المؤمنون ٨٠: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۶#link49 | آيات ۷۸ - ۹۸، سوره مؤ منون]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۶#link49 | آيات ۷۸ - ۹۸، سوره مؤ منون]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۶#link50 | يادآورى نعمت شنوايى و بينايى (مشترك بين انسان و حيوان ) و خردمندى (متخصص به انسان )]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۶#link50 | يادآورى نعمت شنوايى و بينايى (مشترك بين انسان و حيوان ) و خردمندى (متخصص به انسان )]] | ||
خط ۴۷: | خط ۴۸: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۸#link62 | معناى ((همزات الشياطين ))]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۸#link62 | معناى ((همزات الشياطين ))]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۴_بخش۶۱#link169 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۴_بخش۶۱#link169 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ «80» و اوست كه زنده مىكند و مىميراند؛ و رفت و آمد شب و روز براى اوست، پس آيا نمىانديشيد؟ | |||
===پیام ها=== | |||
1- راههاى شناخت، از بزرگترين نعمتهاى الهىاند. أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ ... | |||
2- راه شناخت، در محسوسات منحصر نيست، بلكه دل نيز ابزار شناخت است. | |||
«السَّمْعَ و الْأَفْئِدَةَ» | |||
جلد 6 - صفحه 121 | |||
3- شكر مُنعم واجب است و كسى كه از نعمتها درست استفاده نكند، ناسپاس و مورد توبيخ است. «قَلِيلًا ما تَشْكُرُونَ» | |||
4- ياد نعمتهاى الهى، زمينهى شناخت و شكر است. «تَشْكُرُونَ» | |||
5- آفرينش انسان، هدفدار است. «ذَرَأَكُمْ- وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ» | |||
6- انديشه و تعقّل، انسان را به توحيد مىرساند. وَ هُوَ الَّذِي ... أَ فَلا تَعْقِلُونَ | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (80) | |||
بعد از آن نوع ديگر از شواهد قدرت خود را بيان مىفرمايد: | |||
وَ هُوَ الَّذِي يُحْيِي: و ذات خداوندى آن ذاتى است كه زنده مىفرمايد شما را در ارحام مادران شما به قدرت كامله و حكمت شامله، وَ يُمِيتُ: و مىميراند شما را نزد گذشتن اجلهاى شما، يا او است خداوندى كه ايجاد فرمايد اشياء را و اعدام فرمايد آنها را بدون آنكه مشاركت كند او را در اين امر موجودى از موجودات، زيرا زنده ساختن و ميراندن خاصه قادر يكتاست. | |||
وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ: و براى ذات خداست اختلاف شب و روز، يعنى او است مؤثر حقيقى در تعاقب شب و روز و اختلاف آنها در روشنائى و | |||
جلد 9 - صفحه 165 | |||
تاريكى و بلندى و كوتاهى و تأثير خاصه هر يك. أَ فَلا تَعْقِلُونَ: پس چرا تعقل نمىكنيد كه قدرت ما همه كائنات را بوجود آورده و زندگى و مردن و تدبير موجودات در تحت قدرت ما ميباشد و حشر و بعث روز قيامت از آن جمله است، پس چرا انكار مىكنيد، مگر عقل نداريد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ (78) وَ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ (79) وَ هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (80) بَلْ قالُوا مِثْلَ ما قالَ الْأَوَّلُونَ (81) قالُوا أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ (82) | |||
لَقَدْ وُعِدْنا نَحْنُ وَ آباؤُنا هذا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ (83) | |||
ترجمه | |||
- و او است كه آفريد براى شما گوشها و ديدهها و دلها كم است شكرى كه ميكنيد | |||
