الأعراف ١١٧: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن جزییات آیه) |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::أَوْحَيْنَا|أَوْحَيْنَا]] [[کلمه غیر ربط::أَوْحَيْنَا| ]] [[شامل این ریشه::وحى| ]][[ریشه غیر ربط::وحى| ]][[شامل این کلمه::إِلَى|إِلَى]] [[شامل این ریشه::الى| ]][[شامل این کلمه::مُوسَى|مُوسَى]] [[کلمه غیر ربط::مُوسَى| ]] [[شامل این ریشه::موسى| ]][[ریشه غیر ربط::موسى| ]][[شامل این کلمه::أَن|أَنْ]] [[شامل این ریشه::ان| ]][[شامل این کلمه::أَلْق|أَلْقِ]] [[کلمه غیر ربط::أَلْق| ]] [[شامل این ریشه::لقى| ]][[ریشه غیر ربط::لقى| ]][[شامل این کلمه::عَصَاک|عَصَاکَ]] [[کلمه غیر ربط::عَصَاک| ]] [[شامل این ریشه::عصو| ]][[ریشه غیر ربط::عصو| ]][[شامل این ریشه::عصى| ]][[ریشه غیر ربط::عصى| ]][[شامل این ریشه::ک| ]][[ریشه غیر ربط::ک| ]][[شامل این کلمه::فَإِذَا|فَإِذَا]] [[شامل این ریشه::اذا| ]][[شامل این ریشه::ف| ]][[شامل این کلمه::هِي|هِيَ]] [[شامل این ریشه::هى| ]][[شامل این کلمه::تَلْقَف|تَلْقَفُ]] [[کلمه غیر ربط::تَلْقَف| ]] [[شامل این ریشه::لقف| ]][[ریشه غیر ربط::لقف| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::يَأْفِکُون|يَأْفِکُونَ]] [[کلمه غیر ربط::يَأْفِکُون| ]] [[شامل این ریشه::افک| ]][[ریشه غیر ربط::افک| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::أَوْحَيْنَا|أَوْحَيْنَا]] [[کلمه غیر ربط::أَوْحَيْنَا| ]] [[شامل این ریشه::وحى| ]][[ریشه غیر ربط::وحى| ]][[شامل این کلمه::إِلَى|إِلَى]] [[شامل این ریشه::الى| ]][[شامل این کلمه::مُوسَى|مُوسَى]] [[کلمه غیر ربط::مُوسَى| ]] [[شامل این ریشه::موسى| ]][[ریشه غیر ربط::موسى| ]][[شامل این کلمه::أَن|أَنْ]] [[شامل این ریشه::ان| ]][[شامل این کلمه::أَلْق|أَلْقِ]] [[کلمه غیر ربط::أَلْق| ]] [[شامل این ریشه::لقى| ]][[ریشه غیر ربط::لقى| ]][[شامل این کلمه::عَصَاک|عَصَاکَ]] [[کلمه غیر ربط::عَصَاک| ]] [[شامل این ریشه::عصو| ]][[ریشه غیر ربط::عصو| ]][[شامل این ریشه::عصى| ]][[ریشه غیر ربط::عصى| ]][[شامل این ریشه::ک| ]][[ریشه غیر ربط::ک| ]][[شامل این کلمه::فَإِذَا|فَإِذَا]] [[شامل این ریشه::اذا| ]][[شامل این ریشه::ف| ]][[شامل این کلمه::هِي|هِيَ]] [[شامل این ریشه::هى| ]][[شامل این کلمه::تَلْقَف|تَلْقَفُ]] [[کلمه غیر ربط::تَلْقَف| ]] [[شامل این ریشه::لقف| ]][[ریشه غیر ربط::لقف| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::يَأْفِکُون|يَأْفِکُونَ]] [[کلمه غیر ربط::يَأْفِکُون| ]] [[شامل این ریشه::افک| ]][[ریشه غیر ربط::افک| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|وَ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِکُونَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=و سوی موسی وحی کردیم که: «عصایت را بیفکن.» پس (انداخت، ناگهان اژدری شد و) آنچه را به دروغ میساختند فرو میبلعد.» | |-|صادقی تهرانی=و سوی موسی وحی کردیم که: «عصایت را بیفکن.» پس (انداخت، ناگهان اژدری شد و) آنچه را به دروغ میساختند فرو میبلعد.» | ||
|-|معزی=و وحی نمودیم به موسی که بیفکن عصای خویش را ناگهان فروبرد آنچه را دروغ آورند | |-|معزی=و وحی نمودیم به موسی که بیفکن عصای خویش را ناگهان فروبرد آنچه را دروغ آورند | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">And We inspired Moses: “Throw your staff.” And at once, it swallowed what they were faking.</div> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأعراف | نزول = | |-|</tabber> | ||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/007117.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/007117.