البقرة ٢٦٧
کپی متن آیه |
---|
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنَا لَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ لاَ تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلاَّ أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَ اعْلَمُوا أَنَ اللَّهَ غَنِيٌ حَمِيدٌ |
ترجمه
البقرة ٢٦٦ | آیه ٢٦٧ | البقرة ٢٦٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لا تَیَمَّمُوا»: قصد نکنید. روی نیاورید. «خَبِیثَ»: ناپاک. مراد از آن، چیز بیمقدار و بدردنخور است؛ نه چیز حرام. زیرا چیز حرام، اندوختن یا بخشیدن را نشاید. «حَمِیدٌ»: ستوده. فَعِیل به معنی مَفْعُول است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
«شیخ طوسی» گوید: امام على مرتضى عليهالسلام و براء بن عازب و حسن بصرى و قتادة گويند: كه اين آيه درباره كسانى نازل گرديد كه از ميوه هاى مانده و پست و بد، صدقه ميدادند.[۳][۴][۵]
تفسیر
- آيات ۲۷۴ - ۲۶۱ ، سوره بقره
- گفتارى پيرامون انفاق
- تعديل ثروت ها، كم كردن فاصله طبقاتى ، ايجاد برادرى بين مسلمين و ... علل و اهداف تاءكيد شديد نسبت به انفاق است
- از بين رفتن انفاق و شيوع ربا در بين مردم بزرگترين عامل فساد اجتماعى كنونى در جهان غرب است
- معناى (كمثل حبت انبتت ) و بررسى امثال قرآنى ديگر نظير آن
- توضيحى در مورد امثال و چگونگى تمثيلات قرآن كريم
- فوائد و آثار اجتماعى ارفاق به قصد تحصيل رضاى خدا
- آثار سوء و مضرات انفاق بدون قصد كسب رضاى خدا
- رد كردن سائل با زبان خوش و گذشت از بدى او، از صدقه و انفاق همراه با منت و آزار بهتر است
- رياكارى در هر عمل مستلزم نداشتن ايمان به خدا و روز جزا در آن عمل است
- معناى ((ابتغاء مرضات الله )) و وجوهى كه در معناى ((تثبيت نفس )) ذكر شده و بيان وجه صحيح در معناى آن
- تشبيه و تمثيل انفاق خالص و انفاق تواءم با من و اذى
- كيفيت مالى كه بايد انفاق بشود
- ترس از فقر بر اثر انفاق اعمال طيب و دلپسند، وسوسه شيطانى است
- خود دارى از انفاق مال طيب باعث كفر به خدا، اتلاف نفوس ، هتك اعتراض ، رواج جنايت و فحشا است
- خلاصه گفتار در تذكراتى كه خداوند در آيه مورد بحث مى دهد
- معناى ((حكمت ))
- نكاتى در باره آيه (و من يوت الحكمه ...)
- چند نكته كه جمله ((و ما للظالمين من انصار)) بر آنها دلالت دارد
- ترك انفاق از گناهان كبيره است و چون حق الناس است كفاره و توبه پذير نيست
- آثار و نتايج انفاق علنى و مزيت و فضيلت انفاق پنهانى
- خداوند خاطر شريف پيامبر (ص ) را تسلى مى دهد
- مؤ منين تا آنجا كه مى توانند تظاهر به فقر نمى نمايند و دست سؤ ال دراز نمى كنند
- نكته التفات از همه مسلمين به شخص پيامبر (ص ) در آيه شريفه
- بحث روايتى (در ذيل آيات انفاق )
- خرج كردن براى زن و فرزند صدقه است و يكى از راههاى خداست
- هر عملى كه مورد رضايت خدا باشد و براى خدا انجام شود فى سبيل الله است و هر نفقه اى در راه خدا صدقه مى باشد
- رواياتى در ارتباط با نزول آيه (يا ايهاالذين آمنو انقو...)
- دو روايت در ارتباط با آيه (الشيطان يعدكم الفقر...)
