الذاريات ٤٥: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(←تفسیر) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::فَمَا|فَمَا]] [[شامل این ریشه::ف| ]][[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::اسْتَطَاعُوا|اسْتَطَاعُوا]] [[کلمه غیر ربط::اسْتَطَاعُوا| ]] [[شامل این ریشه::طوع| ]][[ریشه غیر ربط::طوع| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::قِيَام|قِيَامٍ]] [[کلمه غیر ربط::قِيَام| ]] [[شامل این ریشه::قوم| ]][[ریشه غیر ربط::قوم| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::کَانُوا|کَانُوا]] [[شامل این ریشه::کون| ]][[شامل این کلمه::مُنْتَصِرِين|مُنْتَصِرِينَ]] [[کلمه غیر ربط::مُنْتَصِرِين| ]] [[شامل این ریشه::نصر| ]][[ریشه غیر ربط::نصر| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::فَمَا|فَمَا]] [[شامل این ریشه::ف| ]][[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::اسْتَطَاعُوا|اسْتَطَاعُوا]] [[کلمه غیر ربط::اسْتَطَاعُوا| ]] [[شامل این ریشه::طوع| ]][[ریشه غیر ربط::طوع| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::قِيَام|قِيَامٍ]] [[کلمه غیر ربط::قِيَام| ]] [[شامل این ریشه::قوم| ]][[ریشه غیر ربط::قوم| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::کَانُوا|کَانُوا]] [[شامل این ریشه::کون| ]][[شامل این کلمه::مُنْتَصِرِين|مُنْتَصِرِينَ]] [[کلمه غیر ربط::مُنْتَصِرِين| ]] [[شامل این ریشه::نصر| ]][[ریشه غیر ربط::نصر| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|فَمَا اسْتَطَاعُوا مِنْ قِيَامٍ وَ مَا کَانُوا مُنْتَصِرِينَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=پس هرگز نه توانستند به پای خیزند و نه جویندگان یارانی بودهاند. | |-|صادقی تهرانی=پس هرگز نه توانستند به پای خیزند و نه جویندگان یارانی بودهاند. | ||
|-|معزی=پس نیارستند ایستادن را و نبودند یاریجویان | |-|معزی=پس نیارستند ایستادن را و نبودند یاریجویان | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">They could not rise up, nor could they find help.</div> | ||
{{آيه | سوره = سوره الذاريات | نزول = | |-|</tabber> | ||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/051045.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/051045.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره الذاريات | نزول = [[نازل شده در سال::4|٤ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::45|٤٥]] | قبلی = الذاريات ٤٤ | بعدی = الذاريات ٤٦ | کلمه = [[تعداد کلمات::8|٨]] | حرف = }} | |||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«مُنتَصِرِینَ»: یاریدهندگان. کمککنندگان. | «مُنتَصِرِینَ»: یاریدهندگان. کمککنندگان. | ||
خط ۲۶: | خط ۳۴: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link391 | آيات ۲۰ - ۵۱ سوره ذاريات]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link391 | آيات ۲۰ - ۵۱ سوره ذاريات]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link392 | اقسام | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link392 | اقسام آيات و نشانه هایی كه در نفوس خودِ انسان ها هست]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link393 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link393 | مراد از «رزق»، در آیه: «وَ فِى السّمَاء رِزقُكُم وَ مَا تُوعَدُون»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link395 | گفتارى درباره كافى بودن رزق، براى روزى خواران]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link395 | گفتارى درباره كافى بودن | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link396 | داستان وارد شدن ملائكه عذاب قوم لوط، بر ابراهيم«ع»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link396 | داستان وارد شدن ملائكه | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۵#link397 | آيتى كه خداوند با عذاب و هلاکت قوم لوط، بر جاى گذاشت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۵#link397 | آيتى كه خداوند با عذاب قوم | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۵#link398 | اشاره به هلاكت قوم عاد، ثمود و قوم نوح «ع»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۵#link398 | اشاره به هلاكت | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۵#link399 | معناى آيه: «وَ السّمَاء بَنَينَاهَا بِأيدٍ وَ إنّا لَمُوسِعُون»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۵#link399 | معناى آيه : | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۵#link400 | بحث روايتى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۵#link400 | | |||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۱۸#link162 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۱۸#link162 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَمَا اسْتَطاعُوا مِنْ قِيامٍ وَ ما كانُوا مُنْتَصِرِينَ «45» | |||
پس، نه توان برخاستن داشتند و نه توانستند از كسى يارى طلبند. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَمَا اسْتَطاعُوا مِنْ قِيامٍ وَ ما كانُوا مُنْتَصِرِينَ (45) | |||
فَمَا اسْتَطاعُوا مِنْ قِيامٍ: پس نتوانستند از جاى برخاستن، يعنى قادر نبودند بر آنكه برخيزند و از عذاب فرار كنند، يا كنايه از عجز باشد بر دفع عذاب، يعنى طاقت آن نداشتند كه قيام نمايند به اصلاح مهم و دفع عذاب از خود، وَ ما كانُوا مُنْتَصِرِينَ: و نبودند انتقام كشندگان از ما يارى دهندگان يكديگر در دفع عذاب از خود. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ فِي مُوسى إِذْ أَرْسَلْناهُ إِلى فِرْعَوْنَ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ (38) فَتَوَلَّى بِرُكْنِهِ وَ قالَ ساحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ (39) فَأَخَذْناهُ وَ جُنُودَهُ فَنَبَذْناهُمْ فِي الْيَمِّ وَ هُوَ مُلِيمٌ (40) وَ فِي عادٍ إِذْ أَرْسَلْنا عَلَيْهِمُ الرِّيحَ الْعَقِيمَ (41) ما تَذَرُ مِنْ شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلاَّ جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ (42) | |||
وَ فِي ثَمُودَ إِذْ قِيلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّى حِينٍ (43) فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَ هُمْ يَنْظُرُونَ (44) فَمَا اسْتَطاعُوا مِنْ قِيامٍ وَ ما كانُوا مُنْتَصِرِينَ (45) وَ قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقِينَ (46) | |||
ترجمه | |||
و نيز در قصّه موسى آيتى است هنگاميكه فرستاديم او را بسوى فرعون با حجّت و معجزهاى روشن | |||
پس برگشت با اركان دولتش و گفت ساحر است | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 68 | |||
يا ديوانه | |||
پس گرفتيم او و لشگريانش را پس افكنديمشان در دريا با آنكه او بود سزاوار ملامت | |||