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره الأعراف | نزول = [[نازل شده در سال::10|١٠ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::117|١١٧]] | قبلی = الأعراف ١١٦ | بعدی = الأعراف ١١٨ | کلمه = [[تعداد کلمات::12|١٢]] | حرف = }} | |||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«تَلْقَفُ»: میبلعد. قورت میدهد. از ماده (لَقْف) به معنی به سرعت بلعیدن. «یَأْفِکُونَ»: به هم میبافتند. به دروغ سرهم میکردند. از ماده (إِفْک) به معنی بدترین دروغ. بهتان و افتراء. | «تَلْقَفُ»: میبلعد. قورت میدهد. از ماده (لَقْف) به معنی به سرعت بلعیدن. «یَأْفِکُونَ»: به هم میبافتند. به دروغ سرهم میکردند. از ماده (إِفْک) به معنی بدترین دروغ. بهتان و افتراء. | ||
خط ۲۶: | خط ۳۴: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۱#link161 | آيات ۱۰۳ - ۱۲۶، سوره اعراف]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۱#link161 | آيات ۱۰۳ - ۱۲۶، سوره اعراف]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۲#link162 | بيان آيات مربوط به بعثت موسى عليه السلام به سوى فرعون]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۲#link162 | بيان آيات مربوط به بعثت موسى عليه السلام به سوى فرعون]] | ||
خط ۳۶: | خط ۴۵: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۳#link169 | بحث روايتى (روايات عجيبه در مورد داستان حضرت موسى و فرعون و بيان ضعف آنها)]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۳#link169 | بحث روايتى (روايات عجيبه در مورد داستان حضرت موسى و فرعون و بيان ضعف آنها)]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۵۸#link50 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۵۸#link50 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ أَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَنْ أَلْقِ عَصاكَ فَإِذا هِيَ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ «117» | |||
و به موسى وحى كرديم كه عصايت را بيافكن. (همين كه افكند اژدها شد و) ناگهان (وسائل و) جادوهاى دروغين ساحران را بلعيد. | |||
===نکته ها=== | |||
كلمهى «تَلْقَفُ» از «لقف»، به معناى بر گرفتن چيزى با قدرت و سرعت است و در اين جا به معناى بلعيدن است و كلمهى «يَأْفِكُونَ» از «افك»، به دروغى كه در قالب صدق و راستى مطرح شود يا باطلى كه ظاهرى حقّنما داشته باشد، گفته مىشود. | |||
اگر معجزه و عصاى حضرت موسى، بافتههاى جادويى ساحران را بىتأثير مىكند و آنها را نابود مىكند، استمداد از معجزهى جاويد پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله يعنى قرآن و تلاوت آن نيز حتماً بافتهها و توطئههاى پيروان باطل را نقش بر آب مىكند. | |||
جلد 3 - صفحه 139 | |||
===پیام ها=== | |||
1- پيامبران الهى، در شرايط بحرانى مستقيماً از سوى غيب مدد مىشوند. «أَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَنْ أَلْقِ عَصاكَ» آرى، خداوند بندگان مخلص خود را در مجامع بينالمللى و در حضور دشمنان حقّ، امداد كرده و بر آنان غالب مىسازد. | |||
2- باطلهايى كه در چشم و دل مردم تأثير گذارده و آنها را لرزان مىكنند، «سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ» توسّط پيامبر با قدرت الهى بر ملا شده و درهم شكسته مىشود. «تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ أَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَنْ أَلْقِ عَصاكَ فَإِذا هِيَ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ (117) | |||
