النازعات ١٩: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::أَهْدِيَک|أَهْدِيَکَ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَهْدِيَک| ]] [[شامل این ریشه::ک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ک‌| ]][[شامل این ریشه::هدى‌| ]][[ریشه غیر ربط::هدى‌| ]][[شامل این کلمه::إِلَى|إِلَى‌]] [[شامل این ریشه::الى‌| ]][[شامل این کلمه::رَبّک|رَبِّکَ‌]] [[کلمه غیر ربط::رَبّک| ]] [[شامل این ریشه::ربب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ربب‌| ]][[شامل این ریشه::ک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ک‌| ]][[شامل این کلمه::فَتَخْشَى|فَتَخْشَى‌]] [[کلمه غیر ربط::فَتَخْشَى| ]] [[شامل این ریشه::خشى‌| ]][[ریشه غیر ربط::خشى‌| ]][[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::أَهْدِيَک|أَهْدِيَکَ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَهْدِيَک| ]] [[شامل این ریشه::ک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ک‌| ]][[شامل این ریشه::هدى‌| ]][[ریشه غیر ربط::هدى‌| ]][[شامل این کلمه::إِلَى|إِلَى‌]] [[شامل این ریشه::الى‌| ]][[شامل این کلمه::رَبّک|رَبِّکَ‌]] [[کلمه غیر ربط::رَبّک| ]] [[شامل این ریشه::ربب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ربب‌| ]][[شامل این ریشه::ک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ک‌| ]][[شامل این کلمه::فَتَخْشَى|فَتَخْشَى‌]] [[کلمه غیر ربط::فَتَخْشَى| ]] [[شامل این ریشه::خشى‌| ]][[ریشه غیر ربط::خشى‌| ]][[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|وَ أَهْدِيَکَ‌ إِلَى‌ رَبِّکَ‌ فَتَخْشَى‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=«“و تو را سوی پروردگارت راه نمایم تا پروا بداری‌؟”»
|-|صادقی تهرانی=«“و تو را سوی پروردگارت راه نمایم تا پروا بداری‌؟”»
|-|معزی=و رهبریت کنم بسوی پروردگارت پس بترسی‌
|-|معزی=و رهبریت کنم بسوی پروردگارت پس بترسی‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">And I will guide you to your Lord, and you will turn reverent.”</div>
{{آيه | سوره = سوره النازعات | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::19|١٩]] | قبلی = النازعات ١٨ | بعدی = النازعات ٢٠  | کلمه = [[تعداد کلمات::5|٥]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/079019.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/079019.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره النازعات | نزول = [[نازل شده در سال::2|٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::19|١٩]] | قبلی = النازعات ١٨ | بعدی = النازعات ٢٠  | کلمه = [[تعداد کلمات::5|٥]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«فَتَخْشی»: خشیت، ترس و هراسی است که نتیجه احساس به عظمت و قدرت خدا است. چنین احساسی هم با شناخت او، در دل انسان پدیدار می‌شود (نگا: فاطر / ).
«فَتَخْشی»: خشیت، ترس و هراسی است که نتیجه احساس به عظمت و قدرت خدا است. چنین احساسی هم با شناخت او، در دل انسان پدیدار می‌شود (نگا: فاطر / ).
خط ۳۰: خط ۳۸:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link186 | آيات ۱ - ۴۱، سوره نازعات]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link187 | اقوال مختلف درباره مراد از پنج سوگند آغاز سوره نازعات : ((و النازعات غرقا والناشطات نشطا...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link186 | آيات ۱ - ۴۱  سوره نازعات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link187 | اقوال مختلف درباره مراد از پنج سوگند آغاز سوره نازعات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link188 | نقد و بررسى اقوال فوق]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link188 | نقد و بررسى اقوال فوق]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link189 | بيان اينكه در اين پنج سوگند به ملائكه سوگند ياد شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link190 | تدبیر همه امور عالَم توسط فرشتگان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link190 | (در ذيل آيه فالمدبرات امرا)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link191 | عدم منافات بين استناد حوادث به خدای تعالی و ملائکه و به اسباب ظاهرى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link191 | عدم منافات بين واسطه بودن ملائكه و استناد حوادث به ايشان ، به استناد آنها به خداىتعالى و به اسباب ظاهرى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link192 | معناى اين كه درباره قيامت فرمود: «يَومَ تَرجُفُ الرّاجِفَة»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link192 | معناى اينكه درباره قيامت فرمود: ((يوم ترجف الراجفه تتبعها الرادفة ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link193 | حكايت سخن كفار در بعید شمردن معاد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link193 | حكايت سخن كفار در استبعاد معاد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link194 | داستان موسى «ع» و فرعون]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link194 | داستان موسى (عليه السلام ) و فرعون و آنچه اشاره به اين داستان در اين مقام افاده مىكند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link195 | پیامی كه حضرت موسى «ع» مأمور شد به فرعون بگويد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link195 | معناى ((هل لك الى ان تزكى و اهديك الى ربك فتخشى )) كه موسى (عليه السلام )ماءمور شد به فرعون بگويد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link196 | مراد فرعون از اين كه خطاب به مردم مصر گفت: «أنَا رَبُّكُمُ الأعلى»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link196 | مراد فرعون از اينكه خطاب به مردم مصر گفت : ((انا ربكم الاعلى ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link197 | چند وجه در معناى «فاخذه الله نكال الآخرة و الاولى»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link197 | چند وجه در معناى ((فاخذه الله نكال الاخره و الاولى ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link198 | خطاب توبيخى به مشرکان و منکران قیامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link198 | رفع استبعاد معاد در خطاب و استفهام توبيخى ((ءاءنتم اشد خلقا ام السماء بنيها...