البروج ٦: تفاوت میان نسخهها
(QRobot edit) |
(←تفسیر) برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::إِذ|إِذْ]] [[شامل این ریشه::اذ| ]][[شامل این کلمه::هُم|هُمْ]] [[شامل این ریشه::هم| ]][[شامل این کلمه::عَلَيْهَا|عَلَيْهَا]] [[کلمه غیر ربط::عَلَيْهَا| ]] [[شامل این ریشه::على| ]][[ریشه غیر ربط::على| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این کلمه::قُعُود|قُعُودٌ]] [[کلمه غیر ربط::قُعُود| ]] [[شامل این ریشه::قعد| ]][[ریشه غیر ربط::قعد| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::إِذ|إِذْ]] [[شامل این ریشه::اذ| ]][[شامل این کلمه::هُم|هُمْ]] [[شامل این ریشه::هم| ]][[شامل این کلمه::عَلَيْهَا|عَلَيْهَا]] [[کلمه غیر ربط::عَلَيْهَا| ]] [[شامل این ریشه::على| ]][[ریشه غیر ربط::على| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این کلمه::قُعُود|قُعُودٌ]] [[کلمه غیر ربط::قُعُود| ]] [[شامل این ریشه::قعد| ]][[ریشه غیر ربط::قعد| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=چون آنان بر بلندای آن نشستهاند. | |-|صادقی تهرانی=چون آنان بر بلندای آن نشستهاند. | ||
|-|معزی=گاهی که ایشانند بر آن نشستگان | |-|معزی=گاهی که ایشانند بر آن نشستگان | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">While they sat around it.</div> | ||
|-|</tabber> | |||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/085006.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/085006.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره البروج | نزول = [[نازل شده در سال::1|١ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::6|٦]] | قبلی = البروج ٥ | بعدی = البروج ٧ | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف = }} | {{آيه | سوره = سوره البروج | نزول = [[نازل شده در سال::1|١ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::6|٦]] | قبلی = البروج ٥ | بعدی = البروج ٧ | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
خط ۲۷: | خط ۳۵: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۰#link278 | آيات ۱ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۰#link278 | آيات ۱ - ۲۲ سوره بروج]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۰#link279 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۰#link279 | مضامين سوره مباركه بروج]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۰#link280 | مراد از ذات البروج بودن آسمان]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۰#link280 | مراد از ذات البروج بودن آسمان]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۰#link282 | اقوال گوناگون مفسّران درباره مراد از «شاهد و مشهود»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۰#link282 | اقوال | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۱#link283 | اقوال از «أصحاب الأخدود» و معناى «قُتل أصحاب الأخدود»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۱#link283 | اقوال از | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۱#link285 | تهديد شكنجه كنندگان مؤمنين و مؤمنات به عذاب جهنّم و عذاب حريق]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۱#link286 | توضيح شديد بودن بطش پروردگار به اين كه او مبدء و معيد است]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۱#link285 | تهديد شكنجه كنندگان | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۱#link287 | اشاره به چند صفت از صفات خداوند، در ارتباط با وعده و وعيد او به اهل بهشت و دوزخ]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۱#link286 | توضيح | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۱#link288 | رواياتى درباره مراد از «و شاهد و مشهود» و «داستان اصحاب اخدود» و...]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۱#link287 | اشاره به چند صفت از صفات | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۱#link288 | رواياتى درباره مراد از | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۱#link290 | رواياتى در وصف لوح محفوظ]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۱#link290 | رواياتى در وصف لوح محفوظ]] | ||
خط ۲۸۶: | خط ۲۹۱: | ||
[[رده:آثار قساوت قلب اصحاب اخدود]][[رده:آرامش اصحاب اخدود]][[رده:قساوت قلب اصحاب اخدود]][[رده:قصه اصحاب اخدود]][[رده:کوره آدم سوزى اصحاب اخدود]][[رده:نفرین بر اصحاب اخدود]][[رده:هلاکت اصحاب اخدود]][[رده:مؤمنان در کوره آدم سوزى]][[رده:ناظران سوختن مؤمنان]][[رده:مشمولان نفرین خدا]] | [[رده:آثار قساوت قلب اصحاب اخدود]][[رده:آرامش اصحاب اخدود]][[رده:قساوت قلب اصحاب اخدود]][[رده:قصه اصحاب اخدود]][[رده:کوره آدم سوزى اصحاب اخدود]][[رده:نفرین بر اصحاب اخدود]][[رده:هلاکت اصحاب اخدود]][[رده:مؤمنان در کوره آدم سوزى]][[رده:ناظران سوختن مؤمنان]][[رده:مشمولان نفرین خدا]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره البروج ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره البروج ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 6 سوره بروج | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 6 سوره بروج,بروج 6,إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ,آثار قساوت قلب اصحاب اخدود,آرامش اصحاب اخدود,قساوت قلب اصحاب اخدود,قصه اصحاب اخدود,کوره آدم سوزى اصحاب اخدود,نفرین بر اصحاب اخدود,هلاکت اصحاب اخدود,مؤمنان در کوره آدم سوزى,ناظران سوختن مؤمنان,مشمولان نفرین خدا,آیات قرآن سوره البروج | |||
|description=إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۰۴:۴۴
کپی متن آیه |
---|
إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ |
ترجمه
البروج ٥ | آیه ٦ | البروج ٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«قُعُودٌ»: جمع قاعِد، نشستگان.
