گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۵ بهمن ۱۴۰۰
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۷۱: خط ۷۱:
<span id='link86'><span>
<span id='link86'><span>
==حقايقى كه شخص سليم الفطره به آن ها ايمان مى آورد ==
==حقايقى كه شخص سليم الفطره به آن ها ايمان مى آورد ==
پس شخصي كه سلامت فطرت داشته باشد، خواه ناخواه، به موجودى غايب از حس خودش ایمان دارد. موجودی كه هستى خودش و هستى همۀ عالم، مستند به آن موجود است.
پس شخصی كه سلامت فطرت داشته باشد، خواه ناخواه، به موجودى غايب از حس خودش ایمان دارد. موجودی كه هستى خودش و هستى همۀ عالم، مستند به آن موجود است.
شخص سليم الفطره بعد از آن كه به چنين موجودى غيبى ايمان آورد و اعتراف كرد، فكر مى كند كه اين مبدأ كه حتى دقيقه اى از دقایق از حوائج موجودات غافل نمی ماند، و براى هر موجودى آن چنان سرپرستى دارد كه گویى غير از آن ديگر مخلوقى ندارد، چگونه ممكن است از هدايت بندگانش غافل بماند، و راه نجات از اعمال مهلك و اخلاق مهلك را به آنان ننمايد؟ همين سؤالى كه از خود مى كند و سؤالات ديگرى كه از آن زایيده می شود، سر از مسئله توحيد و نبوّت و معاد در مى آورد و در نتيجه، خود را ملزم می داند كه در برابر آن مبدء يكتا خضوع كند. چون خالق و ربّ او و ربّ همه عالم است. و نيز، خود را ملزم می داند كه در جستجوى هدايت او برآيد و وقتى به هدايت او رسيد، آنچه در وُسع او هست - از مال و جاه و علم و فضيلت - همه را در راه احيا آن هدايت و نشر آن دين به كار بندد، و اين همان نماز و انفاق است. امّا نه نماز و زكات قرآن، چون گفتار ما درباره شخص سليم الفطره اى است كه اين ها را در فطرت خود مى يابد، بلكه نماز و زكاتی كه فطرتش به گردنش مى اندازد، و او هم از فطرتش مى پذيرد.
شخص سليم الفطره بعد از آن كه به چنين موجودى غيبى ايمان آورد و اعتراف كرد، فكر مى كند كه اين مبدأ كه حتى دقيقه اى از دقایق از حوائج موجودات غافل نمی ماند، و براى هر موجودى آن چنان سرپرستى دارد كه گویى غير از آن ديگر مخلوقى ندارد، چگونه ممكن است از هدايت بندگانش غافل بماند، و راه نجات از اعمال مهلك و اخلاق مهلك را به آنان ننمايد؟ همين سؤالى كه از خود مى كند و سؤالات ديگرى كه از آن زایيده می شود، سر از مسئله توحيد و نبوّت و معاد در مى آورد و در نتيجه، خود را ملزم می داند كه در برابر آن مبدء يكتا خضوع كند. چون خالق و ربّ او و ربّ همه عالم است. و نيز، خود را ملزم می داند كه در جستجوى هدايت او برآيد و وقتى به هدايت او رسيد، آنچه در وُسع او هست - از مال و جاه و علم و فضيلت - همه را در راه احيا آن هدايت و نشر آن دين به كار بندد، و اين همان نماز و انفاق است. امّا نه نماز و زكات قرآن، چون گفتار ما درباره شخص سليم الفطره اى است كه اين ها را در فطرت خود مى يابد، بلكه نماز و زكاتی كه فطرتش به گردنش مى اندازد، و او هم از فطرتش مى پذيرد.


۱۶٬۹۹۹

ویرایش