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link199 | نامگذاری قيامت به «الطّامَةُ الكُبرى»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link199 | تسميه قيامت به ((الطامه الكبرى ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link200 | ویژگی های کلّی انسان های بهشتی و دوزخی]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link200 | تقسيم مردم به دو دسته : طاغى دوزخى ، او خائف از مقام پروردگار كه بهشت ماءواى اواست و بيان ضابطه براى صفات هر يك]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link201 | آثار و نشانه های طغيان و خوف از مقام پروردگار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link201 | لوازم و آثار طغيان و خوف از مقام رب]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link202 | مقصود از مقام پروردگار و خوف از آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link202 | مقصود از مقام پروردگار و خوف از آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link203 | (رواياتى درباره سوگندهاى سوره نازعات ، استعباد معاد توسط كفار،خوف از مقامپروردگار،پيروى از هوى )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link203 | رواياتى درباره سوگندهاى سوره نازعات و... ]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۴#link33 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۴#link33 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسى‌ «15» إِذْ ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً «16» اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‌ «17» فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلى‌ أَنْ تَزَكَّى «18» وَ أَهْدِيَكَ إِلى‌ رَبِّكَ فَتَخْشى‌ «19»
آيا سرگذشت موسى به تو رسيده است؟ آنگاه كه پروردگارش او را در سرزمين مقدّس طُوى‌ ندا داد: به سوى فرعون برو كه او سركشى كرده است. پس به او بگو: آيا مى‌خواهى كه (از پليدى‌ها) پاك شوى؟ و ترا به سوى پروردگارت هدايت كنم تا بترسى (و سركشى نكنى).
===نکته ها===
«واد» همان وادى است كه درّه ميان دو كوه يا دو تپه را گويند و «طُوىً» درّه‌اى در پائين كوه طور است.
«خشيت» به ترسى گويند كه ناشى از ايمان به عظمت خداوند باشد.
«تَزَكَّى» از «زكات» به دو معناست: رشد و نموّ، پاكى و طهارت.
جايگاه گفتگو با خداوند بايد پاك و مقدّس باشد. چنانكه در اين آيه مى‌فرمايد: «ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ» و در آيات ديگر مى‌خوانيم:
«طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْقائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ» «1»، (خداوند به ابراهيم فرمود:) خانه مرا براى طواف كنندگان و برپا ايستادگان و ركوع و سجودكنندگان (نمازگزار)، پاكيزه بدار.
«ما كانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ» «2»، مشركان سزوار نيست و حق ندارند به تعمير
----
«1». حج، 26.
«2». توبه، 17.
جلد 10 - صفحه 375
و بازسازى مساجد الهى دست بزنند.
«إِنْ أَوْلِياؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ» «1»، تنها پرهيزكاران شايسته توليت وسرپرستى (مسجد الحرام) هستند.
«خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» «2»، در هر مسجدى و به هنگام نماز، زينت‌هاى خود را همراه كنيد.
===پیام ها===
1- آغاز سخن با سؤال، شوق شنيدن را در افراد زياد مى‌كند. «هَلْ أَتاكَ»
2- نقل سرگذشت پيامبران پيشين براى پيامبران بعدى، عامل تقويت روحيه است. «هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسى‌»
3- رهبران الهى قبل از مبارزه با طاغوت‌ها، ارتباط خود را با خداوند محكم مى‌كردند. إِذْ ناداهُ رَبُّهُ‌ ... اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‌
4- برخى سرزمين‌ها، مورد احترام و قداست هستند. «بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً»
5- انبيا، سردمداران مبارزه با طاغوتند. «اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‌»
6- در نهى از منكر به سراغ ريشه‌ها برويد. «اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ»
7- از هدايت هيچ‌كس حتى فرعون مأيوس نباشيد و لااقل، سخن حق را به او ابلاغ كنيد تا اتمام حجّت شده باشد. اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ‌ ... فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلى‌ أَنْ تَزَكَّى‌
8- در نهى از منكر، حتى با طاغوت‌ها به نرمى سخن بگوييد. إِنَّهُ طَغى‌ فَقُلْ هَلْ لَكَ‌ ...
----
«1». انفال، 34.
«2». اعراف، 31.
جلد 10 - صفحه 376
9- با سؤال، فطرت‌ها را بيدار كنيد. «هَلْ لَكَ إِلى‌ أَنْ تَزَكَّى»
10- در شيوه تبليغ، لحن عاطفى و نرمش در گفتار را فراموش نكنيد. «هَلْ لَكَ»
11- جهت دعوت انبيا، تزكيه انسان‌هاست. «هَلْ لَكَ إِلى‌ أَنْ تَزَكَّى»
12- در دعوت و تبليغ مردم، از كلماتى استفاده كنيد كه همه انسان‌ها بپذيرند و بپسندند. (دعوت به پاكى و دورى از ناپاكى) «إِلى‌ أَنْ تَزَكَّى»
13- اگر به تزكيه تمايلى نباشد، تلاش انبيا بى‌ثمر است. «تَزَكَّى وَ أَهْدِيَكَ إِلى‌ رَبِّكَ»
14- در مكتب انبيا، براى مبارزه با طاغوت‌ها، ابتدا آنها را موعظه مى‌كنند. إِنَّهُ طَغى‌ ... تَزَكَّى وَ أَهْدِيَكَ إِلى‌ رَبِّكَ‌
15- نشانه هدايت‌پذيرى، خوف و خشيت است. أَهْدِيَكَ‌ ... فَتَخْشى‌
16- پيامبران مردم را به سوى خدا دعوت مى‌كردند نه خود. «إِلى‌ رَبِّكَ»
17- طغيان همراه با بى‌باكى و ناپاكى است. (خداوند مى‌فرمايد: به سراغ فرعون طغيانگر برو و درباره تزكيه و خشيت با او سخن بگو، يعنى او ناپاك و جسور است.) إِنَّهُ طَغى‌ ... أَنْ تَزَكَّى‌ ... فَتَخْشى‌
18- اصلاح افراد، بستگى به اراده و اختيار خود آنان دارد. «هَلْ لَكَ إِلى‌ أَنْ تَزَكَّى»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ أَهْدِيَكَ إِلى‌ رَبِّكَ فَتَخْشى‌ «19»
وَ أَهْدِيَكَ إِلى‌ رَبِّكَ‌: و آيا رغبت دارى به سوى آنكه هدايت كنم تو را به شناسائى پروردگار خود، فَتَخْشى‌: پس بترسى از عقاب او و حذر كنى از سركشى و نافرمانى او؟
تنبيه- آيه مشعر است بر آنكه خشيت بدون معرفت، تحقّق ندارد. تخصيص خشيت به ذكر، به جهت آن است كه آن ملاك امر است. چه هر كه از خدا بترسد، مرتكب افعال خير مى‌شود و هر كه ايمن است از او، جرئت نمايد به همه اعمال شرّ. و خشيت عبارت است از حالت نفسانيّه كه ناشى گردد از شعور به عظمت الهى و هيبت سبحانى و ترس حجب از او، و اين حالت حاصل نشود مگر براى كسى كه اطلاع يابد بر جلال كبريائى و بچشد لذّت قرب را. اين است معرفت.
