الأعراف ٨٦: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۹#link144 | آيات ۸۵ - ۹۳، سوره اعراف]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۹#link144 | آيات ۸۵ - ۹۳، سوره اعراف]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۹#link145 | بيان آيات مربوط به رسالت شعيب (عليه السلام )]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۹#link145 | بيان آيات مربوط به رسالت شعيب (عليه السلام )]] | ||
خط ۳۸: | خط ۳۹: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۰#link149 | اشتباه يك مفسر كه جمله : (( ان عدنا فى ملتكم (( رادليل بر مشرك بودن شعيب (ع ) قبل از نبوتش گرفته است .]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۰#link149 | اشتباه يك مفسر كه جمله : (( ان عدنا فى ملتكم (( رادليل بر مشرك بودن شعيب (ع ) قبل از نبوتش گرفته است .]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۵۶#link42 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۵۶#link42 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ اذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ وَ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ «86» | |||
و بر سر هر راهى منشينيد تا مؤمنان را تهديد كنيد و (آنان را) از راه خدا، كه كج جلوه مىدهيد بازداريد و ياد كنيد زمانى را كه اندك بوديد، پس خداوند شما را بسيار گرداند و بنگريد كه عاقبت مفسدان چگونه بود! | |||
===نکته ها=== | |||
مراد از نشستن بر سر هر راه، ممكن است نشستن كنار خيابان و كوچهها براى فتنهگرى باشد، و شايد مراد تلاش در راه فساد از هر راه و با هر شيوه باشد، همچنانكه در آيه 16 خوانديم كه شيطان سوگند ياد كرد براى انحراف انسان در كمين راه حقّ نشسته است، «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» كه مراد، نشستن ظاهرى نيست. | |||
===پیام ها=== | |||
1- دشمنان حقّ، براى جلوگيرى از راه خدا، همه جا در كمين هستند و از هر راه و شيوهاى استفاده مىكنند. «وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ» | |||
2- ترساندن مردم و ايجاد مزاحمت براى آنان، ممنوع است. «تُوعِدُونَ» | |||
3- دشمن مىكوشد تا سيماى دين را تحريف كند و بدجلوه دهد. «تَبْغُونَها عِوَجاً» | |||
4- گاهى افزونى جمعيّت (با نظم و برنامه)، مىتواند يك ارزش باشد. «فَكَثَّرَكُمْ» | |||
5- يكى از عوامل تربيت و هدايت مردم، توجّه به نعمتها و يادآورى سرگذشت پيشينيان است. وَ اذْكُرُوا ... وَ انْظُرُوا | |||
6- مطالعهى تاريخ و عبرتگرفتن از آن، سفارش الهى است. وَ انْظُرُوا كَيْفَ ... | |||
7- در مطالعهى زندگى مردم، به پايان و سرانجام كارشان بنگريد، نه كاميابىهاى مقطعى آنان. «عاقِبَةُ» | |||
8- بستن و منحرف كردن راه خدا، نوعى فساد است. تَصُدُّونَ ... عِوَجاً ... المفسدين | |||
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 114 | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ اذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلاً فَكَثَّرَكُمْ وَ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ (86) | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 136 | |||
وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ: و منشينيد به هر راهى از مناهج دين به القاء شبهات، و يا اقتدا مكنيد به شيطان در اضلال مردم از صراط مستقيم، تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ: در حالتى كه مىترسانيد به ضرر و كشتن و باز مىداريد مردم را از طريق الهى مانع راهها مىشويد از ذهاب و اياب نزد شعيب نبى عليه السّلام. مَنْ آمَنَ بِهِ: هر كه را كه ايمان آورد به او و تصديق او نمايد، وَ تَبْغُونَها عِوَجاً: و طلب مىكنيد به راه الهى انحراف و اعوجاج را، يعنى به مقابل دين اللّه، طلب بطلان و حرمان مىنمائيد به ايجاد و ازدياد گمراهى و تباهى. | |||
