آل عمران ٩٢: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن جزییات آیه)
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::لَن|لَنْ‌]] [[شامل این ریشه::لن‌| ]][[شامل این کلمه::تَنَالُوا|تَنَالُوا]] [[کلمه غیر ربط::تَنَالُوا| ]] [[شامل این ریشه::نيل‌| ]][[ریشه غیر ربط::نيل‌| ]][[شامل این کلمه::الْبِرّ|الْبِرَّ]] [[کلمه غیر ربط::الْبِرّ| ]] [[شامل این ریشه::برر| ]][[ریشه غیر ربط::برر| ]][[شامل این کلمه::حَتّى|حَتَّى‌]] [[شامل این ریشه::حتى‌| ]][[شامل این کلمه::تُنْفِقُوا|تُنْفِقُوا]] [[کلمه غیر ربط::تُنْفِقُوا| ]] [[شامل این ریشه::نفق‌| ]][[ریشه غیر ربط::نفق‌| ]][[شامل این کلمه::مِمّا|مِمَّا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::تُحِبّون|تُحِبُّونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::تُحِبّون| ]] [[شامل این ریشه::حبب‌| ]][[ریشه غیر ربط::حبب‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::تُنْفِقُوا|تُنْفِقُوا]] [[کلمه غیر ربط::تُنْفِقُوا| ]] [[شامل این ریشه::نفق‌| ]][[ریشه غیر ربط::نفق‌| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::شَيْء|شَيْ‌ءٍ]] [[کلمه غیر ربط::شَيْء| ]] [[شامل این ریشه::شى‌ء| ]][[ریشه غیر ربط::شى‌ء| ]][[شامل این کلمه::فَإِن|فَإِنَ‌]] [[شامل این ریشه::انن‌| ]][[شامل این ریشه::ف‌| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهَ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::بِه|بِهِ‌]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[شامل این کلمه::عَلِيم|عَلِيمٌ‌]] [[کلمه غیر ربط::عَلِيم| ]] [[شامل این ریشه::علم‌| ]][[ریشه غیر ربط::علم‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::لَن|لَنْ‌]] [[شامل این ریشه::لن‌| ]][[شامل این کلمه::تَنَالُوا|تَنَالُوا]] [[کلمه غیر ربط::تَنَالُوا| ]] [[شامل این ریشه::نيل‌| ]][[ریشه غیر ربط::نيل‌| ]][[شامل این کلمه::الْبِرّ|الْبِرَّ]] [[کلمه غیر ربط::الْبِرّ| ]] [[شامل این ریشه::برر| ]][[ریشه غیر ربط::برر| ]][[شامل این کلمه::حَتّى|حَتَّى‌]] [[شامل این ریشه::حتى‌| ]][[شامل این کلمه::تُنْفِقُوا|تُنْفِقُوا]] [[کلمه غیر ربط::تُنْفِقُوا| ]] [[شامل این ریشه::نفق‌| ]][[ریشه غیر ربط::نفق‌| ]][[شامل این کلمه::مِمّا|مِمَّا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::تُحِبّون|تُحِبُّونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::تُحِبّون| ]] [[شامل این ریشه::حبب‌| ]][[ریشه غیر ربط::حبب‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::تُنْفِقُوا|تُنْفِقُوا]] [[کلمه غیر ربط::تُنْفِقُوا| ]] [[شامل این ریشه::نفق‌| ]][[ریشه غیر ربط::نفق‌| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ‌]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این کلمه::شَيْء|شَيْ‌ءٍ]] [[کلمه غیر ربط::شَيْء| ]] [[شامل این ریشه::شى‌ء| ]][[ریشه غیر ربط::شى‌ء| ]][[شامل این کلمه::فَإِن|فَإِنَ‌]] [[شامل این ریشه::انن‌| ]][[شامل این ریشه::ف‌| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهَ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::بِه|بِهِ‌]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[شامل این کلمه::عَلِيم|عَلِيمٌ‌]] [[کلمه غیر ربط::عَلِيم| ]] [[شامل این ریشه::علم‌| ]][[ریشه غیر ربط::علم‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|لَنْ‌ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى‌ تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ‌ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ‌ شَيْ‌ءٍ فَإِنَ‌ اللَّهَ‌ بِهِ‌ عَلِيمٌ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=هرگز به نیکی [:احسان ربانی] نخواهید رسید، تا از آنچه دوست دارید (در راهش) انفاق کنید، و از هر چه انفاق کنید بی‌گمان خدا بدان بسی داناست.
|-|صادقی تهرانی=هرگز به نیکی [:احسان ربانی] نخواهید رسید، تا از آنچه دوست دارید (در راهش) انفاق کنید، و از هر چه انفاق کنید بی‌گمان خدا بدان بسی داناست.
|-|معزی=هرگز به نیکی نرسید تا بدهید از آنچه دوست دارید و آنچه می‌دهید همانا خداوند است بدان دانا
|-|معزی=هرگز به نیکی نرسید تا بدهید از آنچه دوست دارید و آنچه می‌دهید همانا خداوند است بدان دانا
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">You will not attain virtuous conduct until you give of what you cherish. Whatever you give away, Allah is aware of it. </div>
{{آيه | سوره = سوره آل عمران | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::92|٩٢]] | قبلی = آل عمران ٩١ | بعدی = آل عمران ٩٣  | کلمه = [[تعداد کلمات::16|١٦]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/003092.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/003092.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره آل عمران | نزول = [[نازل شده در سال::14|٢ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::92|٩٢]] | قبلی = آل عمران ٩١ | بعدی = آل عمران ٩٣  | کلمه = [[تعداد کلمات::16|١٦]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«لَن تَنَالُوا»: نائل نمی‌گردید. دست نمی‌یابید. «بِرَّ»: خوبی. خیر کثیر. «مَا تُنفِقُوا»: آنچه را که می‌بخشید.
«لَن تَنَالُوا»: نائل نمی‌گردید. دست نمی‌یابید. «بِرَّ»: خوبی. خیر کثیر. «مَا تُنفِقُوا»: آنچه را که می‌بخشید.
خط ۳۲: خط ۴۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۴۲#link377 | آيات ۹۵ - ۹۲، سوره آل عمران<br> ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۴۲#link377 | آيات ۹۵ - ۹۲، سوره آل عمران<br> ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۴۳#link378 | ((بر)) به معناى توسع در خير است و اعم از خير اعتقادى و عملى مى باشد (لن تنالواالبرحتى ...)<br> ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۴۳#link378 | ((بر)) به معناى توسع در خير است و اعم از خير اعتقادى و عملى مى باشد (لن تنالواالبرحتى ...)<br> ]]
خط ۴۲: خط ۵۱:
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۴۳#link385 | بحث روايتى (روايتى درباره حرام نمودن اسرائيل گوشت شتر را بر خود)<br> ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۴۳#link385 | بحث روايتى (روايتى درباره حرام نمودن اسرائيل گوشت شتر را بر خود)<br> ]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۳_بخش۴۹#link1 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۳_بخش۴۹#link1 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
«92» لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‌ءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ‌
هرگز به نيكى دست نمى‌يابيد، مگر آنكه از آنچه دوست داريد، (در راه خدا) انفاق كنيد و بدانيد هر چه را انفاق كنيد، قطعاً خداوند به آن آگاه است.
===نکته ها===
«بِرّ» به خير وبركت گسترده و زمينى كه براى كشت و زراعت ويا سكونت مهيّاست، گفته مى‌شود. به گندم- كه غذاى عموم انسان‌ها وانواع حيوانات است- «بُرّ» گفته مى‌شود.
با توجّه به اشتقاق لغوى «برّ» كه به معناى توسعه در خير است؛ در قرآن، ايمان و عمل صالح و جهاد و نماز و وفاى به عهد، از نمونه‌هاى بِرّ معرفى شده‌اند. «لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ آتَى الْمالَ عَلى‌ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبى‌ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ السَّائِلِينَ وَ فِي‌
