الزخرف ٤٥: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(←تفسیر) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::اسْأَل|اسْأَلْ]] [[کلمه غیر ربط::اسْأَل| ]] [[شامل این ریشه::سئل| ]][[ریشه غیر ربط::سئل| ]][[شامل این کلمه::مَن|مَنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::أَرْسَلْنَا|أَرْسَلْنَا]] [[کلمه غیر ربط::أَرْسَلْنَا| ]] [[شامل این ریشه::رسل| ]][[ریشه غیر ربط::رسل| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::قَبْلِک|قَبْلِکَ]] [[کلمه غیر ربط::قَبْلِک| ]] [[شامل این ریشه::قبل| ]][[ریشه غیر ربط::قبل| ]][[شامل این ریشه::ک| ]][[ریشه غیر ربط::ک| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::رُسُلِنَا|رُسُلِنَا]] [[کلمه غیر ربط::رُسُلِنَا| ]] [[شامل این ریشه::رسل| ]][[ریشه غیر ربط::رسل| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[ریشه غیر ربط::نا| ]][[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::جَعَلْنَا|جَعَلْنَا]] [[کلمه غیر ربط::جَعَلْنَا| ]] [[شامل این ریشه::جعل| ]][[ریشه غیر ربط::جعل| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::دُون|دُونِ]] [[شامل این ریشه::دون| ]][[شامل این کلمه::الرّحْمٰن|الرَّحْمٰنِ]] [[کلمه غیر ربط::الرّحْمٰن| ]] [[شامل این ریشه::رحم| ]][[ریشه غیر ربط::رحم| ]][[شامل این کلمه::آلِهَة|آلِهَةً]] [[کلمه غیر ربط::آلِهَة| ]] [[شامل این ریشه::اله| ]][[ریشه غیر ربط::اله| ]][[شامل این کلمه::يُعْبَدُون|يُعْبَدُونَ]] [[کلمه غیر ربط::يُعْبَدُون| ]] [[شامل این ریشه::عبد| ]][[ریشه غیر ربط::عبد| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::اسْأَل|اسْأَلْ]] [[کلمه غیر ربط::اسْأَل| ]] [[شامل این ریشه::سئل| ]][[ریشه غیر ربط::سئل| ]][[شامل این کلمه::مَن|مَنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::أَرْسَلْنَا|أَرْسَلْنَا]] [[کلمه غیر ربط::أَرْسَلْنَا| ]] [[شامل این ریشه::رسل| ]][[ریشه غیر ربط::رسل| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::قَبْلِک|قَبْلِکَ]] [[کلمه غیر ربط::قَبْلِک| ]] [[شامل این ریشه::قبل| ]][[ریشه غیر ربط::قبل| ]][[شامل این ریشه::ک| ]][[ریشه غیر ربط::ک| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::رُسُلِنَا|رُسُلِنَا]] [[کلمه غیر ربط::رُسُلِنَا| ]] [[شامل این ریشه::رسل| ]][[ریشه غیر ربط::رسل| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[ریشه غیر ربط::نا| ]][[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::جَعَلْنَا|جَعَلْنَا]] [[کلمه غیر ربط::جَعَلْنَا| ]] [[شامل این ریشه::جعل| ]][[ریشه غیر ربط::جعل| ]][[شامل این کلمه::مِن|مِنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::دُون|دُونِ]] [[شامل این ریشه::دون| ]][[شامل این کلمه::الرّحْمٰن|الرَّحْمٰنِ]] [[کلمه غیر ربط::الرّحْمٰن| ]] [[شامل این ریشه::رحم| ]][[ریشه غیر ربط::رحم| ]][[شامل این کلمه::آلِهَة|آلِهَةً]] [[کلمه غیر ربط::آلِهَة| ]] [[شامل این ریشه::اله| ]][[ریشه غیر ربط::اله| ]][[شامل این کلمه::يُعْبَدُون|يُعْبَدُونَ]] [[کلمه غیر ربط::يُعْبَدُون| ]] [[شامل این ریشه::عبد| ]][[ریشه غیر ربط::عبد| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|وَ اسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنَا أَ جَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=و از رسولان ما - که پیش از تو گسیل داشتیم - جویا شو (که) آیا در برابر (خدای) رحمان، خدایانی که مورد پرستش قرار گیرند مقرّر داشتهایم؟ | |-|صادقی تهرانی=و از رسولان ما - که پیش از تو گسیل داشتیم - جویا شو (که) آیا در برابر (خدای) رحمان، خدایانی که مورد پرستش قرار گیرند مقرّر داشتهایم؟ | ||
|-|معزی=و بپرس آن را که فرستادیم پیش از تو از فرستادگان خویش آیا قرار دادیم جز خدای مهربان خدایانی که پرستش شوند | |-|معزی=و بپرس آن را که فرستادیم پیش از تو از فرستادگان خویش آیا قرار دادیم جز خدای مهربان خدایانی که پرستش شوند | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">Ask those of Our messengers We sent before you: “Did We appoint gods besides the Most Gracious to be worshiped?”</div> | ||
{{آيه | سوره = سوره الزخرف | نزول = | |-|</tabber> | ||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/043045.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/043045.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره الزخرف | نزول = [[نازل شده در سال::5|٥ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::45|٤٥]] | قبلی = الزخرف ٤٤ | بعدی = الزخرف ٤٦ | کلمه = [[تعداد کلمات::15|١٥]] | حرف = }} | |||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«إِسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا ...»: از پیغمبرانی که پیش از تو فرستادهایم بپرس. مراد پرسش از پیروان راستین پیغمبران و علماء فرزانه و پرهیزگار ادیان الهی است که در سوره آلعمران، آیههای و بدیشان اشاره شده است. یا این که مراد مطالعه کتابهای آسمانی پیشین و دقّت در شرائع پیغمبران راستین ایزد متعال است (نگا: المنتخب، المختصر). هدف آیه از مراجعه به پیروان مورد اطمینان پیعمبران پیشین یا بررسی کتابهای آسمانی، نفی مذهب شرکآلود مشرکان است؛ نه آرامش روح پیغمبر. چرا که پیغمبر در مسأله توحید چنان غرق بود و از شرک بیزار که نیازی به سؤال نداشت. برخی گفتهاند که سؤالکننده شخص پیغمبر است و سؤالشدگان خود انبیای پیشین هستند. این موضوع در شب معراج تحقّق یافت، و یا تماس روحانی پیغمبر با ارواح سایر انبیاء در اوقات معمولی منظور است! مگر مشرکان معراج را قبول داشتند؟ و یا این که خود پیغمبر را فرستاده خدا میدانستند تا به تماس روحانی او قانع شوند؟! | «إِسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا ...»: از پیغمبرانی که پیش از تو فرستادهایم بپرس. مراد پرسش از پیروان راستین پیغمبران و علماء فرزانه و پرهیزگار ادیان الهی است که در سوره آلعمران، آیههای و بدیشان اشاره شده است. یا این که مراد مطالعه کتابهای آسمانی پیشین و دقّت در شرائع پیغمبران راستین ایزد متعال است (نگا: المنتخب، المختصر). هدف آیه از مراجعه به پیروان مورد اطمینان پیعمبران پیشین یا بررسی کتابهای آسمانی، نفی مذهب شرکآلود مشرکان است؛ نه آرامش روح پیغمبر. چرا که پیغمبر در مسأله توحید چنان غرق بود و از شرک بیزار که نیازی به سؤال نداشت. برخی گفتهاند که سؤالکننده شخص پیغمبر است و سؤالشدگان خود انبیای پیشین هستند. این موضوع در شب معراج تحقّق یافت، و یا تماس روحانی پیغمبر با ارواح سایر انبیاء در اوقات معمولی منظور است! مگر مشرکان معراج را قبول داشتند؟ و یا این که خود پیغمبر را فرستاده خدا میدانستند تا به تماس روحانی او قانع شوند؟! | ||
خط ۳۲: | خط ۴۰: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۱#link103 | آيات ۲۶ - ۴۵ سوره زخرف]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۱#link103 | آيات ۲۶ - ۴۵ سوره زخرف]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۲#link105 | وجوهى كه درباره معناى آيه: «وَ جَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَة فِى عَقَبِهِ لَعَلّهُم يَرجِعُون» گفته شده]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۲#link105 | وجوهى كه درباره معناى آيه : | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۲#link106 | سخن مشركان كه در ردّ قرآن گفتند: چرا بر يكى از بزرگان و توانگران نازل نشده و پاسخ به گفتار مشرکان مکه ]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۲#link106 | سخن | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۲#link108 | رزق دنيا به مشيّت خداوند است و اختيار آن، به دست انسان]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۲#link109 | تقسيم معشيت و بيان علل انقسام آن در جامعه]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۲#link108 | رزق دنيا به | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۲#link110 | مقصود از اين كه فرمود: اگر مردم امت واحده نمى شدند، سقف خانه كافران را از نقره مى كرديم...]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۲#link109 | تقسيم معشيت و بيان علل انقسام آن در | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۲#link111 | آنان که از ذکر خدا اعراض کنند، همنشینی از شیاطین دارند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۲#link110 | مقصود از | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۲#link112 | بيزارى جستن كافر كوردل از قرين شيطانى خود، در قيامت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۲#link111 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۳#link114 | اقوال مفسران درباره آیه: «وَ اسئَل مَن أرسَلنَا مِن قَبلِكَ...» ]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۲#link112 | بيزارى جستن كافر | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۳#link116 | بحث روايتى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۳#link114 | اقوال | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۳#link116 | روايتى | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۳#link117 | رواياتى ديگر در ذيل برخى آيات گذشته]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۳#link117 | رواياتى ديگر در ذيل برخى آيات گذشته]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۱_بخش۴#link32 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۱_بخش۴#link32 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ «45» | |||
و از رسولانى كه قبل از تو فرستادهايم (از طريق پيروان يا كتابشان) سؤال كن، آيا غير از خداوند رحمان، معبودان ديگرى براى پرستش مردم قرار دادهايم؟ | |||
جلد 8 - صفحه 459 | |||
===نکته ها=== | |||
در آيات قبل بارها كلمه «رحمن» به كار رفته است، شايد اشاره به آن باشد كه رها كردن سرچشمه رحمت و به سراغ غير او رفتن شرط انصاف نيست. | |||
===پیام ها=== | |||
1- همه به تذكّر نيازمنديم. «لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ» | |||
2- اول تذكّر به خود بعد مردم. «لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ» | |||
3- همه در برابر قرآن مسئوليم. «وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ» | |||
