النازعات ٧: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::تَتْبَعُهَا|تَتْبَعُهَا]] [[کلمه غیر ربط::تَتْبَعُهَا| ]] [[شامل این ریشه::تبع‌| ]][[ریشه غیر ربط::تبع‌| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این کلمه::الرّادِفَة|الرَّادِفَةُ]] [[کلمه غیر ربط::الرّادِفَة| ]] [[شامل این ریشه::ردف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ردف‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::تَتْبَعُهَا|تَتْبَعُهَا]] [[کلمه غیر ربط::تَتْبَعُهَا| ]] [[شامل این ریشه::تبع‌| ]][[ریشه غیر ربط::تبع‌| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این کلمه::الرّادِفَة|الرَّادِفَةُ]] [[کلمه غیر ربط::الرّادِفَة| ]] [[شامل این ریشه::ردف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ردف‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=(و) از پی آن (لرزه‌‌ی دیگری) در ردیف(اش) آید.
|-|صادقی تهرانی=(و) از پی آن (لرزه‌‌ی دیگری) در ردیف(اش) آید.
|-|معزی=از پیش آید پی درآینده‌
|-|معزی=از پیش آید پی درآینده‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">And is followed by the Successor.</div>
{{آيه | سوره = سوره النازعات | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::7|٧]] | قبلی = النازعات ٦ | بعدی = النازعات ٨  | کلمه = [[تعداد کلمات::2|٢]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/079007.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/079007.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره النازعات | نزول = [[نازل شده در سال::2|٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::7|٧]] | قبلی = النازعات ٦ | بعدی = النازعات ٨  | کلمه = [[تعداد کلمات::2|٢]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«تَتْبَعُهَا»: به دنبال آن می‌آید و رخ می‌دهد. «الرَّادِفَةُ»: پیرو. به دنبال آینده. مراد نفخه دوم است که بعد از نفخه اوّل قرار دارد و اعلام فرا رسیدن رستاخیز و قیامت است. برخی گفته‌اند: مراد زلزله و تکانی است که آسمانها را به دنبال ویرانی زمین در بر می‌گیرد (نگا: زمر / ).
«تَتْبَعُهَا»: به دنبال آن می‌آید و رخ می‌دهد. «الرَّادِفَةُ»: پیرو. به دنبال آینده. مراد نفخه دوم است که بعد از نفخه اوّل قرار دارد و اعلام فرا رسیدن رستاخیز و قیامت است. برخی گفته‌اند: مراد زلزله و تکانی است که آسمانها را به دنبال ویرانی زمین در بر می‌گیرد (نگا: زمر / ).
خط ۳۰: خط ۳۸:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link186 | آيات ۱ - ۴۱، سوره نازعات]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link187 | اقوال مختلف درباره مراد از پنج سوگند آغاز سوره نازعات : ((و النازعات غرقا والناشطات نشطا...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link186 | آيات ۱ - ۴۱  سوره نازعات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link187 | اقوال مختلف درباره مراد از پنج سوگند آغاز سوره نازعات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link188 | نقد و بررسى اقوال فوق]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link188 | نقد و بررسى اقوال فوق]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link189 | بيان اينكه در اين پنج سوگند به ملائكه سوگند ياد شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link190 | تدبیر همه امور عالَم توسط فرشتگان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link190 | (در ذيل آيه فالمدبرات امرا)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link191 | عدم منافات بين استناد حوادث به خدای تعالی و ملائکه و به اسباب ظاهرى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link191 | عدم منافات بين واسطه بودن ملائكه و استناد حوادث به ايشان ، به استناد آنها به خداىتعالى و به اسباب ظاهرى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link192 | معناى اين كه درباره قيامت فرمود: «يَومَ تَرجُفُ الرّاجِفَة»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link192 | معناى اينكه درباره قيامت فرمود: ((يوم ترجف الراجفه تتبعها الرادفة ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link193 | حكايت سخن كفار در بعید شمردن معاد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link193 | حكايت سخن كفار در استبعاد معاد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link194 | داستان موسى «ع» و فرعون]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link194 | داستان موسى (عليه السلام ) و فرعون و آنچه اشاره به اين داستان در اين مقام افاده مىكند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link195 | پیامی كه حضرت موسى «ع» مأمور شد به فرعون بگويد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link195 | معناى ((هل لك الى ان تزكى