- معناى حكمت و روايتى در بيان اهميت و منزلت عقل انسان
- بهتر است واجبات ، علنى ، و مستحبات ، پنهانى انجام گيرند
- رواياتى در مورد اينكه آيه : ((الذين ينفقون اموالهم ...)) در باره امير المؤ منين على (ع ) نازل شده است
- آيه شريفه در حق ابى بكر نازل شده است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«267» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّباتِ ما كَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ لا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از پاكيزهترين چيزهايى كه بدست آوردهايد و از آنچه ما براى شما از زمين رويانيدهايم، انفاق كنيد وبراى انفاق به سراغ قسمتهاى ناپاك (وپست) نرويد، در حالى كه خود شما هم حاضر نيستيد آنها را بپذيريد مگر از روى اغماض (وناچارى) و بدانيد خداوند بىنياز وستوده است.
نکته ها
آيات قبل، شرايط انفاق كننده را مطرح كرد و اين آيه شرايط چيزهايى را بيان مىكند كه به محرومان انفاق مىشود.
امام باقر عليه السلام ذيل اين آيه فرمودند: بعضى از مسلمانان درآمدهاى حرامى مانند ربا داشتند كه صرف فقرا مىكردند، اين آيه آنان را نهى نمود. «1»
پیام ها
1- هدف از انفاق، رهايى از بخل است، نه رهايى از اشياى بىارزش و نامطلوب.
«أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّباتِ ما كَسَبْتُمْ»
2- در انفاق، تفاوتى ميان پول نقد يا كالا نيست. «ما كَسَبْتُمْ ... مِمَّا أَخْرَجْنا»
3- بخششِ بادآوردهها مهم نيست، بلكه بخشش از دسترنج، داراى ارزش است. «ما كَسَبْتُمْ»
4- در انفاق بايد كرامت محرومان محفوظ بماند. «وَ لا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ»
5- نه تنها از چيزهاى ناپاك و پست انفاق نكنيد، بلكه به فكر آن نيز نيفتيد. «وَ لا تَيَمَّمُوا»
«1». تفسير برهان، ج 1، ص 255 وراهنما.
جلد 1 - صفحه 425
6- وجدان انسان، بهترين معيار براى شناخت پسنديده و ناپسند است. هر آنچه را مىپسندى كه به تو انفاق كنند، شايسته است كه انفاق كنى و اگر آنرا دوست نمىدارى، شايستهى انفاق نيست. «لَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا»
7- هر فرد ثروتمندى احتمال فقير شدن خود را بدهد، شايد روزى دستِ دهنده شما، دستِ گيرنده شد. «آخذيه»
8- گرفتن مال نامرغوب، نشانه رضايت فقرا نيست، بلكه نشانهى استيصال آنان است. «تغمضوا» يعنى شما هم با اغماض وسختى ممكن است چيزى را بگيريد، ولى اين نشانهى رضايت شما نيست.
9- اثر انفاق به خود شما بر مىگردد، وگرنه خداوند غنى و بىنياز است. «أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ»
10- غناى الهى همراه با كمالات ومحبوبيّت است. «غَنِيٌّ حَمِيدٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّباتِ ما كَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ لا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلاَّ أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ (267)
بعد از آن مؤمنين را به انفاق حلال امر مىفرمايد:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى كسانى كه ايمان آوردهايد به خدا و پيغمبر و معتقدات حقه، أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّباتِ ما كَسَبْتُمْ: انفاق كنيد در راه خدا بعض از حلال آنچه كسب كنيد از تجارت و صناعت. طيب در لسان شارع بدو معنى اطلاق شده: 1- پاكيزه. 2- حلال، و به هر دو روايت وارد شده. وَ مِمَّا أَخْرَجْنا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ: و نيز انفاق كنيد بعض از آنچه بيرون آورديم براى شما از زمين مانند غلات و ثمار كه زكات در آن واجب باشد و از معادن كه خمس نيز در آن واجب است.
