هود ٢٢: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۲#link185 | آيات ۲۴ - ۱۷، سوره هود]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۲#link185 | آيات ۲۴ - ۱۷، سوره هود]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۲#link186 | معناى ((بينه )) و موارد اطلاق و استعمال آن]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۲#link186 | معناى ((بينه )) و موارد اطلاق و استعمال آن]] | ||
خط ۴۶: | خط ۴۷: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۴#link203 | روايتى درباره معناى : ((واخبتوا الى ربهم )) ۲۹۲]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۲۴#link203 | روايتى درباره معناى : ((واخبتوا الى ربهم )) ۲۹۲]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۵۱#link37 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۵۱#link37 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ «22» | |||
به ناچار آنان در قيامت، زيانكارترين افرادند. | |||
===نکته ها=== | |||
در فرهنگ اسلام، دنيا بازارى است كه مردم فروشندهاند، و جان، مال و عمل، كالاى اين بازار است و خريداران دو دستهاند: دسته نخست خدا كه به قيمت گران مىخرد و دسته ديگر غير خدا، مانند: شيطان، هواى نفس كه به قيمت ناچيزى، اين كالاها را خريدارند. لذا واژههاى «اجر»، «ثواب»، «ضِعف» و «اضعاف»، براى سود و واژههاى «خُسر»، «خسران | |||
جلد 4 - صفحه 42 | |||
مبين» و «اخسرين»، در مورد ضرر و زيان، در قرآن زياد مطرح شده است. | |||
هشدار مهم آن است كه بدانيم هر ضرر و زيانى قابل جبران است، مگر گذران عمر كه ديگر باز نمىگردد. | |||
گاهى مال ومسكن، يا مقام وقدرت ويا مدرك و عنوانِ انسان از بين مىرود، امّا گاهى انسان خودش را مىبازد وانسانيّت خود را به هدر مىدهد كه اين بالاترين خسارت است. | |||
===پیام ها=== | |||
1- گفتارهاى باطل و ناحقّ گرچه به ظاهر جلوه دارند، امّا همه تباه شدنى هستند. | |||
«ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ» | |||
2- بالاترين خسارتها، خسارت نفس و عمر انسان است، نه زيانهاى مالى. | |||
خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ ... هُمُ الْأَخْسَرُونَ | |||
3- خسارتهاى دنيوى جبران پذير است، مهم خسارت در قيامت است كه چارهاى ندارد. «فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ «22» | |||
لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ: بىشك و شبهه ايشان در سراى آخرت و قيامت، ايشانند زيانكارترين تمام زيانكاران. چه غير خداى تعالى را منظور نظر داشته، به علاوه اقدام در مخالفت الهى و جديت در اضلال و گمراهى نموده، بكلى خود را از رحمت واسعه سبحانى محروم داشتند؛ لا جرم خسران اخروى و عقاب ابدى عايد ايشان گرديد. | |||
عبرت: اى عاقل غافل، پرده غفلت از ديده بصيرت بگشا و از شكاف هر در و ديوار سير اعتبارى نما. اگر به گلشن تواريخ و آثار گذشتگان به قدم هوشمندى بگذرى و بر گلهاى تبدلات و تلونات اوضاع و اطوار جهان بوقلمون به ديده | |||
---- | |||
«1» مدرك سابق. | |||
جلد 6 - صفحه 48 | |||
عبرت بنگرى، هر آينه از خواب غفلت بيدار، و اگر بيدارى، هوشيار شوى كه مخالف منعم حقيقى، سر انجام بدى خواهد داشت. بنابراين تا وقت باقى است تدارك نما. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أُولئِكَ يُعْرَضُونَ عَلى رَبِّهِمْ وَ يَقُولُ الْأَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلى رَبِّهِمْ أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ «18» الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ «19» أُولئِكَ لَمْ يَكُونُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ يُضاعَفُ لَهُمُ الْعَذابُ ما كانُوا يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَ ما كانُوا يُبْصِرُونَ «20» أُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ «21» لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ «22» | |||