و در قوم عاد وقتى كه فرستاديم بر آنها باد بىخير هلاككننده را | |||
وا نميگذارد چيزى را كه وزيد بر آن مگر آنكه ميگرداندش چون استخوان پوسيده | |||
و در قوم ثمود وقتى كه گفته شد بآنها برخوردار و كامياب شويد تا مدتى معيّن | |||
پس سركشى كردند از فرمان پروردگارشان پس گرفت آنها را صاعقه با آن كه نگاه مىكردند | |||
پس قدرت نداشتند بر ايستادن و نبودند انتقام كشندگان | |||
و هلاك كرديم قوم نوح را پيشتر همانا آنها بودند گروهى متمرّد و نافرمان. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال چنانچه در ديار قوم لوط آيتى براى عبرت مردم باقى گذارد در قصّه حضرت موسى با فرعون هم موجبات عبرت خلق را فراهم فرمود وقتى كه او را با عصا و يد بيضاء و ساير معجزات مبعوث بر فرعون و قوم او فرمود و او براى اعتماد بر عسكر و لشگر و مال و منال خود روى گرداند از ايمان به آنحضرت يا اعراض نمود از قبول ايمان باو و رو گرداند با اقوام و عساكرش و بنابر اين باء در بركنه براى سببيّت يا معيّت يا تعديه است ولى مشوّش شد و سخنى گفت كه بميزان عقل راست نيايد چون گفت اين شخص ساحر است يا ديوانه در صورتى كه اگر كسى ساحر باشد بايد دانا و زيرك باشد نه ديوانه و بيعقل و اگر ديوانه و بيعقل باشد ساحر نميشود و خدا بتفصيلى كه مكرّر ذكر شده او و لشگريانش را مأخوذ بگناهشان كرد و در دريا غرق فرمود با آنكه او ملامت ميكرد خود را بر مخالفت با حضرت موسى در وقتى كه عذاب منجز شده بود و پشيمانى سودى نداشت يا مستحق ملامت و توبيخ بود بر معاصى سابقه خود و نيز آيتى است در ملاحظه حال قوم عاد كه مخالفت با حضرت هود نمودند و خداوند آنها را بباديكه مانند شخص عقيم بىثمر و فائده بود يا مواليدى براى ذى روحى باقى نگذارد مبتلا فرمود كه همه را هلاك كرد و بهر چه ميرسيد از انسان و حيوان و نبات آنرا خاكستر ميكرد و نيز آيتى است در قوم ثمود وقتى كه حضرت صالح بآنها وعده عذاب داد و فرمود برخوردار شويد از زندگانى دنيا تا سه روز و اين بعد از آن بود كه ناقه را عقر نموده بودند و بعدا هم پشيمان نشدند و توبه نكردند تا بصاعقه آسمانى كه در روز بر آنها | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 69 | |||
نازل شد با آنكه آنرا مشاهده مينمودند گرفتار شدند و بهلاكت رسيدند و ديگر قدرت بر قيام و دادستانى و يارى نمودن با يكديگر در دفع عذاب را پيدا نكردند و پيش از اينها قوم نوح عليه السّلام را خداوند غرق و هلاك فرمود چون فاسق و فاجر و كافر بودند و شرح اين قصص مكرر ذكر شده است. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ فِي ثَمُودَ إِذ قِيلَ لَهُم تَمَتَّعُوا حَتّي حِينٍ (43) فَعَتَوا عَن أَمرِ رَبِّهِم فَأَخَذَتهُمُ الصّاعِقَةُ وَ هُم يَنظُرُونَ (44) فَمَا استَطاعُوا مِن قِيامٍ وَ ما كانُوا مُنتَصِرِينَ (45) | |||
و در ثمود هم آيه است، زماني که گفته شد براي آنها که زندگي كنيد تا مدت كمي پس عتو و سركشي كردند از امر پروردگار خود، پس گرفت آنها را صاعقه و آنها نظر ميكردند، پس قدرت و استطاعت نداشتند بر قيام و نبودند که طلب مغفرت كنند، يعني كسي را نداشتند که آنها را ياري كند. | |||
جلد 16 - صفحه 282 | |||
وَ فِي ثَمُودَ قوم صالح که تكذيب صالح كردند با اينكه طلب آيه و معجزه كردند و خداوند ناقه صالح و فصيل آن را قرار داد و باندازهاي شير ميداد که تمام قوم را كفايت ميكرد و حضرت صالح مقرر فرمود که يك روز براي فصيل او باشد و يك روز براي شما مخالفت كردند و ناقه را پي كردند و فصيل او را كشتند. | |||
