سبإ ٧: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(←تفسیر) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::قَال|قَالَ]] [[کلمه غیر ربط::قَال| ]] [[شامل این ریشه::قول| ]][[ریشه غیر ربط::قول| ]][[شامل این کلمه::الّذِين|الَّذِينَ]] [[شامل این ریشه::الذين| ]][[شامل این کلمه::کَفَرُوا|کَفَرُوا]] [[کلمه غیر ربط::کَفَرُوا| ]] [[شامل این ریشه::کفر| ]][[ریشه غیر ربط::کفر| ]][[شامل این کلمه::هَل|هَلْ]] [[کلمه غیر ربط::هَل| ]] [[شامل این ریشه::هل| ]][[ریشه غیر ربط::هل| ]][[شامل این کلمه::نَدُلّکُم|نَدُلُّکُمْ]] [[کلمه غیر ربط::نَدُلّکُم| ]] [[شامل این ریشه::دلل| ]][[ریشه غیر ربط::دلل| ]][[شامل این ریشه::کم| ]][[ریشه غیر ربط::کم| ]][[شامل این کلمه::عَلَى|عَلَى]] [[شامل این ریشه::على| ]][[شامل این کلمه::رَجُل|رَجُلٍ]] [[کلمه غیر ربط::رَجُل| ]] [[شامل این ریشه::رجل| ]][[ریشه غیر ربط::رجل| ]][[شامل این کلمه::يُنَبّئُکُم|يُنَبِّئُکُمْ]] [[کلمه غیر ربط::يُنَبّئُکُم| ]] [[شامل این ریشه::کم| ]][[ریشه غیر ربط::کم| ]][[شامل این ریشه::نبء| ]][[ریشه غیر ربط::نبء| ]][[شامل این کلمه::إِذَا|إِذَا]] [[شامل این ریشه::اذا| ]][[شامل این کلمه::مُزّقْتُم|مُزِّقْتُمْ]] [[کلمه غیر ربط::مُزّقْتُم| ]] [[شامل این ریشه::مزق| ]][[ریشه غیر ربط::مزق| ]][[شامل این کلمه::کُل|کُلَ]] [[شامل این ریشه::کلل| ]][[شامل این کلمه::مُمَزّق|مُمَزَّقٍ]] [[کلمه غیر ربط::مُمَزّق| ]] [[شامل این ریشه::مزق| ]][[ریشه غیر ربط::مزق| ]][[شامل این کلمه::إِنّکُم|إِنَّکُمْ]] [[کلمه غیر ربط::إِنّکُم| ]] [[شامل این ریشه::انن| ]][[ریشه غیر ربط::انن| ]][[شامل این ریشه::کم| ]][[ریشه غیر ربط::کم| ]][[شامل این کلمه::لَفِي|لَفِي]] [[کلمه غیر ربط::لَفِي| ]] [[شامل این ریشه::فى| ]][[ریشه غیر ربط::فى| ]][[شامل این ریشه::ل| ]][[ریشه غیر ربط::ل| ]][[شامل این کلمه::خَلْق|خَلْقٍ]] [[کلمه غیر ربط::خَلْق| ]] [[شامل این ریشه::خلق| ]][[ریشه غیر ربط::خلق| ]][[شامل این کلمه::جَدِيد|جَدِيدٍ]] [[کلمه غیر ربط::جَدِيد| ]] [[شامل این ریشه::جدد| ]][[ریشه غیر ربط::جدد| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::قَال|قَالَ]] [[کلمه غیر ربط::قَال| ]] [[شامل این ریشه::قول| ]][[ریشه غیر ربط::قول| ]][[شامل این کلمه::الّذِين|الَّذِينَ]] [[شامل این ریشه::الذين| ]][[شامل این کلمه::کَفَرُوا|کَفَرُوا]] [[کلمه غیر ربط::کَفَرُوا| ]] [[شامل این ریشه::کفر| ]][[ریشه غیر ربط::کفر| ]][[شامل این کلمه::هَل|هَلْ]] [[کلمه غیر ربط::هَل| ]] [[شامل این ریشه::هل| ]][[ریشه غیر ربط::هل| ]][[شامل این کلمه::نَدُلّکُم|نَدُلُّکُمْ]] [[کلمه غیر ربط::نَدُلّکُم| ]] [[شامل این ریشه::دلل| ]][[ریشه غیر ربط::دلل| ]][[شامل این ریشه::کم| ]][[ریشه غیر ربط::کم| ]][[شامل این کلمه::عَلَى|عَلَى]] [[شامل این ریشه::على| ]][[شامل این کلمه::رَجُل|رَجُلٍ]] [[کلمه غیر ربط::رَجُل| ]] [[شامل این ریشه::رجل| ]][[ریشه غیر ربط::رجل| ]][[شامل این کلمه::يُنَبّئُکُم|يُنَبِّئُکُمْ]] [[کلمه غیر ربط::يُنَبّئُکُم| ]] [[شامل این ریشه::کم| ]][[ریشه غیر ربط::کم| ]][[شامل این ریشه::نبء| ]][[ریشه غیر ربط::نبء| ]][[شامل این کلمه::إِذَا|إِذَا]] [[شامل این ریشه::اذا| ]][[شامل این کلمه::مُزّقْتُم|مُزِّقْتُمْ]] [[کلمه غیر ربط::مُزّقْتُم| ]] [[شامل این ریشه::مزق| ]][[ریشه غیر ربط::مزق| ]][[شامل این کلمه::کُل|کُلَ]] [[شامل این ریشه::کلل| ]][[شامل این کلمه::مُمَزّق|مُمَزَّقٍ]] [[کلمه غیر ربط::مُمَزّق| ]] [[شامل این ریشه::مزق| ]][[ریشه غیر ربط::مزق| ]][[شامل این کلمه::إِنّکُم|إِنَّکُمْ]] [[کلمه غیر ربط::إِنّکُم| ]] [[شامل این ریشه::انن| ]][[ریشه غیر ربط::انن| ]][[شامل این ریشه::کم| ]][[ریشه غیر ربط::کم| ]][[شامل این کلمه::لَفِي|لَفِي]] [[کلمه غیر ربط::لَفِي| ]] [[شامل این ریشه::فى| ]][[ریشه غیر ربط::فى| ]][[شامل این ریشه::ل| ]][[ریشه غیر ربط::ل| ]][[شامل این