و اهديك الى ربك فتخشى )) كه موسى (عليه السلام )ماءمور شد به فرعون بگويد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link196 | مراد فرعون از اين كه خطاب به مردم مصر گفت: «أنَا رَبُّكُمُ الأعلى»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link196 | مراد فرعون از اينكه خطاب به مردم مصر گفت : ((انا ربكم الاعلى ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link197 | چند وجه در معناى «فاخذه الله نكال الآخرة و الاولى»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link197 | چند وجه در معناى ((فاخذه الله نكال الاخره و الاولى ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link198 | خطاب توبيخى به مشرکان و منکران قیامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link198 | رفع استبعاد معاد در خطاب و استفهام توبيخى ((ءاءنتم اشد خلقا ام السماء بنيها...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link199 | نامگذاری قيامت به «الطّامَةُ الكُبرى»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link199 | تسميه قيامت به ((الطامه الكبرى ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link200 | ویژگی های کلّی انسان های بهشتی و دوزخی]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link200 | تقسيم مردم به دو دسته : طاغى دوزخى ، او خائف از مقام پروردگار كه بهشت ماءواى اواست و بيان ضابطه براى صفات هر يك]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link201 | آثار و نشانه های طغيان و خوف از مقام پروردگار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link201 | لوازم و آثار طغيان و خوف از مقام رب]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link202 | مقصود از مقام پروردگار و خوف از آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link202 | مقصود از مقام پروردگار و خوف از آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link203 | (رواياتى درباره سوگندهاى سوره نازعات ، استعباد معاد توسط كفار،خوف از مقامپروردگار،پيروى از هوى )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link203 | رواياتى درباره سوگندهاى سوره نازعات و... ]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۴#link30 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۴#link30 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ «6»
روزى كه زلزله وحشتناك همه چيز را به لرزه درآورد. و به دنبال آن لرزه ديگرى واقع شود. در آن روز، دلهايى ترسان و لرزان است. و چشم‌ها (از ترس) فرو افتاده. (آنان كه در دنيا) مى‌گويند: آيا (پس از مرگ) ما به زندگى نخستين باز گردانده مى‌شويم؟ آنگاه كه استخوان‌هايى پوسيده شديم؟ (با خود) گويند: در اين صورت، اين بازگشتى زيانبار است. جز اين نيست كه آن بازگشت، با يك صيحه عظيم است. كه ناگهان همگى در صحراى محشر حاضر شوند.
----
«1». يونس، 3.
جلد 10 - صفحه 373
===نکته ها===
«راجفة» به معناى اضطراب و لرزه شديد است. «اراجيف» به كلمات فتنه‌انگيز كه مايه اضطراب باشد گفته مى‌شود.
«رادفة» از «رديف» به معناى در پى آمدن است و به پس لرزه‌ها گفته مى‌شود. شايد زمين لرزه اول به خاطر صور اول باشد كه همه مى‌ميرند و مراد از «رادفة» صور دوم باشد كه همه زنده مى‌شوند، چنانكه در آيه 68 سوره زمر به هر دو امر تصريح شده است.
«واجِفَةٌ» به حركت يا اضطراب شديد و سريع گفته مى‌شود و «خاشِعَةٌ» به كسى گويند كه سر به زير انداخته و به زمين چشم دوخته است.
«حافرة» به معناى آغاز و ابتداى هر چيزى است. بنابراين كافران از بازگشت به زندگى نخستين تعجّب مى‌كردند. امّا ممكن است «حافرة» به معناى «محفورة» باشد، يعنى قبرى كه در زمين حفر مى‌كنند، كه در اين صورت معنا چنين مى‌شود: آيا بعد از مردن، از قبرهايمان برمى گرديم و زنده مى‌شويم؟ «1»
«نَخِرَةً» استخوان پوسيده‌اى است كه با اندك فشارى از هم بپاشد.
دلهايى كه در دنيا از خوف خدا لرزان باشد «وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» «2»* در آخرت در امان است.
«فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» «3»* و دلهايى كه در دنيا آرامش غافلانه دارند، آنجا مضطربند. «قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ واجِفَةٌ»
«زجر»، راندن با فرياد و صداست و «زَجْرَةٌ» شايد همان نفحه دوم در صور باشد كه مقدّمه زنده شدن تمام مردگان مى‌شود و «ساهرة» زمين هموار قيامت است، زيرا در آن سرزمين، چشم‌ها به خواب نمى‌رود و در حال سَهَر است.
===پیام ها===
1- دگرگونى نظام طبيعت از مقدّمات رستاخيز است. تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ ...
2- زلزله‌هاى قيامت در يك مرحله نيست، پى‌درپى هستند. الرَّاجِفَةُ ... الرَّادِفَةُ
----
«1». تفسير الميزان.
«2». انفال، 2.
«3». يونس، 62.
جلد 10 - صفحه 374
3- در قيامت همه نگران نيستند، بعضى دلها دلهره دارند. «قُلُوبٌ»
