الجاثية ٣٥: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::ذٰلِکُم|ذٰلِکُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::ذٰلِکُم| ]] [[شامل این ریشه::ذلکم‌| ]][[ریشه غیر ربط::ذلکم‌| ]][[شامل این کلمه::بِأَنّکُم|بِأَنَّکُمُ‌]] [[کلمه غیر ربط::بِأَنّکُم| ]] [[شامل این ریشه::انن‌| ]][[ریشه غیر ربط::انن‌| ]][[شامل این ریشه::ب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ب‌| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این کلمه::اتّخَذْتُم|اتَّخَذْتُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::اتّخَذْتُم| ]] [[شامل این ریشه::اخذ| ]][[ریشه غیر ربط::اخذ| ]][[شامل این کلمه::آيَات|آيَاتِ‌]] [[شامل این ریشه::اوى‌| ]][[شامل این ریشه::ائى‌| ]][[شامل این ریشه::ايى‌| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::هُزُوا|هُزُواً]] [[کلمه غیر ربط::هُزُوا| ]] [[شامل این ریشه::هزء| ]][[ریشه غیر ربط::هزء| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::غَرّتْکُم|غَرَّتْکُمُ‌]] [[کلمه غیر ربط::غَرّتْکُم| ]] [[شامل این ریشه::غرر| ]][[ریشه غیر ربط::غرر| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این کلمه::الْحَيَاة|الْحَيَاةُ]] [[کلمه غیر ربط::الْحَيَاة| ]] [[شامل این ریشه::حيى‌| ]][[ریشه غیر ربط::حيى‌| ]][[شامل این کلمه::الدّنْيَا|الدُّنْيَا]] [[کلمه غیر ربط::الدّنْيَا| ]] [[شامل این ریشه::دنو| ]][[ریشه غیر ربط::دنو| ]][[شامل این کلمه::فَالْيَوْم|فَالْيَوْمَ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَالْيَوْم| ]] [[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::يوم‌| ]][[ریشه غیر ربط::يوم‌| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يُخْرَجُون|يُخْرَجُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يُخْرَجُون| ]] [[شامل این ریشه::خرج‌| ]][[ریشه غیر ربط::خرج‌| ]][[شامل این کلمه::مِنْهَا|مِنْهَا]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::هُم|هُمْ‌]] [[شامل این ریشه::هم‌| ]][[شامل این کلمه::يُسْتَعْتَبُون|يُسْتَعْتَبُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يُسْتَعْتَبُون| ]] [[شامل این ریشه::عتب‌| ]][[ریشه غیر ربط::عتب‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::ذٰلِکُم|ذٰلِکُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::ذٰلِکُم| ]] [[شامل این ریشه::ذلکم‌| ]][[ریشه غیر ربط::ذلکم‌| ]][[شامل این کلمه::بِأَنّکُم|بِأَنَّکُمُ‌]] [[کلمه غیر ربط::بِأَنّکُم| ]] [[شامل این ریشه::انن‌| ]][[ریشه غیر ربط::انن‌| ]][[شامل این ریشه::ب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ب‌| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این کلمه::اتّخَذْتُم|اتَّخَذْتُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::اتّخَذْتُم| ]] [[شامل این ریشه::اخذ| ]][[ریشه غیر ربط::اخذ| ]][[شامل این کلمه::آيَات|آيَاتِ‌]] [[شامل این ریشه::اوى‌| ]][[شامل این ریشه::ائى‌| ]][[شامل این ریشه::ايى‌| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::هُزُوا|هُزُواً]] [[کلمه غیر ربط::هُزُوا| ]] [[شامل این ریشه::هزء| ]][[ریشه غیر ربط::هزء| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::غَرّتْکُم|غَرَّتْکُمُ‌]] [[کلمه غیر ربط::غَرّتْکُم| ]] [[شامل این ریشه::غرر| ]][[ریشه غیر ربط::غرر| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این کلمه::الْحَيَاة|الْحَيَاةُ]] [[کلمه غیر ربط::الْحَيَاة| ]] [[شامل این ریشه::حيى‌| ]][[ریشه غیر ربط::حيى‌| ]][[شامل این کلمه::الدّنْيَا|الدُّنْيَا]] [[کلمه غیر ربط::الدّنْيَا| ]] [[شامل این ریشه::دنو| ]][[ریشه غیر ربط::دنو| ]][[شامل این کلمه::فَالْيَوْم|فَالْيَوْمَ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَالْيَوْم| ]] [[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::يوم‌| ]][[ریشه غیر ربط::يوم‌| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يُخْرَجُون|يُخْرَجُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يُخْرَجُون| ]] [[شامل این ریشه::خرج‌| ]][[ریشه غیر ربط::خرج‌| ]][[شامل این کلمه::مِنْهَا|مِنْهَا]] [[شامل این ریشه::من‌| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::هُم|هُمْ‌]] [[شامل این ریشه::هم‌| ]][[شامل این کلمه::يُسْتَعْتَبُون|يُسْتَعْتَبُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يُسْتَعْتَبُون| ]] [[شامل این ریشه::عتب‌| ]][[ریشه غیر ربط::عتب‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|ذٰلِکُمْ‌ بِأَنَّکُمُ‌ اتَّخَذْتُمْ‌ آيَاتِ‌ اللَّهِ‌ هُزُواً وَ غَرَّتْکُمُ‌ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ‌ لاَ يُخْرَجُونَ‌ مِنْهَا وَ لاَ هُمْ‌ يُسْتَعْتَبُونَ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=این به‌راستی بدین سبب است، که شما آیات خدا را به ریشخند گرفتید و زندگی دنیا فریبتان داد.» پس امروز نه از این (آتش) بیرون آورده می‌شوند و نه عتاب و سرزنش می‌گردند (که ارزش سرزنش را هم ندارند).
|-|صادقی تهرانی=این به‌راستی بدین سبب است، که شما آیات خدا را به ریشخند گرفتید و زندگی دنیا فریبتان داد.» پس امروز نه از این (آتش) بیرون آورده می‌شوند و نه عتاب و سرزنش می‌گردند (که ارزش سرزنش را هم ندارند).
|-|معزی=این بدان است که گرفتید آیتهای خدا را ریشخند و فریب داد شما را زندگانی دنیا پس امروز برون آورده نشوند از آن و نه بهانه پذیرفته شود از ایشان‌
|-|معزی=این بدان است که گرفتید آیتهای خدا را ریشخند و فریب داد شما را زندگانی دنیا پس امروز برون آورده نشوند از آن و نه بهانه پذیرفته شود از ایشان‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">That is because you took Allah’s revelations for a joke, and the worldly life lured you.” So today they will not be brought out of it, and they will not be allowed to repent.</div>
