تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۳۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:


==گروهى كه شيطان بر آنان مسلط است ==
==گروهى كه شيطان بر آنان مسلط است ==
«'''إِنَّمَا سلْطنُهُ عَلى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُم بِهِ مُشرِكُونَ'''»:
«'''إِنَّمَا سُلْطانُهُ عَلى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُم بِهِ مُشرِكُونَ'''»:


ضميرهاى مفرد سه گانه به كلمه شيطان بر مى گردد، و معناى آيه اين است كه سلطنت و برش شيطان منحصر در كسانى است كه او را ولى خودگيرند تا او به دلخواه خود امور ايشان را تدبير كند،
ضميرهاى مفرد سه گانه به كلمه «شيطان» بر مى گردد، و معناى آيه، اين است كه: سلطنت و برش شيطان، منحصر در كسانى است كه او را «ولىّ» خود گيرند تا او به دلخواه خود، امور ايشان را تدبير كند، و او هرچه كرد، اينان اطاعتش كنند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۹۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۹۶ </center>
و او هر چه كرد اينان اطاعتش كنند، و نيز در كسانى است كه به خدا شرك مى ورزند و بجاى خدا شيطان را ولى خود مى گيرند و او را رب و مطاع خود مى پندارند، زيرا اطاعت ، خود عبادت است ، همچنانكه فرمود: «'''الم اعهد اليكم يا بنى آدم ان لا تعبدوا الشيطان انه لكم عدو مبين و ان اعبدونى '''».


از اين بيان دو حقيقت روشن مى گردد: اول اينكه : ذيل آيه ، مفسر صدر آن است ، و «'''تولى '''» يعنى ولى گرفتن كسى كه خدا وليش ندانسته شرك به خدا و يا به عبارت ديگر غير خدا پرستيدن است .
و نيز، در كسانى است كه به خدا شرك مى ورزند و به جاى خدا، شيطان را «ولىّ» خود مى گيرند و او را، ربّ و مطاع خود مى پندارند، زيرا اطاعت، خود عبادت است، همچنان كه فرمود: «ألَم أعهَد إلَيكُم يَا بَنِى آدَمَ أن لَا تَعبُدُوا الشَّيطَانَ إنَّهُ لَكُم عَدُوٌ مُبِينٌ وَ أنِ اعبُدُونِى».


دوم اينكه : ميان توكل نكردن بر خدا و تولاى شيطان و عبادت او هيچ واسطه اى نيست ، كسى كه بر خدا توكل نكند او از اولياى شيطان خواهد بود.
از اين بيان، دو حقيقت روشن مى گردد:  


و چه بسا بعضى از مفسرين گفته اند: ضمير مفرد در جمله «'''و الذين هم به مشركون '''» به خداى تعالى برمى گردد، و معناى آيه را چنين مى كند كه : سلطنت شيطان تنها بر دو طايفه است ، يكى مشركين و يكى موحدينى كه شيطان را ولى خود مى گيرند. و ليكن چون اين تفسير باعث مى شود ضميرهاى يك سياق ، در مرجع ، مختلف شود، يعنى ضمير در «'''سلطانه '''» و «'''يتولونه '''» به شيطان ، و ضمير «'''به '''» به خدا برگردد لذا مردود است .
اول اين كه: ذيل آيه، مفسّر صدر آن است، و «تَوَلّى»، يعنى ولى گرفتن كسى كه خدا وليّش ندانسته، شرك به خدا، و يا به عبارت ديگر، غير خدا پرستيدن است.


اشاره به مساءله نسخ و حكمت آن و پاسخ به خرده گيرى مشركين در آيه شريفه : «'''و اذابدلنا آيه مكان اية ...'''»
دوم اين كه: ميان توكل نكردن بر خدا و تولاى شيطان و عبادت او، هيچ واسطه اى نيست. كسى كه بر خدا توكل نكند، او از اولياى شيطان خواهد بود.
 
و چه بسا بعضى از مفسران گفته اند: ضمير مفرد در جملۀ «وَ الَّذِينَ هُم بِهِ مُشرِكُونَ»، به خداى تعالى بر مى گردد، و معناى آيه را چنين مى كند كه: سلطنت شيطان، تنها بر دو طايفه است: يكى مشركان و يكى موحدينى كه شيطان را ولىّ خود مى گيرند.
 