وَ اذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ: و ياد بياوريد زمانى را كه شما كم بوديد پس زياد نمود شما را، يعنى ياد آوريد اى ذريه مدين، منت و احسان الهى را بر خود كه عده و بضاعت شما كم بود، پس كثير و بسيار گردانيد خالق شما را در اولاد و احفاد و بركت عطا فرمود متاع و اموال شما را و عسرت را مبدل به وسعت و ذلت را به عزت، به اين حال شما، به عوض شكران، كفران منعم حقيقى نموده، به تكذيب رسول و نبى مبعوث از جانب او و افساد در زمين. وَ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ: و نگاه كنيد به نظر بصر و بصيرت، چگونه شد عاقبت مفسدان. پس اى قوم شعيب، نظر نمائيد كه پيشينيان شما از قوم نوح و هود و صالح و لوط به سبب عصيان و طغيان و كفران، عاقبت به عذاب استيصال معذب شدند و اثرى از آنها باقى نماند، عبرت گيريد و تنبه يابيد از مخالفت. مروى است كه قوم به راهها مىنشستند و به مردم مىگفتند كه: | |||
شعيب كذاب است فريب ندهد شما را. | |||
بعد از آن در معرض الزام به استدلال فرمايد: | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
سوره الأعراف «7»: آيات 85 تا 86 | |||
وَ إِلى مَدْيَنَ أَخاهُمْ شُعَيْباً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ قَدْ جاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَ الْمِيزانَ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْياءَهُمْ وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (85) وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ اذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلاً فَكَثَّرَكُمْ وَ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ (86) | |||
ترجمه | |||
و فرستاديم بسوى مدين برادرشان شعيب را گفت اى قوم من عبادت كنيد خدا را نيست مر شما را خدائى جز او بتحقيق آمد شما را معجزه از پروردگارتان پس تمام كنيد پيمانه و ترازو را و كم مكنيد از مردم چيزهاى ايشانرا و فساد مكنيد در زمين بعد از اصلاحش اين بهتر است از براى شما اگر هستيد گروندگان | |||
و منشينيد بهر راهى كه بيم دهيد و بازداريد از راه خدا كسيرا كه ايمان آورد بآن و بجوئيد آنرا بكجى و ياد كنيد وقتى را كه بوديد اندك پس بسيار كرد شما را و بنگريد چگونه بود انجام كار فساد كنندگان. | |||
تفسير | |||
خداوند فرستاد براى هدايت اهل مدين كه قمى ره فرموده آن نام بلدى است در راه شام شعيب (ع) را كه گفتهاند از اولاد مدين بن ابراهيم خليل (ع) بوده كه آن آبادى و آن قبيله بنام او خوانده شده بود و آنحضرت ملقّب بخطيب الانبياء بوده و بنابر اين وجه اطلاق برادر بر او قوميّت است چنانچه سابقا بيان شد و در اكمال از امام باقر (ع) نقل نموده كه آن بلد بچهل خانوار نميرسيد در هر حال ماموريت او هم دعوت بتوحيد بود و معجزه او فيض ره فرموده كه در قرآن ذكر نشده و در اخبار نيافتم ولى در منهج فرموده كه نقل شده است كه عصاى حضرت موسى با همه آن خصوصيات كه اژدها مىشد و مانند چراغ نور ميداد و مانند درخت هر ميوه كه ميخواست ميداد از حضرت شعيب باو رسيده بود و چون ميخواست از كوه بالا رود كوه براى او فرود مىآمد تا بسهولت صعود نمايد و در مجمع تاريخ اين عصا ذكر شده است و قوم او كم فروش بودند و در كيل كه مراد از آن مكيال | |||
---- | |||
جلد 2 صفحه 450 | |||
است و در ترازو خيانت ميكردند و تمام نميدادند و آنحضرت ايشانرا نهى مىفرمود از آن عمل و فساد كه مراد كفر و ظلم و جور است بعد از آنكه انبياء عظام اصلاح نموده بودند زمين را باصلاح اهلش و اقامه شرائع و سنن و تمام شده بود حجّت از حق بر خلق با آنكه خير و صلاح دنيوى و اخروى آنها در اجتناب از اين امور بود اگر ميفهميدند صلاح خودشان را و تصديق مينمودند پيغمبرشان را گويا مىخواهد بفرمايد پس بفهميد و تصديق كنيد و عمل نمائيد تا بخير و اصل شويد از خيانت و كمفروشى كسى ترقى نكرده هر كس بجائى رسيده از درستى و صحّت عمل بوده و نيز نهى فرمود آنها را از آنكه مانند شيطان سر راه مردم ننشينند و آنها را