{{آيه | سوره = سوره الجاثية | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::35|٣٥]] | قبلی = الجاثية ٣٤ | بعدی = الجاثية ٣٦  | کلمه = [[تعداد کلمات::18|١٨]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/045035.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/045035.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الجاثية | نزول = [[نازل شده در سال::8|٨ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::35|٣٥]] | قبلی = الجاثية ٣٤ | بعدی = الجاثية ٣٦  | کلمه = [[تعداد کلمات::18|١٨]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«ذلِکُمْ»: گرفتار شدن شما بدین سرنوشت غم‌انگیز و عذاب دردناک. «غَرَّتْکُمْ»: شما را گول زده است (نگا: انعام /  و  اعراف / ) «یُسْتَعْتَبُونَ»: (نگا: نحل / ، روم / ، فصّلت / ).
«ذلِکُمْ»: گرفتار شدن شما بدین سرنوشت غم‌انگیز و عذاب دردناک. «غَرَّتْکُمْ»: شما را گول زده است (نگا: انعام /  و  اعراف / ) «یُسْتَعْتَبُونَ»: (نگا: نحل / ، روم / ، فصّلت / ).
خط ۲۶: خط ۳۴:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۰#link175 | آيات ۲۰ - ۳۷ سوره جاثيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۰#link175 | آيات ۲۰ - ۳۷ سوره جاثيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۰#link176 | مراد از رحمت خداوند و اختصاص آن به گروه خاصى در اين آيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۰#link176 | رحمت خاص خداوند، نسبت به برخی از مؤمنان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۰#link177 | توضيح اينكه بد كاران نه در حيات و نه در ممات با مؤ منان صالح العمل برابر نيستند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۰#link177 | بدكاران، در حيات و ممات، با مؤمنان برابر نيستند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link178 | احتجاج براى اثبات معاد با استناد به حق و عدالت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link179 | ابطال پندار كفّار در يكسان دانستن مرگ نيكوكار و بدكار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link179 | ابطال پندار كفار در يكسان دانستن مرگ نيكوكار و بدكار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link181 | معناى «إله» گرفتن هواى نفس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link180 | حقيقت عبادت اطاعت كردن است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link183 | آنان که در قیامت دچار خسران می شوند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link181 | معناى ((اله )) گرفتن ((هوى ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link185 | توضیحی پیرامون کتابت اعمال و معنای آيه: «هذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيكُم بِالحَقّ إنّا كُنّا نَستَنسِخُ مَا كُنتُم تَعمَلُون»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link182 | مفاد جمله : ((و اضله الله على علم )) و بيان عدم منافات بين ضلالت و علم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link186 | اقوال ديگر مفسران در تفسير اين آيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link183 | معناى سخن منكران معاد: ((ما هى الا حياتنا الدنيا نموت و نحيا و ما يهلكنا الا الدهر)) واشاره به چند قول در معناى اين آيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link187 | بحث روایتی]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link184 | گفتار برخى مفسرين كه مراد آيه را نتاسخ و ثنى ها دانسته اند و نقد گفتار آنان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link188 | رواياتى درباره كتابت و استنساخ اعمال]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۱#link185 | معنا و تفسير آيه : ((هذا كتابنا ينطق عليكم بالحق انا كنا نستنسخ ما كنتم تعملون )) وتوضيحى درباره كتابت اعمال]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link186 | اقوال ديگر مفسرين در تفسير اين آيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link187 | چند روايت در ذيل آيه : ((افراءيت من اتخذ الهه هويه )) و ((و ما يهلكنا الا الدهر))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link188 | روايات و توضيحاتى درباره كتابت و استنساخاعمال در ذيل آيه : ((هذا كتابنا ينطق عليكم بالحق ...))]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۱_بخش۱۴#link129 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۱_بخش۱۴#link129 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
ذلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آياتِ اللَّهِ هُزُواً وَ غَرَّتْكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ لا يُخْرَجُونَ مِنْها وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ «35»
اين به خاطر آن است كه شما آيات خدا را مسخره گرفتيد و زندگى دنيا مغرورتان كرد. پس امروز نه از آتش دوزخ خارج مى‌شوند و نه از آنان خواسته مى‌شود كه رضايت خدا را بخواهند.
===نکته ها===
«استعتاب» به معناى درخواست چيزى است كه رنج و غم را برطرف كند، نظير عذرخواهى.
در اين چند آيه‌اى كه گذشت جلوه‌اى از دادگاه قيامت ترسيم شده است:
1. همه در قيامت جمع مى‌شوند. «يَجْمَعُكُمْ»
2. باطل گرايان در آن روز خسارت خود را مى‌بينند. «يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ»
3. هر امّتى به سوى كتابش خوانده مى‌شود. «كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعى‌ إِلى‌ كِتابِهَا»
4. كتاب، گواه بر رفتار است. «هذا كِتابُنا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ»
5. مردم دو دسته شده، گروهى در رحمت و گروهى اهل دوزخند.
6. به دوزخيان دلايل كيفر تفهيم مى‌شود. فَاسْتَكْبَرْتُمْ‌ ... اجْتَرَحُوا السَّيِّئاتِ‌
7. كيفر متناسب با جرم است. «نَنْساكُمْ كَما نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا»
8. عوارض و آثار سوء گناهان دامنگير مى‌شود و راه خروج و عذرخواهى بسته است.
مهم‌ترين عامل بدبختى، مغرور شدن به دنيا و تمسخر و تشكيك است.
