۱۴٬۵۰۸
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۷: | ||
<span id='link455'><span> | <span id='link455'><span> | ||
== | ==مناسبت امر به حمد و استغفار پروردگار، بعد از ديدن نصر الهى == | ||
فَسبِّحْ بحَمْدِ رَبِّك وَ استَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوَّابَا | * فَسبِّحْ بحَمْدِ رَبِّك وَ استَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوَّابَا: | ||
از | |||
از آن جايى كه اين نصرت و فتح، اذلال خداى تعالى نسبت به شرك، و اعزاز توحيد است، و به عبارتى ديگر، اين نصرت و فتح، ابطال باطل و احقاق حق بود؛ مناسب بود كه از جهت اوّل، سخن از تسبيح و تنزيه خداى تعالى برود، و از جهت دوّم - كه نعمت بزرگى است - سخن از حمد و ثناى او برود. و به همين جهت، به آن جناب دستور داد تا خدا را با «حمد» تسبيح گويد. | |||
«''' | |||
البتّه در اين ميان، وجه ديگرى براى توجيه و مناسبت اين دستور هست، و آن اين است كه: حقّ خداى عزّوجلّ - كه ربّ عالَم است - بر بنده اش اين است كه: او را با صفات كمالش ذكر كند و همواره به ياد نقص و حاجت خود بيفتد. و چون فتح مكّه باعث شد رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» از گرفتاری هايى كه در از بين بردن باطل و قطع ريشه فساد داشت، فراغتى حاصل كند، دستورش داد كه از اين به بعد كه فراغتت بيشتر است، به ياد جلال خدا - كه تسبيح او است - و جمالش - كه حمد اوست - و نقص و حاجت خودش - كه استغفار است - بپردازد. | |||
و معناى «استغفار» در مثل رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» كه آمرزيده هست، درخواست ادامه مغفرت است. چون احتياج به مغفرت از نظر بقا، عينا مثل احتياج به حدوث مغفرت است. (دقّت فرماييد). و اين استغفار از ناحيه آن جناب، تكميل شكرگزارى است. و ما در آخر جلد ششم اين كتاب، گفتارى در معناى «آمرزش گناه» گذرانديم. | |||
* «'''إنّه كَانَ توابّاً'''»: | |||
اين جمله، دستور به استغفار را تعليل مى كند و در عين حال، تشويق و تأكيد هم هست. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۵۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۵۳ </center> | ||
بحث روائى | بحث روائى | ||
<span id='link456'><span> | <span id='link456'><span> | ||
==چند روايت مربوط به نزول سوره نصر == | ==چند روايت مربوط به نزول سوره نصر == | ||
در مجمع البيان از مقاتل روايت كرده كه گفت : وقتى اين سوره نازل شد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) آن را بر اصحابش قرائت كرد، اصحاب همه خوشحال گشته به يكديگر مژده مى دادند، ولى وقتى عباس آن را شنيد گريه كرد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) پرسيد: چرا مى گريى عمو؟ عرضه داشت : من خيال مى كنم اين سوره خبر مرگ تو را به تو مى دهد، يا رسول الله . حضرت فرمود: بله اين سوره همان را مى گويد كه تو فهميدى ، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله وسلم ) بعد از نزول اين سوره بيش از دو سال زندگى نكرد، و از آن به بعد هم ديگر كسى او را خندان و خوشحال نديد. | در مجمع البيان از مقاتل روايت كرده كه گفت : وقتى اين سوره نازل شد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) آن را بر اصحابش قرائت كرد، اصحاب همه خوشحال گشته به يكديگر مژده مى دادند، ولى وقتى عباس آن را شنيد گريه كرد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) پرسيد: چرا مى گريى عمو؟ عرضه داشت : من خيال مى كنم اين سوره خبر مرگ تو را به تو مى دهد، يا رسول الله . حضرت فرمود: بله اين سوره همان را مى گويد كه تو فهميدى ، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله وسلم ) بعد از نزول اين سوره بيش از دو سال زندگى نكرد، و از آن به بعد هم ديگر كسى او را خندان و خوشحال نديد. |
ویرایش