النّجُوم: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(Added word proximity by QBot)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
__TOC__
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/النّجُوم | آیات شامل این کلمه ]]'''
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/النّجُوم | آیات شامل این کلمه ]]'''


=== ریشه کلمه ===
=== ریشه کلمه ===
*[[ریشه نجم‌ | نجم‌]] (۱۳ بار) [[کلمه با ریشه:: نجم‌| ]]
*[[ریشه نجم‌ | نجم‌]] (۱۳ بار) [[کلمه با ریشه:: نجم‌| ]]
=== قاموس قرآن ===
اصل نجم به معنى طلوع و بروز است گويند: «نَجَمَ الْقَرْنُ وَ النَّباتُ» يعنى شاخ و علف روئيد و ظاهر شد، ستاره را از آن نجم گويند كه طلوع مى‏كند (مجمع) راغب اصل آن را كوكب طالع گفته و «نَجَمَ نُجُوماً نَجْماً» را طلوع و بروز گويد. در نهج البلاغه خطبه 59 درباره خوارج فرموده «كُلَّما نَجَمَ مِنْهُمْ قَرْنٌ قُطِعَ» هرگاه رئيسى از آنها ظاهر و طالع گرديد كشته مى‏شود. نجم هم مصدر آمده و هم اسم، ولى در قرآن مصدر به كار رفته است ايضاً نجوم هم مصدر آمده و هم جمع نجم ولى در قرآن مجيد فقط جمع به كار رفته است. [نحل:16]. و با علاماتى و هم با ستارگان هدايت مى‏شوند و راه مى‏يابند. * [رحمن:6]. مراد از نجم در آيه نبات و علف است مقابل شجر، علت اين تسميه بروز و طلوع آن از زمين است پس نجم نبات بى‏ساقه و شجر نبات با ساقه مى‏باشد كه با آمدن زمستان از بين نمى‏رود يعنى علفها و درختان خدا را سجده مى‏كنند و از اوامرش پيروى مى‏نمايند بعضى آن را در آيه ستاره دانسته‏اند ولى بعيد است. * [نجم:1-2]. هوى به معنى سقوط است «هَوَى الشَّىْ‏ءُ هُوِيّاً: سَقَطَ مِنْ عُلُوٍّ اِلى اَسْفَلِ» مراد از هوى نجم ظاهراً سقوط آن از سمت رأس به طرف غروب است و شايد «هَوى» به معنى صعود باشد رجوع شود به «هوى». يعنى: قسم به ستاره آنگاه كه فرود مى‏آيد، رفيق شما گمراه نشده و به خطا نرفته است. چون اوائل سوره درباره نزول وحى و معراج آن حضرت است به نظر مى‏آيد قسم به فرود آمدن يا بالا رفتن ستاره‏با آن مطلب تناسبى دارد. گفته‏اند مراد از «النجم» در آيه قرآن است كه نجوماً و تدريجاً نازل شده به قولى مراد از آن ثريا و به قولى شعرى و به قولى شهابها است ولى ظهور آيه با هيچ يك سازگار نيست. * [اعراف:54]. آفتاب و ماه و ستارگان همه به امر خدا رام و مسخرّند لفظ نجوم 9 بار در قرآن مجيد به كار رفته و آيات [مرسلات:8]. [تكوير:2]. كه در «طُمِس» و «كَدر» گذشت از تحول و تغيير آنها در قيامت حكايت دارند. ظاهراً مراد از نجم و نجوم در قرآن مجيد فقط ثوابت است و كواكب (سيارات) و مصابيح غير از آنهاست واللَّه اعلم، رجوع كنيد به «رجم - مصباح - شهاب».