تفسیر
- آيات ۱ - ۲۲ سوره بروج
- مضامين سوره مباركه بروج
- مراد از ذات البروج بودن آسمان
- اقوال گوناگون مفسّران درباره مراد از «شاهد و مشهود»
- اقوال از «أصحاب الأخدود» و معناى «قُتل أصحاب الأخدود»
- تهديد شكنجه كنندگان مؤمنين و مؤمنات به عذاب جهنّم و عذاب حريق
- توضيح شديد بودن بطش پروردگار به اين كه او مبدء و معيد است
- اشاره به چند صفت از صفات خداوند، در ارتباط با وعده و وعيد او به اهل بهشت و دوزخ
- رواياتى درباره مراد از «و شاهد و مشهود» و «داستان اصحاب اخدود» و...
- رواياتى در وصف لوح محفوظ
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ «1» وَ الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ «2» وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ «3» قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ «4» النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ «5» إِذْ هُمْ عَلَيْها قُعُودٌ «6» وَ هُمْ عَلى ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ «7» وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ «8» الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ «9»
سوگند به آسمان كه داراى برجهاى بسيار است. به روز موعود سوگند.
به شاهد و مشهود سوگند. مرگ بر صاحبان گودال (پر آتش). همان آتش پر هيزم. آنگاه كه آنان بالاى آن نشسته بودند. و تماشاگر شكنجهاى بودند كه نسبت به مؤمنان روا مىداشتند. آنان هيچ ايرادى به مؤمنان نداشتند، جز آنكه به خداى عزيز و حميد ايمان آورده بودند. آن كه حكومت آسمانها و زمين براى اوست و خداوند بر هر چيز گواه است.
نکته ها
«بروج» جمع «برج» به معناى امر ظاهر و آشكار است، چنانكه «تبرج» به معناى آشكار ساختن زينت است. اگر به عمارتهاى بلند و مرتفع، برج گفته مىشود، از آن جهت است كه در ميان ديگر ساختمانها، آشكارتر است. مراد از «بروج» در اين آيات، ستارگان آسمان است كه همچون برجى بلند، از دور آشكار و درخشان هستند. چنانكه در آيهاى ديگر
جلد 10 - صفحه 434
مىفرمايد: «وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرِينَ» «1»
براى آيه «شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ» حدود سى مصداق گفته شده است، از جمله اينكه شاهد، خداوند و مشهود، ما سوى اللّه است، يعنى سوگند به خالق و به كلّ هستى.
امام حسن عليه السلام مىفرمايد: «2» مراد از شاهد، پيامبر است به دليل آيه إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً ... «3» و مراد از مشهود، قيامت است، به دليل آيه «ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ» «4»
«وقود» به معناى آتش گيرانه و مايه سوخت است.
«اخدود» به معناى گودال عميق است و مراد از «اصحاب الاخدود» كسانى هستند كه در زمين گودالى وسيع ايجاد كردند و آتشى بزرگ در آن افروختند و سپس مؤمنان را در آتش انداخته و آنان را زنده زنده سوزاندند. چنانكه در مورد حضرت ابراهيم نيز چنين عمل كردند.
