گمنام

تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۲۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۸۹: خط ۱۸۹:
<span id='link221'><span>
<span id='link221'><span>


==انتخاب هفتاد نفر از بنى اسرائيل و حضور آنان در ميقات ونزول رجفه ، جزئى از داستان ميقات و نزول تورات است . ==
==انتخاب هفتاد نفر از بنى اسرائيل، و حضور آنان در ميقات، و زلزله مهیب==
و اين آيه دلالت دارد بر اينكه خداى سبحان براى بنى اسرائيل ميقاتى معين كرده بود تا براى امر عظيمى در آن ميقات حاضر شوند، و موسى (عليه السلام ) هفتاد نفر از ايشان را براى اينكار انتخاب كرد، و اما اينكه اين امر عظيم چه بوده آيه شريفه از آن ساكت است ، و تنها اين جهت را ذكر كرده كه بعد از حضور در ميقات بخاطر ظلم بزرگى كه مرتكب شده بودند زلزله مهيبى ايشان را هلاك كرد، چون در آيه شريفه دارد كه موسى عرض كرد: (( پروردگارا اگر مى خواستى مرا و اين قوم را قبل از اين هلاك مى كردى آيا ما را بخاطر كار زشتى كه سفهائى از ما مرتكب شده اند هلاك مى فرمايى (( ، از اين جمله به خوبى بر مى آيد كه خداوند ايشان را با رجفه هلاك ساخته .
و اين آيه دلالت دارد بر اين كه خداى سبحان، براى بنى اسرائيل ميقاتى معين كرده بود تا براى امر عظيمى، در آن ميقات حاضر شوند. و موسى «عليه السلام»، هفتاد نفر از ايشان را براى اين كار انتخاب كرد. و اما اين كه اين امر عظيم چه بوده، آيه شريفه از آن ساكت است، و تنها اين جهت را ذكر كرده كه بعد از حضور در ميقات، به خاطر ظلم بزرگى كه مرتكب شده بودند، زلزله مهيبى ايشان را هلاك كرد.  


و همين معنا اين احتمال را تاءييد مى كند كه قصه مذكور در اين آيه همان قصه اى است كه خداوند در آيه شريفه (( و اذ قلتم يا موسى لن نومن لك حتى نرى الله جهره فاخذتكم الصاعقه و انتم تنظرون ثم بعثناكم من بعد موتكم لعلكم تشكرون (( و در آيه شريفه (( يسئلك اهل الكتاب ان تنزل عليهم كتابا من السماء فقد سالوا موسى اكبر من ذلك فقالوا ارنا الله جهره فاخذتهم الصاعقه بظلمهم ثم اتخذوا العجل من بعد ما جاءتهم البينات فعفونا عن ذلك (( به آن اشاره فرموده است .
چون در آيه شريفه دارد كه موسى عرض كرد: «پروردگارا! اگر مى خواستى، مرا و اين قوم را قبل از اين هلاك مى كردى، آيا ما را به خاطر كار زشتى كه سفهایى از ما مرتكب شده اند، هلاك مى فرمايى». از اين جمله به خوبى بر مى آيد كه خداوند، ايشان را با رجفه هلاك ساخته.


وقتى داستان وارده در آيه مورد بحث همان داستان باشد قهرا مقصود از (( رجفه (( كه در آيه مورد بحث است همان رجفه صاعقه اى خواهد بود كه در آن داستان بوده ، نه رجفه در اندام ايشان كه بعضى از مفسرين احتمالش را داده اند، و اين اختلاف در تعبير در آيات راجع به داستان صالح (عليه السلام ) نيز ديده مى شود، يكى مى فرمايد: (( فاخذتهم الرجفه فاصبحوا فى دارهم جاثمين (( و يكى مى فرمايد: (( فاخذتهم صاعقه العذاب الهون (( .
و همين معنا، اين احتمال را تأييد مى كند كه قصه مذكور در اين آيه، همان قصه اى است كه خداوند در آيه شريفه: «و إذ قلتم يا موسى لن نؤمن لك حتى نرى الله جهرة فأخذتكم الصاعقة و أنتم تنظرون ثم بعثناكم من بعد موتكم لعلكم تشكرون»، و در آيه شريفه: «يسئلك أهل الكتاب أن تنزل عليهم كتابا من السماء فقد سألوا موسى أكبر من ذلك فقالوا أرنا الله جهرة فأخذتهم الصاعقة بظلمهم ثم اتخذوا العجل من بعد ما جاءتهم البينات فعفونا عن ذلك»، به آن اشاره فرموده است.
 