*[[ال]]
*[[ال]]
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud>
وَ:100, إِذَا:32, الشّمْس:23, فِي:23, الْقَمَر:23, مُسَخّرَات:19, بِأَمْرِه:18, الْجِبَال:18, إِنّه:17, فَقَال:15, لَکُم:15, إِدْبَار:14, فَإِذَا:14, بِمَوَاقِع:14, اللّيْل:14, لِتَهْتَدُوا:14, إِنّي:14, انْکَدَرَت:14, طُمِسَت:14, لَوَاقِع:14, لَقَسَم:14, جَعَل:14, تُوعَدُون:14, أُقْسِم:14, فَتَوَلّوْا:14, کُوّرَت:14, بِهَا:14, نَظْرَة:14, سَقِيم:14, فَسَبّحْه:13, الْعَالَمِين:13, فَنَظَر:13, عَنْه:13, لَو:13, نُذْرا:13, فَلا:13, أَلا:13, الّذِي:13, إِن:13, الْعَظِيم:13, السّمَاء:13, إِنّمَا:13, أَو:13, سُيّرَت:13, تَعْلَمُون:13, رَبّک:13, فُرِجَت:13, مُدْبِرِين:13, مِن:13, النّهَار:13, لَه:13, ظُلُمَات:13, الشّجَر:13, هُو:13, بِرَب:13, الْخَلْق:12, عَظِيم:12, عُذْرا:12, الْبَرّ:12, بِاسْم:12, ذٰلِک:12, ظَنّکُم:12, الْعَلِيم:12, الْأَرْض:12, تَقُوم:12, حَثِيثا:12, لَآيَات:12, الدّوَاب:12, الْعَزِيز:12, فَمَا:12, فَسَبّح:12, لِقَوْم:11, الْبَحْر:11, يَطْلُبُه:11, حِين:11, الْأَمْر:11, تَقْدِير:11, تَبَارَک:11, يَعْقِلُون:11, قَد:11, کَثِير:11, مَن:11, اللّه:10, فَصّلْنَا:10
</qcloud>
===تکرار در هر سال نزول===
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::النّجُوم]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۰۹

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

اصل نجم به معنى طلوع و بروز است گويند: «نَجَمَ الْقَرْنُ وَ النَّباتُ» يعنى شاخ و علف روئيد و ظاهر شد، ستاره را از آن نجم گويند كه طلوع مى‏كند (مجمع) راغب اصل آن را كوكب طالع گفته و «نَجَمَ نُجُوماً نَجْماً» را طلوع و بروز گويد. در نهج البلاغه خطبه 59 درباره خوارج فرموده «كُلَّما نَجَمَ مِنْهُمْ قَرْنٌ قُطِعَ» هرگاه رئيسى از آنها ظاهر و طالع گرديد كشته مى‏شود. نجم هم مصدر آمده و هم اسم، ولى در قرآن مصدر به كار رفته است ايضاً نجوم هم مصدر آمده و هم جمع نجم ولى در قرآن مجيد فقط جمع به كار رفته است. [نحل:16]. و با علاماتى و هم با ستارگان هدايت مى‏شوند و راه مى‏يابند. * [رحمن:6]. مراد از نجم در آيه نبات و علف است مقابل شجر، علت اين تسميه بروز و طلوع آن از زمين است پس نجم نبات بى‏ساقه و شجر نبات با ساقه مى‏باشد كه با آمدن زمستان از بين نمى‏رود يعنى علفها و درختان خدا را سجده مى‏كنند و از اوامرش پيروى مى‏نمايند بعضى آن را در آيه ستاره دانسته‏اند ولى بعيد است. * [نجم:1-2]. هوى به معنى سقوط است «هَوَى الشَّىْ‏ءُ هُوِيّاً: سَقَطَ مِنْ عُلُوٍّ اِلى اَسْفَلِ» مراد از هوى نجم ظاهراً سقوط آن از سمت رأس به طرف غروب است و شايد «هَوى» به معنى صعود باشد رجوع شود به «هوى». يعنى: قسم به ستاره آنگاه كه فرود مى‏آيد، رفيق شما گمراه نشده و به خطا نرفته است. چون اوائل سوره درباره نزول وحى و معراج آن حضرت است به نظر مى‏آيد قسم به فرود آمدن يا بالا رفتن ستاره‏با آن مطلب تناسبى دارد. گفته‏اند مراد از «النجم» در آيه قرآن است كه نجوماً و تدريجاً نازل شده به قولى مراد از آن ثريا و به قولى شعرى و به قولى شهابها است ولى ظهور آيه با هيچ يك سازگار نيست. * [اعراف:54]. آفتاب و ماه و ستارگان همه به امر خدا رام و مسخرّند لفظ نجوم 9 بار در قرآن مجيد به كار رفته و آيات [مرسلات:8]. [تكوير:2]. كه در «طُمِس» و «كَدر» گذشت از تحول و تغيير آنها در قيامت حكايت دارند. ظاهراً مراد از نجم و نجوم در قرآن مجيد فقط ثوابت است و كواكب (سيارات) و مصابيح غير از آنهاست واللَّه اعلم، رجوع كنيد به «رجم - مصباح - شهاب».

کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...