جلد 8 - صفحه 543
===پیام ها===
1- دليل كيفر را به مجرم بگوييد. ذلِكُمْ بِأَنَّكُمُ‌ ...
2- به زندگى دنيا، دلشاد و مغرور و سرمست شدن، انسان را به استهزاى حقايق مى‌كشاند. «اتَّخَذْتُمْ آياتِ اللَّهِ هُزُواً»
3- از دنيا انتقاد نشده، بلكه از مغرور شدن به آن انتقاد شده است. «غَرَّتْكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا»
4- براى كسانى كه مكتب آسمانى را تحقير و استهزا كنند نه راه نجات است و نه راه عذرخواهى و عذرپذيرى. لا يُخْرَجُونَ‌ ... لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ‌
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
ذلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آياتِ اللَّهِ هُزُواً وَ غَرَّتْكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ لا يُخْرَجُونَ مِنْها وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ (35)
ذلِكُمْ بِأَنَّكُمُ‌: آن عذاب بى‌شمار به سبب آنست كه شما، اتَّخَذْتُمْ آياتِ اللَّهِ هُزُواً: فراگرفتيد آيات خدا و دلايل قدرت او را استهزاء و سخريه نماينده و بازيچه، وَ غَرَّتْكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا: و فريفته گردانيد شما را زندگانى دنيا، يعنى به دنياى فانى فريب خورديد و از حيات باقى غافل شديد، فَالْيَوْمَ لا يُخْرَجُونَ مِنْها: پس امروز بيرون آورده نشويد از آتش جهنم، وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ‌: و نه ايشان طلب كرده شوند به چيزى كه موجب رضاى پروردگار باشد از كسب طاعت و عبادت تا موجب تخفيف عذاب ايشان شود، زيرا آخرت سراى جزاست نه عمل، بنابراين چاره‌اى نخواهد داشت.
تنبيه: آيه شريفه تهديد عظيمى است نسبت به كسانى كه استهزاء و سخريه نمايند فرامين الهى و آيات سبحانى را و مغرور شوند به زندگانى دنيا، لا جرم خود را از سعادت ابديه محروم و به عذاب سرمديه گرفتار كردند كه خلاصى از آتش براى آنها نخواهد بود.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا أَ فَلَمْ تَكُنْ آياتِي تُتْلى‌ عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَ كُنْتُمْ قَوْماً مُجْرِمِينَ (31) وَ إِذا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ السَّاعَةُ لا رَيْبَ فِيها قُلْتُمْ ما نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلاَّ ظَنًّا وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ (32) وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (33) وَ قِيلَ الْيَوْمَ نَنْساكُمْ كَما نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ (34) ذلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آياتِ اللَّهِ هُزُواً وَ غَرَّتْكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ لا يُخْرَجُونَ مِنْها وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ (35)
فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِينَ (36) وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (37)
ترجمه‌
و اما آنانكه كافر شدند خدا بآنها گويد آيا پس نبود آيتهاى من كه خوانده ميشد بر شما پس سركشى و تكبّر كرديد و بوديد گروهى گناهكاران‌
و چون گفته شد همانا وعده خدا حق است و قيامت نيست شكى در آن گفتيد نميدانيم چيست قيامت گمان نميكنيم مگر گمان ضعيفى و نيستيم ما يقين دارندگان‌
و ظاهر شد براى آنها بديهاى آنچه كردند و احاطه نمود بآنها جزاى آنچه بودند كه بآن استهزاء مينمودند
و گفته شود كه امروز واگذاريم شما را همچنانكه واگذارديد
----
جلد 4 صفحه 643
ملاقات امروزتان را و جاى شما آتش است و نباشد برايتان يارى كنندگانى‌
اين براى آنست كه شما گرفتيد آيتهاى خدا را باستهزاء و فريب داد شما را زيور زندگانى دنيا پس امروز بيرون آورده نميشوند از آن و نه بآنها دستور رسد كه عذرخواهى نمايند
پس مر خدا را است ستايش پروردگار آسمانها و پروردگار زمين پروردگار جهانيان‌
و براى او است بزرگى و بزرگوارى در آسمانها و زمين و او است ارجمند درست‌كردار.
تفسير
بيان حال كفّار مسبوق بذكر است در قيامت كه بعد از اتمام حجّت از خدا و پيغمبر صلى اللّه عليه و اله بر آنها بتلاوت آيات قرآن و ظهور اعجاز آن براى آنان باز اصرار بر كفر و معصيت داشتند در دنيا و صريحا اظهار شك و ترديد در معاد مينمودند و آنروز قبح اعمال آنها برايشان آشكار ميگردد بلكه بصور قبيحه مجسّم ميشود و جزاى كردارشان كه استهزاء بآيات الهيّه بود بر آنها احاطه مينمايد و آن عذابهاى گوناگون جهنّم است و از طرف خداوند بآنها گفته ميشود امروز ما شما را بحال شخص فراموش شده واگذار در جهنّم مينمائيم چنانچه شما هم در دنيا امروز را بحال فراموشى واگذار نموديد و تهيّه و تداركى براى آن نديديد و اعتنائى بآن نداشتيد جايگاه ابدى شما آتش جهنّم است و هيچ ناصر و معينى نداريد كه بتواند با شما مختصر كمكى كند چون شما در دنيا به پيغمبر و ائمه اطهار استهزاء مينموديد و زيور و زينت زندگانى دو روزه دنيا شما را فريب داده بود و كاملا سرگرم بجمال بى‌مثال او شده بوديد و ابدا بياد آخرت نبوديد پس آنان امروز بايد بدانند كه ديگر از آتش بيرون نمى‌آيند و تا خدا خدائى ميكند بايد بسوزند و بسازند و ديگر جاى توبه و انابه و عذرخواهى براى آنها باقى نمانده لذا در اين باب بآنها پيشنهادى نميشود و بهيچ وجه پوزش آنها پذيرفته نخواهد شد پس بايد دانست كه ستايش و پرستش لايق و سزاوار خداوندى است كه خالق و مربّى و نگهدار عالم و عالميان و منعم حقيقى ايشان است نه غير او و بزرگى و بزرگوارى و فرمانروائى زيبنده و در خور او است نه جز او چون آثار قدرت و عظمت او در تمام عالم ظاهر و هويدا است و كسى را نميرسد كه در برابر بزرگى و عظمت او تكبّر و بزرگ منشى نمايد و اگر بنمايد در جهنّم جايگير خواهد شد چنانچه در حديث قدسى بآن اشاره‌
----
جلد 4 صفحه 644
شده است و خداوند عزيز است كه هيچ كس هيچ وقت بر او غالب نشود و حكيم است كه جز بر وفق حكمت و مصلحت حكم نكند پس حمد و ثناى او واجب و تكبير و تعظيم او لازم و اطاعت و عبادت او فرض و حتم است و در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره جاثيه را قرائت نمايد ثوابش آنستكه هرگز آتش جهنّم را نمى‌بيند و زفير و شهيق آنرا نميشنود و با محمّد صلّى اللّه عليه و آله محشور خواهد بود فالحمد و الشكر للّه ربّ العالمين.
