تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۳۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
<span id='link283'><span>
<span id='link283'><span>


==مفاد آيه «ان فى ذلك لاية لقوم يسمعون»==
==مفاد آيه: «إنَّ فِى ذَلِكَ لَآيَةً لِقَومٍ يَسمَعُون»==
و اين كه فرمود: «ان فى ذلك لاية لقوم يسمعون»، مراد از شنيدن پذيرفتن سخنانى است كه بايد پذيرفت ، زيرا عاقل كه طالب حق است وقتى چيزى مى شنود كه احتمال حقانيتش را مى دهد گوش فرا داده كاملا فرا مى گيرد و حفظ مى كند، همچنان كه در قرآن كريم فرمود: «الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه اولئك الذين هديهم الله و اولئك هم اولوا الالباب».
و اين كه فرمود: «إنَّ فِى ذَلِكَ لَآيَةً لِقَومٍ يَسمَعُونَ»، مراد از شنيدن، پذيرفتن سخنانى است كه بايد پذيرفت. زيرا عاقل كه طالب حق است، وقتى چيزى مى شنود كه احتمال حقانيتش را مى دهد، گوش فرا داده، كاملا فرا مى گيرد و حفظ مى كند. همچنان كه در قرآن كريم فرمود: «الَّذِينَ يَستَمِعُونَ القَولَ فَيَتَّبِعُونَ أحسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَيهُمُ اللهُ وَ أُولَئِكَ هُم أُولُوا الألبَاب».


پس وقتى براى كسى كه قريحه قبول كردن حق را دارد داستان فرستادن باران و زنده كردن زمين بعد از مردنش نقل شود همين داستان براى او آيت و دليلى است بر مساله بعث روز قيامت ، و مى فهمد كسى كه بدين وسيله ، زمين مرده را زنده كرد مى تواند مردگان را هم زنده كند.
پس وقتى براى كسى كه قريحه قبول كردن حق را دارد، داستان فرستادن باران و زنده كردن زمين بعد از مُردنش نقل شود، همين داستان براى او، آيت و دليلى است بر مسأله بعث روز قيامت، و مى فهمد كسى كه بدين وسيله، زمين مُرده را زنده كرد، مى تواند مُردگان را هم زنده كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۱۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۱۸ </center>
«'''وَ إِنَّ لَكمْ فى الاَنْعَامِ لَعِبرَةً...'''»:
«'''وَ إِنَّ لَكُمْ فى الاَنْعَامِ لَعِبرَةً...'''»:


كلمه «فرث» به معناى كثافاتى است كه در روده ها مى افتد و در روده بزرگ جمع مى شود، ولى وقتى به خارج آمد آن را سرگين گويند، كلمه «سائغ» اسم فاعل از «سوغ» است، گفته مى شود: «ساغ الطعام و الشراب: غذا و شراب روان شد»، و اين را وقتى گويند كه شراب (مايعات) آشاميدنى گوارا باشد، و به آسانى در گلو رود.
كلمه «فرث»، به معناى كثافاتى است كه در روده ها مى افتد و در روده بزرگ جمع مى شود، ولى وقتى به خارج آمد، آن را سرگين گويند. كلمۀ «سائغ»، اسم فاعل از «سَوغ» است. گفته مى شود: «سَاغَ الطَّعَامُ وَ الشَّرَابُ: غذا و شراب روان شد»، و اين را وقتى گويند كه شراب (مايعات) آشاميدنى گوارا باشد، و به آسانى در گلو رود.


«'''و ان لكم فى الانعام لعبرة '''» - يعنى براى شما در شتر و گاو و گوسفند امرى است كه اگر عبرتگير و پندپذير باشيد همان امر براى عبرت و موعظه شما بس است ، آنگاه آن امر را بيان نموده مى فرمايد: «نسقيكم مما فى بطونه...» از آنچه در درون بدنهايشان هست شما را سيراب مى كنيم، در اينجا ضمير راجع به انعام را مفرد آورد، و اين از باب كثير را واحد فرض كردن است.
«'''وَ إنَّ لَكُم فِى الأنعَامِ لَعِبرَةً '''» - يعنى: براى شما در شتر و گاو و گوسفند، امرى است كه اگر عبرتگير و پندپذير باشيد، همان امر براى عبرت و موعظه شما بس است. آنگاه آن امر را بيان نموده، مى فرمايد: «نُسقِيكُم مِمَّا فِى بُطُونِه...»: از آنچه در درون بدن هايشان هست، شما را سيراب مى كنيم. در اين جا، ضمير راجع به «أنعام» را مفرد آورد، و اين از باب «كثير» را، «واحد» فرض كردن است.
<span id='link284'><span>
<span id='link284'><span>
==معناى اين كه فرمود: شير خالص را از ميان فضولات شكم و خون به شما نوشانيديم ==
==معناى اين كه فرمود: شير خالص را از ميان فضولات شكم و خون به شما نوشانيديم ==
«'''من بين فرث و دم '''» - شير حيوانات شيرده كه جايش اواخر شكم ، ميان دو پاست، و خون كه مجرايش شرايين و رگها است كه به تمامى آن دو احاطه دارد، و اگر شير را عبارت دانسته از چيزى كه ميان كثافات و خون بدن قرار دارد، از اين باب بوده كه اين هر سه در داخل بدن و در مجاورت هم قرار دارند، اين غذاى پاك و لذيذ را از ميان آن دو بيرون كشيده ، همچنانكه گفته مى شود: «من از ميان قوم ، زيد را اختيار كردم، و از ميان آنها بيرونش كشيدم»، كه البته وقتى گفته مى شود كه زيد و قوم در يكجا جمع شده باشند، هر چند زيد در حاشيه جمعيت نشسته باشد، نه در وسطشان، چون مراد اين است كه من او را از ميان آن همه جمعيت با اينكه غير شما نيز بود تميز دادم و جدا كردم.
«'''من بين فرث و دم '''» - شير حيوانات شيرده كه جايش اواخر شكم ، ميان دو پاست، و خون كه مجرايش شرايين و رگها است كه به تمامى آن دو احاطه دارد، و اگر شير را عبارت دانسته از چيزى كه ميان كثافات و خون بدن قرار دارد، از اين باب بوده كه اين هر سه در داخل بدن و در مجاورت هم قرار دارند، اين غذاى پاك و لذيذ را از ميان آن دو بيرون كشيده ، همچنانكه گفته مى شود: «من از ميان قوم ، زيد را اختيار كردم، و از ميان آنها بيرونش كشيدم»، كه البته وقتى گفته مى شود كه زيد و قوم در يكجا جمع شده باشند، هر چند زيد در حاشيه جمعيت نشسته باشد، نه در وسطشان، چون مراد اين است كه من او را از ميان آن همه جمعيت با اينكه غير شما نيز بود تميز دادم و جدا كردم.