هود ١٠٣: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۱#link1 | آيات ۱۰۸ - ۱۰۰، سوره هود]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۱#link1 | آيات ۱۰۸ - ۱۰۰، سوره هود]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۱#link2 | دو احتمال در معناى : ((ابناء القرى ))]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۱#link2 | دو احتمال در معناى : ((ابناء القرى ))]] | ||
خط ۶۶: | خط ۶۷: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۴#link33 | رد سخن سيوطى در مورد منسوخ شدن دو آيه : ((فاما الّذين شقوا... ))]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۴#link33 | رد سخن سيوطى در مورد منسوخ شدن دو آيه : ((فاما الّذين شقوا... ))]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۶۰#link137 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۶۰#link137 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ «103» | |||
البتّه در اين (يادآورىها،) نشانه (وعبرتى) است براى كسى كه از عذاب آخرت بترسد. همانروزى كه مردم را در آن گرد مىآورند وآن روزى كه (همه آن را) مشاهده مىكنند و آن روز براى همه نمايان و مشهود است (وتماماعمال و روحيّاتهويدا مىشود). | |||
===پیام ها=== | |||
1- بيان داستان بايد داراى جهت و هدف باشد. «لَآيَةً» | |||
2- تنها كسانى كه به آخرت ايمان دارند، داستانهاى حقيقى قرآن را سرمشق خود مىگيرند. «لَآيَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ» | |||
3- خوف از قيامت (گرچه از روى يقين نباشد، بلكه براساس احتمال خطرباشد) سبب عبرت گرفتن مىشود. «لَآيَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ» | |||
4- اجتماع و حضور مردم در قيامت، امرى اجبارى است، نه اختيارى. «مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ» نه «يوم يجمع الناس» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ (103) | |||
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً: بدرستى كه در اين نزول عذاب بر امم طاغيه يا از فصص اقوام هالكه، هرآينه عبرت و اعتبارى است. لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ: براى كسى كه بترسد از عذاب قيامت، يعنى تأمل نمايد در آن تا عالم | |||
جلد 6 - صفحه 138 | |||
شود به آنكه آنچه به امم سابقه رسيده نمونه عذابى است كه مهيا شده در آخرت براى كفار و ياغيان، يا منزجر شود از موجبات آن به جهت علم او به آنكه صدور اين عذاب از ذات قاهر قادرى است كه فاعل مختار باشد، چه هر كه منكر آخرت باشد فناى عالم را محال؛ و قائل نيست به فاعل مختار و وقوع اين امور عظيمه را از حوادثات اوضاع فلكيه داند نه به سبب كفر و شرك و سركشى هلاك شدگان. ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ: روز قيامت روزى است كه جمع شوند در آن روز تمام مردم از اولين و آخرين براى حساب و جزاى اعمال از ثواب و عقاب. وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ: و آن روزى است كه حاضر گردانيده شدهاند تمام خلايق از جن و انس و اهل آسمان و زمين. | |||
تنبيه: آيه شريفه دليل باشد بر اثبات معاد و حشر خلايق در محضر رب العباد، زيرا به برهان عقلى ثابت شده كه ذات احديت الهى صادق القول، و اين قرآن هم تماما وحى منزل و كلام سبحانى است، بنابراين آيه كريمه دليل صدقى خواهد بود بر حقانيت معاد و حشر عباد. | |||
نكته: قوله: «يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ» تغيير جمله فعليه به اسميه به جهت دلالت است بر اثبات معنى جمع از براى آن روز و وقوع آن لا محاله و تنبيه بر آنكه مردمان از آن منفك نخواهند شد، پس اين ابلغ است از كريمه «يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ». و معنى جمع براى آن روز، جمع مردمان است براى آنچه در او است از محاسبه و مجازات. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ (96) إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلائِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ (97) يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ (98) وَ أُتْبِعُوا فِي هذِهِ لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ (99) ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْقُرى نَقُصُّهُ عَلَيْكَ مِنْها قائِمٌ وَ حَصِيدٌ (100) | |||
وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَما أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ لَمَّا جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ ما زادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ (101) وَ كَذلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذا أَخَذَ الْقُرى وَ هِيَ ظالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ (102) إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ (103) | |||
ترجمه | |||
و بتحقيق فرستاديم موسى را با آيتهاى خودمان و حجّتى آشكار | |||
بسوى فرعون و اتباعش پس پيروى كردند فرمان فرعون را و نبود امر فرعون موجب هدايت | |||
پيشرو ميشود قومش را روز قيامت پس وارد نمايد آنها را در آتش و بد است آن مورديكه ورود شده در آن | |||
و از پى آورده شدند در اين سراى لعنت را و در روز قيامت بد است آن عطائى كه عطا كرده شده است | |||
اين از اخبار بلدها است كه نقل نمائيم آنرا بر تو بعضى از آنها بر پا است و برخى درو شده | |||
و ستم ننموديم ما آنها را ولى ستم نمودند آنها بخودشان پس كفايت ننمودند از آنها خدايا نشان كه ميخواندند از غير خدا هيچ چيز چون آمد فرمان پروردگارت و نيفزودند آنها را جز هلاكت و خسارت | |||
و اين چنين است گرفتن پروردگارت چون گرفت بلدها را با آنكه آنها ستم كار بودند همانا گرفتن او دردناك سخت است | |||
همانا در آن هر آينه عبرت است براى آنكه بترسد از عذاب آخرت آن روزى است كه جمع كرده شوند براى آن مردم و آنروزى است حاضر كرده شده. | |||
تفسير | |||
خداوند حضرت موسى عليه السّلام را با معجزات بسياريكه شمهاى از آنها در ضمن قصص راجعه بآن حضرت ذكر شد مبعوث فرمود بر فرعون و اعيان قوم او كه هر يك از آن معجزات باعتبار دلالتشان بر صدق آنحضرت آيه و دليل بودند و باعتبار دلالتشان بر كذب مخالفان او حجت و سلطان و عصا در ميان آنها ممتاز بود بحجّيت واضحه كه موجب سلطنت و غلبه بر خصم بود و باين اعتبار معبّر بلفظ مفرد و معنون بسلطان مبين شده است و بقدرى حب دنيا و تقليد و تعصّب در آنقوم رسوخ پيدا كرده بود كه با مشاهده آن معجزات كثيره ظاهره باز متابعت نمودند امر فرعون را بكفر و اقرار بخدائى او و معلوم است كه چنين امرى موجب رشد و هدايت نيست بلكه موجب غوايت و ضلالت است و در روز قيامت هر مفسد و ضالّ و مضلّى پيشرو و مقدّم و امام اتباع خود است تا خود و پيروان خود را بمنزل اصلى برساند چنانچه هر مصلح و مهتدى و هادى هم پيشرو و مقدّم و امام پيروان خود است تا بمقصد برسند مثلا ابو بكر | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 107 | |||
و عمر و عثمان ائمّه و پيشروان اهل سنّتند تا آنها را بجايگاه خودشان برسانند و امير المؤمنين و امام حسن و امام حسين عليهم السلام ائمّه و پيشروان شيعيانند تا آنها را بمقام خودشان و اصل فرمايند و پيرو پيروان كفر و ضلال لعنت و محروميّت از رحمت احديّت است در دنيا و آخرت و اين لعنت كه ملازم با عذاب است چون در مقابل عطايا و نعم اهل بهشت است بمنزله عطائى است كه بدوزخيان اعطاء شده و اين اجمالى است از اخبار بلاد و اقواميكه بعذاب الهى در نتيجه طغيان گرفتار شدند كه خداوند بغرض عبرت خلق براى پيغمبر خود نقل فرموده و بعضى از آن بلاد هنوز باقى است باعيان يا آثارشان مانند زراعتى كه بجاى خود ايستاده و ثابت است و بعضى بكلى محو و نابود شده كه اثرى هم از آن باقى نيست مانند مزرعهاى كه درو شود و اثرى از زراعت در آن باقى