----
جلد 4 صفحه 645
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
ذلِكُم‌ بِأَنَّكُم‌ُ اتَّخَذتُم‌ آيات‌ِ اللّه‌ِ هُزُواً وَ غَرَّتكُم‌ُ الحَياةُ الدُّنيا فَاليَوم‌َ لا يُخرَجُون‌َ مِنها وَ لا هُم‌ يُستَعتَبُون‌َ (35)
‌اينکه‌ عذاب‌ ‌شما‌ و جايگاه‌ ‌شما‌ ‌در‌ آتش‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ بآيات‌ الهي‌ استهزاء كرديد و مسخره‌ نموديد و فريب‌ داد ‌شما‌ ‌را‌ زندگاني‌ دنيا ‌پس‌ امروز بيرون‌ نمي‌ شوند ‌از‌ آتش‌ و نه‌ ‌از‌ ‌آنها‌ پذيرفته‌ ميشود عذرهايي‌ ‌که‌ ميآورند.
ذلِكُم‌ ‌اينکه‌ پيش‌ آمد ‌شما‌ بِأَنَّكُم‌ُ سببش‌ و منشأش‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌شما‌ ‌در‌ دنيا اتَّخَذتُم‌ گرفتيد آيات‌ِ اللّه‌ِ قرآن‌ مجيد و معجزات‌ انبياء و فرستادگان‌ ‌خدا‌ ‌را‌:
هُزُواً گفتيد قرآن‌ افترا ‌است‌ و معجزات‌ سحر ‌است‌ و رسولان‌ الهي‌ كاذب‌ و ساحر و مجنون‌ هستند.
وَ غَرَّتكُم‌ُ الحَياةُ الدُّنيا گول‌ ‌اينکه‌ چهار روزه دنيا ‌را‌ خورديد و گمان‌ كرديد هميشه‌ ‌در‌ دنيا هستيد و صاحب‌ قوة و قدرت‌ و جاه‌ و منصب‌ و مقام‌ و عزت‌ و رياست‌ هستيد ‌تا‌ اينجا خطاب‌ باهل‌ نار ‌است‌ سپس‌ خداوند خبر ميدهد ‌از‌ حال‌ ‌آنها‌ ميفرمايد:
فَاليَوم‌َ لا يُخرَجُون‌َ مِنها ‌پس‌ امروز ديگر بيرون‌ نمي‌شوند ‌از‌ آتش‌.
وَ لا هُم‌ يُستَعتَبُون‌َ و عذرهاي‌ ‌آنها‌ و تقاضاهاي‌ ‌آنها‌ پذيرفته‌ نمي‌شود ‌که‌ بگويند: رَب‌ِّ ارجِعُون‌ِ لَعَلِّي‌ أَعمَل‌ُ صالِحاً فِيما تَرَكت‌ُ ‌ يا ‌: رَبَّنا أَخرِجنا مِنها فَإِن‌ عُدنا فَإِنّا ظالِمُون‌َ ‌ يا ‌ بگويند: لِيَقض‌ِ عَلَينا ‌که‌ بميريم‌، ‌ يا ‌ گردن‌ ديگران‌ بيندازند و بگويند: هؤُلاءِ أَضَلُّونا ‌ يا ‌ تخفيف‌ عذاب‌:‌عليه‌‌به‌ «يُخَفِّف‌ عَنّا يَوماً مِن‌َ‌-‌ العَذاب‌ِ» ‌ يا ‌ اعذار ديگر و گفتيم‌ آنچه‌ ‌در‌ قرآن‌ ‌ يا ‌ لسان‌ اخبار بنحو اخبار ‌است‌ قابل‌ تخلف‌ نيست‌ زيرا مستلزم‌ كذب‌ مي‌شود و آنچه‌ بنحو وعيد ‌است‌ ممكن‌ ‌است‌ تخلف‌ پيدا كند زيرا خلف‌ وعيد قبيح‌ نيست‌ خلف‌ وعد قبيح‌ ‌است‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 35)- اما چرا و به چه دلیل شما گرفتار چنین سرنوشتی شدید؟ «این به خاطر آن است که آیات خدا را به سخریه گرفتید و زندگی دنیا شما را مغرور کرد»
ج4، ص420
(ذلِکُمْ بِأَنَّکُمُ اتَّخَذْتُمْ آیاتِ اللَّهِ هُزُواً وَ غَرَّتْکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا).
و در پایان آیه بار دیگر آنچه را که در آیه قبل آمده بود به تعبیر دیگری تکرار و تأکید کرده، می‌گوید: «پس امروز آنها از آتش دوزخ خارج نمی‌شوند، و هیچ گونه عذری از آنها پذیرفته نیست» (فَالْیَوْمَ لا یُخْرَجُونَ مِنْها وَ لا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ).
در آنجا سخن از مأوی و جایگاه ثابت آنها بود و در اینجا سخن از عدم خروج آنها از دوزخ است، در آنجا می‌فرمود یاوری ندارند، و در اینجا می‌گوید عذری از آنها از دوزخ است، در آنجا می‌فرمود یاوری ندارند، و در اینجا می‌گوید عذری از آنها پذیرفته نمی‌شود، و در نتیجه راه نجاتی برای آنها نیست.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۸۸: خط ۲۳۹:
[[رده:آثار استهزاى آیات خدا]][[رده:استهزاى آیات خدا]][[رده:زمینه استهزاى آیات خدا]][[رده:جاودانان در جهنم]][[رده:عوامل جاودانگى در جهنم]][[رده:آثار حق ستیزى]][[رده:رد استمهال حق ستیزان]][[رده:استهزاهاى دنیاطلبان]][[رده:روش برخورد دنیاطلبان]][[رده:آثار دنیاطلبى]][[رده:عوامل عذاب اخروى]][[رده:رضایت طلبى در قیامت]][[رده:عذرخواهى در قیامت]][[رده:استهزاهاى کافران]][[رده:بى اعتنایى به بهانه جویى کافران]][[رده:جاودانگى کافران در جهنم]][[رده:حتمیت عذاب اخروى کافران]][[رده:حق ستیزى کافران]][[رده:دنیاطلبى کافران]][[رده:رد استمهال کافران]][[رده:روش برخورد کافران]][[رده:عذاب اخروى کافران]][[رده:زمینه گناه]][[رده:روش برخورد مستکبران]]
[[رده:آثار استهزاى آیات خدا]][[رده:استهزاى آیات خدا]][[رده:زمینه استهزاى آیات خدا]][[رده:جاودانان در جهنم]][[رده:عوامل جاودانگى در جهنم]][[رده:آثار حق ستیزى]][[رده:رد استمهال حق ستیزان]][[رده:استهزاهاى دنیاطلبان]][[رده:روش برخورد دنیاطلبان]][[رده:آثار دنیاطلبى]][[رده:عوامل عذاب اخروى]][[رده:رضایت طلبى در قیامت]][[رده:عذرخواهى در قیامت]][[رده:استهزاهاى کافران]][[رده:بى اعتنایى به بهانه جویى کافران]][[رده:جاودانگى کافران در جهنم]][[رده:حتمیت عذاب اخروى کافران]][[رده:حق ستیزى کافران]][[رده:دنیاطلبى کافران]][[رده:رد استمهال کافران]][[رده:روش برخورد کافران]][[رده:عذاب اخروى کافران]][[رده:زمینه گناه]][[رده:روش برخورد مستکبران]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الجاثية ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الجاثية ]]
{{#seo:
|title=آیه 35 سوره جاثيه
|title_mode=replace
|keywords=آیه 35 سوره جاثيه,جاثيه 35,ذٰلِکُمْ‌ بِأَنَّکُمُ‌ اتَّخَذْتُمْ‌ آيَاتِ‌ اللَّهِ‌ هُزُواً وَ غَرَّتْکُمُ‌ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ‌ لاَ يُخْرَجُونَ‌ مِنْهَا وَ لاَ هُمْ‌ يُسْتَعْتَبُونَ‌,آثار استهزاى آیات خدا,استهزاى آیات خدا,زمینه استهزاى آیات خدا,جاودانان در جهنم,عوامل جاودانگى در جهنم,آثار حق ستیزى,رد استمهال حق ستیزان,استهزاهاى دنیاطلبان,روش برخورد دنیاطلبان,آثار دنیاطلبى,عوامل عذاب اخروى,رضایت طلبى در قیامت,عذرخواهى در قیامت,استهزاهاى کافران,بى اعتنایى به بهانه جویى کافران,جاودانگى کافران در جهنم,حتمیت عذاب اخروى کافران,حق ستیزى کافران,دنیاطلبى کافران,رد استمهال کافران,روش برخورد کافران,عذاب اخروى کافران,زمینه گناه,روش برخورد مستکبران,آیات قرآن سوره الجاثية
|description=ذٰلِکُمْ‌ بِأَنَّکُمُ‌ اتَّخَذْتُمْ‌ آيَاتِ‌ اللَّهِ‌ هُزُواً وَ غَرَّتْکُمُ‌ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ‌ لاَ يُخْرَجُونَ‌ مِنْهَا وَ لاَ هُمْ‌ يُسْتَعْتَبُونَ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۵۶

