ذَرْعا: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added word proximity by QBot) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/ذَرْعا | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/ذَرْعا | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
خط ۱۱: | خط ۱۲: | ||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
وَ:100, بِهِم:74, ضَاق:43, لا:32, سِيء:30, قَالُوا:25, قَال:25, لُوطا:25, هٰذَا:23, تَخَف:21, يَوْم:21, رُسُلُنَا:21, عَصِيب:19, جَاءَت:17, جَاءَه:17, قَوْمُه:14, تَحْزَن:14, إِنّا:12, مُنَجّوک:10, لَمّا:10, أَن:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::ذَرْعا]] | {{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::ذَرْعا]] | ||
|?نازل شده در سال | |?نازل شده در سال |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۳۹
«ذَرع» را بعضى به معناى قلب، و بعضى به معناى خُلق گرفته اند; بنابراین «ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً» یعنى دلش به خاطر این مهمان هاى ناخوانده، در چنین شرائط سختى، تنگ و ناراحت شد. ولى به طورى که «فخر رازى» در تفسیرش از «ازهرى» نقل کرده، «ذَرع» در این گونه موارد به معناى طاقت است، و در اصل، فاصله میان دست هاى شتر به هنگام راه رفتن مى باشد.
ریشه کلمه
- ذرع (۵ بار)
قاموس قرآن
اندازه كردن طول پارچه با ذراع. در قاموس و اقرب آمده «ذرع الثوب ذرعاً: قاسه بالذراع» و ذراع چنانكه در دو كتاب فوق است از مرفق تا سر انگشت وسط دست مىباشد. [هود:77] معنى تحت الفظى «ضاق ذرعه» اين است كه: اندازه گيريش تنگ آمد و از اين جمله فرو ماندن و ناچار ماندن اراده مىشود معنى آيه چنين است چون فرستادگان ما پيش لوط آمدند غمگين شد و در كارشان فرو ماند زيرا بوضع قومش آشنا بود و مىترسيد ميهمانان را كه به صورت جوانهابودند از دست وى بگيرند. [حاقة:32] يعنى سپس در زنجيريكه طول آن هفتاد ذراع است در آريدش. آيا مراد از هفتاد ذراع بودن بيان طول واقعى زنجير است و يا مراد كثرت است طول است و هفتاد گفتن مثل «اِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبعينَ مَرَّةً» است؟ به درستى معلوم نيست گرچه احتمال اول قوى است و حمل به ظاهر بهتر است. و در آن صورت قهراً ميان عمل كافر و اندازه زنجير تناسبى هست. و مىشود گفت كه اين شخص در زندگى دنيا بر زنجيرهاى بسيارى بسته بود و روح و دلش و فكر و عقيدهاش در ميان زنجيرهاى اميال و شهوات و خود پسندى مقيد بود و همان زنجيرها در آخرت مجسم شده بلاى جانش خواهد گرديد، در اين صورت احتمال دوم قوى است و اللّه العالم. [كهف:18]. يعنى: سگشان بازوهاى خويش را بر آستانه گشوده است.