نماند و العياذ باللّه تصوّر نشود خداوند بآنها ظلم نموده كه در دنيا و آخرت از نعمت خود محروم و بعذاب دائم گرفتار فرموده چون آنها خودشان ظلم نمودند در باره خودشان كه سرمايه ترقى و تعالى را از دست دادند و موجبات فنا و زوال و استيصال و استحقاق خلود در عذاب را براى خودشان تهيّه نمودند و بهيچ وجه پرستش خدايان باطل و تبعيّت سلاطين جور براى آنها نافع و مفيد نشد و اينها نتوانستند از پرستش و ستايش كنندگان خودشان دفاع نمايند در موقع ورود عذاب الهى و جز هلاكت و خسارت براى اتباع خودشان چيزى زياد ننمودند و كيفيّت گرفتن خداوند اهل بلاديرا كه ستم نمودند بخودشان و خلق براى انتقام و تعذيب آنستكه بآنها مهلت ميدهد تا بنهايت شقاوت برسند و پس از آن غضب ميكند و از آنها انتقام ميكشد بعذاب دردناك سخت كه رهائى از آن ممكن نيست چنانچه قريب باين معنى در باره هر ظالمى از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل شده با تمسّك باين آيه شريفه و در اين اخبار و قصص اقوام سابقه هالكه عبرت است براى كسيكه از عذاب آخرت مىترسد چون معتقد بمعاد است و ميداند كه اينها نمونهاى از آن عذاب عظيم است نه كسيكه بكلى غافل است و متوجّه باين معانى نيست و اين روز عذاب و آخرت و روز قيامت روزى است كه خداوند خلق اوّلين و آخرين را براى جمع شدن در آنروز خلق فرموده كه هر كس بكمال لايق و نتيجه عقايد و اعمال خود از خير و شرّ برسد و آنروز مشهود است كه تمام مخلوقات از جنّ و انس و اهل آسمان و زمين | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 108 | |||
آنروز را خواهند ديد و مانند آن روزى نيست و تمام انبياء و رسل شهادت بوقوع آن داده و مىدهند چنانچه قمّى ره فرموده و عياشى ره از يكى از صادقين عليهما السلام نقل نموده در تفسير اين آيه كه آنروز قيامت است و آن روز موعود است .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِمَن خافَ عَذابَ الآخِرَةِ ذلِكَ يَومٌ مَجمُوعٌ لَهُ النّاسُ وَ ذلِكَ يَومٌ مَشهُودٌ (103) | |||
محققا در اينکه قضاياي انبياء سلف و امم ماضيه هر آينه آيت و دليل و برهان است براي كسي که بترسد عذاب آخرت را که آخرت روزيست که جمع ميشوند از براي آن روز جميع النّاس مؤمن و كافر و آن روزي که در حق آنها شهود شهادت ميدهند يا جميع ناس خصوصيات آن روز را مشاهده ميكنند. | |||
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً يعني در اينکه قصص انبياء که تذكر داديم، آية و نشانه است براي امري و دليل که دلالت ميكند بآن امر و برهان که واضح و مبين ميكند آن امر را که مخالفت انبياء چه عواقب وخيمه دارد در اينکه عالم و عالم آخرت | |||
جلد 11 - صفحه 123 | |||
ولي پي بردن باين دليل و برهان و آية و ترتيب اثر بر آن مخصوص است لِمَن خافَ عَذابَ الآخِرَةِ که ايمان بمعاد داشته باشد و لازمه آن ايمان بجميع عقائد حقه و اجتناب از معاصي الهيه و اتيان باعمال صالحه است سپس خداوند توصيف آن روز را ميكند. | |||
ذلِكَ يَومٌ مَجمُوعٌ لَهُ النّاسُ نفرمود يوم يجمع النّاس بصيغه معلوم بلكه بصيغه مجهول اشاره به اينكه آنها باختيار خود اجتماع نميكنند بلكه آنها را خداوند جمع ميفرمايد خوب و بد هر که هست و هر چه هست. | |||
وَ ذلِكَ يَومٌ مَشهُودٌ نوع مفسرين بمعني اول تفسير كردند يعني تمام بلكه جنّ و انس و ملك آن روز را مشاهده ميكنند، لكن لفظ مجموع دلالت بر اينکه معني داشت که اگر تمام جمع شوند البته آن روز مشهود آنها خواهد بود، و اما بمعني دوم که بنظر اظهر است يعني مشهود در حق آنها شهادت ميدهند و يشهد علي ذلک تفسير علي بن ابراهيم که گفت اي يشهد لهم و عليهم الانبياء و الرسل و ذكر انبياء و رسل از باب مثل است و الّا شهود قيامت بسيار هستند اعضاء و جوارح، ملائكه، قرآن، شهور مثل شهر رمضان، زمين و زمان و انبياء و ائمه و مؤمنين و غير اينها بر كليه اعمال. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 103)- و از آنجا که این یک قانون کلی و عمومی است بلافاصله میفرماید: «در این (سرگذشتهای عبرت انگیز و حوادث شوم و دردناکی که بر گذشتگان گذشت) علامت و نشانهای است (برای یافتن راه حق) برای کسانی که از عذاب آخرت میترسند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ). | |||