در منهج- ابن عباس روايت نموده كه حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله
«1» اصول كافى، كتاب الايمان و الكفر، باب الرياء، حديث هشتم بنقل از امير المؤمنين (ع) (جلد 2 صفحه 295)
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 488
و سلّم فرمود: بدرستى كه در اموال شما براى خدا حقى باشد، چون مال شما به آن حد رسيد زكات بايد بدهيد. پس اغنياى انصار به وقت رسيدن خرما آنچه پاكيزه بود به مسجد آورده در گوشهاى مىنهادند تا فقراى مهاجرين آن را تناول كنند. روزى يكى از اغنياى مال دوست، صاعى از خرما كه هيچ ارزش نداشت آورده در ميان خرماهاى نيكو ريخت و كالاى خبيث خود را با آن متاع طيب برآميخت، حق تعالى از آن نهى فرمود كه: وَ لا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ: «1» و قصد مكنيد تباه فاسد و حرام را از آن چيز در حالتى كه انفاق كنيد. يا خبيث و فاسد و ضايع مال را انفاق مكنيد بلكه طيب و صالح و طاهر را براى خدا دهيد.
وَ لَسْتُمْ بِآخِذِيهِ: و حال آنكه شما هم نيستيد گيرنده مال بد و فاسد و نخواهيد اخذ كنيد آن را. إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ: مگر آنكه چشم بپوشيد در گرفتن آن به جهت كراهت طبع از آن و مسامحه و مساهله نمائيد، پس آنچه به خود نپسنديد به ديگران نپسنديد. و عادت نيكان بر اينست كه آنچه خير و صلاح براى خود خواهد اكمل آن را براى غير خودخواهان باشد.
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ: و بدانيد بدرستى كه خداى تعالى بىنياز است از قبول صدقه ناپاك و حرام. ستاينده است آن را كه از مال طيب دهد. يا غنى است از انفاق شما و امر به آن به جهت انتفاع شما است حميد است به قبول و ثواب بر آن.
تبصره: اصح آنست كه انفاق اعم است از واجب و مستحب، و شرط طيب بودن در هر دو لازم است و احاديث در آن وارد است:
1- در منهج- از حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مروى است: بدرستى كه خداى تعالى تقسيم فرموده ميان شما اخلاق شما را چنانچه قسمت نموده ارزاق شما را، و بتحقيق خدا پاك و منزه است، قبول نفرمايد مگر طيب را. و هيچ بنده نباشد كه مال حرام جمع كند و از آن
«1» منهج الصادقين، جلد دوّم، صفحه 126.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 489
صدقه دهد مگر آنكه قبول نشود و اگر بگذارد و بال آخرت او باشد. «1» 2- ابو امامه از آن حضرت روايت نموده كه فرمود: خير ده جزء است و فاضلترين آن ده جزء تجارت است، چون حق بگيرد و در حق انفاق كند. « «2»» 3- در وسائل- از حضرت صادق عليه السّلام از آيه (وَ لا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ) سؤال شد فرمود: مردم وقتى مسلمان شدند نزد آنها مالهاى ربا و خبيثه بود داخل در مال و صدقه دادند، پس خدا نهى فرمود از آن و بدرستى كه صدقه صلاحيت ندارد مگر از حلال طيب. «3» 4- حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: اگر مردم بگيرند آنچه امر فرموده است خدا به آن پس انفاق نمايند در آنچه نهى فرموده، قبول نفرمايد از ايشان. و اگر اخذ كنند آنچه را كه نهى فرموده پس انفاق نمايند در آنچه امر فرموده، قبول نفرمايد از آنها مگر آنكه از محل حق بگيرند و به حق خرج كنند. «4»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّباتِ ما كَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ لا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلاَّ أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ (267)
ترجمه
اى كسانى كه ايمان آورديد انفاق كنيد از پاكيزههاى آنچه به دست آورديد و از آنچه بيرون آورديم براى شما از زمين و قصد مكنيد پليد را كه از آن انفاق كنيد با آنكه نيستيد گيرندگان آن مگر آنكه چشم بپوشيد در آن و بدانيد كه خداوند بىنياز و ستوده است..
