تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۳۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۵۴: خط ۵۴:
مانند آيه: «أُولَئِكَ كَتَبَ فِى قُلُوبِهِمُ الإيمَانَ وَ أيَّدَهُم بِرُوحٍ مِنهُ»، و آيه سوره «انعام» - كه در چند سطر قبل ذكرش كرديم - همۀ اين ها، آثارى واقعى و حقيقى براى اين حيات سراغ مى دهند. مثلا نورى كه در آيه «انعام» است، قطعا نور علمى است كه آدمى به وسيله آن، به سوى حق راه مى يابد، و به اعتقاد حق و عمل صالح نائل مى شود.
مانند آيه: «أُولَئِكَ كَتَبَ فِى قُلُوبِهِمُ الإيمَانَ وَ أيَّدَهُم بِرُوحٍ مِنهُ»، و آيه سوره «انعام» - كه در چند سطر قبل ذكرش كرديم - همۀ اين ها، آثارى واقعى و حقيقى براى اين حيات سراغ مى دهند. مثلا نورى كه در آيه «انعام» است، قطعا نور علمى است كه آدمى به وسيله آن، به سوى حق راه مى يابد، و به اعتقاد حق و عمل صالح نائل مى شود.


و همان طور كه او علم و ادراكى دارد كه ديگران ندارند، همچنين از موهبت قدرت بر احياى حق و ابطال باطل سهمى دارد كه ديگران ندارند.  
و همان طور كه او علم و ادراكى دارد كه ديگران ندارند، همچنين از موهبت قدرت بر احياى حق و ابطال باطل سهمى دارد كه ديگران ندارند. چنانچه خداى تعالى، در باره آنان فرموده: «وَ كَانَ حَقّاً عَلَينَا نَصرُ المُؤمِنِين».  


چنانچه خداى تعالى، در باره آنان فرموده: «وَ كَانَ حَقّاً عَلَينَا نَصرُ المُؤمِنِين». و نيز فرموده: «مَن آمَنَ بِاللهِ وَ اليَومِ الآخِر وَ عَمِلَ صَالِحاً فَلَا خَوفٌ عَلَيهِم وَ لَا هُم يَحزَنُونَ». و اين علم و اين قدرت جديد و تازه، مؤمن، را آماده می سازند تا اشياء را بر آنچه كه هستند، ببينند، و اشياء را به دو قسم تقسيم مى كنند: يكى حق و باقى، و ديگرى باطل و فانى.  
و نيز فرموده: «مَن آمَنَ بِاللهِ وَ اليَومِ الآخِر وَ عَمِلَ صَالِحاً فَلَا خَوفٌ عَلَيهِم وَ لَا هُم يَحزَنُونَ». و اين علم و اين قدرت جديد و تازه، مؤمن، را آماده می سازند تا اشياء را بر آنچه كه هستند، ببينند، و اشياء را به دو قسم تقسيم مى كنند: يكى حق و باقى، و ديگرى باطل و فانى.  


وقتى مؤمن، اين دو را از هم متمايز ديد، از صميم قلبش از باطل فانى كه همان زندگى مادى دنيا و نقش و نگارهاى فريبنده و فتّانه اش مى باشد، اعراض نموده، به عزت خدا اعتزاز مى جويد. و وقتى عزتش از خدا شد، ديگر شيطان با وسوسه هايش، و نفس اماره با هوا و هوس هايش، و دنيا با فريبندگى هايش، نمى توانند او را ذليل و خوار كنند. زيرا با چشم بصيرتى كه يافته است، بطلان متاع دنيا و فناى نعمت هاى آن را مى بيند.
وقتى مؤمن، اين دو را از هم متمايز ديد، از صميم قلبش از باطل فانى كه همان زندگى مادى دنيا و نقش و نگارهاى فريبنده و فتّانه اش مى باشد، اعراض نموده، به عزت خدا اعتزاز مى جويد. و وقتى عزتش از خدا شد، ديگر شيطان با وسوسه هايش، و نفس اماره با هوا و هوس هايش، و دنيا با فريبندگى هايش، نمى توانند او را ذليل و خوار كنند. زيرا با چشم بصيرتى كه يافته است، بطلان متاع دنيا و فناى نعمت هاى آن را مى بيند.