وقتى داستان وارده در آيه مورد بحث، همان داستان باشد، قهرا مقصود از «رجفه» كه در آيه مورد بحث است، همان رجفه صاعقه اى خواهد بود كه در آن داستان بوده، نه رجفه در اندام ايشان، كه بعضى از مفسران احتمالش را داده اند. و اين اختلاف در تعبير، در آيات راجع به داستان صالح «عليه السلام» نيز ديده مى شود. يكى مى فرمايد: «فأخذتهم الرجفة فأصبحوا فى دارهم جاثمين». و يكى مى فرمايد: «فأخذتهم صاعقة العذاب الهون».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۵۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۵۱ </center>
و از آيه (( ۱۵۳(( سوره (( نساء(( كه چند سطر قبل نقل شد بر مى آيد كه درخواست رؤ يت مربوط به نزول كتاب بوده ، و گوساله پرستى ايشان بعدا اتفاق افتاده ، و چنين استفاده مى شود كه همراهان موسى به اين منظور در ميقات حاضر شدند كه نزول تورات را ناظر باشند، و مقصودشان از رؤ يت اين بود كه نزول تورات را به چشم خود ببينند، تا كاملا اطمينان پيدا كنند به اينكه تورات كتابى است آسمانى ، و نازل از طرف خداى تعالى شاهد ديگر اين معنا اين است كه از ظاهر آيه بر مى آيد همراهان موسى كه موسى ايشان را از ميان بنى اسرائيل انتخاب كرده بود نسبت به اصل دعوت وى ايمان داشته اند، و غرضشان از اينكه گفتند: (( ما هرگز ايمان نمى آوريم تا خدا را آشكارا ببينيم (( اين بوده كه ايمان خود را از جهت نزول تورات مشروط و متعلق بر مشاهده و رؤ يت كرده باشند.
و از آيه «۱۵۳» سوره «نساء» كه چند سطر قبل نقل شد، بر مى آيد كه درخواست رؤيت، مربوط به نزول كتاب بوده، و گوساله پرستى ايشان بعدا اتفاق افتاده. و چنين استفاده مى شود كه همراهان موسى به اين منظور در ميقات حاضر شدند كه نزول تورات را ناظر باشند، و مقصودشان از رؤيت، اين بود كه نزول تورات را به چشم خود ببينند، تا كاملا اطمينان پيدا كنند به اين كه تورات، كتابى است آسمانى، و نازل از طرف خداى تعالى.  


و همه اين قرائن شاهد بر اين است كه داستان مورد نظر آيه مورد بحث جزئى از داستان ميقات و نزول تورات است ، و از مجموع آيات بر مى آيد كه موسى وقتى خواست به ميقات برود و تورات را بگيرد از ميان بنى اسرائيل اين هفتاد نفر را انتخاب كرده ، و نامبردگان ، به شنيدن صداى خدا و اينكه چگونه با پيغمبر خود سخن مى گويد قناعت نكرده از وى درخواست كردند تا خدا را به ايشان نشان دهد، و بخاطر همين درخواست صاعقه اى بر ايشان نازل شد و همه را هلاك كرد، و خداوند با دعاى موسى دوباره ايشان را زنده نمود، آنگاه خود موسى درخواست رؤ يت نموده و آن وقايع پيش آمد، كه از جمله آنها داستان گوساله پرستى قوم بود در ايام غيبت موسى .
شاهد ديگر اين معنا، اين است كه از ظاهر آيه بر مى آيد همراهان موسى، كه موسى ايشان را از ميان بنى اسرائيل انتخاب كرده بود، نسبت به اصل دعوت وى ايمان داشته اند، و غرض شان از اين كه گفتند: «ما هرگز ايمان نمى آوريم تا خدا را آشكارا ببينيم»، اين بوده كه ايمان خود را از جهت نزول تورات، مشروط و متعلق بر مشاهده و رؤيت كرده باشند.


و اين معنا در اخبار وارده از ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) نيز وارد شده ، و به زودى از نظر خوانندگان خواهد گذشت - ان شاء الله تعالى -.
و همه اين قرائن، شاهد بر اين است كه داستان مورد نظر آيه مورد بحث، جزئى از داستان ميقات و نزول تورات است، و از مجموع آيات بر مى آيد كه موسى وقتى خواست به ميقات برود و تورات را بگيرد، از ميان بنى اسرائيل، اين هفتاد نفر را انتخاب كرده، و نامبردگان، به شنيدن صداى خدا و اين كه چگونه با پيغمبر خود سخن مى گويد، قناعت نكرده، از وى درخواست كردند تا خدا را به ايشان نشان دهد، و به خاطر همين درخواست، صاعقه اى بر ايشان نازل شد و همه را هلاك كرد، و خداوند با دعاى موسى، دوباره ايشان را زنده نمود. آنگاه خود موسى درخواست رؤيت نموده و آن وقايع پيش آمد، كه از جمله آن ها، داستان گوساله پرستى قوم بود در ايام غيبت موسى.