تفسير
انفاق بايد از مال حلال و پاكيزه باشد و آنچه خداوند از زمين بيرون آورده است براى بندگان اعم است از ميوهجات و حبوبات و رياحين و معادن و امثال اينها كه گاهى بسبب تجارت بدست ميآيد و گاهى بسبب زراعت و كسب شامل هر دو ميشود ولى غالبا در تجارت استعمال ميشود لذا محصولات زمين را عطف بر آن
جلد 1 صفحه 344
فرموده است تا ضمنا اشاره باشد بآنكه اين اشياء را ما براى شما از زمين بيرون آورديم نبايد از انفاق آن در راه ما مضايقه داشته باشيد در كافى از حضرت صادق (ع) روايت نموده كه مردم در زمان جاهليت كسبهاى بدى داشتند بعد از آنكه اسلام اختيار نمودند خواستند آن اموالى را كه از آن راهها بدست آوردند از مال خودشان خارج نموده صدقه بدهند و خدا ابا فرمود و امر شد كه صدقه بايد از مال حلال باشد و نيز در آن كتاب و عياشى از آنحضرت نقل نموده كه چون پيغمبر (ص) امر بزكوة خرما فرمود طائفه بودند كه بعضى انواع خرماى بدرا مىآوردند كه برسم زكوة بدهند آن حضرت قبول نفرمود و اين آيه نازل شد و قريب باين مضمونرا عياشى و مجمع از حضرت باقر (ع) و امير المؤمنين (ع) با اختلاف در نوع خرماى بد نقل نمودهاند و در ذيل آيه اشاره بآن شده است كه اگر بنا باشد كسى ده يك ميوه باغ خود را مثلا بشما بدهد و در موقع تحويل دادن ميوهاى بد باغ را در مقابل حق مشروع شما جمع آورى نموده بپردازد قبول نخواهيد كرد مگر آنكه از حق خود غمض عين نمائيد و مسامحه كنيد ولى پيغمبر (ص) كه ولىّ فقرا است نميتواند از حق آنها اغماض نموده چشم بپوشد و مسامحه فرمايد و شما هم در مقابل كريمى كه هستى و تمام اموال شما از آن او است و بشما كرم فرموده و فقط سهم مختصرى از بعضى اموال براى فقراى شما منظور نموده نبايد آنسهم را هم از جنس پست ادا نمائيد با آنكه منافع انفاق هم در دنيا و آخرت عايد شما خواهد شد و خداوند بىنياز است از مال شما و منافع آن و ستوده است بايد ستوده را براى تقرب پيشكش او نمود تا قبول فرمايد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِن طَيِّباتِ ما كَسَبتُم وَ مِمّا أَخرَجنا لَكُم مِنَ الأَرضِ وَ لا تَيَمَّمُوا الخَبِيثَ مِنهُ تُنفِقُونَ وَ لَستُم بِآخِذِيهِ إِلاّ أَن تُغمِضُوا فِيهِ وَ اعلَمُوا أَنَّ اللّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ (267)
اي كساني که ايمان آوردهايد انفاق كنيد از چيزهاي پاكيزه که بدست ميآوريد از راه كسب و تجارت و از چيزهايي که براي شما از زمين خارج نموديم از حبوب و ثمار و قصد نكنيد در انفاق از چيزهاي پست و پليد زيرا خود شما نميگيريد آنها را مگر از راه مسامحه و مساهله و از راه اغماض و بدانيد خداوند بينياز است از انفاق شما و جزاي خير ميدهد.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خطاب بجميع مؤمنين تا دامنه قيامت بنحو قضاياي حقيقيّة که محمولات حمل بر موضوعات مقدّرة الوجود است چنانچه مسائل علميّه در تمام علوم از اينکه قبيل است و توضيح آن را در مقدّمات اينکه كتاب بيان كردهايم.
أَنفِقُوا مِن طَيِّباتِ ما كَسَبتُم طيّب بمعني پاك اشاره بحلال است يعني انفاق بايد از كسب حلال باشد از تجارت و صناعت و ساير طرق مشروعه، و امّا انفاق از مكاسب محرّمه علاوه بر اينكه جايز و مشروع نيست و باطل است اشتغال ذمّه هم دارد و عنوان غصب هم بر او صادق است و معصيت بسيار بزرگ است و فقير هم مالك نميشود و واجب است ردّ بمالك نمود و اگر معلوم نيست ردّ مظالم نمود.
