الحجر ٩٠: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۱#link187 | آيات ۸۵ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۱#link187 | آيات ۸۵ - ۹۹ سوره حجر]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۱#link189 | ردّ استدلال هر يك از قائلان به جبر و تفويض، به آيه شریفه]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۱#link189 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۱#link190 | معناى «صفح»، و فرق آن با «عَفو»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۱#link190 | معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۱#link191 | مراد از «سَبعاً مِنَ المَثَانى» چیست؟]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۱#link191 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۱#link193 | بيان چهار دستور به رسول خدا «ص»، در آيه شريفه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۲#link194 | مقصود از «مُقتَسِمِين»، در آیه شریفه چیست؟]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۱#link193 | بيان چهار دستور به رسول | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۲#link196 | مراد از «يقين» در آيه: «وَ اعبُد رَبَّكَ حَتَّى يَأتِيَكَ اليَقِين»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۲#link194 | مقصود از | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۲#link197 | بحث روایتی: (رواياتى در باره برخی از آیات گذشته)]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۲#link196 | | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۲#link197 | | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۲#link200 | بحثى فلسفى در چگونگى تكليف و دوام آن]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۲#link200 | بحثى فلسفى در چگونگى تكليف و دوام آن]] | ||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۷ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۰۱
کپی متن آیه |
---|
کَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ |
ترجمه
الحجر ٨٩ | آیه ٩٠ | الحجر ٩١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کَمَا»: همان گونه که. همانند آنچه. تقدیر چنین است: أَنَا النَّذِیرُ الْمُبینُ عِقاباً أَوْ عَذاباً مِّثْلَ مَا. «أَنزَلْنَا»: نازل کردیم. مراد این است که خدا نازل کرده است و انگار ما فرمانبرداران خدا فرمان شاهنشاه واقعی را اعلام میکنیم. «الْمُقْتَسِمِینَ»: بخشکنندگان. کسانی که به تجزیه و تقسیم و تبعیض احکام الهی دست میزدند و قسمتی را میپذیرفتند که به سود آنان بود و بقیّه را پشت سر می افکندند که با خواست ایشان موافق و هماهنگ نبود. یا این که این واژه به معنی مُفْتِرین است. یعنی: کسانی که قرآن را دروغ و بهتان و ساخته و پرداخته انسان میدانستند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
أَ هٰؤُلاَءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ... (۱) وَ أَنْذِرِ النَّاسَ يَوْمَ... (۱) وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ... (۱) قَالُوا تَقَاسَمُوا بِاللَّهِ... (۱)
تفسیر
- آيات ۸۵ - ۹۹ سوره حجر
- ردّ استدلال هر يك از قائلان به جبر و تفويض، به آيه شریفه
- معناى «صفح»، و فرق آن با «عَفو»
- مراد از «سَبعاً مِنَ المَثَانى» چیست؟
- بيان چهار دستور به رسول خدا «ص»، در آيه شريفه
- مقصود از «مُقتَسِمِين»، در آیه شریفه چیست؟
- مراد از «يقين» در آيه: «وَ اعبُد رَبَّكَ حَتَّى يَأتِيَكَ اليَقِين»
- بحث روایتی: (رواياتى در باره برخی از آیات گذشته)
- بحثى فلسفى در چگونگى تكليف و دوام آن
تفسیر نور (محسن قرائتی)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
كَما أَنْزَلْنا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ (90)
كَما أَنْزَلْنا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ: چنانچه نازل فرموديم عذاب را بر قسمت كنندگان.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ (88) وَ قُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ (89) كَما أَنْزَلْنا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ (90) الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ (91) فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ (92)
عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ (93)
ترجمه
مدوز البتّه دو چشم خود را بسوى آنچه بهرهمند نموديم بآن اصنافى را از آنها و اندوه مخور بر ايشان و فرود آور جانبت را براى اهل ايمان
و بگو همانا اين منم بيم دهنده آشكار
چنانچه نازل نموديم بر قسمت كنندگان
جلد 3 صفحه 265
آنانكه گردانيدند قرآن را پارهها
پس قسم بپروردگار تو هر آينه مسئول ميكنيد البته آنها را تمامى
از آنچه بودند كه بجا ميآوردند.
