النحل ٩٤: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و نگیرید سوگندهای خود را نیرنگی میان خود تا بلغزد قدمی پس از استواریش و بچشید زشتی را بدانچه بازداشتید از راه خدا و برای شما است عذابی بزرگ | |-|معزی=و نگیرید سوگندهای خود را نیرنگی میان خود تا بلغزد قدمی پس از استواریش و بچشید زشتی را بدانچه بازداشتید از راه خدا و برای شما است عذابی بزرگ | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره النحل | نزول = | {{آيه | سوره = سوره النحل | نزول = [[نازل شده در سال::17|٥ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::94|٩٤]] | قبلی = النحل ٩٣ | بعدی = النحل ٩٥ | کلمه = [[تعداد کلمات::22|٢٢]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«دَخَلاً»: (نگا: نحل / ). «فَتَزِلَّ قَدَمٌ»: پای از جای بلغزد. لغزش پا کنایه است از: دچار آمدن کسی به هلاکت بعد از سلامت، و به محنت بعد از نعمت، و به مصیبت بعد از عافیت. | «دَخَلاً»: (نگا: نحل / ). «فَتَزِلَّ قَدَمٌ»: پای از جای بلغزد. لغزش پا کنایه است از: دچار آمدن کسی به هلاکت بعد از سلامت، و به محنت بعد از نعمت، و به مصیبت بعد از عافیت. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۸
ترجمه
النحل ٩٣ | آیه ٩٤ | النحل ٩٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«دَخَلاً»: (نگا: نحل / ). «فَتَزِلَّ قَدَمٌ»: پای از جای بلغزد. لغزش پا کنایه است از: دچار آمدن کسی به هلاکت بعد از سلامت، و به محنت بعد از نعمت، و به مصیبت بعد از عافیت.
تفسیر
- نحل آيات ۹۰ - ۱۰۵،سوره نحل
- اشاره به احتمام شديد در اسلام به اصلاح وضع جامعه
- اشاره به معنا و اقسام دوگانه عدل (فردى و اجتماعى )
- بيان اينكه امر به عدل در ((ان الله ياءمر بالعدل و الاحسان )) امر به عدالت اجتماعىاست
- امر به احسان نسبت به ديگران در ((ان الله ياءمربالعدل و الاحسان )) و احسان نسبت به خويشاوندان در ((ايتاء ذى القربى ))
- نهى از فحشا و منكر و بغى در واقع امر به حفظ وحدت در مجتمع است
- سبب شناعت شكستن قسم
- تمثيل نقض عهد به پنبه كردن خود رشته
- انسان مسؤ ول است و اضلال خدا ابتدائى نيست و فرع بر ضلالت شخص گمراه است
- نهى مستقل از اينكه هسم وسيله خدعه و دغلكارى قرار داده شود
- مقصود از اينكه فرمود: صابران را پاداش مى دهيم ((با حسن ما كانوا يعملون ))
- ويژگيهاى حيات طيبه اى كه خداوند آن را به نيكوكاران وعده داده است
- وجوهى ديگر كه درباره مراد از حيات طيبه گفته شده است
- مراد از استعاذه به خدا از شيطان ، پناه جستن قبلى است
- استعاذه به خدا توكل به خدا است و ايمان وتوكل دو ملاك صدق عبوديت هستند
- گروهى كه شيطان بر آنان مسلط است
- اشاره به مساءله نسخ و حكمت آن و پاسخ به خرده گيرى مشركين در آيه شريفه : ((و اذابدلنا آيه مكان اية ...))
- اتهام مشركين به پيامبر(ص ) در ارتباط با مسئله نسخ
- توضيحى در مورد اينكه با نزول آيات ناسخ خداوند ايمان مؤ منين را تثبيت مى كند
- شرح و تفصيل جواب خداى سبحان به افتراى مشركين بهرسول خدا(ص ) كه گفتند مردى غير عرب به او مى آموزد
- رواياتى در ذيل آيه : ((ان الله يامر بالعدل و الاحسان ...)) و بيان مراد ازعدل و احسان
- دو روايت در ذيل آيه : ((من عمل صالحا من ذكر و انثى فلنحيينه حيوة طيبة ))
- رواياتى در ذيل آيه : ((يقولون انما يعمله بشر...))
- مؤ من هرگز دروغ نمى گويد
نکات آیه
۱- وسیله قرار دادن سوگند در پیشبرد مقاصد فریبکارانه، حرام است. (و لاتتخذوا أیمنکم دخلاً بینکم)
۲- اهتمام اسلام به پایبند ساختن مردم، نسبت به سوگندها و پیمانهاى خویش (و لاتنقضوا الأیمن بعد توکیدها ... و لاتتخذوا أیمنکم دخلاً بینکم فتزلّ قدم بعد ثبوتها)
۳- وسیله قرار دادن ارزشها در راه دستیابى به اهداف ناشایست، ممنوع است. (و لاتتخذوا أیمنکم دخلاً بینکم) برداشت فوق، با الغاى خصوصیت از «أیمان» و تعمیم آن به همه ارزشها و مقدسات است.
