، زلزله وحشتناکی سر زمین آنها را بکلی زیر و رو کرد.

چنانکه قرآن در اینجا در یک جمله کوتاه می‌فرماید: «سپس ما آن جمعیت را هلاک و نابود کردیم» (ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِینَ).

نکات آیه

۱ - هلاکت قوم لوط، پس از خروج وى و خاندان مؤمنش از شهر (فنجّینه و أهله ... ثمّ دمّرنا الأخرین) «تدمیر» (مصدر «دمّرنا») مرادف «إهلاک» و به معناى نابود کردن و از میان برداشتن است; یعنى، «سپس دیگران را هلاک گردانیدیم».

۲ - تهى گشتن جامعه از تمامى افراد مؤمن و صالح، زمینه ساز ابتلاى آن به عذاب الهى (فنجّینه و أهله أجمعین . إلاّ عجوزًا فى الغبرین . ثمّ دمّرنا الأخرین) از آن جا که پس از خروج لوط(ع) و خاندان مؤمن وى، عذاب بر قوم او نازل گردید، مطلب یاد شده به دست مى آید.

۳ - اراده الهى، حاکم بر تحولات تاریخ (ثمّ دمّرنا الأخرین)

موضوعات مرتبط

  • تاریخ: منشأ تحولات تاریخ ۳
  • خدا: حاکمیت اراده خدا ۳
  • سرزمینها: هجرت از سرزمین قوم لوط ۱
  • صالحان: فضایل صالحان ۲; نقش اجتماعى صالحان ۲
  • عذاب: زمینه عذاب ۲
  • قوم لوط: تاریخ قوم لوط ۱; هلاکت قوم لوط ۱
  • لوط(ع): هجرت خانواده لوط(ع) ۱
  • مؤمنان: فضایل مؤمنان ۲; نقش اجتماعى مؤمنان ۲

منابع