چرا که دنیا در برابر سرای دیگر همه چیزش کوچک و ناچیز است حتی مجازاتها و عذابهایش و جهان دیگر از هر نظر وسیعتر میباشد، و آنها که ایمان به رستاخیز دارند با دیدن هر یک از این نمونهها در دنیا تکان میخورند. | |||
در پایان آیه اشاره به دو وصف از اوصاف روز قیامت کرده، میگوید: «آن روزی است که همه مردم برای آن جمع میشوند» (ذلِکَ یَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ). | |||
«و آن روزی است که مشهود همگان است» (وَ ذلِکَ یَوْمٌ مَشْهُودٌ). | |||
آنچنان که تمام انسانها در آن حاضر میشوند و آن را میبینند. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۲۹
ترجمه
هود ١٠٢ | آیه ١٠٣ | هود ١٠٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«آیَةً»: نشانه قدرت و مشیّت خدا. حجّت و برهان آشکار بر اجراء قوانین و سنن خدا درباره آفریدگانش. عبرت و پند. «یَوْمٌ مَّجْمُوعٌ»: روز گردهمآئی (نگا: تغابن / . «یَوْمٌ مَّشْهُودٌ»: روز دیدنی (نگا: آلعمران / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ يَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبَالَ وَ... (۱) وَ کَذٰلِکَ أَوْحَيْنَا إِلَيْکَ... (۲) لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِيقَاتِ... (۲) يَوْمَ يَجْمَعُکُمْ لِيَوْمِ... (۵)
وَ قَالَ الَّذِينَ کَفَرُوا... (۰) وَ لَنُسْکِنَنَّکُمُ الْأَرْضَ مِنْ... (۱) وَ يَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبَالَ وَ... (۲) إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَ الَّذِينَ... (۳) وَ شَاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ (۲)
تفسیر
- آيات ۱۰۸ - ۱۰۰، سوره هود
- دو احتمال در معناى : ((ابناء القرى ))
- مراد از اينكه آلهه مشركين جز بر هلاكت و تباهى خوانندگان خويش نيفزودند
- اشاره به وجود ارتباط بين اعمال سابق ولا حق انسان ، و نيز ارتباط آن بااعمال ديگران
- عالم برزخ منزلگاه موقتى است و جنبه تمهيدى براى روز قيامت و بهشت و دوزخ جاودانه دارد
- چند وجه در معناى : ((يوم ياءت ...)) در آيه شريفه
- در روز قيامت حقايق براى همگان واضح شده ، توهم استقلال اسباب و وسائط زائل مى گردد
- معناى جمله : ((يوم ياءت لاتكلم نفس الّا باذنه )) و معناى تكلم در قيامت
- بيان اينكه دروغ گفتن مشركين در روز قيامت از باب ظهور ملكات است
- وجه جمع بين آياتى كه تكلم در روز قيامت را اثبات مى كنند با آياتى كه آن را نفى و انكار مى كنند
- گفتار ديگر مفسرين در معناى آيه (لاتكلم نفس الا باذنه )
- علاوه بر اينكه خداى تعالى مى فرمايد: ((هذا يوم لا ينطقون و لا يوذن لهم فيعتذرون)) و معلوم است كه
- وجهى كه ديگران درباره جمع بين اين دو دسته از آيات
- معناى جمله : ((فمنهم شقىّ و سعيد)) و اشاره به معناى تقسيم انسانها به سعادتمند وشقاوتمند
- نقد و رد سخن فخررازى كه گفته است سعادت و شقاوت آدمى به حكم خدا و لازم لاينكفاوست
- بيان اينكه قضاء و قدر الهى و علم او به اعمال انسان منافاتى با اختيارى بودناعمال انسان ندارد
- معناى (زفيز) و (شهيق ) و بيان حالاهل جهنم
- معناى ((خلود)) و مشتقات آن
- دو اشكال در ارتباط با آيه : ((خالدين فيها مادامت السموات و الارض )) و جواب آنها
- سخن زمخشرى در تفسير كشاف در اشاره به اين وجه
- دفعاشكال قاضى بيضاوى بر آيه شريفه
- وجوه ديگرى كه درباره تحديد خلود در آيه شريفه ذكر شده است
- معناى استثناء: ((الّا ماشاء ربّك )) در دو آيه مربوط به بهشتيان و دوزخيان
- وجوه مختلف ديگر درباره مراد از استثناء فوق الذكر
- اشاره به نكته لطيفى كه از آيه : ((و اما الذين سعدوا...)) استفاده مى شود.