وليكن چون اين تفسير باعث مى شود ضميرهاى يك سياق، در مرجع، مختلف شود. يعنى ضمير در «سُلطَانُهُ» و «يَتَوَلَّونَهُ»، به شيطان، و ضمير «بِهِ»، به خدا برگردد، لذا مردود است.
 
==اشاره به مسأله نسخ و حكمت آن و پاسخ به خرده گيرى مشركان، در آيه شريفه==


«'''وَ إِذَا بَدَّلْنَا ءَايَةً مَّكانَ ءَايَةٍ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنت مُفْترِ بَلْ أَكْثرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ'''»:
«'''وَ إِذَا بَدَّلْنَا ءَايَةً مَّكانَ ءَايَةٍ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنت مُفْترِ بَلْ أَكْثرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ'''»:
خط ۱۳۸: خط ۱۴۳:
و جمله «'''و الله اعلم بما ينزل '''» كنايه از اين است كه حق هيچوقت از مورد خود تجاوز نمى كند، و آن آيه اى كه خدا نازل مى كند سزاوار و شايسته به نازل شدن است ، و خدا از اينان كه اعتراض مى كنند داناتر است به آنچه كه نازل مى كند ، بنابر اين ، جمله مورد بحث جمله حاليه است .
و جمله «'''و الله اعلم بما ينزل '''» كنايه از اين است كه حق هيچوقت از مورد خود تجاوز نمى كند، و آن آيه اى كه خدا نازل مى كند سزاوار و شايسته به نازل شدن است ، و خدا از اينان كه اعتراض مى كنند داناتر است به آنچه كه نازل مى كند ، بنابر اين ، جمله مورد بحث جمله حاليه است .
<span id='link344'><span>
<span id='link344'><span>
==اتهام مشركين به پيامبر(ص ) در ارتباط با مسئله نسخ ==
==اتهام مشركين به پيامبر(ص ) در ارتباط با مسئله نسخ ==
و اينكه فرمود: «'''قالوا انما انت مفتر'''» نقل كلامى است كه مشركين به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) گفته و او را متهم كرده بودند به اينكه تو از دروغ به خدا افتراء بسته اى ، چون عوض كردن حرف و تبديل كردن يك آيه بعد از آنكه آمده است از ساحت پروردگار بدور است . مشركين در اين سخن خود تاكيد هم داشته اند، زيرا با اينكه مى توانستند بگويند تو در اين تبديل آيه افتراء بستهاى چنين نگفتند، بلكه بصورت اسم فاعل كه دلالت بر دوام و استمرار دارد اداء كرده گفتند: «'''تو افتراء زنى '''»، تازه همين مطلب را باز طور ديگرى گفتند، يعنى با آوردن كلمه «'''انما'''» فهماندند كه جز افتراء زدن كار ديگرى ندارى ، و باز براى بيشتر تاكيد كردن مطلب ، گفتار خود را بصورت جمله اسميه آورده و او را مفترى خواندند، و منظورشان اين بود كه او را در خصوص ‍ مساله تبديل آيه ، مفترى جلوه دهند، آن وقت از آنجائى كه خود آن جناب هميشه گوشزد كرده بود كه تمامى آيات قرآنش از ناحيه خدا است ،
و اينكه فرمود: «'''قالوا انما انت مفتر'''» نقل كلامى است كه مشركين به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) گفته و او را متهم كرده بودند به اينكه تو از دروغ به خدا افتراء بسته اى ، چون عوض كردن حرف و تبديل كردن يك آيه بعد از آنكه آمده است از ساحت پروردگار بدور است . مشركين در اين سخن خود تاكيد هم داشته اند، زيرا با اينكه مى توانستند بگويند تو در اين تبديل آيه افتراء بستهاى چنين نگفتند، بلكه بصورت اسم فاعل كه دلالت بر دوام و استمرار دارد اداء كرده گفتند: «'''تو افتراء زنى '''»، تازه همين مطلب را باز طور ديگرى گفتند، يعنى با آوردن كلمه «'''انما'''» فهماندند كه جز افتراء زدن كار ديگرى ندارى ، و باز براى بيشتر تاكيد كردن مطلب ، گفتار خود را بصورت جمله اسميه آورده و او را مفترى خواندند، و منظورشان اين بود كه او را در خصوص ‍ مساله تبديل آيه ، مفترى جلوه دهند، آن وقت از آنجائى كه خود آن جناب هميشه گوشزد كرده بود كه تمامى آيات قرآنش از ناحيه خدا است ،