----
«1». يوسف، 101.
جلد 1 - صفحه 562
الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرِينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ» «1»
در قرآن همگان توصيه شده‌اند كه در انجام «برّ» همديگر را يارى كنند. «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ» «2» و در اين آيه نيز مى‌فرمايد كه شما هرگز به اين گوهر گرانبها نمى‌رسيد، مگر آنكه از آنچه دلپسند شماست وآن را دوست مى‌داريد، انفاق كنيد.
نمونه‌هايى از انفاق مؤمنان‌
1. ابوطلحه انصارى، بيشترين درختان خرما را در مدينه داشت وباغ او محبوب‌ترين اموالش بود. اين باغ كه روبروى مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله واقع شده بود، آب زلالى داشت. رسول‌خدا صلى الله عليه و آله گاه وبى‌گاه وارد آن باغ مى‌شد واز چشمه‌ى آن مى‌نوشيد. اين باغِ زيبا و عالى، درآمد كلانى داشت كه مردم از آن سخن مى‌گفتند. وقتى آيه نازل شد كه‌ «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى ...» او خدمت پيامبر رسيد وعرض كرد: محبوب‌ترين چيزها نزد من اين باغ است، مى‌خواهم آن را در راه خدا انفاق كنم. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: تجارت خوبى است، آفرين بر تو، ولى پيشنهاد من آن است كه اين باغ را به فقراى فاميل و بستگان خويش دهى. او قبول كرد وباغ را بين آنان تقسيم كرد. «3»
2. چند نفر مهمان ابوذر شدند، ابوذر گفت: چون من گرفتارى دارم، شما خودتان يكى از شتران مرا نحر و غذا تهيه كنيد. آنها شتر لاغرى را انتخاب كردند. ابوذر ناراحت شد و پرسيد: چرا شتر فربه و چاق را نياورديد؟ گفتند: آن را براى نياز آينده تو گذاشتيم. ابوذر فرمود: روز نياز من روز قبر من است. «4»
3. وقتى فاطمه زهرا عليها السلام را در شب عروسى به خانه شوهر مى‌بردند، فقيرى از حضرت پيراهن كهنه‌اى درخواست كرد. فاطمه زهرا عليها السلام به ياد اين آيه‌ «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ ...» افتاد و همان پيراهن عروسيش را به او بخشيد.
----
«1». بقره، 177.
«2». مائده، 2.
«3». تفسير كبير ومجمع‌البيان؛ صحيح‌بخارى، ج 2، ص 81.
«4». تفسير مجمع‌البيان.
جلد 1 - صفحه 563
4. عبداللّه‌بن جعفر، غلام سياهى را ديد كه در باغى كارگرى مى‌كند، به وقت غذا سگى وارد باغ شد و در برابر غلام نشست. غلام لقمه‌اى به او داد، باز سگ با نگاه خود تقاضاى غذا كرد، غلام غذاى خود را لقمه لقمه به او داد تا تمام شد. از او پرسيد: خودت چه مى‌خورى؟
گفت: من امروز سهمى ندارم. پرسيد: چرا اين كار را كردى؟ گفت: اين سگ از راه دور آمده و گرسنه بود. عبداللّه از فتوّت اين غلام تعجّب كرد. آن باغ و غلام را خريد، غلام را آزاد كرد و باغ را به او بخشيد. «1»
در احاديث در باره اين آيه مى‌خوانيم: راه رسيدن به برّ، كمك به والدين قبل از درخواست آنان است، گرچه بى‌نياز باشند. «2»
امام صادق عليه السلام به شاگرد خود مفضل‌بن عمر فرمود: از پدرم شنيدم كه مى‌فرمود: كسى كه سال بر او بگذرد و از مال خود، كم يا زياد حق ما را ندهند، خداوند روز قيامت به او نظر نمى‌كند، مگر آنكه او را ببخشد.
اى مفضل! اين تكليفى است كه خداوند آن را بر شيعيان لازم كرده آنجاكه در كتاب خود مى‌فرمايد: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ ...» پس ما برّ و تقوا و راه هدايت هستيم. «3»
===پیام ها===
1- يگانه راه رسيدن به مقام نيكوكاران، انفاق خالصانه از امور مورد علاقه است.
«لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ ...»
2- در مكتب اسلام، هدف از انفاق تنها فقرزدايى نيست، بلكه رشد انفاق كننده نيز مطرح است. دل كندن از محبوب‌هاى خيالى وشكوفاشدن روح سخاوت، از مهم‌ترين آثار انفاق براى انفاق كننده است. «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ»
3- دلبستگى به دنيا سبب محروم شدن از رسيدن به مقام برّ است. «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ»
4- سعادتِ فرد در سايه نگاه اجتماعى وكريمانه اوست. «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا»
5- بهترين چيز دوست داشتنى براى انسان «جان» است. پس شهدايى كه جان‌
----
«1». تفسير المنار.
«2». كافى، ج 2، ص 157.
«3». تفسير عيّاشى.
جلد 1 - صفحه 564
خود را در راه خدا مى‌دهند، به بالاترين مقام بِرّ مى‌رسند. «تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»
6- آنچه را كه خود دوست مى‌دارى انفاق كن، نه آنچه را كه بينوايان دوست مى‌دارند. زيرا ممكن است فقرا به جهت شدّت فقر، به اشياى ناچيز نيز راضى باشند. «مِمَّا تُحِبُّونَ»، نه «ممّايحبّون»
7- انسانى كه تربيت الهى يافته، اسير مال و ثروت نيست، بلكه حاكم بر آنهاست.
«تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»
8- در انفاق، اصل كيفيّت است، نه كميّت. «مِمَّا تُحِبُّونَ»
9- اسلام، مكتب انسان دوستى است نه مال دوستى. «تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»
10- در انفاق نه افراط و نه تفريط، تنها بخشى از آنچه را دوست دارى، انفاق كن.
«مِمَّا تُحِبُّونَ» «من» بيانگر تبعيض است.
11- محبّت به مال در نهاد هر انسانى هست: «مِمَّا تُحِبُّونَ» آنچه خطرناك است، شدّت محبّت است كه مانع انفاق شود. «وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ» «1»
12- مهم انفاق است حتّى اگر اندك باشد. «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‌ءٍ» آرى يك برگ زرد روى آب، مى‌تواند كشتى صدها مورچه شود.
13- حال كه خداوند انفاق ما را مى‌بيند، چرا در كمّ و كيف آن كوتاهى كنيم؟
بياييد بهترين‌ها را انفاق كنيم. «فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ»
----
«1». عاديات، 8.
جلد 1 - صفحه 565
جزء «4»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‌ءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ (92)
لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ: هرگز نمى‌رسيد به حقيقت نيكوئى كه آن كمال خير است، يا نمى‌رسيد به نيكوئى تام و تمام كه آن رضاى الهى و بهشت باشد، حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ‌: تا اينكه انفاق كنيد آنچه را كه دوست مى‌داريد.
تنبيه: حق تعالى اخبار فرمايد بندگان خود را به اينكه كمال نيكوئى را فايز نشويد، مگر به آنچه محبوب است نزد شما مطلقا از مال و جاه و بدن و جان و اولاد؛ و لذا مقربان درگاه الهى در سير مراتب كمالى و رسيدن به قرب سبحانى، در مقام فداكارى از هيچ چيز مضايقه نداشتند، و احاديث در آگاهى اين مطلب بسيار است:
1- كافى به اسناد خود از حضرت صادق عليه السّلام روايت مى‌كند كه:
تصدق مى‌دادند به شكر. به حضرت عرض كردند: آيا شكر صدقه دهيد؟
فرمود: نيست چيزى نزد من محبوبتر از شكر، پس دوست دارم صدقه دهم به محبوبترين اشياء نزد خود. «2» 2- صافى- حضرت امير المؤمنين عليه السّلام خريد جامه‌اى را، پس به شگفت آورد او را، آن را صدقه داد، و فرمود: شنيدم حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: من آثر على نفسه اثره اللّه يوم القيمة بالجنّة و من احبّ شيئا فجعله للّه قال اللّه يوم القيمة قد كان العباد يكافئون فيما بينهم بالمعروف و انا اكافيك‌
----
«1» شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، جلد 12، صفحه 192.
«2» فروع كافى، جلد چهارم كتاب الزكوة، باب النوادر، صفحه 61، حديث سوّم.
تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 177
