ریشه ضرع: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
|||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::ضرع]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
=== قاموس قرآن === | |||
تضرّع به معنى تذلّل است. در قاموس و اقرب آمده: «تَضَرَّعَ اِلَى اللّهِ» يعنى ابتهال و تذلّل كرد و به قولى خود را در معرض طلب حاجت قرار داد. ايضاً در قاموس گويد: «ضراع ضرعاً و ضراعُ: خضع و ذلّ و استكان». [انعام:43]. آن گاه كه عذاب ما به آنها رسيد چرا تذلّل نكردند؟ چرا به درگاه خدا زارى نكردند؟ ليكن دلهاى آنها سخت گرديد [مؤمنون:76]. استكانت چنانكه در مجمع فرموده به معنى خضوع است يعنى:هر آينه آنها را به عذاب گرفتار كرديم به پروردگارشان خاضع و تسليم نشدند و تضرّع و زارى نكردند على هذا استكانت امر قلبى و تضرّع، زارى با زبان و امر ظاهرى است و اگر هر دو به يك معنى باشد منظور آن است كه در گذشته خضوع نكردند و اكنون هم نمىكنند. در الميزان از كافى از حضرت باقر عليه السلام نقل است كه فرمود: «... اَيْاِسْتِكانَةُ هِىَ الْخُضُوعُ. وَ التَّضَرُّعُ رَفْعُ الْيَدَيْنِ وَ التَّضَرُّعُ بِهِما». در مجمع از حضرت صادق صلوات اللّه عليه نقل كرده: استكانت در دعاست، تضرّع برداشتن دو دست است در نماز. «اَلْاِسْتِكانَةُ فى الدُّعاءِ وَ التَّضَرِّعُ رَفَعُ الْيَدِ فى الصَّلوةِ». نا گفته نماند مفهوم دو آيه فوق و همچنين آياتى نظير [اعراف:94].آن است كه گرفتارىهاى بدن و غيره از جانب خدا براى بيدار كردن انسان و اظهار تذلّل به خدا و توبه و انابه است كه انسان به ضعف و عصيان خود پى ببرد و متوجه خدا شود بدين طريقگرفتارىها يك نوع رحمت اند ما بعد آيه 43 انعام حاكى است كه اگر شخص از گرفتارىها متنبه نشود درهاى نعمت بر رويش گشوده شده و غفلتاً عذاب او را يافته و از بين مىبرد [انعام:44]. در خاتمه نا گفته نماند: ضرع گذشته از مصدر بودن به معنى پستان حيوانات است مثل ثدى كه پستان زن است طبرسى فرموده: علت اين تسميه آن است كه شير به پستان ميل مىكند. ايضاً ضُرُع به ضم (ض - ر) نزديك شدن است در اقرب آمده: «ضرع السبع من الشىء ضروعاً: دنامة» و نيز آمده: «تَضَرَّعَ مِنْه» يعنى با ميل به او نزديك شد و چون تذلّل و زارى يك نوع نزديك شدن است لذا معناى اصلى در آن ملحوظ مىباشد. | |||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
هم:100, لا:69, من:51, ربب:44, ل:42, بئس:42, لعل:35, خفى:34, ف:34, نا:34, ه:31, حتى:29, دعو:29, ک:29, ما:28, ضرر:28, اذ:25, لو:25, جىء:25, ب:23, کم:23, کون:23, ثم:22, بدل:20, سمن:20, نفس:20, اذا:20, خوف:20, الا:20, لکن:20, دون:19, فتح:19, قول:19, انن:19, ان:19, قسو:19, نجو:19, بحر:17, طعم:17, سوء:17, فى:17, على:17, قلب:17, علم:17, جهر:17, غنى:17, برر:16, حسن:16, حبب:14, زين:14, جوع:14, وجه:14, کين:14, ظلم:14, وله:14, عذب:14, بوب:14, ذا:13, انى:13, اخذ:13, ليس:13, رحم:13, عدو:13, ها:13, عفو:13, ذکر:13, غدو:13, اله:13, الله:11, فسد:11, اهل:11, هذه:11, اصل:11, عين:11, شطن:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == | ||