کلمه::خَلْق|خَلْقٍ]] [[کلمه غیر ربط::خَلْق| ]] [[شامل این ریشه::خلق| ]][[ریشه غیر ربط::خلق| ]][[شامل این کلمه::جَدِيد|جَدِيدٍ]] [[کلمه غیر ربط::جَدِيد| ]] [[شامل این ریشه::جدد| ]][[ریشه غیر ربط::جدد| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|وَ قَالَ الَّذِينَ کَفَرُوا هَلْ نَدُلُّکُمْ عَلَى رَجُلٍ يُنَبِّئُکُمْ إِذَا مُزِّقْتُمْ کُلَ مُمَزَّقٍ إِنَّکُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=و کسانی که کفر ورزیدند، گفتند: «آیا بر (سر و سامان) مردی راهنماییتان کنیم که شما را خبر مهمّی میدهد: هنگامی که کاملاً متلاشی شدید، همواره در آفرینشی نوین خواهید بود؟» | |-|صادقی تهرانی=و کسانی که کفر ورزیدند، گفتند: «آیا بر (سر و سامان) مردی راهنماییتان کنیم که شما را خبر مهمّی میدهد: هنگامی که کاملاً متلاشی شدید، همواره در آفرینشی نوین خواهید بود؟» | ||
|-|معزی=و گفتند آنان که کفر ورزیدند آیا ننمایانیم به شما مردی را که آگهیتان دهد هر گاه پراکنده شدید مُنتهای پراکندگی را همانا شمائید در آفرینشی نوین | |-|معزی=و گفتند آنان که کفر ورزیدند آیا ننمایانیم به شما مردی را که آگهیتان دهد هر گاه پراکنده شدید مُنتهای پراکندگی را همانا شمائید در آفرینشی نوین | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">Those who disbelieved said, “Shall we point out to you a man, who will tell you that, once torn into shreds, you will be in a new creation?</div> | ||
{{آيه | سوره = سوره سبإ | نزول = | |-|</tabber> | ||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/034007.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/034007.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره سبإ | نزول = [[نازل شده در سال::16|٤ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::7|٧]] | قبلی = سبإ ٦ | بعدی = سبإ ٨ | کلمه = [[تعداد کلمات::17|١٧]] | حرف = }} | |||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«هَلْ نَدُلُّکُمْ؟»: آیا شما را رهنمود کنیم؟! مرادشان تمسخر پیغمبر بود و این است که واژه (رَجُلٍ) هم به کار بردهاند. انگار او را نمیشناسند. «مُزِّقْتُمْ»: متلاشی شدید. یعنی مردید و پوسیدید و خاک شدید و ذرّات خاکِ پیکرهایتان در گوشهها و کنارهای جهان، و چه بسا در بدن جانوران و گیاهان پراکنده گردید. «کُلَّ مُمَزَّقٍ»: کاملاً پراکنده. واژه (کلّ) مفعول مطلق است، و (مُمَزَّقٍ) مصدر میمی و بر وزن اسم مفعول و به معنی تمزیق، یعنی قطعه قطعه و تکّه تکّه کردن است. | «هَلْ نَدُلُّکُمْ؟»: آیا شما را رهنمود کنیم؟! مرادشان تمسخر پیغمبر بود و این است که واژه (رَجُلٍ) هم به کار بردهاند. انگار او را نمیشناسند. «مُزِّقْتُمْ»: متلاشی شدید. یعنی مردید و پوسیدید و خاک شدید و ذرّات خاکِ پیکرهایتان در گوشهها و کنارهای جهان، و چه بسا در بدن جانوران و گیاهان پراکنده گردید. «کُلَّ مُمَزَّقٍ»: کاملاً پراکنده. واژه (کلّ) مفعول مطلق است، و (مُمَزَّقٍ) مصدر میمی و بر وزن اسم مفعول و به معنی تمزیق، یعنی قطعه قطعه و تکّه تکّه کردن است. | ||
خط ۲۶: | خط ۳۴: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۳#link344 | آيات ۱ - | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۳#link345 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۳#link344 | آيات ۱ - ۹ سوره سبا]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۳#link346 | استدلال بر بعث و | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۳#link345 | مفاد سوره مباركه «سباء»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۳#link347 | پاسخ به | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۳#link346 | استدلال بر بعث و جزا، با استناد به عموميت ملك، و كمال علم خداى تعالى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۳#link348 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۳#link347 | پاسخ به منكران معاد، با بيان عموميت و گستردگی علم خدا]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۳#link348 | انذار و تهدید كفار، به جهت تکذیب و استهزاء پيامبر«ص»]] | |||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۸_بخش۴۷#link7 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۸_بخش۴۷#link7 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ «7» | |||