اليوم بالجنّة. «1» هر كه مقدم دارد غير را بر نفس خود، مقدم دارد او را خداى تعالى به بهشت؛ و هر كه دوست دارد چيزى، پس قرار دهد او را براى خدا، فرمايد خداى تعالى روز قيامت: به تحقيق بندگان جزا مى‌دادند در دنيا يكديگر را به نيكوئى من جزا دهم تو را امروز به بهشت.
3- ابو ايوب انصارى روايت كند بعد از نزول اين آيه ابو طلحه انصارى خدمت حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عرض كرد: پاكيزه‌تر و محبوبتر اموال من «بيرحاء» است، «2» هر جا خدا حكم فرمايد صرف نما. و آن باغى بود در غايت مرغوبى و نهايت خوبى، كه گاهى حضرت به آن تشريف بردى و از آب و ميوه آن ميل نمودى. پس در جواب ابى طلحه فرمود: بخ بخ، اين مالى است با منفعت بسيار. سپس حضرت آن را در ميان اقرباى او قسمت نمود. «3» اين دليل است بر آنكه انفاق محبوب‌تر مال، بر خويشان افضل است.
تتمه: اولى آنست كه مراد از آيه، نيكوئى اكمل و اشرف وجوه باشد.
عبد اللّه بن عمر روايت نموده كه از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پرسيدم از اين آيه، فرمود: هو ان ينفق العبد المال و هو شحيح يأمل الدّنيا و يخاف الفقر. «4» مراد آنكه بنده انفاق كند در حالى كه بخيل باشد، اميد زندگانى داشته باشد و از فقر بترسد.
وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‌ءٍ: و آنچه انفاق كنيد از هر چيز، خواه طيّب باشد يا خبيث، اندك باشد يا بسيار، نهانى باشد يا آشكار، فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ‌: پس بدرستى كه خداى تعالى به آن داناست و بر حسب نيات شما جزا خواهد داد.
تبصره: فرق بين برّ و انفاق:
«برّ» در اصل، شامل است تمام اعمال خير را از طاعت خدا و تقرب به‌
----
«1» تفسير صافى، جلد اوّل، صفحه 355.
«2» نام محلّى در مدينه.
«3» تفسير الدّر المنثور، جلد 2، صفحه 50.
«4» تفسير مجمع البيان، جلد اول، صفحه 474.
تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 178
سوى او و احسان به مردم، و هر چه سنت فرموده شرع مطهر، از فعل و ترك و منصرف شود اطلاق او غالبا در اخبار به آنچه متعلق به مال است.
«انفاق» در اصل، به معنى خرج است. و در اصطلاح، اطلاق شود به انفاقات واجبه و مستحبه.
از أبو ذر غفارى منقول است كه فرمود: در مال تو، سه جزء شريك است:
1- قضا و قدر الهى از تو اذن نطلبد كه مال بهتر يا بدتر را ببرد، بلكه آنچه خواهد كند. 2- وارث كه منتظر است تو چشم بر هم نهى تا او مال را ببرد. 3- نفس خود، مى‌توانى جهد كنى كه بر اين هر دو سبقت گيرى و پيش از آنكه قدر و قضاى الهى جارى گردد يا به ورثه انتقال يابد، محبوب‌تر آن را در مصرف خود رسانى‌ «1».
روزى مهمانى در خانه أبو ذر آمد، او را گفت: من كارى دارم، برو در فلان مكان كه شتران من چرا كنند، شتر نيكوئى از آنها بياور. او رفت و شتر لاغرى آورد. پرسيد: چرا اين را آوردى، مگر بهتر از اين نبود؟ گفت: بود، لكن من نياوردم و گذاشتم براى روز احتياج تو. أبو ذر گفت: شدت احتياج من آن روزى خواهد بود كه مرا در قبر نهند. نشنيده‌اى كه حق تعالى فرمايد: لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ‌؛ پس فرستاد شترى بهتر آورد و آن را صرف مهمان نمود براى رضاى الهى. «2»
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‌ءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ (92)
ترجمه‌
هرگز نائل نميشويد به نيكى تا انفاق كنيد از آنچه دوست داريد و آنچه را انفاق كنيد از هر چيزى پس همانا خداوند دانا است بآن..
تفسير
نيل بحقيقت و كمال بر و احسان منوط است بآنكه شخص هر چه دوست دارد از قبيل مال و جان و اولاد و جاه و جلال و ماكول و مشروب و ملبوس در راه خدا انفاق نمايد و تا اين طور نباشد از ابرار محسوب نميشود و آنچه را انفاق كرد چه محبوب باشد و چه نباشد خدا ميداند و بحسب آن جزا خواهد داد و در كافى و عياشى از
----
جلد 1 صفحه 456
حضرت صادق (ع) نقل نموده كه تنفقوا ما تحبون قرائت نمائيد و در مجمع روايت نموده كه امير المؤمنين (ع) جامه خريد و بسيار خوشش آمد و صدقه داد و فرمود از پيغمبر (ص) شنيدم كه فرمود كسى كه ترجيح دهد غير را بر خود يا حاجت خود ترجيح ميدهد خداوند او را بر غير در روز قيامت ببهشت و كسيكه دوست داشته باشد چيزى را و در راه خدا انفاق نمايد خداوند در قيامت مى‌فرمايد كه مردم تلافى ميكنند احسان را در بين خودشان باحسان و من تلافى ميكنم احسان تو را در دنيا امروز ببهشت و از حضرت امام حسين (ع) و حضرت صادق (ع) روايت شده است كه آندو بزرگوار شكر را انفاق ميكردند و مى‌فرمودند براى آنستكه ما شكر را از همه چيز بيشتر دوست ميداريم و اين آيه را تلاوت ميفرمودند پس اى عزيز مواظب باش كه مغبون نشوى هر وقت خواستى در راه خدا انفاق نمائى چيزيرا كه معيوب و نامطبوع باشد انفاق مكن و در نظر داشته باش كه واقعا هديه ميخواهى براى خداوند بفرستى البته بايد از بهترين و محبوب‌ترين اشياء نزد خودت باشد اگرچه كم باشد تا در پيشگاه احديت شرمنده نباشى و الا حسنى پيدا نمى‌كند بلكه بعضى از اوقات بد ميشود.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
لَن‌ تَنالُوا البِرَّ حَتّي‌ تُنفِقُوا مِمّا تُحِبُّون‌َ وَ ما تُنفِقُوا مِن‌ شَي‌ءٍ فَإِن‌َّ اللّه‌َ بِه‌ِ عَلِيم‌ٌ (92)
هرگز نائل‌ نميشويد ببرّ و احسان‌ و تفضّل‌ الهي‌ ‌تا‌ اينكه‌ انفاق‌ و بذل‌ كنيد ‌از‌ چيزهايي‌ ‌که‌ دوست‌ ميداريد و علاقه‌مند هستيد بآنها و آنچه‌ انفاق‌ ميكنيد سپس‌ خداوند دانا ‌است‌ بآن‌ و ‌از‌ ‌بين‌ نميرود و بجزاي‌ ‌آن‌ ميرسيد.
لَن‌ تَنالُوا البِرَّ لن‌ ‌براي‌ نفي‌ تأييد ‌است‌ ‌که‌ بفارسي‌ تعبير بهرگز ميشود و (نيل‌) بمعني‌ رسيدن‌ ‌است‌ بمقصود و برّ بمعني‌ احسان‌ بغير ‌است‌ و ‌از‌ ‌اينکه‌ قبيل‌ ‌است‌ برّ بوالدين‌ ‌در‌ مقابل‌ عقوق‌ و برّ باخوان‌ ديني‌ وصله‌ ارحام‌ و نحو ‌آنها‌، و فرق‌ ‌بين‌ برّ و احسان‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ احسان‌ اعم‌ ‌است‌ ‌از‌ احسان‌ مالي‌ و جاه‌ و ‌غير‌ ‌آنها‌ لكن‌ البرّ اعطاء چيزي‌ ‌است‌ ‌که‌ بغير ‌از‌ مال‌ و جاه‌ و مقام‌ شود.
(اشكال‌)
احسان‌ و تفضل‌ الهي‌ ‌در‌ دنيا و آخرت‌ منحصر بانفاق‌ نيست‌ جميع‌ عقائد حقه‌ و اخلاق‌ فاضله‌ و اعمال‌ صالحه‌ مورد تفضلات‌ الهي‌ ميشود چنانچه‌ مفاد بسياري‌ ‌از‌
جلد 4 - صفحه 282
آيات‌ ‌است‌ مثل‌ ‌آيه‌ شريفه‌ فَمَن‌ يَعمَل‌ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ خَيراً يَرَه‌ُ الايه‌ و ‌غير‌ ‌آن‌ ‌از‌ آيات‌ بسيار، و مفاد اخبار ‌است‌ مثل‌ حديث‌ معروف‌
(‌النّاس‌ مجزيون‌ باعمالهم‌ ‌ان‌ خيرا فخير و ‌ان‌ شرّا فشرّ)
و ‌غير‌ ‌آن‌ و ‌اينکه‌ ‌آيه‌ منحصر ميكند نيل‌ ‌به‌ آنرا بانفاق‌ ‌از‌ آنچه‌ دوست‌ ميدارند.
(جواب‌)
ممكن‌ ‌است‌ گفته‌ شود ‌که‌ الف‌ و لام‌ البرّ ‌از‌ ‌براي‌ عهد ‌باشد‌ ‌يعني‌ ‌آن‌ برّ و احساني‌ ‌که‌ ‌براي‌ انفاق‌ و صدقات‌ خداوند مقرّر فرموده‌ نميرسد بآن‌ مگر بانفاق‌ ‌از‌ آنچه‌ دوست‌ ميداريد. و ممكن‌ ‌است‌ الف‌ و لام‌ جنس‌ ‌باشد‌ ‌که‌ شامل‌ جميع‌ مثوبات‌ دنيوي‌ و اخروي‌ شود و البته‌ ‌اگر‌ انفاق‌ ‌از‌ محبوبها نباشد بجميع‌ ‌آنها‌ نائل‌ نشود.
حَتّي‌ تُنفِقُوا انفاق‌ و ‌لو‌ ظاهر ‌در‌ انفاق‌ ماليست‌ لكن‌ گذشت‌ ‌در‌ اوائل‌ سوره‌ بقره‌ ذيل‌ ‌آيه‌ وَ مِمّا رَزَقناهُم‌ يُنفِقُون‌َ اقسام‌ انفاقات‌ ‌از‌ انفاق‌ علم‌ و تلاوت‌ و هدايت‌ و ارشاد و جاه‌ و مال‌ ‌از‌ واجبات‌ و مستحبّات‌ چنانچه‌ مفاد اخبار ‌بود‌ ‌که‌ تمام‌ اينها مصاديق‌ انفاق‌ هستند و مؤيد ‌اينکه‌ معني‌ ‌است‌ ‌در‌ تفسير ‌اينکه‌ ‌آيه‌ ‌در‌ تفسير ‌علي‌ ‌بن‌ ابراهيم‌ ‌است‌ ‌که‌ مأخوذ ‌از‌ اخبار ‌است‌ ‌که‌ فرمود
