تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۴۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۱: خط ۳۱:


مؤيّد آن، روايتى است كه مرحوم طبرسى، آن را در احتجاج، از حسن بن على «عليهماالسلام» نقل كرده كه آن جناب، در حديثى كه روى سخنش ‍ در آن با عمرو بن العاص است، فرموده: و تو در بسترى مشترك متولد شدى. (يعنى مادرت هم با عاص بن وائل همبستر مى شده و هم با ديگران)، و وقتى متولد شدى، عده اى از رجال قريش، بر سرِ تو نزاع كردند. ابو سفيان بن حرب گفت: اين پسر از نطفۀ من است. وليد بن مغيره گفت: از من است. عثمان بن حارث و نضر بن حارث بن كلده، و عاص بن وائل، هر يك ادّعا كردند كه: از من است، تا آن كه از ميان همۀ آنان، لئيم تر و بى حَسَب و نَسَب تر و خبيث تر و ستمكارتر و زناكارترشان: «عاص بن وائل»، زورش بر سايرين چربيد و تو را به خود ملحق ساخت.
مؤيّد آن، روايتى است كه مرحوم طبرسى، آن را در احتجاج، از حسن بن على «عليهماالسلام» نقل كرده كه آن جناب، در حديثى كه روى سخنش ‍ در آن با عمرو بن العاص است، فرموده: و تو در بسترى مشترك متولد شدى. (يعنى مادرت هم با عاص بن وائل همبستر مى شده و هم با ديگران)، و وقتى متولد شدى، عده اى از رجال قريش، بر سرِ تو نزاع كردند. ابو سفيان بن حرب گفت: اين پسر از نطفۀ من است. وليد بن مغيره گفت: از من است. عثمان بن حارث و نضر بن حارث بن كلده، و عاص بن وائل، هر يك ادّعا كردند كه: از من است، تا آن كه از ميان همۀ آنان، لئيم تر و بى حَسَب و نَسَب تر و خبيث تر و ستمكارتر و زناكارترشان: «عاص بن وائل»، زورش بر سايرين چربيد و تو را به خود ملحق ساخت.
و نيز، اين تو بودى كه براى بر شمردن افتخاراتت، به خطبه ايستادى و گفتى: اين منم
و نيز، اين تو بودى كه براى بر شمردن افتخاراتت، به خطبه ايستادى و گفتى:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۴۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۴۳ </center>
كه محمّد را زخم زبان مى زنم، و عاص بن وائل گفت: محمّد، مردى ابتر است. يعنى اولاد ذكورى ندارد. اگر از دنيا برود، نامش از صفحۀ روزگار محو مى شود و خداى تعالى، در پاسخش فرمود: «'''إنّ شانئك هو الأبتر'''» - تا آخر حديث.
این منم كه محمّد را زخم زبان مى زنم، و عاص بن وائل گفت: محمّد، مردى ابتر است. يعنى اولاد ذكورى ندارد. اگر از دنيا برود، نامش از صفحۀ روزگار محو مى شود و خداى تعالى، در پاسخش فرمود: «'''إنّ شانئك هو الأبتر'''» - تا آخر حديث.


و در تفسير قمى، در ذيل آيه: «'''إنّا أعطيناك الكوثر'''» آمده كه: كوثر نهرى است در بهشت، كه خدا آن را به محمّد «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» داده، تا عوض از پسرش ابراهيم باشد.
و در تفسير قمى، در ذيل آيه: «'''إنّا أعطيناك الكوثر'''» آمده كه: كوثر نهرى است در بهشت، كه خدا آن را به محمّد «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» داده، تا عوض از پسرش ابراهيم باشد.