ریشه خصص: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
|||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
اختصاص به معنى ويژه شدن است. در مجمع ذيل آيه 105 بقره مىگويد: اختصاص به چيزى، آن است كه در آن تنها باشد و ضدّ آن اشتراك است. راغب نيز چنين گفته است. * [بقره:105] اختصاص چنانكه در اقرب الموارد تصريح لازم و متعدى هر دو آمده است و در آيه فوق متعدى به كار رفته يعنى: خدا هر كه را خواهد به رحمت خويش مخصوص مىكند. همچنين است آيه 74 آل عمران . * [انفال:25] «خاصّه» ضدّ عامّه و درباره چيزى است كه به فردى يا به قومى مخصوص باشد و آن در آيه فوق، مفعول مطلق و يا حال است از «اَلَّذينَ ظَلَمُوا» و تاء آن گفتهاند براى مبالغه است مثل رواية (اقرب) يعنى: بترسيد از فتنهاى كهتنها بر ستمگران نمىرسد بلكه عموم را فرا مىگيرد. * [حشر:9] خصاصه به معنى فقر و احتياج است طبرسى فرمايد: اصل آن از اختصاص است گويا انسان در شىء محتاج اليه منفرد و مخصوص مىشود و گويند اصل آن به معنى شكاف و روزنه است مثل «القمر بدامن خصاص الغيم» يعنى ماه از شكاف ابر آشكار شد. در اقرب گويد: خصاص هر خلل و خرقى است كه در درب و پرده و غيره باشد و مفرد آن خصاصه است. معنى آيه چنين مىشود: ديگران را بر نفس خود ترجيح مىدهند و اختيار مىكنند هر چند خود محتاج و فقير باشند. مادّه خصص در قرآن كريم فقط در چهار محل فوق آمده است. | اختصاص به معنى ويژه شدن است. در مجمع ذيل آيه 105 بقره مىگويد: اختصاص به چيزى، آن است كه در آن تنها باشد و ضدّ آن اشتراك است. راغب نيز چنين گفته است. * [بقره:105] اختصاص چنانكه در اقرب الموارد تصريح لازم و متعدى هر دو آمده است و در آيه فوق متعدى به كار رفته يعنى: خدا هر كه را خواهد به رحمت خويش مخصوص مىكند. همچنين است آيه 74 آل عمران . * [انفال:25] «خاصّه» ضدّ عامّه و درباره چيزى است كه به فردى يا به قومى مخصوص باشد و آن در آيه فوق، مفعول مطلق و يا حال است از «اَلَّذينَ ظَلَمُوا» و تاء آن گفتهاند براى مبالغه است مثل رواية (اقرب) يعنى: بترسيد از فتنهاى كهتنها بر ستمگران نمىرسد بلكه عموم را فرا مىگيرد. * [حشر:9] خصاصه به معنى فقر و احتياج است طبرسى فرمايد: اصل آن از اختصاص است گويا انسان در شىء محتاج اليه منفرد و مخصوص مىشود و گويند اصل آن به معنى شكاف و روزنه است مثل «القمر بدامن خصاص الغيم» يعنى ماه از شكاف ابر آشكار شد. در اقرب گويد: خصاص هر خلل و خرقى است كه در درب و پرده و غيره باشد و مفرد آن خصاصه است. معنى آيه چنين مىشود: ديگران را بر نفس خود ترجيح مىدهند و اختيار مىكنند هر چند خود محتاج و فقير باشند. مادّه خصص در قرآن كريم فقط در چهار محل فوق آمده است. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
من:100, الله:72, اله:70, وله:68, ب:68, ه:58, علم:52, رحم:45, هم:45, شىء:42, کم:42, نفس:31, وسع:28, وقى:28, انن:26, کون:24, شحح:24, ظلم:24, لو:22, الذين:22, نن:19, ربب:19, اول:17, صوب:17, شدد:17, خير:15, ف:15, ذکر:15, على:15, لا:15, عقب:15, فتن:12, ذو:12, اثر:12, فلح:10, اتى:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۴
تکرار در قرآن: ۴(بار)
قاموس قرآن
اختصاص به معنى ويژه شدن است. در مجمع ذيل آيه 105 بقره مىگويد: اختصاص به چيزى، آن است كه در آن تنها باشد و ضدّ آن اشتراك است. راغب نيز چنين گفته است. * [بقره:105] اختصاص چنانكه در اقرب الموارد تصريح لازم و متعدى هر دو آمده است و در آيه فوق متعدى به كار رفته يعنى: خدا هر كه را خواهد به رحمت خويش مخصوص مىكند. همچنين است آيه 74 آل عمران . * [انفال:25] «خاصّه» ضدّ عامّه و درباره چيزى است كه به فردى يا به قومى مخصوص باشد و آن در آيه فوق، مفعول مطلق و يا حال است از «اَلَّذينَ ظَلَمُوا» و تاء آن گفتهاند براى مبالغه است مثل رواية (اقرب) يعنى: بترسيد از فتنهاى كهتنها بر ستمگران نمىرسد بلكه عموم را فرا مىگيرد. * [حشر:9] خصاصه به معنى فقر و احتياج است طبرسى فرمايد: اصل آن از اختصاص است گويا انسان در شىء محتاج اليه منفرد و مخصوص مىشود و گويند اصل آن به معنى شكاف و روزنه است مثل «القمر بدامن خصاص الغيم» يعنى ماه از شكاف ابر آشكار شد. در اقرب گويد: خصاص هر خلل و خرقى است كه در درب و پرده و غيره باشد و مفرد آن خصاصه است. معنى آيه چنين مىشود: ديگران را بر نفس خود ترجيح مىدهند و اختيار مىكنند هر چند خود محتاج و فقير باشند. مادّه خصص در قرآن كريم فقط در چهار محل فوق آمده است.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
يَخْتَصُ | ۲ |
خَاصَّةً | ۱ |
خَصَاصَةٌ | ۱ |