و كسانى كه كفر ورزيدند، (به استهزا) گفتند: آيا شما را به مردى راهنمايى كنيم كه به شما خبر مىدهد هرگاه (در قبرها) كاملًا متلاشى شديد (بار ديگر) در آفرينش تازهاى (زنده) خواهيد شد؟ | |||
جلد 7 - صفحه 422 | |||
===پیام ها=== | |||
1- كفّار، بر ضدّ دين و مقدّسات تبليغ مىكنند. «قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا» ولى جز تحقير و تمسخر، هيچ برهانى ندارند. «هَلْ نَدُلُّكُمْ» | |||
2- كفّار، شخصيّتها و مقدّسات دينى را تحقير مىكنند تا زمينهى دور شدن مردم را فراهم آورند. «عَلى رَجُلٍ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ «7» | |||
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا: و گفتند آنانكه كافر شدند، يعنى منكران قريش بعضى مر بعضى را از روى طنز و سخريه نه بر وجه اعلام، زيرا هر يك مىدانستند آن را؛ پس بر وجه استهزاء گفتند به يكديگر، هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ: آيا دلالت كنيم شما را بر مردى كه خبر مىدهد شما را به اعجب عجائب، يعنى حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله مىگويد به شما، إِذا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ: چون متفرق و پاره گردانيده شويد هر پاره ساختنى و متفرق گردانيدنى، يعنى چون اجزاى شما ريز ريز شده و به خاك مساوى شود بعضى | |||
جلد 10 - صفحه 509 | |||
از آن در شكم طيور و سباع رود، و برخى را آب و باد در اطراف عالم پراكنده سازد، إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ: بدرستى كه شما هر آينه در آفرينش نو خواهيد شد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ يَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَ يَهْدِي إِلى صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ «6» وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ «7» أَفْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذابِ وَ الضَّلالِ الْبَعِيدِ «8» أَ فَلَمْ يَرَوْا إِلى ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَيْهِمْ كِسَفاً مِنَ السَّماءِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ «9» | |||
ترجمه | |||
و مىبينند آنانكه داده شدند دانش را آنچه فرو فرستاده شد بتو از پروردگارت آن راست و درست است و هدايت ميكند براه خداى غالب ستوده | |||
و گفتند آنها كه كافر شدند آيا راهنمائى كنيم شما را بر مردى كه خبر دهد شما را چون پاره كرده شديد پاره كردنى تامّ و تمام همانا شما در آفرينش تازهايد | |||
آيا نسبت داد بخدا دروغى را يا در او است جنونى بلكه آنانكه ايمان نميآورند بآن جهان در عذاب و گمراهى دورند | |||
آيا نظر نكردند بآنچه در پيش رويشان است و آنچه باشد پشت سرشان از آسمان و زمين اگر بخواهيم فرو ميبريم آنها را بزمين يا مىافكنيم بر آنها پارههائى از آسمان همانا در اين هر آينه نشانهايست براى هر بنده بازگشت كنندهئى. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال بعد از بيان امكان معاد در آيات سابقه اثبات آنرا فرموده به بيان جامعى از اين قرار كه علماء و دانشمندان عالم ميدانند و تصديق | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 349 | |||