وَ مِمّا أَخرَجنا لَكُم مِنَ الأَرضِ اشاره بزراعت و غرس اشجار از راه مشروع بلكه ميتوان گفت که شامل اخراج معادن هم باشد و بر فرض که بگوئيم لفظ منصرف
جلد 3 - صفحه 49
بهمان حبوب و فواكه است لكن مناط قطعي در دست است و بالجمله هر مال حلالي را شامل است.
وَ لا تَيَمَّمُوا الخَبِيثَ مِنهُ تُنفِقُونَ تيمّموا از ماده يمم بمعني تعمّد و قصد است و خبيث مال حرام است يعني از مال حرام تعمّدا و قصدا انفاق نكنيد و آيه شريفه فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً نساء آيه 43، قصد كنيد زمين پاك را و در اصطلاح شرع طهارت ترابيّه است مقابل غسل و وضو که طهارت مائيّه است.
و كلام در اينكه رافع حدث است يا مبيح صلوة، حق اينست که رافع است لكن موقّتيه ما دام بقاء العذر بخلاف غسل و وضوء که دائميّه است نظير نكاح دائميّه و منقطعه.
وَ لَستُم بِآخِذِيهِ يعني شما مالي که از ممرّ حرام است قبول نميكنيد و نمي گيريد إِلّا أَن تُغمِضُوا فِيهِ مگر آنكه لا ابالي باشيد و در بند حلال و حرام نباشيد و چشم پوشي كنيد.
و ممكن است مراد از خبيث پست و رديّ و فاسد باشد مقابل جيّد و صحيح يعني اطيب اموال خود را انفاق كنيد و پست و رديّ ندهيد چنانچه خود هم قبول نميكنيد، چنانچه ميفرمايد لَن تَنالُوا البِرَّ حَتّي تُنفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ آل عمران آيه 92، چه در انفاقات واجبه يا مندوبه، بنا بر معناي اول نهي تحريمي است و بر معناي ثاني تنزيهي است.
وَ اعلَمُوا أَنَّ اللّهَ غَنِيٌّ از انفاقات شما حميد نيك جزاء ميدهد هر چه خوبتر باشد جزاء آن بيشتر و بهتر است.
50
برگزیده تفسیر نمونه
اشاره
(آیه 267)
شأن نزول:
از امام صادق علیه السّلام نقل شده که این آیه در باره جمعی نازل شد که ثروتهایی از طریق رباخواری در زمان جاهلیت جمع آوری کرده بودند و از آن در راه خدا انفاق میکردند، خداوند آنها را از این کار نهی کرد، و دستور داد از اموال پاک و حلال در راه خدا انفاق کنند.
تفسیر:
از چه اموالی باید انفاق کرد؟ در این آیه که ششمین آیه، از سلسله آیات در باره انفاق است، سخن از چگونگی اموالی است که باید انفاق گردد.
نخست میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید از اموال پاکیزهای که (از طریق تجارت) به دست آوردهاید و از آنچه از زمین برای شما خارج کردهایم (از منابع و معادن زیر زمینی و از کشاورزی و زراعت و باغ) انفاق کنید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ
ج1، ص241
آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ ما کَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنا لَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ)
.در واقع قرآن میگوید، ما منابع اینها را در اختیار شما گذاشتیم بنابراین نباید از انفاق کردن بخشی از طیّبات و پاکیزهها و «سر گل» آن در راه خدا دریغ کنید.
سپس برای تأکید هر چه بیشتر میافزاید: «به سراغ قسمتهای ناپاک نروید تا از آن انفاق کنید در حالی که خود شما حاضر نیستید آنها را بپذیرید، مگر از روی اغماض و کراهت» (وَ لا تَیَمَّمُوا الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِآخِذِیهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِیهِ).
از آنجا که بعضی از مردم عادت دارند همیشه از اموال بیارزش و آنچه تقریبا از مصرف افتاده و قابل استفاده خودشان نیست انفاق کنند این جمله صریحا مردم را از این کار نهی میکند.