از متابعت آنحضرت نترسانند و از راه هدايت باز ندارند و القاء شبهات بر مردم نكنند تا راه راست را بكجى معرّفى ننموده باشند چون گفته شده است كه آنها اينكارها را ميكردند و در خاتمه يادآورى فرموده از موهبت الهى كه شامل حال آنها شده بود چون گفتهاند مدين جدّ آنها دختر لوط (ع) را بزنيّت اختيار نمود و خداوند بنسل او بركت داد و بزودى زياد شدند و تحذير فرموده است از عاقبت امر كسانيكه با انبياء مخالفت نمودند و فساد كردند در زمين مانند قوم نوح و هود و صالح و لوط و امثال آنها كه بعذابهاى گوناگون مبتلا شدند و قريب العهد بآنها بودند .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لا تَقعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ مَن آمَنَ بِهِ وَ تَبغُونَها عِوَجاً وَ اذكُرُوا إِذ كُنتُم قَلِيلاً فَكَثَّرَكُم وَ انظُرُوا كَيفَ كانَ عاقِبَةُ المُفسِدِينَ (86) | |||
و ننشينيد بهر راهي که مواعده كردهايد و جلوگيري ميكنيد از راه الهي كساني را که ايمان بخداوند آوردهاند و طلب ميكنيد راههاي كج را و ياد كنيد نعمتهاي الهي را که بشما عنايت فرمود بسيار كم بوديد خداوند شما را زياد فرمود و نظر كنيد چگونه بوده است عاقبة كساني که افساد ميكردند. | |||
وَ لا تَقعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ تفاسيري از براي اينکه جمله كردهاند لكن آنچه از ظاهر آيه بقرينه جمله بعد استفاده ميشود آنكه اينکه كفار شبها دور هم جمع ميشدند و مواعده و قرار داد ميكردند که هر دسته فردا بروند سر جادهها و طرقي که مؤمنين بحضرت شعيب عبور ميكردند سر راه آنها را گرفته نگذارند خدمت شعيب برسند و القاء شبهات بر آنها كنند که از راه حق برگردند و آنها را براههاي فاسده باطله سوق دهند و از ايمان برگردانند و آنها را همكيش خود كنند و حضرت شعيب آنها را از اينکه عمل نهي فرمود که شما خود ايمان نميآوريد چرا مزاحم ديگران ميشويد و افساد ميكنيد. | |||
وَ تَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ صد راه حق القاء در باطل است بانحاء مختلفه و حيل متشتته و القاء شبهات و تبليغات سوء و بالجمله شيطان صفت که گفت لَآتِيَنَّهُم مِن بَينِ أَيدِيهِم وَ مِن خَلفِهِم وَ عَن أَيمانِهِم وَ عَن شَمائِلِهِم وَ لا تَجِدُ أَكثَرَهُم شاكِرِينَ اعراف آيه 16 مَن آمَنَ بِهِ مخصوصا از روي عداوت با حضرت شعيب ميخواستند اينکه هايي که ايمان آورده بودند برگردانند و از دور شعيب بپاشند و خدمتش نرسند و او را تنها گذارند وَ تَبغُونَها عِوَجاً راه حق را رها كنند و راههاي كج را اتخاذ كنند و ضمير تبغونها | |||
جلد 7 - صفحه 384 | |||
اگرچه مرجعش سبيل اللّه است بايد مذكر باشد لكن تأنيث آن بمناسبت تبديل بسبل شيطاني است يعني سبيل اللّه را صدّ كنند و سبل شيطاني و باطله اتخاذ كنند و بعبارت اوضح تبغون سبل المعوّجه. | |||
وَ اذكُرُوا إِذ كُنتُم قَلِيلًا هم از حيث نفرات و هم از حيث تهيدستي و كمي مال و هم از حيث عزت و عنوان فَكَثَّرَكُم بزيادتي نفرات و كثرت مال و زيادتي نعم الهيه که تمام اينها تفضل الهي است و شكر لازم دارد. | |||
وَ انظُرُوا كَيفَ كانَ عاقِبَةُ المُفسِدِينَ قوم نوح و هود و صالح و لوط چنانچه ميفرمايد وَ يا قَومِ لا يَجرِمَنَّكُم شِقاقِي أَن يُصِيبَكُم مِثلُ ما أَصابَ قَومَ نُوحٍ أَو قَومَ هُودٍ أَو قَومَ صالِحٍ وَ ما قَومُ لُوطٍ مِنكُم بِبَعِيدٍ هود آيه 91. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 86)- در این آیه به چهارمین نصیحت شعیب، اشاره شده است، آنجا که میگوید: «شما بر سر راه مردم با ایمان ننشینید و آنها را تهدید نکنید و مانع راه | |||
ج2، ص68 | |||
خدا نشوید و با القای شبهات راه مستقیم حق را در نظر آنها کج و معوج نشان ندهید» (وَ لا تَقْعُدُوا بِکُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَها عِوَجاً). | |||