وَ أَوْحَيْنا إِلى مُوسى: و وحى فرموديم به موسى عليه السّلام، أَنْ أَلْقِ عَصاكَ: آنكه بيانداز عصاى خود را، پس موسى آن را انداخت اژدهائى سياه شد از شتر بختى بزرگتر، با چهار پاى سطبر و كوتاه، و دنباله دراز، به هيچ چيز نمىگذشت مگر آن كه او را پست مىكرد، و پاى بر چيزى نمىگذاشت مگر آن كه آن را خرد مىنمود، چشمها بر گردن بسته، موها مانند نيزه، دندانها گراز، فراخى دهنش دوازده ذرع با صداى مهيب، فَإِذا هِيَ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ: | |||
پس آن هنگام اژدها مىبلعيد آنچه تزوير كرده به دروغ به خلق نمودند تمام طنابها و عصاها را كه چهل خروار بود فرو برده، به طرف مردم حمله نمود، همه فرار كردند؛ از شدت ازدحام و اضطراب، دوازده هزار نفر هلاك شدند. فرعون محدث شده، بيهوش افتاد، و آن روز چهل مرتبه خود را از ترس ملوث نمود، پس موسى بال او را گرفت، همان عصا شد. | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 165 | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
سوره الأعراف «7»: آيات 115 تا 118 | |||
قالُوا يا مُوسى إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَ (115) قالَ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جاؤُ بِسِحْرٍ عَظِيمٍ (116) وَ أَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَنْ أَلْقِ عَصاكَ فَإِذا هِيَ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ (117) فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (118) | |||
ترجمه | |||
گفتند اى موسى يا آنكه مىاندازى و يا آنكه باشيم ما اندازندگان | |||
گفت بيندازيد پس چون انداختند جادو كردند چشمهاى مردم را و ترساندند آنها را و آوردند سحرى بزرگ | |||
و وحى كرديم بموسى كه بينداز عصاى خود را پس آنگاه آن بلع ميكرد آنچه را كه بدروغ آنها ارائه ميدادند | |||
پس ثابت شد حق و باطل شد آنچه بودند كه بجا مىآوردند. | |||
تفسير | |||
پس از اجتماع سحره و تعيين ميدان براى مبارزه آنها با حضرت موسى كه گفتهاند در اسكندريّه و مصادف با نوروز بوده آنها بپاس ادب بحضرت موسى مفاد آيه اول را معروض داشتند و گفتهاند باطنا مايل بودند خودشان سبقت نمايند و باين جهت جمله دالّه بر القاء خودشان را باسلوب ديگرى مؤكّد ادا كردند و حضرت موسى چون بىاعتناء بآنها و مستظهر بخدا بود فرمود بيندازيد و آنها عصاها و ريسمانهاى خودشان را كه مشحون و ممزوج بادويه كرده بودند كه در وقت وصول حرارت آفتاب بآنها حركت ميكرد و شبيه بمار و افعى و اژدها ساخته بودند بوضع عجيب و كيفيت مخصوص به تردستى انداختند و بقدرى زياد بود كه گفتهاند چهل خروار جمعا وزن آنها بوده و روى هم واقع شده بود و ميدان را پر كرده بود و تماشاچيان را مضطرب و خائف و مبهوت نموده بود با آنكه حقيقتى نداشت و آنها حركت ارادى نداشتند و در نظر مردم اينطور جلوه ميكرد و از فنون شعبده و چشم بندى بوده كه يكى از اقسام سحر است و در سوره بقره شمه از آن ذكر شد با اين وصف در آن زمان كمّا و كيفا كار بزرگى بوده كه با آن ازدحام خلق كسى متوجه بمكر و حيله آنها | |||
---- | |||
جلد 2 صفحه 461 | |||
نشد و به اين جهت حضرت موسى هم مختصر تحيّرى برايش روى داد كه خطاب رسيد بيند از عصايت را و انداخت اژدهاى مهيبى شد كه گفتهاند رنگش سياه شكمش از شترهاى بزرگ بزرگتر داراى چهارپاى قطور كوتاه دنبالهاش ساحت ميدان را گرفته بود و با دهانش كه فراخى آن سابقا ذكر شد بلع ميكرد آنچه را سحره ساخته بودند و بدروغ و مكر و تزوير مار واقعى و اژدها ارائه ميدادند و روايت شده پس از آنكه تمام مصنوعات سحره را خورد روى بحاضرين نمود و آنها فرار كردند و در اثر ازدحام جمع كثيرى تلف شدند و حضرت موسى گرفت آنرا و بصورت اوّل برگشت و سحره گفتند اگر اين سحر بود عصاها و رسنهاى ما باقى مىماند پس حق حاصل و ثابت و ظاهر گشت و عمل آنها محو و نابود و باطل گرديد و فرعون كه جزء فراريان بود افتاد و بيهوش شد. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ أَوحَينا إِلي مُوسي أَن أَلقِ عَصاكَ فَإِذا هِيَ تَلقَفُ ما يَأفِكُونَ (117) | |||