تتمّه- آيه دالّ است بر نهايت لطف خداوند سبحان نسبت به بندگان. چه هرگاه لطف او با كسى كه چهار صد سال دعوى خدائى كرد، بدين مرتبه [باشد] كه حضرت موسى عليه السّلام را فرمايد كه با او سخن نرم گوى و با او مدارا كن، از اينجا معلوم مى‌شود كه لطف وى نسبت به دوستان در چه مرتبه خواهد بود.
حق تعالى به موسى خطاب فرمود برو و به ملايمت، فرعون را دعوت كن، اگرچه مى‌دانم كه اجابت نخواهد كرد. حضرت عرض كرد: بار خدايا پس دعوت من چه فايده دارد؟ ندا رسيد: تا بر او حجّت لازم شود و روز قيامت نگويد به من پيغمبر نفرستادى.
جلد 14 - صفحه 35
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسى‌ «15» إِذْ ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً «16» اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‌ «17» فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلى‌ أَنْ تَزَكَّى «18» وَ أَهْدِيَكَ إِلى‌ رَبِّكَ فَتَخْشى‌ «19»
فَأَراهُ الْآيَةَ الْكُبْرى‌ «20» فَكَذَّبَ وَ عَصى‌ «21» ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعى‌ «22» فَحَشَرَ فَنادى‌ «23» فَقالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى‌ «24»
فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكالَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولى‌ «25» إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشى‌ «26» أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها «27» رَفَعَ سَمْكَها فَسَوَّاها «28» وَ أَغْطَشَ لَيْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها «29»
وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها (30) أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها (31) وَ الْجِبالَ أَرْساها (32) مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ (33) فَإِذا جاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرى‌ (34)
يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ ما سَعى‌ (35) وَ بُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَرى‌ (36) فَأَمَّا مَنْ طَغى‌ (37) وَ آثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا (38) فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوى‌ (39)
وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‌ (40) فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى‌ (41) يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها (42) فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها (43) إِلى‌ رَبِّكَ مُنْتَهاها (44)
إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها (45) كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها (46)
ترجمه‌
آيا آمد تو را خبر موسى‌
وقتى كه خواند او را پروردگارش در وادى‌
----
جلد 5 صفحه 340
مقدّس طوى‌
برو بسوى فرعون همانا او سركشى نمود
پس بگو آيا براى تو رغبتى هست بآنكه پاك شوى‌
و راهنمائى كنم تو را بسوى پروردگارت پس بترسى‌
پس نشان داد باو معجزه بزرگ را
پس تكذيب كرد و نافرمانى نمود
پس پشت كرد با آنكه كوشش مينمود
پس جمع كرد و ندا نمود
پس گفت من پروردگار بزرگ شمايم‌
پس گرفت او را خدا بعقوبت آخرت و دنيا
همانا در اين هر آينه عبرتى است براى كسيكه ميترسد
آيا شما سخت‌تريد در آفرينش يا آسمان كه بنا كرد آنرا
برافراشت سقفش را پس بدون نقص به اتمام رساند آنرا
و تاريك ساخت شب آنرا و آشكار ساخت روز روشن آنرا
و زمين را بعد از آن گسترانيد
بيرون آورد از آن آبش و چراگاهش را
و كوهها را استوار گردانيد
براى برخوردارى شما و چهار پايانتان‌
پس وقتى كه آمد آن بليّه فوق بليّات بزرگتر
روزى كه بياد مى‌آورد آدمى آنچه را كه كوشش نمود
و آشكار شود دوزخ براى هر كه به بيند
پس اما كسيكه سركشى كرد
و برگزيد زندگانى دنيا را
پس همانا دوزخ جايگاه او است‌
و اما كسيكه ترسيد از قيام در پيشگاه پروردگار خود و باز داشت نفس خود را از هوس‌
پس همانا بهشت آن اقامتگاه او است‌
ميپرسند از تو از قيامت كه چه وقت باشد زمان برپا شدن آن‌
در چه حالى تو از علم بآن‌
بسوى پروردگار تو است نهايت علم آن‌
همانا تو بيم دهنده كسى هستى كه ميترسد از آن‌
گوئيا آنها روز كه ميبينند آنرا درنگ نكردند مگر بقدر شام يكروز يا صبح آن.
تفسير
خداوند متعال براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم از انكار و تكذيب قوم و تهديد آنها باز شمه‌ئى از قصّه حضرت موسى و فرعون از گوشزد فرموده بطور پرسش براى تقرير و ميفرمايد آيا بتو رسيده خبر موسى عليه السّلام وقتى كه خواند او را پروردگارش و خطاب فرمود باو در وادى مقدّس و منزّه طوى كه بيان آن در سوره طه گذشت آنكه برو بجانب فرعون همانا او از حدّ خود تجاوز و طغيان نموده است و با ملايمت و نرمى باو بگو آيا مايل هستى كه پاك شوى از كفر و تجاوز و طغيان و آنكه هدايت نمايم من تو را بمعرفت پروردگارت و ثواب طاعت و عقاب معصيت او پس بترسى از او و امتثال نمائى او امر و نواهى او را پس او مأموريّت خود را انجام‌
----
جلد 5 صفحه 341
داد و ارائه داد باو معجز بزرگ خود را كه باو داده بودم و آن عصا بود كه اژدها ميشد و فرعون او را تكذيب نمود و عصيان ورزيد پس اعراض نمود و پشت كرد به احكام الهى و سعى و كوشش مينمود در باطل و بى‌اثر نمودن امر پيغمبر ما و بعضى گفته‌اند مراد آنستكه پس پشت نمود باژدها و فرار كرد و ممكن است هر دو معنى مراد باشد پس جمع نمود لشگريان خود را و احضار كرد آنانرا از اطراف و جوانب مصر و فرياد زد و گفت من پروردگار شمايم كه پروردگارى بالاتر از من نيست و كسى نميتواند از نفوذ اراده من جلوگيرى كند و بعضى گفته‌اند مقصود فرعون آن بود كه پروردگار شما بتهايند و من پروردگار شما و آنها و از همه برترم پس خداوند او را بعقوبت آخرت و دنيا گرفتار فرمود و قمى ره فرموده نكال عقوبت است و مراد از آخرت قول او انا ربكم الاعلى است و مراد از اولى قول او ما علمت لكم من اله غيرى است پس خدا او را باين دو قول هلاك فرمود و در خصال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه ميان اين دو قول چهل سال فاصله شد و نيز از آنحضرت نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود جبرئيل گفت بخدا عرض كردم فرعون را بحال خود واگذار ميفرمائى با آنكه انا ربكم الاعلى ميگويد و خدا فرمود اين سخن را كسى ميگويد مانند تو كه ميترسد چيزى از او فوت شود و در اين قصه حضرت موسى و فرعون و غرق شدن او و لشگريانش هر آينه عبرت و اتّعاظ است براى كسى كه اهل خوف و خشيت از خدا است و بعد از اين خداوند باز بيان قدرت خود را فرموده بخطاب منكرين روز جزا كه آيا خلقت شما بعد از مردن دشوارتر است يا بناء آسمان با اين عظمت كه خداوند سقف مرتفع آنرا بالا برد بدون خلل و فتور و تفاوت و قصور براستى و درستى و بر طبق حكمت و مصلحت و تاريك فرمود شب آنرا و ظاهر ساخت روز روشن آنرا و زمين را بعد از آن منبسط فرمود و مهد آسايش خلق قرار داد و بيرون آورد از زمين آبهاى جارى آن و روئيدنى و گياهش را و كوهها را ثابت نمود در مراكز خود براى بهره بردارى بندگان از ثمرات زمين و مواشى و چهار پايان آنها پس چون آيد داهيه و بليّه بزرگ قيامت كه بزرگتر و بالاترين دواهى است در روزى خواهد بود كه متذكّر شود انسان آنچه را بجا آورده در