و در پایان آیه پنجمین نصیحت شعیب که یادآوری نعمتهای پروردگار برای تحریک حسّ شکرگزاری آنهاست آمده: «و به خاطر بیاورید هنگامی که افراد کمی بودید سپس خداوند جمعیت شما را زیاد کرد و نیروی انسانی شما را فزونتر ساخت» (وَ اذْکُرُوا إِذْ کُنْتُمْ قَلِیلًا فَکَثَّرَکُمْ). | |||
از جمله فوق استفاده میشود که در اکثر موارد کثرت نفرات، میتواند سر چشمه قدرت و عظمت و پیشرفت جامعه باشد. | |||
«و نیز خوب بنگرید که سر انجام کار مفسدان به کجا منتهی شد» و به دنبال آنها گام برندارید (وَ انْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۴۹
ترجمه
الأعراف ٨٥ | آیه ٨٦ | الأعراف ٨٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تُوعِدُونَ»: میترسانید. «تَبْغُونَها عِوَجاً»: آن راه را کج میخواهید. مراد این است که راه خدا را در نظر مردم کج نشان میدهید، و خودتان نیز راهی جدا از راه راست را در پیش میگیرید.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۸۵ - ۹۳، سوره اعراف
- بيان آيات مربوط به رسالت شعيب (عليه السلام )
- تعاليم شعيب (ع ) به قوم خود
- اشاره به اينكه ازدياد نسل از نعمت هاى الهى و از پايه هاىتكامل بشر است
- امر به شكيبايى در برابر كفر كافران ، تعليم ديگر شعيب (ع ) بوده است
- اشتباه يك مفسر كه جمله : (( ان عدنا فى ملتكم (( رادليل بر مشرك بودن شعيب (ع ) قبل از نبوتش گرفته است .
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ اذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ وَ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ «86»
و بر سر هر راهى منشينيد تا مؤمنان را تهديد كنيد و (آنان را) از راه خدا، كه كج جلوه مىدهيد بازداريد و ياد كنيد زمانى را كه اندك بوديد، پس خداوند شما را بسيار گرداند و بنگريد كه عاقبت مفسدان چگونه بود!
نکته ها
مراد از نشستن بر سر هر راه، ممكن است نشستن كنار خيابان و كوچهها براى فتنهگرى باشد، و شايد مراد تلاش در راه فساد از هر راه و با هر شيوه باشد، همچنانكه در آيه 16 خوانديم كه شيطان سوگند ياد كرد براى انحراف انسان در كمين راه حقّ نشسته است، «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» كه مراد، نشستن ظاهرى نيست.
پیام ها
1- دشمنان حقّ، براى جلوگيرى از راه خدا، همه جا در كمين هستند و از هر راه و شيوهاى استفاده مىكنند. «وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ»
2- ترساندن مردم و ايجاد مزاحمت براى آنان، ممنوع است. «تُوعِدُونَ»
3- دشمن مىكوشد تا سيماى دين را تحريف كند و بدجلوه دهد. «تَبْغُونَها عِوَجاً»
4- گاهى افزونى جمعيّت (با نظم و برنامه)، مىتواند يك ارزش باشد. «فَكَثَّرَكُمْ»
5- يكى از عوامل تربيت و هدايت مردم، توجّه به نعمتها و يادآورى سرگذشت پيشينيان است. وَ اذْكُرُوا ... وَ انْظُرُوا
6- مطالعهى تاريخ و عبرتگرفتن از آن، سفارش الهى است. وَ انْظُرُوا كَيْفَ ...
7- در مطالعهى زندگى مردم، به پايان و سرانجام كارشان بنگريد، نه كاميابىهاى مقطعى آنان. «عاقِبَةُ»
8- بستن و منحرف كردن راه خدا، نوعى فساد است. تَصُدُّونَ ... عِوَجاً ... المفسدين
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 114
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ اذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلاً فَكَثَّرَكُمْ وَ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ (86)
جلد 4 صفحه 136
وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ: و منشينيد به هر راهى از مناهج دين به القاء شبهات، و يا اقتدا مكنيد به شيطان در اضلال مردم از صراط مستقيم، تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ: در حالتى كه مىترسانيد به ضرر و كشتن و باز مىداريد مردم را از طريق الهى مانع راهها مىشويد از ذهاب و اياب نزد شعيب نبى عليه السّلام. مَنْ آمَنَ بِهِ: هر كه را كه ايمان آورد به او و تصديق او نمايد، وَ تَبْغُونَها عِوَجاً: و طلب مىكنيد به راه الهى انحراف و اعوجاج را، يعنى به مقابل دين اللّه، طلب بطلان و حرمان مىنمائيد به ايجاد و ازدياد گمراهى و تباهى.