و وحي فرستاديم بسوي موسي اينكه بينداز عصاي خود را چون انداخت بناگاه بلعيد تمام آنچه سحره دروغ بسته بودند يعني بر خلاف واقع بنظر مردم جلوه داده بودند. | |||
وَ أَوحَينا إِلي مُوسي وحي القاء در قلب است بتوسط ملائكه در قلوب انبياء و اما در قلوب مؤمنين الهام ميگويند و طرق وحي مختلف است چنانچه ميفرمايد وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللّهُ إِلّا وَحياً أَو مِن وَراءِ حِجابٍ أَو يُرسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذنِهِ ما يَشاءُ شوري آيه 50 و 51. | |||
أَن أَلقِ عَصاكَ امريّه رسيد بموسي که عصا را بينداز پس حضرت موسي انداخت که اينکه جمله در تقدير است بدلالت جمله قبل يعني پس از انداختن | |||
جلد 7 - صفحه 419 | |||
فَإِذا هِيَ يعني بمجرد القاء بناگاه آن عصا ثعباني شد که تمام سحر سحره را تلقف بلعيد که در اينکه جمله معجزاتي ظاهر شد: عصا ثعبان شدن، بلعيدن عصاها و ريسمانها و آنچه سحره آورده بودند و برگشتن بحال عصائي بدون آنكه بزرگ شده باشد و نابود شدن دستگاه سحره. | |||
ما يَأفِكُونَ افك دروغي است که بصورت صدق است و هر باطلي که بصورت حق درآيد افك است چنانچه عصاهاي سحره و ريسمانهاي آنها بصورت حيوانات و ساكن را متحرك نمايد جلوه داده بودند. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 117)- در این هنگام که همه مردم به جنب و جوش افتاده بودند و غریو شادی از هر سو بلند بود و فرعون و اطرافیانش تبسم رضایت بخشی بر لب داشتند و برق شادی از چشمانشان میدرخشید، وحی الهی به سراغ موسی (ع) آمد و او را فرمان به انداختن عصا داد، ناگهان صحنه بکلی دگرگون شد و رنگ از چهرهها پرید و تزلزل بر ارکان فرعون و یارانش افتاد، چنانکه قرآن میگوید: «و ما وحی به موسی کردیم که عصایت را بیفکن ناگهان (به صورت اژدهایی درآمد و) با دقت و سرعت، مارهای دروغین و وسائل قلابی ساحران را جمع کرد» (وَ أَوْحَیْنا إِلی مُوسی أَنْ أَلْقِ عَصاکَ فَإِذا هِیَ تَلْقَفُ ما یَأْفِکُونَ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۷۴: | خط ۱۸۵: | ||
[[رده:حقیقت جادو]][[رده:ناپایدارى جادو]][[رده:جادوى جادوگران فرعون]][[رده:شکست جادوگران فرعون]][[رده:اوامر خدا]][[رده:بشارت خدا]][[رده:و جادو]][[رده:بشارت به موسى]][[رده:عصاى موسى]][[رده:قصه موسى]][[رده:معجزه موسى]][[رده:وحى به موسى]] | [[رده:حقیقت جادو]][[رده:ناپایدارى جادو]][[رده:جادوى جادوگران فرعون]][[رده:شکست جادوگران فرعون]][[رده:اوامر خدا]][[رده:بشارت خدا]][[رده:و جادو]][[رده:بشارت به موسى]][[رده:عصاى موسى]][[رده:قصه موسى]][[رده:معجزه موسى]][[رده:وحى به موسى]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الأعراف ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الأعراف ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 117 سوره أعراف | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 117 سوره أعراف,أعراف 117,وَ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِکُونَ,حقیقت جادو,ناپایدارى جادو,جادوى جادوگران فرعون,شکست جادوگران فرعون,اوامر خدا,بشارت خدا,و جادو,بشارت به موسى,عصاى موسى,قصه موسى,معجزه موسى,وحى به موسى,آیات قرآن سوره الأعراف | |||
|description=وَ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِکُونَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۵۶
کپی متن آیه |
---|
وَ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِکُونَ |
ترجمه
الأعراف ١١٦ | آیه ١١٧ | الأعراف ١١٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تَلْقَفُ»: میبلعد. قورت میدهد. از ماده (لَقْف) به معنی به سرعت بلعیدن. «یَأْفِکُونَ»: به هم میبافتند. به دروغ سرهم میکردند. از ماده (إِفْک) به معنی بدترین دروغ. بهتان و افتراء.