در حقیقت، آیه به نکته لطیفی اشاره میکند که انفاق در راه خدا، یک طرفش مؤمنان نیازمندند، و طرف دیگر خدا و با این حال اگر عمدا اموال پست و بیارزش انتخاب شود، از یک سو تحقیری است نسبت به نیازمندان که ممکن است علی رغم تهیدستی مقام بلندی از نظر ایمان و انسانیت داشته باشند و روحشان آزرده شود و از سوی دیگر سوء ادبی است نسبت به مقام شامخ پروردگار.
و در پایان آیه میفرماید: «بدانید خداوند بینیاز و شایسته ستایش است» (وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ).
یعنی نه تنها نیازی به انفاق شما ندارد، و از هر نظر غنی است، بلکه تمام نعمتها را او در اختیار شما گذارده و لذا حمید و شایسته ستایش است.
نکات آیه
۱ - باید انفاق از دستاوردهاى پاکیزه و مرغوب باشد. (انفقوا من طیّبات ما کسبتم)
۲ - مؤمنان، موظّف به انفاق از دستاوردهاى پاکیزه و برداشتهاى خود از زمین هستند. (یا ایّها الّذین امنوا انفقوا من طیّبات ما کسبتم و ممّا اخرجنا لکم من الارض)
۳ - خداوند برآورنده ثمرات و محصولات از زمین، براى بهره گیرى انسان از آن نعمتهاست. (و ممّا اخرجنا لکم من الارض)
۴ - حکم انفاق، شامل تمامى درآمدهاى تجارى، کشاورزى و معدنى (انفقوا من طیّبات ما کسبتم و ممّا اخرجنا لکم من الارض) مراد از «ما کسبتم»، درآمدهاى بدست آمده از تجارت و مراد از «ممّا اخرجنا ... »، درآمدهاى به دست آمده از زمین (مانند محصولات کشاورزى و یا معادن) است.
۵ - لزوم پرهیز مؤمنان از تمایل به چیزهاى نامرغوب و بى ارزش براى انفاق (و لا تیمّموا الخبیث منه تنفقون) «لا تیمّموا» از «تیمّم» به معناى قصد و تمایل است.
۶ - وجود چیزهاى نامرغوب در بین اموال انفاق شده بدون تعمّد و قصد و نیّت نسبت به آن، مانعى ندارد. (انفقوا من طیّبات ما کسبتم ... و لا تیمّموا الخبیث) جمله «و لا تیمّموا ... » علاوه بر اینکه خود حکم مستقلى است و ضرورت پرهیز از انفاق کالاى نامرغوب را بیان مى کند; به لحاظ اینکه متعلّق نهى، تمایل و قصد به نامرغوب است، مى تواند توضیحى باشد براى «من طیّبات». یعنى اگر در بین اموال انفاق شده کالاى نامرغوبى نیز یافت شود ولى شما قصد آنرا نداشتید، از مصداق «انفقوا من طیّبات» خارج نشده اید.
۷ - احاله انفاق کننده به داورى وجدان خویش، در پرهیز از اموال نامرغوب (و لا تیمّموا الخبیث منه تنفقون و لستم باخذیه)
۸ - به داورى گرفتن وجدان، از روشهاى قرآن براى پرهیز از کارهاى ناروا و تربیت انسانها و رعایت احکام و مقررات دینى (و لا تیمّموا الخبیث منه تنفقون و لستم باخذیه)
۹ - عدم پذیرش و کراهت وجدان آدمى از گرفتن پاره اى اموال، نشانه اى براى تشخیص نامرغوب از مرغوب (و لا تیمّموا الخبیث منه تنفقون و لستم باخذیه)
۱۰ - خداوند، غنى و حمید است. (اَنَّ اللّه غنىّ حمید)
۱۱ - خداوند، ستایشگر انفاق کنندگان، در عین بى نیازى از انفاق آنان (اَنّ اللّه غنىّ حمید) «حمید» در برداشت فوق به معناى حامد (ستایش کننده) گرفته شده است.