و او است كه آفريد شما را در زمين و بسوى او محشور ميشويد | |||
و او است آنكه زنده ميكند و ميميراند و مر او را است گردش شب و روز آيا پس تعقّل نميكنيد | |||
بلكه گفتند مانند آنچه گفتند پيشينيان | |||
گفتند آيا چون مرديم و باشيم خاك و استخوانها آيا مائيم برانگيخته شوندگان | |||
هر آينه بتحقيق وعده داده شديم ما و پدرانمان اين را پيش از اين نيست اين مگر افسانههاى پيشينيان. | |||
تفسير | |||
- خداوند متعال در اين مقام اجمالا بيان بعضى از نعم بىپايان خود را فرموده باين تقريب كه خداوند شما آن خدائى است كه ايجاد فرموده است براى شما گوشها چون سمع در مفرد و جمع استعمال ميشود و اينجا بمناسبت | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 650 | |||
ابصار و افئده انسب معناى جمع است و نيز ايجاد فرموده براى شما و بنفعتان چشمها را و دلها را تا بگوش بشنويد و بچشم به بينيد و بباطن دل فكر كنيد و بدانيد آيات حق و حقيقت را و واصل شويد بآن كه سر چشمه حيات ابدى و مايه سعادت سرمدى است و مردم بايد از اين نعم كاملا شكر گذارى كنند ولى مع الاسف كم است شكر نمودن آنها در برابر اين نعم چون حقيقت شكر صرف نمودن بنده است آنچه را خداوند باو انعام فرموده در چيزى كه براى آن خلق شده و معرفت خالق و خالص نمودن عبادت را براى او و مردم نوعا باين وظيفه كاملا عمل نميكنند و اينها كه مقصود بخطابند بتها را ميپرستند و خدا را نشناختهاند لذا او را قادر بر اعاده اموات ندانستهاند و باين مناسبت بعضى گفتهاند مراد آنستكه هيچ شكر گذارى نميكنيد چون دأب عرب بر آنستكه گاهى ميگويند فلانى قليل- الادب است و اراده ميكنند بىادب بودن او را يا ميگويند قلّ صبرى يا قلّت حيلتى و اراده ميكنند بىصبرى و بيچارگى خود را و بنظر حقير چون خطاب ظاهرا عام است ممكن است مراد كمى شكر باشد باعتبار كم بودن شكر گذار در ميان بندگان با آنكه از دست و زبان كه برآيد كز عهده شكرش بدر آيد اگر چه مقصود كفّار و طعن بر آنها باشد و در هر حال كلمه ما زائده و قليلا ظاهرا صفت شكرا مقدّر است و آن خدا آنستكه شما را خلق و منتشر نمود در زمين و باز گشت شما در روز حشر بسوى او است و آن خداوند آنستكه زنده ميكند شما را در رحم و ميميراند شما را در وقت انقضاء اجل و بيد قدرت او است گردش شبانه روز و اختلاف آن بكمى روز و زيادى شب و زيادى روز و كمى شب باختلاف فصول و برفتن يكى و آمدن ديگرى بجاى آن آيا بعقل و فكر خودتان درك نميكنيد كه با گردنده گردانندهئى هست قدير و بصير ولى كفّار مكّه مانند پيشينيانشان گفتند بر سبيل تعجّب و انكار آيا چنين امرى ممكن است كه وقتى ما مرديم و خاك شديم و از ما جز استخوان مجرّد پوسيدهئى باقى نماند دو مرتبه زنده و برانگيخته خواهيم شد اين همان سخن و وعدهئى است كه مدّعيان نبوّت قبلا بما و پدرانمان داده بودند براى پيشرفت مقاصدشان و چيزى نيست جز دروغها و افسانههاى پيشينيان كه مينوشتند و براى تفريح ميخواندند چون اساطير يا جمع اسطوره | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 651 | |||
است مانند اعاجيب و اكاذيب و اضاحيك كه جمع اعجوبه و اكذوبه و اضحوكه است و بر چيزهائى كه موجب سرگرمى شود از اين قبيل سخنان اطلاق ميشود يا جمع اسطار است كه آن جمع سطر است و در هر حال مراد سخنان تعجّب آور خندهدار دروغ است و اين استبعاد و تعجّب و انكار ناشى است از غفلت و عدم توجّه و تأمّل و تفكّر در ابتداء خلقشان كه آنهم از خاك بوده و آنكه همان قادرى كه آنها را از عدم بوجود آورد دو مرتبه ميتواند آنها را بصورت اوّل برگرداند خسته نشده و دو مرتبه ساختن چيزى آسانتر از مرتبه اوّل كه بىسابقه است ميباشد .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ هُوَ الَّذِي يُحيِي وَ يُمِيتُ وَ لَهُ اختِلافُ اللَّيلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعقِلُونَ (80) | |||