----
جلد 5 صفحه 342
دنيا از اعمال بد و خوب چون همه را در نامه اعمال خود مشاهده نمايد بعد از آنكه فراموش نموده باشد آنها را براى فرط غفلت و طول مدّت و بارز و ظاهر گردد جهنّم براى هر كس بينا باشد و بر احدى پوشيده نخواهد ماند چون سرپوش از روى آن برداشته شود پس هر كس از حدود الهيّه تجاوز و طغيان در معصيت خدا كرده و اختيار نموده باشد لذات فانيه دنيا را بر نعم باقيه آخرت جايگاه او جهنّم خواهد بود و هر كس از قيام در پيشگاه الهى ترسيده باشد براى علمش بمبدء و معاد و باز داشته باشد نفس خود را در دنيا از هوى و هوس جاهلانه جايگاه او در بهشت عنبر سرشت است و از نقل قمّى ره و كافى از امام صادق عليه السّلام استفاده ميشود كه بنده چون قدرت بر معصيت داشته باشد و خدا را حاضر و ناظر بداند و ترك كند آنرا از ترس خدا مشمول اين آيه است و اخيرا خطاب بحبيب خود فرموده ميفرمايد ميپرسند از تو مشركين كه روز قيامت چه وقت برپا ميشود و ثبات و قرار ميگيرد چنانچه توصيف مينمائى تو از آن و ميفرمايد تو چه ميدانى وقت آنرا وظيفه تو نيست كه وقت آنرا بدانى و ذكر كنى براى آنان علم آن بخدا منتهى ميشود و اقامه آن بامر الهى است و كسى جز خدا از آن آگاه نيست فقط وظيفه تو ترساندن كسى است كه ميترسد از آنروز اگر بترسانى تو او را و براى غير چنين كس فائده ندارد ولى اجمالا بايد بدانند كه عمر دنيا هر قدر طولانى شود چون روز قيامت بيايد و آنرا معاينه نمايند مانند آنستكه درنگ نكردند در دنيا مگر بقدر آخر يكروز يا اوّل آن چون چيزى كه ميگذرد هر قدر زياد باشد بنظر كم مى‌آيد و گذشته گذشته است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه قرائت نمايد سوره و النّازعات را نميرد و مبعوث نگردد و داخل بهشت نشود مگر آنكه سيراب باشد در هر سه حال و الحمد للّه ربّ العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
----
جلد 5 صفحه 343
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَقُل‌ هَل‌ لَك‌َ إِلي‌ أَن‌ تَزَكّي‌ «18» وَ أَهدِيَك‌َ إِلي‌ رَبِّك‌َ فَتَخشي‌ «19»
‌پس‌ بگو بفرعون‌: آيا بس‌ نيست‌ ‌براي‌ تو ‌به‌ اينكه‌ متزكي‌ شوي‌ و ايمان‌ بياوري‌ و ‌من‌ تو ‌را‌ هدايت‌ كنم‌ بسوي‌ پروردگارت‌ ‌پس‌ بترسي‌ و دست‌ ‌از‌ ظلم‌ و كفر برداري‌ ‌که‌ گفتند: فرعون‌ سيصد سال‌ عمر كرد باو بگو بس‌ نيست‌ ظلم‌ها و تعديات‌ بيا آخر عمري‌ متنبه‌ شو و ايمان‌ بياور خداوند ‌از‌ تمام‌ ‌اينکه‌ كفريات‌ و تعديات‌ و ظلمها عفو ميفرمايد ‌که‌
(الاسلام‌ يجب‌ ‌ما قبله‌)
‌که‌ معني‌ تزكيه‌ ‌است‌ ‌که‌ پاك‌ و پاكيزه‌ شوي‌ و راه‌ هدايت‌ و طريق‌ عبوديت‌ ‌را‌ بتو نشان‌ دهم‌ و دست‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ طغيان‌ و سركشي‌ و ظلم‌ ببني‌ اسرائيل‌ برداري‌ و ‌آنها‌ ‌را‌ نجات‌ دهي‌ و ‌از‌ خداوند بترسي‌ لكن‌:
‌بر‌ سيه‌ دل‌ چه‌ سود خواندن‌ وعظ ||  نرود ميخ‌ آهنين‌ ‌بر‌ سنگ‌
قساوت‌ قلب‌ حب‌ رياست‌ و شهوات‌ نفساني‌ كبر و نخوت‌ و عجب‌ و هزار عيب‌ ديگر مانع‌ ‌از‌ قبول‌ ميشود.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 19)- «و (پس از پاک شدن و لایق لقای محبوب گشتن) من تو را به سوی پروردگارت هدایت کنم، تا از او بترسی» و گناه نکنی (و اهدیک الی ربک فتخشی).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۹۹: خط ۳۵۳:
[[رده:مهمترین رسالت انبیا]][[رده:هدایتگرى انبیا]][[رده:هدایت انسان ها]][[رده:آثار اجتناب از پلیدى]][[رده:احتمال تأثیر تبلیغ]][[رده:شرایط تبلیغ]][[رده:تذکر حاکمیت ربوبیت خدا]][[رده:آثار تزکیه]][[رده:آثار خدا شناسى]][[رده:اوامر خدا]][[رده:تبیین ربوبیت خدا]][[رده:دعوت به خشیت از خدا]][[رده:ربوبیت خدا]][[رده:زمینه خشیت از خدا]][[رده:عظمت خدا]][[رده:آثار اجتناب از طغیان]][[رده:تذکر به فرعون]][[رده:دعوت از فرعون]][[رده:کفر فرعون]][[رده:گستاخى فرعون]][[رده:هدایت فرعون]][[رده:کفر به ربوبیت خدا]][[رده:اهداف رسالت موسى]][[رده:دعوتهاى موسى]][[رده:رسالت موسى]][[رده:قصه موسى]][[رده:هدایتگرى موسى]][[رده:آثار هدایت]][[رده:زمینه هدایت]]
[[رده:مهمترین رسالت انبیا]][[رده:هدایتگرى انبیا]][[رده:هدایت انسان ها]][[رده:آثار اجتناب از پلیدى]][[رده:احتمال تأثیر تبلیغ]][[رده:شرایط تبلیغ]][[رده:تذکر حاکمیت ربوبیت خدا]][[رده:آثار تزکیه]][[رده:آثار خدا شناسى]][[رده:اوامر خدا]][[رده:تبیین ربوبیت خدا]][[رده:دعوت به خشیت از خدا]][[رده:ربوبیت خدا]][[رده:زمینه خشیت از خدا]][[رده:عظمت خدا]][[رده:آثار اجتناب از طغیان]][[رده:تذکر به فرعون]][[رده:دعوت از فرعون]][[رده:کفر فرعون]][[رده:گستاخى فرعون]][[رده:هدایت فرعون]][[رده:کفر به ربوبیت خدا]][[رده:اهداف رسالت موسى]][[رده:دعوتهاى موسى]][[رده:رسالت موسى]][[رده:قصه موسى]][[رده:هدایتگرى موسى]][[رده:آثار هدایت]][[رده:زمینه هدایت]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره النازعات ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره النازعات ]]
{{#seo:
|title=آیه 19 سوره نازعات
|title_mode=replace
|keywords=آیه 19 سوره نازعات,نازعات 19,وَ أَهْدِيَکَ‌ إِلَى‌ رَبِّکَ‌ فَتَخْشَى‌,مهمترین رسالت انبیا,هدایتگرى انبیا,هدایت انسان ها,آثار اجتناب از پلیدى,احتمال تأثیر تبلیغ,شرایط تبلیغ,تذکر حاکمیت ربوبیت خدا,آثار تزکیه,آثار خدا شناسى,اوامر خدا,تبیین ربوبیت خدا,دعوت به خشیت از خدا,ربوبیت خدا,زمینه خشیت از خدا,عظمت خدا,آثار اجتناب از طغیان,تذکر به فرعون,دعوت از فرعون,کفر فرعون,گستاخى فرعون,هدایت فرعون,کفر به ربوبیت خدا,اهداف رسالت موسى,دعوتهاى موسى,رسالت موسى,قصه موسى,هدایتگرى موسى,آثار هدایت,زمینه هدایت,آیات قرآن سوره النازعات
|description=وَ أَهْدِيَکَ‌ إِلَى‌ رَبِّکَ‌ فَتَخْشَى‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۵۴