ترجمه | |||
و كيست ستمكارتر از آنكه افترا بست بر خدا دروغ را آنگروه عرضه داشته ميشوند بر پروردگارشان و گويند گواهان اين جماعت آنانند كه دروغ بستند بر پروردگارشان آگاه باشيد لعنت خدا بر ستمكاران | |||
آنانكه باز ميدارند از راه خدا و ميخواهند آنرا كج و آنان بآخرت آنها كافرانند | |||
آنگروه نباشند عاجز كنندگان در زمين و نباشد مر ايشانرا از غير خدا دوستان افزوده ميشود براى آنها عذاب نبودند كه بتوانند شنيدن را و نبودند كه به بينند | |||
آنگروه آنانند كه زيان كردند جانهاشان را و گم شد از آنها آنچه بودند كه افترا مىبستند | |||
ناچار همانا آنها در آخرت آنانند زيانكارتران. | |||
تفسير | |||
ستمكارترين خلق كسى است كه دروغى را نسبت بخدا دهد چون با خالق و منعم خود خيانت نموده و بر خود و خلق ظلم كرده است و ذكر اين معنى بصورت سؤال براى وضوح جواب و ابلغيّت آن در افاده مراد است و اين اشخاص را در يكى از مواقف قيامت در پيشگاه الهى حاضر مينمايند براى مؤاخذه و ائمّه اطهار و انبياء عظام كه مبلّغ و حافظ احكام الهى ميباشند شهادت بخيانت و دروغ آنها ميدهند و لعنشان ميفرمايند كه نتيجه آن بعد از رحمت است و محتمل است جمله الا لعنة اللّه على الظّالمين ابتداء كلام الهى باشد و بعدا توصيف فرموده آنها را بآنكه مردم را از راه حق باز ميدارند به القاء شبهات و تهييج شهوات و منع از خيرات و مقصود آنها آنستكه دين خدا و راه حقّ را كج معرّفى نمايند و عيب و نقصى | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 72 | |||
براى آن در انظار مردم اثبات نمايند لذا آيات الهى را تحريف و تأويل مينمايند چنانچه يهود اوصاف پيغمبر آخر الزمان را از تورات تغيير دادند و سبب بروز اين اعمال بى اعتقادى بعالم آخرت است والا كسيكه معتقد بدار جزائى باشد پيرامون اين امور نميگردد لذا ضمير «هم» براى افاده تأكيد مكرّر شده است و اينها نميتوانند خدا را هيچگاه از عذاب خودشان عاجز كنند چون در دنيا نميتوانند از ملك الهى خارج شوند و دوستان و ياورانى ندارند كه اگر خداوند بخواهد آنها را عذاب فرمايد بتوانند از آنها دفاع نمايند و در آخرت عذاب آنها دو چندان يا بيشتر خواهد بود از ساير كفّار چون اينها هم خودشان كافر شدند و هم مردم را كافر نمودند و استطاعت شنيدن كلمات حقّه و مواعظ حسنه و براهين واضحه و ديدن آيات بيّنات و معجزات ظاهرات را ندارند چون گوش شنوا و ديده بصيرت آنها بواسطه انغمار در شهوات و توجّه بزخارف دنيا و اعراض از ذكر و فكر كر و كور شده يا بقدرى متعصّب در طريق باطل و لجوج و عنود و حسودند كه نميتوانند به حرف حقّ گوش بدهند و حق را به بينند و اوصاف آنرا مشاهده نمايند اين قبيل اشخاص خسارت جانى نمودند كه گوهر گرانبهاى عقل و روح و عمر خودشان را فاسد نمودند و آنچه پيدا كردند در دنيا بخيال خودشان از دولت و ثروت و رياست از دستشان رفت و جز حسرت و ندامت براى آنها باقى نماند ناچار در آخرت هم در زمره كفّارى هستند كه خسارت آنها از ساير كفار زيادتر است عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آن كفّار چهار نفر پادشاه از قريش بودند كه پى در پى سلطنت كردند فيض ره فرموده كه