و او است خداوندي که زنده ميكند و ميميراند و از براي او است اختلاف شب و روز آيا پس تعقل نميكنيد. | |||
(وَ هُوَ الَّذِي يُحيِي وَ يُمِيتُ) حيات و موت هر چيزي به حسب خود او است چند قسم حيات و موت داريم حيات جمادي، نباتي، حيواني، انساني، ايماني و موت اينها. | |||
اما جمادي خداوند خلق فرمود اولا زمين مكه و او را كش داد که مي فرمايد: (وَ الأَرضَ مَدَدناها وَ أَلقَينا فِيها رَواسِيَ) حجر آيه 19 و موتش روز فناء دنيا است که ميفرمايد: | |||
(يَومَ تُبَدَّلُ الأَرضُ غَيرَ الأَرضِ وَ السَّماواتُ) ابراهيم آيه 49. | |||
و اما نباتي در انسان از قبل از نطفه تا بعد از تماميت بدن و موتش سقط است. | |||
و اما حيواني از نفخ روح تا قبض روح. | |||
و اما انساني از بدو خلقت ارواح تا قطع علاقه از بدن. | |||
و اما ايماني اعتقاد به عقايد حقّه و زوالش موت اوست، چنانچه ميفرمايد: | |||
(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا استَجِيبُوا لِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُم لِما يُحيِيكُم) انفال آيه 24. | |||
(وَ لَهُ اختِلافُ اللَّيلِ وَ النَّهارِ) دو نحوه اختلاف دارند يكي آنكه هر يك خلف ديگريست و ديگر اختلاف در زياده و نقصان است که خداوند به قدرت كامله در | |||
جلد 13 - صفحه 444 | |||
اثر حركت زمين بحركت وضعي شب و روز ميآورد و بحركت انتقالي دور كره شمس زياده و نقصان پيدا ميكنند. | |||
(أَ فَلا تَعقِلُونَ) قادر متعال که تمام اينکه كرات را به نحو منظم مثل مكينه- هاي كارخانجات در سير آورده سزاوار پرستش هست و بايد باو توجه نمود. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 80)- بعد از ذکر مسأله آفرینش انسان به مسأله مرگ و حیات و آمد و شد شب و روز که از آیات بزرگ پروردگار است پرداخته، چنین میگوید: «و او کسی است که زنده میکند و میمیراند و آمد و شد شب و روز از آن اوست، آیا اندیشه نمیکنید»؟! (وَ هُوَ الَّذِی یُحْیِی وَ یُمِیتُ وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ). | |||
ج3، ص263 | |||
و به این ترتیب در آیات سه گانه اخیر از انگیزه شناخت پروردگار شروع کرده و با ذکر بخشی از مهمترین آیات انفسی و آفاقی بحث را پایان میدهد. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۵۶
ترجمه
المؤمنون ٧٩ | آیه ٨٠ | المؤمنون ٨١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إخْتِلاف»: آمد و شد. دگرگونی زمانی و فعل و انفعالات (نگا: بقره / آلعمران / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۷۸ - ۹۸، سوره مؤ منون
- يادآورى نعمت شنوايى و بينايى (مشترك بين انسان و حيوان ) و خردمندى (متخصص به انسان )
- استبعاد و سپس انكار بعث و معاد از جانب كافران
- ردّ سخنان كافران با اثبات امكان بعث و قيامت با بيان مالكيت حقيقه خداوند.
- بيان اينكه مالكيت اعم از ربوبيت است .
- اشاره به اختلاف عقائد بت پرستان درباره الله ، ارباب و آلهه .
- معناى آيه (قل من رب السموات السبع ...)
- معناى ((ملكوت )) و اين كه ملكوت هر چيزى به دست خدا است و اثبات امكان بعث و معاد ازاين طريق .
- منضور از اينكه فرمود: ((و هو يخبر و لا يجار عليه )).