کپی متن آیه
وَ أَهْدِيَکَ‌ إِلَى‌ رَبِّکَ‌ فَتَخْشَى‌

ترجمه

و من تو را به سوی پروردگارت هدایت کنم تا از او بترسی (و گناه نکنی)؟!»

|و من تو را به سوى پروردگارت راه نمايم تا خدا ترس شوى
و تو را به سوى پروردگارت راه نمايم تا پروا بدارى؟»
و تو را به راه خدا هدایت کنم تا بترسی (و به درگاه عظمت و قدرت او خاشع و فروتن شوی).
من تو را به سوی پروردگارت راهنمایی می کنم تا از او بترسی [و از طغیان دست برداری.]
و من تو را به پروردگارت راه بنمايم و تو پروا كنى؟
و تو را به سوی پروردگارت راه نمایم و خشیت یابی؟
و تو را به سوى پروردگارت راه نمايم تا بترسى- و سركشى نكنى-؟
و تو را به سوی پروردگارت رهبری کنم (و او را به تو بشناسانم) تا تو (از او) اندیشناک و بیمناک گردی (و خلاف نکنی؟)
«“و تو را سوی پروردگارت راه نمایم تا پروا بداری‌؟”»
و رهبریت کنم بسوی پروردگارت پس بترسی‌

And I will guide you to your Lord, and you will turn reverent.”
ترتیل:
ترجمه:
النازعات ١٨ آیه ١٩ النازعات ٢٠
سوره : سوره النازعات
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَتَخْشی»: خشیت، ترس و هراسی است که نتیجه احساس به عظمت و قدرت خدا است. چنین احساسی هم با شناخت او، در دل انسان پدیدار می‌شود (نگا: فاطر / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسى‌ «15» إِذْ ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً «16» اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‌ «17» فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلى‌ أَنْ تَزَكَّى «18» وَ أَهْدِيَكَ إِلى‌ رَبِّكَ فَتَخْشى‌ «19»

آيا سرگذشت موسى به تو رسيده است؟ آنگاه كه پروردگارش او را در سرزمين مقدّس طُوى‌ ندا داد: به سوى فرعون برو كه او سركشى كرده است. پس به او بگو: آيا مى‌خواهى كه (از پليدى‌ها) پاك شوى؟ و ترا به سوى پروردگارت هدايت كنم تا بترسى (و سركشى نكنى).

نکته ها

«واد» همان وادى است كه درّه ميان دو كوه يا دو تپه را گويند و «طُوىً» درّه‌اى در پائين كوه طور است.

«خشيت» به ترسى گويند كه ناشى از ايمان به عظمت خداوند باشد.

«تَزَكَّى» از «زكات» به دو معناست: رشد و نموّ، پاكى و طهارت.

جايگاه گفتگو با خداوند بايد پاك و مقدّس باشد. چنانكه در اين آيه مى‌فرمايد: «ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ» و در آيات ديگر مى‌خوانيم:

«طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْقائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ» «1»، (خداوند به ابراهيم فرمود:) خانه مرا براى طواف كنندگان و برپا ايستادگان و ركوع و سجودكنندگان (نمازگزار)، پاكيزه بدار.

«ما كانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ» «2»، مشركان سزوار نيست و حق ندارند به تعمير


«1». حج، 26.

«2». توبه، 17.

جلد 10 - صفحه 375

و بازسازى مساجد الهى دست بزنند.

«إِنْ أَوْلِياؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ» «1»، تنها پرهيزكاران شايسته توليت وسرپرستى (مسجد الحرام) هستند.

«خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» «2»، در هر مسجدى و به هنگام نماز، زينت‌هاى خود را همراه كنيد.