ميكنند كه قرآن تو حق است و از جانب خدا است چون كسى نتوانسته و نتواند مانند آن بياورد و تمام احكامش مطابق با حكمت و مصلحت و موجب هدايت مردم است بدين خداوند قادر توانايى كه ستوده است در جميع افعال و غالب است در تمام احوال لذا ديده ميشود كه علماء اهل كتاب با آنكه تمام منافع دنيوى آنها بقبول اسلام از دستشان ميرود بتدريج قرآن را مىبينند و مسلمان ميشوند و در آن تصريحات زياد بقيامت و معاد شده و معلوم ميشود آن حق است و هر چه در قرآن است حق و آورنده آن بر حق و با وجود اين كفّار از روى تعجّب ميگويند با يكديگر آيا ميخواهيد بشما ارائه دهيم مرديرا كه ميگويد وقتى شما مرديد و خاك شديد و اجزاء بدن شما پاره پاره و متفرّق شد و هر پاره و جزئى از آن در جائى قرار گرفت همانا شما دو مرتبه آفريده شده و در افراد مردم جديدى قرار خواهيد گرفت از يكى از اين دو امر خارج نيست يا اين مرد براى پيشرفت مقاصد خودش اين كار را بخدا نسبت ميدهد بدروغ و افترا ميزند يا ديوانه است كه چنين امر عجيبى را ادّعا ميكند و مقصودشان از آنمرد عقل كلّ و خاتم رسل صلّى اللّه عليه و اله و سلم بود لذا خداوند هر دو طرف ترديد آنها را منع فرموده به بليغترين بيان مختصرى كه نه چنين است بلكه كسانيكه ايمان بدار جزاء و روز بازپسين ندارند در عذاب آنروز مخلّد و بلوازم و تبعات اين بىاعتقادى در دنيا معذّب و در وادى ضلالت و گمراهى و دورى از حق و حقيقت و اله و سر گردانند و تقديم عذاب بر ضلال با آنكه در رتبه مؤخّر است و اخبار از فعليّت آن براى اشاره بتحقّق آن است و تهديد آنها بعذاب دنيوى و اشاره بناراحتيهاى صاحبان اين فكر در دنيا كه اميدى بتلافى آنها در آخرت ندارند و استدلال فرموده بر آن باين تقريب كه آيا نظر نمىاندازند بسوى جهت مقابل و غير مقابل خودشان از آسمان و زمين كه بآنها از جوانب احاطه نموده بطوريكه راه گريز ندارند و در تحت سلطنت و قدرت و در ملك ما ميباشند اگر بخواهيم مانند قارون آنها را بزمين فرو بريم ميبريم و اگر بخواهيم مانند قوم شعيب پاره آتشى از آسمان بر سر آنها فرود آريم ميآوريم با چنين وسعت ملك و احاطه و قدرت و سلطنتى چگونه نميتوانيم اجزاء متفرّقه آنها را جمع آورى و حيات دهيم در اين ملاحظات دليل روشنى است بر معاد از براى هر بندهاى كه رجوع بحق و آثار دالّه بر آن نموده و | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 350 | |||
بدرگاه بارى انابه و توبه ميكند براى درك حقائق و بخشش گناهان خود و ان يشأ يخسف او يسقط هر سه بياء نيز قرائت شده است. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَل نَدُلُّكُم عَلي رَجُلٍ يُنَبِّئُكُم إِذا مُزِّقتُم كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُم لَفِي خَلقٍ جَدِيدٍ «7» | |||
و گفتند كساني که كافر هستند آيا دلالت كنيم شما را به مردي که خبر ميدهد به شما که موقعي که شما اعضاء بدن شما از هم پاشيده شد به تمام پاشيدگي که جز خاكي بيش نيستيد به درستي که شما هر آينه جديدا خلق ميشويد. | |||
كفار و بسياري از مسلمين در موضوع معاد طوائفي هستند. يك دسته منكر اصل معاد هستند مثل طبيعي دهري، يك دسته معاد روحاني ميگويند. يك دسته قالب مثالي ميگويند. يك دسته بدن حور قليايي ميگويند. و بالجمله معاد جسماني را که با همين بدن عنصري زنده، ميشوند منكر هستند و تمام مشمول اينکه جمله هستند که: | |||
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَل نَدُلُّكُم عَلي رَجُلٍ که پيغمبر اكرم باشد. | |||
يُنَبِّئُكُم إِذا مُزِّقتُم كُلَّ مُمَزَّقٍ كأنه ميگويند که اينکه رجل دروغ به اينکه بزرگي ميگويد که چون خاك و پوسيده شديد، إِنَّكُم لَفِي خَلقٍ جَدِيدٍ نميدانم اينها خلقت انسان را از خاك محال عقلي مي دانند يا محال عادي يا قدرت الهي را منكر ميشوند! در همين دنيا چه قدر حيوانات از خاك | |||
جلد 14 - صفحه 546 | |||
زنده ميشوند، چه اندازه از نطفه چه اندازه از تخم و هسته و دانه بلكه از نيستي به هستي آمدند قُل يُحيِيهَا الَّذِي أَنشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ (يس آيه 79). | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 7)- در این آیه بار دیگر به مسأله قیامت و رستاخیز باز میگردد و بحثهای گذشته را به صورت دیگری تکمیل میکند، میفرماید: «و کافران گفتند: | |||