(اي‌ لن‌ تنالوا الثواب‌ ‌حتي‌ تردّوا ‌الي‌ آل‌ ‌محمّد‌ حقّهم‌ ‌من‌ الخمس‌ و الانفاق‌ و الفي‌ء).
مِمّا تُحِبُّون‌َ ‌من‌ تبعيضيه‌ ‌است‌ دلالت‌ دارد ‌بر‌ اينكه‌ جميع‌ آنچه‌ دوست‌ ميداريد لازم‌ نيست‌ انفاق‌ كنيد بلكه‌ انفاقات‌ ‌شما‌ بايد ‌از‌ چيزهايي‌ ‌باشد‌ ‌که‌ دوست‌ ميداريد و ‌اگر‌ مراد جميع‌ ‌بود‌ ميفرمود ‌حتي‌ تنفقوا ‌ما تحبون‌ و ‌ما موصوله‌ ‌است‌ شامل‌ جميع‌ محبوبات‌ ميشود ‌حتي‌ انفاق‌ نفس‌ و اولاد و عيال‌ چنانچه‌ ابي‌ ‌عبد‌ اللّه‌ الحسين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌در‌ كربلا انفاق‌ نمود، و مراد ‌از‌ تحبون‌ چيزهاييست‌ ‌که‌ انسان‌ بآنها علاقه‌مند و دل‌ بستگي‌ دارد و مردم‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ قسمت‌ مختلف‌ هستند.
جلد 4 - صفحه 283
وَ ما تُنفِقُوا مِن‌ شَي‌ءٍ ‌هر‌ چه‌ ‌که‌ انفاق‌ ميكنيد ‌از‌ ‌هر‌ چه‌ علاقه‌ داشته‌ باشيد ‌ يا ‌ نداشته‌ باشيد.
فَإِن‌َّ اللّه‌َ بِه‌ِ عَلِيم‌ٌ چون‌ خداوند عالم‌ بجميع‌ ‌ما ‌في‌ القلوب‌ و بواطن‌ انسان‌ ‌است‌ و چيزي‌ ‌بر‌ ‌او‌ مخفي‌ نيست‌، و تعبير بفاء ‌براي‌ ‌اينکه‌ نيست‌ ‌که‌ ‌بعد‌ ‌از‌ انفاق‌ ‌خدا‌ عالم‌ ‌باشد‌ بلكه‌ ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ بدانيد ‌خدا‌ ميداند و بقصد و نيت‌ ‌شما‌ ثواب‌ ميدهد و احسان‌ ميفرمايد و ‌از‌ ‌بين‌ نميبرد.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
اشاره
(آیه 92)- در این آیه به یک نشانه ایمان اشاره کرده، می‌گوید: «شما هرگز به حقیقت برّ و نیکی نمی‌رسید مگر این که از آنچه دوست می‌دارید در راه خدا
ج1، ص307
انفاق کنید» (لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ).
«برّ» معنی وسیعی دارد که به تمام نیکیها اعم از ایمان و اعمال پاک گفته می‌شود، چنانکه از آیه 177 سوره بقره استفاده می‌شود که «ایمان به خدا، و روز جزا، و پیامبران، و کمک به نیازمندان، و نماز و روزه، وفای به عهد، و استقامت در برابر مشکلات و حوادث» همه از شعب «برّ» محسوب می‌شوند.
بنابراین رسیدن به مقام نیکوکاران واقعی، شرایط زیادی دارد که یکی از آنها انفاق کردن از اموالی است که مورد علاقه انسان است و این گونه انفاق مقیاسی است برای سنجش ایمان و شخصیت! در پایان آیه برای جلب توجه انفاق‌کنندگان می‌فرماید: «آنچه در راه خدا انفاق می‌کنید (کم یا زیاد از اموال مورد علاقه یا غیر مورد علاقه) از همه آنها آگاه است» (وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْ‌ءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ).
و بنابراین هرگز گم نخواهد شد و نیز چگونگی آن بر او مخفی نخواهد ماند.
نفوذ آیات قرآن در دلهای مسلمانان
نفوذ آیات قرآن در دلهای مسلمانان به قدری سریع و عمیق بود که بلافاصله بعد از نزول آیات اثر آن ظاهر می‌گشت، به عنوان نمونه در تواریخ و تفاسیر اسلامی در مورد آیه فوق چنین می‌خوانیم:
1- یکی از یاران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به نام ابو طلحه انصاری در مدینه نخلستان و باغی زیبا و پر در آمد داشت، پس از نزول آیه فوق به خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله رسید و عرض کرد: می‌دانی که محبوبترین اموال من همین باغ است، و من می‌خواهم آن را در راه خدا انفاق کنم تا ذخیره‌ای برای رستاخیز من باشد، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: بخّ بخّ ذلک مال رابح لک: آفرین بر تو، آفرین بر تو، این ثروتی است که برای تو سودمند خواهد بود، سپس فرمود: من صلاح می‌دانم که آن را به خویشاوندان نیازمند خود بدهی، ابو طلحه دستور پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را عمل کرد و آن را در میان بستگان خود تقسیم کرد.
2- زبیده همسر هارون الرشید قرآنی بسیار گرانقیمت داشت که آن را با زر
ج1، ص308
و زیور و جواهرات تزیین کرده بود و علاقه فراوانی به آن داشت، یک روز هنگامی که از همان قرآن تلاوت می‌کرد به آیه لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ رسید، با خواندن آیه در فکر فرو رفت و با خود گفت هیچ چیز مثل این قرآن نزد من محبوب نیست و باید آن را در راه خدا انفاق کنم، کسی را به دنبال جواهر فروشان فرستاد و تزیینات و جواهرات آن را بفروخت و بهای آن را در بیابانهای حجاز برای تهیه آب مورد نیاز بادیه نشینان مصرف کرد که می‌گویند: امروز هم بقایای آن چاه‌ها وجود دارد و به نام او نامیده می‌شود.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۱۱۶: خط ۳۹۹:
[[رده:احسان به اهل بیت]][[رده:احسان به والدین]][[رده:آثار انفاق]][[رده:آثار ترک انفاق]][[رده:آثار فردى انفاق]][[رده:ارزش انفاق]][[رده:انفاق از دوست داشتنیها]][[رده:اهمیت انفاق]][[رده:تشویق به انفاق]][[رده:موارد انفاق]][[رده:عوامل انگیزش]][[رده:آثار ایثار]][[رده:اهمیت ایثار]][[رده:تشویق به ایثار]][[رده:دنیاگرایى بنى اسرائیل]][[رده:موجبات پاداش]][[رده:تشویق در تربیت]][[رده:شیوه هاى تربیت]][[رده:ترس از فقر]][[رده:ترس نکوهیده]][[رده:پاداش خدا]][[رده:علم خدا]][[رده:آثار دنیاپرستى]][[رده:زمینه رشد]][[رده:عوامل رشد]][[رده:موانع رشد]][[رده:عوامل شکل گیرى شخصیت]][[رده:عمل خیر]][[رده:رابطه علم و عمل]][[رده:تشویق به نیکى]][[رده:زمینه هاى نیکى]][[رده:محرومیت از نیکى]][[رده:مقام نیکى]]
[[رده:احسان به اهل بیت]][[رده:احسان به والدین]][[رده:آثار انفاق]][[رده:آثار ترک انفاق]][[رده:آثار فردى انفاق]][[رده:ارزش انفاق]][[رده:انفاق از دوست داشتنیها]][[رده:اهمیت انفاق]][[رده:تشویق به انفاق]][[رده:موارد انفاق]][[رده:عوامل انگیزش]][[رده:آثار ایثار]][[رده:اهمیت ایثار]][[رده:تشویق به ایثار]][[رده:دنیاگرایى بنى اسرائیل]][[رده:موجبات پاداش]][[رده:تشویق در تربیت]][[رده:شیوه هاى تربیت]][[رده:ترس از فقر]][[رده:ترس نکوهیده]][[رده:پاداش خدا]][[رده:علم خدا]][[رده:آثار دنیاپرستى]][[رده:زمینه رشد]][[رده:عوامل رشد]][[رده:موانع رشد]][[رده:عوامل شکل گیرى شخصیت]][[رده:عمل خیر]][[رده:رابطه علم و عمل]][[رده:تشویق به نیکى]][[رده:زمینه هاى نیکى]][[رده:محرومیت از نیکى]][[رده:مقام نیکى]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره آل عمران ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره آل عمران ]]
{{#seo:
|title=آیه 92 سوره آل عمران
|title_mode=replace
|keywords=آیه 92 سوره آل عمران,آل عمران 92,لَنْ‌ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى‌ تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ‌ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ‌ شَيْ‌ءٍ فَإِنَ‌ اللَّهَ‌ بِهِ‌ عَلِيمٌ‌,احسان به اهل بیت,احسان به والدین,آثار انفاق,آثار ترک انفاق,آثار فردى انفاق,ارزش انفاق,انفاق از دوست داشتنیها,اهمیت انفاق,تشویق به انفاق,موارد انفاق,عوامل انگیزش,آثار ایثار,اهمیت ایثار,تشویق به ایثار,دنیاگرایى بنى اسرائیل,موجبات پاداش,تشویق در تربیت,شیوه هاى تربیت,ترس از فقر,ترس نکوهیده,پاداش خدا,علم خدا,آثار دنیاپرستى,زمینه رشد,عوامل رشد,موانع رشد,عوامل شکل گیرى شخصیت,عمل خیر,رابطه علم و عمل,تشویق به نیکى,زمینه هاى نیکى,محرومیت از نیکى,مقام نیکى,آیات قرآن سوره آل عمران
|description=لَنْ‌ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى‌ تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ‌ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ‌ شَيْ‌ءٍ فَإِنَ‌ اللَّهَ‌ بِهِ‌ عَلِيمٌ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۴۷

