طَغَى: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(Added word proximity by QBot)
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
__TOC__
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/طَغَى | آیات شامل این کلمه ]]'''
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/طَغَى | آیات شامل این کلمه ]]'''


خط ۸: خط ۹:
تجاوز از حدّ. «طزغى طُغْياناً: جاوَزَ الْقَدْرَ وَالْحَدَّ». راغب آن را تجاوز حدّ در گناه مى‏داند و در طغيان آب استعاره گفته است. طبرسى فرموده: طغيان از «طَغَى الْماءُ يَطْغى» به معنى تجاوز از حدّ است. در قرآن فقط در طغيان آب به كار رفته است. و نيز در توزين مثل: [رحمن:8]. به نظر نگارنده معنى آن مطلق تجاوز از حدّ است و آن به گناه و طغيان آب و غيره تطبيق مى‏شود كه گناهكار از حد خويش تجاوز كرده و گرنه حدّ او انسانيت و نيكوكارى است. [طه:24]،[حاقة:11]، [اسراء:60]. طغوى: اسم است از طغيان چنانكه در مفردات و قاموس گفته است [هود:11]. ثمود به واسطه طغيانى كه داشت پيامبر خدا را تكذيب كرد. طاغية: اسم فاعل است از طغيان.[حاقة:5]. مجمع آن را مصدر گفته مثل عافية يعنى ثمود به سبب طغيانش هلاك شد ولى آن است كه مراد از آن صاعقه طاغيه باشد كه از حدّ گذشت و نابودشان كرد، در آيه ما بعد فرموده: «وَ اَمّا عادَ فَاُهْلِكُوا بِريحٍ صَرْصَرٍ عاتَيَةٍ» لفظ «بريح» قرينه است كه مراد از طاغيه، صاعقه است زيرا قرآن در صددبيان عذابى است كه هلاكشان كرد. بقيه مطلب در «ثمود» ديده شود. * [نجم:52]. به نظرم «اَطْغى» ذكر عام بعد از خاص است كه طغيان اعم از ظلم است. * [مائده:64]. در اين آيه در ذكر خاص بعد از عام است كه مفر اخصّ از طغيان مى‏باشد.
تجاوز از حدّ. «طزغى طُغْياناً: جاوَزَ الْقَدْرَ وَالْحَدَّ». راغب آن را تجاوز حدّ در گناه مى‏داند و در طغيان آب استعاره گفته است. طبرسى فرموده: طغيان از «طَغَى الْماءُ يَطْغى» به معنى تجاوز از حدّ است. در قرآن فقط در طغيان آب به كار رفته است. و نيز در توزين مثل: [رحمن:8]. به نظر نگارنده معنى آن مطلق تجاوز از حدّ است و آن به گناه و طغيان آب و غيره تطبيق مى‏شود كه گناهكار از حد خويش تجاوز كرده و گرنه حدّ او انسانيت و نيكوكارى است. [طه:24]،[حاقة:11]، [اسراء:60]. طغوى: اسم است از طغيان چنانكه در مفردات و قاموس گفته است [هود:11]. ثمود به واسطه طغيانى كه داشت پيامبر خدا را تكذيب كرد. طاغية: اسم فاعل است از طغيان.[حاقة:5]. مجمع آن را مصدر گفته مثل عافية يعنى ثمود به سبب طغيانش هلاك شد ولى آن است كه مراد از آن صاعقه طاغيه باشد كه از حدّ گذشت و نابودشان كرد، در آيه ما بعد فرموده: «وَ اَمّا عادَ فَاُهْلِكُوا بِريحٍ صَرْصَرٍ عاتَيَةٍ» لفظ «بريح» قرينه است كه مراد از طاغيه، صاعقه است زيرا قرآن در صددبيان عذابى است كه هلاكشان كرد. بقيه مطلب در «ثمود» ديده شود. * [نجم:52]. به نظرم «اَطْغى» ذكر عام بعد از خاص است كه طغيان اعم از ظلم است. * [مائده:64]. در اين آيه در ذكر خاص بعد از عام است كه مفر اخصّ از طغيان مى‏باشد.