کپی متن آیه
ذٰلِکُمْ‌ بِأَنَّکُمُ‌ اتَّخَذْتُمْ‌ آيَاتِ‌ اللَّهِ‌ هُزُواً وَ غَرَّتْکُمُ‌ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ‌ لاَ يُخْرَجُونَ‌ مِنْهَا وَ لاَ هُمْ‌ يُسْتَعْتَبُونَ‌

ترجمه

این بخاطر آن است که شما آیات خدا را به مسخره گرفتید و زندگی دنیا شما را فریب داد! «امروز نه آنان را از دوزخ بیرون می‌آورند، و نه هیچ‌گونه عذری از آنها پذیرفته می‌شود!

|اين بدان سبب است كه شما آيات خدا را به ريشخند گرفتيد و زندگى دنيا فريبتان داد پس امروز نه از اين [آتش‌] بيرون آورده شوند و نه عذرشان پذيرفته گردد
اين بدان سبب است كه شما آيات خدا را به ريشخند گرفتيد و زندگى دنيا فريبتان داد. پس امروز نه از اين [آتش‌] بيرون آورده مى‌شوند، و نه عذرشان پذيرفته مى‌گردد.
این عذاب شما کیفر آن است که به آیات خدا تمسخر کردید و مغرور زندگانی دنیا شدید. پس کافران امروز از آتش دوزخ رهایی ندارند و هیچ عذر و توبه ایشان نپذیرند.
این [عذاب] برای این است که شما آیات خدا را به مسخره گرفته اید و زندگی دنیا، شما را فریفت؛ پس امروز نه آنان را از آتش بیرون آورند و نه از آنان می خواهند که [برای به دست آوردن خشنودی خدا] عذرخواهی کنند.
و اين به كيفر آن است كه آيات خدا را به مسخره مى‌گرفتيد و زندگى دنيوى شما را بفريفت. پس امروز از اين آتش كسى بيرونشان نبرد و كسى عذرشان را نپذيرد.
این از آن است که آیات الهی را به ریشخند گرفتید و زندگانی دنیا شما را فریفت، پس امروز، نه از آن بیرون برده شوند، نه عذرشان را بپذیرند
اين [عذاب‌] به سبب آن است كه شما آيات خدا را به مسخره گرفتيد و زندگى دنيا شما را بفريفت، پس امروز از آن
(گرفتار شدنتان بدین سرنوشت اسفناک) بدان خاطر است که شما آیات خدا را به تمسخر گرفته‌اید و زندگی دنیا، شما را گول زده است. امروز آنان از آتش دوزخ بیرون آورده نمی‌شوند، و از ایشان خواسته نمی‌شود که عذرخواهی کنند و خوشنودی بطلبند.
این به‌راستی بدین سبب است، که شما آیات خدا را به ریشخند گرفتید و زندگی دنیا فریبتان داد.» پس امروز نه از این (آتش) بیرون آورده می‌شوند و نه عتاب و سرزنش می‌گردند (که ارزش سرزنش را هم ندارند).
این بدان است که گرفتید آیتهای خدا را ریشخند و فریب داد شما را زندگانی دنیا پس امروز برون آورده نشوند از آن و نه بهانه پذیرفته شود از ایشان‌

That is because you took Allah’s revelations for a joke, and the worldly life lured you.” So today they will not be brought out of it, and they will not be allowed to repent.
ترتیل:
ترجمه:
الجاثية ٣٤ آیه ٣٥ الجاثية ٣٦
سوره : سوره الجاثية
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«ذلِکُمْ»: گرفتار شدن شما بدین سرنوشت غم‌انگیز و عذاب دردناک. «غَرَّتْکُمْ»: شما را گول زده است (نگا: انعام / و اعراف / ) «یُسْتَعْتَبُونَ»: (نگا: نحل / ، روم / ، فصّلت / ).