کپی متن آیه
لَنْ‌ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى‌ تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ‌ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ‌ شَيْ‌ءٍ فَإِنَ‌ اللَّهَ‌ بِهِ‌ عَلِيمٌ‌

ترجمه

هرگز به (حقیقت) نیکوکاری نمی‌رسید مگر اینکه از آنچه دوست می‌دارید، (در راه خدا) انفاق کنید؛ و آنچه انفاق می‌کنید، خداوند از آن آگاه است.

هرگز به نيكى دست نيابيد مگر اين كه از آنچه دوست داريد انفاق كنيد، و هر چه انفاق كنيد، قطعا خدا از آن آگاه است
هرگز به نيكوكارى نخواهيد رسيد تا از آنچه دوست داريد انفاق كنيد؛ و از هر چه انفاق كنيد قطعاً خدا بدان داناست.
شما هرگز به مقام نیکوکاران و خاصان خدا نخواهید رسید مگر از آنچه دوست می‌دارید و محبوب شماست در راه خدا انفاق کنید، و آنچه انفاق کنید خدا بر آن آگاه است.
هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست.
نيكى را در نخواهيد يافت تا آنگاه كه از آنچه دوست مى‌داريد انفاق كنيد. و هر چه انفاق مى‌كنيد خدا بدان آگاه است.
هرگز به نیکی دست نیابید مگر آنکه از آنچه دوست دارید [و عزیز می‌شمارید] ببخشید، و هر آنچه ببخشید خداوند از آن آگاه است‌
هرگز به نيكى [راستين‌] دست نيابيد مگر آنكه از آنچه دوست داريد انفاق كنيد، و هر چه انفاق كنيد خدا به آن داناست.
به نیکی (کاملی که جویای آنید و مورد پسند خدا است) دست نمی‌یابید، مگر آن که از آنچه دوست می‌دارید (در راه خدا) ببخشید. و هر چه را ببخشید (کم یا زیاد، بی‌ارزش یا باارزش) خدا بر آن آگاه است.
هرگز به نیکی [:احسان ربانی] نخواهید رسید، تا از آنچه دوست دارید (در راهش) انفاق کنید، و از هر چه انفاق کنید بی‌گمان خدا بدان بسی داناست.
هرگز به نیکی نرسید تا بدهید از آنچه دوست دارید و آنچه می‌دهید همانا خداوند است بدان دانا

You will not attain virtuous conduct until you give of what you cherish. Whatever you give away, Allah is aware of it.
ترتیل:
ترجمه:
آل عمران ٩١ آیه ٩٢ آل عمران ٩٣
سوره : سوره آل عمران
نزول : ٢ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لَن تَنَالُوا»: نائل نمی‌گردید. دست نمی‌یابید. «بِرَّ»: خوبی. خیر کثیر. «مَا تُنفِقُوا»: آنچه را که می‌بخشید.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


«92» لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‌ءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ‌

هرگز به نيكى دست نمى‌يابيد، مگر آنكه از آنچه دوست داريد، (در راه خدا) انفاق كنيد و بدانيد هر چه را انفاق كنيد، قطعاً خداوند به آن آگاه است.

نکته ها

«بِرّ» به خير وبركت گسترده و زمينى كه براى كشت و زراعت ويا سكونت مهيّاست، گفته مى‌شود. به گندم- كه غذاى عموم انسان‌ها وانواع حيوانات است- «بُرّ» گفته مى‌شود.

با توجّه به اشتقاق لغوى «برّ» كه به معناى توسعه در خير است؛ در قرآن، ايمان و عمل صالح و جهاد و نماز و وفاى به عهد، از نمونه‌هاى بِرّ معرفى شده‌اند. «لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ آتَى الْمالَ عَلى‌ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبى‌ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ السَّائِلِينَ وَ فِي‌


«1». يوسف، 101.

جلد 1 - صفحه 562

الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرِينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ» «1»

در قرآن همگان توصيه شده‌اند كه در انجام «برّ» همديگر را يارى كنند. «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ» «2» و در اين آيه نيز مى‌فرمايد كه شما هرگز به اين گوهر گرانبها نمى‌رسيد، مگر آنكه از آنچه دلپسند شماست وآن را دوست مى‌داريد، انفاق كنيد.

نمونه‌هايى از انفاق مؤمنان‌

1. ابوطلحه انصارى، بيشترين درختان خرما را در مدينه داشت وباغ او محبوب‌ترين اموالش بود. اين باغ كه روبروى مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله واقع شده بود، آب زلالى داشت. رسول‌خدا صلى الله عليه و آله گاه وبى‌گاه وارد آن باغ مى‌شد واز چشمه‌ى آن مى‌نوشيد. اين باغِ زيبا و عالى، درآمد كلانى داشت كه مردم از آن سخن مى‌گفتند. وقتى آيه نازل شد كه‌ «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى ...» او خدمت پيامبر رسيد وعرض كرد: محبوب‌ترين چيزها نزد من اين باغ است، مى‌خواهم آن را در راه خدا انفاق كنم. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: تجارت خوبى است، آفرين بر تو، ولى پيشنهاد من آن است كه اين باغ را به فقراى فاميل و بستگان خويش دهى. او قبول كرد وباغ را بين آنان تقسيم كرد. «3»

2. چند نفر مهمان ابوذر شدند، ابوذر گفت: چون من گرفتارى دارم، شما خودتان يكى از شتران مرا نحر و غذا تهيه كنيد. آنها شتر لاغرى را انتخاب كردند. ابوذر ناراحت شد و پرسيد: چرا شتر فربه و چاق را نياورديد؟ گفتند: آن را براى نياز آينده تو گذاشتيم. ابوذر فرمود: روز نياز من روز قبر من است. «4»

3. وقتى فاطمه زهرا عليها السلام را در شب عروسى به خانه شوهر مى‌بردند، فقيرى از حضرت پيراهن كهنه‌اى درخواست كرد. فاطمه زهرا عليها السلام به ياد اين آيه‌ «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ ...» افتاد و همان پيراهن عروسيش را به او بخشيد.


«1». بقره، 177.

«2». مائده، 2.

«3». تفسير كبير ومجمع‌البيان؛ صحيح‌بخارى، ج 2، ص 81.

«4». تفسير مجمع‌البيان.

جلد 1 - صفحه 563

4. عبداللّه‌بن جعفر، غلام سياهى را ديد كه در باغى كارگرى مى‌كند، به وقت غذا سگى وارد باغ شد و در برابر غلام نشست. غلام لقمه‌اى به او داد، باز سگ با نگاه خود تقاضاى غذا كرد، غلام غذاى خود را لقمه لقمه به او داد تا تمام شد. از او پرسيد: خودت چه مى‌خورى؟

گفت: من امروز سهمى ندارم. پرسيد: چرا اين كار را كردى؟ گفت: اين سگ از راه دور آمده و گرسنه بود. عبداللّه از فتوّت اين غلام تعجّب كرد. آن باغ و غلام را خريد، غلام را آزاد كرد و باغ را به او بخشيد. «1»

در احاديث در باره اين آيه مى‌خوانيم: راه رسيدن به برّ، كمك به والدين قبل از درخواست آنان است، گرچه بى‌نياز باشند. «2»

امام صادق عليه السلام به شاگرد خود مفضل‌بن عمر فرمود: از پدرم شنيدم كه مى‌فرمود: كسى كه سال بر او بگذرد و از مال خود، كم يا زياد حق ما را ندهند، خداوند روز قيامت به او نظر نمى‌كند، مگر آنكه او را ببخشد.

اى مفضل! اين تكليفى است كه خداوند آن را بر شيعيان لازم كرده آنجاكه در كتاب خود مى‌فرمايد: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ ...» پس ما برّ و تقوا و راه هدايت هستيم. «3»

پیام ها

1- يگانه راه رسيدن به مقام نيكوكاران، انفاق خالصانه از امور مورد علاقه است.

«لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ ...»