- وجه جمع بين جمله : ((الّا ماشاء ربّك )) و ((عطاء غير مجذوذ)) در آيه شريفه
- بحث روايتى
- بررسى نسبت سعادت و شقاوت انسان با قضا و قدر الهى با توجه به روايات وارده
- عالم هستى داراى دو وجه است : وجه ضرورت و تقدير و وجه امكان و اختيار
- معناى فرمايش پيامبر (ص ): ((كل ميسر لما خلق له ))
- رواياتى در ذيل آيات شريفه مربوط به خلود در جنت و نار و استثناء: ((الّا ماشاء ربّك))
- بهشت اولياء خدا با بهشت ديگران تفاوت دارد (و من دونهما جنّتان )
- رد سخن سيوطى در مورد منسوخ شدن دو آيه : ((فاما الّذين شقوا... ))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ «103»
البتّه در اين (يادآورىها،) نشانه (وعبرتى) است براى كسى كه از عذاب آخرت بترسد. همانروزى كه مردم را در آن گرد مىآورند وآن روزى كه (همه آن را) مشاهده مىكنند و آن روز براى همه نمايان و مشهود است (وتماماعمال و روحيّاتهويدا مىشود).
پیام ها
1- بيان داستان بايد داراى جهت و هدف باشد. «لَآيَةً»
2- تنها كسانى كه به آخرت ايمان دارند، داستانهاى حقيقى قرآن را سرمشق خود مىگيرند. «لَآيَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ»
3- خوف از قيامت (گرچه از روى يقين نباشد، بلكه براساس احتمال خطرباشد) سبب عبرت گرفتن مىشود. «لَآيَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ»
4- اجتماع و حضور مردم در قيامت، امرى اجبارى است، نه اختيارى. «مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ» نه «يوم يجمع الناس»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ (103)
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً: بدرستى كه در اين نزول عذاب بر امم طاغيه يا از فصص اقوام هالكه، هرآينه عبرت و اعتبارى است. لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ: براى كسى كه بترسد از عذاب قيامت، يعنى تأمل نمايد در آن تا عالم
جلد 6 - صفحه 138
شود به آنكه آنچه به امم سابقه رسيده نمونه عذابى است كه مهيا شده در آخرت براى كفار و ياغيان، يا منزجر شود از موجبات آن به جهت علم او به آنكه صدور اين عذاب از ذات قاهر قادرى است كه فاعل مختار باشد، چه هر كه منكر آخرت باشد فناى عالم را محال؛ و قائل نيست به فاعل مختار و وقوع اين امور عظيمه را از حوادثات اوضاع فلكيه داند نه به سبب كفر و شرك و سركشى هلاك شدگان. ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ: روز قيامت روزى است كه جمع شوند در آن روز تمام مردم از اولين و آخرين براى حساب و جزاى اعمال از ثواب و عقاب. وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ: و آن روزى است كه حاضر گردانيده شدهاند تمام خلايق از جن و انس و اهل آسمان و زمين.
تنبيه: آيه شريفه دليل باشد بر اثبات معاد و حشر خلايق در محضر رب العباد، زيرا به برهان عقلى ثابت شده كه ذات احديت الهى صادق القول، و اين قرآن هم تماما وحى منزل و كلام سبحانى است، بنابراين آيه كريمه دليل صدقى خواهد بود بر حقانيت معاد و حشر عباد.
نكته: قوله: «يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ» تغيير جمله فعليه به اسميه به جهت دلالت است بر اثبات معنى جمع از براى آن روز و وقوع آن لا محاله و تنبيه بر آنكه مردمان از آن منفك نخواهند شد، پس اين ابلغ است از كريمه «يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ». و معنى جمع براى آن روز، جمع مردمان است براى آنچه در او است از محاسبه و مجازات.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ (96) إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلائِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ (97) يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ (98) وَ أُتْبِعُوا فِي هذِهِ لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ (99) ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْقُرى نَقُصُّهُ عَلَيْكَ مِنْها قائِمٌ وَ حَصِيدٌ (100)
وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَما أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ لَمَّا جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ ما زادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ (101) وَ كَذلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذا أَخَذَ الْقُرى وَ هِيَ ظالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ (102) إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ (103)
ترجمه
و بتحقيق فرستاديم موسى را با آيتهاى خودمان و حجّتى آشكار
بسوى فرعون و اتباعش پس پيروى كردند فرمان فرعون را و نبود امر فرعون موجب هدايت
پيشرو ميشود قومش را روز قيامت پس وارد نمايد آنها را در آتش و بد است آن مورديكه ورود شده در آن
و از پى آورده شدند در اين سراى لعنت را و در روز قيامت بد است آن عطائى كه عطا كرده شده است
اين از اخبار بلدها است كه نقل نمائيم آنرا بر تو بعضى از آنها بر پا است و برخى درو شده
و ستم ننموديم ما آنها را ولى ستم نمودند آنها بخودشان پس كفايت ننمودند از آنها خدايا نشان كه ميخواندند از غير خدا هيچ چيز چون آمد فرمان پروردگارت و نيفزودند آنها را جز هلاكت و خسارت
و اين چنين است گرفتن پروردگارت چون گرفت بلدها را با آنكه آنها ستم كار بودند همانا گرفتن او دردناك سخت است
همانا در آن هر آينه عبرت است براى آنكه بترسد از عذاب آخرت آن روزى است كه جمع كرده شوند براى آن مردم و آنروزى است حاضر كرده شده.