وَ اذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ: و ياد بياوريد زمانى را كه شما كم بوديد پس زياد نمود شما را، يعنى ياد آوريد اى ذريه مدين، منت و احسان الهى را بر خود كه عده و بضاعت شما كم بود، پس كثير و بسيار گردانيد خالق شما را در اولاد و احفاد و بركت عطا فرمود متاع و اموال شما را و عسرت را مبدل به وسعت و ذلت را به عزت، به اين حال شما، به عوض شكران، كفران منعم حقيقى نموده، به تكذيب رسول و نبى مبعوث از جانب او و افساد در زمين. وَ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ: و نگاه كنيد به نظر بصر و بصيرت، چگونه شد عاقبت مفسدان. پس اى قوم شعيب، نظر نمائيد كه پيشينيان شما از قوم نوح و هود و صالح و لوط به سبب عصيان و طغيان و كفران، عاقبت به عذاب استيصال معذب شدند و اثرى از آنها باقى نماند، عبرت گيريد و تنبه يابيد از مخالفت. مروى است كه قوم به راهها مىنشستند و به مردم مىگفتند كه:
شعيب كذاب است فريب ندهد شما را.
بعد از آن در معرض الزام به استدلال فرمايد:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 85 تا 86
وَ إِلى مَدْيَنَ أَخاهُمْ شُعَيْباً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ قَدْ جاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَ الْمِيزانَ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْياءَهُمْ وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (85) وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ اذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلاً فَكَثَّرَكُمْ وَ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ (86)
ترجمه
و فرستاديم بسوى مدين برادرشان شعيب را گفت اى قوم من عبادت كنيد خدا را نيست مر شما را خدائى جز او بتحقيق آمد شما را معجزه از پروردگارتان پس تمام كنيد پيمانه و ترازو را و كم مكنيد از مردم چيزهاى ايشانرا و فساد مكنيد در زمين بعد از اصلاحش اين بهتر است از براى شما اگر هستيد گروندگان
و منشينيد بهر راهى كه بيم دهيد و بازداريد از راه خدا كسيرا كه ايمان آورد بآن و بجوئيد آنرا بكجى و ياد كنيد وقتى را كه بوديد اندك پس بسيار كرد شما را و بنگريد چگونه بود انجام كار فساد كنندگان.
تفسير
خداوند فرستاد براى هدايت اهل مدين كه قمى ره فرموده آن نام بلدى است در راه شام شعيب (ع) را كه گفتهاند از اولاد مدين بن ابراهيم خليل (ع) بوده كه آن آبادى و آن قبيله بنام او خوانده شده بود و آنحضرت ملقّب بخطيب الانبياء بوده و بنابر اين وجه اطلاق برادر بر او قوميّت است چنانچه سابقا بيان شد و در اكمال از امام باقر (ع) نقل نموده كه آن بلد بچهل خانوار نميرسيد در هر حال ماموريت او هم دعوت بتوحيد بود و معجزه او فيض ره فرموده كه در قرآن ذكر نشده و در اخبار نيافتم ولى در منهج فرموده كه نقل شده است كه عصاى حضرت موسى با همه آن خصوصيات كه اژدها مىشد و مانند چراغ نور ميداد و مانند درخت هر ميوه كه ميخواست ميداد از حضرت شعيب باو رسيده بود و چون ميخواست از كوه بالا رود كوه براى او فرود مىآمد تا بسهولت صعود نمايد و در مجمع تاريخ اين عصا ذكر شده است و قوم او كم فروش بودند و در كيل كه مراد از آن مكيال
جلد 2 صفحه 450