تفسیر
- آيات ۱۰۳ - ۱۲۶، سوره اعراف
- بيان آيات مربوط به بعثت موسى عليه السلام به سوى فرعون
- گفتگوى موسى (عليه السلام ) با فرعون
- تبديل عصاى موسى (ع ) به اژدها و بيضاء گشتن دست آن حضرت
- احضار ساحران ، عكس العمل فرعون و فرعونيان در برابر موسى عليه السلام
- معارضه ساحران با موسى (ع ) و تسليم شدنشان در برابر آن حضرت
- فرعون بعد از ايمان آوردن ساحران آنان را به توطئه و تبانى قبلى با موسى (ع ) متهمو آنان را تهديد مى كند
- پاسخ سحره به تهديدات فرعون : انّا ربنا منقلبون ...
- بحث روايتى (روايات عجيبه در مورد داستان حضرت موسى و فرعون و بيان ضعف آنها)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَنْ أَلْقِ عَصاكَ فَإِذا هِيَ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ «117»
و به موسى وحى كرديم كه عصايت را بيافكن. (همين كه افكند اژدها شد و) ناگهان (وسائل و) جادوهاى دروغين ساحران را بلعيد.
نکته ها
كلمهى «تَلْقَفُ» از «لقف»، به معناى بر گرفتن چيزى با قدرت و سرعت است و در اين جا به معناى بلعيدن است و كلمهى «يَأْفِكُونَ» از «افك»، به دروغى كه در قالب صدق و راستى مطرح شود يا باطلى كه ظاهرى حقّنما داشته باشد، گفته مىشود.
اگر معجزه و عصاى حضرت موسى، بافتههاى جادويى ساحران را بىتأثير مىكند و آنها را نابود مىكند، استمداد از معجزهى جاويد پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله يعنى قرآن و تلاوت آن نيز حتماً بافتهها و توطئههاى پيروان باطل را نقش بر آب مىكند.
جلد 3 - صفحه 139
پیام ها
1- پيامبران الهى، در شرايط بحرانى مستقيماً از سوى غيب مدد مىشوند. «أَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَنْ أَلْقِ عَصاكَ» آرى، خداوند بندگان مخلص خود را در مجامع بينالمللى و در حضور دشمنان حقّ، امداد كرده و بر آنان غالب مىسازد.
2- باطلهايى كه در چشم و دل مردم تأثير گذارده و آنها را لرزان مىكنند، «سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ» توسّط پيامبر با قدرت الهى بر ملا شده و درهم شكسته مىشود. «تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ أَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَنْ أَلْقِ عَصاكَ فَإِذا هِيَ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ (117)
وَ أَوْحَيْنا إِلى مُوسى: و وحى فرموديم به موسى عليه السّلام، أَنْ أَلْقِ عَصاكَ: آنكه بيانداز عصاى خود را، پس موسى آن را انداخت اژدهائى سياه شد از شتر بختى بزرگتر، با چهار پاى سطبر و كوتاه، و دنباله دراز، به هيچ چيز نمىگذشت مگر آن كه او را پست مىكرد، و پاى بر چيزى نمىگذاشت مگر آن كه آن را خرد مىنمود، چشمها بر گردن بسته، موها مانند نيزه، دندانها گراز، فراخى دهنش دوازده ذرع با صداى مهيب، فَإِذا هِيَ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ:
پس آن هنگام اژدها مىبلعيد آنچه تزوير كرده به دروغ به خلق نمودند تمام طنابها و عصاها را كه چهل خروار بود فرو برده، به طرف مردم حمله نمود، همه فرار كردند؛ از شدت ازدحام و اضطراب، دوازده هزار نفر هلاك شدند. فرعون محدث شده، بيهوش افتاد، و آن روز چهل مرتبه خود را از ترس ملوث نمود، پس موسى بال او را گرفت، همان عصا شد.