- مراد از ((اتخاذ ولد)) كه به خداوند نسبت داده مى شد و در نفى آن فرموده است : ((مااتّخذ اللّه من ولد)).
- تقرير يك حجت بر نفى تعدد آلهه ، در جمله : ((اذا لذهب كلّ اله بما خلق ))
- بيان حجت ديگرى بر نفى تعدد آلهه كه جمله ((ولعلا بعضهم على بعض )) متضمن آن است .
- اشاره به تفاسير ديگر در معناى آيه شريفه
- معناى ((همزات الشياطين ))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ «80» و اوست كه زنده مىكند و مىميراند؛ و رفت و آمد شب و روز براى اوست، پس آيا نمىانديشيد؟
پیام ها
1- راههاى شناخت، از بزرگترين نعمتهاى الهىاند. أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ ...
2- راه شناخت، در محسوسات منحصر نيست، بلكه دل نيز ابزار شناخت است.
«السَّمْعَ و الْأَفْئِدَةَ»
جلد 6 - صفحه 121
3- شكر مُنعم واجب است و كسى كه از نعمتها درست استفاده نكند، ناسپاس و مورد توبيخ است. «قَلِيلًا ما تَشْكُرُونَ»
4- ياد نعمتهاى الهى، زمينهى شناخت و شكر است. «تَشْكُرُونَ»
5- آفرينش انسان، هدفدار است. «ذَرَأَكُمْ- وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ»
6- انديشه و تعقّل، انسان را به توحيد مىرساند. وَ هُوَ الَّذِي ... أَ فَلا تَعْقِلُونَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (80)
بعد از آن نوع ديگر از شواهد قدرت خود را بيان مىفرمايد:
وَ هُوَ الَّذِي يُحْيِي: و ذات خداوندى آن ذاتى است كه زنده مىفرمايد شما را در ارحام مادران شما به قدرت كامله و حكمت شامله، وَ يُمِيتُ: و مىميراند شما را نزد گذشتن اجلهاى شما، يا او است خداوندى كه ايجاد فرمايد اشياء را و اعدام فرمايد آنها را بدون آنكه مشاركت كند او را در اين امر موجودى از موجودات، زيرا زنده ساختن و ميراندن خاصه قادر يكتاست.
وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ: و براى ذات خداست اختلاف شب و روز، يعنى او است مؤثر حقيقى در تعاقب شب و روز و اختلاف آنها در روشنائى و
جلد 9 - صفحه 165
تاريكى و بلندى و كوتاهى و تأثير خاصه هر يك. أَ فَلا تَعْقِلُونَ: پس چرا تعقل نمىكنيد كه قدرت ما همه كائنات را بوجود آورده و زندگى و مردن و تدبير موجودات در تحت قدرت ما ميباشد و حشر و بعث روز قيامت از آن جمله است، پس چرا انكار مىكنيد، مگر عقل نداريد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ (78) وَ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ (79) وَ هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (80) بَلْ قالُوا مِثْلَ ما قالَ الْأَوَّلُونَ (81) قالُوا أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ (82)
لَقَدْ وُعِدْنا نَحْنُ وَ آباؤُنا هذا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ (83)
ترجمه
- و او است كه آفريد براى شما گوشها و ديدهها و دلها كم است شكرى كه ميكنيد
و او است كه آفريد شما را در زمين و بسوى او محشور ميشويد
و او است آنكه زنده ميكند و ميميراند و مر او را است گردش شب و روز آيا پس تعقّل نميكنيد
بلكه گفتند مانند آنچه گفتند پيشينيان
گفتند آيا چون مرديم و باشيم خاك و استخوانها آيا مائيم برانگيخته شوندگان
هر آينه بتحقيق وعده داده شديم ما و پدرانمان اين را پيش از اين نيست اين مگر افسانههاى پيشينيان.