4- توحيد اصل مشترك همه اديان است و پيامبر اسلام استمرار دعوت پيامبران قبلى است. «وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ» | |||
5- پيامبر اسلام بر همهى پيامبران قبلى اشراف دارد. «وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ (45) | |||
وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا: و بپرس اى پيغمبر از امم كسانى را كه فرستاده بوديم، مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا: پيش از تو از پيغمبران ما، يعنى مؤمنان اهل كتاب كه علماى آنها باشند استفسار نما، يا از جميع امت يهود و نصارى سؤال كن كه، أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ: آيا قرار دادهايم و فرمودهايم در كتب منزله ايشان كه به غير از خداوند آمرزنده مهربان، آلِهَةً يُعْبَدُونَ: خدايان پرستيده شوند از اوثان و اصنام. حاصل آنكه از ايشان بپرس كه هيچ امر كردهام به عبادت بتان و در هيچ ملتى از ملل ايشان پرستش غير ذات يگانه خالق مقرر بوده. مراد استشهاد است به اجماع تمام انبياء بر توحيد. | |||
تفسير دوم آيه: آنكه مراد سؤال حضرت است از پيغمبران سلف در شب معراج و چند روايت معتبره از خاصه و عامه وارد شده از جمله: | |||
1- در كافى- ابو حمزه ثمالى روايت نموده كه با حضرت باقر عليه السلام حج بجا آورديم و مردم در ركن با حضرت اجتماع كردند. نافع، غلام عمر بن الخطاب به هشام بن عبد الملك گفت: من مسائل دارم كه جواب ندهد آن را مگر پيغمبر يا وصى پيغمبر. هشام گفت: برو سؤال كن از او شايد او را خجالت | |||
---- | |||
«1» همان كتاب و باب حديث 14، ج 2، ص 602. | |||
«2» تفسير برهان، ج 4، ص 146- 145، حديث 1 تا 13. | |||
جلد 11 - صفحه 479 | |||
دهى. آمد خدمت حضرت عرض كرد: من خواندم تورات و انجيل و زبور و قرآن را، و شناختم حلال و حرام آن را و آمدم سؤال كنم تو را مسائلى كه جواب آن را ندهد مگر نبى يا وصى نبى. | |||
حضرت سر مبارك بلند فرمود: بپرس هر چه خواهى. | |||
گفت: خبر ده چند سال بين حضرت عيسى عليه السلام و حضرت محمد صلى اللّه عليه و آله فاصله بود؟ | |||
حضرت فرمود: به قول تو يا به قول من؛ اما به قول من پانصد سال و به قول تو ششصد سال. | |||
بعد پرسيد از فرمايش الهى «و اسئل من ارسلنا من قبلك من رسلنا» كيست آن كسى كه پيغمبر از او سؤال كند و حال آنكه بين او و عيسى عليه السلام پانصد سال بود. | |||
پس حضرت تلاوت نمود آيه معراج را «سُبْحانَ الَّذِي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى» آنجا كه سير داد حضرت را به بيت المقدس، جمع فرمود خدا اولين و آخرين پيغمبران را، پس امر فرمود جبرئيل اذان گويد، پس اذان گفت هر كدام فصول را دو مرتبه، و در اذان گفت «حى على خير العمل» پس مقدم داشت حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله را و نماز خواند به قوم، وقتى نماز تمام شد فرمود بر چه چيز شهادت دهيد و چه چيز را عبادت كنيد، گفتند شهادت دهيم «ان لا اله الا اللّه وحده لا شريك له و انك رسول اللّه» فرا گرفت بر اين عهود و مواثيق ما را. | |||
نافع گفت: راست گفتى يا ابا جعفر «1». | |||
و چند روايت بدين مضمون از خاصه وارد شده. | |||
اما عامه- در حلية الاولياء- ابو نعيم حافظ محدث در تفسير اين آيه روايت نموده: قال النبى صلّى اللّه عليه و آله ليلة اسرى به جمع اللّه بينه و بين الانبياء قال سألهم يا محمد على ما ذا بعثتم قالوا بعثنا على شهادة ان لا اله الا اللّه و الاقرار بنبوتك | |||
---- | |||
«1» تفسير برهان، ج 4، ص 147 حديث 1. | |||
جلد 11 - صفحه 480 | |||
و الولاية لعلى بن أبي طالب «عليه السلام». فرمود پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله شبى كه به معراج رفتم جمع فرمود خدا بين پيغمبر و انبياء، فرمود سؤال كن انبياء را بر چه چيز مبعوث شديد، گفتند: بر شهادت يگانگى خدا و اقرار به نبوت تو و ولايت على بن ابى طالب عليه السلام. «1» | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ (41) أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِي وَعَدْناهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ (42) فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (43) وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ (44) وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ (45) | |||
ترجمه | |||
پس اگر ببريم تو را پس همانا ما از آنها انتقام كشندگانيم | |||
يا | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 605 | |||
بنمايانيم بتو آنچه را كه وعده داديم آنها را پس همانا ما بر آنها قدرت دارندگانيم | |||
پس چنگ بزن بآنچه وحى شد بسوى تو همانا تو بر راه راستى | |||
و همانا آن هر آينه موجب تذكّر است براى تو و براى خويشانت و زود است كه پرسيده شويد | |||