مراد از چهار پادشاه آن سه نفر و معاويه ميباشند و از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از اشهاد ائمّه اطهارند و قمّى ره فرموده اشهاد ائمّه عليهم السلام و ملعون كسانى هستند كه ظلم نمودند بر آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و غصب كردند حقّ ايشانرا و باز داشتند مردم را از راه خدا كه امامت است و منحرف نمودند آنرا بغير اهلش و آنها استطاعت و قدرت نداشتند كه فضائل امير المؤمنين عليه السّلام را بشنوند و منقرض و فانى شدند و معلوم است كه مراد بيان مصاديق واضحه است. | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 73 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لا جَرَمَ أَنَّهُم فِي الآخِرَةِ هُمُ الأَخسَرُونَ «22» | |||
ناچار و لا بد محققا آنها در آخرت آنها از تمام اهل خسران خاسرترند و خسرانشان زيادتر است. | |||
لا جرم بعضي گفتند بمعني لا بد و لا محاله است، بعضي گفتند بمعني لا شك و بعضي گفتند بمعني قسم است يعني وجب لهم و حقّ لهم، بعضي گفتند بمعني كسب لهم كفرهم و كلمه لا ردّ لما قبلها يعني چنين نيست که توهّم كردند كسب كرده كفر آنها و واجب شده و علي ايّ حال دلالت ميكند بر اينكه غير از اينکه نيست که أَنَّهُم فِي الآخِرَةِ يعني عالم غير از دنيا از همان حين موت الي الابد چنانچه فرمودند | |||
(اذا مات إبن آدم قامت قيامته) | |||
يعني از همان حين موت معذب هستند و در قبر و عالم برزخ و عقبات يوم الحشر که حضرت صادق عليه السّلام فرمود | |||
(ان للقيمة خمسين موقفا کل موقف مقام الف سنة) ثم تلا فِي يَومٍ كانَ مِقدارُهُ خَمسِينَ أَلفَ سَنَةٍ | |||
تا وارد دوزخ شوند هم فيها خالدون. | |||
هُمُ الأَخسَرُونَ تمام اهل عذاب در خسران و زيان كاري هستند لكن اينکه طائفه خسرانشان از همه بيشتر است زيرا علاوه بر خسران خود خسران تابعين آنها هم بر آنها بار است چنانچه فرمود | |||
(من سنّ سنة حسنة کان له اجرها و اجر من عمل بها الي يوم القيمة و من سنّ سنة سيئة کان له وزرها و وزر من عمل بها الي يوم القيمة. | |||
) تنبيه- از روي منطق و برهان و حس و و جدان ميتوان ثابت كرد که غاصبين | |||
جلد 11 - صفحه 32 | |||
خلافت گناه تمام اهل عالم تا قيام قيامت بر آنها بار است زيرا اگر غصب خلافت نكرده بودند و حق در مقرّ خود قرار گرفته بود همان مدينه عادله که انتظار داريم بدست مبارك حضرت بقيّة اللّه تشكيل شود و سر تا سر دنيا را عدل و داد پر كند بدست مبارك ائمه اطهار عليهم السلام تحقق پيدا ميكرد ديگر يك مشرك يك كافر يك يهودي يك نصراني يك مبدع يك ظالم در تمام صفحه زمين نبود پس عقوبت تمام اينها بر گردن اينها بار است و بر طبق اينکه دعوي استفاده از اخبار زيادي هم ميشود که ما در كلم الطيب اشاره كردهايم و در كتب اخبار مثل بحار و غاية المرام و غير اينها در ابواب متفرقه تذكر داده شده رجوع كنيد. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 22)- و در این آیه حکم نهایی سرنوشت آنها را به صورت قاطعی چنین بیان میکند: «لا جرم و به ناچار آنها در سرای آخرت زیانکارترین مردمند» (لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِی الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ). | |||
چرا که تمام سرمایههای انسانی وجود خویش را از دست دادند، و با این حال، هم بار مسؤولیت خویش را بر دوش میکشند و هم بار مسؤولیت دیگران را! | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۲۳
ترجمه
هود ٢١ | آیه ٢٢ | هود ٢٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لا جَرَمَ»: حَقّاً. مسلّماً.