تفسير
خداوند حضرت موسى عليه السّلام را با معجزات بسياريكه شمهاى از آنها در ضمن قصص راجعه بآن حضرت ذكر شد مبعوث فرمود بر فرعون و اعيان قوم او كه هر يك از آن معجزات باعتبار دلالتشان بر صدق آنحضرت آيه و دليل بودند و باعتبار دلالتشان بر كذب مخالفان او حجت و سلطان و عصا در ميان آنها ممتاز بود بحجّيت واضحه كه موجب سلطنت و غلبه بر خصم بود و باين اعتبار معبّر بلفظ مفرد و معنون بسلطان مبين شده است و بقدرى حب دنيا و تقليد و تعصّب در آنقوم رسوخ پيدا كرده بود كه با مشاهده آن معجزات كثيره ظاهره باز متابعت نمودند امر فرعون را بكفر و اقرار بخدائى او و معلوم است كه چنين امرى موجب رشد و هدايت نيست بلكه موجب غوايت و ضلالت است و در روز قيامت هر مفسد و ضالّ و مضلّى پيشرو و مقدّم و امام اتباع خود است تا خود و پيروان خود را بمنزل اصلى برساند چنانچه هر مصلح و مهتدى و هادى هم پيشرو و مقدّم و امام پيروان خود است تا بمقصد برسند مثلا ابو بكر
جلد 3 صفحه 107
و عمر و عثمان ائمّه و پيشروان اهل سنّتند تا آنها را بجايگاه خودشان برسانند و امير المؤمنين و امام حسن و امام حسين عليهم السلام ائمّه و پيشروان شيعيانند تا آنها را بمقام خودشان و اصل فرمايند و پيرو پيروان كفر و ضلال لعنت و محروميّت از رحمت احديّت است در دنيا و آخرت و اين لعنت كه ملازم با عذاب است چون در مقابل عطايا و نعم اهل بهشت است بمنزله عطائى است كه بدوزخيان اعطاء شده و اين اجمالى است از اخبار بلاد و اقواميكه بعذاب الهى در نتيجه طغيان گرفتار شدند كه خداوند بغرض عبرت خلق براى پيغمبر خود نقل فرموده و بعضى از آن بلاد هنوز باقى است باعيان يا آثارشان مانند زراعتى كه بجاى خود ايستاده و ثابت است و بعضى بكلى محو و نابود شده كه اثرى هم از آن باقى نيست مانند مزرعهاى كه درو شود و اثرى از زراعت در آن باقى نماند و العياذ باللّه تصوّر نشود خداوند بآنها ظلم نموده كه در دنيا و آخرت از نعمت خود محروم و بعذاب دائم گرفتار فرموده چون آنها خودشان ظلم نمودند در باره خودشان كه سرمايه ترقى و تعالى را از دست دادند و موجبات فنا و زوال و استيصال و استحقاق خلود در عذاب را براى خودشان تهيّه نمودند و بهيچ وجه پرستش خدايان باطل و تبعيّت سلاطين جور براى آنها نافع و مفيد نشد و اينها نتوانستند از پرستش و ستايش كنندگان خودشان دفاع نمايند در موقع ورود عذاب الهى و جز هلاكت و خسارت براى اتباع خودشان چيزى زياد ننمودند و كيفيّت گرفتن خداوند اهل بلاديرا كه ستم نمودند بخودشان و خلق براى انتقام و تعذيب آنستكه بآنها مهلت ميدهد تا بنهايت شقاوت برسند و پس از آن غضب ميكند و از آنها انتقام ميكشد بعذاب دردناك سخت كه رهائى از آن ممكن نيست چنانچه قريب باين معنى در باره هر ظالمى از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل شده با تمسّك باين آيه شريفه و در اين اخبار و قصص اقوام سابقه هالكه عبرت است براى كسيكه از عذاب آخرت مىترسد چون معتقد بمعاد است و ميداند كه اينها نمونهاى از آن عذاب عظيم است نه كسيكه بكلى غافل است و متوجّه باين معانى نيست و اين روز عذاب و آخرت و روز قيامت روزى است كه خداوند خلق اوّلين و آخرين را براى جمع شدن در آنروز خلق فرموده كه هر كس بكمال لايق و نتيجه عقايد و اعمال خود از خير و شرّ برسد و آنروز مشهود است كه تمام مخلوقات از جنّ و انس و اهل آسمان و زمين
جلد 3 صفحه 108
آنروز را خواهند ديد و مانند آن روزى نيست و تمام انبياء و رسل شهادت بوقوع آن داده و مىدهند چنانچه قمّى ره فرموده و عياشى ره از يكى از صادقين عليهما السلام نقل نموده در تفسير اين آيه كه آنروز قيامت است و آن روز موعود است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِمَن خافَ عَذابَ الآخِرَةِ ذلِكَ يَومٌ مَجمُوعٌ لَهُ النّاسُ وَ ذلِكَ يَومٌ مَشهُودٌ (103)
محققا در اينکه قضاياي انبياء سلف و امم ماضيه هر آينه آيت و دليل و برهان است براي كسي که بترسد عذاب آخرت را که آخرت روزيست که جمع ميشوند از براي آن روز جميع النّاس مؤمن و كافر و آن روزي که در حق آنها شهود شهادت ميدهند يا جميع ناس خصوصيات آن روز را مشاهده ميكنند.