إِذ قِيلَ لَهُم تَمَتَّعُوا حَتّي حِينٍ که سه روز بيشتر مهلت نداشتند که ميفرمايد فَعَقَرُوها فَقالَ تَمَتَّعُوا فِي دارِكُم ثَلاثَةَ أَيّامٍ ذلِكَ وَعدٌ غَيرُ مَكذُوبٍ هود آيه 67 و در خاندان نبوت سه نفر ياد از ناقه صالح و فصيل آن كردند اول صدّيقه طاهره ما کان ناقة صالح و فصيلها بالفضل عند اللّه الا دوني. | |||
دوم ابي عبد اللّه (ع) | |||
( يا رب لا يکون اهون اليك من فصيل الخ). | |||
سوم حضرت هادي در مورد متوكل که فرمود ابهام پاي من افضل از ناقه صالح است که متوكّل پس از سه روز كشته شد. | |||
فَعَتَوا عَن أَمرِ رَبِّهِم عتو و سركشي و مخالفت نمودند فرمان پروردگار خود را که ميفرمايد: وَ آتَينا ثَمُودَ النّاقَةَ مُبصِرَةً فَظَلَمُوا بِها اسراء آيه 62. | |||
فَأَخَذَتهُمُ الصّاعِقَةُ در اينکه آيه تعبير به صاعقه فرموده در سوره اعراف تعبير به رجفه فرموده فَأَخَذَتهُمُ الرَّجفَةُ آيه 76 در سوره هود صيحه تعبير فرموده وَ أَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيحَةُ آيه 7. | |||
(اقول) هر سه بآنها متوجه شد هم رجفه و صيحه و صاعقه. | |||
وَ هُم يَنظُرُونَ مشاهده ميكردند اما. | |||
فَمَا استَطاعُوا مِن قِيامٍ که در آيات ديگر ميفرمايد فَأَصبَحُوا فِي دِيارِهِم جاثِمِينَ هود آيه 18. فَأَصبَحُوا فِي دارِهِم جاثِمِينَ اعراف آيه 76. | |||
وَ ما كانُوا مُنتَصِرِينَ يعني احدي نبود از آلهه آنها و از اكابر آنها و از ديگران که آنها را ياري كنند و از عذاب نجات دهند پس اينها منتصر نبودند | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 45)- سر انجام آخرین جملهای که در باره این قوم سرکش میفرماید این است که: «چنان بر زمین افتادند که توان برخاستن نداشتند و نتوانستند از کسی یاری طلبند» (فَمَا اسْتَطاعُوا مِنْ قِیامٍ وَ ما کانُوا مُنْتَصِرِینَ). | |||
آری! صاعقه چنان آنها را غافلگیر کرد و بر زمین کوبید که نه خود یارای برخاستن و دفاع از خویشتن داشتند، و نه قدرت ناله و فریاد و کمک طلبیدن، و در همین حال جان دادند، و سرگذشتشان درس عبرتی برای دیگران شد. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۶۶: | خط ۱۸۹: | ||
[[رده:حتمیت عذابهاى خدا]][[رده:سرعت صاعقه عذاب]][[رده:صاعقه عذاب]][[رده:بى یاورى قوم ثمود]][[رده:صاعقه زدگى قوم ثمود]][[رده:عجز قوم ثمود]][[رده:عذاب قوم ثمود]][[رده:عجز موجودات هنگام عذاب]] | [[رده:حتمیت عذابهاى خدا]][[رده:سرعت صاعقه عذاب]][[رده:صاعقه عذاب]][[رده:بى یاورى قوم ثمود]][[رده:صاعقه زدگى قوم ثمود]][[رده:عجز قوم ثمود]][[رده:عذاب قوم ثمود]][[رده:عجز موجودات هنگام عذاب]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الذاريات ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الذاريات ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 45 سوره ذاريات | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 45 سوره ذاريات,ذاريات 45,فَمَا اسْتَطَاعُوا مِنْ قِيَامٍ وَ مَا کَانُوا مُنْتَصِرِينَ,حتمیت عذابهاى خدا,سرعت صاعقه عذاب,صاعقه عذاب,بى یاورى قوم ثمود,صاعقه زدگى قوم ثمود,عجز قوم ثمود,عذاب قوم ثمود,عجز موجودات هنگام عذاب,آیات قرآن سوره الذاريات | |||
|description=فَمَا اسْتَطَاعُوا مِنْ قِيَامٍ وَ مَا کَانُوا مُنْتَصِرِينَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۷:۴۰
کپی متن آیه |
---|
فَمَا اسْتَطَاعُوا مِنْ قِيَامٍ وَ مَا کَانُوا مُنْتَصِرِينَ |
ترجمه
الذاريات ٤٤ | آیه ٤٥ | الذاريات ٤٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مُنتَصِرِینَ»: یاریدهندگان. کمککنندگان.
