گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۵۳: خط ۵۳:
بنابراين، جملۀ «جَاعِلِ المَلائِكَةِ رُسُلاً»، إشعار، بلكه دلالت دارد بر اين كه تمام ملائكه - چون كلمۀ «ملائكه»، جمع است و در آيه، با الف و لام آمده، افاده عموم مى كند - رسولان و واسطه هايى بين خدا و بين خلق هستند، تا اوامر تكوينى و تشريعى او را انجام دهند. و ديگر وجهى ندارد كه ما كلمۀ «رُسُل» را كه در آيه است، اختصاص دهيم به آن ملائكه اى كه بر انبياء نازل مى شدند. با اين كه قرآن، كلمۀ «رُسُل» را بر ملائكه اى كه واسطه وحى نبودند، نيز اطلاق كرده.  
بنابراين، جملۀ «جَاعِلِ المَلائِكَةِ رُسُلاً»، إشعار، بلكه دلالت دارد بر اين كه تمام ملائكه - چون كلمۀ «ملائكه»، جمع است و در آيه، با الف و لام آمده، افاده عموم مى كند - رسولان و واسطه هايى بين خدا و بين خلق هستند، تا اوامر تكوينى و تشريعى او را انجام دهند. و ديگر وجهى ندارد كه ما كلمۀ «رُسُل» را كه در آيه است، اختصاص دهيم به آن ملائكه اى كه بر انبياء نازل مى شدند. با اين كه قرآن، كلمۀ «رُسُل» را بر ملائكه اى كه واسطه وحى نبودند، نيز اطلاق كرده.  


از آن جمله فرموده: «حَتّى إذَا جَاءَ أحَدَكُمُ المَوتُ تَوَفّتهُ رُسُلُنَا». و نيز فرموده: «إنّ رُسُلُنَا يَكتُبُونَ مَا تَمكُرُونَ». و نيز فرموده: «وَ لَمّا جَاءَت رُسُلُناَ إبرَاهِيمَ بِالبُشرَى قَالُوا إنّا مُهلِكُوا أهلَ هذِهِ القَريَة».
از آن جمله فرموده: «حَتّى إذَا جَاءَ أحَدَكُمُ المَوتُ تَوَفّتهُ رُسُلُنَا». و نيز فرموده: «إنّ رُسُلُنَا يَكتُبُونَ مَا تَمكُرُونَ». و نيز فرموده: «وَ لَمّا جَاءَت رُسُلُناَ إبرَاهِيمَ بِالبُشرَى قَالُوا إنّا مُهلِكُوا أهلِ هذِهِ القَريَة».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۶ </center>
<span id='link5'><span>
<span id='link5'><span>


و كلمۀ «أجنحة»، جمع جناح است، كه در پرندگان به منزله دست انسان است، و پرندگان به وسيلۀ آن پرواز مى كنند، و به فضا مى روند و بر مى گردند، و از جايى به جاى ديگر نقل مكان مى كنند.
و كلمۀ «أجنحة»، جمع جناح است، كه در پرندگان به منزله دست انسان است، و پرندگان به وسيلۀ آن پرواز مى كنند، و به فضا مى روند و بر مى گردند، و از جايى به جاى ديگر، نقل مكان مى كنند.