جلد 4 صفحه 165
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 115 تا 118
قالُوا يا مُوسى إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَ (115) قالَ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جاؤُ بِسِحْرٍ عَظِيمٍ (116) وَ أَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَنْ أَلْقِ عَصاكَ فَإِذا هِيَ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ (117) فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (118)
ترجمه
گفتند اى موسى يا آنكه مىاندازى و يا آنكه باشيم ما اندازندگان
گفت بيندازيد پس چون انداختند جادو كردند چشمهاى مردم را و ترساندند آنها را و آوردند سحرى بزرگ
و وحى كرديم بموسى كه بينداز عصاى خود را پس آنگاه آن بلع ميكرد آنچه را كه بدروغ آنها ارائه ميدادند
پس ثابت شد حق و باطل شد آنچه بودند كه بجا مىآوردند.
تفسير
پس از اجتماع سحره و تعيين ميدان براى مبارزه آنها با حضرت موسى كه گفتهاند در اسكندريّه و مصادف با نوروز بوده آنها بپاس ادب بحضرت موسى مفاد آيه اول را معروض داشتند و گفتهاند باطنا مايل بودند خودشان سبقت نمايند و باين جهت جمله دالّه بر القاء خودشان را باسلوب ديگرى مؤكّد ادا كردند و حضرت موسى چون بىاعتناء بآنها و مستظهر بخدا بود فرمود بيندازيد و آنها عصاها و ريسمانهاى خودشان را كه مشحون و ممزوج بادويه كرده بودند كه در وقت وصول حرارت آفتاب بآنها حركت ميكرد و شبيه بمار و افعى و اژدها ساخته بودند بوضع عجيب و كيفيت مخصوص به تردستى انداختند و بقدرى زياد بود كه گفتهاند چهل خروار جمعا وزن آنها بوده و روى هم واقع شده بود و ميدان را پر كرده بود و تماشاچيان را مضطرب و خائف و مبهوت نموده بود با آنكه حقيقتى نداشت و آنها حركت ارادى نداشتند و در نظر مردم اينطور جلوه ميكرد و از فنون شعبده و چشم بندى بوده كه يكى از اقسام سحر است و در سوره بقره شمه از آن ذكر شد با اين وصف در آن زمان كمّا و كيفا كار بزرگى بوده كه با آن ازدحام خلق كسى متوجه بمكر و حيله آنها
جلد 2 صفحه 461
نشد و به اين جهت حضرت موسى هم مختصر تحيّرى برايش روى داد كه خطاب رسيد بيند از عصايت را و انداخت اژدهاى مهيبى شد كه گفتهاند رنگش سياه شكمش از شترهاى بزرگ بزرگتر داراى چهارپاى قطور كوتاه دنبالهاش ساحت ميدان را گرفته بود و با دهانش كه فراخى آن سابقا ذكر شد بلع ميكرد آنچه را سحره ساخته بودند و بدروغ و مكر و تزوير مار واقعى و اژدها ارائه ميدادند و روايت شده پس از آنكه تمام مصنوعات سحره را خورد روى بحاضرين نمود و آنها فرار كردند و در اثر ازدحام جمع كثيرى تلف شدند و حضرت موسى گرفت آنرا و بصورت اوّل برگشت و سحره گفتند اگر اين سحر بود عصاها و رسنهاى ما باقى مىماند پس حق حاصل و ثابت و ظاهر گشت و عمل آنها محو و نابود و باطل گرديد و فرعون كه جزء فراريان بود افتاد و بيهوش شد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ أَوحَينا إِلي مُوسي أَن أَلقِ عَصاكَ فَإِذا هِيَ تَلقَفُ ما يَأفِكُونَ (117)
و وحي فرستاديم بسوي موسي اينكه بينداز عصاي خود را چون انداخت بناگاه بلعيد تمام آنچه سحره دروغ بسته بودند يعني بر خلاف واقع بنظر مردم جلوه داده بودند.
وَ أَوحَينا إِلي مُوسي وحي القاء در قلب است بتوسط ملائكه در قلوب انبياء و اما در قلوب مؤمنين الهام ميگويند و طرق وحي مختلف است چنانچه ميفرمايد وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللّهُ إِلّا وَحياً أَو مِن وَراءِ حِجابٍ أَو يُرسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذنِهِ ما يَشاءُ شوري آيه 50 و 51.