پیام ها

1- آغاز سخن با سؤال، شوق شنيدن را در افراد زياد مى‌كند. «هَلْ أَتاكَ»

2- نقل سرگذشت پيامبران پيشين براى پيامبران بعدى، عامل تقويت روحيه است. «هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسى‌»

3- رهبران الهى قبل از مبارزه با طاغوت‌ها، ارتباط خود را با خداوند محكم مى‌كردند. إِذْ ناداهُ رَبُّهُ‌ ... اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‌

4- برخى سرزمين‌ها، مورد احترام و قداست هستند. «بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً»

5- انبيا، سردمداران مبارزه با طاغوتند. «اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‌»

6- در نهى از منكر به سراغ ريشه‌ها برويد. «اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ»

7- از هدايت هيچ‌كس حتى فرعون مأيوس نباشيد و لااقل، سخن حق را به او ابلاغ كنيد تا اتمام حجّت شده باشد. اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ‌ ... فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلى‌ أَنْ تَزَكَّى‌

8- در نهى از منكر، حتى با طاغوت‌ها به نرمى سخن بگوييد. إِنَّهُ طَغى‌ فَقُلْ هَلْ لَكَ‌ ...


«1». انفال، 34.

«2». اعراف، 31.

جلد 10 - صفحه 376

9- با سؤال، فطرت‌ها را بيدار كنيد. «هَلْ لَكَ إِلى‌ أَنْ تَزَكَّى»

10- در شيوه تبليغ، لحن عاطفى و نرمش در گفتار را فراموش نكنيد. «هَلْ لَكَ»

11- جهت دعوت انبيا، تزكيه انسان‌هاست. «هَلْ لَكَ إِلى‌ أَنْ تَزَكَّى»

12- در دعوت و تبليغ مردم، از كلماتى استفاده كنيد كه همه انسان‌ها بپذيرند و بپسندند. (دعوت به پاكى و دورى از ناپاكى) «إِلى‌ أَنْ تَزَكَّى»

13- اگر به تزكيه تمايلى نباشد، تلاش انبيا بى‌ثمر است. «تَزَكَّى وَ أَهْدِيَكَ إِلى‌ رَبِّكَ»

14- در مكتب انبيا، براى مبارزه با طاغوت‌ها، ابتدا آنها را موعظه مى‌كنند. إِنَّهُ طَغى‌ ... تَزَكَّى وَ أَهْدِيَكَ إِلى‌ رَبِّكَ‌

15- نشانه هدايت‌پذيرى، خوف و خشيت است. أَهْدِيَكَ‌ ... فَتَخْشى‌

16- پيامبران مردم را به سوى خدا دعوت مى‌كردند نه خود. «إِلى‌ رَبِّكَ»

17- طغيان همراه با بى‌باكى و ناپاكى است. (خداوند مى‌فرمايد: به سراغ فرعون طغيانگر برو و درباره تزكيه و خشيت با او سخن بگو، يعنى او ناپاك و جسور است.) إِنَّهُ طَغى‌ ... أَنْ تَزَكَّى‌ ... فَتَخْشى‌

18- اصلاح افراد، بستگى به اراده و اختيار خود آنان دارد. «هَلْ لَكَ إِلى‌ أَنْ تَزَكَّى»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ أَهْدِيَكَ إِلى‌ رَبِّكَ فَتَخْشى‌ «19»

وَ أَهْدِيَكَ إِلى‌ رَبِّكَ‌: و آيا رغبت دارى به سوى آنكه هدايت كنم تو را به شناسائى پروردگار خود، فَتَخْشى‌: پس بترسى از عقاب او و حذر كنى از سركشى و نافرمانى او؟

تنبيه- آيه مشعر است بر آنكه خشيت بدون معرفت، تحقّق ندارد. تخصيص خشيت به ذكر، به جهت آن است كه آن ملاك امر است. چه هر كه از خدا بترسد، مرتكب افعال خير مى‌شود و هر كه ايمن است از او، جرئت نمايد به همه اعمال شرّ. و خشيت عبارت است از حالت نفسانيّه كه ناشى گردد از شعور به عظمت الهى و هيبت سبحانى و ترس حجب از او، و اين حالت حاصل نشود مگر براى كسى كه اطلاع يابد بر جلال كبريائى و بچشد لذّت قرب را. اين است معرفت.

تتمّه- آيه دالّ است بر نهايت لطف خداوند سبحان نسبت به بندگان. چه هرگاه لطف او با كسى كه چهار صد سال دعوى خدائى كرد، بدين مرتبه [باشد] كه حضرت موسى عليه السّلام را فرمايد كه با او سخن نرم گوى و با او مدارا كن، از اينجا معلوم مى‌شود كه لطف وى نسبت به دوستان در چه مرتبه خواهد بود.

حق تعالى به موسى خطاب فرمود برو و به ملايمت، فرعون را دعوت كن، اگرچه مى‌دانم كه اجابت نخواهد كرد. حضرت عرض كرد: بار خدايا پس دعوت من چه فايده دارد؟ ندا رسيد: تا بر او حجّت لازم شود و روز قيامت نگويد به من پيغمبر نفرستادى.

جلد 14 - صفحه 35


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسى‌ «15» إِذْ ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً «16» اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‌ «17» فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلى‌ أَنْ تَزَكَّى «18» وَ أَهْدِيَكَ إِلى‌ رَبِّكَ فَتَخْشى‌ «19»

فَأَراهُ الْآيَةَ الْكُبْرى‌ «20» فَكَذَّبَ وَ عَصى‌ «21» ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعى‌ «22» فَحَشَرَ فَنادى‌ «23» فَقالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى‌ «24»

فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكالَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولى‌ «25» إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشى‌ «26» أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها «27» رَفَعَ سَمْكَها فَسَوَّاها «28» وَ أَغْطَشَ لَيْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها «29»

وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها (30) أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها (31) وَ الْجِبالَ أَرْساها (32) مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ (33) فَإِذا جاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرى‌ (34)

يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ ما سَعى‌ (35) وَ بُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَرى‌ (36) فَأَمَّا مَنْ طَغى‌ (37) وَ آثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا (38) فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوى‌ (39)

وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‌ (40) فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى‌ (41) يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها (42) فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها (43) إِلى‌ رَبِّكَ مُنْتَهاها (44)

إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها (45) كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها (46)