البته همانطورى كه گفتيم اين مطلب از قرائنى كه در سياق آيات هست استفاده مى شود، نه اينكه آيه مورد بحث در مقام بيان آن باشد، ما خود اعتراف داريم كه آيه تنها در مقام بيان ظلم بنى اسرائيل و نزول عذاب بر ايشان و دعاى موسى در حق ايشان است و اما اينكه اين داستان جزئى از داستان ميقات است آيه از آن ساكت است ، ليكن بايد دانست از اين هم كه غير آن داستان است ساكت است .
و اين معنا در اخبار وارده از ائمه اهل بيت «عليهم السلام» نيز وارد شده، و به زودى از نظر خوانندگان خواهد گذشت - إن شاء الله تعالى.
 
البته همان طورى كه گفتيم، اين مطلب از قرائنى كه در سياق آيات هست، استفاده مى شود، نه اين كه آيه مورد بحث در مقام بيان آن باشد. ما خود اعتراف داريم كه آيه، تنها در مقام بيان ظلم بنى اسرائيل و نزول عذاب بر ايشان و دعاى موسى در حق ايشان است و اما اين كه اين داستان جزئى از داستان ميقات است، آيه از آن ساكت است، ليكن بايد دانست از اين هم كه غير آن داستان است، ساكت است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۵۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۵۲ </center>
<span id='link222'><span>
<span id='link222'><span>
==سخن صاحب المنار مبنى بر اينكه داستان هفتاد نفر غير داستان ميقات موسى (ع ) است . ==
==سخن صاحب المنار مبنى بر اينكه داستان هفتاد نفر غير داستان ميقات موسى (ع ) است . ==
صاحب تفسير المنار در ذيل آيه مورد بحث گفته : داستان مذكور در اين آيه غير داستان ميقات موسى است ، و استدلال كرده به اينكه اولا از فصاحت كلام خداى تعالى به دور است كه در وسط نقل داستانى به داستان ديگرى بپردازد، و ثانيا اگر رجفه ، كيفر درخواست رؤ يت بود جا داشت بفرمايد: (( آيا ما را به جرم سخنى كه سفهاى ما گفته اند هلاك مى سازى (( نه اينكه بفرمايد: (( آيا ما را به جرم عملى كه سفهاى ما كرده اند...(( بعلاوه در اين آيه نفرموده كه همراهان موسى چه گفته اند، و معلوم نيست كه در اينجا نيز جمله (( خدا را به ما آشكارا نشان ده (( را گفته باشند، بلكه حق مطلب اين است ، كه در اينجا سه داستان از بنى اسرائيل نقل شده ، يكى داستان درخواست رؤ يت و نزول صاعقه ، ديگر داستان ميقات موسى و صعقه خود او، و سوم داستان ميقات رفتن هفتاد نفر و نزول رجفه كه - ان شاء الله - در مبحث روايتى آينده ايرادش ‍ خواهيم كرد.
صاحب تفسير المنار در ذيل آيه مورد بحث گفته : داستان مذكور در اين آيه غير داستان ميقات موسى است ، و استدلال كرده به اينكه اولا از فصاحت كلام خداى تعالى به دور است كه در وسط نقل داستانى به داستان ديگرى بپردازد، و ثانيا اگر رجفه ، كيفر درخواست رؤ يت بود جا داشت بفرمايد: (( آيا ما را به جرم سخنى كه سفهاى ما گفته اند هلاك مى سازى (( نه اينكه بفرمايد: (( آيا ما را به جرم عملى كه سفهاى ما كرده اند...(( بعلاوه در اين آيه نفرموده كه همراهان موسى چه گفته اند، و معلوم نيست كه در اينجا نيز جمله (( خدا را به ما آشكارا نشان ده (( را گفته باشند، بلكه حق مطلب اين است ، كه در اينجا سه داستان از بنى اسرائيل نقل شده ، يكى داستان درخواست رؤ يت و نزول صاعقه ، ديگر داستان ميقات موسى و صعقه خود او، و سوم داستان ميقات رفتن هفتاد نفر و نزول رجفه كه - ان شاء الله - در مبحث روايتى آينده ايرادش ‍ خواهيم كرد.
۱۴٬۴۴۷

ویرایش