===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud>
وَ:100, إِلَى:78, إِنّه:75, فِرْعَوْن:67, مَا:51, الْجَحِيم:35, فِي:35, مِن:35, اذْهَب:35, الْکُبْرَى:32, لَقَد:29, فَقُولا:29, قَال:29, فَقُل:29, هَل:26, لَمّا:26, رَأَى:26, مَن:26, الْمَاء:26, لَه:26, آثَر:26, رَب:26, رَبّه:26, الْحَيَاة:24, رَابِيَة:24, إِنّا:24, اشْرَح:24, يَرَى:24, قَوْلا:24, لَک:24, حَمَلْنَاکُم:24, فَأَمّا:24, لِمَن:21, الدّنْيَا:21, فَإِن:21, أَخْذَة:21, آيَات:21, الْبَصَر:21, لِي:21, لَيّنا:21, اذْهَبَا:18, الْجَارِيَة:18, لِنَجْعَلَهَا:18, طُوًى:18, ذِکْرِي:18, صَدْرِي:18, فَأَخَذَهُم:18, لَعَلّه:18, أَن:18, زَاغ:18, تَزَکّى:15, بُرّزَت:15, هِي:15, آيَاتِنَا:15, يَسّر:15, الْمُقَدّس:15, يَتَذَکّر:15, رَبّهِم:15, أَ:15, لَکُم:15, يَغْشَى:15, رَسُول:13, أَو:13, تَذْکِرَة:13, تَنِيَا:13, بِالْوَاد:13, السّدْرَة:10, لِنُرِيَک:10, لا:10, يَخْشَى:10, فَعَصَوْا:10
</qcloud>
===تکرار در هر سال نزول===
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::طَغَى]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۱۳

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

تجاوز از حدّ. «طزغى طُغْياناً: جاوَزَ الْقَدْرَ وَالْحَدَّ». راغب آن را تجاوز حدّ در گناه مى‏داند و در طغيان آب استعاره گفته است. طبرسى فرموده: طغيان از «طَغَى الْماءُ يَطْغى» به معنى تجاوز از حدّ است. در قرآن فقط در طغيان آب به كار رفته است. و نيز در توزين مثل: [رحمن:8]. به نظر نگارنده معنى آن مطلق تجاوز از حدّ است و آن به گناه و طغيان آب و غيره تطبيق مى‏شود كه گناهكار از حد خويش تجاوز كرده و گرنه حدّ او انسانيت و نيكوكارى است. [طه:24]،[حاقة:11]، [اسراء:60]. طغوى: اسم است از طغيان چنانكه در مفردات و قاموس گفته است [هود:11]. ثمود به واسطه طغيانى كه داشت پيامبر خدا را تكذيب كرد. طاغية: اسم فاعل است از طغيان.[حاقة:5]. مجمع آن را مصدر گفته مثل عافية يعنى ثمود به سبب طغيانش هلاك شد ولى آن است كه مراد از آن صاعقه طاغيه باشد كه از حدّ گذشت و نابودشان كرد، در آيه ما بعد فرموده: «وَ اَمّا عادَ فَاُهْلِكُوا بِريحٍ صَرْصَرٍ عاتَيَةٍ» لفظ «بريح» قرينه است كه مراد از طاغيه، صاعقه است زيرا قرآن در صددبيان عذابى است كه هلاكشان كرد. بقيه مطلب در «ثمود» ديده شود. * [نجم:52]. به نظرم «اَطْغى» ذكر عام بعد از خاص است كه طغيان اعم از ظلم است. * [مائده:64]. در اين آيه در ذكر خاص بعد از عام است كه مفر اخصّ از طغيان مى‏باشد.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...