{|class="wikitable sortable" | {|class="wikitable sortable" | ||
خط ۹: | خط ۴۰: | ||
!style="background-color:#cfcfcf;" align="center" |کلمه!!تعداد تکرار در قرآن | !style="background-color:#cfcfcf;" align="center" |کلمه!!تعداد تکرار در قرآن | ||
|- | |- | ||
| | |يَتَضَرَّعُونَ || ۲ | ||
|- | |- | ||
| | |تَضَرَّعُوا || ۱ | ||
|- | |- | ||
| | |تَضَرُّعاً || ۳ | ||
|- | |- | ||
| | |يَضَّرَّعُونَ || ۱ | ||
|- | |- | ||
|ضَرِيعٍ || ۱ | |ضَرِيعٍ || ۱ |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۴۳
تکرار در قرآن: ۸(بار)
قاموس قرآن
تضرّع به معنى تذلّل است. در قاموس و اقرب آمده: «تَضَرَّعَ اِلَى اللّهِ» يعنى ابتهال و تذلّل كرد و به قولى خود را در معرض طلب حاجت قرار داد. ايضاً در قاموس گويد: «ضراع ضرعاً و ضراعُ: خضع و ذلّ و استكان». [انعام:43]. آن گاه كه عذاب ما به آنها رسيد چرا تذلّل نكردند؟ چرا به درگاه خدا زارى نكردند؟ ليكن دلهاى آنها سخت گرديد [مؤمنون:76]. استكانت چنانكه در مجمع فرموده به معنى خضوع است يعنى:هر آينه آنها را به عذاب گرفتار كرديم به پروردگارشان خاضع و تسليم نشدند و تضرّع و زارى نكردند على هذا استكانت امر قلبى و تضرّع، زارى با زبان و امر ظاهرى است و اگر هر دو به يك معنى باشد منظور آن است كه در گذشته خضوع نكردند و اكنون هم نمىكنند. در الميزان از كافى از حضرت باقر عليه السلام نقل است كه فرمود: «... اَيْاِسْتِكانَةُ هِىَ الْخُضُوعُ. وَ التَّضَرُّعُ رَفْعُ الْيَدَيْنِ وَ التَّضَرُّعُ بِهِما». در مجمع از حضرت صادق صلوات اللّه عليه نقل كرده: استكانت در دعاست، تضرّع برداشتن دو دست است در نماز. «اَلْاِسْتِكانَةُ فى الدُّعاءِ وَ التَّضَرِّعُ رَفَعُ الْيَدِ فى الصَّلوةِ». نا گفته نماند مفهوم دو آيه فوق و همچنين آياتى نظير [اعراف:94].آن است كه گرفتارىهاى بدن و غيره از جانب خدا براى بيدار كردن انسان و اظهار تذلّل به خدا و توبه و انابه است كه انسان به ضعف و عصيان خود پى ببرد و متوجه خدا شود بدين طريقگرفتارىها يك نوع رحمت اند ما بعد آيه 43 انعام حاكى است كه اگر شخص از گرفتارىها متنبه نشود درهاى نعمت بر رويش گشوده شده و غفلتاً عذاب او را يافته و از بين مىبرد [انعام:44]. در خاتمه نا گفته نماند: ضرع گذشته از مصدر بودن به معنى پستان حيوانات است مثل ثدى كه پستان زن است طبرسى فرموده: علت اين تسميه آن است كه شير به پستان ميل مىكند. ايضاً ضُرُع به ضم (ض - ر) نزديك شدن است در اقرب آمده: «ضرع السبع من الشىء ضروعاً: دنامة» و نيز آمده: «تَضَرَّعَ مِنْه» يعنى با ميل به او نزديك شد و چون تذلّل و زارى يك نوع نزديك شدن است لذا معناى اصلى در آن ملحوظ مىباشد.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
يَتَضَرَّعُونَ | ۲ |
تَضَرَّعُوا | ۱ |
تَضَرُّعاً | ۳ |
يَضَّرَّعُونَ | ۱ |
ضَرِيعٍ | ۱ |