است و در ترازو خيانت ميكردند و تمام نميدادند و آنحضرت ايشانرا نهى مىفرمود از آن عمل و فساد كه مراد كفر و ظلم و جور است بعد از آنكه انبياء عظام اصلاح نموده بودند زمين را باصلاح اهلش و اقامه شرائع و سنن و تمام شده بود حجّت از حق بر خلق با آنكه خير و صلاح دنيوى و اخروى آنها در اجتناب از اين امور بود اگر ميفهميدند صلاح خودشان را و تصديق مينمودند پيغمبرشان را گويا مىخواهد بفرمايد پس بفهميد و تصديق كنيد و عمل نمائيد تا بخير و اصل شويد از خيانت و كمفروشى كسى ترقى نكرده هر كس بجائى رسيده از درستى و صحّت عمل بوده و نيز نهى فرمود آنها را از آنكه مانند شيطان سر راه مردم ننشينند و آنها را از متابعت آنحضرت نترسانند و از راه هدايت باز ندارند و القاء شبهات بر مردم نكنند تا راه راست را بكجى معرّفى ننموده باشند چون گفته شده است كه آنها اينكارها را ميكردند و در خاتمه يادآورى فرموده از موهبت الهى كه شامل حال آنها شده بود چون گفتهاند مدين جدّ آنها دختر لوط (ع) را بزنيّت اختيار نمود و خداوند بنسل او بركت داد و بزودى زياد شدند و تحذير فرموده است از عاقبت امر كسانيكه با انبياء مخالفت نمودند و فساد كردند در زمين مانند قوم نوح و هود و صالح و لوط و امثال آنها كه بعذابهاى گوناگون مبتلا شدند و قريب العهد بآنها بودند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لا تَقعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ مَن آمَنَ بِهِ وَ تَبغُونَها عِوَجاً وَ اذكُرُوا إِذ كُنتُم قَلِيلاً فَكَثَّرَكُم وَ انظُرُوا كَيفَ كانَ عاقِبَةُ المُفسِدِينَ (86)
و ننشينيد بهر راهي که مواعده كردهايد و جلوگيري ميكنيد از راه الهي كساني را که ايمان بخداوند آوردهاند و طلب ميكنيد راههاي كج را و ياد كنيد نعمتهاي الهي را که بشما عنايت فرمود بسيار كم بوديد خداوند شما را زياد فرمود و نظر كنيد چگونه بوده است عاقبة كساني که افساد ميكردند.
وَ لا تَقعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ تفاسيري از براي اينکه جمله كردهاند لكن آنچه از ظاهر آيه بقرينه جمله بعد استفاده ميشود آنكه اينکه كفار شبها دور هم جمع ميشدند و مواعده و قرار داد ميكردند که هر دسته فردا بروند سر جادهها و طرقي که مؤمنين بحضرت شعيب عبور ميكردند سر راه آنها را گرفته نگذارند خدمت شعيب برسند و القاء شبهات بر آنها كنند که از راه حق برگردند و آنها را براههاي فاسده باطله سوق دهند و از ايمان برگردانند و آنها را همكيش خود كنند و حضرت شعيب آنها را از اينکه عمل نهي فرمود که شما خود ايمان نميآوريد چرا مزاحم ديگران ميشويد و افساد ميكنيد.
وَ تَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ صد راه حق القاء در باطل است بانحاء مختلفه و حيل متشتته و القاء شبهات و تبليغات سوء و بالجمله شيطان صفت که گفت لَآتِيَنَّهُم مِن بَينِ أَيدِيهِم وَ مِن خَلفِهِم وَ عَن أَيمانِهِم وَ عَن شَمائِلِهِم وَ لا تَجِدُ أَكثَرَهُم شاكِرِينَ اعراف آيه 16 مَن آمَنَ بِهِ مخصوصا از روي عداوت با حضرت شعيب ميخواستند اينکه هايي که ايمان آورده بودند برگردانند و از دور شعيب بپاشند و خدمتش نرسند و او را تنها گذارند وَ تَبغُونَها عِوَجاً راه حق را رها كنند و راههاي كج را اتخاذ كنند و ضمير تبغونها
جلد 7 - صفحه 384
اگرچه مرجعش سبيل اللّه است بايد مذكر باشد لكن تأنيث آن بمناسبت تبديل بسبل شيطاني است يعني سبيل اللّه را صدّ كنند و سبل شيطاني و باطله اتخاذ كنند و بعبارت اوضح تبغون سبل المعوّجه.
وَ اذكُرُوا إِذ كُنتُم قَلِيلًا هم از حيث نفرات و هم از حيث تهيدستي و كمي مال و هم از حيث عزت و عنوان فَكَثَّرَكُم بزيادتي نفرات و كثرت مال و زيادتي نعم الهيه که تمام اينها تفضل الهي است و شكر لازم دارد.