تفسیر
- آيات ۲۴ - ۱۷، سوره هود
- معناى ((بينه )) و موارد اطلاق و استعمال آن
- بينه در آيه : ((افمن كان على بينه من ربه ...)) به معناى بصيرت الهى است و جملهمذكور منطبق بر رسول خدا (ص ) است
- معناى شاهد در: ((و يتلوه شاهد منه )) و اثر شهادت در اعتماد به مورد شهادت و ايمان بهآن
- اشاره به انطباق ((شاهد منه )) در آيه شريفه با امير المؤ منين (ع ) و وجوه ديگرى كهمفسرين درباره مراد از شاهد گفته اند
- قرآن چيز نوظهورى نيست و پيش از آن ، كتاب موسى (ع )نازل شده ، كتابى كه امام و رحمت بود
- خطاب به مشركين : اين شما هستيد كه به خدا افتراء مى بنديد
- توضيح : مراد از اينكه در قيامت مشركين بر پروردگارشان عرضه مى شوند
- تمامى منحرفين از راه حق ، ستمكار و مفترى بر خدايند
- مشركين و كفار با كفر خود و جز خدا را ولى گرفتن ، از قدرت و سلطه خداى تعالى وولايت او خارج نگشته اند و عذابشان دو برابر مى شود
- توضيحى درباره اينكه كفار آيات خدا را نمى بينند و انذارها و تبشيرها را نمى شنوند
- وجوه ديگرى كه مفسرين در معناى جمله : ((و ما كانوا يستطيعون السمع و ما كانوايبصرون )) گفته اند
- معناى خسران نفس و ضلال گم شدن متريات و مراد از اينكه كفار در آخرت ((اخسرون ))هستند
- معناى ((اجابت ))و مراد از اخبات مؤ منينى بسوى خدا
- وصف (واجتنبوا ربهم ) به طايفه خاصى از مؤ منين اشاره دارد.
- بحث روايتى
- روايات متعددى درباره انطباق جمله : ((افمن كان على بينه من ربه و يتلوه شاهد منه ))بر رسول خدا (ص ) و امير المؤ منين (عليه السلام )
- رد سخن مغرضانه صاحب المنار
- روايتى درباره معناى : ((واخبتوا الى ربهم )) ۲۹۲
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ «22»
به ناچار آنان در قيامت، زيانكارترين افرادند.
نکته ها
در فرهنگ اسلام، دنيا بازارى است كه مردم فروشندهاند، و جان، مال و عمل، كالاى اين بازار است و خريداران دو دستهاند: دسته نخست خدا كه به قيمت گران مىخرد و دسته ديگر غير خدا، مانند: شيطان، هواى نفس كه به قيمت ناچيزى، اين كالاها را خريدارند. لذا واژههاى «اجر»، «ثواب»، «ضِعف» و «اضعاف»، براى سود و واژههاى «خُسر»، «خسران
جلد 4 - صفحه 42
مبين» و «اخسرين»، در مورد ضرر و زيان، در قرآن زياد مطرح شده است.
هشدار مهم آن است كه بدانيم هر ضرر و زيانى قابل جبران است، مگر گذران عمر كه ديگر باز نمىگردد.
گاهى مال ومسكن، يا مقام وقدرت ويا مدرك و عنوانِ انسان از بين مىرود، امّا گاهى انسان خودش را مىبازد وانسانيّت خود را به هدر مىدهد كه اين بالاترين خسارت است.
پیام ها
1- گفتارهاى باطل و ناحقّ گرچه به ظاهر جلوه دارند، امّا همه تباه شدنى هستند.
«ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ»
2- بالاترين خسارتها، خسارت نفس و عمر انسان است، نه زيانهاى مالى.
خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ ... هُمُ الْأَخْسَرُونَ
3- خسارتهاى دنيوى جبران پذير است، مهم خسارت در قيامت است كه چارهاى ندارد. «فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ «22»
لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ: بىشك و شبهه ايشان در سراى آخرت و قيامت، ايشانند زيانكارترين تمام زيانكاران. چه غير خداى تعالى را منظور نظر داشته، به علاوه اقدام در مخالفت الهى و جديت در اضلال و گمراهى نموده، بكلى خود را از رحمت واسعه سبحانى محروم داشتند؛ لا جرم خسران اخروى و عقاب ابدى عايد ايشان گرديد.
عبرت: اى عاقل غافل، پرده غفلت از ديده بصيرت بگشا و از شكاف هر در و ديوار سير اعتبارى نما. اگر به گلشن تواريخ و آثار گذشتگان به قدم هوشمندى بگذرى و بر گلهاى تبدلات و تلونات اوضاع و اطوار جهان بوقلمون به ديده
«1» مدرك سابق.
جلد 6 - صفحه 48
عبرت بنگرى، هر آينه از خواب غفلت بيدار، و اگر بيدارى، هوشيار شوى كه مخالف منعم حقيقى، سر انجام بدى خواهد داشت. بنابراين تا وقت باقى است تدارك نما.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أُولئِكَ يُعْرَضُونَ عَلى رَبِّهِمْ وَ يَقُولُ الْأَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلى رَبِّهِمْ أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ «18» الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ «19» أُولئِكَ لَمْ يَكُونُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ يُضاعَفُ لَهُمُ الْعَذابُ ما كانُوا يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَ ما كانُوا يُبْصِرُونَ «20» أُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ «21» لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ «22»
ترجمه
و كيست ستمكارتر از آنكه افترا بست بر خدا دروغ را آنگروه عرضه داشته ميشوند بر پروردگارشان و گويند گواهان اين جماعت آنانند كه دروغ بستند بر پروردگارشان آگاه باشيد لعنت خدا بر ستمكاران
آنانكه باز ميدارند از راه خدا و ميخواهند آنرا كج و آنان بآخرت آنها كافرانند
آنگروه نباشند عاجز كنندگان در زمين و نباشد مر ايشانرا از غير خدا دوستان افزوده ميشود براى آنها عذاب نبودند كه بتوانند شنيدن را و نبودند كه به بينند
آنگروه آنانند كه زيان كردند جانهاشان را و گم شد از آنها آنچه بودند كه افترا مىبستند
ناچار همانا آنها در آخرت آنانند زيانكارتران.
تفسير
ستمكارترين خلق كسى است كه دروغى را نسبت بخدا دهد چون با خالق و منعم خود خيانت نموده و بر خود و خلق ظلم كرده است و ذكر اين معنى بصورت سؤال براى وضوح جواب و ابلغيّت آن در افاده مراد است و اين اشخاص را در يكى از مواقف قيامت در پيشگاه الهى حاضر مينمايند براى مؤاخذه و ائمّه اطهار و انبياء عظام كه مبلّغ و حافظ احكام الهى ميباشند شهادت بخيانت و دروغ آنها ميدهند و لعنشان ميفرمايند كه نتيجه آن بعد از رحمت است و محتمل است جمله الا لعنة اللّه على الظّالمين ابتداء كلام الهى باشد و بعدا توصيف فرموده آنها را بآنكه مردم را از راه حق باز ميدارند به القاء شبهات و تهييج شهوات و منع از خيرات و مقصود آنها آنستكه دين خدا و راه حقّ را كج معرّفى نمايند و عيب و نقصى
جلد 3 صفحه 72