امّا اينكه اين ستمگران و آن مؤمنان چه كسانى بودند، روايات گوناگونى وارد شده، ولى در قرآن ذكرى از آنها به ميان نيامده است.
پیام ها
1- همه هستى در نزد خداوند ارزش دارد و قابل سوگند است، از جمله: آسمان و ستارگانش. «وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ»
2- از قيامت غافل نباشيد كه ميعادگاه همه است. «الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ»
3- شما وكارهايتان، همه زير نظر است، آن هم زير نظر خدا. «وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ»
4- اعلام برائت و اظهار تنفّر از ستمگر لازم است. «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ»
5- در نقل تاريخ، عبرتها مهم است نه جزئيات. (از مكان اخدود، زمان حادثه، نام و تعداد ستمگران و تعداد شهدا و ... سخنى به ميان نيامده است، چون اثرى در گرفتن عبرت ندارد.) «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ»
«1». حجر، 16.
«2». تفسير نور الثقلين.
«3». احزاب، 45.
«4». هود، 103.
جلد 10 - صفحه 435
6- تفكّر ظلم ستيزى و ظالمكوبى ارزش است، گرچه ظالم وجود نداشته باشد.
(اصحاب اخدود امروز حضور ندارند، چنانكه ابولهب امروز نيست، روحيه تنفّر از آنان بايد همچنان زنده باشد. «تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ وَ تَبَّ») «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ»
7- سوزاندن، سختترين نوع عذاب است و در ميان انواع كشتنها، خداوند نام در آتش انداختن مؤمنان را نام برده است. «النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ»
8- نقل ظلمها و مظلوميّتها و ذكر مصيبت و روضه خوانى، سابقه قرآنى دارد.
أَصْحابُ الْأُخْدُودِ النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ إِذْ هُمْ عَلَيْها قُعُودٌ ...
9- ارتكاب گناه يك مسئله است، ولى سنگدلى و نظارهگرى و رضايت بر آن، مسئله ديگر. «وَ هُمْ عَلى ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ»
10- ستمگرانى كه شاهد بر شكنجه مؤمنانند، بدانند كه خدا شاهد بر آنان و كار آنهاست. «شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ- هُمْ عَلى ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ»
11- پايدارى بر ايمان، تاوان دارد. «وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا» (جمله «يُؤْمِنُوا» به جاى «آمنوا» رمز آن است كه كفّار از پايدارى مؤمنان ناراحت بودند و اگر دست بر مىداشتند شكنجهاى در كار نبود.)
12- منطق كافر، تهديد و انتقام است. «وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ»
13- در نزد كفّار، ايمان بزرگترين جرم است و جز با دست برداشتن از ايمان به چيز ديگرى راضى نمىشوند. وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا ...
14- كافران بدانند كه حامى مؤمنين خداى عزيز است كه قدرت انتقام دارد.
«يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ»
15- جاذبه اتّصال به خداى قادر، اشكالات وارده بر شهادت و از جان گذشتگى در راه خدا را حل مىكند. «يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ»
16- حكومت واقعى از آنِ خداوند است. «لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»
17- حكومت الهى همراه با علم و حضور اوست. «وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ»
تفسير نور(10جلدى)، ج10، ص: 436
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِذْ هُمْ عَلَيْها قُعُودٌ «6»
إِذْ هُمْ عَلَيْها قُعُودٌ: ملعون گشتند اصحاب اخدود، زمانى كه ايشان بر كنار حفرهها نشستگان بودند، براى انداختن مؤمنان در آتش.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ «1» وَ الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ «2» وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ «3» قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ «4»
النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ «5» إِذْ هُمْ عَلَيْها قُعُودٌ «6» وَ هُمْ عَلى ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ «7» وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ «8» الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ «9»
إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ لَهُمْ عَذابُ الْحَرِيقِ «10» إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ذلِكَ الْفَوْزُ الْكَبِيرُ «11» إِنَّ بَطْشَ رَبِّكَ لَشَدِيدٌ «12» إِنَّهُ هُوَ يُبْدِئُ وَ يُعِيدُ «13» وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ «14»
ذُو الْعَرْشِ الْمَجِيدُ «15» فَعَّالٌ لِما يُرِيدُ «16» هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ الْجُنُودِ «17» فِرْعَوْنَ وَ ثَمُودَ «18» بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي تَكْذِيبٍ «19»
وَ اللَّهُ مِنْ وَرائِهِمْ مُحِيطٌ «20» بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ «21» فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ «22»
ترجمه
سوگند بآسمان داراى برجها
و بروز وعده داده شده
و بگواه و گواهى داده شده بر آن
هلاك شدند صاحبان گودالهاى
آتش كه داراى اشتعال بود
وقتى كه آنها بر آن گودالها نشسته بودند
و آنها بر آنچه با گروندگان ميكردند نگران بودند
و ناپسند نداشتند مگر گرويدن ايشان را بخداى ارجمند ستوده
آنكه مر او را است پادشاهى آسمانها و زمين و خدا بر هر چيز گواه است
همانا آنانكه عذاب نمودند مردان و زنان با ايمان را پس توبه نكردند پس براى آنها عذاب دوزخ و براى آنها عذاب سوزش بآتش است
همانا آنانكه گرويدند و كردند كارهاى شايسته براى ايشان بهشتهائى است كه جارى است در آنها نهرها اينست كاميابى بزرگ
همانا بقهر گرفتن پروردگار تو هر آينه سخت است
همانا او است كه نخست مىآفريند و عود ميدهد
و او است آمرزنده مهربان
كه صاحب مقرّ سلطنت ميباشد بلند مرتبه است
كننده است هر آنچه بخواهد
آيا رسيد بتو خبر لشگرها اتباع
فرعون و قوم
جلد 5 صفحه 369
ثمود
بلى آنانكه كافر شدند در وادى تكذيب ميباشند
و خداوند از جوانب بر آنها احاطه دارد
بلى آن قرآنى بلند مرتبه است
در لوح محفوظ از آفات.
تفسير