2- در مكتب اسلام، هدف از انفاق تنها فقرزدايى نيست، بلكه رشد انفاق كننده نيز مطرح است. دل كندن از محبوب‌هاى خيالى وشكوفاشدن روح سخاوت، از مهم‌ترين آثار انفاق براى انفاق كننده است. «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ»

3- دلبستگى به دنيا سبب محروم شدن از رسيدن به مقام برّ است. «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ»

4- سعادتِ فرد در سايه نگاه اجتماعى وكريمانه اوست. «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا»

5- بهترين چيز دوست داشتنى براى انسان «جان» است. پس شهدايى كه جان‌


«1». تفسير المنار.

«2». كافى، ج 2، ص 157.

«3». تفسير عيّاشى.

جلد 1 - صفحه 564

خود را در راه خدا مى‌دهند، به بالاترين مقام بِرّ مى‌رسند. «تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»

6- آنچه را كه خود دوست مى‌دارى انفاق كن، نه آنچه را كه بينوايان دوست مى‌دارند. زيرا ممكن است فقرا به جهت شدّت فقر، به اشياى ناچيز نيز راضى باشند. «مِمَّا تُحِبُّونَ»، نه «ممّايحبّون»

7- انسانى كه تربيت الهى يافته، اسير مال و ثروت نيست، بلكه حاكم بر آنهاست.

«تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»

8- در انفاق، اصل كيفيّت است، نه كميّت. «مِمَّا تُحِبُّونَ»

9- اسلام، مكتب انسان دوستى است نه مال دوستى. «تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»

10- در انفاق نه افراط و نه تفريط، تنها بخشى از آنچه را دوست دارى، انفاق كن.

«مِمَّا تُحِبُّونَ» «من» بيانگر تبعيض است.

11- محبّت به مال در نهاد هر انسانى هست: «مِمَّا تُحِبُّونَ» آنچه خطرناك است، شدّت محبّت است كه مانع انفاق شود. «وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ» «1»

12- مهم انفاق است حتّى اگر اندك باشد. «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‌ءٍ» آرى يك برگ زرد روى آب، مى‌تواند كشتى صدها مورچه شود.

13- حال كه خداوند انفاق ما را مى‌بيند، چرا در كمّ و كيف آن كوتاهى كنيم؟

بياييد بهترين‌ها را انفاق كنيم. «فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ»


«1». عاديات، 8.

جلد 1 - صفحه 565

جزء «4»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‌ءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ (92)

لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ: هرگز نمى‌رسيد به حقيقت نيكوئى كه آن كمال خير است، يا نمى‌رسيد به نيكوئى تام و تمام كه آن رضاى الهى و بهشت باشد، حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ‌: تا اينكه انفاق كنيد آنچه را كه دوست مى‌داريد.

تنبيه: حق تعالى اخبار فرمايد بندگان خود را به اينكه كمال نيكوئى را فايز نشويد، مگر به آنچه محبوب است نزد شما مطلقا از مال و جاه و بدن و جان و اولاد؛ و لذا مقربان درگاه الهى در سير مراتب كمالى و رسيدن به قرب سبحانى، در مقام فداكارى از هيچ چيز مضايقه نداشتند، و احاديث در آگاهى اين مطلب بسيار است:

1- كافى به اسناد خود از حضرت صادق عليه السّلام روايت مى‌كند كه:

تصدق مى‌دادند به شكر. به حضرت عرض كردند: آيا شكر صدقه دهيد؟

فرمود: نيست چيزى نزد من محبوبتر از شكر، پس دوست دارم صدقه دهم به محبوبترين اشياء نزد خود. «2» 2- صافى- حضرت امير المؤمنين عليه السّلام خريد جامه‌اى را، پس به شگفت آورد او را، آن را صدقه داد، و فرمود: شنيدم حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: من آثر على نفسه اثره اللّه يوم القيمة بالجنّة و من احبّ شيئا فجعله للّه قال اللّه يوم القيمة قد كان العباد يكافئون فيما بينهم بالمعروف و انا اكافيك‌


«1» شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، جلد 12، صفحه 192.

«2» فروع كافى، جلد چهارم كتاب الزكوة، باب النوادر، صفحه 61، حديث سوّم.

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 177

اليوم بالجنّة. «1» هر كه مقدم دارد غير را بر نفس خود، مقدم دارد او را خداى تعالى به بهشت؛ و هر كه دوست دارد چيزى، پس قرار دهد او را براى خدا، فرمايد خداى تعالى روز قيامت: به تحقيق بندگان جزا مى‌دادند در دنيا يكديگر را به نيكوئى من جزا دهم تو را امروز به بهشت.

3- ابو ايوب انصارى روايت كند بعد از نزول اين آيه ابو طلحه انصارى خدمت حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عرض كرد: پاكيزه‌تر و محبوبتر اموال من «بيرحاء» است، «2» هر جا خدا حكم فرمايد صرف نما. و آن باغى بود در غايت مرغوبى و نهايت خوبى، كه گاهى حضرت به آن تشريف بردى و از آب و ميوه آن ميل نمودى. پس در جواب ابى طلحه فرمود: بخ بخ، اين مالى است با منفعت بسيار. سپس حضرت آن را در ميان اقرباى او قسمت نمود. «3» اين دليل است بر آنكه انفاق محبوب‌تر مال، بر خويشان افضل است.

تتمه: اولى آنست كه مراد از آيه، نيكوئى اكمل و اشرف وجوه باشد.

عبد اللّه بن عمر روايت نموده كه از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پرسيدم از اين آيه، فرمود: هو ان ينفق العبد المال و هو شحيح يأمل الدّنيا و يخاف الفقر. «4» مراد آنكه بنده انفاق كند در حالى كه بخيل باشد، اميد زندگانى داشته باشد و از فقر بترسد.

وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‌ءٍ: و آنچه انفاق كنيد از هر چيز، خواه طيّب باشد يا خبيث، اندك باشد يا بسيار، نهانى باشد يا آشكار، فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ‌: پس بدرستى كه خداى تعالى به آن داناست و بر حسب نيات شما جزا خواهد داد.

تبصره: فرق بين برّ و انفاق:

«برّ» در اصل، شامل است تمام اعمال خير را از طاعت خدا و تقرب به‌


«1» تفسير صافى، جلد اوّل، صفحه 355.

«2» نام محلّى در مدينه.

«3» تفسير الدّر المنثور، جلد 2، صفحه 50.

«4» تفسير مجمع البيان، جلد اول، صفحه 474.

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 178

سوى او و احسان به مردم، و هر چه سنت فرموده شرع مطهر، از فعل و ترك و منصرف شود اطلاق او غالبا در اخبار به آنچه متعلق به مال است.

«انفاق» در اصل، به معنى خرج است. و در اصطلاح، اطلاق شود به انفاقات واجبه و مستحبه.

از أبو ذر غفارى منقول است كه فرمود: در مال تو، سه جزء شريك است:

1- قضا و قدر الهى از تو اذن نطلبد كه مال بهتر يا بدتر را ببرد، بلكه آنچه خواهد كند. 2- وارث كه منتظر است تو چشم بر هم نهى تا او مال را ببرد. 3- نفس خود، مى‌توانى جهد كنى كه بر اين هر دو سبقت گيرى و پيش از آنكه قدر و قضاى الهى جارى گردد يا به ورثه انتقال يابد، محبوب‌تر آن را در مصرف خود رسانى‌ «1».

روزى مهمانى در خانه أبو ذر آمد، او را گفت: من كارى دارم، برو در فلان مكان كه شتران من چرا كنند، شتر نيكوئى از آنها بياور. او رفت و شتر لاغرى آورد. پرسيد: چرا اين را آوردى، مگر بهتر از اين نبود؟ گفت: بود، لكن من نياوردم و گذاشتم براى روز احتياج تو. أبو ذر گفت: شدت احتياج من آن روزى خواهد بود كه مرا در قبر نهند. نشنيده‌اى كه حق تعالى فرمايد: لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ‌؛ پس فرستاد شترى بهتر آورد و آن را صرف مهمان نمود براى رضاى الهى. «2»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‌ءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ (92)

ترجمه‌

هرگز نائل نميشويد به نيكى تا انفاق كنيد از آنچه دوست داريد و آنچه را انفاق كنيد از هر چيزى پس همانا خداوند دانا است بآن..