تفسیر
- آيات ۲۰ - ۵۱ سوره ذاريات
- اقسام آيات و نشانه هایی كه در نفوس خودِ انسان ها هست
- مراد از «رزق»، در آیه: «وَ فِى السّمَاء رِزقُكُم وَ مَا تُوعَدُون»
- گفتارى درباره كافى بودن رزق، براى روزى خواران
- داستان وارد شدن ملائكه عذاب قوم لوط، بر ابراهيم«ع»
- آيتى كه خداوند با عذاب و هلاکت قوم لوط، بر جاى گذاشت
- اشاره به هلاكت قوم عاد، ثمود و قوم نوح «ع»
- معناى آيه: «وَ السّمَاء بَنَينَاهَا بِأيدٍ وَ إنّا لَمُوسِعُون»
- بحث روايتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَمَا اسْتَطاعُوا مِنْ قِيامٍ وَ ما كانُوا مُنْتَصِرِينَ «45»
پس، نه توان برخاستن داشتند و نه توانستند از كسى يارى طلبند.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَمَا اسْتَطاعُوا مِنْ قِيامٍ وَ ما كانُوا مُنْتَصِرِينَ (45)
فَمَا اسْتَطاعُوا مِنْ قِيامٍ: پس نتوانستند از جاى برخاستن، يعنى قادر نبودند بر آنكه برخيزند و از عذاب فرار كنند، يا كنايه از عجز باشد بر دفع عذاب، يعنى طاقت آن نداشتند كه قيام نمايند به اصلاح مهم و دفع عذاب از خود، وَ ما كانُوا مُنْتَصِرِينَ: و نبودند انتقام كشندگان از ما يارى دهندگان يكديگر در دفع عذاب از خود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ فِي مُوسى إِذْ أَرْسَلْناهُ إِلى فِرْعَوْنَ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ (38) فَتَوَلَّى بِرُكْنِهِ وَ قالَ ساحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ (39) فَأَخَذْناهُ وَ جُنُودَهُ فَنَبَذْناهُمْ فِي الْيَمِّ وَ هُوَ مُلِيمٌ (40) وَ فِي عادٍ إِذْ أَرْسَلْنا عَلَيْهِمُ الرِّيحَ الْعَقِيمَ (41) ما تَذَرُ مِنْ شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلاَّ جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ (42)
وَ فِي ثَمُودَ إِذْ قِيلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّى حِينٍ (43) فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَ هُمْ يَنْظُرُونَ (44) فَمَا اسْتَطاعُوا مِنْ قِيامٍ وَ ما كانُوا مُنْتَصِرِينَ (45) وَ قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقِينَ (46)
ترجمه
و نيز در قصّه موسى آيتى است هنگاميكه فرستاديم او را بسوى فرعون با حجّت و معجزهاى روشن
پس برگشت با اركان دولتش و گفت ساحر است
جلد 5 صفحه 68
يا ديوانه
پس گرفتيم او و لشگريانش را پس افكنديمشان در دريا با آنكه او بود سزاوار ملامت
و در قوم عاد وقتى كه فرستاديم بر آنها باد بىخير هلاككننده را
وا نميگذارد چيزى را كه وزيد بر آن مگر آنكه ميگرداندش چون استخوان پوسيده
و در قوم ثمود وقتى كه گفته شد بآنها برخوردار و كامياب شويد تا مدتى معيّن
پس سركشى كردند از فرمان پروردگارشان پس گرفت آنها را صاعقه با آن كه نگاه مىكردند
پس قدرت نداشتند بر ايستادن و نبودند انتقام كشندگان
و هلاك كرديم قوم نوح را پيشتر همانا آنها بودند گروهى متمرّد و نافرمان.