وَ انظُرُوا كَيفَ كانَ عاقِبَةُ المُفسِدِينَ قوم نوح و هود و صالح و لوط چنانچه ميفرمايد وَ يا قَومِ لا يَجرِمَنَّكُم شِقاقِي أَن يُصِيبَكُم مِثلُ ما أَصابَ قَومَ نُوحٍ أَو قَومَ هُودٍ أَو قَومَ صالِحٍ وَ ما قَومُ لُوطٍ مِنكُم بِبَعِيدٍ هود آيه 91.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 86)- در این آیه به چهارمین نصیحت شعیب، اشاره شده است، آنجا که میگوید: «شما بر سر راه مردم با ایمان ننشینید و آنها را تهدید نکنید و مانع راه
ج2، ص68
خدا نشوید و با القای شبهات راه مستقیم حق را در نظر آنها کج و معوج نشان ندهید» (وَ لا تَقْعُدُوا بِکُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَها عِوَجاً).
و در پایان آیه پنجمین نصیحت شعیب که یادآوری نعمتهای پروردگار برای تحریک حسّ شکرگزاری آنهاست آمده: «و به خاطر بیاورید هنگامی که افراد کمی بودید سپس خداوند جمعیت شما را زیاد کرد و نیروی انسانی شما را فزونتر ساخت» (وَ اذْکُرُوا إِذْ کُنْتُمْ قَلِیلًا فَکَثَّرَکُمْ).
از جمله فوق استفاده میشود که در اکثر موارد کثرت نفرات، میتواند سر چشمه قدرت و عظمت و پیشرفت جامعه باشد.
«و نیز خوب بنگرید که سر انجام کار مفسدان به کجا منتهی شد» و به دنبال آنها گام برندارید (وَ انْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ).
نکات آیه
۱- گروهى از قوم شعیب به توحید گرویدند و سالکان راه خدا گشتند. (و لا تقعدوا بکل صرط توعدون و تصدون عن سبیل اللّه من ءامن به)
۲- کافران قوم شعیب بر سر هر کوى و برزن مؤمنان به خدا را مورد تهدید قرار مى دادند و آنان را از سلوک راه خدا بازمى داشتند. (و لا تقعدوا بکل صرط توعدون و تصدون عن سبیل اللّه من ءامن به) «ایعاد» مصدر «توعدون» به معناى تهدید کردن و به شکنجه و أمثال آن ترساندن است. «من ءامن» مربوط به فعل «توعدون» و «تصدون» است و به اصطلاح اهل ادب مفعولى است «متنازع فیه». گفتنى است که در برداشت فوق ضمیر در «به» به «اللّه» برگردانده شده است.
۳- شعیب از مردم خویش خواست تا دست از تهدید اهل ایمان بردارند و آنان را از پیمودن راه خدا بازندارند. (و لا تقعدوا بکل صرط توعدون و تصدون عن سبیل اللّه من ءامن به)
۴- کافران قوم شعیب در تلاش مستمر براى بد جلوه دادن راه خدا (و تصدون عن سبیل اللّه من ءامن به و تبغونها عوجاً)
۵- تهدید اهل ایمان و ساختن چهره اى ناپسند از راه خدا، از روشهاى دشمنان دین براى مبارزه با پیامبران و ادیان الهى (و تصدون عن سبیل اللّه من ءامن به و تبغونها عوجاً)
۶- خداوند با عنایت ویژه خویش به مردم مدین، در مدتى کوتاه جمعیت اندکشان را فزونى بخشید و از آنان امتى بزرگ ساخت. (و اذکروا إذ کنتم قلیلا فکثرکم) عطف «کثرکم» به وسیله «فاء» بر جمله قبل مى رساند که زیاد کردن جمعیت مردم مدین در مدتى نسبتاً کوتاه انجام گرفته است و همین معنا بیانگر عنایت ویژه خداوند به آنان است.