تفسير

نيل بحقيقت و كمال بر و احسان منوط است بآنكه شخص هر چه دوست دارد از قبيل مال و جان و اولاد و جاه و جلال و ماكول و مشروب و ملبوس در راه خدا انفاق نمايد و تا اين طور نباشد از ابرار محسوب نميشود و آنچه را انفاق كرد چه محبوب باشد و چه نباشد خدا ميداند و بحسب آن جزا خواهد داد و در كافى و عياشى از


جلد 1 صفحه 456

حضرت صادق (ع) نقل نموده كه تنفقوا ما تحبون قرائت نمائيد و در مجمع روايت نموده كه امير المؤمنين (ع) جامه خريد و بسيار خوشش آمد و صدقه داد و فرمود از پيغمبر (ص) شنيدم كه فرمود كسى كه ترجيح دهد غير را بر خود يا حاجت خود ترجيح ميدهد خداوند او را بر غير در روز قيامت ببهشت و كسيكه دوست داشته باشد چيزى را و در راه خدا انفاق نمايد خداوند در قيامت مى‌فرمايد كه مردم تلافى ميكنند احسان را در بين خودشان باحسان و من تلافى ميكنم احسان تو را در دنيا امروز ببهشت و از حضرت امام حسين (ع) و حضرت صادق (ع) روايت شده است كه آندو بزرگوار شكر را انفاق ميكردند و مى‌فرمودند براى آنستكه ما شكر را از همه چيز بيشتر دوست ميداريم و اين آيه را تلاوت ميفرمودند پس اى عزيز مواظب باش كه مغبون نشوى هر وقت خواستى در راه خدا انفاق نمائى چيزيرا كه معيوب و نامطبوع باشد انفاق مكن و در نظر داشته باش كه واقعا هديه ميخواهى براى خداوند بفرستى البته بايد از بهترين و محبوب‌ترين اشياء نزد خودت باشد اگرچه كم باشد تا در پيشگاه احديت شرمنده نباشى و الا حسنى پيدا نمى‌كند بلكه بعضى از اوقات بد ميشود.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لَن‌ تَنالُوا البِرَّ حَتّي‌ تُنفِقُوا مِمّا تُحِبُّون‌َ وَ ما تُنفِقُوا مِن‌ شَي‌ءٍ فَإِن‌َّ اللّه‌َ بِه‌ِ عَلِيم‌ٌ (92)

هرگز نائل‌ نميشويد ببرّ و احسان‌ و تفضّل‌ الهي‌ ‌تا‌ اينكه‌ انفاق‌ و بذل‌ كنيد ‌از‌ چيزهايي‌ ‌که‌ دوست‌ ميداريد و علاقه‌مند هستيد بآنها و آنچه‌ انفاق‌ ميكنيد سپس‌ خداوند دانا ‌است‌ بآن‌ و ‌از‌ ‌بين‌ نميرود و بجزاي‌ ‌آن‌ ميرسيد.

لَن‌ تَنالُوا البِرَّ لن‌ ‌براي‌ نفي‌ تأييد ‌است‌ ‌که‌ بفارسي‌ تعبير بهرگز ميشود و (نيل‌) بمعني‌ رسيدن‌ ‌است‌ بمقصود و برّ بمعني‌ احسان‌ بغير ‌است‌ و ‌از‌ ‌اينکه‌ قبيل‌ ‌است‌ برّ بوالدين‌ ‌در‌ مقابل‌ عقوق‌ و برّ باخوان‌ ديني‌ وصله‌ ارحام‌ و نحو ‌آنها‌، و فرق‌ ‌بين‌ برّ و احسان‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ احسان‌ اعم‌ ‌است‌ ‌از‌ احسان‌ مالي‌ و جاه‌ و ‌غير‌ ‌آنها‌ لكن‌ البرّ اعطاء چيزي‌ ‌است‌ ‌که‌ بغير ‌از‌ مال‌ و جاه‌ و مقام‌ شود.

(اشكال‌)

احسان‌ و تفضل‌ الهي‌ ‌در‌ دنيا و آخرت‌ منحصر بانفاق‌ نيست‌ جميع‌ عقائد حقه‌ و اخلاق‌ فاضله‌ و اعمال‌ صالحه‌ مورد تفضلات‌ الهي‌ ميشود چنانچه‌ مفاد بسياري‌ ‌از‌

جلد 4 - صفحه 282

آيات‌ ‌است‌ مثل‌ ‌آيه‌ شريفه‌ فَمَن‌ يَعمَل‌ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ خَيراً يَرَه‌ُ الايه‌ و ‌غير‌ ‌آن‌ ‌از‌ آيات‌ بسيار، و مفاد اخبار ‌است‌ مثل‌ حديث‌ معروف‌

(‌النّاس‌ مجزيون‌ باعمالهم‌ ‌ان‌ خيرا فخير و ‌ان‌ شرّا فشرّ)

و ‌غير‌ ‌آن‌ و ‌اينکه‌ ‌آيه‌ منحصر ميكند نيل‌ ‌به‌ آنرا بانفاق‌ ‌از‌ آنچه‌ دوست‌ ميدارند.

(جواب‌)

ممكن‌ ‌است‌ گفته‌ شود ‌که‌ الف‌ و لام‌ البرّ ‌از‌ ‌براي‌ عهد ‌باشد‌ ‌يعني‌ ‌آن‌ برّ و احساني‌ ‌که‌ ‌براي‌ انفاق‌ و صدقات‌ خداوند مقرّر فرموده‌ نميرسد بآن‌ مگر بانفاق‌ ‌از‌ آنچه‌ دوست‌ ميداريد. و ممكن‌ ‌است‌ الف‌ و لام‌ جنس‌ ‌باشد‌ ‌که‌ شامل‌ جميع‌ مثوبات‌ دنيوي‌ و اخروي‌ شود و البته‌ ‌اگر‌ انفاق‌ ‌از‌ محبوبها نباشد بجميع‌ ‌آنها‌ نائل‌ نشود.

حَتّي‌ تُنفِقُوا انفاق‌ و ‌لو‌ ظاهر ‌در‌ انفاق‌ ماليست‌ لكن‌ گذشت‌ ‌در‌ اوائل‌ سوره‌ بقره‌ ذيل‌ ‌آيه‌ وَ مِمّا رَزَقناهُم‌ يُنفِقُون‌َ اقسام‌ انفاقات‌ ‌از‌ انفاق‌ علم‌ و تلاوت‌ و هدايت‌ و ارشاد و جاه‌ و مال‌ ‌از‌ واجبات‌ و مستحبّات‌ چنانچه‌ مفاد اخبار ‌بود‌ ‌که‌ تمام‌ اينها مصاديق‌ انفاق‌ هستند و مؤيد ‌اينکه‌ معني‌ ‌است‌ ‌در‌ تفسير ‌اينکه‌ ‌آيه‌ ‌در‌ تفسير ‌علي‌ ‌بن‌ ابراهيم‌ ‌است‌ ‌که‌ مأخوذ ‌از‌ اخبار ‌است‌ ‌که‌ فرمود

(اي‌ لن‌ تنالوا الثواب‌ ‌حتي‌ تردّوا ‌الي‌ آل‌ ‌محمّد‌ حقّهم‌ ‌من‌ الخمس‌ و الانفاق‌ و الفي‌ء).

مِمّا تُحِبُّون‌َ ‌من‌ تبعيضيه‌ ‌است‌ دلالت‌ دارد ‌بر‌ اينكه‌ جميع‌ آنچه‌ دوست‌ ميداريد لازم‌ نيست‌ انفاق‌ كنيد بلكه‌ انفاقات‌ ‌شما‌ بايد ‌از‌ چيزهايي‌ ‌باشد‌ ‌که‌ دوست‌ ميداريد و ‌اگر‌ مراد جميع‌ ‌بود‌ ميفرمود ‌حتي‌ تنفقوا ‌ما تحبون‌ و ‌ما موصوله‌ ‌است‌ شامل‌ جميع‌ محبوبات‌ ميشود ‌حتي‌ انفاق‌ نفس‌ و اولاد و عيال‌ چنانچه‌ ابي‌ ‌عبد‌ اللّه‌ الحسين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌در‌ كربلا انفاق‌ نمود، و مراد ‌از‌ تحبون‌ چيزهاييست‌ ‌که‌ انسان‌ بآنها علاقه‌مند و دل‌ بستگي‌ دارد و مردم‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ قسمت‌ مختلف‌ هستند.

جلد 4 - صفحه 283

وَ ما تُنفِقُوا مِن‌ شَي‌ءٍ ‌هر‌ چه‌ ‌که‌ انفاق‌ ميكنيد ‌از‌ ‌هر‌ چه‌ علاقه‌ داشته‌ باشيد ‌ يا ‌ نداشته‌ باشيد.

فَإِن‌َّ اللّه‌َ بِه‌ِ عَلِيم‌ٌ چون‌ خداوند عالم‌ بجميع‌ ‌ما ‌في‌ القلوب‌ و بواطن‌ انسان‌ ‌است‌ و چيزي‌ ‌بر‌ ‌او‌ مخفي‌ نيست‌، و تعبير بفاء ‌براي‌ ‌اينکه‌ نيست‌ ‌که‌ ‌بعد‌ ‌از‌ انفاق‌ ‌خدا‌ عالم‌ ‌باشد‌ بلكه‌ ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ بدانيد ‌خدا‌ ميداند و بقصد و نيت‌ ‌شما‌ ثواب‌ ميدهد و احسان‌ ميفرمايد و ‌از‌ ‌بين‌ نميبرد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

اشاره

(آیه 92)- در این آیه به یک نشانه ایمان اشاره کرده، می‌گوید: «شما هرگز به حقیقت برّ و نیکی نمی‌رسید مگر این که از آنچه دوست می‌دارید در راه خدا

ج1، ص307

انفاق کنید» (لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ).

