ریشه خسف: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
|||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::خسف]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
=== قاموس قرآن === | |||
فرو رفتن و فرو بردن. «خسفةاللّه و خسف هو» خدا او را به زمين فرو برد و او به زمين فرو رفت (راغب) در مجمع مىگويد «خسف اللّه به الارض» خدا او را از زمين نا پديد كرد على هذا به ماه گرفتن از آن جهت خسوف گويند كه نور ماه در نظر بيننده غائب و زائل مىشود. در حديث آمده كه امام كاظم عليه السلام فرمود: چون ابراهيم پسر رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم فوت كرد، در فوت وى سه سنت (دستور و حكم) بر قرار شد يكى آنكه چون او مرد آفتاب گرفت، مردم گفتند: در اثر فوت فرزند رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم آفتاب گرفت. حضرت به منبر تشريف برد و خدا را حمد و ثنا گفت پس از آن فرمود: «اَيُّها النّاسُ اِنَّ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ آيَتانِ مِنْ آياتِ اللّهِ،تَجْرِيانِ بِاَمْرِهِ،مُطيعانِ لَهُ، لا تَنْكَسِفانِ لِمَوْتِ اَحَدٍ وَلا لِحَياتِهِ، فَاِذا انْكَسَفَتا اَوْ واحِدَةٌ مِنْهُما فَصَلُّ ثُمَّ نَزَلَ فَصَلّى بِالنّاسِ صَلاةَ الْكُسُوفِ» (وسائل ابواب صلاة الكسوف باب 1). ظاهراً به گرفتن افتاب و ماه از باب تغليب كسوف اطلاق شده چنانكه در نهايه و مفردات حديثى نقل است كه در آن به هر دو از باب تغليب خسوف اطلاق گرديده است. * [قصص:81-82] قارون و خانهاش را به زمين فرو برديم... اگر خدا بر ما منّت نمىگذاشت ما را نيز فرو مىبرد. * [سباء:9]، [اسراء:68]، [قيامه:8]. چون به موجب [تكوير:1] آفتاب خاموش شود نور ماه ناپديد مىگرد و ماه مىگيرد و غير مدئى مىشود و شايد از «جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ» منظور پيوستن ماه به آفتاب باشد آن وقت اين آيه بيان «خَسَفَ الْقَمَرُ» است يعنى ماه در آفتاب ناپديد مىگردد. ناگفته نماند: تصوّر فرو رفتن در زمين كه قارون بدان دچار شد و كفّار با آن تهديد شدهاند، بسيار طبيعى و آسان است زمين به دستور خدا زلزله مىكند و در اثر آن دهان گشوده هر چه را خدا خواست در خود فرو مىبرد. اين مادّه در قرآن مجيد مجموعاً هشت بار به كار رفته و فقط با «باء» متعدى شده است . | |||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
ب:100, من:69, ان:63, ف:61, هم:60, ارض:59, ه:54, امن:36, کم:34, قمر:31, نا:31, على:30, الله:29, اله:29, او:29, سمو:29, وله:29, ا:27, اذا:27, انس:24, لا:24, صبر:23, بصر:23, ل:21, الا:21, برق:21, جمع:21, شىء:21, شمس:20, سوء:20, ها:20, کفر:19, قول:19, قوم:19, لقى:19, جنب:19, فى:19, مکر:19, کان:17, صيح:17, برر:17, يوم:17, الذين:17, اذ:16, اين:16, سقط:16, دور:16, کون:16, صلح:16, ما:16, هى:14, عمل:14, نشر:14, رسل:14, وى:14, منن:14, اخذ:14, عرض:13, فکر:13, مور:13, ام:13, خلف:13, غرق:13, اتى:11, فلح:11, کسف:11, لو:10, حصب:10, يدى:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == | ||
{|class="wikitable sortable" | {|class="wikitable sortable" |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۴۸
تکرار در قرآن: ۸(بار)
قاموس قرآن
فرو رفتن و فرو بردن. «خسفةاللّه و خسف هو» خدا او را به زمين فرو برد و او به زمين فرو رفت (راغب) در مجمع مىگويد «خسف اللّه به الارض» خدا او را از زمين نا پديد كرد على هذا به ماه گرفتن از آن جهت خسوف گويند كه نور ماه در نظر بيننده غائب و زائل مىشود. در حديث آمده كه امام كاظم عليه السلام فرمود: چون ابراهيم پسر رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم فوت كرد، در فوت وى سه سنت (دستور و حكم) بر قرار شد يكى آنكه چون او مرد آفتاب گرفت، مردم گفتند: در اثر فوت فرزند رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم آفتاب گرفت. حضرت به منبر تشريف برد و خدا را حمد و ثنا گفت پس از آن فرمود: «اَيُّها النّاسُ اِنَّ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ آيَتانِ مِنْ آياتِ اللّهِ،تَجْرِيانِ بِاَمْرِهِ،مُطيعانِ لَهُ، لا تَنْكَسِفانِ لِمَوْتِ اَحَدٍ وَلا لِحَياتِهِ، فَاِذا انْكَسَفَتا اَوْ واحِدَةٌ مِنْهُما فَصَلُّ ثُمَّ نَزَلَ فَصَلّى بِالنّاسِ صَلاةَ الْكُسُوفِ» (وسائل ابواب صلاة الكسوف باب 1). ظاهراً به گرفتن افتاب و ماه از باب تغليب كسوف اطلاق شده چنانكه در نهايه و مفردات حديثى نقل است كه در آن به هر دو از باب تغليب خسوف اطلاق گرديده است. * [قصص:81-82] قارون و خانهاش را به زمين فرو برديم... اگر خدا بر ما منّت نمىگذاشت ما را نيز فرو مىبرد. * [سباء:9]، [اسراء:68]، [قيامه:8]. چون به موجب [تكوير:1] آفتاب خاموش شود نور ماه ناپديد مىگرد و ماه مىگيرد و غير مدئى مىشود و شايد از «جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ» منظور پيوستن ماه به آفتاب باشد آن وقت اين آيه بيان «خَسَفَ الْقَمَرُ» است يعنى ماه در آفتاب ناپديد مىگردد. ناگفته نماند: تصوّر فرو رفتن در زمين كه قارون بدان دچار شد و كفّار با آن تهديد شدهاند، بسيار طبيعى و آسان است زمين به دستور خدا زلزله مىكند و در اثر آن دهان گشوده هر چه را خدا خواست در خود فرو مىبرد. اين مادّه در قرآن مجيد مجموعاً هشت بار به كار رفته و فقط با «باء» متعدى شده است .
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
يَخْسِفَ | ۳ |
فَخَسَفْنَا | ۱ |
لَخَسَفَ | ۱ |
خَسَفْنَا | ۱ |
نَخْسِفْ | ۱ |
خَسَفَ | ۱ |