تفسير
- خداوند سبحان براى گوشزد بندگان نهى فرموده است پيغمبر خود را از دوختن چشم بمال كفار چه اموال آنها اجناس و انواعى باشند و چه آنها فرق و اصنافى و بنابر اوّل ازواجا حال براى ما متّعنا است و بنابر ثانى مفعول به آنست كه اظهر است و بآن ترجمه شد چون تمام آنها در مقابل نعمت كتاب و ايمان كه خداوند باو و امّتش داده حقير و ناچيز است و نيز نهى فرمود او را از آنكه محزون و غمگين باشد از بقاء آنها بر كفر براى علاقمندى آنحضرت بقوّت و شوكت اسلام چون خداوند قادر است كه اسلام را قوّت و شوكت دهد بدون مسلمان شدن آنها و امر فرمود آنحضرت را كه تواضع و فروتنى كند با اهل ايمان اگر چه ضعيف و ناتوان باشند و بىاعتنا باشد بكفّار اگر چه قوى و توانا باشند در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كسيكه قرآن باو داده شده است پس گمان كند بكسى داده شده است بهتر از آنچيزيكه باو داده شده پس بزرگ شمرده چيزيرا كه كوچك شمرده خدا و كوچك شمرده چيزى را كه بزرگ شمرده خدا و قمّى ره از آنحضرت نقل نموده كه چون اين آيه نازل شد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود قريب باين مضمون كه كسيكه دلبستگى بخدا پيدا نكند از دنيا جز حسرت نبرد و كسيكه چشم بمال مردم داشته باشد گرفتارى و همّش زياد شود و خشم و غيظش ساكن نگردد و كسيكه نداند نعمت خدا را براى خود جز در خوراك و لباس ارزان شده است كار او و نزديك گشته عذاب او و كسيكه صبح كند در حاليكه غمناك باشد براى دنيا صبح نموده است در حاليكه غضبناك است بر خدا و كسيكه شكايت كند از مصيبتى كه بر او وارد شده شكايت از پروردگار خود نموده و كسيكه داخل شود در آتش از اين امّت كه قرآن خوانده از كسانى است كه بقرآن استهزاء نموده و كسيكه وارد شود بر دولتمندى و خشوع نمايد نزد او براى طلب مالش دو ثلث از دينش رفته است و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه نگاه نميفرمود بآنچه در نظر او خوب ميآمد از امتعه دنيا و نيز امر فرمود آنحضرت را كه بفرمايد من با بيان كافى وافى ميترسانم شما را از غضب
جلد 3 صفحه 266
خدا در برابر مخالفت و معصيت او و بيان ميكنم تمام معارف الهيّه و آنچه را محتاجيد شما بآن و مأمورم من بابلاغ آن بشما و آنكه در صورت اعراض عذاب بر شما نازل خواهد شد چنانچه نازل فرمود خدا عذاب را بر قسمت كنندگان و آنها آنانند كه قرآن را پاره پاره و جزء جزء نمودند و بعضى را گفتند حقّ است و بعضى را گفتند باطل است و ما ببعضى مؤمنيم و ببعضى كافريا بعضى را گفتند سحر است و بعضى را گفتند شعر است و بعضى را گفتند افسانه است و آنها يهود و نصارى بودند كه مفسرين گفتهاند يا قريش بودند كه از صادقين سلام اللّه عليهما روايت شده است و چگونگى عذاب آنها در دنيا مذكور در تواريخ و در آخرت مسطور در لوح محفوظ است و بنابراين كما انزلنا در آيه شريفه مربوط و متعلّق است به انا النذير در آيه قبل كه مراد از آن انذار از عذاب است و بعضى گفتهاند مفاد اين آيه آنستكه ما نازل نموديم كتاب را بتو چنانچه نازل نموديم بر قسمت كنندگان و بنابراين كما انزلنا مربوط است بقول خداوند و لقد آتيناك در آيات سابقه كه مراد از آن انزال كتاب است و معناى اوّل اظهر است و كلمه عضين جمع عضه بمعناى عضو و جزء است و خداوند قسم ياد فرموده بذات اقدس خود كه تمامى آنها را در معرض سؤال و پرسش كه موجب رسوائى و فضيحت و خوارى و خفت آنها گردد در آورد و مجازات فرمايد آنها را بر اعمال ناشايستهاى كه بجا ميآوردند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