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


ذلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آياتِ اللَّهِ هُزُواً وَ غَرَّتْكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ لا يُخْرَجُونَ مِنْها وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ «35»

اين به خاطر آن است كه شما آيات خدا را مسخره گرفتيد و زندگى دنيا مغرورتان كرد. پس امروز نه از آتش دوزخ خارج مى‌شوند و نه از آنان خواسته مى‌شود كه رضايت خدا را بخواهند.

نکته ها

«استعتاب» به معناى درخواست چيزى است كه رنج و غم را برطرف كند، نظير عذرخواهى.

در اين چند آيه‌اى كه گذشت جلوه‌اى از دادگاه قيامت ترسيم شده است:

1. همه در قيامت جمع مى‌شوند. «يَجْمَعُكُمْ»

2. باطل گرايان در آن روز خسارت خود را مى‌بينند. «يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ»

3. هر امّتى به سوى كتابش خوانده مى‌شود. «كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعى‌ إِلى‌ كِتابِهَا»

4. كتاب، گواه بر رفتار است. «هذا كِتابُنا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ»

5. مردم دو دسته شده، گروهى در رحمت و گروهى اهل دوزخند.

6. به دوزخيان دلايل كيفر تفهيم مى‌شود. فَاسْتَكْبَرْتُمْ‌ ... اجْتَرَحُوا السَّيِّئاتِ‌

7. كيفر متناسب با جرم است. «نَنْساكُمْ كَما نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا»

8. عوارض و آثار سوء گناهان دامنگير مى‌شود و راه خروج و عذرخواهى بسته است.

مهم‌ترين عامل بدبختى، مغرور شدن به دنيا و تمسخر و تشكيك است.

جلد 8 - صفحه 543

پیام ها

1- دليل كيفر را به مجرم بگوييد. ذلِكُمْ بِأَنَّكُمُ‌ ...

2- به زندگى دنيا، دلشاد و مغرور و سرمست شدن، انسان را به استهزاى حقايق مى‌كشاند. «اتَّخَذْتُمْ آياتِ اللَّهِ هُزُواً»

3- از دنيا انتقاد نشده، بلكه از مغرور شدن به آن انتقاد شده است. «غَرَّتْكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا»

4- براى كسانى كه مكتب آسمانى را تحقير و استهزا كنند نه راه نجات است و نه راه عذرخواهى و عذرپذيرى. لا يُخْرَجُونَ‌ ... لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



ذلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آياتِ اللَّهِ هُزُواً وَ غَرَّتْكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ لا يُخْرَجُونَ مِنْها وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ (35)

ذلِكُمْ بِأَنَّكُمُ‌: آن عذاب بى‌شمار به سبب آنست كه شما، اتَّخَذْتُمْ آياتِ اللَّهِ هُزُواً: فراگرفتيد آيات خدا و دلايل قدرت او را استهزاء و سخريه نماينده و بازيچه، وَ غَرَّتْكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا: و فريفته گردانيد شما را زندگانى دنيا، يعنى به دنياى فانى فريب خورديد و از حيات باقى غافل شديد، فَالْيَوْمَ لا يُخْرَجُونَ مِنْها: پس امروز بيرون آورده نشويد از آتش جهنم، وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ‌: و نه ايشان طلب كرده شوند به چيزى كه موجب رضاى پروردگار باشد از كسب طاعت و عبادت تا موجب تخفيف عذاب ايشان شود، زيرا آخرت سراى جزاست نه عمل، بنابراين چاره‌اى نخواهد داشت.

تنبيه: آيه شريفه تهديد عظيمى است نسبت به كسانى كه استهزاء و سخريه نمايند فرامين الهى و آيات سبحانى را و مغرور شوند به زندگانى دنيا، لا جرم خود را از سعادت ابديه محروم و به عذاب سرمديه گرفتار كردند كه خلاصى از آتش براى آنها نخواهد بود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا أَ فَلَمْ تَكُنْ آياتِي تُتْلى‌ عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَ كُنْتُمْ قَوْماً مُجْرِمِينَ (31) وَ إِذا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ السَّاعَةُ لا رَيْبَ فِيها قُلْتُمْ ما نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلاَّ ظَنًّا وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ (32) وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (33) وَ قِيلَ الْيَوْمَ نَنْساكُمْ كَما نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ (34) ذلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آياتِ اللَّهِ هُزُواً وَ غَرَّتْكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ لا يُخْرَجُونَ مِنْها وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ (35)

فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِينَ (36) وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (37)

ترجمه‌

و اما آنانكه كافر شدند خدا بآنها گويد آيا پس نبود آيتهاى من كه خوانده ميشد بر شما پس سركشى و تكبّر كرديد و بوديد گروهى گناهكاران‌

و چون گفته شد همانا وعده خدا حق است و قيامت نيست شكى در آن گفتيد نميدانيم چيست قيامت گمان نميكنيم مگر گمان ضعيفى و نيستيم ما يقين دارندگان‌

و ظاهر شد براى آنها بديهاى آنچه كردند و احاطه نمود بآنها جزاى آنچه بودند كه بآن استهزاء مينمودند

و گفته شود كه امروز واگذاريم شما را همچنانكه واگذارديد


جلد 4 صفحه 643

ملاقات امروزتان را و جاى شما آتش است و نباشد برايتان يارى كنندگانى‌

اين براى آنست كه شما گرفتيد آيتهاى خدا را باستهزاء و فريب داد شما را زيور زندگانى دنيا پس امروز بيرون آورده نميشوند از آن و نه بآنها دستور رسد كه عذرخواهى نمايند

پس مر خدا را است ستايش پروردگار آسمانها و پروردگار زمين پروردگار جهانيان‌

و براى او است بزرگى و بزرگوارى در آسمانها و زمين و او است ارجمند درست‌كردار.