4- ارتباط عميقى بين روح و جسم برقرار است. قُلُوبٌ‌ ... واجِفَةٌ، أَبْصارُها خاشِعَةٌ
5- گروهى از مردم، با طرح سؤالات تكرارى، وقوع قيامت را انكار مى‌كنند.
«يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ؟»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ «7»
تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ: در حالتى كه از پى درآيد آن را از پس در آينده. مراد آسمان‌ها و كواكب‌اند كه در عقب آن شكافته و پراكنده شوند. يا نفخه ثانيه كه‌
----
«1» عيون اخبار الرضا عليه السّلام (چ نجف 1390 هج)، ج 2، باب 30، ص 2، روايت 2.
«2» تفسير مجمع البيان، (1403 هج)، ج 5، ص 430.
جلد 14 - صفحه 31
بعد از نفخه اولى واقع شود و همه خلقان زنده شوند.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌
وَ النَّازِعاتِ غَرْقاً «1» وَ النَّاشِطاتِ نَشْطاً «2» وَ السَّابِحاتِ سَبْحاً «3» فَالسَّابِقاتِ سَبْقاً «4»
فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً «5» يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ «6» تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ «7» قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ واجِفَةٌ «8» أَبْصارُها خاشِعَةٌ «9»
يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحافِرَةِ «10» أَ إِذا كُنَّا عِظاماً نَخِرَةً «11» قالُوا تِلْكَ إِذاً كَرَّةٌ خاسِرَةٌ «12» فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ «13» فَإِذا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ «14»
ترجمه‌
سوگند بفرشتگانى كه كشندگانند كشيدنى بشدّت‌
و بفرشتگانيكه بيرون آورندگانند بيرون آوردنى با محنت‌
و بفرشتگانيكه مدارا كنندگانند در قبض روح اهل ايمان مدارا نمودنى‌
پس سبقت گيرندگانند سبقت گرفتنى ببهشت‌
پس ترتيب دهندگانند امور بندگانرا از سالى تا سالى‌
روزى كه بلرزه در آورد بلرزه در آورنده‌
از پى در آيد آنرا از پى در آينده‌
دلهائى در چنين روز لرزان و بى‌آرام است‌
چشمهاى آنها فرو هشته است‌
ميگويند آيا همانا ما بر گردانده شدگانيم در راهى كه گود نموديم بقدمهاى خودمان‌
آيا وقتى كه گشتيم استخوانهائى پوسيده‌
گفتند آن در اينهنگام باز گشتنى است با زيان و ضرر
پس جز اين نيست كه آن يك صيحه كشيدن است‌
پس ناگهان آنها در زمين هموار محشرند.
تفسير
خداوند متعال در اينسوره شريفه ذكر فرموده صفات ملائكه موكّله بقبض ارواح را و قسم ياد فرموده بآنها چون از امام باقر و امام صادق عليهما السلام نقل شده كه از براى خدا است آنكه قسم ياد نمايد بهر چه بخواهد از مخلوقاتش و نيست براى مخلوق آنكه قسم ياد نمايد جز بخدا و عظمت شأن و مقام ملائكه محتاج به بيان نيست و متعلق قسم كه محقق الوقوع بودن قيامت است براى دلالت آيات آتيه بر آن ذكر نشده و آن صفات در آن ملائكه از اين قرار است‌
----
جلد 5 صفحه 338
كه آنها نزع و قلع كنندگانند ارواح كفّار را از ابدانشان با فشار و شدّت تمام مانند شجاعى كه زه كمان را بتمام قوّت بكشد كه آنرا غرق گويند و منتقل نمايند جانهاى آنها را از جوف و جلدشان بعالم ديگرى با مشقّت و همّ و غمّ و قبض نمايند ارواح اهل ايمانرا بآرامى و سهولت و رفق و مدارا و وا گذارند آنها را كه استراحت نمايند مانند شناورانى كه در آب بسهولت و آرامى شنا مينمايند كه مبادا خسته شوند پس سبقت گيرندگان باشند به ارواح اهل ايمان بسوى بهشت پس تدبير و تنظيم نمايندگانند امور آنان و ساير بندگان خدا را از سالى تا سال ديگر چنانچه در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده و بنابر اين دو آيه راجع بكفّار و دو آيه راجع باهل ايمان و آيه پنجم اعمّ از آن دو دسته است ولى مفسّرين و النّاشطات را هم راجع باهل ايمان دانسته‌اند كه ملائكه با نشاط و رفق ارواح ايشانرا از بدن بيرون آورند و سابقات و مدبرات را بملائكه‌اى كه سبقت ميگيرند بداخل نمودن ارواح كفّار در عذاب و ارواح اهل ايمان در آسايش و نعمت ابدى و تدبير امور هر دو دسته در آنعالم از عقاب و ثواب تفسير نموده‌اند و انصاف آنستكه اينمعنى اقرب بلغت و انسب در اعتبار و نظر است ولى چون اين آيات و امثال آن كه در سوره و المرسلات گذشت از متشابهات است و اخبار و اقوال در معانى آنها مختلف ميباشد نميشود بهيچ يك اعتماد نمود و العلم عند اللّه تعالى و محتمل است آيه دوم در هر دو معنى استعمال شده باشد چون استعمال لفظ مشترك در بيشتر از يك معنى جائز بلكه از محسّنات كلام است و اينمعنى مكرّر ذكر و در اوائل كتاب بنحو اجمال اثبات شده و بنابر اين آيه اول مخصوص بكفّار و آيه سوم مخصوص باهل ايمان و آيه دوم مشترك است و هر يك از آن سه مستقلّ در مرادند كه بر يكديگر بواو عطف شده‌اند و آيه چهارم و پنجم كه بفاء عطف شده از متفرّعات بر آيات سابقه ميباشند چنانچه اخيرا ذكر شد و بنابر اين نكته عطف بواو وفاء معلوم و تعادل آيات در افاده مراد محفوظ خواهد بود و آن جمعى است بين روايت علوى و بيان مفسّرين و اللّه اعلم و آن روز قيامتى كه خداوند قسم ياد فرموده كه خواهد آمد روزى است كه متزلزل و منشقّ نمايد زمين را متزلزل كننده كه‌
