الكهف ٩٧: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=پس نتوانستند چیره شوند بر آن و نتوانستندش سوراخکردن را | |-|معزی=پس نتوانستند چیره شوند بر آن و نتوانستندش سوراخکردن را | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الكهف | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الكهف | نزول = [[نازل شده در سال::7|٧ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::97|٩٧]] | قبلی = الكهف ٩٦ | بعدی = الكهف ٩٨ | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«مَا اسْطَاعُوا» و «مَا اسْتَطاعُوا»: نتوانستند. در فعل اوّلی تخفیف شده، و در فعل دومی اصل مراعات گشته است. «أَن یَظْهَرُوهُ»: بر پشت آن روند. بالای آن روند. «نَقْباً»: سوراخ کردن و شکافتن. | «مَا اسْطَاعُوا» و «مَا اسْتَطاعُوا»: نتوانستند. در فعل اوّلی تخفیف شده، و در فعل دومی اصل مراعات گشته است. «أَن یَظْهَرُوهُ»: بر پشت آن روند. بالای آن روند. «نَقْباً»: سوراخ کردن و شکافتن. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۲
ترجمه
الكهف ٩٦ | آیه ٩٧ | الكهف ٩٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَا اسْطَاعُوا» و «مَا اسْتَطاعُوا»: نتوانستند. در فعل اوّلی تخفیف شده، و در فعل دومی اصل مراعات گشته است. «أَن یَظْهَرُوهُ»: بر پشت آن روند. بالای آن روند. «نَقْباً»: سوراخ کردن و شکافتن.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۸۳ -۱۰۲، سوره كهف
- معناى ((عين حمئة (( وبيان موقعيت جغرافيائى آن
- ظالمان را عذاب مى كنيم ومؤ منان صالح العمل را جزاى حسنى است
- ساختن سد به وسيله ذوالقرنين
- بكار بردن قطعه هاى آهن در ساختن سدى محكم توسط ذوالقرنين
- وجوهى كه در بيان مراد آيه شريفه : ((افحسب الذين كفروا ان يتخذوا عبادى من دونىاولياء...(( گفته شده است
- بحث روايتى
- اختلافاتى كه جهاد متعدد در روايات مربوط به ذوالقرنين وجود دارد
- دوروايت اميرالمؤ منين على (ع ) درباره ذوالقرنين
- حديثى از امام صادق (ع ) درباره آفتاب وطلوع وغروب آن
- رواياتى در ذيلبرخى جملات آيات راجع به ذوالقرنين
- بحثى قرآنى وتاريخى پيرامون داستان ذوالقرنين در چندفصل
- ۱ - داستان ذوالقرنين در قرآن
- ۲ - داستان ذوالقرنين وسد وياجوج وماجوج از نظر تاريخ
- ۳- ذوالقرنين كيست وسدش كجا است ؟ اقوال مختلف در اين باره
- نظر بعضى كه ذوالقرنين را همان اسكندر مقدونى دانسته اند وردّ آن
- نظر جمعى از مورخين كه ذوالقرنين را مردى عرب از ملوك يمن دانسته اند
- سخن بعضى در اثبات اينكه ذوالقرنين ، كورش ، پادشاه هخامنشى ايران ، وياءجوجوماءجوج ، اقدام مغول بوده اند
- بحث مفسرين ومورخين پيرامون قوم ياءجوج وماءجوج وحوادث مربوط به آنها
نکات آیه
۱- با طرح و برنامه و نظارت مستقیم ذوالقرنین، ساخت سد آهنین به اتمام رسید. (فما اسطعوا أن یظهروه و ما استطعوا له نقبًا) «فاء» در «فما اسطاعوا» فصیحه است (یعنى از مضامینى ناگفته حکایت مى کند) یعنى: «اوامر ذوالقرنین، انجام شد و کار سد به اتمام رسید و پس از آن، یأجوج و مأجوج نتوانستند که بر آن بالا رفته و یا این که سوراخى در آن ایجاد و از آن عبور کنند.
۲- یأجوج و مأجوج، از صعود بر بالاى سد ذوالقرنین و نیز ایجاد رخنه و نقب در آن، ناتوان بودند. (فما اسطعوا أن یظهروه و مااستطعوا له نقبًا) «ظهور» به معناى «علو» و بالا رفتن است «فما اسطاعوا أن یظهروه» یعنى: «اقوام مهاجم، نتوانستند از آن بالا روند.». «نقب» به معناى «سوراخ و تونل» است و «ما استطاعوا له نقباً» یعنى: «نتوانستند که در دیوار سد، تونل و یا معبر ایجاد کنند.».
۳- سد ذوالقرنین، داراى ارتفاع بلند و بدنه اى صاف و لغزنده و استحکام و استوارى تمام بود. (فما اسطعوا أن یظهروه و مااستطعوا له نقبًا) وجود حرف «تاء» در «استطاعوا» و نبود آن در «اسطاعوا» در معنى تأثیرى ندارد، بلکه، تنها، براى تخفیف لفظ، گاهى حرف «تاء» را حذف مى کنند، گرچه گفته اند آسان تر بودن صعود از ایجاد رخنه، دلیل سبک تر آوردن لفظ «اسطاعوا» است.
۴- پیش گیرى از هجوم مفسدان به جامعه، وظیفه حاکمان الهى است. (فما اسطعوا أن یظهروه و مااستطعوا له نقبًا)
۵- جوامع شرور و غیرقابل اصلاح را، باید در پشت سدهاى دفاعى محصور ساخت. (فمااسطوا أن یظهروه و مااستطعوا له نقبًا) ذوالقرنین، با آن که از شرق و غرب کشور خویش بازدید کرد، ولى به دیار یأجوج و مأجوج سفر نکرد و در متحول ساختن آنان به جامعه اى سالم، گامى برنداشت. دلیل این رفتار، مى تواند ناامیدى او از اصلاح آن قبایل باشد. به همین جهت، ارتباط آنان را با جوامع دیگر قطع کرد تا دیگران از فسادگرى آنان در امان باشند.
موضوعات مرتبط
- ذوالقرنین: اتمام سد ذوالقرنین ۱; ارتفاع سد ذوالقرنین ۲، ۳; استحکام سد ذوالقرنین ۲، ۳; قصه ذوالقرنین ۱، ۲; ویژگیهاى سد ذوالقرنین ۳
- رهبران دینى: مسؤولیت رهبران دینى ۴
- مأجوج: عجز مأجوج ۲; قصه مأجوج ۲
- مفسدان: جداسازى مفسدان ۵; محاصره مفسدان ۵; ممانعت از هجوم مفسدان ۴
- یأجوج: عجز یأجوج ۲; قصه یأجوج ۲