ریشه منى: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
جز (Move page script صفحهٔ ریشه منى‌ را به ریشه منى منتقل کرد)
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
(بر وزن فلس) به معنى تقدير و اندازه‏گيرى است «مَنى لَكَ الْمانِىُ» يعنى اندازه‏گير براى تو اندازه‏گيرى كرد. نطفه را از آن منى گويند كه با قدرت خداوندى اندازه‏گيرى شده است. (راغب) [قيامة:37]. آيا آب كمى نبود از اندازه گرفته شده‏اى كه اندازه گرفته مى‏شود؟ [نجم:46]. و او آفريد دو جفت نر و ماده را از آب اندكى آنگاه كه تقدير و اندازه‏گيرى مى‏شود. به نظر مى‏آيد: «يُمْنى و تُمْنى» د ر دو آيه فوق اشاره به آن است كه دست تقدير پيوسته نطفه را در هر مرحله اندازه‏گيرى مى‏كند زيرا فعل مضارع دلالت بر استمرار دارد. طبرسى در ذيل آيه دوم فرموده: منى به معنى تقدير است شاعر گويد:«حَتَّى تَبَيَّن‏ مايُمْنى لَكَ الْمانى» تا بدانى اندازه‏گير چه چيز براى تو اندازه مى‏گيرد. مرگ را از آن منيّه گويند كه مقدّر و اندازه‏گيرى شده است. بعضى آن را ريخته شدن گفته‏اند از «اَمْنَى الدِّماءَ: اَراقَها» يعنى خونها را ريخت آن وقت معنى چنين مى‏شود: از منى‏اى كه در رحم ريخته مى‏شود، بنظر نگارنده معنى اوّل بهتر است ولى در [واقعة:58]. به معنى ريختن است يعنى: خبر دهيد از نطفه‏ايكه در رحم مى‏ريزيد. *** تمنىّ: آرزو كردن. زيرا كه آرزو شده در ذهن انسان اندازه‏گيرى و مصوّر مى‏شود. [آل عمران:143]. پيش از ملاقات مرگ، مرگ را آرزو مى‏كرديد. [نساء:32]. ظاهراً مراد فرقهايى است كه در خلقت ميان زنان و مردان وجود دارد و يا راجع به پيشرفت در مال و اختلاف تقسيم ارث است رجوع شود به تفاسير. *** أُمنيّة: آرزو. راغب گويد: آن صورت حاصله در ذهن از تمنى شى‏ء است. أمنيّة به معنى دروغ نيز آمده است چنانكه در قاموس و اقرب تصريح شده، و در صحاح گويد: آن در اينصورت مقلوب است از «مين» به معنى كذب. راغب در علت آن گفته: چون دروغ در اغلب تصوّر چيز بى‏حقيقت و گفتن آن با زبان است و صحيح است كه از كذب با تمنّى تعبير آورده شود. و از بعضى نقل كرده:«ما تَغَنَيّْتُ وَ لا تَمَنَّيْتُ مُنْدُ أَسْلَمْتُ» از آنوقت كه اسلام آوردم نه آواز خوانده‏ام و نه دروغ گفته‏ام. * [حج:52-54]. مراد از ظاهر آيات با ذهن خالى و غيرمشوب آن است كه هر نبى و رسول كه مى‏خواهد برنامه خداپرستى و حكومت عدل پياده كند شيطان با اغواء گمراهان، جنگى و آشوبى و اختلافى در مقابل نقشه‏هاى او القاء و برپا مى‏كند (و در نتيجه تزلزلى در عملى شدن نقش پيغمبر پديد مى‏شود) آنگاه خدا با امداد پيامبرش آن آشفتگى را از بين مى‏برد و هدف پيغمبر را بر كرسى مى‏نشاند. نتيجه اين امر