براى آن در انظار مردم اثبات نمايند لذا آيات الهى را تحريف و تأويل مينمايند چنانچه يهود اوصاف پيغمبر آخر الزمان را از تورات تغيير دادند و سبب بروز اين اعمال بى اعتقادى بعالم آخرت است والا كسيكه معتقد بدار جزائى باشد پيرامون اين امور نميگردد لذا ضمير «هم» براى افاده تأكيد مكرّر شده است و اينها نميتوانند خدا را هيچگاه از عذاب خودشان عاجز كنند چون در دنيا نميتوانند از ملك الهى خارج شوند و دوستان و ياورانى ندارند كه اگر خداوند بخواهد آنها را عذاب فرمايد بتوانند از آنها دفاع نمايند و در آخرت عذاب آنها دو چندان يا بيشتر خواهد بود از ساير كفّار چون اينها هم خودشان كافر شدند و هم مردم را كافر نمودند و استطاعت شنيدن كلمات حقّه و مواعظ حسنه و براهين واضحه و ديدن آيات بيّنات و معجزات ظاهرات را ندارند چون گوش شنوا و ديده بصيرت آنها بواسطه انغمار در شهوات و توجّه بزخارف دنيا و اعراض از ذكر و فكر كر و كور شده يا بقدرى متعصّب در طريق باطل و لجوج و عنود و حسودند كه نميتوانند به حرف حقّ گوش بدهند و حق را به بينند و اوصاف آنرا مشاهده نمايند اين قبيل اشخاص خسارت جانى نمودند كه گوهر گرانبهاى عقل و روح و عمر خودشان را فاسد نمودند و آنچه پيدا كردند در دنيا بخيال خودشان از دولت و ثروت و رياست از دستشان رفت و جز حسرت و ندامت براى آنها باقى نماند ناچار در آخرت هم در زمره كفّارى هستند كه خسارت آنها از ساير كفار زيادتر است عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آن كفّار چهار نفر پادشاه از قريش بودند كه پى در پى سلطنت كردند فيض ره فرموده كه مراد از چهار پادشاه آن سه نفر و معاويه ميباشند و از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از اشهاد ائمّه اطهارند و قمّى ره فرموده اشهاد ائمّه عليهم السلام و ملعون كسانى هستند كه ظلم نمودند بر آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و غصب كردند حقّ ايشانرا و باز داشتند مردم را از راه خدا كه امامت است و منحرف نمودند آنرا بغير اهلش و آنها استطاعت و قدرت نداشتند كه فضائل امير المؤمنين عليه السّلام را بشنوند و منقرض و فانى شدند و معلوم است كه مراد بيان مصاديق واضحه است.
جلد 3 صفحه 73
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لا جَرَمَ أَنَّهُم فِي الآخِرَةِ هُمُ الأَخسَرُونَ «22»
ناچار و لا بد محققا آنها در آخرت آنها از تمام اهل خسران خاسرترند و خسرانشان زيادتر است.
لا جرم بعضي گفتند بمعني لا بد و لا محاله است، بعضي گفتند بمعني لا شك و بعضي گفتند بمعني قسم است يعني وجب لهم و حقّ لهم، بعضي گفتند بمعني كسب لهم كفرهم و كلمه لا ردّ لما قبلها يعني چنين نيست که توهّم كردند كسب كرده كفر آنها و واجب شده و علي ايّ حال دلالت ميكند بر اينكه غير از اينکه نيست که أَنَّهُم فِي الآخِرَةِ يعني عالم غير از دنيا از همان حين موت الي الابد چنانچه فرمودند
(اذا مات إبن آدم قامت قيامته)
يعني از همان حين موت معذب هستند و در قبر و عالم برزخ و عقبات يوم الحشر که حضرت صادق عليه السّلام فرمود
(ان للقيمة خمسين موقفا کل موقف مقام الف سنة) ثم تلا فِي يَومٍ كانَ مِقدارُهُ خَمسِينَ أَلفَ سَنَةٍ
تا وارد دوزخ شوند هم فيها خالدون.
هُمُ الأَخسَرُونَ تمام اهل عذاب در خسران و زيان كاري هستند لكن اينکه طائفه خسرانشان از همه بيشتر است زيرا علاوه بر خسران خود خسران تابعين آنها هم بر آنها بار است چنانچه فرمود
(من سنّ سنة حسنة کان له اجرها و اجر من عمل بها الي يوم القيمة و من سنّ سنة سيئة کان له وزرها و وزر من عمل بها الي يوم القيمة.