----
جلد 5 صفحه 339
نفخه اول اسرافيل است و از پى در آيد آنرا رديف و در دنبال آينده آن كه نفخه دوم باشد دلهائى در آنروز ترسان و لرزان و هراسان باشند و ديده‌هاى صاحبان آن دلها از ترسيكه در دلهاى آنان جاى گرفته فرو هشته و بپائين افتاده است و كفّار منكر معاد بر سبيل تعجب و انكار ميگويند آيا ما آن راهى را كه پيموديم بآن برگردانده خواهيم شد يعنى دو مرتبه زنده ميشويم چون حافره بزمين حفر شده از اثر قدم عابر گفته ميشود و محتمل است مراد انكار برگشت بحيات در محفوره قبر باشد آيا چنين برگشتى ممكن است وقتى كه ما استخوانهاى پوسيده باشيم و گويند اگر چنين باشد اين مرتبه برگشت بزندگى براى ما زيان و خسارت است چون ما آنرا تكذيب نموده مستحقّ عذاب شديم و قمّى ره نقل فرموده كه اين جمله را بطريق استهزاء ميگفتند و چون اين امر كه برپا نمودن قيامت و زنده كردن مردگان باشد براى خداوند خيلى آسان است اگر چه در نظر مردم بسيار مشكل بلكه محال ميآيد ميفرمايد جز آن نيست كه آن نفخه دوم اسرافيل يك بانگ زدن و صيحه كشيدن است پس ناگاه مردم زنده و در زمين صاف هموارى كه عرصه محشر است حاضر و ناظر خواهند بود و قمّى ره نقل فرموده كه زجره نفخه دوم در صور است و ساهره موضعى است در شام نزد بيت المقدّس و شايد عرصات حشر از آن مبسوط شود و اللّه تعالى اعلم.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
يَوم‌َ تَرجُف‌ُ الرّاجِفَةُ «6» تَتبَعُهَا الرّادِفَةُ «7»
روزي‌ ‌که‌ بلرزه‌ ميآيد لرزنده‌اي‌ و ‌در‌ تبع‌ ‌او‌ لرزه ديگري‌ ‌که‌ رديف‌ ‌او‌ ‌باشد‌ ‌اينکه‌ دو جمله‌ ‌را‌ بعضي‌ جواب‌ قسم‌هاي‌ سابقه‌ گفتند ‌که‌ يك‌ همچو روزي‌ پيش‌ ميآيد بعضي‌ گفتند: جواب‌ قسم‌ محذوف‌ ‌شده‌ بوضوحش‌ واگذار ‌شده‌ و ‌اينکه‌ جمله‌ مستقله‌ بمنزله‌ مبتدا و خبرش‌: قُلُوب‌ٌ يَومَئِذٍ واجِفَةٌ ‌است‌ ‌که‌ روزي‌ ‌که‌ چنين‌ روز ميشود قلوب‌ چنين‌ ميشود.
و ‌در‌ معناي‌ ‌اينکه‌ دو جمله‌ ‌هم‌ اختلاف‌ ‌است‌ نوع‌ مفسرين‌ حمل‌ ‌بر‌ صيحه‌ اولي‌ و ثانيه‌ كردند ‌که‌ مفاد: وَ نُفِخ‌َ فِي‌ الصُّورِ فَصَعِق‌َ مَن‌ فِي‌ السَّماوات‌ِ وَ مَن‌ فِي‌ الأَرض‌ِ إِلّا مَن‌ شاءَ اللّه‌ُ ثُم‌َّ نُفِخ‌َ فِيه‌ِ أُخري‌ فَإِذا هُم‌ قِيام‌ٌ يَنظُرُون‌َ زمر آيه 68 ‌که‌ فناء دنيا و ظهور قيامت‌ ‌باشد‌، بعضي‌ گفتند: مراد ‌از‌ راجفة اوضاع‌ عالم‌ تغيير ميكند و دگرگون‌ ميشود ‌از‌ آسمانها و كوه‌ها و درياها و زمين‌ و كرات‌ جويه‌ شمس‌ و قمر و كواكب‌ و غيرها، و مراد
جلد 17 - صفحه 373
‌از‌ رادفه‌ ‌يعني‌ ‌پس‌ ‌از‌ پيش‌ آمدهاي‌ ديگري‌ يكي‌ ‌بعد‌ ‌از‌ ديگري‌ پيش‌ ميآيد و ‌در‌ اخبار ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ و حضرت‌ رضا عليهما ‌السلام‌ تفسير بدوره رجعت‌ كرده‌اند ‌که‌ ‌از‌ ضروريات‌ مذهب‌ شيعه‌ ‌است‌ راجفه‌ رجعت‌ حضرت‌ ابي‌ ‌عبد‌ اللّه‌ الحسين‌ (ع‌) ‌است‌ ‌با‌ هفتاد و پنج‌ هزار ‌در‌ ركابش‌ و انتقام‌ ميكشد ‌از‌ مخالفين‌ و اتباع‌ اولين‌، و رادفه‌ امير المؤمنين‌ (ع‌) ‌است‌ ‌که‌ ‌با‌ شياطين‌ مي‌جنگد و شيطان‌ ‌را‌ ميكشد ‌که‌ بوقت‌ معلوم‌ ‌که‌ ‌در‌ قرآن‌ ميفرمايد:
فَإِنَّك‌َ مِن‌َ المُنظَرِين‌َ إِلي‌ يَوم‌ِ الوَقت‌ِ المَعلُوم‌ِ حجر آيه 37. بلكه‌ ميتوان‌ ‌گفت‌: تَتبَعُهَا الرّادِفَةُ رجعتهاي‌ ائمه‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌ يكي‌ ‌بعد‌ ‌از‌ ديگري‌ ‌تا‌ فناء الدنيا بلكه‌ ميتوان‌ ‌گفت‌ ‌که‌ اينها بالاخص‌ حضرت‌ بقية اللّه‌ ‌پس‌ ‌از‌ رجعت‌ زنده‌ ميروند صحراي‌ محشر و قرآن‌ ‌را‌ ميبرند بسر نهر كوثر نزد پيغمبر بواسطه‌ حديث‌ ثقلين‌ ‌که‌ فرمود:
(لن‌ يفترقا ‌حتي‌ يردا علي‌ّ الحوض‌)
و ممكن‌ ‌است‌ استثناء آيه شريفه‌ ‌هم‌ اشاره‌ باين‌ ‌باشد‌ ‌که‌ فرمود ‌در‌ آيه مذكوره‌: إِلّا ما شاءَ اللّه‌ُ ‌که‌ اينها ‌هم‌ جزو كساني‌ هستند ‌که‌ بفناء دنيا فاني‌ نميشوند.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 7)- «و به دنبال آن، حادثه دومین [- صیحه عظیم محشر] رخ می‌دهد» (تتبعها الرادفة).
منظور از «راجفه» همان صیحه نخستین یا نفخ صور اول است که شیپور فنای جهان و زلزله نابودی دنیاست و «رادفه» اشاره به صیحه دوم یا نفخ صور ثانی است که نفخه حیات و رستاخیز و بازگشت به زندگی جدید است.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۷۶: خط ۲۶۰:
[[رده:اولین زلزله قیامت]][[رده:دومین زلزله قیامت]][[رده:زلزله قیامت]][[رده:نشانه هاى قیامت]]
[[رده:اولین زلزله قیامت]][[رده:دومین زلزله قیامت]][[رده:زلزله قیامت]][[رده:نشانه هاى قیامت]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره النازعات ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره النازعات ]]
{{#seo:
|title=آیه 7 سوره نازعات
|title_mode=replace
|keywords=آیه 7 سوره نازعات,نازعات 7,تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ,اولین زلزله قیامت,دومین زلزله قیامت,زلزله قیامت,نشانه هاى قیامت,آیات قرآن سوره النازعات
|description=تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۴۴

