المرسلات ٢٣: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(←تفسیر) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::فَقَدَرْنَا|فَقَدَرْنَا]] [[کلمه غیر ربط::فَقَدَرْنَا| ]] [[شامل این ریشه::ف| ]][[ریشه غیر ربط::ف| ]][[شامل این ریشه::قدر| ]][[ریشه غیر ربط::قدر| ]][[شامل این کلمه::فَنِعْم|فَنِعْمَ]] [[کلمه غیر ربط::فَنِعْم| ]] [[شامل این ریشه::ف| ]][[ریشه غیر ربط::ف| ]][[شامل این ریشه::نعم| ]][[ریشه غیر ربط::نعم| ]][[شامل این کلمه::الْقَادِرُون|الْقَادِرُونَ]] [[کلمه غیر ربط::الْقَادِرُون| ]] [[شامل این ریشه::قدر| ]][[ریشه غیر ربط::قدر| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::فَقَدَرْنَا|فَقَدَرْنَا]] [[کلمه غیر ربط::فَقَدَرْنَا| ]] [[شامل این ریشه::ف| ]][[ریشه غیر ربط::ف| ]][[شامل این ریشه::قدر| ]][[ریشه غیر ربط::قدر| ]][[شامل این کلمه::فَنِعْم|فَنِعْمَ]] [[کلمه غیر ربط::فَنِعْم| ]] [[شامل این ریشه::ف| ]][[ریشه غیر ربط::ف| ]][[شامل این ریشه::نعم| ]][[ریشه غیر ربط::نعم| ]][[شامل این کلمه::الْقَادِرُون|الْقَادِرُونَ]] [[کلمه غیر ربط::الْقَادِرُون| ]] [[شامل این ریشه::قدر| ]][[ریشه غیر ربط::قدر| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=پس اندازهگیری کردیم، پس چه خوب توانای اندازهگیریم. | |-|صادقی تهرانی=پس اندازهگیری کردیم، پس چه خوب توانای اندازهگیریم. | ||
|-|معزی=پس اندازه نهادیم پس چه خوبند اندازهنهان | |-|معزی=پس اندازه نهادیم پس چه خوبند اندازهنهان | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">We measured precisely. We are the best to measure.</div> | ||
{{آيه | سوره = سوره المرسلات | نزول = | |-|</tabber> | ||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/077023.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/077023.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره المرسلات | نزول = [[نازل شده در سال::2|٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::23|٢٣]] | قبلی = المرسلات ٢٢ | بعدی = المرسلات ٢٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::3|٣]] | حرف = }} | |||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«قَدَّرْنَا»: قدرت داشتهایم. اندازهگیری کردهایم. «قَادِرُونَ»: اندازهگیران. توانایان. معنی دیگر آیه: ما اندازهگیری کردهایم و بهترین اندازهگیر بودهایم (نگا: المصحفالمیسّر، تفسیر کبیر، روحالبیان، روحالمعانی). | «قَدَّرْنَا»: قدرت داشتهایم. اندازهگیری کردهایم. «قَادِرُونَ»: اندازهگیران. توانایان. معنی دیگر آیه: ما اندازهگیری کردهایم و بهترین اندازهگیر بودهایم (نگا: المصحفالمیسّر، تفسیر کبیر، روحالبیان، روحالمعانی). | ||
خط ۳۰: | خط ۳۸: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۸#link161 | آيات ۱۶ - | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link162 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۸#link161 | آيات ۱۶ - ۵۰ سوره مرسلات]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link163 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link162 | احتجاجاتى بر يگانگى خداوند در ربوبيّت، و بر اثبات «يَومُ الفصل»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link164 | مقصود از ركوع در آيه : | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link163 | توصیف عذاب تكذیب کنندگان روز قيامت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link165 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link164 | مقصود از ركوع در آيه: «وَ إذَا قِيلَ لَهُمُ اركَعُوا لا يَركَعُون»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link165 | بحث روایی: چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته]] | |||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۱۸#link174 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۱۸#link174 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ «20» فَجَعَلْناهُ فِي قَرارٍ مَكِينٍ «21» إِلى قَدَرٍ مَعْلُومٍ «22» فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُونَ «23» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «24» | |||
جلد 10 - صفحه 347 | |||
آيا ما شما را از آبى پست خلق نكرديم. پس آن را در قرارگاهى استوار قرار داديم. تا مدّتى معيّن. پس اندازهگيرى كرديم و ما چه خوب اندازهگيريم. در آن روز واى بر تكذيب كنندگان. | |||
===نکته ها=== | |||
«مَهِينٍ» به معناى حقير، ضعيف وقليل و «مَكِينٍ» به معناى محكم و استوار است. | |||
براى توليد يك محصول، لوازم و شرايطى مورد نياز است، از جمله: تعيين اهداف، تأمين موادّ، طرح و برنامه، زمانبندى مراحل اجرا، خدمات پشتيبانى پس از توليد، تعمير و اصلاح. | |||
در آفرينش انسان همه اين مراحل پيش بينى و اجرا شده است: | |||
هدف: تكامل اختيارى و معنوى انسان. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» «1» | |||
مواد اوليه: تراب و نطفه. «مِنْ ماءٍ مَهِينٍ»، | |||
محلّ توليد: «فِي قَرارٍ مَكِينٍ»، | |||
طرح و برنامه توليد: نُطْفَةٍ، عَلَقَةٍ، مُضْغَةٍ، ...، | |||
زمانبندى: «إِلى قَدَرٍ مَعْلُومٍ»، | |||
برنامهريزى درونى: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» «2»، همراه با كنترل بيرونى: «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ» «3» و «إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى» «4». | |||
خدمات پس از توليد: «نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ» «5». | |||
تعمير و اصلاح: «يَقْبَلُ التَّوْبَةَ» «6»*، «فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» «7». | |||
شاهكار خلقت آن است كه خداوند آفرينش انسان را با آن همه پيچيدگى بر روى يك قطره آب طراحى كرده است كه هيچ هنرمندى توان طرّاحى بر روى آن را ندارد. «نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ» | |||
خداوند در آفرينش انسان، يك بار مدالِ «أَحْسَنُ الْخالِقِينَ» «8»* را به خود داده است و در | |||
---- | |||
«1». ذاريات، 56. | |||
«2». شمس، 8. | |||
«3». انسان، 3. | |||
«4». ليل، 12. | |||
«5». زخرف، 32. | |||
«6». توبه، 104. | |||
«7». انعام، 54. | |||
«8». مؤمنون، 14. | |||
جلد 10 - صفحه 348 | |||
اينجا عنوان «فَنِعْمَ الْقادِرُونَ» را مطرح مىكند. آرى، او بهترين خالق و بهترين قادر است. | |||
عبارتِ «فَنِعْمَ الْقادِرُونَ» را دو گونه مىتوان معنا كرد: | |||
الف. با توجّه به عبارتِ «إِلى قَدَرٍ» و «فَقَدَرْنا» كه پيش از آن آمده، مراد از «قادرون» اندازهگيرى باشد كه خداوند بهترين اندازهگيرى را در مورد انسان به كار برده است. | |||
ب. با توجّه به آنكه بحث خلقت و مراحل آن است كه نياز به قدرت دارد، مراد از «قادرون» قدرت و توان باشد كه خداوند كمال قدرت را در آفرينش انسان به كار برده است. | |||
خداوند در همه چيز بهترين است: | |||
بهترين يارى كننده و بهترين سرپرست: «نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصِيرُ» «1»* | |||
بهترين پشتيبان: «نِعْمَ الْوَكِيلُ» «2» | |||
بهترين مهد گستر: «فَنِعْمَ الْماهِدُونَ» «3» | |||
بهترين اجابت كننده: «فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ» «4» | |||
بهترين پاداشدهنده: «نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ» «5»* | |||
بهترين قادر و تقدير كننده: «فَنِعْمَ الْقادِرُونَ» | |||
===پیام ها=== | |||
1- آفرينش انسان از آبى بىمقدار، هم نشانه عظمت و قدرت الهى است و هم دليلى بر معاد و آفرينش دوباره انسان. «أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ» | |||
2- ياد ضعفها و ناچيز بودن گذشتهها، غرور و تكبر انسان را از بين مىبرد. «أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ» | |||
3- در شيوه دعوت و تبليغ، از مسايل محسوس بگوييد. «أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ» | |||
---- | |||
«1». انفال، 40. | |||
«2». آل عمران، 173. | |||
«3». ذاريات، 48. | |||
«4». صافّات، 75. | |||
«5». آل عمران، 136. | |||
جلد 10 - صفحه 349 | |||
4- از خداوند بياموزيم و در كار و توليد، به دنبال استوارى و استحكام باشيم. «فِي قَرارٍ مَكِينٍ» | |||
5- تقدير و زمان بندى، از اصول آفرينش الهى است. «إِلى قَدَرٍ مَعْلُومٍ فَقَدَرْنا» | |||
6- رشد جنين بر اساس اندازهگيرىهاى دقيق الهى است. «فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُونَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُونَ «23» | |||
فَقَدَرْنا: پس توانا بوديم بر آفرينش شما، فَنِعْمَ الْقادِرُونَ: پس خوب توانائيم ما بر تدبير آن، يا اندازه كرديم خلق شما را از كوتاهى و درازى و مرد و زن و غير آن از كيفيت و كميت. پس نيكو اندازه كنندهايم ما، و شبههاى نيست كه خلق انسان كه مشتمل است بر هيئت كمال و حسن فعال و حواس صحيحه و عقل و تميز و نطق از آب ضعيف مهين، اعظم عبرت و اكبر حجت بر آنكه صانع او مدبر حكيم و عالم و قادر است. و جاحد اين، مكابر است به برهان عقل. | |||
و حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: الصّورة الانسانية هى اكبر حجّة اللّه على خلقه و هى الكتاب الّذى كتبه اللّه بيده: صورت انسانيه او بزرگترين حجّت الهى است بر خلقش؛ و او است كتابى كه به دست قدرت خود آن را نگاشته. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَ لَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ «16» ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِينَ «17» كَذلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ «18» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «19» أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ «20» | |||
فَجَعَلْناهُ فِي قَرارٍ مَكِينٍ «21» إِلى قَدَرٍ مَعْلُومٍ «22» فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُونَ «23» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «24» أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفاتاً «25» | |||
أَحْياءً وَ أَمْواتاً «26» وَ جَعَلْنا فِيها رَواسِيَ شامِخاتٍ وَ أَسْقَيْناكُمْ ماءً فُراتاً «27» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «28» انْطَلِقُوا إِلى ما كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ «29» انْطَلِقُوا إِلى ظِلٍّ ذِي ثَلاثِ شُعَبٍ (30) | |||
لا ظَلِيلٍ وَ لا يُغْنِي مِنَ اللَّهَبِ (31) إِنَّها تَرْمِي بِشَرَرٍ كَالْقَصْرِ (32) كَأَنَّهُ جِمالَتٌ صُفْرٌ (33) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (34) هذا يَوْمُ لا يَنْطِقُونَ (35) | |||
وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ (36) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (37) هذا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ وَ الْأَوَّلِينَ (38) فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ (39) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (40) | |||
ترجمه | |||
آيا هلاك ننموديم پيشينيان را | |||
پس از پى آنها در آورديم اهل ازمنه متأخره را | |||
اينچنين رفتار ميكنيم با گناهكاران | |||
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان | |||
آيا نيافريديم شما را از آبى پست و بيمقدار | |||
پس قرار داديم آنرا در جايگاهى محكم و محفوظ | |||
تا مدّتى معيّن معلوم | |||
پس اعمال قدرت نموديم و نيك توانائيم ما | |||
واى در اين روز بر تكذيب كنندگان | |||
آيا قرار نداديم زمين را مسكنها | |||
براى زندگان و مردگان شما | |||
و قرار داديم در آن كوههاى استوار بلند و نوشانديم بشما آبى گوارا | |||
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان | |||
برويد بسوى آنچه كه آنرا تكذيب ميكرديد | |||
برويد بسوى دودى مانند سايه كه داراى سه شعبه است | |||
نه سايه افكن است و نه مانع ميشود از شعله آتش | |||
همانا آن پرتاب ميكند پارههائى از آتش را كه مانند كوشك است | |||
گوئيا آنها قطار شتران زردند | |||
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان | |||
اين روزى است كه سخن نميگويند | |||
و اذن داده نميشود بآنها تا عذر خواهى كنند | |||
واى در اين روز بر تكذيب كنندگان | |||
اين روز جدا كردن حق از باطل است جمع نموديم شما را با پيشينيان | |||
پس اگر هست براى شما مكرى پس مكر كنيد با من | |||
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال تكذيب كنندگان انبياء و اولياء را در اخبارشان از روز جزا كه در آيات سابقه ذكر شد تهديد فرموده باين تقريب كه آيا ما هلاك | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 327 | |||
ننموديم پيشينيان شما را مانند قوم نوح و عاد و ثمود پس بهلاكت اندازيم در دنبال آنان كسانيرا كه پيروى نمودند از آنها در عقائد و اعمال مانند اهل مكّه كه بسزاى خود رسيدند در جنگ بدر و غيره و كسانيرا كه مخالفت نمودند با اوصياء بترك طاعت و تكذيب نصوص ولايت چون ملاك اخذ و انتقام خدا جرم و گناه است و اوّلين و آخرين در اينمقام يكسان خواهند بود مانند دشمنان اهل بيت (ع) و غاصبين حقوقشان در رجعت و روز جزا واى در آنروز بحال تكذيب كنندگان چنانچه مستفاد از بعضى روايات معتبره است آيا خلق ننموديم ما شما را از آبى خوار و بيمقدار و نجس و بدبو و پست و همان آبرا قرار داديم در رحم زنان كه مقرّى است مصون و محفوظ از آفات تا مدّت معيّنى كه محتاج بآن بود و خدا ميداند آنرا تحقيقا و شما ميدانيد تقريبا كه نه ماه است پس قدرت يافتيم بر خلق او يا مقدّر نموديم اندازه آنرا كه بايد بشود از طول و عرض و ساير خصوصيّات و چگونگى او را از پسرى و دخترى و امثال اينها چون فقدّرنا بتشديد نيز قرائت شده و در هر حال ما خوب قادر و توانا بوده و هستيم و خواهيم بود كه در چنين جاى تنگ و تاريكى اينطور خلق و تقدير و نقش بندى و اندازه گيرى مينمائيم واى در قيامت بحال كسانيكه در دنيا منكر قدرت ما شدند آيا قرار نداديم ما زمين را مسكنها براى زندگان و مردگان چنانچه قمّى ره نقل فرموده كه امير المؤمنين عليه السّلام در مراجعت از صفّين بقبرستانى نظر كرد و فرمود اين مساكن اموات است پس نظر بكوفه انداخت و فرمود اين مساكن احياء است و اين آيه را تلاوت فرمود و در معانى هم اينمعنى را از امام صادق عليه السّلام نقل نموده چون كفات جمع كفت بمعناى وعاء و ظرف است و قرار داديم در زمين كوههاى بلند را و آشامانديم بشما در دنيا آبهاى شيرين گوارا را به اجراء نهرها و چشمههاى صافى واى در روز قيامت بحال كسانيكه كفران اين نعمتها را نمودند بتكذيب انبيا و اولياء خدا بآنها گفته ميشود روان شويد بسوى عذابى كه در دنيا آنرا تكذيب مينموديد و مخصوصا بايد برويد بجانب دودى كه از جهنّم برخاسته ميشود كه شبيه بسايه از دور نمايان است و بجانب شما ميآيد و سه شعبه دارد و از بالاى سر و دست راست و دست چپ | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 328 | |||
شما بر شما احاطه مينمايد و آن دود سايه ندارد و شعله آتش را از شما دفع نميكند و آتش جهنّم شرارههاى خود را بجانب شما پرتاب ميكند و آن شراره مانند كوشك و كوه است در بزرگى چنانچه قمّى ره نقل فرموده و نيز مانند دسته شتران زرد است كوچكهاى آنها در بزرگى و رنگ و پى در پى آمدن و قمّى ره فرموده مراد شتران سياهند چون شتر سياه مايل بزردى است و جمالات نيز قرائت شده و آن جمع جمال است كه آن جمع جمل است يعنى شتر نر و بنابر اين وجه شبه، زيادى هم هست واى بحال كسانيكه آتش جهنّم را تكذيب ميكنند و منكر آن ميشوند در چنين روزى كه براى آنها خواهد آمد اين روز روزى است كه در بعضى از مواقف آن از شدّت وحشت و حيرت اهل جهنّم قدرت بر سخن گفتن ندارند و اذن سخن گفتن بآنها داده نميشود پس عذر خواهى نميكنند چون عذرى ندارند نه آنكه عذرى داشته باشند و خداوند اجازه بيان آنرا ندهد چون او اعدل و اجلّ و بزرگتر از اين است كه عذر بنده را نپذيرد چنانچه مستفاد از روايت كافى از امام صادق عليه السّلام است واى بحال تكذيب كنندگان چنين روزى در آنروز اين روز روز فصل خصومت ميان اهل حقّ و باطل است و خداوند كفّار اولين و آخرين را جمع ميفرمايد و همه را بمجازات شديد ميرساند و بكفّار مكّه ميفرمايد حال اگر ميتوانيد براى من كيد و مكرى كنيد بكنيد و مراد كيد و مكر براى پيغمبر و اهل ايمان است و آنكه نميتوانند بكنند و اگر بخيال خودشان كارى بكنند در دنيا و آخرت دامنگير خودشان خواهد شد واى بحال تكذيب كنندگان انبيا و اوليا و مكر و غدر كنندگان با ايشان در روز قيامت چون راه خلاص و نجات از عذاب را بهيچ وجه ندارند. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَ لَم نَخلُقكُم مِن ماءٍ مَهِينٍ «20» فَجَعَلناهُ فِي قَرارٍ مَكِينٍ «21» إِلي قَدَرٍ مَعلُومٍ «22» فَقَدَرنا فَنِعمَ القادِرُونَ «23» وَيلٌ يَومَئِذٍ لِلمُكَذِّبِينَ «24» | |||
آيا خلق نكرديم ما شما را از آب پستي پس قرار داديم او را در جايگاه مخصوص تا مقدار معين معلوم پس تقدير فرموديم و قدرت نمايي كرديم پس خوب تقدير كنندهايم. | |||
أَ لَم نَخلُقكُم مِن ماءٍ مَهِينٍ از نطفه که مني باشد که پستترين نجاسات است | |||
جلد 17 - صفحه 341 | |||
حتي از بول و عذره و خون و از كثافات اغذيه گرفته شده که از امير المؤمنين است فرمود: | |||
(اوله نطفة قذرة و اخره جيفة نتنة و بينهما حامل العذرة). | |||
فَجَعَلناهُ فِي قَرارٍ مَكِينٍ صلب پدران ثم رحم مادران. | |||
إِلي قَدَرٍ مَعلُومٍ از شش ماه الي يك سال و اكثر نه ماه و تحولاتي پيدا گرديد علقه خون بسته شده مضغه گوشت جويده تا لحم و عظام و صورت بندي و اعضاء و جوارح تا روح دميده شد آيا همچو خدايي قدرت ندارد که شما را زنده كند روز قيامت. | |||
فَقَدَرنا فَنِعمَ القادِرُونَ كيست مثل آن احدي قدرت بر كوچكترين تحولات ندارد فنعم القادرون تماما بجا و بموقع و موافق حكمت و مصلحت که اگر يك عضو ناقص باشد يا يك رگ جابجا رود روزگار شما را سياه ميكند. | |||
وَيلٌ يَومَئِذٍ لِلمُكَذِّبِينَ تفسيرش گذشت. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 23)- سپس نتیجهگیری میکند «ما قدرت بر این کار داشتیم (که از نطفه بیارزش و حقیر و ناچیزی چنان انسان شریف و کاملی بسازیم) پس ما قدرتمند خوبی هستیم» (فقدرنا فنعم القادرون). | |||
این همان دلیلی است که قرآن بارها برای اثبات مسأله معاد روی آن تکیه کرده است، از جمله در آیات آغاز سوره حج میگوید: چگونه در بازگشت مردگان به حیات جدید تردید میکنید با این که قدرت او را در آفرینش این انسان از یک نطفه بیارزش مشاهده میکنید که هر روزش معاد و رستاخیزی است؟! چه تفاوتی میان خاک و آن نطفه بیارزش است؟ | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۸۴: | خط ۳۴۱: | ||
[[رده:انسان از نطفه]][[رده:اهمیت خلقت انسان]][[رده:تقدیر خلقت انسان]][[رده:تناسب اعضاى انسان]][[رده:قانونمندى خلقت انسان]][[رده:مراحل خلقت انسان]][[رده:مطالعه مبدأ خلقت انسان]][[رده:مطالعه مراحل خلقت انسان]][[رده:زمینه ایمان به معاد]][[رده:اهمیت مراحل رشد جنین]][[رده:قانونمندى رشد جنین]][[رده:زمینه حمد خدا]][[رده:مدحهاى خدا]][[رده:مقدرات خدا]][[رده:نشانه هاى قدرت خدا]][[رده:نقش خدا]][[رده:ویژگیهاى قدرت خدا]][[رده:بهترین قدرتمند]][[رده:دلایل قیامت]][[رده:دلایل معاد]][[رده:بهترین مقدر]] | [[رده:انسان از نطفه]][[رده:اهمیت خلقت انسان]][[رده:تقدیر خلقت انسان]][[رده:تناسب اعضاى انسان]][[رده:قانونمندى خلقت انسان]][[رده:مراحل خلقت انسان]][[رده:مطالعه مبدأ خلقت انسان]][[رده:مطالعه مراحل خلقت انسان]][[رده:زمینه ایمان به معاد]][[رده:اهمیت مراحل رشد جنین]][[رده:قانونمندى رشد جنین]][[رده:زمینه حمد خدا]][[رده:مدحهاى خدا]][[رده:مقدرات خدا]][[رده:نشانه هاى قدرت خدا]][[رده:نقش خدا]][[رده:ویژگیهاى قدرت خدا]][[رده:بهترین قدرتمند]][[رده:دلایل قیامت]][[رده:دلایل معاد]][[رده:بهترین مقدر]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره المرسلات ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره المرسلات ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 23 سوره مرسلات | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 23 سوره مرسلات,مرسلات 23,فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ,انسان از نطفه,اهمیت خلقت انسان,تقدیر خلقت انسان,تناسب اعضاى انسان,قانونمندى خلقت انسان,مراحل خلقت انسان,مطالعه مبدأ خلقت انسان,مطالعه مراحل خلقت انسان,زمینه ایمان به معاد,اهمیت مراحل رشد جنین,قانونمندى رشد جنین,زمینه حمد خدا,مدحهاى خدا,مقدرات خدا,نشانه هاى قدرت خدا,نقش خدا,ویژگیهاى قدرت خدا,بهترین قدرتمند,دلایل قیامت,دلایل معاد,بهترین مقدر,آیات قرآن سوره المرسلات | |||
|description=فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۳۱
کپی متن آیه |
---|
فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ |
ترجمه
المرسلات ٢٢ | آیه ٢٣ | المرسلات ٢٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«قَدَّرْنَا»: قدرت داشتهایم. اندازهگیری کردهایم. «قَادِرُونَ»: اندازهگیران. توانایان. معنی دیگر آیه: ما اندازهگیری کردهایم و بهترین اندازهگیر بودهایم (نگا: المصحفالمیسّر، تفسیر کبیر، روحالبیان، روحالمعانی).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ «20» فَجَعَلْناهُ فِي قَرارٍ مَكِينٍ «21» إِلى قَدَرٍ مَعْلُومٍ «22» فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُونَ «23» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «24»
جلد 10 - صفحه 347
آيا ما شما را از آبى پست خلق نكرديم. پس آن را در قرارگاهى استوار قرار داديم. تا مدّتى معيّن. پس اندازهگيرى كرديم و ما چه خوب اندازهگيريم. در آن روز واى بر تكذيب كنندگان.
نکته ها
«مَهِينٍ» به معناى حقير، ضعيف وقليل و «مَكِينٍ» به معناى محكم و استوار است.
براى توليد يك محصول، لوازم و شرايطى مورد نياز است، از جمله: تعيين اهداف، تأمين موادّ، طرح و برنامه، زمانبندى مراحل اجرا، خدمات پشتيبانى پس از توليد، تعمير و اصلاح.
در آفرينش انسان همه اين مراحل پيش بينى و اجرا شده است:
هدف: تكامل اختيارى و معنوى انسان. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» «1»
مواد اوليه: تراب و نطفه. «مِنْ ماءٍ مَهِينٍ»،
محلّ توليد: «فِي قَرارٍ مَكِينٍ»،
طرح و برنامه توليد: نُطْفَةٍ، عَلَقَةٍ، مُضْغَةٍ، ...،
زمانبندى: «إِلى قَدَرٍ مَعْلُومٍ»،
برنامهريزى درونى: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» «2»، همراه با كنترل بيرونى: «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ» «3» و «إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى» «4».
خدمات پس از توليد: «نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ» «5».
تعمير و اصلاح: «يَقْبَلُ التَّوْبَةَ» «6»*، «فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» «7».
شاهكار خلقت آن است كه خداوند آفرينش انسان را با آن همه پيچيدگى بر روى يك قطره آب طراحى كرده است كه هيچ هنرمندى توان طرّاحى بر روى آن را ندارد. «نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ»
خداوند در آفرينش انسان، يك بار مدالِ «أَحْسَنُ الْخالِقِينَ» «8»* را به خود داده است و در
«1». ذاريات، 56.
«2». شمس، 8.
«3». انسان، 3.
«4». ليل، 12.
«5». زخرف، 32.
«6». توبه، 104.
«7». انعام، 54.
«8». مؤمنون، 14.
جلد 10 - صفحه 348
اينجا عنوان «فَنِعْمَ الْقادِرُونَ» را مطرح مىكند. آرى، او بهترين خالق و بهترين قادر است.
عبارتِ «فَنِعْمَ الْقادِرُونَ» را دو گونه مىتوان معنا كرد:
الف. با توجّه به عبارتِ «إِلى قَدَرٍ» و «فَقَدَرْنا» كه پيش از آن آمده، مراد از «قادرون» اندازهگيرى باشد كه خداوند بهترين اندازهگيرى را در مورد انسان به كار برده است.
ب. با توجّه به آنكه بحث خلقت و مراحل آن است كه نياز به قدرت دارد، مراد از «قادرون» قدرت و توان باشد كه خداوند كمال قدرت را در آفرينش انسان به كار برده است.
خداوند در همه چيز بهترين است:
بهترين يارى كننده و بهترين سرپرست: «نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصِيرُ» «1»*
بهترين پشتيبان: «نِعْمَ الْوَكِيلُ» «2»
بهترين مهد گستر: «فَنِعْمَ الْماهِدُونَ» «3»
بهترين اجابت كننده: «فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ» «4»
بهترين پاداشدهنده: «نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ» «5»*
بهترين قادر و تقدير كننده: «فَنِعْمَ الْقادِرُونَ»
پیام ها
1- آفرينش انسان از آبى بىمقدار، هم نشانه عظمت و قدرت الهى است و هم دليلى بر معاد و آفرينش دوباره انسان. «أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ»
2- ياد ضعفها و ناچيز بودن گذشتهها، غرور و تكبر انسان را از بين مىبرد. «أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ»
3- در شيوه دعوت و تبليغ، از مسايل محسوس بگوييد. «أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ»
«1». انفال، 40.
«2». آل عمران، 173.
«3». ذاريات، 48.
«4». صافّات، 75.
«5». آل عمران، 136.
جلد 10 - صفحه 349
4- از خداوند بياموزيم و در كار و توليد، به دنبال استوارى و استحكام باشيم. «فِي قَرارٍ مَكِينٍ»
5- تقدير و زمان بندى، از اصول آفرينش الهى است. «إِلى قَدَرٍ مَعْلُومٍ فَقَدَرْنا»
6- رشد جنين بر اساس اندازهگيرىهاى دقيق الهى است. «فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُونَ «23»
فَقَدَرْنا: پس توانا بوديم بر آفرينش شما، فَنِعْمَ الْقادِرُونَ: پس خوب توانائيم ما بر تدبير آن، يا اندازه كرديم خلق شما را از كوتاهى و درازى و مرد و زن و غير آن از كيفيت و كميت. پس نيكو اندازه كنندهايم ما، و شبههاى نيست كه خلق انسان كه مشتمل است بر هيئت كمال و حسن فعال و حواس صحيحه و عقل و تميز و نطق از آب ضعيف مهين، اعظم عبرت و اكبر حجت بر آنكه صانع او مدبر حكيم و عالم و قادر است. و جاحد اين، مكابر است به برهان عقل.
و حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: الصّورة الانسانية هى اكبر حجّة اللّه على خلقه و هى الكتاب الّذى كتبه اللّه بيده: صورت انسانيه او بزرگترين حجّت الهى است بر خلقش؛ و او است كتابى كه به دست قدرت خود آن را نگاشته.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ لَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ «16» ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِينَ «17» كَذلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ «18» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «19» أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ «20»
فَجَعَلْناهُ فِي قَرارٍ مَكِينٍ «21» إِلى قَدَرٍ مَعْلُومٍ «22» فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُونَ «23» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «24» أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفاتاً «25»
أَحْياءً وَ أَمْواتاً «26» وَ جَعَلْنا فِيها رَواسِيَ شامِخاتٍ وَ أَسْقَيْناكُمْ ماءً فُراتاً «27» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «28» انْطَلِقُوا إِلى ما كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ «29» انْطَلِقُوا إِلى ظِلٍّ ذِي ثَلاثِ شُعَبٍ (30)
لا ظَلِيلٍ وَ لا يُغْنِي مِنَ اللَّهَبِ (31) إِنَّها تَرْمِي بِشَرَرٍ كَالْقَصْرِ (32) كَأَنَّهُ جِمالَتٌ صُفْرٌ (33) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (34) هذا يَوْمُ لا يَنْطِقُونَ (35)
وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ (36) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (37) هذا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ وَ الْأَوَّلِينَ (38) فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ (39) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (40)
ترجمه
آيا هلاك ننموديم پيشينيان را
پس از پى آنها در آورديم اهل ازمنه متأخره را
اينچنين رفتار ميكنيم با گناهكاران
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان
آيا نيافريديم شما را از آبى پست و بيمقدار
پس قرار داديم آنرا در جايگاهى محكم و محفوظ
تا مدّتى معيّن معلوم
پس اعمال قدرت نموديم و نيك توانائيم ما
واى در اين روز بر تكذيب كنندگان
آيا قرار نداديم زمين را مسكنها
براى زندگان و مردگان شما
و قرار داديم در آن كوههاى استوار بلند و نوشانديم بشما آبى گوارا
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان
برويد بسوى آنچه كه آنرا تكذيب ميكرديد
برويد بسوى دودى مانند سايه كه داراى سه شعبه است
نه سايه افكن است و نه مانع ميشود از شعله آتش
همانا آن پرتاب ميكند پارههائى از آتش را كه مانند كوشك است
گوئيا آنها قطار شتران زردند
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان
اين روزى است كه سخن نميگويند
و اذن داده نميشود بآنها تا عذر خواهى كنند
واى در اين روز بر تكذيب كنندگان
اين روز جدا كردن حق از باطل است جمع نموديم شما را با پيشينيان
پس اگر هست براى شما مكرى پس مكر كنيد با من
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان.
تفسير
خداوند متعال تكذيب كنندگان انبياء و اولياء را در اخبارشان از روز جزا كه در آيات سابقه ذكر شد تهديد فرموده باين تقريب كه آيا ما هلاك
جلد 5 صفحه 327
ننموديم پيشينيان شما را مانند قوم نوح و عاد و ثمود پس بهلاكت اندازيم در دنبال آنان كسانيرا كه پيروى نمودند از آنها در عقائد و اعمال مانند اهل مكّه كه بسزاى خود رسيدند در جنگ بدر و غيره و كسانيرا كه مخالفت نمودند با اوصياء بترك طاعت و تكذيب نصوص ولايت چون ملاك اخذ و انتقام خدا جرم و گناه است و اوّلين و آخرين در اينمقام يكسان خواهند بود مانند دشمنان اهل بيت (ع) و غاصبين حقوقشان در رجعت و روز جزا واى در آنروز بحال تكذيب كنندگان چنانچه مستفاد از بعضى روايات معتبره است آيا خلق ننموديم ما شما را از آبى خوار و بيمقدار و نجس و بدبو و پست و همان آبرا قرار داديم در رحم زنان كه مقرّى است مصون و محفوظ از آفات تا مدّت معيّنى كه محتاج بآن بود و خدا ميداند آنرا تحقيقا و شما ميدانيد تقريبا كه نه ماه است پس قدرت يافتيم بر خلق او يا مقدّر نموديم اندازه آنرا كه بايد بشود از طول و عرض و ساير خصوصيّات و چگونگى او را از پسرى و دخترى و امثال اينها چون فقدّرنا بتشديد نيز قرائت شده و در هر حال ما خوب قادر و توانا بوده و هستيم و خواهيم بود كه در چنين جاى تنگ و تاريكى اينطور خلق و تقدير و نقش بندى و اندازه گيرى مينمائيم واى در قيامت بحال كسانيكه در دنيا منكر قدرت ما شدند آيا قرار نداديم ما زمين را مسكنها براى زندگان و مردگان چنانچه قمّى ره نقل فرموده كه امير المؤمنين عليه السّلام در مراجعت از صفّين بقبرستانى نظر كرد و فرمود اين مساكن اموات است پس نظر بكوفه انداخت و فرمود اين مساكن احياء است و اين آيه را تلاوت فرمود و در معانى هم اينمعنى را از امام صادق عليه السّلام نقل نموده چون كفات جمع كفت بمعناى وعاء و ظرف است و قرار داديم در زمين كوههاى بلند را و آشامانديم بشما در دنيا آبهاى شيرين گوارا را به اجراء نهرها و چشمههاى صافى واى در روز قيامت بحال كسانيكه كفران اين نعمتها را نمودند بتكذيب انبيا و اولياء خدا بآنها گفته ميشود روان شويد بسوى عذابى كه در دنيا آنرا تكذيب مينموديد و مخصوصا بايد برويد بجانب دودى كه از جهنّم برخاسته ميشود كه شبيه بسايه از دور نمايان است و بجانب شما ميآيد و سه شعبه دارد و از بالاى سر و دست راست و دست چپ
جلد 5 صفحه 328
شما بر شما احاطه مينمايد و آن دود سايه ندارد و شعله آتش را از شما دفع نميكند و آتش جهنّم شرارههاى خود را بجانب شما پرتاب ميكند و آن شراره مانند كوشك و كوه است در بزرگى چنانچه قمّى ره نقل فرموده و نيز مانند دسته شتران زرد است كوچكهاى آنها در بزرگى و رنگ و پى در پى آمدن و قمّى ره فرموده مراد شتران سياهند چون شتر سياه مايل بزردى است و جمالات نيز قرائت شده و آن جمع جمال است كه آن جمع جمل است يعنى شتر نر و بنابر اين وجه شبه، زيادى هم هست واى بحال كسانيكه آتش جهنّم را تكذيب ميكنند و منكر آن ميشوند در چنين روزى كه براى آنها خواهد آمد اين روز روزى است كه در بعضى از مواقف آن از شدّت وحشت و حيرت اهل جهنّم قدرت بر سخن گفتن ندارند و اذن سخن گفتن بآنها داده نميشود پس عذر خواهى نميكنند چون عذرى ندارند نه آنكه عذرى داشته باشند و خداوند اجازه بيان آنرا ندهد چون او اعدل و اجلّ و بزرگتر از اين است كه عذر بنده را نپذيرد چنانچه مستفاد از روايت كافى از امام صادق عليه السّلام است واى بحال تكذيب كنندگان چنين روزى در آنروز اين روز روز فصل خصومت ميان اهل حقّ و باطل است و خداوند كفّار اولين و آخرين را جمع ميفرمايد و همه را بمجازات شديد ميرساند و بكفّار مكّه ميفرمايد حال اگر ميتوانيد براى من كيد و مكرى كنيد بكنيد و مراد كيد و مكر براى پيغمبر و اهل ايمان است و آنكه نميتوانند بكنند و اگر بخيال خودشان كارى بكنند در دنيا و آخرت دامنگير خودشان خواهد شد واى بحال تكذيب كنندگان انبيا و اوليا و مكر و غدر كنندگان با ايشان در روز قيامت چون راه خلاص و نجات از عذاب را بهيچ وجه ندارند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ لَم نَخلُقكُم مِن ماءٍ مَهِينٍ «20» فَجَعَلناهُ فِي قَرارٍ مَكِينٍ «21» إِلي قَدَرٍ مَعلُومٍ «22» فَقَدَرنا فَنِعمَ القادِرُونَ «23» وَيلٌ يَومَئِذٍ لِلمُكَذِّبِينَ «24»
آيا خلق نكرديم ما شما را از آب پستي پس قرار داديم او را در جايگاه مخصوص تا مقدار معين معلوم پس تقدير فرموديم و قدرت نمايي كرديم پس خوب تقدير كنندهايم.
أَ لَم نَخلُقكُم مِن ماءٍ مَهِينٍ از نطفه که مني باشد که پستترين نجاسات است
جلد 17 - صفحه 341
حتي از بول و عذره و خون و از كثافات اغذيه گرفته شده که از امير المؤمنين است فرمود:
(اوله نطفة قذرة و اخره جيفة نتنة و بينهما حامل العذرة).
فَجَعَلناهُ فِي قَرارٍ مَكِينٍ صلب پدران ثم رحم مادران.
إِلي قَدَرٍ مَعلُومٍ از شش ماه الي يك سال و اكثر نه ماه و تحولاتي پيدا گرديد علقه خون بسته شده مضغه گوشت جويده تا لحم و عظام و صورت بندي و اعضاء و جوارح تا روح دميده شد آيا همچو خدايي قدرت ندارد که شما را زنده كند روز قيامت.
فَقَدَرنا فَنِعمَ القادِرُونَ كيست مثل آن احدي قدرت بر كوچكترين تحولات ندارد فنعم القادرون تماما بجا و بموقع و موافق حكمت و مصلحت که اگر يك عضو ناقص باشد يا يك رگ جابجا رود روزگار شما را سياه ميكند.
وَيلٌ يَومَئِذٍ لِلمُكَذِّبِينَ تفسيرش گذشت.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 23)- سپس نتیجهگیری میکند «ما قدرت بر این کار داشتیم (که از نطفه بیارزش و حقیر و ناچیزی چنان انسان شریف و کاملی بسازیم) پس ما قدرتمند خوبی هستیم» (فقدرنا فنعم القادرون).
این همان دلیلی است که قرآن بارها برای اثبات مسأله معاد روی آن تکیه کرده است، از جمله در آیات آغاز سوره حج میگوید: چگونه در بازگشت مردگان به حیات جدید تردید میکنید با این که قدرت او را در آفرینش این انسان از یک نطفه بیارزش مشاهده میکنید که هر روزش معاد و رستاخیزی است؟! چه تفاوتی میان خاک و آن نطفه بیارزش است؟
نکات آیه
۱ - رشد جنین از آغاز تا کامل شدن خلقت وى، با محاسبات و اندازه گیرى هاى دقیق از سوى خداوند همراه است. (ألم نخلقکم من ماء ... فقدرنا) عبارت «فقدرنا»، مى تواند عطف بر «جعلناه فى قرار...» و یا متفرع بر آن باشد. در صورت اول، مفاد آیه چنین مى شود: پس از این که نطفه را براى مدتى معین در رحم قرار دادیم، به اندازه گیرى آن پرداختیم; یعنى، با محاسبات و اندازه گیرى هاى دقیق، نطفه را در رحم رشد مى دهیم تا آن گاه که انسانى تام و کامل گردد.
۲ - آفرینش انسان و تقدیر و حسابگرى هاى دقیق در اندام وى از سوى خداوند، ستایش برانگیز است. (ألم نخلقکم من ماء مهین ... فقدرنا فنعم القدرون )
۳ - خداوند، بهترین نظم دهنده و تقدیرکننده است. (فنعم القدرون)
۴ - ستایش خداوند از خود، در آفرینش انسان و اندازه گیرى هاى دقیق در خلقت وى (فقدرنا فنعم القدرون)
۵ - خداوند، بهترین توانا است. (فقدرنا فنعم القدرون) برداشت یاد شده، بر این اساس مبتنى است که «قدرنا» از ریشه «قدرت» و جمله «فنعم القادرون» متفرع بر «جعلناه» باشد.
۶ - آفرینش انسان از مایعى بى مقدار و سیر تکاملى آن در رحم، جلوه قدرت خداوند (ألم نخلقکم ... فقدرنا فنعم القدرون) برداشت یاد شده، با توجه به این مطلب است که خداوند، وصف «فنعم القادرون» را پس از طرح مسأله آفرینش بشر و تقدیر آن، مطرح فرموده است.
۷ - آفرینش انسان، از مایعى ناچیز و سیر متوازن و تکاملى وى در رحم، نشانه توانایى خداوند بر برپایى قیامت و احیاى مردگان (ألم نخلقکم من ماء ... فقدرنا فنعم القدرون) برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که این آیات تا آخر سوره، درصدد اثبات برپایى قیامت باشد.
۸ - مطالعه و تأمّل در آفرینش انسان و مبدأ پیدایش و سیر تکاملى آن، موجب شناخت معاد و اثبات توانایى خداوند بر آن است. (ألم نخلقکم من ماء ... فقدرنا فنعم القدرون) از این که ماجراى خلقت انسان با استفهام تقریرى (ألم نخلقکم...) آغاز شده، مى توان برداشت یاد شده را به دست آورد.
موضوعات مرتبط
- انسان: انسان از نطفه ۶، ۷; اهمیت خلقت انسان ۷; تقدیر خلقت انسان ۴; تناسب اعضاى انسان ۲; قانونمندى خلقت انسان ۲; مراحل خلقت انسان ۶; مطالعه مبدأ خلقت انسان ۸; مطالعه مراحل خلقت انسان ۸
- ایمان: زمینه ایمان به معاد ۸
- جنین: اهمیت مراحل رشد جنین ۷; قانونمندى رشد جنین ۱
- حمد: زمینه حمد خدا ۲
- خدا: مدحهاى خدا ۴; مقدرات خدا ۱; نشانه هاى قدرت خدا۶; نقش خدا ۳; ویژگیهاى قدرت خدا ۵
- قدرتمند: بهترین قدرتمند ۵
- قیامت: دلایل قیامت ۷
- معاد: دلایل معاد ۷
- مقدر: بهترین مقدر ۳
منابع