و بپرس از آنانكه فرستاديم پيش از تو از پيغمبرانمان آيا قرار داديم غير از خداى بخشنده معبودهائى كه پرستيده شوند. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال براى تقويت قلب و تسليت خاطر حبيب خود از آزار كفّار قريش در تعقيب آيه سابقه ميفرمايد پس اگر ببريم ما تو را از اين عالم به عالم آخرت انتقام تو را از آنها بعد از تو خواهيم كشيد يا ارائه خواهيم داد به تو عذابى را كه وعده داديم بر آنها وارد نمائيم اگر باقى گذاريم تو را در دنيا و در هر حال اقتدار ما بر آنها ثابت و محقّق است و كلمه امّا مركّب از ان شرطيّه و ماء زائده است براى تأكيد و خلاصه مفاد دو آيه آنستكه آنها از عذاب ما رهائى ندارند خواه تو باشى خواه نباشى پس با كمال دلگرمى و اطمينان خاطر متمسّك و متشبّث باش بقرآن و بدانكه تو بر راه مستقيم بهشت ثابت و برقرارى و همانا آن قرآن موجب تذكّر و ياد آورى و نام نيك است براى تو و خويشانت تا روز قيامت كه در آنروز از اداء حقّ آن اعمّ از حفظ احترام و عمل باحكام و شكر اين انعام پرسيده خواهيد شد در مجمع روايت نموده كه جابر بن عبد اللّه انصارى ره گفت من نزديكترين مردم بودم به پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم در حجّة الوداع وقتى كه در منى بوديم حضرت فرمود باصحاب كه ميبينم شما را بعد از من كافر شويد و گردن يكديگر را بزنيد و قسم بخدا اگر چنين كنيد مرا بيابيد در لشگرى كه با شما بجنگند پس توجّه بپشت سر خود كرد و سه مرتبه فرمود يا على پس ديديم آثار وحى در وجود آنحضرت ظاهر گشت و نازل شد فامّا نذهبنّ بك فانّا منهم منتقمون بعلى بن ابى طالب عليه السّلام و از ابن عباس ره هم اين معنى نقل شده كه بتوسط على بن ابى طالب عليه السّلام خدا انتقام از آنها خواهد كشيد و ظاهرا مراد در رجعت است ولى قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد آنستكه اگر ببريم تو را اى محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم از مكّه بمدينه پس ما تو را برميگردانيم بمكّه و انتقام ميكشيم از آنها بعلى بن ابى طالب عليه السّلام و شمهئى از اين مقال در سوره المؤمنون | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 606 | |||
گذشت و نيز قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه مراد از انّك على صراط مستقيم ثبوت بر ولايت على عليه السّلام است و على صراط مستقيم است و در ذيل آيه بعد در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه ما قوم پيغمبريم و ما مسئوليم و از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مقصود مائيم و ما اهل ذكريم و ما مسئوليم يعنى ائمه عليهم السلام و در بصائر از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و اهل بيت او اهل ذكرند و ايشان مسئولانند و اين معانى با ظاهر منافات ندارد چنانچه كرارا تذكّر داده شده است كه مراد معانى خفيّه و افراد كامله است و گفتهاند خداوند امر فرموده به پيغمبر خود كه سؤال فرمايد از امّتهاى انبياء سابق كه آيا خداوند براى خود هيچوقت شريكهائى قرار داده كه مردم پرستش آنها را نمايند تا آنها بگويند خير نداده و مشركين مكّه متوجه شوند كه مذهب آنها مخالف با تمام اديان حقّه است ولى اين معنى مخالف با ظاهر آيه اخيره و روايات كثيره از عامّه و خاصه است چون مستفاد از آنها آنستكه اين امر از خداوند در شب معراج به پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم شد كه از انبياء سابق كه همه در بيت المقدّس براى اقتداء بحضرت حاضر شده بودند سؤال فرمايد از اصل اديان حقّه كه توحيد خدا و نفى شرك است و در روايات خاصه است كه او سؤال فرمود و ايشان اقرار نمودند بتوحيد خدا و نفى شرك و رسالت آنحضرت و فضل اهل بيت او بر امّت و فضل شيعيان ايشان براى آنكه عهد و ميثاق خودشان را با خدا به پيغمبر آخر الزّمان تسليم و بپايان برسانند و اين بعد از آن بود كه بفيض اقتداء بآنحضرت رسيده بودند و بنابر اين آيه شريفه حاجت بتقدير امم يا اتباع قبل از من أرسلنا ندارد كه بنا بر معناى اوّل دارد ولى در مجمع آن معنى را باكثر مفسّرين نسبت داده و ظاهرا مراد اهل سنّت باشد و بنظر حقير اين معنى متعيّن است چون با ظاهر آيه موافق و با صريح روايات منطبق است و محتاج بتقدير و تكلّف نيست و بعضى گفتهاند در شب معراج اين آيه نازل و ظاهرا امر شد به پيغمبر كه سؤال كند ولى حضرت نفرمود چون خود علم داشت و پيغمبران چون شنيدند آيه را همه بتوحيد و نفى شرك اقرار و اعتراف نمودند و گفتند ما همه مبعوث بر آن بوديم و اللّه تعالى اعلم بحقائق الامور. | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 607 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ سئَل مَن أَرسَلنا مِن قَبلِكَ مِن رُسُلِنا أَ جَعَلنا مِن دُونِ الرَّحمنِ آلِهَةً يُعبَدُونَ (45) | |||
و سؤال كن از كساني که ما فرستاديم از پيش از پيغمبران ما آيا قرار داديم و جعل فرموديم از غير خداوند رحمن خداياني که عبادت آنها بكنند. | |||
اولين دعوت تمام پيغمبران دعوت به توحيد بوده بلكه غرض اصلي از ارسال رسل همان توحيد بود و بقيه دستورات متفرع بر همين توحيد است که | |||
«اول الدين معرفة اللّه و كمال معرفته توحيده- الخطبة». | |||
وَ سئَل مَن أَرسَلنا مِن قَبلِكَ مِن رُسُلِنا بعضي گفتند سؤال از مؤمنين اهل كتاب است که انبياء بني اسرائيل بر آنها ارسال شده پس معني وَ سئَل مَن أَرسَلنا مِن قَبلِكَ مِن رُسُلِنا بتقدير مضاف و بعضي گفتند مراد سؤال از اهل كتابين يهود و نصاري توراة و انجيل لكن خلاف ظاهر آيه است و اخبار بسياري داريم که مراد ليلة المعراج است که ارواح جميع انبياء و رسل در خدمتش مشرف شدند حضرت بر حسب امر الهي از آنها سؤال كرد که شما بر چه مبعوث شديد گفتند: | |||
بر توحيد و بشارت به رسالت شما و ولايت علي امير المؤمنين و اينکه اخبار مفصل است خلاصه آن ذكر شد. | |||
أَ جَعَلنا مِن دُونِ الرَّحمنِ آلِهَةً از شمس و قمر و اصنام و ملائكه و جن و انس و آتش و حيوانات که هر دسته از مشركين آنها را آلهه خود قرار داده بودند. | |||
