روایت:الکافی جلد ۸ ش ۴۲۵: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۸ ش ۴۲۵ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۸ ش ۴۲۵ منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۴۲
آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة
عنه عن ابيه و محمد بن يحيي عن احمد بن محمد جميعا عن الحسن بن علي عن عمر بن ابان عن اسماعيل الجعفي عن ابي جعفر ع قال :
الکافی جلد ۸ ش ۴۲۴ | حدیث | الکافی جلد ۸ ش ۴۲۶ | |||||||||||||
|
ترجمه
هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۲ ترجمه رسولى محلاتى, ۱۰۶
اسماعيل جعفى از امام باقر عليه السّلام روايت كند كه فرمود: هنگامى كه نوح عليه السّلام هسته درخت (نخل) را مىكاشت قومش بر او گذر كردند و بر او ميخنديدند و او را مسخره ميكردند و مىگفتند كارش كاشتن درخت شده، و چون نخلهها بلند شد و كاملا بلند شده و سركشيد آنها را بريد و سپس شروع بتراشيدن آنها كرد، مردم باو گفتند: حال ديگر نجار شده! سپس آنها را بهم پيوست و كشتى ساخت، آن مردم باز بر او گذشتند و شروع بخنده و مسخره كردند و گفتند: حالا ديگر كشتيبان شده آنهم روى زمين خشك، تا اينكه از ساختن كشتى فراغت يافت.
حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى, ۳۳۲
اسماعيل جعفى از امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: هنگامى كه نوح عليه السّلام هسته درخت نخل را مىكاشت قومش بر او گذشتند در حالى كه به او ريشخند مىزدند و به تمسخرش مىگرفتند و مىگفتند: كارش به كاشتن درخت كشيده، و چون نخل بلند شد و سر به آسمان ساييد آن را قطع كرد و تراشيدن آن را آغاز كرد. مردم باز هنگامى كه بر او مىگذشتند خنده و مسخرگى در پيش مىگرفتند و مىگفتند: حالا ديگر كشتيبان شده آن هم در خشكى تا آنكه از ساختن آن آسوده گشت.