تفسير
- خداوند متعال در اين مقام اجمالا بيان بعضى از نعم بىپايان خود را فرموده باين تقريب كه خداوند شما آن خدائى است كه ايجاد فرموده است براى شما گوشها چون سمع در مفرد و جمع استعمال ميشود و اينجا بمناسبت
جلد 3 صفحه 650
ابصار و افئده انسب معناى جمع است و نيز ايجاد فرموده براى شما و بنفعتان چشمها را و دلها را تا بگوش بشنويد و بچشم به بينيد و بباطن دل فكر كنيد و بدانيد آيات حق و حقيقت را و واصل شويد بآن كه سر چشمه حيات ابدى و مايه سعادت سرمدى است و مردم بايد از اين نعم كاملا شكر گذارى كنند ولى مع الاسف كم است شكر نمودن آنها در برابر اين نعم چون حقيقت شكر صرف نمودن بنده است آنچه را خداوند باو انعام فرموده در چيزى كه براى آن خلق شده و معرفت خالق و خالص نمودن عبادت را براى او و مردم نوعا باين وظيفه كاملا عمل نميكنند و اينها كه مقصود بخطابند بتها را ميپرستند و خدا را نشناختهاند لذا او را قادر بر اعاده اموات ندانستهاند و باين مناسبت بعضى گفتهاند مراد آنستكه هيچ شكر گذارى نميكنيد چون دأب عرب بر آنستكه گاهى ميگويند فلانى قليل- الادب است و اراده ميكنند بىادب بودن او را يا ميگويند قلّ صبرى يا قلّت حيلتى و اراده ميكنند بىصبرى و بيچارگى خود را و بنظر حقير چون خطاب ظاهرا عام است ممكن است مراد كمى شكر باشد باعتبار كم بودن شكر گذار در ميان بندگان با آنكه از دست و زبان كه برآيد كز عهده شكرش بدر آيد اگر چه مقصود كفّار و طعن بر آنها باشد و در هر حال كلمه ما زائده و قليلا ظاهرا صفت شكرا مقدّر است و آن خدا آنستكه شما را خلق و منتشر نمود در زمين و باز گشت شما در روز حشر بسوى او است و آن خداوند آنستكه زنده ميكند شما را در رحم و ميميراند شما را در وقت انقضاء اجل و بيد قدرت او است گردش شبانه روز و اختلاف آن بكمى روز و زيادى شب و زيادى روز و كمى شب باختلاف فصول و برفتن يكى و آمدن ديگرى بجاى آن آيا بعقل و فكر خودتان درك نميكنيد كه با گردنده گردانندهئى هست قدير و بصير ولى كفّار مكّه مانند پيشينيانشان گفتند بر سبيل تعجّب و انكار آيا چنين امرى ممكن است كه وقتى ما مرديم و خاك شديم و از ما جز استخوان مجرّد پوسيدهئى باقى نماند دو مرتبه زنده و برانگيخته خواهيم شد اين همان سخن و وعدهئى است كه مدّعيان نبوّت قبلا بما و پدرانمان داده بودند براى پيشرفت مقاصدشان و چيزى نيست جز دروغها و افسانههاى پيشينيان كه مينوشتند و براى تفريح ميخواندند چون اساطير يا جمع اسطوره
جلد 3 صفحه 651
است مانند اعاجيب و اكاذيب و اضاحيك كه جمع اعجوبه و اكذوبه و اضحوكه است و بر چيزهائى كه موجب سرگرمى شود از اين قبيل سخنان اطلاق ميشود يا جمع اسطار است كه آن جمع سطر است و در هر حال مراد سخنان تعجّب آور خندهدار دروغ است و اين استبعاد و تعجّب و انكار ناشى است از غفلت و عدم توجّه و تأمّل و تفكّر در ابتداء خلقشان كه آنهم از خاك بوده و آنكه همان قادرى كه آنها را از عدم بوجود آورد دو مرتبه ميتواند آنها را بصورت اوّل برگرداند خسته نشده و دو مرتبه ساختن چيزى آسانتر از مرتبه اوّل كه بىسابقه است ميباشد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ هُوَ الَّذِي يُحيِي وَ يُمِيتُ وَ لَهُ اختِلافُ اللَّيلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعقِلُونَ (80)
و او است خداوندي که زنده ميكند و ميميراند و از براي او است اختلاف شب و روز آيا پس تعقل نميكنيد.