دو چيز است يكى اينكه مريض‏القلب‏ها امتحان مى‏شوند و با برپا شدن آشوب به اين در و آن در مى‏زنند، ديگرى اينكه چون فتنه فرو نشست دانايان مى‏دانند كه دين پيغمبر حق و خدا پشتيبان او است. على هذا مراد از «أُمِنيَّةُ» در آيه آرزوى خارجى پيغمبر است كه همان عملى كردن نقشه‏هاى توحيد باشد، اين مطلب از مطالعه حالات حضرت رسول و موسى و غيرهم عليهم السلام روشن و هويدا است. *** روايت شده كه رسول خدا «صلى الله عليه وآله» در مجمع قريش سوره والنجم را مى‏خواند چون به آيه «وَمَناةَ الثَّالِثَةَ الْاُخرى» رسيد شيطان به زبانش اين دو جمله را انداخت: «تِلْكَ الْغَرانيقُ الْعُلى وَ اِنَّ شَفاعَتَهُْنَّ لَتُرْتَجى» يعنى: اينها اصنام والامقام هستند و شفاعتشان پيش خدا مورد اميد است، مشركان از اين سخن شاد شدند و ديدند كه آن حضرت معبودشان را به نيكى ياد كرد. جبرئيل در تسلّى آن حضرت آيه مانحن فيه را آورد كه ناراحت مباش اين كلمات را شيطان بدهان انداخت و هر پيغمبرى چنين باشد ولى خدا با فرستادن آيات ديگر دروغ بودن آن را روشن مى‏كند. بنابراين مراد از «اُمْنيّه» تلاوت است «أَلقَی الشَّیطانُ فی اُمِنیَّتهِ» يعنى شيطان به تلاوت و قرائت او چيزهايى مى‏افكند و او آنها را مى‏خواند امّا خدا سپس متوجّه‏اش مى‏كند. نگارنده گويد: اين همان افسانه غرانيق است كه به واسطه حديث‏سازان به كتب تفسير و تاريخ راه يافته خوشبختانه علماى محقّق ما بجعل آن پى برده و مجعول بودنش را آفتابى كرده‏اند. در جلد سوّم جنايات تاريخ تحت عنوان «افسانه غرانيق» تحقيق رشيقى درباره مجعوليّت آن شده كه در خور تحسين است. عجب است كه از دّر منثور نقل شده: آن حضرت متوجّه اين كلمات كفرآميز نبود تا آنكه جبرئيل آمد و گفت: آنچه از قران آوردم براى من بخوان حضرت خواند و چون به «تِلْكَ الْغَرانيقُ الْعُلى... »رسيد جبرئيل گفت: من اينها را نياورده‏ام اينها از شيطان است. در جنايات تاريخ احتمال داده كه اين افسانه ساخته كشيشان نصارى يا از طرف يهود باشد. ناگفته نماند: اگر مراد از «أُمِنْيِّة» تلاوت باشد ظاهراً منظور آن است كه چون پيامبر بخواهد نقشه خدا را پياده كند شيطان درباره سخنان او شبهاتى به ذهن منكران القا مى‏كند كه با او مقابله كنند و به او نسبت دروغ و افترا بدهند ولى خدا آن شبهات را از بين مى‏برد. *** * [بقره:78]. اَمانّى جمع أمنيّه و ظاهراً مراد از آن اكاذيب است يعنى: گروهى از يهود درس نخوانده‏هااند (كه قدرت خواندن و تحقيق ندارند) و تورات را فقط دروغهايى مى‏دانند كه علماءشان مى‏گويند. * [نساء:123]. كار با آرزوهاى شما و اهل كتاب درست شدنى نيست، حكم خدا بطور كلّى اين است كه: هر كه كار بدى كند مجازات مى‏شود...