تفسير

بيان حال كفّار مسبوق بذكر است در قيامت كه بعد از اتمام حجّت از خدا و پيغمبر صلى اللّه عليه و اله بر آنها بتلاوت آيات قرآن و ظهور اعجاز آن براى آنان باز اصرار بر كفر و معصيت داشتند در دنيا و صريحا اظهار شك و ترديد در معاد مينمودند و آنروز قبح اعمال آنها برايشان آشكار ميگردد بلكه بصور قبيحه مجسّم ميشود و جزاى كردارشان كه استهزاء بآيات الهيّه بود بر آنها احاطه مينمايد و آن عذابهاى گوناگون جهنّم است و از طرف خداوند بآنها گفته ميشود امروز ما شما را بحال شخص فراموش شده واگذار در جهنّم مينمائيم چنانچه شما هم در دنيا امروز را بحال فراموشى واگذار نموديد و تهيّه و تداركى براى آن نديديد و اعتنائى بآن نداشتيد جايگاه ابدى شما آتش جهنّم است و هيچ ناصر و معينى نداريد كه بتواند با شما مختصر كمكى كند چون شما در دنيا به پيغمبر و ائمه اطهار استهزاء مينموديد و زيور و زينت زندگانى دو روزه دنيا شما را فريب داده بود و كاملا سرگرم بجمال بى‌مثال او شده بوديد و ابدا بياد آخرت نبوديد پس آنان امروز بايد بدانند كه ديگر از آتش بيرون نمى‌آيند و تا خدا خدائى ميكند بايد بسوزند و بسازند و ديگر جاى توبه و انابه و عذرخواهى براى آنها باقى نمانده لذا در اين باب بآنها پيشنهادى نميشود و بهيچ وجه پوزش آنها پذيرفته نخواهد شد پس بايد دانست كه ستايش و پرستش لايق و سزاوار خداوندى است كه خالق و مربّى و نگهدار عالم و عالميان و منعم حقيقى ايشان است نه غير او و بزرگى و بزرگوارى و فرمانروائى زيبنده و در خور او است نه جز او چون آثار قدرت و عظمت او در تمام عالم ظاهر و هويدا است و كسى را نميرسد كه در برابر بزرگى و عظمت او تكبّر و بزرگ منشى نمايد و اگر بنمايد در جهنّم جايگير خواهد شد چنانچه در حديث قدسى بآن اشاره‌


جلد 4 صفحه 644

شده است و خداوند عزيز است كه هيچ كس هيچ وقت بر او غالب نشود و حكيم است كه جز بر وفق حكمت و مصلحت حكم نكند پس حمد و ثناى او واجب و تكبير و تعظيم او لازم و اطاعت و عبادت او فرض و حتم است و در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره جاثيه را قرائت نمايد ثوابش آنستكه هرگز آتش جهنّم را نمى‌بيند و زفير و شهيق آنرا نميشنود و با محمّد صلّى اللّه عليه و آله محشور خواهد بود فالحمد و الشكر للّه ربّ العالمين.


جلد 4 صفحه 645

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


ذلِكُم‌ بِأَنَّكُم‌ُ اتَّخَذتُم‌ آيات‌ِ اللّه‌ِ هُزُواً وَ غَرَّتكُم‌ُ الحَياةُ الدُّنيا فَاليَوم‌َ لا يُخرَجُون‌َ مِنها وَ لا هُم‌ يُستَعتَبُون‌َ (35)

‌اينکه‌ عذاب‌ ‌شما‌ و جايگاه‌ ‌شما‌ ‌در‌ آتش‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ بآيات‌ الهي‌ استهزاء كرديد و مسخره‌ نموديد و فريب‌ داد ‌شما‌ ‌را‌ زندگاني‌ دنيا ‌پس‌ امروز بيرون‌ نمي‌ شوند ‌از‌ آتش‌ و نه‌ ‌از‌ ‌آنها‌ پذيرفته‌ ميشود عذرهايي‌ ‌که‌ ميآورند.

ذلِكُم‌ ‌اينکه‌ پيش‌ آمد ‌شما‌ بِأَنَّكُم‌ُ سببش‌ و منشأش‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌شما‌ ‌در‌ دنيا اتَّخَذتُم‌ گرفتيد آيات‌ِ اللّه‌ِ قرآن‌ مجيد و معجزات‌ انبياء و فرستادگان‌ ‌خدا‌ ‌را‌:

هُزُواً گفتيد قرآن‌ افترا ‌است‌ و معجزات‌ سحر ‌است‌ و رسولان‌ الهي‌ كاذب‌ و ساحر و مجنون‌ هستند.

وَ غَرَّتكُم‌ُ الحَياةُ الدُّنيا گول‌ ‌اينکه‌ چهار روزه دنيا ‌را‌ خورديد و گمان‌ كرديد هميشه‌ ‌در‌ دنيا هستيد و صاحب‌ قوة و قدرت‌ و جاه‌ و منصب‌ و مقام‌ و عزت‌ و رياست‌ هستيد ‌تا‌ اينجا خطاب‌ باهل‌ نار ‌است‌ سپس‌ خداوند خبر ميدهد ‌از‌ حال‌ ‌آنها‌ ميفرمايد:

فَاليَوم‌َ لا يُخرَجُون‌َ مِنها ‌پس‌ امروز ديگر بيرون‌ نمي‌شوند ‌از‌ آتش‌.