۱۲ - خداوند، سزاوار ستایش (اَنّ اللّه غنىّ حمید) «حمید» در برداشت فوق به معناى محمود (ستایش شده) گرفته شده است.
۱۳ - توجّه به غناى الهى و ستایش وى از انفاق کنندگان، برانگیزنده آدمى به انفاق از اموال پاکیزه خویش (و اعلموا اَنّ اللّه غنىّ حمید) مقصود از توجّه دادن مؤمنان به بى نیازى خداوند و نیز ستایش وى از انفاق کنندگان، ایجاد انگیزه انفاق صحیح در آنان است.
۱۴ - آنچه براى خود نمى پسندید، براى دیگران نیز نپسندید. (و لا تیمّموا ... و لستم باخذیه)
روایات و احادیث
۱۵ - انفاق از مال رَبَوى، مصداقى براى انفاق از اموال خبیث و مورد نهى خداوند (و لا تیمّموا الخبیث) امام باقر (ع) درباره آیه «و لا تیمّموا ... » فرمود: کان النّاس حین اسلموا عندهم مکاسب من الربا ... فکان الرجل یتعمّدها من بین ماله فتصدّق بها فنهاهم اللّه عن ذلک ...[۶] .
موضوعات مرتبط
- ارزیابى: ملاک ارزیابى ۷، ۹، ۱۴
- اسماء و صفات: صفات جلال ۱۱ ; حمید ۱۰ ; غنىّ ۱۰
- انفاق: آداب انفاق ۱، ۲، ۵، ۶، ۱۳، ۱۵ ; انفاق از خبایث ۱۵ ; انفاق از دوست داشتنیها ۱، ۲، ۵، ۷، ۱۳ ; فضیلت انفاق ۱۱ ; محدوده انفاق ۴
- انگیزش: عوامل انگیزش ۱۳
- تربیت: روش تربیت ۸
- تکلیف: زمینه عمل به تکلیف ۸، ۱۳
- خدا: بىنیازى خدا ۱۱، ۱۳ ; حمد خدا ۱۲ ; نعمتهاى خدا ۳
- زمین: فواید زمین ۳
- طیّبات: ملاک تشخیص طیّبات ۹
- علم: علم و عمل ۱۳
- عمل: زمینه عمل صالح ۸ ; شرایط صحت عمل ۶
- مؤمنان: مسؤولیّت مؤمنان ۲، ۵
- نظام اخلاقى: ۱۴
- نیّت: نقش نیّت ۶
- وجدان: ارزش وجدان ۹ ; قضاوت وجدان ۷، ۸
منابع
- ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۱، ص ۱۱۱.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۹۸.
- ↑ حاكم و ترمذى و ابن ماجه و ديگران از علماى عامه از براء و نيز ابوداود و نسائى از سهل بن حنيف همين موضوع را با اندك اختلافى ذكر نموده اند.
- ↑ عياشى در تفسير خود از عبدالله بن سنان او از امام صادق عليهالسلام نقل نمايد كه در زمان پيامبر عده اى از خرماهاى بسيار بد به نام جعرور و معافارة تصدق مينمودند. سپس اين آيه درباره آنان نازل گرديد و نيز نظير اين حديث در تفسير برهان از ابوبصير و رفاعة از امام صادق عليهالسلام هم روايت گرديده است و صاحب تفسير مجمع البيان از امام صادق عليهالسلام روايت كرده كه اين آيه درباره قومى نازل گرديد كه از رباهائى كه در جاهليت گرفته بودند، تصدق ميدادند و خداوند آنها را نهى فرمود و دستور داد كه صدقه را از مال پاك و حلال بدهند.
- ↑ حاكم از جابر روايت كند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله دستور فرموده بود كه زكات فطره را به صاعى از تمر بدهيم، مردى خرماى پست و بدى آورده بود و اين آيه نازل گرديد و نيز ابن ابىحاتم از ابن عباس نقل نمايد كه اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله از طعام ارزان خريدارى ميكردند و تصدق ميدادند سپس اين آيه نازل گرديد.
- ↑ تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۱۴۹، ح ۴۹۲ ; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۲۵۵، ح ۶ و ۷.