ریشه رصد: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(Added root proximity by QBot) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::رصد]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
«رَصَد» در اصل، معناى «مصدرى» دارد و به معناى آمادگى براى مراقبت از چیزى است، و بر اسم «فاعل» و «مفعول» نیز اطلاق شده است، و در مفرد و جمع هر دو به کار مى رود، یعنى به یک فرد مراقب و نگهبان یا جمعیت مراقبین و نگهبانان هر دو اطلاق مى شود. | «رَصَد» در اصل، معناى «مصدرى» دارد و به معناى آمادگى براى مراقبت از چیزى است، و بر اسم «فاعل» و «مفعول» نیز اطلاق شده است، و در مفرد و جمع هر دو به کار مى رود، یعنى به یک فرد مراقب و نگهبان یا جمعیت مراقبین و نگهبانان هر دو اطلاق مى شود. | ||
خط ۹: | خط ۳۱: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
مراقبت كردن و چيزى را زير نظر گرفتن. و نيز به معنى مراقب و مراقبت شده آمده است (كمين كردن و كمين كننده) [جن:9]. هر كه اكنون گوش كند شهابى را در كمين خود مىيابد «رصد» صفت شهاب و به معنى كمين كننده است. رصد به معنى كمين كننده مفرد و جمع و مؤنث در آن يكسان است (صحاح) [جن:27]. گفتهاند رصد به معنى نگهبانان و مراقبان است يعنى خدا از جلو روى و از پشت سرش نگهبانان مىفرستد. مرصد: اسم مكان به معنى كمينگاه است [توبه:5]. بگيريد، حبسشان كنيد و براى گرفتن آنها در هر كمينگاه بنشينيد. مرصاد: نيز اسم مكان است (مجمع - مفردات) راغب مىگويد: فرق مرصاد با مرصد آنست كه مرصاد به مكانى كه فقط مخصوص كمين است گفته مىشود. [فجر:14]. [نباء:21]. جوهرى آن را طريق معنى كرده ولى مراقبت در آن منظور است. ارصاد: آماده كردن در قاموس گويد «ارصدت له: اعددت» [توبه:107]. و براى آماده كردن به كسى كه با خدا و رسول جنگيده است. صحاح، قاموس، اقرب تصريح دارند كه چون بعد از ارصاد «لام» آيد به معنى آماده كردن است. | مراقبت كردن و چيزى را زير نظر گرفتن. و نيز به معنى مراقب و مراقبت شده آمده است (كمين كردن و كمين كننده) [جن:9]. هر كه اكنون گوش كند شهابى را در كمين خود مىيابد «رصد» صفت شهاب و به معنى كمين كننده است. رصد به معنى كمين كننده مفرد و جمع و مؤنث در آن يكسان است (صحاح) [جن:27]. گفتهاند رصد به معنى نگهبانان و مراقبان است يعنى خدا از جلو روى و از پشت سرش نگهبانان مىفرستد. مرصد: اسم مكان به معنى كمينگاه است [توبه:5]. بگيريد، حبسشان كنيد و براى گرفتن آنها در هر كمينگاه بنشينيد. مرصاد: نيز اسم مكان است (مجمع - مفردات) راغب مىگويد: فرق مرصاد با مرصد آنست كه مرصاد به مكانى كه فقط مخصوص كمين است گفته مىشود. [فجر:14]. [نباء:21]. جوهرى آن را طريق معنى كرده ولى مراقبت در آن منظور است. ارصاد: آماده كردن در قاموس گويد «ارصدت له: اعددت» [توبه:107]. و براى آماده كردن به كسى كه با خدا و رسول جنگيده است. صحاح، قاموس، اقرب تصريح دارند كه چون بعد از ارصاد «لام» آيد به معنى آماده كردن است. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
ل:100, ه:60, ان:58, ف:50, من:46, هم:43, کون:35, ربب:33, انن:31, بين:29, ک:29, ب:29, علم:25, طغو:25, طغى:23, شهب:23, کلل:23, اما:23, نا:23, امن:23, جهنم:21, لا:21, رسل:21, خلف:21, وجد:20, توب:20, درى:20, قد:20, انس:20, سراب:20, فرق:20, اوب:20, لبث:20, حرب:20, اذا:18, بلغ:18, قعد:18, فى:18, عذب:18, قوم:18, يدى:18, الله:18, کفر:18, ا:18, ضرر:16, اله:16, اين:16, اخذ:16, سوط:16, ها:16, شرر:16, ما:16, صلو:16, وله:14, حصر:14, اون:14, اتى:14, رود:14, سجد:14, جبل:14, بلو:14, سير:12, سمع:12, زکو:12, سلک:10, الذين:10, خلو:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۲
تکرار در قرآن: ۶(بار)
«رَصَد» در اصل، معناى «مصدرى» دارد و به معناى آمادگى براى مراقبت از چیزى است، و بر اسم «فاعل» و «مفعول» نیز اطلاق شده است، و در مفرد و جمع هر دو به کار مى رود، یعنى به یک فرد مراقب و نگهبان یا جمعیت مراقبین و نگهبانان هر دو اطلاق مى شود.
قاموس قرآن
مراقبت كردن و چيزى را زير نظر گرفتن. و نيز به معنى مراقب و مراقبت شده آمده است (كمين كردن و كمين كننده) [جن:9]. هر كه اكنون گوش كند شهابى را در كمين خود مىيابد «رصد» صفت شهاب و به معنى كمين كننده است. رصد به معنى كمين كننده مفرد و جمع و مؤنث در آن يكسان است (صحاح) [جن:27]. گفتهاند رصد به معنى نگهبانان و مراقبان است يعنى خدا از جلو روى و از پشت سرش نگهبانان مىفرستد. مرصد: اسم مكان به معنى كمينگاه است [توبه:5]. بگيريد، حبسشان كنيد و براى گرفتن آنها در هر كمينگاه بنشينيد. مرصاد: نيز اسم مكان است (مجمع - مفردات) راغب مىگويد: فرق مرصاد با مرصد آنست كه مرصاد به مكانى كه فقط مخصوص كمين است گفته مىشود. [فجر:14]. [نباء:21]. جوهرى آن را طريق معنى كرده ولى مراقبت در آن منظور است. ارصاد: آماده كردن در قاموس گويد «ارصدت له: اعددت» [توبه:107]. و براى آماده كردن به كسى كه با خدا و رسول جنگيده است. صحاح، قاموس، اقرب تصريح دارند كه چون بعد از ارصاد «لام» آيد به معنى آماده كردن است.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
مَرْصَدٍ | ۱ |
إِرْصَاداً | ۱ |
رَصَداً | ۲ |
مِرْصَاداً | ۱ |
لَبِالْمِرْصَادِ | ۱ |