يُعبَدُونَ بلكه مسئله توحيد بحكم عقل و حس از ابده بديهيات است جاي شك و ريب نيست. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 45)- سپس برای نفی بتپرستی و ابطال عقائد مشرکین به دلیل دیگری پرداخته، میگوید: «از رسولانی که قبل از تو فرستادیم بپرس، آیا غیر از خداوند رحمن، معبودهایی برای پرستش آنها قرار دادیم»؟! (وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً یُعْبَدُونَ). | |||
اشاره به این که تمام انبیای الهی دعوت به توحید کردهاند، و همگی بطور قاطع بتپرستی را محکوم نمودهاند، بنابر این پیامبر اسلام در مخالفتش با بتها کار بی سابقهای انجام نداده، بلکه سنت همیشگی انبیا را احیا نموده است. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۹۰: | خط ۲۴۹: | ||
[[رده:شرک ستیزى ادیان آسمانى]][[رده:هماهنگى پیروان ادیان آسمانى]][[رده:هماهنگى ادیان آسمانى]][[رده:نشانه هاى حقانیت اسلام]][[رده:ملاک الوهیت]][[رده:توحید انبیا]][[رده:شرک ستیزى انبیا]][[رده:هماهنگى انبیا]][[رده:اهل کتاب مقارن بعثت]][[رده:تاریخ اهل کتاب]][[رده:موقعیت اجتماعى اهل کتاب]][[رده:توحید در ادیان آسمانى]][[رده:مبلغان توحید]][[رده:دعوتهاى محمد]][[رده:توحید مسلمانان]][[رده:رحمانیت معبودراستین]] | [[رده:شرک ستیزى ادیان آسمانى]][[رده:هماهنگى پیروان ادیان آسمانى]][[رده:هماهنگى ادیان آسمانى]][[رده:نشانه هاى حقانیت اسلام]][[رده:ملاک الوهیت]][[رده:توحید انبیا]][[رده:شرک ستیزى انبیا]][[رده:هماهنگى انبیا]][[رده:اهل کتاب مقارن بعثت]][[رده:تاریخ اهل کتاب]][[رده:موقعیت اجتماعى اهل کتاب]][[رده:توحید در ادیان آسمانى]][[رده:مبلغان توحید]][[رده:دعوتهاى محمد]][[رده:توحید مسلمانان]][[رده:رحمانیت معبودراستین]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الزخرف ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الزخرف ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 45 سوره زخرف | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 45 سوره زخرف,زخرف 45,وَ اسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنَا أَ جَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ,شرک ستیزى ادیان آسمانى,هماهنگى پیروان ادیان آسمانى,هماهنگى ادیان آسمانى,نشانه هاى حقانیت اسلام,ملاک الوهیت,توحید انبیا,شرک ستیزى انبیا,هماهنگى انبیا,اهل کتاب مقارن بعثت,تاریخ اهل کتاب,موقعیت اجتماعى اهل کتاب,توحید در ادیان آسمانى,مبلغان توحید,دعوتهاى محمد,توحید مسلمانان,رحمانیت معبودراستین,آیات قرآن سوره الزخرف | |||
|description=وَ اسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنَا أَ جَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ مهر ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۰۶
کپی متن آیه |
---|
وَ اسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنَا أَ جَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ |
ترجمه
الزخرف ٤٤ | آیه ٤٥ | الزخرف ٤٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا ...»: از پیغمبرانی که پیش از تو فرستادهایم بپرس. مراد پرسش از پیروان راستین پیغمبران و علماء فرزانه و پرهیزگار ادیان الهی است که در سوره آلعمران، آیههای و بدیشان اشاره شده است. یا این که مراد مطالعه کتابهای آسمانی پیشین و دقّت در شرائع پیغمبران راستین ایزد متعال است (نگا: المنتخب، المختصر). هدف آیه از مراجعه به پیروان مورد اطمینان پیعمبران پیشین یا بررسی کتابهای آسمانی، نفی مذهب شرکآلود مشرکان است؛ نه آرامش روح پیغمبر. چرا که پیغمبر در مسأله توحید چنان غرق بود و از شرک بیزار که نیازی به سؤال نداشت. برخی گفتهاند که سؤالکننده شخص پیغمبر است و سؤالشدگان خود انبیای پیشین هستند. این موضوع در شب معراج تحقّق یافت، و یا تماس روحانی پیغمبر با ارواح سایر انبیاء در اوقات معمولی منظور است! مگر مشرکان معراج را قبول داشتند؟ و یا این که خود پیغمبر را فرستاده خدا میدانستند تا به تماس روحانی او قانع شوند؟!
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ لاَ يَأْمُرَکُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا... (۰) وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِي کُلِ أُمَّةٍ... (۲) وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ... (۵) وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِي کُلِ أُمَّةٍ... (۳)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ... (۲) تِلْکَ الْقُرَى نَقُصُ عَلَيْکَ... (۲) فَکَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنَنَا... (۱) وَ قَالُوا لَوْ شَاءَ الرَّحْمٰنُ مَا... (۲)
تفسیر
- آيات ۲۶ - ۴۵ سوره زخرف
- وجوهى كه درباره معناى آيه: «وَ جَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَة فِى عَقَبِهِ لَعَلّهُم يَرجِعُون» گفته شده
- سخن مشركان كه در ردّ قرآن گفتند: چرا بر يكى از بزرگان و توانگران نازل نشده و پاسخ به گفتار مشرکان مکه
- رزق دنيا به مشيّت خداوند است و اختيار آن، به دست انسان
- تقسيم معشيت و بيان علل انقسام آن در جامعه
- مقصود از اين كه فرمود: اگر مردم امت واحده نمى شدند، سقف خانه كافران را از نقره مى كرديم...