ترجمه‌

آيا آمد تو را خبر موسى‌

وقتى كه خواند او را پروردگارش در وادى‌


جلد 5 صفحه 340

مقدّس طوى‌

برو بسوى فرعون همانا او سركشى نمود

پس بگو آيا براى تو رغبتى هست بآنكه پاك شوى‌

و راهنمائى كنم تو را بسوى پروردگارت پس بترسى‌

پس نشان داد باو معجزه بزرگ را

پس تكذيب كرد و نافرمانى نمود

پس پشت كرد با آنكه كوشش مينمود

پس جمع كرد و ندا نمود

پس گفت من پروردگار بزرگ شمايم‌

پس گرفت او را خدا بعقوبت آخرت و دنيا

همانا در اين هر آينه عبرتى است براى كسيكه ميترسد

آيا شما سخت‌تريد در آفرينش يا آسمان كه بنا كرد آنرا

برافراشت سقفش را پس بدون نقص به اتمام رساند آنرا

و تاريك ساخت شب آنرا و آشكار ساخت روز روشن آنرا

و زمين را بعد از آن گسترانيد

بيرون آورد از آن آبش و چراگاهش را

و كوهها را استوار گردانيد

براى برخوردارى شما و چهار پايانتان‌

پس وقتى كه آمد آن بليّه فوق بليّات بزرگتر

روزى كه بياد مى‌آورد آدمى آنچه را كه كوشش نمود

و آشكار شود دوزخ براى هر كه به بيند

پس اما كسيكه سركشى كرد

و برگزيد زندگانى دنيا را

پس همانا دوزخ جايگاه او است‌

و اما كسيكه ترسيد از قيام در پيشگاه پروردگار خود و باز داشت نفس خود را از هوس‌

پس همانا بهشت آن اقامتگاه او است‌

ميپرسند از تو از قيامت كه چه وقت باشد زمان برپا شدن آن‌

در چه حالى تو از علم بآن‌

بسوى پروردگار تو است نهايت علم آن‌

همانا تو بيم دهنده كسى هستى كه ميترسد از آن‌

گوئيا آنها روز كه ميبينند آنرا درنگ نكردند مگر بقدر شام يكروز يا صبح آن.

تفسير

خداوند متعال براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم از انكار و تكذيب قوم و تهديد آنها باز شمه‌ئى از قصّه حضرت موسى و فرعون از گوشزد فرموده بطور پرسش براى تقرير و ميفرمايد آيا بتو رسيده خبر موسى عليه السّلام وقتى كه خواند او را پروردگارش و خطاب فرمود باو در وادى مقدّس و منزّه طوى كه بيان آن در سوره طه گذشت آنكه برو بجانب فرعون همانا او از حدّ خود تجاوز و طغيان نموده است و با ملايمت و نرمى باو بگو آيا مايل هستى كه پاك شوى از كفر و تجاوز و طغيان و آنكه هدايت نمايم من تو را بمعرفت پروردگارت و ثواب طاعت و عقاب معصيت او پس بترسى از او و امتثال نمائى او امر و نواهى او را پس او مأموريّت خود را انجام‌


جلد 5 صفحه 341

داد و ارائه داد باو معجز بزرگ خود را كه باو داده بودم و آن عصا بود كه اژدها ميشد و فرعون او را تكذيب نمود و عصيان ورزيد پس اعراض نمود و پشت كرد به احكام الهى و سعى و كوشش مينمود در باطل و بى‌اثر نمودن امر پيغمبر ما و بعضى گفته‌اند مراد آنستكه پس پشت نمود باژدها و فرار كرد و ممكن است هر دو معنى مراد باشد پس جمع نمود لشگريان خود را و احضار كرد آنانرا از اطراف و جوانب مصر و فرياد زد و گفت من پروردگار شمايم كه پروردگارى بالاتر از من نيست و كسى نميتواند از نفوذ اراده من جلوگيرى كند و بعضى گفته‌اند مقصود فرعون آن بود كه پروردگار شما بتهايند و من پروردگار شما و آنها و از همه برترم پس خداوند او را بعقوبت آخرت و دنيا گرفتار فرمود و قمى ره فرموده نكال عقوبت است و مراد از آخرت قول او انا ربكم الاعلى است و مراد از اولى قول او ما علمت لكم من اله غيرى است پس خدا او را باين دو قول هلاك فرمود و در خصال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه ميان اين دو قول چهل سال فاصله شد و نيز از آنحضرت نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود جبرئيل گفت بخدا عرض كردم فرعون را بحال خود واگذار ميفرمائى با آنكه انا ربكم الاعلى ميگويد و خدا فرمود اين سخن را كسى ميگويد مانند تو كه ميترسد چيزى از او فوت شود و در اين قصه حضرت موسى و فرعون و غرق شدن او و لشگريانش هر آينه عبرت و اتّعاظ است براى كسى كه اهل خوف و خشيت از خدا است و بعد از اين خداوند باز بيان قدرت خود را فرموده بخطاب منكرين روز جزا كه آيا خلقت شما بعد از مردن دشوارتر است يا بناء آسمان با اين عظمت كه خداوند سقف مرتفع آنرا بالا برد بدون خلل و فتور و تفاوت و قصور براستى و درستى و بر طبق حكمت و مصلحت و تاريك فرمود شب آنرا و ظاهر ساخت روز روشن آنرا و زمين را بعد از آن منبسط فرمود و مهد آسايش خلق قرار داد و بيرون آورد از زمين آبهاى جارى آن و روئيدنى و گياهش را و كوهها را ثابت نمود در مراكز خود براى بهره بردارى بندگان از ثمرات زمين و مواشى و چهار پايان آنها پس چون آيد داهيه و بليّه بزرگ قيامت كه بزرگتر و بالاترين دواهى است در روزى خواهد بود كه متذكّر شود انسان آنچه را بجا آورده در