۴- سوء استفاده از سوگند و ارزشهاى دینى، از عوامل سست شدن عقیده و ایمان دیگران است. (و لاتتخذوا أیمنکم دخلاً بینکم فتزلّ قدم بعد ثبوتها) برداشت فوق، بنابراین احتمال است که مراد از «قدم» ایمان و عقیده مردمى باشد که به دین گرایش یافته اند و با دیدن سوء استفاده برخى از دین، قدمهایشان سست گردد و از ایمان روى گردان شوند.
۵- فریب دادن دیگران با سوگند، زمینه بى اعتبار شدن آنها در روابط اجتماعى است. (و لاتتخذوا أیمنکم دخلاً بینکم فتزلّ قدم بعد ثبوتها) برداشت فوق، بنابراین احتمال است که سست شدن قدمها، کنایه از بى اعتبار شدن اصل سوگند در نظر مردم باشد.
۶- حرمت فراهم آوردن زمینه بى اعتقادى مردم نسبت به دین و ارزشهاى دینى (و لاتتخذوا أیمنکم دخلاً بینکم فتزلّ قدم بعد ثبوتها و تذوقوا السوء) برداشت فوق، به خاطر این نکته است که نهى از «حنث قسم» از آن جهت صورت گرفته که سبب سست شدن عقیده دیگران مى شود و در ذیل آیه شریفه، این عمل «صد عن سبیل الله» و داراى «عذاب عظیم» شناخته شده است.
۷- ضرر و زیان نقض سوگند و فریب دادن مردمان، دامنگیر خود نقض کنندگان سوگند و فریب دهندگان خواهد شد. (و لاتتخذوا أیمنکم دخلاً بینکم فتزلّ قدم بعد ثبوتها و تذوقوا السوء) از اینکه خداوند، ضرر و زیان حنث سوگند و فریب را به خود کسانى که سوگند خود نقض مى کنند داده و آنان را مخاطب قرار داده است (و تذوقوا السوء) مطلب فوق استفاده مى شود.
۸- نقض کنندگان سوگند، بازدارندگان مردم از راه خدایند. (و لاتتخذوا أیمنکم دخلاً ...بما صددتّم عن سبیل الله و لکم عذاب عظیم)
۹- سست کردن ایمان مردم با سوء استفاده از مقدسات دین، «صد عن سبیل الله» است. (و لاتتخذوا أیمنکم دخلاً ... و تذوقوا السوء بما صددتّم عن سبیل الله) از اینکه خداوند از حنث سوگند و فریب کارى، به سد راه خدا تعبیر کرد (بما صددتّم عن سبیل الله)، استفاده مى شود که سست کردن ایمان مردم با حنث سوگند و فریب کارى، مصداق بارز سد راه خداست.
۱۰- شکستن سوگند و پیمان، داراى بازتابهاى ناگوار دنیوى و عذاب بزرگ اخروى (و لاتتخذوا أیمنکم دخلاً ... و تذوقوا السوء بما صددتّم عن سبیل الله و لکم عذاب عظیم) برداشت فوق مبتنى بر این احتمال است که «تذوقوا...» اشاره به ناگواریهاى دنیوى و «عذاب عظیم» اشاره به عذاب اخروى باشد.
۱۱- ایجاد مانع بر سر راه خدا (دین الهى)، موجب مشکلات دنیوى و عذاب بزرگ اخروى است. (و تذوقوا السوء بما صددتّم عن سبیل الله و لکم عذاب عظیم) مقصود از «سبیل الله» دین خداست که در آیات بسیارى از قرآن به همین عنوان آمده است.
موضوعات مرتبط
- احکام:۱، ۶
- ارزشها: آثار سوءاستفاده از ارزشها ۴; اهمیت ارزشها ۳; سوءاستفاده از ارزشها ۳
- اسلام: تعالیم اسلام ۲
- ایمان: زمینه سستى در ایمان ۹; عوامل سستى ایمان ۴
- خود: زیان به خود ۷
- دین: آثار ممانعت از دین ۱۱; عذاب اخروى ممانعت از دین ۱۱
- دیندارى: زمینه سازى سستى در دیندارى ۶
- سبیل اللّه: آثار ممانعت از سبیل اللّه ۱۱; عذاب اخروى ممانعت از سبیل اللّه ۱۱; مانعان از سبیل اللّه ۸; ممانعت از سبیل اللّه ۹
- سختى: عوامل سختى ۱۱
- سوگند: آثار حنث سوگند ۱۰; آثار سوءاستفاده از سوگند ۴، ۵; احکام سوگند ۱; اهمیت وفاى به سوگند ۲; زمینه بی اعتبارى سوگند ۵; زیان حنث سوگند ۷; سوءاستفاده از سوگند ۱; سوگند حرام ۱; عذاب اخروى حنث سوگند ۱۰
- سوگندشکنان:۸
- عذاب: مراتب عذاب ۱۰، ۱۱; موجبات عذاب ۱۰، ۱۱
- عقیده: عوامل سستى در عقیده ۴
- عهدشکنى: آثار عهدشکنى ۱۰; عذاب اخروى عهدشکنى ۱۰
- محرمات:۱، ۶
- مقدسات: آثار سوءاستفاده از مقدسات ۹