- آنان که از ذکر خدا اعراض کنند، همنشینی از شیاطین دارند
- بيزارى جستن كافر كوردل از قرين شيطانى خود، در قيامت
- اقوال مفسران درباره آیه: «وَ اسئَل مَن أرسَلنَا مِن قَبلِكَ...»
- بحث روايتى
- رواياتى ديگر در ذيل برخى آيات گذشته
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ «45»
و از رسولانى كه قبل از تو فرستادهايم (از طريق پيروان يا كتابشان) سؤال كن، آيا غير از خداوند رحمان، معبودان ديگرى براى پرستش مردم قرار دادهايم؟
جلد 8 - صفحه 459
نکته ها
در آيات قبل بارها كلمه «رحمن» به كار رفته است، شايد اشاره به آن باشد كه رها كردن سرچشمه رحمت و به سراغ غير او رفتن شرط انصاف نيست.
پیام ها
1- همه به تذكّر نيازمنديم. «لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ»
2- اول تذكّر به خود بعد مردم. «لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ»
3- همه در برابر قرآن مسئوليم. «وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ»
4- توحيد اصل مشترك همه اديان است و پيامبر اسلام استمرار دعوت پيامبران قبلى است. «وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ»
5- پيامبر اسلام بر همهى پيامبران قبلى اشراف دارد. «وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ (45)
وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا: و بپرس اى پيغمبر از امم كسانى را كه فرستاده بوديم، مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا: پيش از تو از پيغمبران ما، يعنى مؤمنان اهل كتاب كه علماى آنها باشند استفسار نما، يا از جميع امت يهود و نصارى سؤال كن كه، أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ: آيا قرار دادهايم و فرمودهايم در كتب منزله ايشان كه به غير از خداوند آمرزنده مهربان، آلِهَةً يُعْبَدُونَ: خدايان پرستيده شوند از اوثان و اصنام. حاصل آنكه از ايشان بپرس كه هيچ امر كردهام به عبادت بتان و در هيچ ملتى از ملل ايشان پرستش غير ذات يگانه خالق مقرر بوده. مراد استشهاد است به اجماع تمام انبياء بر توحيد.
تفسير دوم آيه: آنكه مراد سؤال حضرت است از پيغمبران سلف در شب معراج و چند روايت معتبره از خاصه و عامه وارد شده از جمله:
1- در كافى- ابو حمزه ثمالى روايت نموده كه با حضرت باقر عليه السلام حج بجا آورديم و مردم در ركن با حضرت اجتماع كردند. نافع، غلام عمر بن الخطاب به هشام بن عبد الملك گفت: من مسائل دارم كه جواب ندهد آن را مگر پيغمبر يا وصى پيغمبر. هشام گفت: برو سؤال كن از او شايد او را خجالت
«1» همان كتاب و باب حديث 14، ج 2، ص 602.
«2» تفسير برهان، ج 4، ص 146- 145، حديث 1 تا 13.
جلد 11 - صفحه 479
دهى. آمد خدمت حضرت عرض كرد: من خواندم تورات و انجيل و زبور و قرآن را، و شناختم حلال و حرام آن را و آمدم سؤال كنم تو را مسائلى كه جواب آن را ندهد مگر نبى يا وصى نبى.
حضرت سر مبارك بلند فرمود: بپرس هر چه خواهى.
گفت: خبر ده چند سال بين حضرت عيسى عليه السلام و حضرت محمد صلى اللّه عليه و آله فاصله بود؟
حضرت فرمود: به قول تو يا به قول من؛ اما به قول من پانصد سال و به قول تو ششصد سال.
بعد پرسيد از فرمايش الهى «و اسئل من ارسلنا من قبلك من رسلنا» كيست آن كسى كه پيغمبر از او سؤال كند و حال آنكه بين او و عيسى عليه السلام پانصد سال بود.
پس حضرت تلاوت نمود آيه معراج را «سُبْحانَ الَّذِي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى» آنجا كه سير داد حضرت را به بيت المقدس، جمع فرمود خدا اولين و آخرين پيغمبران را، پس امر فرمود جبرئيل اذان گويد، پس اذان گفت هر كدام فصول را دو مرتبه، و در اذان گفت «حى على خير العمل» پس مقدم داشت حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله را و نماز خواند به قوم، وقتى نماز تمام شد فرمود بر چه چيز شهادت دهيد و چه چيز را عبادت كنيد، گفتند شهادت دهيم «ان لا اله الا اللّه وحده لا شريك له و انك رسول اللّه» فرا گرفت بر اين عهود و مواثيق ما را.
نافع گفت: راست گفتى يا ابا جعفر «1».
و چند روايت بدين مضمون از خاصه وارد شده.
اما عامه- در حلية الاولياء- ابو نعيم حافظ محدث در تفسير اين آيه روايت نموده: قال النبى صلّى اللّه عليه و آله ليلة اسرى به جمع اللّه بينه و بين الانبياء قال سألهم يا محمد على ما ذا بعثتم قالوا بعثنا على شهادة ان لا اله الا اللّه و الاقرار بنبوتك
«1» تفسير برهان، ج 4، ص 147 حديث 1.