أَن أَلقِ عَصاكَ امريّه رسيد بموسي که عصا را بينداز پس حضرت موسي انداخت که اينکه جمله در تقدير است بدلالت جمله قبل يعني پس از انداختن
جلد 7 - صفحه 419
فَإِذا هِيَ يعني بمجرد القاء بناگاه آن عصا ثعباني شد که تمام سحر سحره را تلقف بلعيد که در اينکه جمله معجزاتي ظاهر شد: عصا ثعبان شدن، بلعيدن عصاها و ريسمانها و آنچه سحره آورده بودند و برگشتن بحال عصائي بدون آنكه بزرگ شده باشد و نابود شدن دستگاه سحره.
ما يَأفِكُونَ افك دروغي است که بصورت صدق است و هر باطلي که بصورت حق درآيد افك است چنانچه عصاهاي سحره و ريسمانهاي آنها بصورت حيوانات و ساكن را متحرك نمايد جلوه داده بودند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 117)- در این هنگام که همه مردم به جنب و جوش افتاده بودند و غریو شادی از هر سو بلند بود و فرعون و اطرافیانش تبسم رضایت بخشی بر لب داشتند و برق شادی از چشمانشان میدرخشید، وحی الهی به سراغ موسی (ع) آمد و او را فرمان به انداختن عصا داد، ناگهان صحنه بکلی دگرگون شد و رنگ از چهرهها پرید و تزلزل بر ارکان فرعون و یارانش افتاد، چنانکه قرآن میگوید: «و ما وحی به موسی کردیم که عصایت را بیفکن ناگهان (به صورت اژدهایی درآمد و) با دقت و سرعت، مارهای دروغین و وسائل قلابی ساحران را جمع کرد» (وَ أَوْحَیْنا إِلی مُوسی أَنْ أَلْقِ عَصاکَ فَإِذا هِیَ تَلْقَفُ ما یَأْفِکُونَ).
نکات آیه
۱- خداوند پس از جادوگرى ساحران به موسى فرمان داد تا عصاى خویش را در صحنه مبارزه رها سازد. (و أوحینا إلى موسى أن ألق عصاک)
۲- خداوند، فرمانش را (افکندن عصا) از طریق وحى به موسى ابلاغ کرد. (و أوحینا إلى موسى أن ألق عصاک)
۳- عصاى موسى(ع) پس از افکنده شدن، تمام بافته هاى جادویى ساحران را بلعید و به کام خویش فروبرد. (فإذا هى تلقف ما یأفکون) «لَقْف» (مصدر تلقف) به معناى گرفتن چیزى با سرعت است و در آیه شریفه به مناسبت مورد به «بلعیدن» تفسیر شده است. جمله «فإذا هى ... » مى تواند خبر از رخدادى باشد که در صحنه مبارزه اتفاق افتاده است. در این صورت تقدیر جمله چنین خواهد بود: أوحینا إلى موسى أن ألق عصاک فالقیها فإذا هى تلقف.
۴- خداوند به موسى(ع) بشارت داد که عصاى وى پس از رها شدن، تمام ساخته هاى دروغین ساحران را خواهد بلعید. (أن ألق عصاک فإذا هى تلقف ما یأفکون) در برداشت فوق جمله «فإذا هى ... »، همانند «أن ألق عصاک»، تفسیر «أوحینا» گرفته شده است. بر این مبنا تقدیر جمله بدین صورت خواهد شد: ألق عصاک فإذا القیتها إذا هى تلقف ما یأفکون.
۵- عصاى موسى(ع) با بلعیدن ابزار جادویى ساحران، صحنه اى شگفت و به دور از انتظار همگان به وجود آورد. (فإذا هى تلقف ما یأفکون) «إذا» براى مفاجات است و دلالت مى کند که جمله پس از آن در یک حالت غیر منتظره واقع شده است.
۶- سحر، امرى ناپایدار در برابر معجزه (فإذا هى تلقف ما یأفکون)
موضوعات مرتبط
- جادو: حقیقت جادو ۶ ; ناپایدارى جادو ۶
- جادوگران فرعون: جادوى جادوگران فرعون ۱ ; شکست جادوگران فرعون ۳، ۴، ۵
- خدا: اوامر خدا ۱، ۲ ; بشارت خدا ۴
- معجزه: و جادو ۶
- موسى(ع): بشارت به موسى(ع) ۴ ; عصاى موسى(ع) ۱، ۲، ۳، ۴، ۵ ; قصه موسى(ع) ۱، ۳، ۴، ۵ ; معجزه موسى(ع) ۱، ۲، ۳ ; وحى به موسى(ع) ۲
منابع