جلد 5 صفحه 342

دنيا از اعمال بد و خوب چون همه را در نامه اعمال خود مشاهده نمايد بعد از آنكه فراموش نموده باشد آنها را براى فرط غفلت و طول مدّت و بارز و ظاهر گردد جهنّم براى هر كس بينا باشد و بر احدى پوشيده نخواهد ماند چون سرپوش از روى آن برداشته شود پس هر كس از حدود الهيّه تجاوز و طغيان در معصيت خدا كرده و اختيار نموده باشد لذات فانيه دنيا را بر نعم باقيه آخرت جايگاه او جهنّم خواهد بود و هر كس از قيام در پيشگاه الهى ترسيده باشد براى علمش بمبدء و معاد و باز داشته باشد نفس خود را در دنيا از هوى و هوس جاهلانه جايگاه او در بهشت عنبر سرشت است و از نقل قمّى ره و كافى از امام صادق عليه السّلام استفاده ميشود كه بنده چون قدرت بر معصيت داشته باشد و خدا را حاضر و ناظر بداند و ترك كند آنرا از ترس خدا مشمول اين آيه است و اخيرا خطاب بحبيب خود فرموده ميفرمايد ميپرسند از تو مشركين كه روز قيامت چه وقت برپا ميشود و ثبات و قرار ميگيرد چنانچه توصيف مينمائى تو از آن و ميفرمايد تو چه ميدانى وقت آنرا وظيفه تو نيست كه وقت آنرا بدانى و ذكر كنى براى آنان علم آن بخدا منتهى ميشود و اقامه آن بامر الهى است و كسى جز خدا از آن آگاه نيست فقط وظيفه تو ترساندن كسى است كه ميترسد از آنروز اگر بترسانى تو او را و براى غير چنين كس فائده ندارد ولى اجمالا بايد بدانند كه عمر دنيا هر قدر طولانى شود چون روز قيامت بيايد و آنرا معاينه نمايند مانند آنستكه درنگ نكردند در دنيا مگر بقدر آخر يكروز يا اوّل آن چون چيزى كه ميگذرد هر قدر زياد باشد بنظر كم مى‌آيد و گذشته گذشته است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه قرائت نمايد سوره و النّازعات را نميرد و مبعوث نگردد و داخل بهشت نشود مگر آنكه سيراب باشد در هر سه حال و الحمد للّه ربّ العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.


جلد 5 صفحه 343

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَقُل‌ هَل‌ لَك‌َ إِلي‌ أَن‌ تَزَكّي‌ «18» وَ أَهدِيَك‌َ إِلي‌ رَبِّك‌َ فَتَخشي‌ «19»

‌پس‌ بگو بفرعون‌: آيا بس‌ نيست‌ ‌براي‌ تو ‌به‌ اينكه‌ متزكي‌ شوي‌ و ايمان‌ بياوري‌ و ‌من‌ تو ‌را‌ هدايت‌ كنم‌ بسوي‌ پروردگارت‌ ‌پس‌ بترسي‌ و دست‌ ‌از‌ ظلم‌ و كفر برداري‌ ‌که‌ گفتند: فرعون‌ سيصد سال‌ عمر كرد باو بگو بس‌ نيست‌ ظلم‌ها و تعديات‌ بيا آخر عمري‌ متنبه‌ شو و ايمان‌ بياور خداوند ‌از‌ تمام‌ ‌اينکه‌ كفريات‌ و تعديات‌ و ظلمها عفو ميفرمايد ‌که‌

(الاسلام‌ يجب‌ ‌ما قبله‌)

‌که‌ معني‌ تزكيه‌ ‌است‌ ‌که‌ پاك‌ و پاكيزه‌ شوي‌ و راه‌ هدايت‌ و طريق‌ عبوديت‌ ‌را‌ بتو نشان‌ دهم‌ و دست‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ طغيان‌ و سركشي‌ و ظلم‌ ببني‌ اسرائيل‌ برداري‌ و ‌آنها‌ ‌را‌ نجات‌ دهي‌ و ‌از‌ خداوند بترسي‌ لكن‌:

‌بر‌ سيه‌ دل‌ چه‌ سود خواندن‌ وعظ

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 19)- «و (پس از پاک شدن و لایق لقای محبوب گشتن) من تو را به سوی پروردگارت هدایت کنم، تا از او بترسی» و گناه نکنی (و اهدیک الی ربک فتخشی).

نکات آیه

۱ - موسى(ع) به فرمان خداوند، مأمور اظهار آمادگى نزد فرعون براى هدایت او به خداوند (و أهدیک إلى ربّک)

۲ - دعوت فرعون به خشیت از خداوند، از اهداف رسالت موسى(ع) (فتخشى)

۳ - پیدایش حالت ترس از خدا و احساس عظمت او، از آثار قرار گرفتن در طریق هدایت (و أهدیک إلى ربّک فتخشى) «خشیت» به ترسى گویند که با درک عظمت همراه باشد. (مفردات راغب)

۴ - شناخت ربوبیت خداوند، زمینه ساز پیدایش حالت ترس و خشیت در برابر او (و أهدیک إلى ربّک فتخشى)

۵ - تزکیه و دورى از پلیدى و طغیان، هموارسازنده راه هدایت و خشیت الهى (إنّه طغى ... أن تزکّى . و أهدیک إلى ربّک فتخشى)

۶ - توجه دادن فرعون به سیطره ربوبیت خداوند بر او، از رسالت هاى موسى(ع) (و أهدیک إلى ربّک فتخشى) تصریح به «ربّک» در برابر کسى که مدعى ربوبیت بر انسان ها است - چنان چه در آیات بعد خواهد آمد - گویاى برداشت یاد شده است.

۷ - احتمال تأثیر سخن در مخاطب، براى اقدام به تبلیغ معارف الهى کافى است. (فقل هل لک ... و أهدیک إلى ربّک فتخشى)

۸ - هدایت مردم به خداوند و بیان ربوبیت او و ایجاد حالت خداترسى در آنان، از نخستین اهداف پیامبران است. (فقل ... و أهدیک إلى ربّک فتخشى)

۹ - فرعون، به ربوبیت خداوند، بى اعتقاد و در برابر خواسته هاى او گستاخ بود. (و أهدیک إلى ربّک فتخشى)

موضوعات مرتبط

  • انبیا: مهمترین رسالت انبیا ۸; هدایتگرى انبیا ۸
  • انسان: هدایت انسان ها ۸
  • پلیدى: آثار اجتناب از پلیدى ۵
  • تبلیغ: احتمال تأثیر تبلیغ ۷; شرایط تبلیغ ۷
  • تذکر: تذکر حاکمیت ربوبیت خدا ۶
  • تزکیه: آثار تزکیه ۵
  • خدا: آثار خدا شناسى ۴; اوامر خدا ۱; تبیین ربوبیت خدا ۸; دعوت به خشیت از خدا ۲، ۸; ربوبیت خدا ۴; زمینه خشیت از خدا ۳، ۴، ۵; عظمت خدا ۳
  • طغیان: آثار اجتناب از طغیان ۵
  • فرعون: تذکر به فرعون ۶; دعوت از فرعون ۲; کفر فرعون ۹; گستاخى فرعون ۹; هدایت فرعون ۱
  • کفر: کفر به ربوبیت خدا ۹
  • موسى(ع): اهداف رسالت موسى(ع) ۲; دعوتهاى موسى(ع) ۲; رسالت موسى(ع) ۱، ۶; قصه موسى(ع) ۱; هدایتگرى موسى(ع) ۱
  • هدایت: آثار هدایت ۳; زمینه هدایت ۵

منابع