(وَ هُوَ الَّذِي يُحيِي وَ يُمِيتُ) حيات و موت هر چيزي به حسب خود او است چند قسم حيات و موت داريم حيات جمادي، نباتي، حيواني، انساني، ايماني و موت اينها.
اما جمادي خداوند خلق فرمود اولا زمين مكه و او را كش داد که مي فرمايد: (وَ الأَرضَ مَدَدناها وَ أَلقَينا فِيها رَواسِيَ) حجر آيه 19 و موتش روز فناء دنيا است که ميفرمايد:
(يَومَ تُبَدَّلُ الأَرضُ غَيرَ الأَرضِ وَ السَّماواتُ) ابراهيم آيه 49.
و اما نباتي در انسان از قبل از نطفه تا بعد از تماميت بدن و موتش سقط است.
و اما حيواني از نفخ روح تا قبض روح.
و اما انساني از بدو خلقت ارواح تا قطع علاقه از بدن.
و اما ايماني اعتقاد به عقايد حقّه و زوالش موت اوست، چنانچه ميفرمايد:
(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا استَجِيبُوا لِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُم لِما يُحيِيكُم) انفال آيه 24.
(وَ لَهُ اختِلافُ اللَّيلِ وَ النَّهارِ) دو نحوه اختلاف دارند يكي آنكه هر يك خلف ديگريست و ديگر اختلاف در زياده و نقصان است که خداوند به قدرت كامله در
جلد 13 - صفحه 444
اثر حركت زمين بحركت وضعي شب و روز ميآورد و بحركت انتقالي دور كره شمس زياده و نقصان پيدا ميكنند.
(أَ فَلا تَعقِلُونَ) قادر متعال که تمام اينکه كرات را به نحو منظم مثل مكينه- هاي كارخانجات در سير آورده سزاوار پرستش هست و بايد باو توجه نمود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 80)- بعد از ذکر مسأله آفرینش انسان به مسأله مرگ و حیات و آمد و شد شب و روز که از آیات بزرگ پروردگار است پرداخته، چنین میگوید: «و او کسی است که زنده میکند و میمیراند و آمد و شد شب و روز از آن اوست، آیا اندیشه نمیکنید»؟! (وَ هُوَ الَّذِی یُحْیِی وَ یُمِیتُ وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ).
ج3، ص263
و به این ترتیب در آیات سه گانه اخیر از انگیزه شناخت پروردگار شروع کرده و با ذکر بخشی از مهمترین آیات انفسی و آفاقی بحث را پایان میدهد.
نکات آیه
۱ - حیات و مرگ، تنها در اختیار خداوند است. (و هو الذى یحى و یمیت) «الذى» خبر مبتدا و «ال» در آن، براى جنس است. بنابراین جمله «هو الذى» مفید حصر است ; عن تنها خدا است که حیات مى بخشد و مى میراند.
۲ - حیات و مرگ، جریانى مستمر در سراسر گیتى (و هو الذى یحى و یمیت) حذف مفعول کلمه هاى «یحیى» و «یمیت»، مى تواند بیانگر این حقیقت باشد که: قضیه مرگ و حیات منحصر در پدیده هاى زمین نیست; بلکه حقیقتى است که در سراسر جهان آفرینش جریان دارد. گفتنى است که به کارگیرى فعل مضارع (یحیى و یمیت) بیانگر استمرار این جریان عام مى باشد.
۳ - جریان مستمر مرگ و حیات از جلوه هاى توحید، ربوبیت و تدبیر خداوند (و هو الذى یحى و یمیت) این بخش از آیات، در مقام بیان جلوه هاى ربوبیت و تدبیر خداوند نسبت به جهان و انسان است در برابر این اندیشه شرک آمیز مردم صدراسلام بود که معتقد به ربوبیت غیر خدا بودند.
۴ - حیات و مرگ انسان ها، تنها به اراده و تدبیر خداوند (و هو الذى یحى و یمیت) برداشت فوق، بر این اساس است که مفعول محذوف، ضمیر خطاب به انسان ها باشد; یعنى، «یحییکم و یمیتکم».
