گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۶۵: خط ۶۵:
<span id='link85'><span>
<span id='link85'><span>
==هدايت اول متقين از سلامت فطرت و هدايت دوم از ناحيه قرآن و فرع بر هدايت اول است ==
==هدايت اول متقين از سلامت فطرت و هدايت دوم از ناحيه قرآن و فرع بر هدايت اول است ==
و كوتاه سخن آنكه : متقين ميان دو هدايت واقعند، همچنانكه كفار و منافقين ميانه دو ضلالت قرار گرفته اند، و هر سه طبقه از دو خصيصه خود، يكى را يعنى اولى را خودشان داشته اند، و دومى را خداوند بعنوان جزا بر اوليشان اضافه كرده است .
و كوتاه سخن آن كه: متّقين ميان دو هدايت واقع اند، همچنان كه كفّار و منافقين ميان دو ضلالت قرار گرفته اند، و هر سه طبقه از دو خصيصه خود، يكى را يعنى اولى را خودشان داشته اند، و دومى را خداوند به عنوان جزا، بر اوليشان اضافه كرده است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۷۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۷۱ </center>
و چون هدايت دومى متقين بوسيله قرآن صورت مى گيرد، معلوم ميشود هدايت اولى قبل از قرآن بوده ، و علت آن سلامت فطرت بوده است (و اما اينكه چرا بعضى فطرتشان سالم است ، و بعضى نا سالم ، و آيا علت تامه آن وراثت و خوبى و بدى پدر و مادر و شير و امثال آنها است ، و يا علت تامه اش خود انسان است ؟ در پاسخ ميگوئيم هيچيك از اينها علت تامه نيست ، ولى همه آنها بمقدار اقتضاء اثر دارد. مترجم ).
و چون هدايت دومى متّقين به وسيله قرآن صورت مى گيرد، معلوم می شود هدايت اولى قبل از قرآن بوده، و علّت آن سلامت فطرت بوده است.
اين وجدانى همه ما است كه اگر فطرت كسى سالم باشد، ممكن نيست كه باين حقيقت اعتراف نكند، كه من موجود محتاجم ، و احتياجم بچيزى است كه خارج از ذات خودم است ، و همچنين غير من تمامى موجودات ، و آنچه كه بتصور و وهم يا عقل درآيد، محتاج بامرى هستند خارج از ذاتشان ، و آن امر و آن چيز، امرى است كه سلسله همه حوائج بدو منتهى ميشود.
 
(و اما اين كه چرا بعضى فطرتشان سالم است، و بعضى ناسالم، و آيا علّت تامّۀ آن وراثت و خوبى و بدى پدر و مادر و شير و امثال آنها است، و يا علّت تامّه اش خود انسان است؟ در پاسخ می گویيم: هيچ يك از اين ها علّت تامّه نيست، ولى همه آن ها به مقدار اقتضاء اثر دارد. مترجم).
 
اين وجدانى همۀ ما است كه اگر فطرت كسى سالم باشد، ممكن نيست كه به اين حقيقت اعتراف نكند، كه من موجود محتاجم، و احتياجم به چيزى است كه خارج از ذات خودم است، و همچنين غير من تمامى موجودات، و آنچه كه به تصوّر و وهم يا عقل درآيد، محتاج به امرى هستند خارج از ذاتشان، و آن امر و آن چيز، امرى است كه سلسله همه حوائج بدو منتهى می شود.
<span id='link86'><span>
<span id='link86'><span>
==حقايقى كه شخص سليم الفطره به آن ها ايمان مى آورد ==
==حقايقى كه شخص سليم الفطره به آن ها ايمان مى آورد ==
پس شخصی كه سلامت فطرت داشته باشد، خواه ناخواه، به موجودى غايب از حس خودش ایمان دارد. موجودی كه هستى خودش و هستى همۀ عالم، مستند به آن موجود است.
پس شخصی كه سلامت فطرت داشته باشد، خواه ناخواه، به موجودى غايب از حس خودش ایمان دارد. موجودی كه هستى خودش و هستى همۀ عالم، مستند به آن موجود است.
۱۴٬۴۴۷

ویرایش