(بر وزن فلس) به معنى تقدير و اندازه‏گيرى است «مَنى لَكَ الْمانِىُ» يعنى اندازه‏گير براى تو اندازه‏گيرى كرد. نطفه را از آن منى گويند كه با قدرت خداوندى اندازه‏گيرى شده است. (راغب) [قيامة:37]. آيا آب كمى نبود از اندازه گرفته شده‏اى كه اندازه گرفته مى‏شود؟ [نجم:46]. و او آفريد دو جفت نر و ماده را از آب اندكى آنگاه كه تقدير و اندازه‏گيرى مى‏شود. به نظر مى‏آيد: «يُمْنى و تُمْنى» د ر دو آيه فوق اشاره به آن است كه دست تقدير پيوسته نطفه را در هر مرحله اندازه‏گيرى مى‏كند زيرا فعل مضارع دلالت بر استمرار دارد. طبرسى در ذيل آيه دوم فرموده: منى به معنى تقدير است شاعر گويد:«حَتَّى تَبَيَّن‏ مايُمْنى لَكَ الْمانى» تا بدانى اندازه‏گير چه چيز براى تو اندازه مى‏گيرد. مرگ را از آن منيّه گويند كه مقدّر و اندازه‏گيرى شده است. بعضى آن را ريخته شدن گفته‏اند از «اَمْنَى الدِّماءَ: اَراقَها» يعنى خونها را ريخت آن وقت معنى چنين مى‏شود: از منى‏اى كه در رحم ريخته مى‏شود، بنظر نگارنده معنى اوّل بهتر است ولى در [واقعة:58]. به معنى ريختن است يعنى: خبر دهيد از نطفه‏ايكه در رحم مى‏ريزيد. *** تمنىّ: آرزو كردن. زيرا كه آرزو شده در ذهن انسان اندازه‏گيرى و مصوّر مى‏شود. [آل عمران:143]. پيش از ملاقات مرگ، مرگ را آرزو مى‏كرديد. [نساء:32]. ظاهراً مراد فرقهايى است كه در خلقت ميان زنان و مردان وجود دارد و يا راجع به پيشرفت در مال و اختلاف تقسيم ارث است رجوع شود به تفاسير. *** أُمنيّة: آرزو. راغب گويد: آن صورت حاصله در ذهن از تمنى شى‏ء است. أمنيّة به معنى دروغ نيز آمده است چنانكه در قاموس و اقرب تصريح شده، و در صحاح گويد: آن در اينصورت مقلوب است از «مين» به معنى كذب. راغب در علت آن گفته: چون دروغ در اغلب تصوّر چيز بى‏حقيقت و گفتن آن با زبان است و صحيح است كه از كذب با تمنّى تعبير آورده شود. و از بعضى نقل كرده:«ما تَغَنَيّْتُ وَ لا تَمَنَّيْتُ مُنْدُ أَسْلَمْتُ» از آنوقت كه اسلام آوردم نه آواز خوانده‏ام و نه دروغ گفته‏ام. * [حج:52-54]. مراد از ظاهر آيات با ذهن خالى و غيرمشوب آن است كه هر نبى و رسول كه مى‏خواهد برنامه خداپرستى و حكومت عدل پياده كند شيطان با اغواء گمراهان، جنگى و آشوبى و اختلافى در مقابل نقشه‏هاى او القاء و برپا مى‏كند (و در نتيجه تزلزلى در عملى شدن نقش پيغمبر پديد مى‏شود) آنگاه خدا با امداد پيامبرش آن آشفتگى را از بين مى‏برد و هدف پيغمبر را بر كرسى مى‏نشاند. نتيجه اين امر دو چيز است يكى اينكه مريض‏القلب‏ها امتحان مى‏شوند و با برپا شدن آشوب به اين در و آن در مى‏زنند، ديگرى اينكه چون فتنه فرو نشست دانايان مى‏دانند كه دين پيغمبر حق و خدا پشتيبان او است. على هذا مراد از «أُمِنيَّةُ» در آيه آرزوى خارجى پيغمبر است كه همان عملى كردن نقشه‏هاى توحيد باشد، اين مطلب از مطالعه حالات حضرت رسول و موسى و غيرهم عليهم السلام روشن و هويدا است. *** روايت شده كه رسول خدا «صلى الله عليه وآله» در مجمع قريش سوره والنجم را مى‏خواند چون به آيه «وَمَناةَ الثَّالِثَةَ الْاُخرى» رسيد شيطان به زبانش اين دو جمله را انداخت: «تِلْكَ الْغَرانيقُ الْعُلى وَ اِنَّ شَفاعَتَهُْنَّ لَتُرْتَجى» يعنى: اينها اصنام والامقام هستند و شفاعتشان پيش خدا مورد اميد است، مشركان از اين سخن شاد شدند و ديدند كه آن حضرت معبودشان را به نيكى ياد كرد. جبرئيل در تسلّى آن حضرت آيه مانحن فيه را آورد كه ناراحت مباش اين كلمات را شيطان بدهان انداخت و هر پيغمبرى چنين باشد ولى خدا با فرستادن آيات ديگر دروغ بودن آن را روشن مى‏كند. بنابراين مراد از «اُمْنيّه» تلاوت است «أَلقَی الشَّیطانُ فی اُمِنیَّتهِ» يعنى شيطان به تلاوت و قرائت او چيزهايى مى‏افكند و او آنها را مى‏خواند امّا خدا سپس متوجّه‏اش مى‏كند. نگارنده گويد: اين همان افسانه غرانيق است كه به واسطه حديث‏سازان به كتب تفسير و تاريخ راه يافته خوشبختانه علماى محقّق ما بجعل آن پى برده و مجعول بودنش را آفتابى كرده‏اند. در جلد سوّم جنايات تاريخ تحت عنوان «افسانه غرانيق» تحقيق رشيقى درباره مجعوليّت آن شده كه در خور تحسين است. عجب است كه از دّر منثور نقل شده: آن حضرت متوجّه اين كلمات كفرآميز نبود تا آنكه جبرئيل آمد و گفت: آنچه از قران آوردم براى من بخوان حضرت خواند و چون به «تِلْكَ الْغَرانيقُ الْعُلى... »رسيد جبرئيل گفت: من اينها را نياورده‏ام اينها از شيطان است. در جنايات تاريخ احتمال داده كه اين افسانه ساخته كشيشان نصارى يا از طرف يهود باشد. ناگفته نماند: اگر مراد از «أُمِنْيِّة» تلاوت باشد ظاهراً منظور آن است كه چون پيامبر بخواهد نقشه خدا را پياده كند شيطان درباره سخنان او شبهاتى به ذهن منكران القا مى‏كند كه با او مقابله كنند و به او نسبت دروغ و افترا بدهند ولى خدا آن شبهات را از بين مى‏برد. *** * [بقره:78]. اَمانّى جمع أمنيّه و ظاهراً مراد از آن اكاذيب است يعنى: گروهى از يهود درس نخوانده‏هااند (كه قدرت خواندن و تحقيق ندارند) و تورات را فقط دروغهايى مى‏دانند كه علماءشان مى‏گويند. * [نساء:123]. كار با آرزوهاى شما و اهل كتاب درست شدنى نيست، حكم خدا بطور كلّى اين است كه: هر كه كار بدى كند مجازات مى‏شود...
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
ف:100, کون:98, من:94, ه:89, هم:86, منى:75, لا:66, ما:64, کم:62, ل:61, ان:57, الله:55, اله:55, وله:54, ب:51, موت:48, صدق:45, الا:44, خلق:38, انس:38, ا:34, قول:34, لقى:32, نطف:32, اذا:32, ابد:31, کتب:31, شطن:31, نن:30, ثم:28, اهل:25, انن:25, فى:25, علق:24, وعد:24, دخل:24, لن:24, قد:23, غرر:23, امر:23, دون:23, خسر:22, علم:22, الذين:22, ليس:21, سوء:21, ام:21, لم:20, اخر:20, نسخ:19, نبو:19, عمل:19, قدم:19, سدى:18, کرم:18, حتى:18, انتم:18, على:18, تلک:18, سوى:18, قبل:18, نصر:17, بين:17, نصارى:17, صبح:17, رئى:17, فضل:17, جىء:17, نشء:16, ريب:16, اتى:16, او:16, انث:16, امس:16, صبر:16, ترک:16, اول:16, ظنن:15, هات:15, رسل:15, يدى:15, ربص:15, ک:15, هود:15, ذکر:15, هدى:15, جزى:15, فرض:14, لولا:14, نحن:14, هاتوا:14, خلص:14, نفس:14, ويل:14, ضلل:14, زوج:14, يى:14, امم:13, کان:13, هتى:13, ربب:13, نصب:13, فتن:12, وى:12, جهد:12, بره:12, بتک:12, لو:12, برهن:11, بعض:11, جنن:11, لکن:11, عند:10, ولى:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۳۳

تکرار در قرآن: ۲۱(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

(بر وزن فلس) به معنى تقدير و اندازه‏گيرى است «مَنى لَكَ الْمانِىُ» يعنى اندازه‏گير براى تو اندازه‏گيرى كرد. نطفه را از آن منى گويند كه با قدرت خداوندى اندازه‏گيرى شده است. (راغب) [قيامة:37]. آيا آب كمى نبود از اندازه گرفته شده‏اى كه اندازه گرفته مى‏شود؟ [نجم:46]. و او آفريد دو جفت نر و ماده را از آب اندكى آنگاه كه تقدير و اندازه‏گيرى مى‏شود. به نظر مى‏آيد: «يُمْنى و تُمْنى» د ر دو آيه فوق اشاره به آن است كه دست تقدير پيوسته نطفه را در هر مرحله اندازه‏گيرى مى‏كند زيرا فعل مضارع دلالت بر استمرار دارد. طبرسى در ذيل آيه دوم فرموده: منى به معنى تقدير است شاعر گويد:«حَتَّى تَبَيَّن‏ مايُمْنى لَكَ الْمانى» تا بدانى اندازه‏گير چه چيز براى تو اندازه مى‏گيرد. مرگ را از آن منيّه گويند كه مقدّر و اندازه‏گيرى شده است. بعضى آن را ريخته شدن گفته‏اند از «اَمْنَى الدِّماءَ: اَراقَها» يعنى خونها را ريخت آن وقت معنى چنين مى‏شود: از منى‏اى كه در رحم ريخته مى‏شود، بنظر نگارنده معنى اوّل بهتر است ولى در [واقعة:58]. به معنى ريختن است يعنى: خبر دهيد از نطفه‏ايكه در رحم مى‏ريزيد. *** تمنىّ: آرزو كردن. زيرا كه آرزو شده در ذهن انسان اندازه‏گيرى و مصوّر مى‏شود. [آل عمران:143]. پيش از ملاقات مرگ، مرگ را آرزو مى‏كرديد. [نساء:32]. ظاهراً مراد فرقهايى است كه در خلقت ميان زنان و مردان وجود دارد و يا راجع به پيشرفت در مال و اختلاف تقسيم ارث است رجوع شود به تفاسير. *** أُمنيّة: آرزو. راغب گويد: آن صورت حاصله در ذهن از تمنى شى‏ء است. أمنيّة به معنى دروغ نيز آمده است چنانكه در قاموس و اقرب تصريح شده، و در صحاح گويد: آن در اينصورت مقلوب است از «مين» به معنى كذب. راغب در علت آن گفته: چون دروغ در اغلب تصوّر چيز بى‏حقيقت و گفتن آن با زبان است و صحيح است كه از كذب با تمنّى تعبير آورده شود. و از بعضى نقل كرده:«ما تَغَنَيّْتُ وَ لا تَمَنَّيْتُ مُنْدُ أَسْلَمْتُ» از آنوقت كه اسلام آوردم نه آواز خوانده‏ام و نه دروغ گفته‏ام. * [حج:52-54]. مراد از ظاهر آيات با ذهن خالى و غيرمشوب آن است كه هر نبى و رسول كه مى‏خواهد برنامه خداپرستى و حكومت عدل پياده كند شيطان با اغواء گمراهان، جنگى و آشوبى و اختلافى در مقابل نقشه‏هاى او القاء و برپا مى‏كند (و در نتيجه تزلزلى در عملى شدن نقش پيغمبر پديد مى‏شود) آنگاه خدا با امداد پيامبرش آن آشفتگى را از بين مى‏برد و هدف پيغمبر را بر كرسى مى‏نشاند. نتيجه اين امر دو چيز است يكى اينكه مريض‏القلب‏ها امتحان مى‏شوند و با برپا شدن آشوب به اين در و آن در مى‏زنند، ديگرى اينكه چون فتنه فرو نشست دانايان مى‏دانند كه دين پيغمبر حق و خدا پشتيبان او است. على هذا مراد از «أُمِنيَّةُ» در آيه آرزوى خارجى پيغمبر است كه همان عملى كردن نقشه‏هاى توحيد باشد، اين مطلب از مطالعه حالات حضرت رسول و موسى و غيرهم عليهم السلام روشن و هويدا است. *** روايت شده كه رسول خدا «صلى الله عليه وآله» در مجمع قريش سوره والنجم را مى‏خواند چون به آيه «وَمَناةَ الثَّالِثَةَ الْاُخرى» رسيد شيطان به زبانش اين دو جمله را انداخت: «تِلْكَ الْغَرانيقُ الْعُلى وَ اِنَّ شَفاعَتَهُْنَّ لَتُرْتَجى» يعنى: اينها اصنام والامقام هستند و شفاعتشان پيش خدا مورد اميد است، مشركان از اين سخن شاد شدند و ديدند كه آن حضرت معبودشان را به نيكى ياد كرد. جبرئيل در تسلّى آن حضرت آيه مانحن فيه را آورد كه ناراحت مباش اين كلمات را شيطان بدهان انداخت و هر پيغمبرى چنين باشد ولى خدا با فرستادن آيات ديگر دروغ بودن آن را روشن مى‏كند. بنابراين مراد از «اُمْنيّه» تلاوت است «أَلقَی الشَّیطانُ فی اُمِنیَّتهِ» يعنى شيطان به تلاوت و قرائت او چيزهايى مى‏افكند و او آنها را مى‏خواند امّا خدا سپس متوجّه‏اش مى‏كند. نگارنده گويد: اين همان افسانه غرانيق است كه به واسطه حديث‏سازان به كتب تفسير و تاريخ راه يافته خوشبختانه علماى محقّق ما بجعل آن پى برده و مجعول بودنش را آفتابى كرده‏اند. در جلد سوّم جنايات تاريخ تحت عنوان «افسانه غرانيق» تحقيق رشيقى درباره مجعوليّت آن شده كه در خور تحسين است. عجب است كه از دّر منثور نقل شده: آن حضرت متوجّه اين كلمات كفرآميز نبود تا آنكه جبرئيل آمد و گفت: آنچه از قران آوردم براى من بخوان حضرت خواند و چون به «تِلْكَ الْغَرانيقُ الْعُلى... »رسيد جبرئيل گفت: من اينها را نياورده‏ام اينها از شيطان است. در جنايات تاريخ احتمال داده كه اين افسانه ساخته كشيشان نصارى يا از طرف يهود باشد. ناگفته نماند: اگر مراد از «أُمِنْيِّة» تلاوت باشد ظاهراً منظور آن است كه چون پيامبر بخواهد نقشه خدا را پياده كند شيطان درباره سخنان او شبهاتى به ذهن منكران القا مى‏كند كه با او مقابله كنند و به او نسبت دروغ و افترا بدهند ولى خدا آن شبهات را از بين مى‏برد. *** * [بقره:78]. اَمانّى جمع أمنيّه و ظاهراً مراد از آن اكاذيب است يعنى: گروهى از يهود درس نخوانده‏هااند (كه قدرت خواندن و تحقيق ندارند) و تورات را فقط دروغهايى مى‏دانند كه علماءشان مى‏گويند. * [نساء:123]. كار با آرزوهاى شما و اهل كتاب درست شدنى نيست، حكم خدا بطور كلّى اين است كه: هر كه كار بدى كند مجازات مى‏شود...

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
أَمَانِيَ‌ ۱
فَتَمَنَّوُا ۲
يَتَمَنَّوْهُ‌ ۱
أَمَانِيُّهُمْ‌ ۱
تَمَنَّوْنَ‌ ۱
تَتَمَنَّوْا ۱
لَأُمَنِّيَنَّهُمْ‌ ۱
يُمَنِّيهِمْ‌ ۱
بِأَمَانِيِّکُمْ‌ ۱
أَمَانِيِ‌ ۱
تَمَنَّى‌ ۲
أُمْنِيَّتِهِ‌ ۱
تَمَنَّوْا ۱
تُمْنَى‌ ۱
تُمْنُونَ‌ ۱
الْأَمَانِيُ‌ ۱
يَتَمَنَّوْنَهُ‌ ۱
مَنِيٍ‌ ۱
يُمْنَى‌ ۱

ریشه‌های مرتبط