کپی متن آیه
تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ

ترجمه

و بدنبال آن، حادثه دومین [= صیحه عظیم محشر] رخ می‌دهد،

و در پى آن لرزه‌اى [ديگر] رخ دهد
و از پى آن لرزه‌اى [دگر] افتد،
و لرزاننده دیگر (یعنی نفخه صور دیگر) از پی آن در آید.
در حالی که لرزاننده دیگری از پی آن در آید.
و نفخه دوم از پس آن بيايد،
و پیایند در پی آن آید
در حالى كه لرزاننده ديگرى در پى آن در آيد- دميدن دوم كه برانگيختن با آن است-.
سپس (نفخه‌ی دوم، در صور دمیده می‌شود و زلزله‌ی نخستین) زلزله‌ی دیگری به دنبال خواهد داشت (که مردگان زنده می‌گردند و رستاخیز و قیامت آغاز می‌شود، و جهان ابدی آغاز می‌گردد).
(و) از پی آن (لرزه‌‌ی دیگری) در ردیف(اش) آید.
از پیش آید پی درآینده‌

And is followed by the Successor.
ترتیل:
ترجمه:
النازعات ٦ آیه ٧ النازعات ٨
سوره : سوره النازعات
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«تَتْبَعُهَا»: به دنبال آن می‌آید و رخ می‌دهد. «الرَّادِفَةُ»: پیرو. به دنبال آینده. مراد نفخه دوم است که بعد از نفخه اوّل قرار دارد و اعلام فرا رسیدن رستاخیز و قیامت است. برخی گفته‌اند: مراد زلزله و تکانی است که آسمانها را به دنبال ویرانی زمین در بر می‌گیرد (نگا: زمر / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ «6»

روزى كه زلزله وحشتناك همه چيز را به لرزه درآورد. و به دنبال آن لرزه ديگرى واقع شود. در آن روز، دلهايى ترسان و لرزان است. و چشم‌ها (از ترس) فرو افتاده. (آنان كه در دنيا) مى‌گويند: آيا (پس از مرگ) ما به زندگى نخستين باز گردانده مى‌شويم؟ آنگاه كه استخوان‌هايى پوسيده شديم؟ (با خود) گويند: در اين صورت، اين بازگشتى زيانبار است. جز اين نيست كه آن بازگشت، با يك صيحه عظيم است. كه ناگهان همگى در صحراى محشر حاضر شوند.


«1». يونس، 3.

جلد 10 - صفحه 373

نکته ها

«راجفة» به معناى اضطراب و لرزه شديد است. «اراجيف» به كلمات فتنه‌انگيز كه مايه اضطراب باشد گفته مى‌شود.

«رادفة» از «رديف» به معناى در پى آمدن است و به پس لرزه‌ها گفته مى‌شود. شايد زمين لرزه اول به خاطر صور اول باشد كه همه مى‌ميرند و مراد از «رادفة» صور دوم باشد كه همه زنده مى‌شوند، چنانكه در آيه 68 سوره زمر به هر دو امر تصريح شده است.

«واجِفَةٌ» به حركت يا اضطراب شديد و سريع گفته مى‌شود و «خاشِعَةٌ» به كسى گويند كه سر به زير انداخته و به زمين چشم دوخته است.

«حافرة» به معناى آغاز و ابتداى هر چيزى است. بنابراين كافران از بازگشت به زندگى نخستين تعجّب مى‌كردند. امّا ممكن است «حافرة» به معناى «محفورة» باشد، يعنى قبرى كه در زمين حفر مى‌كنند، كه در اين صورت معنا چنين مى‌شود: آيا بعد از مردن، از قبرهايمان برمى گرديم و زنده مى‌شويم؟ «1»

«نَخِرَةً» استخوان پوسيده‌اى است كه با اندك فشارى از هم بپاشد.

دلهايى كه در دنيا از خوف خدا لرزان باشد «وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» «2»* در آخرت در امان است.

«فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» «3»* و دلهايى كه در دنيا آرامش غافلانه دارند، آنجا مضطربند. «قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ واجِفَةٌ»

«زجر»، راندن با فرياد و صداست و «زَجْرَةٌ» شايد همان نفحه دوم در صور باشد كه مقدّمه زنده شدن تمام مردگان مى‌شود و «ساهرة» زمين هموار قيامت است، زيرا در آن سرزمين، چشم‌ها به خواب نمى‌رود و در حال سَهَر است.

پیام ها

1- دگرگونى نظام طبيعت از مقدّمات رستاخيز است. تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ ...

2- زلزله‌هاى قيامت در يك مرحله نيست، پى‌درپى هستند. الرَّاجِفَةُ ... الرَّادِفَةُ


«1». تفسير الميزان.

«2». انفال، 2.

«3». يونس، 62.

جلد 10 - صفحه 374

3- در قيامت همه نگران نيستند، بعضى دلها دلهره دارند. «قُلُوبٌ»

4- ارتباط عميقى بين روح و جسم برقرار است. قُلُوبٌ‌ ... واجِفَةٌ، أَبْصارُها خاشِعَةٌ

5- گروهى از مردم، با طرح سؤالات تكرارى، وقوع قيامت را انكار مى‌كنند.

«يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ؟»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ «7»

تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ: در حالتى كه از پى درآيد آن را از پس در آينده. مراد آسمان‌ها و كواكب‌اند كه در عقب آن شكافته و پراكنده شوند. يا نفخه ثانيه كه‌


«1» عيون اخبار الرضا عليه السّلام (چ نجف 1390 هج)، ج 2، باب 30، ص 2، روايت 2.

«2» تفسير مجمع البيان، (1403 هج)، ج 5، ص 430.

جلد 14 - صفحه 31

بعد از نفخه اولى واقع شود و همه خلقان زنده شوند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

وَ النَّازِعاتِ غَرْقاً «1» وَ النَّاشِطاتِ نَشْطاً «2» وَ السَّابِحاتِ سَبْحاً «3» فَالسَّابِقاتِ سَبْقاً «4»

فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً «5» يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ «6» تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ «7» قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ واجِفَةٌ «8» أَبْصارُها خاشِعَةٌ «9»

يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحافِرَةِ «10» أَ إِذا كُنَّا عِظاماً نَخِرَةً «11» قالُوا تِلْكَ إِذاً كَرَّةٌ خاسِرَةٌ «12» فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ «13» فَإِذا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ «14»

ترجمه‌

سوگند بفرشتگانى كه كشندگانند كشيدنى بشدّت‌

و بفرشتگانيكه بيرون آورندگانند بيرون آوردنى با محنت‌

و بفرشتگانيكه مدارا كنندگانند در قبض روح اهل ايمان مدارا نمودنى‌

پس سبقت گيرندگانند سبقت گرفتنى ببهشت‌

پس ترتيب دهندگانند امور بندگانرا از سالى تا سالى‌

روزى كه بلرزه در آورد بلرزه در آورنده‌

از پى در آيد آنرا از پى در آينده‌

دلهائى در چنين روز لرزان و بى‌آرام است‌

چشمهاى آنها فرو هشته است‌

ميگويند آيا همانا ما بر گردانده شدگانيم در راهى كه گود نموديم بقدمهاى خودمان‌

آيا وقتى كه گشتيم استخوانهائى پوسيده‌

گفتند آن در اينهنگام باز گشتنى است با زيان و ضرر

پس جز اين نيست كه آن يك صيحه كشيدن است‌

پس ناگهان آنها در زمين هموار محشرند.

تفسير

خداوند متعال در اينسوره شريفه ذكر فرموده صفات ملائكه موكّله بقبض ارواح را و قسم ياد فرموده بآنها چون از امام باقر و امام صادق عليهما السلام نقل شده كه از براى خدا است آنكه قسم ياد نمايد بهر چه بخواهد از مخلوقاتش و نيست براى مخلوق آنكه قسم ياد نمايد جز بخدا و عظمت شأن و مقام ملائكه محتاج به بيان نيست و متعلق قسم كه محقق الوقوع بودن قيامت است براى دلالت آيات آتيه بر آن ذكر نشده و آن صفات در آن ملائكه از اين قرار است‌


جلد 5 صفحه 338

كه آنها نزع و قلع كنندگانند ارواح كفّار را از ابدانشان با فشار و شدّت تمام مانند شجاعى كه زه كمان را بتمام قوّت بكشد كه آنرا غرق گويند و منتقل نمايند جانهاى آنها را از جوف و جلدشان بعالم ديگرى با مشقّت و همّ و غمّ و قبض نمايند ارواح اهل ايمانرا بآرامى و سهولت و رفق و مدارا و وا گذارند آنها را كه استراحت نمايند مانند شناورانى كه در آب بسهولت و آرامى شنا مينمايند كه مبادا خسته شوند پس سبقت گيرندگان باشند به ارواح اهل ايمان بسوى بهشت پس تدبير و تنظيم نمايندگانند امور آنان و ساير بندگان خدا را از سالى تا سال ديگر چنانچه در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده و بنابر اين دو آيه راجع بكفّار و دو آيه راجع باهل ايمان و آيه پنجم اعمّ از آن دو دسته است ولى مفسّرين و النّاشطات را هم راجع باهل ايمان دانسته‌اند كه ملائكه با نشاط و رفق ارواح ايشانرا از بدن بيرون آورند و سابقات و مدبرات را بملائكه‌اى كه سبقت ميگيرند بداخل نمودن ارواح كفّار در عذاب و ارواح اهل ايمان در آسايش و نعمت ابدى و تدبير امور هر دو دسته در آنعالم از عقاب و ثواب تفسير نموده‌اند و انصاف آنستكه اينمعنى اقرب بلغت و انسب در اعتبار و نظر است ولى چون اين آيات و امثال آن كه در سوره و المرسلات گذشت از متشابهات است و اخبار و اقوال در معانى آنها مختلف ميباشد نميشود بهيچ يك اعتماد نمود و العلم عند اللّه تعالى و محتمل است آيه دوم در هر دو معنى استعمال شده باشد چون استعمال لفظ مشترك در بيشتر از يك معنى جائز بلكه از محسّنات كلام است و اينمعنى مكرّر ذكر و در اوائل كتاب بنحو اجمال اثبات شده و بنابر اين آيه اول مخصوص بكفّار و آيه سوم مخصوص باهل ايمان و آيه دوم مشترك است و هر يك از آن سه مستقلّ در مرادند كه بر يكديگر بواو عطف شده‌اند و آيه چهارم و پنجم كه بفاء عطف شده از متفرّعات بر آيات سابقه ميباشند چنانچه اخيرا ذكر شد و بنابر اين نكته عطف بواو وفاء معلوم و تعادل آيات در افاده مراد محفوظ خواهد بود و آن جمعى است بين روايت علوى و بيان مفسّرين و اللّه اعلم و آن روز قيامتى كه خداوند قسم ياد فرموده كه خواهد آمد روزى است كه متزلزل و منشقّ نمايد زمين را متزلزل كننده كه‌


جلد 5 صفحه 339

نفخه اول اسرافيل است و از پى در آيد آنرا رديف و در دنبال آينده آن كه نفخه دوم باشد دلهائى در آنروز ترسان و لرزان و هراسان باشند و ديده‌هاى صاحبان آن دلها از ترسيكه در دلهاى آنان جاى گرفته فرو هشته و بپائين افتاده است و كفّار منكر معاد بر سبيل تعجب و انكار ميگويند آيا ما آن راهى را كه پيموديم بآن برگردانده خواهيم شد يعنى دو مرتبه زنده ميشويم چون حافره بزمين حفر شده از اثر قدم عابر گفته ميشود و محتمل است مراد انكار برگشت بحيات در محفوره قبر باشد آيا چنين برگشتى ممكن است وقتى كه ما استخوانهاى پوسيده باشيم و گويند اگر چنين باشد اين مرتبه برگشت بزندگى براى ما زيان و خسارت است چون ما آنرا تكذيب نموده مستحقّ عذاب شديم و قمّى ره نقل فرموده كه اين جمله را بطريق استهزاء ميگفتند و چون اين امر كه برپا نمودن قيامت و زنده كردن مردگان باشد براى خداوند خيلى آسان است اگر چه در نظر مردم بسيار مشكل بلكه محال ميآيد ميفرمايد جز آن نيست كه آن نفخه دوم اسرافيل يك بانگ زدن و صيحه كشيدن است پس ناگاه مردم زنده و در زمين صاف هموارى كه عرصه محشر است حاضر و ناظر خواهند بود و قمّى ره نقل فرموده كه زجره نفخه دوم در صور است و ساهره موضعى است در شام نزد بيت المقدّس و شايد عرصات حشر از آن مبسوط شود و اللّه تعالى اعلم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يَوم‌َ تَرجُف‌ُ الرّاجِفَةُ «6» تَتبَعُهَا الرّادِفَةُ «7»

روزي‌ ‌که‌ بلرزه‌ ميآيد لرزنده‌اي‌ و ‌در‌ تبع‌ ‌او‌ لرزه ديگري‌ ‌که‌ رديف‌ ‌او‌ ‌باشد‌ ‌اينکه‌ دو جمله‌ ‌را‌ بعضي‌ جواب‌ قسم‌هاي‌ سابقه‌ گفتند ‌که‌ يك‌ همچو روزي‌ پيش‌ ميآيد بعضي‌ گفتند: جواب‌ قسم‌ محذوف‌ ‌شده‌ بوضوحش‌ واگذار ‌شده‌ و ‌اينکه‌ جمله‌ مستقله‌ بمنزله‌ مبتدا و خبرش‌: قُلُوب‌ٌ يَومَئِذٍ واجِفَةٌ ‌است‌ ‌که‌ روزي‌ ‌که‌ چنين‌ روز ميشود قلوب‌ چنين‌ ميشود.

و ‌در‌ معناي‌ ‌اينکه‌ دو جمله‌ ‌هم‌ اختلاف‌ ‌است‌ نوع‌ مفسرين‌ حمل‌ ‌بر‌ صيحه‌ اولي‌ و ثانيه‌ كردند ‌که‌ مفاد: وَ نُفِخ‌َ فِي‌ الصُّورِ فَصَعِق‌َ مَن‌ فِي‌ السَّماوات‌ِ وَ مَن‌ فِي‌ الأَرض‌ِ إِلّا مَن‌ شاءَ اللّه‌ُ ثُم‌َّ نُفِخ‌َ فِيه‌ِ أُخري‌ فَإِذا هُم‌ قِيام‌ٌ يَنظُرُون‌َ زمر آيه 68 ‌که‌ فناء دنيا و ظهور قيامت‌ ‌باشد‌، بعضي‌ گفتند: مراد ‌از‌ راجفة اوضاع‌ عالم‌ تغيير ميكند و دگرگون‌ ميشود ‌از‌ آسمانها و كوه‌ها و درياها و زمين‌ و كرات‌ جويه‌ شمس‌ و قمر و كواكب‌ و غيرها، و مراد

جلد 17 - صفحه 373

‌از‌ رادفه‌ ‌يعني‌ ‌پس‌ ‌از‌ پيش‌ آمدهاي‌ ديگري‌ يكي‌ ‌بعد‌ ‌از‌ ديگري‌ پيش‌ ميآيد و ‌در‌ اخبار ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ و حضرت‌ رضا عليهما ‌السلام‌ تفسير بدوره رجعت‌ كرده‌اند ‌که‌ ‌از‌ ضروريات‌ مذهب‌ شيعه‌ ‌است‌ راجفه‌ رجعت‌ حضرت‌ ابي‌ ‌عبد‌ اللّه‌ الحسين‌ (ع‌) ‌است‌ ‌با‌ هفتاد و پنج‌ هزار ‌در‌ ركابش‌ و انتقام‌ ميكشد ‌از‌ مخالفين‌ و اتباع‌ اولين‌، و رادفه‌ امير المؤمنين‌ (ع‌) ‌است‌ ‌که‌ ‌با‌ شياطين‌ مي‌جنگد و شيطان‌ ‌را‌ ميكشد ‌که‌ بوقت‌ معلوم‌ ‌که‌ ‌در‌ قرآن‌ ميفرمايد:

فَإِنَّك‌َ مِن‌َ المُنظَرِين‌َ إِلي‌ يَوم‌ِ الوَقت‌ِ المَعلُوم‌ِ حجر آيه 37. بلكه‌ ميتوان‌ ‌گفت‌: تَتبَعُهَا الرّادِفَةُ رجعتهاي‌ ائمه‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌ يكي‌ ‌بعد‌ ‌از‌ ديگري‌ ‌تا‌ فناء الدنيا بلكه‌ ميتوان‌ ‌گفت‌ ‌که‌ اينها بالاخص‌ حضرت‌ بقية اللّه‌ ‌پس‌ ‌از‌ رجعت‌ زنده‌ ميروند صحراي‌ محشر و قرآن‌ ‌را‌ ميبرند بسر نهر كوثر نزد پيغمبر بواسطه‌ حديث‌ ثقلين‌ ‌که‌ فرمود:

(لن‌ يفترقا ‌حتي‌ يردا علي‌ّ الحوض‌)

و ممكن‌ ‌است‌ استثناء آيه شريفه‌ ‌هم‌ اشاره‌ باين‌ ‌باشد‌ ‌که‌ فرمود ‌در‌ آيه مذكوره‌: إِلّا ما شاءَ اللّه‌ُ ‌که‌ اينها ‌هم‌ جزو كساني‌ هستند ‌که‌ بفناء دنيا فاني‌ نميشوند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 7)- «و به دنبال آن، حادثه دومین [- صیحه عظیم محشر] رخ می‌دهد» (تتبعها الرادفة).

منظور از «راجفه» همان صیحه نخستین یا نفخ صور اول است که شیپور فنای جهان و زلزله نابودی دنیاست و «رادفه» اشاره به صیحه دوم یا نفخ صور ثانی است که نفخه حیات و رستاخیز و بازگشت به زندگی جدید است.

نکات آیه

۱ - در آستانه برپایى قیامت و در پى صیحه و لرزش نخستین، صیحه و لرزشى دوباره پدیدار خواهد شد. (تتبعها الرادفة) «رادفة»; یعنى، ملحق شونده و از پى در آینده. (مصباح) تطبیق آن بر نفخ صور دوم مفاد این آیه و آیه قبل را نظیر آیه ۶۸ سوره زمر مى سازد.

۲ - دومین زلزله در مراحل برپایى قیامت، تابع اولین لرزش و فرع بر پیدایش آن است. (تتبعها الرادفة)

۳ - قیامت، به دنبال پیدایش زلزله اى بزرگ، برپا خواهد شد. (یوم ترجف الراجفة . تتبعها الرادفة) ممکن است «رادفة»، ناظر بر زلزله اى دیگر نباشد; بلکه مفاد آیه شریفه این باشد که به دنبال زلزله اى که در آیه قبل مطرح بود، پیامد آن (قیامت) به وجود خواهد آمد.

موضوعات مرتبط

  • قیامت: اولین زلزله قیامت ۱، ۲; دومین زلزله قیامت ۱، ۲; زلزله قیامت ۳; نشانه هاى قیامت ۱، ۲، ۳

منابع