آیا مردی را به شما نشان دهیم که خبر میدهد هنگامی که همگی خاک شدید و ذرات بدن شما از یکدیگر جدا شد و هر یک در گوشهای قرار گرفت (و یا شاید جزء بدن حیوان یا انسان دیگری شد) بار دیگر به آفرینش تازهای باز میگردید»؟! (وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا هَلْ نَدُلُّکُمْ عَلی رَجُلٍ یُنَبِّئُکُمْ إِذا مُزِّقْتُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّکُمْ لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ). | |||
به نظر میرسد اصرار آنها بر مسأله انکار معاد از دو امر سر چشمه گرفته، نخست این که: چنین میپنداشتند معادی که پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله مطرح میکرد (معاد جسمانی) مطلبی است آسیبپذیر! دیگر این که اعتقاد به معاد و یا حتی قبول احتمالی آن به هر حال در انسان | |||
ج4، ص29 | |||
ایجاد مسؤولیت و تعهد میکند، و این مطلبی بود که برای سردمداران کفر سخت خطرناک محسوب میشد. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۷۶: | خط ۱۹۰: | ||
[[رده:تاریخ صدر اسلام]][[رده:انسان ها در قیامت]][[رده:تجدید حیات انسان]][[رده:تلاش مکذبان قیامت]][[رده:توجیه گرى مکذبان قیامت]][[رده:مکذبان قیامت]][[رده:استهزاهاى کافران صدراسلام]][[رده:بینش کافران]][[رده:روش برخورد کافران صدراسلام]][[رده:استهزاى محمد]][[رده:تبلیغ محمد]][[رده:تحقیر محمد]][[رده:تعالیم محمد]][[رده:آثار تبلیغ معاد]][[رده:استبعاد معاد]][[رده:استبعاد معاد جسمانى]][[رده:معاد جسمانى]][[رده:مکذبان معاد]] | [[رده:تاریخ صدر اسلام]][[رده:انسان ها در قیامت]][[رده:تجدید حیات انسان]][[رده:تلاش مکذبان قیامت]][[رده:توجیه گرى مکذبان قیامت]][[رده:مکذبان قیامت]][[رده:استهزاهاى کافران صدراسلام]][[رده:بینش کافران]][[رده:روش برخورد کافران صدراسلام]][[رده:استهزاى محمد]][[رده:تبلیغ محمد]][[رده:تحقیر محمد]][[رده:تعالیم محمد]][[رده:آثار تبلیغ معاد]][[رده:استبعاد معاد]][[رده:استبعاد معاد جسمانى]][[رده:معاد جسمانى]][[رده:مکذبان معاد]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره سبإ ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره سبإ ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 7 سوره سبإ | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 7 سوره سبإ,سبإ 7,وَ قَالَ الَّذِينَ کَفَرُوا هَلْ نَدُلُّکُمْ عَلَى رَجُلٍ يُنَبِّئُکُمْ إِذَا مُزِّقْتُمْ کُلَ مُمَزَّقٍ إِنَّکُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ,تاریخ صدر اسلام,انسان ها در قیامت,تجدید حیات انسان,تلاش مکذبان قیامت,توجیه گرى مکذبان قیامت,مکذبان قیامت,استهزاهاى کافران صدراسلام,بینش کافران,روش برخورد کافران صدراسلام,استهزاى محمد,تبلیغ محمد,تحقیر محمد,تعالیم محمد,آثار تبلیغ معاد,استبعاد معاد,استبعاد معاد جسمانى,معاد جسمانى,مکذبان معاد,آیات قرآن سوره سبإ | |||
|description=وَ قَالَ الَّذِينَ کَفَرُوا هَلْ نَدُلُّکُمْ عَلَى رَجُلٍ يُنَبِّئُکُمْ إِذَا مُزِّقْتُمْ کُلَ مُمَزَّقٍ إِنَّکُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۸ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۱۳
کپی متن آیه |
---|
وَ قَالَ الَّذِينَ کَفَرُوا هَلْ نَدُلُّکُمْ عَلَى رَجُلٍ يُنَبِّئُکُمْ إِذَا مُزِّقْتُمْ کُلَ مُمَزَّقٍ إِنَّکُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ |
ترجمه
سبإ ٦ | آیه ٧ | سبإ ٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«هَلْ نَدُلُّکُمْ؟»: آیا شما را رهنمود کنیم؟! مرادشان تمسخر پیغمبر بود و این است که واژه (رَجُلٍ) هم به کار بردهاند. انگار او را نمیشناسند. «مُزِّقْتُمْ»: متلاشی شدید. یعنی مردید و پوسیدید و خاک شدید و ذرّات خاکِ پیکرهایتان در گوشهها و کنارهای جهان، و چه بسا در بدن جانوران و گیاهان پراکنده گردید. «کُلَّ مُمَزَّقٍ»: کاملاً پراکنده. واژه (کلّ) مفعول مطلق است، و (مُمَزَّقٍ) مصدر میمی و بر وزن اسم مفعول و به معنی تمزیق، یعنی قطعه قطعه و تکّه تکّه کردن است.