خداوند متعال در اين سوره مباركه قسم ياد فرموده بآسمانى كه داراى بروج دوازده گانه است و آفتاب در ظرف يك سال در آنها سير مينمايد و بيان آن در اوائل سوره حجر گذشت و نيز قسم ياد فرموده بروز موعود كه خداوند و انبياء عظام و اوصياء كرام ايشان وعده آمدن آنرا دادهاند و آن روز قيامت است چنانچه قمى ره فرموده و در مجمع نسبت بتمام مفسرين داده و بنابر اين بنظر حقير انسب بمقام آنست كه مراد از شاهد و مشهود كه خداوند بآن نيز قسم ياد فرموده حاضران در آن روز باشند كه بعضى شاهد و بعضى مشهودند چون انبياء عظام و اوصياء كرام ايشان هر يك شاهدند بر اعمال پيروان خودشان و پيغمبر خاتم شاهد است در آن روز بر ايشان و اوصياء كرام خود و خلق اولين و آخرين پس يگانه شاهد او است و همه مشهود بيك اعتبار و بيك اعتبار او و انبياء و اوصياء شاهدند و خلق مشهود و در روايات شاهد بروز جمعه و مشهود بروز قيامت و شاهد بروز عرفه و مشهود بروز قيامت و شاهد بروز جمعه و مشهود بروز عرفه و شاهد به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و مشهود بامير المؤمنين عليه السّلام و شاهد به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و مشهود بروز قيامت تفسير شده و در بعضى از اين روايات امام عليه السّلام از بعضى تكذيب فرموده و اقوال مفسرين هم مختلف و غير ظاهر است و اگر ظاهرى براى آيه بشود فرض نمود همان است كه ذكر شد و در تفسير قرآن ظاهر معتبر است و روايت معتبر بدون معارض ولى اقوال مفسرين مخصوصا عامّه بهيچ وجه اعتبارى ندارد و مفسّرين خاصه نوعا از عامّه اخذ مينمايند و تنكير ظاهرا براى ابهام و تعظيم است و جواب اين قسمها ظاهرا آنست كه خداوند فرموده مشمول لعنت و هلاكت شدند صاحبان گودالها و آتش داراى آتش افروز مخصوصى چون النّار ظاهرا بدل اشتمال است براى اخدود و توصيف نار بذات وقود ظاهرا براى خصوصيّت آن وقود است كه بدنهاى اهل ايمان بوده و محتمل است وقود بمعناى اشتعال و التهاب باشد و براى اشاره بشدّت اشتعال آن نار توصيف شده و در هر حال روايات در اين باب هم مختلف است و قدر متيقّن آنها آنست كه در زمان
جلد 5 صفحه 370
سابق جمعى از كفار بر اهل ايمان مسلّط شدند و ايشان را در گودالهائى از آتش انداختند و سوزاندند براى آنكه حاضر نشدند دست از دين خودشان بردارند و خداوند اجمالا اين قصه را نقل فرموده براى آنكه مسلمانان صدر اسلام بر شكنجه و آزار كفار قريش صبر نمايند و بدانند كه آنها هم مانند اصحاب اخدود مشمول لعن و غضب الهى خواهند بود و ميفرمايد اين عمل از آنها صادر و اين استحقاق براى آنان حاصل شد وقتى كه در اطراف گودالها نشسته بودند و تماشا ميكردند كه با اهل ايمان چه سلوكى مينمايند و چگونه ايشان در آتش ميسوزند و ناخوش نداشتند آنها از اهل ايمان و ناپسند نميدانستند چيزى را از ايشان مگر آنكه ايمان آورده بودند بخداوند ارجمند ستوده كه سلطنت حقّه حقيقيه در آسمانها و زمين از آن او است و او بر هر امرى حاضر و ناظر و گواه است و همانا كفارى كه مبتلا و معذب نمودند اهل ايمان را بانواع ابتلا و عذاب از قبيل سوزاندن و داغ نمودن و شكنجه كردن و غيرها پس توبه ننمودند بقبول ايمان از براى آنان است عذاب جهنّم در آخرت براى كفرشان و عذاب سوزش و شكنجه و آزارشان علاوه بر آن است و آن در دنيا يا آخرت بآنها خواهد رسيد چون اين عمل قبح زائدى دارد و استحقاق زائدى ميآورد و روايت شده كه آتش برگشت بطرف اصحاب اخدود كه در اطراف نشسته بودند و همه را سوزاند و همانا كسانيكه ايمان آوردند بمبدء و معاد و وسائط بين خالق و عباد و بجا آوردند اعمال شايسته را براى ايشان است باغهائى كه جارى است در آنها نهرهائى از انواع مشروبات و آبهاى زلال و آن كاميابى بزرگ است كه دنيا و ما فيها در برابر نعم بىزوال آن قدر و قيمتى ندارد و همانا گرفتن بقهر و عنف خداوند معصيت كاران را بسيار سخت و ناگوار است و او خلق را بدوا ايجاد ميفرمايد و بعدا ميميراند و باز عود ميدهد ارواح را به اجسادشان براى مجازات ستم كاران و انعام بشايستگان و او بخشنده و آمرزنده و دوست و مهربان است نسبت بكسانيكه توبه نمودند و اطاعت كردند اوامر او را و صاحب مقرّ سلطنت و عظمت ذاتى و صفاتى است و قمى ره از امام باقر عليه السّلام در اين آيه نقل نموده كه پس او است خداوند كريم مجيد و اين دلالت دارد كه
جلد 5 صفحه 371