تفسير
خداوند متعال چنانچه در ديار قوم لوط آيتى براى عبرت مردم باقى گذارد در قصّه حضرت موسى با فرعون هم موجبات عبرت خلق را فراهم فرمود وقتى كه او را با عصا و يد بيضاء و ساير معجزات مبعوث بر فرعون و قوم او فرمود و او براى اعتماد بر عسكر و لشگر و مال و منال خود روى گرداند از ايمان به آنحضرت يا اعراض نمود از قبول ايمان باو و رو گرداند با اقوام و عساكرش و بنابر اين باء در بركنه براى سببيّت يا معيّت يا تعديه است ولى مشوّش شد و سخنى گفت كه بميزان عقل راست نيايد چون گفت اين شخص ساحر است يا ديوانه در صورتى كه اگر كسى ساحر باشد بايد دانا و زيرك باشد نه ديوانه و بيعقل و اگر ديوانه و بيعقل باشد ساحر نميشود و خدا بتفصيلى كه مكرّر ذكر شده او و لشگريانش را مأخوذ بگناهشان كرد و در دريا غرق فرمود با آنكه او ملامت ميكرد خود را بر مخالفت با حضرت موسى در وقتى كه عذاب منجز شده بود و پشيمانى سودى نداشت يا مستحق ملامت و توبيخ بود بر معاصى سابقه خود و نيز آيتى است در ملاحظه حال قوم عاد كه مخالفت با حضرت هود نمودند و خداوند آنها را بباديكه مانند شخص عقيم بىثمر و فائده بود يا مواليدى براى ذى روحى باقى نگذارد مبتلا فرمود كه همه را هلاك كرد و بهر چه ميرسيد از انسان و حيوان و نبات آنرا خاكستر ميكرد و نيز آيتى است در قوم ثمود وقتى كه حضرت صالح بآنها وعده عذاب داد و فرمود برخوردار شويد از زندگانى دنيا تا سه روز و اين بعد از آن بود كه ناقه را عقر نموده بودند و بعدا هم پشيمان نشدند و توبه نكردند تا بصاعقه آسمانى كه در روز بر آنها
جلد 5 صفحه 69
نازل شد با آنكه آنرا مشاهده مينمودند گرفتار شدند و بهلاكت رسيدند و ديگر قدرت بر قيام و دادستانى و يارى نمودن با يكديگر در دفع عذاب را پيدا نكردند و پيش از اينها قوم نوح عليه السّلام را خداوند غرق و هلاك فرمود چون فاسق و فاجر و كافر بودند و شرح اين قصص مكرر ذكر شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ فِي ثَمُودَ إِذ قِيلَ لَهُم تَمَتَّعُوا حَتّي حِينٍ (43) فَعَتَوا عَن أَمرِ رَبِّهِم فَأَخَذَتهُمُ الصّاعِقَةُ وَ هُم يَنظُرُونَ (44) فَمَا استَطاعُوا مِن قِيامٍ وَ ما كانُوا مُنتَصِرِينَ (45)
و در ثمود هم آيه است، زماني که گفته شد براي آنها که زندگي كنيد تا مدت كمي پس عتو و سركشي كردند از امر پروردگار خود، پس گرفت آنها را صاعقه و آنها نظر ميكردند، پس قدرت و استطاعت نداشتند بر قيام و نبودند که طلب مغفرت كنند، يعني كسي را نداشتند که آنها را ياري كند.
جلد 16 - صفحه 282
وَ فِي ثَمُودَ قوم صالح که تكذيب صالح كردند با اينكه طلب آيه و معجزه كردند و خداوند ناقه صالح و فصيل آن را قرار داد و باندازهاي شير ميداد که تمام قوم را كفايت ميكرد و حضرت صالح مقرر فرمود که يك روز براي فصيل او باشد و يك روز براي شما مخالفت كردند و ناقه را پي كردند و فصيل او را كشتند.
