روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۹۳۱: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۲ ش ۱۹۳۱ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۹۳۱ منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۳۳
آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء
عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن علي بن اسباط عن ابراهيم بن ابي اسراييل عن الرضا ع قال :
الکافی جلد ۲ ش ۱۹۳۰ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۱۹۳۲ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۲۷۹
از ابراهيم بن ابى اسرائيل از امام رضا (ع) كه فرمود: يك دختركى از ما بود كه در گردنش خنازير بر آمد و كس نزد من آمد و گفت: اى على (نام امام رضا است) به آن دخترك بگو تا بگويد: يا رءوف يا رحيم يا رب يا سيدى ، آن را تكرار كند. فرمود: آن را گفت و خدا عز و جل بيمارى او را از ميان برد. گويد: فرمود: اين دعائى است كه جعفر بن سليمان با آن دعا كرد (شايد جعفر بن سليمان هم به اين بيمارى گرفتار شده و به وسيله اين دعا شفا يافته است- از مجلسى ره).
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۳۴۶
حضرت رضا عليه السّلام فرمود: دختركى از ما (يا كنيزكى) در گردنش خنازيرى بيرون آمد (خنازير غدههائى است كه در زير گلو و گردن پيدا شود و از آن چرك مىآيد) پس كسى نزد من آمد و گفت: اى على (بن موسى الرضا) باو بگو: (اين دعا را) بخواند: «يا رؤف يا رحيم يا رب يا سيدى» و آن را تكرار كند، فرمود: پس اين كلمات را گفت و خداى عز و جل آن خنازير را از او برطرف كرد (راوى) گويد: فرمود: و اين دعا همانست كه جعفر بن سليمان با آن دعا كرد.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۵۱۳
چند نفر از اصحاب ما روايت كردهاند، از سهل بن زياد، از على بن اسباط، از. ابراهيم بن ابىاسرائيل، از حضرت امام رضا عليه السلام كه فرمود: «كنيزكى از ما خنازير «۱» در گردنش بيرون آمد؛ پس كسى به نزد من آمد (- يعنى در خواب-) و گفت: يا على! به او بگو كه بگويد: يَا رَؤُوفُ يَا رَحِيمُ، يَا رَبِّ يَا سَيِّدِي؛ «اى مهربان! اى بخشاينده! اى پروردگار! اى آقاى من!»، و اين را تكرار كند. حضرت فرمود كه: «پس كنيزك اين را گفت، و خداى عز و جل خنازير را از او برد». راوى گفت كه: حضرت فرمود كه: «اين دعا همان است كه جعفر بن سليمان به آن دعا كرد». «۲» ( ۱). خنازير، به زخم هايى در گردن مىگويند كه گاه به مرگ مىانجامد. ( ۲). ذكر اين حديث در اين باب مناسب نيست، و مناسب آن بود كه در باب بعد از اين ذكر شود.( مترجم)