كَما أَنزَلنا عَلَي المُقتَسِمِينَ (90)
چنانچه نازل كردم بر قسمت كنندگان يا اشاره بقسمت كنندگان بين كتب آسماني که ميفرمايد: وَ إِذا قِيلَ لَهُم آمِنُوا بِما أَنزَلَ اللّهُ قالُوا نُؤمِنُ بِما أُنزِلَ عَلَينا وَ يَكفُرُونَ بِما وَراءَهُ. الاية بقره آيه 85 يا اشاره بقسمت كنندگان بين آيات و احكام است، چنانچه ميفرمايد: أَ فَتُؤمِنُونَ بِبَعضِ الكِتابِ وَ تَكفُرُونَ بِبَعضٍ الاية بقره آيه 79.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 90)- بگو: من به شما اعلام خطر میکنم که خدا فرموده عذابی بر شما فرو میفرستم «آن گونه که بر تقسیم کنندگان فرستادم» (کَما أَنْزَلْنا عَلَی الْمُقْتَسِمِینَ).
نکات آیه
۱- التقاطیون و تجزیه کنندگان قرآن در صدر اسلام، دچار عذاب الهى شدند. (کما أنزلنا على المقتسمین) برداشت فوق مبتنى بر این نکته است که لفظ عذاب در جمله «أنا النذیر...» در آیه قبل، در تقدیر باشد و مفعول فعل «أنزلنا» ضمیر محذوفى باشد که به عذاب بر مى گردد. بنابراین معناى آیه چنین مى شود: همان گونه که عذاب را بر «مقتسمین» نازل کردیم. گفتنى است «المقتسم» به معناى کسى است که چیزى را به چند جزء تقسیم کند و مراد از آن - به قرینه آیه بعد (الذین جعلوا القرءان عضین) - تجزیه کنندگان قرآن هستند که برخى از معارف آن را پذیرفته و برخى را انکار کردند.
۲- پیدایش گروهى التقاطى و تجزیه کننده قرآن، پس از نزول قرآن و ظهور اسلام (کما أنزلنا على المقتسمین)
۳- اهل کتاب نیز چون مسلمانان، مخاطب قرآن هستند. (و لقد ءاتینک ... و القرءان العظیم ... کما أنزلنا على المقتسمین) برداشت فوق بر این احتمال است که مفعول «أنزلنا» ضمیرى باشد که به قرآن باز مى گردد و مراد از «المقتسمین» طبق مفاد برخى شأن نزولها، یهود و نصارا باشد (روح المعانى).
۴- التقاط در دین (پذیرش قسمتى از دین و انکار برخى دیگر) گناهى بزرگ و زمینه ساز نزول عذاب الهى است. (کما أنزلنا على المقتسمین)
روایات و احادیث
۵- «عن إبن عباس سأل رجل رسول الله(ص) قال: أرأیت قول الله: «کما أنزلنا على المقتسمین» قال: الیهود و النصارى ...;[۱] از ابن عباس روایت شده است که مردى از رسول خدا(ص) سؤال کرد و گفت: نظر شما درباره سخن خداوند «کما أنزلنا على المقتسمین» چیست؟ حضرت فرمود: [مقصود از مقتسمین] یهود و نصاراست».
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۲
- دین: آثار تکذیب بخشى از دین ۴; آثار قبول بخشى از دین ۴; آسیب شناسى دینى ۴
- عذاب: اهل عذاب ۱; زمینه عذاب ۴
- قرآن: تجزیه کنندگان قرآن ۵; تجزیه کنندگان قرآن در صدراسلام ۲; عذاب تجزیه کنندگان قرآن ۱; قرآن و اهل کتاب ۳; مخاطبان قرآن ۳
- گناهان کبیره ۴:
- مسیحیان ۵:
- مقتسمین: مراد از مقتسمین ۵
- یهود ۵:
منابع
- ↑ الدرالمنثور، ج ۵، ص ۹۸.