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ «7»
و كسانى كه كفر ورزيدند، (به استهزا) گفتند: آيا شما را به مردى راهنمايى كنيم كه به شما خبر مىدهد هرگاه (در قبرها) كاملًا متلاشى شديد (بار ديگر) در آفرينش تازهاى (زنده) خواهيد شد؟
جلد 7 - صفحه 422
پیام ها
1- كفّار، بر ضدّ دين و مقدّسات تبليغ مىكنند. «قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا» ولى جز تحقير و تمسخر، هيچ برهانى ندارند. «هَلْ نَدُلُّكُمْ»
2- كفّار، شخصيّتها و مقدّسات دينى را تحقير مىكنند تا زمينهى دور شدن مردم را فراهم آورند. «عَلى رَجُلٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ «7»
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا: و گفتند آنانكه كافر شدند، يعنى منكران قريش بعضى مر بعضى را از روى طنز و سخريه نه بر وجه اعلام، زيرا هر يك مىدانستند آن را؛ پس بر وجه استهزاء گفتند به يكديگر، هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ: آيا دلالت كنيم شما را بر مردى كه خبر مىدهد شما را به اعجب عجائب، يعنى حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله مىگويد به شما، إِذا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ: چون متفرق و پاره گردانيده شويد هر پاره ساختنى و متفرق گردانيدنى، يعنى چون اجزاى شما ريز ريز شده و به خاك مساوى شود بعضى
جلد 10 - صفحه 509
از آن در شكم طيور و سباع رود، و برخى را آب و باد در اطراف عالم پراكنده سازد، إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ: بدرستى كه شما هر آينه در آفرينش نو خواهيد شد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَ يَهْدِي إِلى صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ «6» وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ «7» أَفْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذابِ وَ الضَّلالِ الْبَعِيدِ «8» أَ فَلَمْ يَرَوْا إِلى ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَيْهِمْ كِسَفاً مِنَ السَّماءِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ «9»
ترجمه
و مىبينند آنانكه داده شدند دانش را آنچه فرو فرستاده شد بتو از پروردگارت آن راست و درست است و هدايت ميكند براه خداى غالب ستوده
و گفتند آنها كه كافر شدند آيا راهنمائى كنيم شما را بر مردى كه خبر دهد شما را چون پاره كرده شديد پاره كردنى تامّ و تمام همانا شما در آفرينش تازهايد
آيا نسبت داد بخدا دروغى را يا در او است جنونى بلكه آنانكه ايمان نميآورند بآن جهان در عذاب و گمراهى دورند
آيا نظر نكردند بآنچه در پيش رويشان است و آنچه باشد پشت سرشان از آسمان و زمين اگر بخواهيم فرو ميبريم آنها را بزمين يا مىافكنيم بر آنها پارههائى از آسمان همانا در اين هر آينه نشانهايست براى هر بنده بازگشت كنندهئى.
تفسير
خداوند متعال بعد از بيان امكان معاد در آيات سابقه اثبات آنرا فرموده به بيان جامعى از اين قرار كه علماء و دانشمندان عالم ميدانند و تصديق
جلد 4 صفحه 349
ميكنند كه قرآن تو حق است و از جانب خدا است چون كسى نتوانسته و نتواند مانند آن بياورد و تمام احكامش مطابق با حكمت و مصلحت و موجب هدايت مردم است بدين خداوند قادر توانايى كه ستوده است در جميع افعال و غالب است در تمام احوال لذا ديده ميشود كه علماء اهل كتاب با آنكه تمام منافع دنيوى آنها بقبول اسلام از دستشان ميرود بتدريج قرآن را مىبينند و مسلمان ميشوند و در آن تصريحات زياد بقيامت و معاد شده و معلوم ميشود آن حق است و هر چه در قرآن است حق و آورنده آن بر حق و با وجود اين كفّار از روى تعجّب ميگويند با يكديگر آيا ميخواهيد بشما ارائه دهيم مرديرا كه ميگويد وقتى شما مرديد و خاك شديد و اجزاء بدن شما پاره پاره و متفرّق شد و هر پاره و جزئى از آن در جائى قرار گرفت همانا شما دو مرتبه آفريده شده و در افراد مردم جديدى قرار خواهيد گرفت از يكى از اين دو امر خارج نيست يا اين مرد براى پيشرفت مقاصد خودش اين كار را بخدا نسبت ميدهد بدروغ و افترا ميزند يا ديوانه است كه چنين امر عجيبى را ادّعا ميكند و مقصودشان از آنمرد عقل كلّ و خاتم رسل صلّى اللّه عليه و اله و سلم بود لذا خداوند هر دو طرف ترديد آنها را منع فرموده به بليغترين بيان مختصرى كه نه چنين است بلكه كسانيكه ايمان بدار جزاء و روز بازپسين ندارند در عذاب آنروز مخلّد و بلوازم و تبعات اين بىاعتقادى در دنيا معذّب و در وادى ضلالت و گمراهى و دورى از حق و حقيقت و اله و سر گردانند و تقديم عذاب بر ضلال با آنكه در رتبه مؤخّر است و اخبار از فعليّت آن براى اشاره بتحقّق آن است و تهديد آنها بعذاب دنيوى و اشاره بناراحتيهاى صاحبان اين فكر در دنيا كه اميدى بتلافى آنها در آخرت ندارند و استدلال فرموده بر آن باين تقريب كه آيا نظر نمىاندازند بسوى جهت مقابل و غير مقابل خودشان از آسمان و زمين كه بآنها از جوانب احاطه نموده بطوريكه راه گريز ندارند و در تحت سلطنت و قدرت و در ملك ما ميباشند اگر بخواهيم مانند قارون آنها را بزمين فرو بريم ميبريم و اگر بخواهيم مانند قوم شعيب پاره آتشى از آسمان بر سر آنها فرود آريم ميآوريم با چنين وسعت ملك و احاطه و قدرت و سلطنتى چگونه نميتوانيم اجزاء متفرّقه آنها را جمع آورى و حيات دهيم در اين ملاحظات دليل روشنى است بر معاد از براى هر بندهاى كه رجوع بحق و آثار دالّه بر آن نموده و
جلد 4 صفحه 350
بدرگاه بارى انابه و توبه ميكند براى درك حقائق و بخشش گناهان خود و ان يشأ يخسف او يسقط هر سه بياء نيز قرائت شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَل نَدُلُّكُم عَلي رَجُلٍ يُنَبِّئُكُم إِذا مُزِّقتُم كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُم لَفِي خَلقٍ جَدِيدٍ «7»
و گفتند كساني که كافر هستند آيا دلالت كنيم شما را به مردي که خبر ميدهد به شما که موقعي که شما اعضاء بدن شما از هم پاشيده شد به تمام پاشيدگي که جز خاكي بيش نيستيد به درستي که شما هر آينه جديدا خلق ميشويد.
كفار و بسياري از مسلمين در موضوع معاد طوائفي هستند. يك دسته منكر اصل معاد هستند مثل طبيعي دهري، يك دسته معاد روحاني ميگويند. يك دسته قالب مثالي ميگويند. يك دسته بدن حور قليايي ميگويند. و بالجمله معاد جسماني را که با همين بدن عنصري زنده، ميشوند منكر هستند و تمام مشمول اينکه جمله هستند که:
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَل نَدُلُّكُم عَلي رَجُلٍ که پيغمبر اكرم باشد.
يُنَبِّئُكُم إِذا مُزِّقتُم كُلَّ مُمَزَّقٍ كأنه ميگويند که اينکه رجل دروغ به اينکه بزرگي ميگويد که چون خاك و پوسيده شديد، إِنَّكُم لَفِي خَلقٍ جَدِيدٍ نميدانم اينها خلقت انسان را از خاك محال عقلي مي دانند يا محال عادي يا قدرت الهي را منكر ميشوند! در همين دنيا چه قدر حيوانات از خاك
جلد 14 - صفحه 546
زنده ميشوند، چه اندازه از نطفه چه اندازه از تخم و هسته و دانه بلكه از نيستي به هستي آمدند قُل يُحيِيهَا الَّذِي أَنشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ (يس آيه 79).
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 7)- در این آیه بار دیگر به مسأله قیامت و رستاخیز باز میگردد و بحثهای گذشته را به صورت دیگری تکمیل میکند، میفرماید: «و کافران گفتند:
آیا مردی را به شما نشان دهیم که خبر میدهد هنگامی که همگی خاک شدید و ذرات بدن شما از یکدیگر جدا شد و هر یک در گوشهای قرار گرفت (و یا شاید جزء بدن حیوان یا انسان دیگری شد) بار دیگر به آفرینش تازهای باز میگردید»؟! (وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا هَلْ نَدُلُّکُمْ عَلی رَجُلٍ یُنَبِّئُکُمْ إِذا مُزِّقْتُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّکُمْ لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ).
به نظر میرسد اصرار آنها بر مسأله انکار معاد از دو امر سر چشمه گرفته، نخست این که: چنین میپنداشتند معادی که پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله مطرح میکرد (معاد جسمانی) مطلبی است آسیبپذیر! دیگر این که اعتقاد به معاد و یا حتی قبول احتمالی آن به هر حال در انسان
ج4، ص29
ایجاد مسؤولیت و تعهد میکند، و این مطلبی بود که برای سردمداران کفر سخت خطرناک محسوب میشد.
نکات آیه
۱ - استهزاى پیامبر(ص) از سوى کافران، به خاطر تبلیغ آن حضرت از معاد (و قال الذین کفروا) تعبیر «رجل ینبّئکم إذا مزّقتم کلّ ممزّق» قرینه است بر این که استفهام در این آیه، براى استهزا و تمسخر است و حقیقى نیست.
۲ - کافران، به خاطر استبعاد معاد، منکر آن بودند. (و قال الذین کفروا ... إذا مزّقتم کلّ ممزّق إنّکم لفى خلق جدید) از تعبیر «رجل ینبّئکم إذا مزّقتم کلّ ممزّق...» استفاده مى شود که آنان از طرح مسأله معاد شگفت داشتند و چنین امرى آنان را به انکار معاد واداشته بود.
۳ - بازآفرینى انسان ها پس از قطعه قطعه و پراکنده شدن اجزاى بدنشان، امرى ناشدنى در دیدگاه کافران (و قال الذین کفروا ... إذا مزّقتم کلّ ممزّق إنّکم لفى خلق جدید) «مزق» در لغت به معناى پاره پاره شدن و قطعه گردیدن است (العین).
۴ - رفتار کافران با شخصیت پیامبر(ص)، برخوردى تحقیرآمیز و در حد شخصیتى فاقد شهرت و موقعیت (هل ندلّکم على رجل ینبّئکم إذا مزّقتم کلّ ممزّق) ذکر نکردن شخصیت حقوقى پیامبر(ص) به عنوان رسول خدا و یا نگفتن نام آن حضرت و آوردن عنوانى نکره، حکایت از موضوع یاد شده دارد.
۵ - کافران، به دلیل امکان نداشتن بازآفرینى انسان ها، وقوع قیامت را منکر بودند. (و قال الذین کفروا لاتأتینا الساعة ... و قال الذین کفروا ... إذا مزّقتم کلّ ممزّق إنّکم لفى خلق جدید) این آیه عطف به آیه «و قال الذین کفروا لاتأتینا الساعة...» است و به منزله اقامه دلیل براى آن مى باشد.
۶ - سخن گفتن پیامبر(ص) از بازآفرینى انسان ها در قیامت (رجل ینبّئکم إذا مزّقتم کلّ ممزّق إنّکم لفى خلق جدید)
۷ - منکران وقوع قیامت، در صدد بودند تا با طرح عدم امکان بازآفرینى اجساد قطعه قطعه شده انسان ها پس از مرگ، عقیده خود را توجیه کنند. (و قال الذین کفروا لاتأتینا الساعة ... و قال الذین کفروا هل ندلّکم على رجل ینبّئکم إذا مزّقتم)
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۴
- انسان: انسان ها در قیامت ۶; تجدید حیات انسان ۳، ۵، ۶
- قیامت: تلاش مکذبان قیامت ۷; توجیه گرى مکذبان قیامت ۷; مکذبان قیامت ۵
- کافران: استهزاهاى کافران صدراسلام ۱; بینش کافران ۲، ۳، ۵; روش برخورد کافران صدراسلام ۴
- محمد(ص): استهزاى محمد(ص) ۱; تبلیغ محمد(ص) ۱; تحقیر محمد(ص) ۴; تعالیم محمد(ص) ۶
- معاد: آثار تبلیغ معاد ۱; استبعاد معاد ۲، ۳; استبعاد معاد جسمانى ۷; معاد جسمانى ۶; مکذبان معاد ۲
منابع