إِذ قِيلَ لَهُم تَمَتَّعُوا حَتّي حِينٍ که سه روز بيشتر مهلت نداشتند که ميفرمايد فَعَقَرُوها فَقالَ تَمَتَّعُوا فِي دارِكُم ثَلاثَةَ أَيّامٍ ذلِكَ وَعدٌ غَيرُ مَكذُوبٍ هود آيه 67 و در خاندان نبوت سه نفر ياد از ناقه صالح و فصيل آن كردند اول صدّيقه طاهره ما کان ناقة صالح و فصيلها بالفضل عند اللّه الا دوني.
دوم ابي عبد اللّه (ع)
( يا رب لا يکون اهون اليك من فصيل الخ).
سوم حضرت هادي در مورد متوكل که فرمود ابهام پاي من افضل از ناقه صالح است که متوكّل پس از سه روز كشته شد.
فَعَتَوا عَن أَمرِ رَبِّهِم عتو و سركشي و مخالفت نمودند فرمان پروردگار خود را که ميفرمايد: وَ آتَينا ثَمُودَ النّاقَةَ مُبصِرَةً فَظَلَمُوا بِها اسراء آيه 62.
فَأَخَذَتهُمُ الصّاعِقَةُ در اينکه آيه تعبير به صاعقه فرموده در سوره اعراف تعبير به رجفه فرموده فَأَخَذَتهُمُ الرَّجفَةُ آيه 76 در سوره هود صيحه تعبير فرموده وَ أَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيحَةُ آيه 7.
(اقول) هر سه بآنها متوجه شد هم رجفه و صيحه و صاعقه.
وَ هُم يَنظُرُونَ مشاهده ميكردند اما.
فَمَا استَطاعُوا مِن قِيامٍ که در آيات ديگر ميفرمايد فَأَصبَحُوا فِي دِيارِهِم جاثِمِينَ هود آيه 18. فَأَصبَحُوا فِي دارِهِم جاثِمِينَ اعراف آيه 76.
وَ ما كانُوا مُنتَصِرِينَ يعني احدي نبود از آلهه آنها و از اكابر آنها و از ديگران که آنها را ياري كنند و از عذاب نجات دهند پس اينها منتصر نبودند
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 45)- سر انجام آخرین جملهای که در باره این قوم سرکش میفرماید این است که: «چنان بر زمین افتادند که توان برخاستن نداشتند و نتوانستند از کسی یاری طلبند» (فَمَا اسْتَطاعُوا مِنْ قِیامٍ وَ ما کانُوا مُنْتَصِرِینَ).
آری! صاعقه چنان آنها را غافلگیر کرد و بر زمین کوبید که نه خود یارای برخاستن و دفاع از خویشتن داشتند، و نه قدرت ناله و فریاد و کمک طلبیدن، و در همین حال جان دادند، و سرگذشتشان درس عبرتی برای دیگران شد.
نکات آیه
۱ - ناتوانى و بى پناهى کامل قوم ثمود، در برابر صاعقه عذاب (فما استطعوا من قیام و ما کانوا منتصرین)
۲ - سرعت و شدت صاعقه، از بین برنده توان تصمیم گیرى ثمودیان (فأخذتهم الصعقة ... فما استطعوا من قیام)
۳ - عذاب الهى به هنگام نزول، گریزناپذیر و غیرقابل دفاع براى انسان ها (فأخذتهم الصعقة ... و ما کانوا منتصرین)
موضوعات مرتبط
- خدا: حتمیت عذابهاى خدا ۳
- عذاب: سرعت صاعقه عذاب ۲; صاعقه عذاب ۱
- قوم ثمود: بى یاورى قوم ثمود ۱; صاعقه زدگى قوم ثمود ۱، ۲; عجز قوم ثمود ۱; عذاب قوم ثمود ۱
- موجودات: عجز موجودات هنگام عذاب ۳
منابع