مجيد صفت خداوند است نه عرش چون مجيد بكسر نيز قرائت شده و بنابر آن صفت عرش است بمعناى رفيع و هر چه را اراده فرمايد ايجاد ميشود بدون درنگ و مانع و رادع و براى گوشزد كفّار مكّه و تسليت خاطر پيغمبر اكرم و اهل ايمان اخيرا اشاره بقصه قوم فرعون و ثمود فرموده كه هر يك از عساكر شيطان و كفر و طغيان بودند و بمراتب اقوى و اكثر از اهالى مكّه و خداوند آنها را بقهر و غضب خود نابود فرمود و پيغمبران خود را غالب و مظفّر و منصور گردانيد با اينها هم بالآخره همين معامله را خواهد فرمود ولى چيزى كه هست اينها جز در خط تكذيب پيغمبر خودشان در طريقى سير نميكنند و ابدا بفكر تحصيل حق و حقيقت نيستند و خداوند هم بقدرت خود بر آنها احاطه دارد و از انتقام او نميتوانند فرار نمايند و كلمه وراء يا بمعناى اطراف است اعمّ از پس و پيش كه معناى اصلى آنست يا بمعناى پشت كه شايع است براى اشاره بآنكه آنها پشت بخدا نمودهاند و متوجه بحق نيستند ولى خدا بر آنها تسلّط دارد و در هر حال عقيده آنها در باب قرآن كه شعر يا سحر يا افسانه پيشينيان است هم باطل و فاسد است بلكه آن قرآن شريف كريم عظيم است كه در الفاظ و معانى و نظم و اسلوب مثل و مانند ندارد و محفوظ است از تغيير و تبديل و نوشته شده در لوحى كه محفوظ است نزد خداوند و كسى از آن اطلاع ندارد و بعضى محفوظ برفع بنابر آنكه صفت ديگرى براى قرآن باشد قرائت نمودهاند ولى قرائت مشهوره كه جرّ است اقوى است چون ظاهرا مراد همان لوح محفوظ معروف است اگر چه قرآن في نفسه هم محفوظ باشد از هر گونه تصرّفى و گفتهاند آن امّ الكتاب است كه تمام كتب آسمانى و قرآن مجيد از آن نسخه بردارى ميشود و مستفاد از بعضى روايات آنست كه آن در جانب راست عرش است مواجه با اسرافيل و چون خداوند تكلّم فرمايد اسرافيل متوجّه بلوح گردد و كلام الهى را از آن اخذ و به أمناء وحى القاء مينمايد و اللّه اعلم بحقائق الامور در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره و السّماء ذات البروج را در نمازهاى واجب خود قرائت نمايد آن سوره پيغمبران است و لذا محشر و موقف او با پيغمبران و شايستگان خواهد بود و الحمد للّه على ما انعم و السّلام على نبيّه صلى اللّه عليه و آله و سلّم.
جلد 5 صفحه 372
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِذ هُم عَلَيها قُعُودٌ «6»
زماني که اينکه اصحاب اخدود كفار در اطراف آن اخدود نشسته بودند و يك يك مؤمنين را آوردند يكي طفلي در بغل داشت خواست برگردد و از ايمان دست بكشد طفل بزبان آمد و گفت خود را در آتش انداز اينکه آتش رحمت است و كفار تماشا ميكردند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 6)- «هنگامی که در کنار آن نشسته بودند» (اذ هم علیها قعود).
نکات آیه
۱ - اصحاب اخدود، اطراف حفره آتش گرد آمده، به تماشاى سوختن مؤمنان نشستند. (إذ هم علیها قعود) ضمیر «علیها»، به آتش برمى گردد و مراد مشرف بودن بر آتش است.
۲ - اصحاب اخدود، از سوختن مؤمنان هیچ اضطرابى در خود احساس نکرده، خاطرى آرام داشتند. (إذ هم علیها قعود) نشستن هنگام تماشاى سوختن مؤمنان، نشانگر آن است که براى تماشاگران، این حادثه اهمیت چندانى نداشت و آنان را برآشفته نمى ساخت.
۳ - اصحاب اخدود، به دلیل حضور بى رحمانه خود در مراسم سوزاندن مؤمنان و نشستن و نظاره کردن آن، گرفتار نفرین خداوند و سزاوار قتل و نابودى شدند. (قتل أصحب الأُخدود ... إذ هم علیها قعود) کلمه «إذ»، ظرف براى «قتل» و بیانگر نقش آن لحظه در استحقاق نفرین است.
موضوعات مرتبط
- اصحاب اخدود: آثار قساوت قلب اصحاب اخدود ۳; آرامش اصحاب اخدود ۲; قساوت قلب اصحاب اخدود ۲; قصه اصحاب اخدود ۱; کوره آدم سوزى اصحاب اخدود ۱، ۲; نفرین بر اصحاب اخدود ۳; هلاکت اصحاب اخدود ۳
- مؤمنان: مؤمنان در کوره آدم سوزى ۱، ۲; ناظران سوختن مؤمنان ۱
- نفرین خدا: مشمولان نفرین خدا ۳
منابع