۵ - گردش و آمد و شد شب و روز، تنها به اراده خداوند (و له اختلف الّیل و النهار) «إختلاف» در لغت هم به معناى «در پى یکدیگر آمدن و یکى جاى دیگر نشستن» مى آید و هم به معناى «ضد توافق و اتفاق». برداشت یاد شده بر پایه معناى اول است. شایان ذکر است که تقدیم خبر (له) بر مبتدا (اختلاف اللیل) مفید حصر مى باشد.
۶ - تفاوت ساعات شب و روز در طول سال و پیدایش فصل ها، تنها در اختیار و تحت اراده خداوند است. (و له اختلف الّیل و النهار) برداشت فوق، با توجه به معناى دیگر «إختلاف» - که مقابل توافق و اتفاق است - مى باشد. بنابراین مراد از «اختلاف اللیل و النهار» تفاوت و نوسان هاى موجود در هر یک، از شب و روز در طول سال خواهد بود که لازمه آن پیدایش فصل هاى چهارگانه است.
۷ - آمد و شد شب و روز و به وجود آمدن فصل هاى مختلف، عامل پیدایش موجودات زنده و جریان مستمر مرگ و حیات در زمین (یحى و یمیت و له اختلف الّیل و النهار) ذکر «اختلاف شب و روز» پس از بیان مرگ و حیات مى تواند اشاره به مطلب یاد شده باشد.
۸ - گردش شب و روز و پیدایش فصل هاى مختلف، یکى دیگر از جلوه هاى تدبیر و ربوبیت بى شریک خداوند (و له اختلف الّیل و النهار)
۹ - علت ها و عوامل طبیعى، مجارى تحقق اراده خداوند (و هو الذى یحى ... و النهار)
۱۰ - جریان مستمر حیات و مرگ و گردش نظام طبیعت، شایان تفکر و درس آموزى (و هو الذى یحى و یمیت ... أفلاتعقلون)
۱۱ - سطحى نگرى و بى تفاوتى انسان نسبت به مظاهر وجود و طبیعت، مورد نکوهش خداوند (و هو الذى یحى ... أفلاتعقلون)
۱۲ - اندیشه و تعقل در نظام هستى، راهگشاى انسان براى شناخت خداى یکتا و یکتاپرستى (و هو الذى یحى و یمیت ... افلاتعقلون)
۱۳ - شرک و کفر، بینشى غیر علمى و مخالف با مبانى عقلى (و هو الذى یحى ... أفلاتعقلون)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: سرزنش اعراض از آیات خدا ۱۱
- تعقل: آثار تعقل در آفرینش ۱۲; تعقل در آفرینش ۱۰; تعقل در حیات ۱۰; تعقل در گردش شب و روز ۱۰; تعقل در مرگ ۱۰
- توحید: توحید افعالى ۱، ۴، ۵، ۶; دلایل توحید ۳، ۸; زمینه توحید ۱۲
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۱
- حیات: استمرار حیات ۲، ۳; زمینه استمرار حیات ۷; منشأ حیات ۱، ۴
- خدا: آثار اراده خدا ۴، ۵، ۶; آثار تدبیر خدا ۴; اختصاصات خدا ۱; زمینه خدا شناسى ۱۲; سرزنشهاى خدا ۱۱; مجارى اراده خدا ۹; نشانه هاى تدبیر خدا ۳، ۸; نشانه هاى ربوبیت خدا ۳، ۸
- روز: آثار گردش روز ۷; گردش روز ۸; منشأ گردش روز ۵
- سطحى نگرى: سرزنش سطحى نگرى ۱۱
- شب: آثار گردش شب ۷; گردش شب ۸; منشأ گردش شب ۵
- شرک: بى منطقى شرک ۱۳
- عبرت: عوامل عبرت ۱۰
- عقیده: عقیده باطل ۱۳
- عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۹
- فصول: آثار پیدایش فصول ۷; پیدایش فصول ۸; منشأ پیدایش فصول ۶
- کفر: بى منطقى کفر ۱۳
- مرگ: استمرار مرگ ۲، ۳; زمینه استمرار مرگ ۷; منشأ مرگ ۱، ۴
- موجودات: زمینه خلقت موجودات ۷
- نظام علیت ۹: