ریشه عتو: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش |
(Added root proximity by QBot) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::عتو]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
(بضم اول و دوم) تجاوز. نافرمانى. [فرقان:21]. پيش خود خويش را بزرگ ديده و تجاوز (نافرمانى) كردند تجاور بزرگ. [طلاق:8]. ارباب لغت گفتهاند: [ملك:21]. بلكه در طغيان و كنارهگيرى از حق پيوسته شدند. عاتى و عاتيه: طاغى و متجاوز. [حاقة:6]. امّا قوم عاد با بادى بسيار سرد خارج از حدّ هلاك گشتند. * [مريم:8]. حمزه و كسانى آن را بكسر عين و ديگران به ضم آن خواندهاند و آن در هر دو صورت به معنى فرتوتى و نهايت پيرى است در صحاح و اقرب آمده: «عَتَا الشَّيخُ عِتِّيّاً: كَبُرَو وَلَّى» ظبرسى آن را خشك شدن وجود در اثر طول زمان فرموده است. غرض زكرّيا در اين كلمه آنست كه از پيرى بفرتوتى رسيدهام و پيريم از حدّ تجاوز كرده اميدی بوجود فرزند در من نمىرود. آن در آيه [مريم:69]. نافرمانى و طغيان است و به قولى: آن جمع عاتى است. | (بضم اول و دوم) تجاوز. نافرمانى. [فرقان:21]. پيش خود خويش را بزرگ ديده و تجاوز (نافرمانى) كردند تجاور بزرگ. [طلاق:8]. ارباب لغت گفتهاند: [ملك:21]. بلكه در طغيان و كنارهگيرى از حق پيوسته شدند. عاتى و عاتيه: طاغى و متجاوز. [حاقة:6]. امّا قوم عاد با بادى بسيار سرد خارج از حدّ هلاك گشتند. * [مريم:8]. حمزه و كسانى آن را بكسر عين و ديگران به ضم آن خواندهاند و آن در هر دو صورت به معنى فرتوتى و نهايت پيرى است در صحاح و اقرب آمده: «عَتَا الشَّيخُ عِتِّيّاً: كَبُرَو وَلَّى» ظبرسى آن را خشك شدن وجود در اثر طول زمان فرموده است. غرض زكرّيا در اين كلمه آنست كه از پيرى بفرتوتى رسيدهام و پيريم از حدّ تجاوز كرده اميدی بوجود فرزند در من نمىرود. آن در آيه [مريم:69]. نافرمانى و طغيان است و به قولى: آن جمع عاتى است. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
هم:100, ف:79, عن:75, کبر:69, قول:59, ربب:56, ل:53, ب:49, من:49, ه:48, امر:46, على:46, فى:44, يوم:41, ک:39, عتو:38, ها:35, رئى:35, نفس:33, ما:31, الک:30, قد:30, عقر:28, لئک:26, حين:25, ثم:25, ايى:25, سخر:25, کون:25, نفر:23, صرصر:23, ملک:23, قرى:23, لما:23, نوق:23, رحم:23, حتى:23, ذلک:23, ا:23, نحن:21, متع:21, لجج:21, فسق:21, روح:21, لا:20, کاين:20, بلغ:20, علم:20, نهى:20, بل:20, شدد:20, کفر:20, الذين:18, رزق:18, سبع:18, مشى:18, هلک:18, يسر:17, کبب:17, رسل:17, ليل:17, نا:17, عاد:15, شيع:15, هو:15, مسک:15, ى:15, اذ:15, بئس:15, اخذ:15, عسر:15, يا:15, ثمن:15, امن:15, أما:13, طغى:13, ولى:13, کلل:13, مرء:13, عذب:13, بشر:13, ثمود:13, ان:13, حسب:13, بعد:13, صالح:13, کم:12, صلح:12, اتى:10, نن:10, صعق:10, غلم:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۱
تکرار در قرآن: ۱۰(بار)
در حال بارگیری...
قاموس قرآن
(بضم اول و دوم) تجاوز. نافرمانى. [فرقان:21]. پيش خود خويش را بزرگ ديده و تجاوز (نافرمانى) كردند تجاور بزرگ. [طلاق:8]. ارباب لغت گفتهاند: [ملك:21]. بلكه در طغيان و كنارهگيرى از حق پيوسته شدند. عاتى و عاتيه: طاغى و متجاوز. [حاقة:6]. امّا قوم عاد با بادى بسيار سرد خارج از حدّ هلاك گشتند. * [مريم:8]. حمزه و كسانى آن را بكسر عين و ديگران به ضم آن خواندهاند و آن در هر دو صورت به معنى فرتوتى و نهايت پيرى است در صحاح و اقرب آمده: «عَتَا الشَّيخُ عِتِّيّاً: كَبُرَو وَلَّى» ظبرسى آن را خشك شدن وجود در اثر طول زمان فرموده است. غرض زكرّيا در اين كلمه آنست كه از پيرى بفرتوتى رسيدهام و پيريم از حدّ تجاوز كرده اميدی بوجود فرزند در من نمىرود. آن در آيه [مريم:69]. نافرمانى و طغيان است و به قولى: آن جمع عاتى است.
ریشههای نزدیک مکانی
هم ف عن کبر قول ربب ل ب من ه امر على فى يوم ک عتو ها رئى نفس ما الک قد عقر لئک حين ثم ايى سخر کون نفر صرصر ملک قرى لما نوق رحم حتى ذلک ا نحن متع لجج فسق روح لا کاين بلغ علم نهى بل شدد کفر الذين رزق سبع مشى هلک يسر کبب رسل ليل نا عاد شيع هو مسک ى اذ بئس اخذ عسر يا ثمن امن أما طغى ولى کلل مرء عذب بشر ثمود ان حسب بعد صالح کم صلح اتى نن صعق غلم
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
عَتَوْا | ۳ |
عِتِيّاً | ۲ |
عُتُوّاً | ۱ |
فَعَتَوْا | ۱ |
عَتَتْ | ۱ |
عُتُوٍّ | ۱ |
عَاتِيَةٍ | ۱ |