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً يعني در اينکه قصص انبياء که تذكر داديم، آية و نشانه است براي امري و دليل که دلالت ميكند بآن امر و برهان که واضح و مبين ميكند آن امر را که مخالفت انبياء چه عواقب وخيمه دارد در اينکه عالم و عالم آخرت
جلد 11 - صفحه 123
ولي پي بردن باين دليل و برهان و آية و ترتيب اثر بر آن مخصوص است لِمَن خافَ عَذابَ الآخِرَةِ که ايمان بمعاد داشته باشد و لازمه آن ايمان بجميع عقائد حقه و اجتناب از معاصي الهيه و اتيان باعمال صالحه است سپس خداوند توصيف آن روز را ميكند.
ذلِكَ يَومٌ مَجمُوعٌ لَهُ النّاسُ نفرمود يوم يجمع النّاس بصيغه معلوم بلكه بصيغه مجهول اشاره به اينكه آنها باختيار خود اجتماع نميكنند بلكه آنها را خداوند جمع ميفرمايد خوب و بد هر که هست و هر چه هست.
وَ ذلِكَ يَومٌ مَشهُودٌ نوع مفسرين بمعني اول تفسير كردند يعني تمام بلكه جنّ و انس و ملك آن روز را مشاهده ميكنند، لكن لفظ مجموع دلالت بر اينکه معني داشت که اگر تمام جمع شوند البته آن روز مشهود آنها خواهد بود، و اما بمعني دوم که بنظر اظهر است يعني مشهود در حق آنها شهادت ميدهند و يشهد علي ذلک تفسير علي بن ابراهيم که گفت اي يشهد لهم و عليهم الانبياء و الرسل و ذكر انبياء و رسل از باب مثل است و الّا شهود قيامت بسيار هستند اعضاء و جوارح، ملائكه، قرآن، شهور مثل شهر رمضان، زمين و زمان و انبياء و ائمه و مؤمنين و غير اينها بر كليه اعمال.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 103)- و از آنجا که این یک قانون کلی و عمومی است بلافاصله میفرماید: «در این (سرگذشتهای عبرت انگیز و حوادث شوم و دردناکی که بر گذشتگان گذشت) علامت و نشانهای است (برای یافتن راه حق) برای کسانی که از عذاب آخرت میترسند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ).
چرا که دنیا در برابر سرای دیگر همه چیزش کوچک و ناچیز است حتی مجازاتها و عذابهایش و جهان دیگر از هر نظر وسیعتر میباشد، و آنها که ایمان به رستاخیز دارند با دیدن هر یک از این نمونهها در دنیا تکان میخورند.
در پایان آیه اشاره به دو وصف از اوصاف روز قیامت کرده، میگوید: «آن روزی است که همه مردم برای آن جمع میشوند» (ذلِکَ یَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ).
«و آن روزی است که مشهود همگان است» (وَ ذلِکَ یَوْمٌ مَشْهُودٌ).
آنچنان که تمام انسانها در آن حاضر میشوند و آن را میبینند.
نکات آیه
۱- عذابهاى نازل شده بر امتهاى کفرپیشه و مشرک ، نشانه اى بزرگ بر وجود قیامت و عذابهاى اخروى است. (إن فى ذلک لأیة) «آیة» به معناى نشانه است و متعلق آن - به قرینه «لمن خاف عذاب الأخرة» - حقانیت قیامت و عذابهاى آن است. نکره آوردن «آیة» براى رساندن بزرگى و عظمت آن مى باشد. بنابراین «إن فى ذلک لأیة»; یعنى، همانا در آن عذابهاى دنیوى، نشانه بزرگى است بر حقانیت قیامت و عذابهاى آن.
