ریشه حرف: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
|||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::حرف]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
=== قاموس قرآن === | |||
طرف. حرف هر چيز طرف آن است (صحاح قاموس (مفردات) مل حرف شمشير، حرف كشتى، حرف كوه، [حج:11] بعضى از مردم خدا را برطرفى عبادت مىكند اگر خيرى به او رسيد به ان خاطر جمع مىشود و اگر امتحانى پيش آيد روى بگرداند. يعنى اين شخص در وسط و حقيقت بندگى نيست و در گوشه آن قرار گرفته لذا با خبرى مطمئن و با امتحانى رو گردان مىشود «فَاِنَّ اَصابَهُ» «حرف» را تفسير مىكند. متحرّف كسى است كه به يك جانب ميل مىكند. مثل [انفال:16] آيه در خصوص حرمت فرار از جنگ است مگر كسى كه براى جنگ به محلّى و جانبى ميل كند و يا خود را به كنار دسته ديگر از مجاهدين برساند كه اين عقب نشينى فرار نيست بلكه يافتن موضع محكم و يا لاحق شدن به دسته ديگر است. يعنى: هر كه آن روز پشت به دشمنان كند با غضب خدا هم قرين شده مگر آنكه پشت كردن براى موضع گرفتن در ناحيهاى و لاحق شدن به ديگران باشد. تحريف شىء: به يك طرف آن است مثل [نساء:46] [بقره:75] راغب گويد: تحريف كلام آن است كه آن را در گوشهاى از احتمال قرار بدهى كه بتوان به دو وجه حمل كرد. على هذا معنى آن محتمل كردن كلام صريح است «مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ» هم قرينه آن است يعنى پس از آنكه مراد از آن كلامرا دانستند آن را از معناى صريح منحرف مىكردند مثلا: مىگفتند: مراد از اين جمله خاتم پيغمبران نيست بلكه جبرئيل است ظاهراً از «يُحَرِفّونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِه» همين معنى مراد است و يا جاى كلمهها را عوض كرده و طور ديگر جابه جا مىكردند، شايد هر دو تحريف را انجام مي دادهاند. | |||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
ه:100, من:75, کلم:69, هم:56, وله:50, اله:43, وضع:41, عن:39, الله:37, ل:37, بعد:35, ان:31, سمع:31, ف:29, اتى:27, قسو:25, على:25, قتل:25, قول:25, الا:25, ما:25, ک:25, ثم:25, هود:25, الذين:23, او:21, دبر:21, لم:21, صوب:21, ب:21, نصر:21, قلب:21, حيز:20, اخر:20, يوم:20, جعل:20, اذ:18, عقل:18, خير:18, الى:18, عبد:18, نسى:18, فئى:16, طمن:16, حظظ:16, ولى:16, قوم:16, لعن:16, انس:14, عصو:14, وثق:14, طمئن:14, عصى:12, علم:12, قد:12, فرق:10, بوء:10, ذا:10, کذب:10, ذکر:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == | ||
{|class="wikitable sortable" | {|class="wikitable sortable" | ||
خط ۹: | خط ۴۰: | ||
!style="background-color:#cfcfcf;" align="center" |کلمه!!تعداد تکرار در قرآن | !style="background-color:#cfcfcf;" align="center" |کلمه!!تعداد تکرار در قرآن | ||
|- | |- | ||
| | |يُحَرِّفُونَهُ || ۱ | ||
|- | |- | ||
| | |يُحَرِّفُونَ || ۳ | ||
|- | |- | ||
| | |مُتَحَرِّفاً || ۱ | ||
|- | |- | ||
|حَرْفٍ || ۱ | |حَرْفٍ || ۱ |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۳
تکرار در قرآن: ۶(بار)
قاموس قرآن
طرف. حرف هر چيز طرف آن است (صحاح قاموس (مفردات) مل حرف شمشير، حرف كشتى، حرف كوه، [حج:11] بعضى از مردم خدا را برطرفى عبادت مىكند اگر خيرى به او رسيد به ان خاطر جمع مىشود و اگر امتحانى پيش آيد روى بگرداند. يعنى اين شخص در وسط و حقيقت بندگى نيست و در گوشه آن قرار گرفته لذا با خبرى مطمئن و با امتحانى رو گردان مىشود «فَاِنَّ اَصابَهُ» «حرف» را تفسير مىكند. متحرّف كسى است كه به يك جانب ميل مىكند. مثل [انفال:16] آيه در خصوص حرمت فرار از جنگ است مگر كسى كه براى جنگ به محلّى و جانبى ميل كند و يا خود را به كنار دسته ديگر از مجاهدين برساند كه اين عقب نشينى فرار نيست بلكه يافتن موضع محكم و يا لاحق شدن به دسته ديگر است. يعنى: هر كه آن روز پشت به دشمنان كند با غضب خدا هم قرين شده مگر آنكه پشت كردن براى موضع گرفتن در ناحيهاى و لاحق شدن به ديگران باشد. تحريف شىء: به يك طرف آن است مثل [نساء:46] [بقره:75] راغب گويد: تحريف كلام آن است كه آن را در گوشهاى از احتمال قرار بدهى كه بتوان به دو وجه حمل كرد. على هذا معنى آن محتمل كردن كلام صريح است «مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ» هم قرينه آن است يعنى پس از آنكه مراد از آن كلامرا دانستند آن را از معناى صريح منحرف مىكردند مثلا: مىگفتند: مراد از اين جمله خاتم پيغمبران نيست بلكه جبرئيل است ظاهراً از «يُحَرِفّونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِه» همين معنى مراد است و يا جاى كلمهها را عوض كرده و طور ديگر جابه جا مىكردند، شايد هر دو تحريف را انجام مي دادهاند.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
يُحَرِّفُونَهُ | ۱ |
يُحَرِّفُونَ | ۳ |
مُتَحَرِّفاً | ۱ |
حَرْفٍ | ۱ |