) تنبيه- از روي منطق و برهان و حس و و جدان ميتوان ثابت كرد که غاصبين
جلد 11 - صفحه 32
خلافت گناه تمام اهل عالم تا قيام قيامت بر آنها بار است زيرا اگر غصب خلافت نكرده بودند و حق در مقرّ خود قرار گرفته بود همان مدينه عادله که انتظار داريم بدست مبارك حضرت بقيّة اللّه تشكيل شود و سر تا سر دنيا را عدل و داد پر كند بدست مبارك ائمه اطهار عليهم السلام تحقق پيدا ميكرد ديگر يك مشرك يك كافر يك يهودي يك نصراني يك مبدع يك ظالم در تمام صفحه زمين نبود پس عقوبت تمام اينها بر گردن اينها بار است و بر طبق اينکه دعوي استفاده از اخبار زيادي هم ميشود که ما در كلم الطيب اشاره كردهايم و در كتب اخبار مثل بحار و غاية المرام و غير اينها در ابواب متفرقه تذكر داده شده رجوع كنيد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 22)- و در این آیه حکم نهایی سرنوشت آنها را به صورت قاطعی چنین بیان میکند: «لا جرم و به ناچار آنها در سرای آخرت زیانکارترین مردمند» (لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِی الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ).
چرا که تمام سرمایههای انسانی وجود خویش را از دست دادند، و با این حال، هم بار مسؤولیت خویش را بر دوش میکشند و هم بار مسؤولیت دیگران را!
نکات آیه
۱- کفرپیشگان ، مردمى تباه شده و زیانکار ، در عرصه دنیا و صحنه آخرت (لاجرم أنّهم فى الأخرة هم الأخسرون)
۲- تباهى و زیان کارى کفرپیشگان در سراى آخرت ، افزونتر از خسارت و تباهى آنان در دنیاست. (لاجرم أنّهم فى الأخرة هم الأخسرون) «أخسَر» (زیانکارتر) اسم تفضیل است و مى طلبد که زیان کارى کافران در آخرت، با خسارت دیگرى سنجیده شده باشد. مى توان گفت: آن خسارت، خسارت کافران در دنیاست. براین اساس جمله «لاجرم أنّهم ...» دلالت مى کند که کافران در دنیا و نیز در آخرت، زیانکارند و خسارت اخروى آنان در مقایسه با خسارت دنیوى، زیادتر و سنگین تر است.
۳- کفرپیشگانى که بر خدا دروغ مى بندند و مردم را از راه خدا باز مى دارند و قیامت را انکار مى کنند ، در سراى آخرت از دیگر کافران و گنهکاران ، تباه تر و زیانکارترند. (و من أظلم ... الذین یصدون ... لاجرم أنّهم فى الأخرة هم الأخسرون) برداشت فوق بر اساس این احتمال است که مقیاس سنجش و تعیین زیانکار و زیانکارتر مراتب کفر باشد. براین مبنا آیه شریفه دلالت دارد براینکه: همه کافران در آخرت زیانکارند; ولى آنان که بر خدا دروغ بستند و ... از دیگر کافران و گنهکاران، زیانکارتر مى باشند.
۴- کفر و پیامدهاى آن ، داراى مراتبى متفاوت (لاجرم أنّهم فى الأخرة هم الأخسرون)
موضوعات مرتبط
- آخرت: زیانکارى اخروى مکذبان آخرت ۳
- زیان: شدت زیان اخروى ۲; مراتب زیان ۲
- زیانکاران: ۱، ۲، ۳
- سبیل الله: زیانکارى اخروى مانعان از سبیل الله ۳
- قیامت: تبهکارترین مردم در قیامت ۳; زیانکارترین مردم در قیامت ۳
- کافران: تباهى اخروى کافران ۱، ۲، ۳; تباهى دنیوى کافران ۱، ۲; زیانکارى اخروى کافران ۱، ۲، ۳; زیانکارى دنیوى کافران ۱،۲
- کفر: مراتب کفر ۴
- گناهکاران: تباهى اخروى گناهکاران ۳
- مفتریان بر خدا: زیانکارى اخروى مفتریان بر خدا ۳