جلد 11 - صفحه 480
و الولاية لعلى بن أبي طالب «عليه السلام». فرمود پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله شبى كه به معراج رفتم جمع فرمود خدا بين پيغمبر و انبياء، فرمود سؤال كن انبياء را بر چه چيز مبعوث شديد، گفتند: بر شهادت يگانگى خدا و اقرار به نبوت تو و ولايت على بن ابى طالب عليه السلام. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ (41) أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِي وَعَدْناهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ (42) فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (43) وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ (44) وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ (45)
ترجمه
پس اگر ببريم تو را پس همانا ما از آنها انتقام كشندگانيم
يا
جلد 4 صفحه 605
بنمايانيم بتو آنچه را كه وعده داديم آنها را پس همانا ما بر آنها قدرت دارندگانيم
پس چنگ بزن بآنچه وحى شد بسوى تو همانا تو بر راه راستى
و همانا آن هر آينه موجب تذكّر است براى تو و براى خويشانت و زود است كه پرسيده شويد
و بپرس از آنانكه فرستاديم پيش از تو از پيغمبرانمان آيا قرار داديم غير از خداى بخشنده معبودهائى كه پرستيده شوند.
تفسير
خداوند متعال براى تقويت قلب و تسليت خاطر حبيب خود از آزار كفّار قريش در تعقيب آيه سابقه ميفرمايد پس اگر ببريم ما تو را از اين عالم به عالم آخرت انتقام تو را از آنها بعد از تو خواهيم كشيد يا ارائه خواهيم داد به تو عذابى را كه وعده داديم بر آنها وارد نمائيم اگر باقى گذاريم تو را در دنيا و در هر حال اقتدار ما بر آنها ثابت و محقّق است و كلمه امّا مركّب از ان شرطيّه و ماء زائده است براى تأكيد و خلاصه مفاد دو آيه آنستكه آنها از عذاب ما رهائى ندارند خواه تو باشى خواه نباشى پس با كمال دلگرمى و اطمينان خاطر متمسّك و متشبّث باش بقرآن و بدانكه تو بر راه مستقيم بهشت ثابت و برقرارى و همانا آن قرآن موجب تذكّر و ياد آورى و نام نيك است براى تو و خويشانت تا روز قيامت كه در آنروز از اداء حقّ آن اعمّ از حفظ احترام و عمل باحكام و شكر اين انعام پرسيده خواهيد شد در مجمع روايت نموده كه جابر بن عبد اللّه انصارى ره گفت من نزديكترين مردم بودم به پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم در حجّة الوداع وقتى كه در منى بوديم حضرت فرمود باصحاب كه ميبينم شما را بعد از من كافر شويد و گردن يكديگر را بزنيد و قسم بخدا اگر چنين كنيد مرا بيابيد در لشگرى كه با شما بجنگند پس توجّه بپشت سر خود كرد و سه مرتبه فرمود يا على پس ديديم آثار وحى در وجود آنحضرت ظاهر گشت و نازل شد فامّا نذهبنّ بك فانّا منهم منتقمون بعلى بن ابى طالب عليه السّلام و از ابن عباس ره هم اين معنى نقل شده كه بتوسط على بن ابى طالب عليه السّلام خدا انتقام از آنها خواهد كشيد و ظاهرا مراد در رجعت است ولى قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد آنستكه اگر ببريم تو را اى محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم از مكّه بمدينه پس ما تو را برميگردانيم بمكّه و انتقام ميكشيم از آنها بعلى بن ابى طالب عليه السّلام و شمهئى از اين مقال در سوره المؤمنون
جلد 4 صفحه 606
گذشت و نيز قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه مراد از انّك على صراط مستقيم ثبوت بر ولايت على عليه السّلام است و على صراط مستقيم است و در ذيل آيه بعد در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه ما قوم پيغمبريم و ما مسئوليم و از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مقصود مائيم و ما اهل ذكريم و ما مسئوليم يعنى ائمه عليهم السلام و در بصائر از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و اهل بيت او اهل ذكرند و ايشان مسئولانند و اين معانى با ظاهر منافات ندارد چنانچه كرارا تذكّر داده شده است كه مراد معانى خفيّه و افراد كامله است و گفتهاند خداوند امر فرموده به پيغمبر خود كه سؤال فرمايد از امّتهاى انبياء سابق كه آيا خداوند براى خود هيچوقت شريكهائى قرار داده كه مردم پرستش آنها را نمايند تا آنها بگويند خير نداده و مشركين مكّه متوجه شوند كه مذهب آنها مخالف با تمام اديان حقّه است ولى اين معنى مخالف با ظاهر آيه اخيره و روايات كثيره از عامّه و خاصه است چون مستفاد از آنها آنستكه اين امر از خداوند در شب معراج به پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم شد كه از انبياء سابق كه همه در بيت المقدّس براى اقتداء بحضرت حاضر شده بودند سؤال فرمايد از اصل اديان حقّه كه توحيد خدا و نفى شرك است و در روايات خاصه است كه او سؤال فرمود و ايشان اقرار نمودند بتوحيد خدا و نفى شرك و رسالت آنحضرت و فضل اهل بيت او بر امّت و فضل شيعيان ايشان براى آنكه عهد و ميثاق خودشان را با خدا به پيغمبر آخر الزّمان تسليم و بپايان برسانند و اين بعد از آن بود كه بفيض اقتداء بآنحضرت رسيده بودند و بنابر اين آيه شريفه حاجت بتقدير امم يا اتباع قبل از من أرسلنا ندارد كه بنا بر معناى اوّل دارد ولى در مجمع آن معنى را باكثر مفسّرين نسبت داده و ظاهرا مراد اهل سنّت باشد و بنظر حقير اين معنى متعيّن است چون با ظاهر آيه موافق و با صريح روايات منطبق است و محتاج بتقدير و تكلّف نيست و بعضى گفتهاند در شب معراج اين آيه نازل و ظاهرا امر شد به پيغمبر كه سؤال كند ولى حضرت نفرمود چون خود علم داشت و پيغمبران چون شنيدند آيه را همه بتوحيد و نفى شرك اقرار و اعتراف نمودند و گفتند ما همه مبعوث بر آن بوديم و اللّه تعالى اعلم بحقائق الامور.