وَ لا هُم‌ يُستَعتَبُون‌َ و عذرهاي‌ ‌آنها‌ و تقاضاهاي‌ ‌آنها‌ پذيرفته‌ نمي‌شود ‌که‌ بگويند: رَب‌ِّ ارجِعُون‌ِ لَعَلِّي‌ أَعمَل‌ُ صالِحاً فِيما تَرَكت‌ُ ‌ يا ‌: رَبَّنا أَخرِجنا مِنها فَإِن‌ عُدنا فَإِنّا ظالِمُون‌َ ‌ يا ‌ بگويند: لِيَقض‌ِ عَلَينا ‌که‌ بميريم‌، ‌ يا ‌ گردن‌ ديگران‌ بيندازند و بگويند: هؤُلاءِ أَضَلُّونا ‌ يا ‌ تخفيف‌ عذاب‌:‌عليه‌‌به‌ «يُخَفِّف‌ عَنّا يَوماً مِن‌َ‌-‌ العَذاب‌ِ» ‌ يا ‌ اعذار ديگر و گفتيم‌ آنچه‌ ‌در‌ قرآن‌ ‌ يا ‌ لسان‌ اخبار بنحو اخبار ‌است‌ قابل‌ تخلف‌ نيست‌ زيرا مستلزم‌ كذب‌ مي‌شود و آنچه‌ بنحو وعيد ‌است‌ ممكن‌ ‌است‌ تخلف‌ پيدا كند زيرا خلف‌ وعيد قبيح‌ نيست‌ خلف‌ وعد قبيح‌ ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 35)- اما چرا و به چه دلیل شما گرفتار چنین سرنوشتی شدید؟ «این به خاطر آن است که آیات خدا را به سخریه گرفتید و زندگی دنیا شما را مغرور کرد»

ج4، ص420

(ذلِکُمْ بِأَنَّکُمُ اتَّخَذْتُمْ آیاتِ اللَّهِ هُزُواً وَ غَرَّتْکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا).

و در پایان آیه بار دیگر آنچه را که در آیه قبل آمده بود به تعبیر دیگری تکرار و تأکید کرده، می‌گوید: «پس امروز آنها از آتش دوزخ خارج نمی‌شوند، و هیچ گونه عذری از آنها پذیرفته نیست» (فَالْیَوْمَ لا یُخْرَجُونَ مِنْها وَ لا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ).

در آنجا سخن از مأوی و جایگاه ثابت آنها بود و در اینجا سخن از عدم خروج آنها از دوزخ است، در آنجا می‌فرمود یاوری ندارند، و در اینجا می‌گوید عذری از آنها از دوزخ است، در آنجا می‌فرمود یاوری ندارند، و در اینجا می‌گوید عذری از آنها پذیرفته نمی‌شود، و در نتیجه راه نجاتی برای آنها نیست.

نکات آیه

۱ - استهزاى آیات الهى، شیوه کافران مستکبر و دنیامحور (فاستکبرتم ... اتّخذتم ءایت اللّه هزوًا) از این که به جاى «استهزأتم» و یا تعابیر مشابه دیگر، گفته شده «اتّخدتم آیات اللّه هزواً»، مى توان به مطلب بالا راه برد.

۲ - عذاب اخروى کافران، معلول استهزاى ایشان نسبت به آیات الهى و فریفتگى آنان به زندگانى دنیا (ذلکم بأنّکم اتّخذتم ءایت اللّه هزوًا و غرّتکم الحیوة الدنیا)

۳ - دل بستگى به حیات دنیا و به سخره گرفتن آیات الهى، داراى ارتباط و پیوستگى عمیق با یکدیگر (اتّخذتم ءایت اللّه هزوًا و غرّتکم الحیوة الدنیا) از ذکر «و غرّتکم...» - در پى «اتّخذتم آیات...» - و تکیه بر آن دو به عنوان دو عامل اصلى دوزخى شدن کافرانِ مستکبر، مطلب بالا استفاده مى شود.

۴ - فریفتگى و دلبستگى به زندگى دنیایى، زمینه ساز روى آورى انسان به گناه* (أمّا الذین کفروا ... و کنتم قومًا مجرمین ... و غرّتکم الحیوة الدنیا) در نخستین آیه از آیات مربوط به سرنوشت کافران، بر دو مسأله تأکید شده بود: ۱- روحیه استکبارى، ۲- گناه پیشگى. اینک در آخرین آیات مربوط به آنان نیز به دو مسأله دیگر اشاره شده است: ۱- استهزاى آیات الهى، ۲- فریفتگى آنان به زندگى دنیا. این دو در ارتباطى تنگاتنگ با دو نکته آغازین است و از آن جا که «کنتم قوماً مجرمین» به جنبه عملى زندگى آنان اشاره دارد، «غرّتکم...» مى تواند به جنبه روحى و زمینه سازى آن براى گناه کارى ایشان نظر داشته باشد.

۵ - محکومیت ابدى کافران مستکبر به عذاب همیشگى دوزخ، نتیجه حق ستیزى ودنیا محورى آنان (اتّخذتم ءایت اللّه هزوًا و غرّتکم الحیوة الدنیا فالیوم لایخرجون منها)

۶ - کافران حق ستیز، فاقد هر گونه مجال و فرصت براى عذرخواهى و رضایت طلبى از خداوند، در روز قیامت (و لا هم یستعتبون) «إستعتاب» (مصدر «یستعتبون») به معناى درخواست عذرخواهى است. و در این آیه مى تواند کنایه از این باشد که به کافران، مجالى براى عذرخواهى و طلب رضایت خداوند، داده نمى شود.

۷ - بى اعتنایى خداوند به بهانه تراشى ها و عذرخواهى هاى کافران، براى رهایى از عذاب دوزخ (فالیوم لایخرجون منها و لا هم یستعتبون) چنانچه از «استعتاب» (طلب عذرخواهى)، لازمه آن (قبول عذر) اراده شده باشد، برداشت بالا به دست مى آید.

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: آثار استهزاى آیات خدا ۲; استهزاى آیات خدا ۱; زمینه استهزاى آیات خدا ۳
  • جهنم: جاودانان در جهنم ۵; عوامل جاودانگى در جهنم ۵
  • حق: آثار حق ستیزى ۵; رد استمهال حق ستیزان ۶
  • دنیاطلبان: استهزاهاى دنیاطلبان ۱; روش برخورد دنیاطلبان ۱
  • دنیاطلبى: آثار دنیاطلبى ۲، ۳، ۴، ۵
  • عذاب: عوامل عذاب اخروى ۲
  • قیامت: رضایت طلبى در قیامت ۶; عذرخواهى در قیامت ۶
  • کافران: استهزاهاى کافران ۱، ۲; بى اعتنایى به بهانه جویى کافران ۷; جاودانگى کافران در جهنم ۵; حتمیت عذاب اخروى کافران ۷; حق ستیزى کافران ۵; دنیاطلبى کافران ۵; رد استمهال کافران ۶; روش برخورد کافران ۱; عذاب اخروى کافران ۲
  • گناه: زمینه گناه ۴
  • مستکبران: روش برخورد مستکبران ۱

منابع