«برّ» معنی وسیعی دارد که به تمام نیکیها اعم از ایمان و اعمال پاک گفته می‌شود، چنانکه از آیه 177 سوره بقره استفاده می‌شود که «ایمان به خدا، و روز جزا، و پیامبران، و کمک به نیازمندان، و نماز و روزه، وفای به عهد، و استقامت در برابر مشکلات و حوادث» همه از شعب «برّ» محسوب می‌شوند.

بنابراین رسیدن به مقام نیکوکاران واقعی، شرایط زیادی دارد که یکی از آنها انفاق کردن از اموالی است که مورد علاقه انسان است و این گونه انفاق مقیاسی است برای سنجش ایمان و شخصیت! در پایان آیه برای جلب توجه انفاق‌کنندگان می‌فرماید: «آنچه در راه خدا انفاق می‌کنید (کم یا زیاد از اموال مورد علاقه یا غیر مورد علاقه) از همه آنها آگاه است» (وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْ‌ءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ).

و بنابراین هرگز گم نخواهد شد و نیز چگونگی آن بر او مخفی نخواهد ماند.

نفوذ آیات قرآن در دلهای مسلمانان

نفوذ آیات قرآن در دلهای مسلمانان به قدری سریع و عمیق بود که بلافاصله بعد از نزول آیات اثر آن ظاهر می‌گشت، به عنوان نمونه در تواریخ و تفاسیر اسلامی در مورد آیه فوق چنین می‌خوانیم:

1- یکی از یاران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به نام ابو طلحه انصاری در مدینه نخلستان و باغی زیبا و پر در آمد داشت، پس از نزول آیه فوق به خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله رسید و عرض کرد: می‌دانی که محبوبترین اموال من همین باغ است، و من می‌خواهم آن را در راه خدا انفاق کنم تا ذخیره‌ای برای رستاخیز من باشد، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: بخّ بخّ ذلک مال رابح لک: آفرین بر تو، آفرین بر تو، این ثروتی است که برای تو سودمند خواهد بود، سپس فرمود: من صلاح می‌دانم که آن را به خویشاوندان نیازمند خود بدهی، ابو طلحه دستور پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را عمل کرد و آن را در میان بستگان خود تقسیم کرد.

2- زبیده همسر هارون الرشید قرآنی بسیار گرانقیمت داشت که آن را با زر

ج1، ص308

و زیور و جواهرات تزیین کرده بود و علاقه فراوانی به آن داشت، یک روز هنگامی که از همان قرآن تلاوت می‌کرد به آیه لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ رسید، با خواندن آیه در فکر فرو رفت و با خود گفت هیچ چیز مثل این قرآن نزد من محبوب نیست و باید آن را در راه خدا انفاق کنم، کسی را به دنبال جواهر فروشان فرستاد و تزیینات و جواهرات آن را بفروخت و بهای آن را در بیابانهای حجاز برای تهیه آب مورد نیاز بادیه نشینان مصرف کرد که می‌گویند: امروز هم بقایای آن چاه‌ها وجود دارد و به نام او نامیده می‌شود.

نکات آیه

۱ - دستیابى انسان به نیکى، تنها در گرو انفاق از اشیاى مورد علاقه خویش (لن تنالوا البرّ حتّى تنفقوا ممّا تحبّون)

۲ - کم ارزشى انفاق، از اموال که مورد علاقه انفاق کننده نیست. (لن تنالوا البرّ حتّى تنفقوا ممّا تحبّون) رسیدن به «برّ» منوط به انفاق از اموال مورد علاقه است; پس انفاق از اموالى که مورد علاقه نباشد، بى ارزش نیست; بلکه صرفاً کم ارزش است.

۳ - دلبستگى به دنیا، موجب محرومیّت از نیل به مقام بِرّ (لن تنالوا البرّ حتى تنفقوا ممّا تحبّون)

۴ - ایثار، راه رسیدن به مقام بِرّ (لن تنالوا البرّ حتى تنفقوا ممّا تحبّون)

۵ - تشویق و ترغیب به انفاق و ایثار، براى رسیدن به کمال (لن تنالوا البرّ حتى تنفقوا ممّا تحبّون)

۶ - جایگاه انفاق، در ساختار شخصیّت اسلامى انسان (لن تنالوا البرّ حتى تنفقوا ممّا تحبّون)

۷ - محرومیّت بنى اسرائیل از مقام برّ، پىآمد ترک انفاق از اشیاى مورد علاقه خود و دلبستگى آنان به دنیا* (لن تنالوا البرّ حتى تنفقوا ممّا تحبّون) با توجّه به آیات قبل و بعد مى توان گفت: بنى اسرائیل از جمله مخاطبان آیه مى باشند.

۸ - مقام برّ، از درجات عالى کمال انسان (لن تنالوا البرّ حتى تنفقوا ممّا تحبّون)

۹ - علم و آگاهى خداوند به انفاق و ایثار انسانها، هر چند اندک باشد. (و ما تنفقوا من شىء فانّ اللّه به علیم) نکره بودن کلمه «شىء» دلالت بر ناچیز بودن آن دارد.

۱۰ - توجّه آدمى به آگاهى خداوند به انفاق و ایثار، زمینه ساز انجام آن (لن تنالوا ... فانّ اللّه به علیم) جلمه «اِن اللّه ... »، به منظور تشویق ایثارگران و انفاق کنندگان، ایراد شده است.

۱۱ - توجّه دادن به ثبت کارهاى نیک انسان، از روشهاى قرآن براى تشویق به نیکیها (لن تنالوا ... فانّ اللّه به علیم)

روایات و احادیث

۱۲ - رسیدن به مقام برّ، در گرو پرداخت مقدارى از مال خویش به امام (ع) در هر سال (لن تنالوا البر حتى تنفقوا ممّا تحبون) امام صادق (ع): شنیدم از پدرم که مى گفت: من مضت له سنة لم یصلنا من ماله قلّ او کثر، لم ینظر اللّه الیه یوم القیامة ... اذ یقول: «لن تنالوا البرّ ... » فنحن البرّ و التقوى.[۱]

۱۳ - انفاق به پدر و مادر پیش از درخواست ایشان، راه دستیابى به پاداش نیک خداوند (لن تنالوا البر حتى تنفقوا ممّا تحبون) امام صادق (ع) در پاسخ سؤال از معناى احسان در آیه «و بالوالدین احسانا» فرمود: و ان لا تکلّفهما ان یسئلاک شیئا ممّا یحتاجان الیه و ان کانا مستغنیین الیس یقول اللّه عزّ و جل «لن تنالوا البر حتى تنفقوا ممّا تحبون ... ».[۲]

۱۴ - رسیدن به پاداش نیک خدا در گرو انفاق از مال با وجود علاقه به آن و ترس از فقر (لن تنالوا البر حتى تنفقوا ممّا تحبون) از رسول اللّه (ص) درباره آیه فوق سؤال شد آن حضرت فرمود: هو ان ینفق العبد المال و هو شحیح یأمل الدّنیا و یخاف الفقر.[۳]

موضوعات مرتبط

  • احسان: احسان به اهل بیت (ع) ۱۲ ; احسان به والدین ۱۳
  • انفاق: آثار انفاق ۱۲ ; آثار ترک انفاق ۷ ; آثار فردى انفاق ۱، ۵ ; ارزش انفاق ۲ ; انفاق از دوست داشتنیها ۱، ۲، ۷، ۱۴ ; اهمیّت انفاق ۶، ۹ ; تشویق به انفاق ۵، ۱۰ ; موارد انفاق ۱۳
  • انگیزش: عوامل انگیزش ۱۰
  • اهل بیت(ع): ۱۳
  • ایثار: آثار ایثار ۴، ۵ ; اهمیّت ایثار ۹ ; تشویق به ایثار ۱۰
  • بنى اسرائیل: دنیاگرایى بنى اسرائیل ۷
  • پاداش: موجبات پاداش ۱۳
  • تربیت: تشویق در تربیت ۱۱ ; شیوه هاى تربیت ۱۱
  • ترس: ترس از فقر ۱۴ ; ترس نکوهیده ۱۴
  • تشویق: ۵، ۱۱، ۱۲
  • خدا: پاداش خدا ۱۴ ; علم خدا ۹، ۱۰
  • دنیاپرستى: آثار دنیاپرستى ۳، ۷
  • رشد: زمینه رشد ۵ ; عوامل رشد ۴، ۸، ۱۲ ; موانع رشد ۳
  • شخصیت: عوامل شکل گیرى شخصیت ۶
  • علم: ۱۰
  • عمل: عمل خیر ۱۱ ; رابطه علم و عمل ۱۰
  • فقر: ۱۴
  • نظام جزایى: ۱۴
  • نیکى: تشویق به نیکى ۱۱ ; زمینه هاى نیکى ۱، ۴، ۱۲; محرومیت از نیکى ۳، ۷; مقام نیکى ۸، ۱۲

منابع

  1. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۱۸۴، ح ۸۵ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۶۴، ح ۲۳۸.
  2. کافى، ج ۲، ص ۱۵۷، ح ۱ ; بحار الانوار، ج ۷۴- ، ص ۷۹، ح ۷۸.
  3. مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۹۳ ; تفسیر برهان، ج ۱- ، ص ۲۹۸، ح ۷.