جلد 4 صفحه 607
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ سئَل مَن أَرسَلنا مِن قَبلِكَ مِن رُسُلِنا أَ جَعَلنا مِن دُونِ الرَّحمنِ آلِهَةً يُعبَدُونَ (45)
و سؤال كن از كساني که ما فرستاديم از پيش از پيغمبران ما آيا قرار داديم و جعل فرموديم از غير خداوند رحمن خداياني که عبادت آنها بكنند.
اولين دعوت تمام پيغمبران دعوت به توحيد بوده بلكه غرض اصلي از ارسال رسل همان توحيد بود و بقيه دستورات متفرع بر همين توحيد است که
«اول الدين معرفة اللّه و كمال معرفته توحيده- الخطبة».
وَ سئَل مَن أَرسَلنا مِن قَبلِكَ مِن رُسُلِنا بعضي گفتند سؤال از مؤمنين اهل كتاب است که انبياء بني اسرائيل بر آنها ارسال شده پس معني وَ سئَل مَن أَرسَلنا مِن قَبلِكَ مِن رُسُلِنا بتقدير مضاف و بعضي گفتند مراد سؤال از اهل كتابين يهود و نصاري توراة و انجيل لكن خلاف ظاهر آيه است و اخبار بسياري داريم که مراد ليلة المعراج است که ارواح جميع انبياء و رسل در خدمتش مشرف شدند حضرت بر حسب امر الهي از آنها سؤال كرد که شما بر چه مبعوث شديد گفتند:
بر توحيد و بشارت به رسالت شما و ولايت علي امير المؤمنين و اينکه اخبار مفصل است خلاصه آن ذكر شد.
أَ جَعَلنا مِن دُونِ الرَّحمنِ آلِهَةً از شمس و قمر و اصنام و ملائكه و جن و انس و آتش و حيوانات که هر دسته از مشركين آنها را آلهه خود قرار داده بودند.
يُعبَدُونَ بلكه مسئله توحيد بحكم عقل و حس از ابده بديهيات است جاي شك و ريب نيست.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 45)- سپس برای نفی بتپرستی و ابطال عقائد مشرکین به دلیل دیگری پرداخته، میگوید: «از رسولانی که قبل از تو فرستادیم بپرس، آیا غیر از خداوند رحمن، معبودهایی برای پرستش آنها قرار دادیم»؟! (وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً یُعْبَدُونَ).
اشاره به این که تمام انبیای الهی دعوت به توحید کردهاند، و همگی بطور قاطع بتپرستی را محکوم نمودهاند، بنابر این پیامبر اسلام در مخالفتش با بتها کار بی سابقهای انجام نداده، بلکه سنت همیشگی انبیا را احیا نموده است.
نکات آیه
۱ - تمامى پیامبران و ادیان آسمانى، مبلغ توحید و مخالف شرک و چندگانه پرستى بوده اند. (وسئل من أرسلنا من قبلک من رسلنا ... ءالهة یعبدون)
۲ - دعوت پیامبر(ص)، استمرار خط توحیدى پیامبران پیشین است. (و سئل من أرسلنا من قبلک من رسلنا أجعلنا من دون الرحمن ءالهة یعبدون) آیه شریفه در مقام بیان این نکته است که دعوت توحیدى پیامبر(ص)، امرى بى سابقه نیست، بلکه پیامبران و ادیان آسمانى گذشته نیز همین پیام را تبلیغ مى کردند.
۳ - «توحید» محور مشترک مسلمانان با پیروان دیگر ادیان آسمانى است. (و سئل من أرسلنا ... ءالهة یعبدون) برداشت یاد شده بدین احتمال است که مراد از «و سئل من أرسلنا» پرسش از امت هاى پیامبران گذشته باشد. در این صورت استفاده مى شود که پیروان ادیان آسمانى گذشته، خویشتن را یکتاپرست مى دانند و در نتیجه مى توان گفت توحید قدر مشترک تمامى ادیان است.
۴ - موقعیت ممتاز و برجسته اهل کتاب در جامعه عرب عصر بعثت (و سئل من أرسلنا من قبلک من رسلنا) حَکَم قرار دادن اهل کتاب درباره شرک و توحید، نشانى از موقعیت برجسته آنان دارد.
۵ - هم آوایى و هماهنگى ادیان آسمانى در دعوت به توحید، از نشانه هاى صدق مکتب توحیدى اسلام (و سئل من أرسلنا)
۶ - خداوندِ داراى رحمت گسترده و مطلق، تنها موجود شایسته پرستش است. (أجعلنا من دون الرحمن ءالهة یعبدون)
موضوعات مرتبط
- ادیان آسمانى: شرک ستیزى ادیان آسمانى ۱; هماهنگى پیروان ادیان آسمانى ۳; هماهنگى ادیان آسمانى ۱، ۵
- اسلام: نشانه هاى حقانیت اسلام ۵
- الوهیت: ملاک الوهیت ۶
- انبیا: توحید انبیا ۲; شرک ستیزى انبیا ۱; هماهنگى انبیا ۱، ۲
- اهل کتاب: اهل کتاب مقارن بعثت ۴; تاریخ اهل کتاب ۴; موقعیت اجتماعى اهل کتاب ۴
- توحید: توحید در ادیان آسمانى ۵; مبلغان توحید ۱
- محمد(ص): دعوتهاى محمد(ص) ۲
- مسلمانان: توحید مسلمانان ۳
- معبودراستین: رحمانیت معبودراستین ۶
منابع