۲- عذاب آخرت ، عذابى سخت و سزاوار هراسیدن است. (لمن خاف عذاب الأخرة)
۳- آدمى حتى با احتمال وجود سراى آخرت ، از عذابهاى استیصال عبرت مى گیرد و دلالت آنها را بر وجود سراى آخرت مى پذیرد. (إن فى ذلک لأیة لمن خاف عذاب الأخرة) برداشت فوق ، از کلمه «خاف» - که در آیه فوق متضمن معناى احتمال دادن است - استفاده مى شود.
۴- ناباوران به قیامت از درک دلالت عذابهاى دنیوى ، بر قیامت و عذابهاى اخروى ناتوانند. (إن فى ذلک لأیة لمن خاف عذاب الأخرة) روشن است که دلالت عذابهاى دنیوى بر حقانیت قیامت، اختصاص به گروهى خاص ندارد. بنابراین لام در «لمن خاف ...» لام انتفاع است و بیانگر این نکته مى باشد که: هر چند آیت بودن عذابها اختصاص به کسى ندارد; ولى ناباوران به قیامت از فهم آن محرومند.
۵- سراى آخرت ، عرصه گرد آمدن همه انسانهاست. (ذلک یوم مجموع له الناس) «ذلک» اشاره به «الأخرة» است و به نظر مى رسد مذکرآوردن آن به لحاظ خبر (یوم) باشد.
۶- گذر از موقفهاى قیامت (حسابرسى ، کیفر ، پاداش و ...) غرض از گردآورى همگان در صحنه قیامت است. (ذلک یوم مجموع له الناس) برداشت فوق ، مبتنى براین نکته است که «لام» در «له» براى بیان غایت و غرض باشد. بر این اساس مفاد جمله «ذلک یوم ...» چنین مى شود: روز قیامت روزى است که خداوند ، همگان را براى گذر از موقفهاى آن روز گردآورى مى کند.
۷- صحنه هاى قیامت و موقفهاى آن علنى ، مشهود و در مرأى و منظر همگان است. (ذلک یوم مشهود) ظاهر این است که «مشهود» (مورد مشاهده) صفت براى متعلق موصوف است یعنى منظور مشاهده خود آن روز نیست بلکه مشاهده چیزهایى است که در آن روز وجود دارد و در آن پدید مى آید. از جمله آن هاست مواقف و صحنه هاى قیامت و یا انسانهاى موجود و گردآورى شده در آن صحنه و یا ... .
روایات و احادیث
۸- «قال الصدوق روى: ... و تقوم القیامة فى یوم الجمعة ... قال الله عزوجل: «ذلک یوم مجموع له الناس و ذلک یوم مشهود»;[۱] صدوق گوید: روایت شده است که ... قیامت در روز جمعه برپا مى شود ... و خداى عزوجل فرمود: ذلک یوم مجموع ...».
موضوعات مرتبط
- آخرت: آثار ظن به آخرت ۳; دلایل اثبات آخرت ۳
- انسان: حشر اخروى انسان ها ۵
- پاداش: فلسفه پاداش اخروى ۶
- ترس: ترس از عذاب اخروى ۲
- حسابرسى: فلسفه حسابرسى اخروى ۶
- عبرت: عوامل عبرت ۳
- عذاب: آثار عذاب دنیوى ۴; دلایل عذاب اخروى ۱; شدت عذاب اخروى ۲; عبرت از عذاب استیصال۳; مراتب عذاب ۲; ویژگیهاى عذاب اخروى ۲
- قیامت: ادراک دلایل قیامت ۴; تجمع در قیامت ۵، ۸; دلایل حقانیت قیامت ۱; رؤیت مواقف قیامت ۷; روز قیامت ۸; عجز مکذبان قیامت ۴; فلسفه حشر در قیامت ۶; قیامت در جمعه ۸; مواقف قیامت ۶; ویژگیهاى قیامت ۵، ۷
- کافران: عذاب کافران ۱
- کیفر: فلسفه کیفر اخروى ۶
- مشرکان: عذاب مشرکان ۱
منابع
- ↑ من لایحضره الفقیه ، ج ۱ ، ص ۴۲۲ ، ح ۱۲۴۱; بحارالأنوار ، ج ۷ ، ص ۶۱ ، ح ۱۲.