وجود فرشتگان نيز مجهز به چيزى است كه مى توانند با آن كارى را بكنند كه پرندگان آن كار را با بال خود انجام مى دهند، يعنى ملائكه هم مجهز به چيزى هستند كه با آن از آسمان به زمين و از زمين به آسمان مى روند، و از جايى به جاى ديگر كه ماءمور باشند مى روند، قرآن نام آن چيز را «جناح= بال» گذاشته ، و اين نامگذارى مستلزم آن نيست كه بگوييم ملائكه دو بال نظير بال پرندگان دارند، كه پوشيده از پر است ، چون صرف اطلاق لفظ مستلزم آن جناح ، نيست ، همچنان كه الفاظ ديگرى نظير جناح نيز مستلزم معانى معهود نمى باشد مثلا، وقتى كلمه عرش و كرسى و لوح و قلم و امثال آن را درباره خداى تعالى اطلاق مى كنيم ، نمى گوييم عرش آنها و كرسى و لوح و قلمش نظير كرسى و لوح و قلم ماست ، بله اين مقدار را از لفظ جناح مى فهميم كه : نتيجه اى را كه پرندگان از بالهاى خود مى گيرند، ملائكه هم آن نتيجه را مى گيرند، و اما اينكه چطور آن نتيجه را مى گيرند از لفظ جناح نمى توان به دست آورد.
وجود فرشتگان نيز، مجهز به چيزى است كه مى توانند با آن كارى را بكنند كه پرندگان، آن كار را با بال خود انجام مى دهند. يعنى ملائكه، هم مجهز به چيزى هستند كه با آن از آسمان به زمين و از زمين به آسمان مى روند، و از جايى به جاى ديگر، كه مأمور باشند، مى روند. قرآن، نام آن چيز را «جناح= بال» گذاشته، و اين نامگذارى مستلزم آن نيست كه بگوييم ملائكه، دو بال نظير بال پرندگان دارند، كه پوشيده از پر است. چون صرف اطلاق لفظ مستلزم آن «جناح» نيست، همچنان كه الفاظ ديگرى نظير «جناح» نيز، مستلزم معانى معهود نمى باشد. مثلا، وقتى كلمۀ «عرش» و «كرسى» و «لوح» و «قلم» و امثال آن را درباره خداى تعالى اطلاق مى كنيم، نمى گوييم عرش آن ها و كرسى و لوح و قلمش، نظير كرسى و لوح و قلم ماست.  


جمله «اولى اجنحة مثنى و ثلث و رباع» صفت ملائكه است ، و كلمه «مثنى» و «ثلاث»، و كلمه «رباع» هر سه الفاظى هستند كه بر تكرار عدد دلالت دارند، يعنى كلمه مثنى به معناى دو تا دو تا است ، و كلمه ((ثلاث (( به معناى سه تا سه تا، و كلمه رباع به معناى چهار تا چهار تا است . گويا فرموده خداوند بعضى از فرشتگان را، دو بال داده و بعضى را سه بال ، و بعضى را چهار بال . و جمله ((يزيد فى الخلق ما يشاء((- بر حسب سياق ، خالى از اشاره به اين نكته نيست ، كه بعضى از ملائكه بيش از چهار بال هم دارند.
بله، اين مقدار را از لفظ «جناح» مى فهميم كه: نتيجه اى را كه پرندگان از بال هاى خود مى گيرند، ملائكه هم آن نتيجه را مى گيرند، و اما اين كه چطور آن نتيجه را مى گيرند، از لفظ «جناح» نمى توان به دست آورد.


«'''ان اللّه على كل شى ء قدير'''»- اين جمله تمامى مطالب قبلى را تعليل مى كند، ممكن هم هست تنها تعليل جمله اخير باشد، ولى احتمال اول روشن تر به نظر مى رسد.
جملۀ «اولِى أجنِحَةٍ مَثنَى وَ ثُلاثَ وَ رُبَاعَ»، صفت ملائكه است، و كلمۀ «مثنى» و «ثُلَاث»، و كلمۀ «رُبَاع»، هر سه الفاظى هستند كه بر تكرار عدد دلالت دارند. يعنى كلمۀ «مثنى»، به معناى دو تا دو تا است، و كلمۀ «ثُلَاث»، به معناى سه تا سه تا، و كلمۀ «رُبَاع»، به معناى چهار تا چهار تا است. گويا فرموده: خداوند، بعضى از فرشتگان را، دو بال داده و بعضى را سه بال، و بعضى را چهار بال.
بحث روايتى
 
و جملۀ «يَزِيدُ فِى الخَلقِ مَا يَشَاءُ» - بر حسب سياق، خالى از اشاره به اين نكته نيست، كه بعضى از ملائكه، بيش از چهار بال هم دارند.
 
«'''إنّ اللّهَ عَلَى كُلّ شَئٍ قَدِير'''»- اين جمله، تمامى مطالب قبلى را تعليل مى كند. ممكن هم هست تنها تعليل جملۀ اخير باشد، ولى احتمال اول، روشن تر به نظر مى رسد.
<span id='link6'><span>
<span id='link6'><span>


۱۴٬۴۱۸

ویرایش