۷- شعیب براى گرایش دادن مردم مدین به راه خدا، عنایت خداوند در زیاد کردن جمعیت اندک آنان را یادآور شد. (و اذکروا إذ کنتم قلیلا فکثرکم)
۸- انبوهى جمعیت هر ملت از نعمتهاى الهى بر آنان است. (و اذکروا إذ کنتم قلیلا فکثرکم)
۹- نعمتهاى الهى، شایسته و بایسته به یاد داشتن (و اذکروا إذ کنتم قلیلا فکثرکم)
۱۰- عملکرد عوامل طبیعى به اراده خداوند و در اختیار اوست. (فکثرکم)
۱۱- از یاد بردن نعمتهاى خداوند، زمینه ساز کینه توزى با پیامبران و سالکان راه خداست. (و لاتقعدوا ... و اذکروا إذ کنتم قلیلا فکثرکم)
۱۲- شعیب، مردم خویش را به مطالعه و بررسى فرجام شوم فسادگران تاریخ فراخواند. (و أنظروا کیف کان عقبة المفسدین)
۱۳- شعیب، کافران قوم خویش را به گرفتار آمدن به فرجامى همانند سرنوشت فسادگران پیشین تهدید کرد. (و أنظروا کیف کان عقبة المفسدین)
۱۴- سد کنندگان راه خدا و ترسیم کنندگان چهره اى ناپسند از دین، مردمى فسادگر و در خطر گرفتارى به سرنوشتى شوم هستند. (تصدون عن سبیل اللّه من ءامن به و تبغونها عوجاً ... و أنظروا کیف کان عقبة المفسدین)
۱۵- لزوم بررسى و تحلیل فرجام شوم و عبرت آموز فسادگران تاریخ (و أنظروا کیف کان عقبة المفسدین)
۱۶- ترغیب مردم به عبرت گرفتن از فرجام شوم فسادگران تاریخ، از وظایف مبلغان دین (قال ... و أنظروا کیف کان عقبة المفسدین)
موضوعات مرتبط
- ادیان: مبارزه با ادیان ۵
- افساد: موارد افساد ۱۴
- انبیا: کینه به انبیا ۱۱ ; مبارزه با انبیا ۵
- تاریخ: اهمیت مطالعه تاریخ ۱۲، ۱۵، ۱۶ ; عبرت از تاریخ ۱۲، ۱۳، ۱۵، ۱۶
- تبلیغ: روش تبلیغ ۱۶
- جمعیت: نعمت کثرت جمعیت ۷، ۸
- خدا: آثار فراموشى نعمتهاى خدا ۱۱ ; اختیارات خدا ۱۰ ; اراده خدا ۱۰ ; عطایاى خدا ۶، ۷ ; نعمتهاى خدا ۸
- دین: بدنمایاندن دین ۴، ۵، ۱۴ ; روش مبارزه دشمنان دین ۵
- ذکر: اهمیت ذکر نعمتهاى خدا ۹
- سالکان: کینه با سالکان ۱۱
- سبیلاللّه: ممانعت از سبیلاللّه ۲، ۳، ۴، ۵، ۱۴
- شعیب(ع): تبلیغ شعیب(ع) ۷ ; تهدیدهاى شعیب(ع) ۱۳ ; دعوت شعیب(ع) ۳، ۱۲ ; قصه شعیب(ع) ۳، ۷، ۱۲، ۱۳
- عبرت: تشویق به عبرت ۱۶
- عوامل طبیعى: عمل عوامل طبیعى ۱۰
- قوم شعیب: تاریخ قوم شعیب ۱، ۲، ۴، ۶، ۷، ۱۲
- کینه: زمینه کینه ۱۱
- مؤمنان: تهدید مؤمنان ۵
- مبلغان: مسؤولیت مبلغان ۱۶
- مدین: توطئه کافران مدین ۴ ; تهدید کافران مدین ۱۳ ; تهدید مؤمنان مدین ۲، ۳ ; تهدیدهاى کافران مدین ۲ ; کافران مدین و مؤمنان ۲ ; کثرت جمعیت مدین ۶، ۷ ; مؤمنان مدین ۱ ; موحدان مدین ۱
- مفسدان:۱۴ عبرت از فرجام مفسدان ۱۴ ۱۲، ۱۳، ۱۵، ۱۶ ; فرجام مفسدان ۱۴ ۱۴ در اینکه مخاطب صفاصبرواَّ چه کسانى هستند سه احتمال وجود دارد: خصوص مؤمنان، خصوص کافران، هر دو طایفه. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است. در این صورت متعلق صبر، آزارها و اذیتهاى کافران است. یعنى: فاصبروا على ما یصیبکم من الکفار. (اى
منابع
[[رده:فرجام مفسدان در اینکه مخاطب صفاصبروا چه کسانى هستند سه احتمال وجود دارد: خصوص مؤمنان خصوص کافران هر دو طایفه. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است. در این صورت متعلق صبر آزارها و اذیتهاى کافران است. یعنى: فاصبروا على ما یصیبکم من الکفار. (اى]]