الشعراء ١٤٧: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::فِي|فِي‌]] [[شامل این ریشه::فى‌| ]][[شامل این کلمه::جَنّات|جَنَّاتٍ‌]] [[کلمه غیر ربط::جَنّات| ]] [[شامل این ریشه::جنن‌| ]][[ریشه غیر ربط::جنن‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::عُيُون|عُيُونٍ‌]] [[کلمه غیر ربط::عُيُون| ]] [[شامل این ریشه::عين‌| ]][[ریشه غیر ربط::عين‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::فِي|فِي‌]] [[شامل این ریشه::فى‌| ]][[شامل این کلمه::جَنّات|جَنَّاتٍ‌]] [[کلمه غیر ربط::جَنّات| ]] [[شامل این ریشه::جنن‌| ]][[ریشه غیر ربط::جنن‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::عُيُون|عُيُونٍ‌]] [[کلمه غیر ربط::عُيُون| ]] [[شامل این ریشه::عين‌| ]][[ریشه غیر ربط::عين‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|فِي‌ جَنَّاتٍ‌ وَ عُيُونٍ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=«در باغ‌هایی سردرهم و چشمه‌سارهایی،»
|-|صادقی تهرانی=«در باغ‌هایی سردرهم و چشمه‌سارهایی،»
|-|معزی=در باغها و چشمه‌سارها
|-|معزی=در باغها و چشمه‌سارها
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">In gardens and springs?</div>
{{آيه | سوره = سوره الشعراء | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::147|١٤٧]] | قبلی = الشعراء ١٤٦ | بعدی = الشعراء ١٤٨  | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/026147.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/026147.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الشعراء | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::147|١٤٧]] | قبلی = الشعراء ١٤٦ | بعدی = الشعراء ١٤٨  | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف =  }}
__TOC__
__TOC__


خط ۲۳: خط ۳۱:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link292 | آيات ۱۴۱ - ۱۵۹، سوره شعراء]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link293 | نهى نمودن صالح عليه السّلام قوم ثمود را از اطاعت امر مسرفان كه فساد مى كنند واصلاح نمى كنند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link292 | آيات ۱۴۱ - ۱۵۹  سوره شعراء]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link294 | توضيح اينكه نتيجه انحراف انسان از فطرت ، فساد و افساد در زمين بالمآل عذاب و هلاك است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link293 | صالح «ع»، قوم ثمود را از اطاعت امر مسرفان بر حذر می دارد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link295 | تكذيب و نافرمانى قوم ثمود و گرفتار شدن به عذاب الهى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link294 | نتيجه انحراف انسان از فطرت، و افساد در زمين، عذاب و هلاكت است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link295 | تكذيب و نافرمانى قوم ثمود، و گرفتار شدن به عذاب الهى]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۵_بخش۶۱#link145 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۵_بخش۶۱#link145 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
أَ تُتْرَكُونَ فِي ما هاهُنا آمِنِينَ «146» فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ «147» وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ «148» وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ «149»
آيا (فكر مى‌كنيد) شما در آنچه در اين دنيا داريد، در أمن وامان رها خواهيد شد؟
در باغ‌ها و چشمه‌ها. و كشتزارها و نخل‌هايى كه شكوفه‌اش لطيف و بر هم نشسته است. (و هيچ مسئوليّت و بازگشتى نخواهيد داشت؟) و شما (ماهرانه) از كوه‌ها خانه‌هايى براى خوشگذرانى مى‌تراشيد.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ (147)
پس تفسير آن نعم مجمله فرمايد:
فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ‌: در بوستانهاى پر از اشجار و چشمه‌هاى آب. نزد بعضى مراد از «عيون» آبار است، يعنى چاههاى پر از آب سرد و خنك، زيرا قوم ثمود را چشمه و نهرى نبوده. «1»
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
كَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِينَ (141) إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صالِحٌ أَ لا تَتَّقُونَ (142) إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ (143) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (144) وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى‌ رَبِّ الْعالَمِينَ (145)
أَ تُتْرَكُونَ فِي ما هاهُنا آمِنِينَ (146) فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ (147) وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ (148) وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ (149) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (150)
وَ لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ (151) الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ (152) قالُوا إِنَّما أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ (153) ما أَنْتَ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا فَأْتِ بِآيَةٍ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (154) قالَ هذِهِ ناقَةٌ لَها شِرْبٌ وَ لَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ (155)
وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذابُ يَوْمٍ عَظِيمٍ (156) فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِينَ (157) فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ (158) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (159)
ترجمه‌
تكذيب كردند قوم ثمود فرستادگان را
وقتى كه گفت بآنها برادرشان صالح آيا نمى‌پرهيزيد
همانا من براى شما پيمبرى امينم‌
پس بترسيد از خدا و فرمان بريد مرا
و نميخواهم از شما بر آن هيچ مزدى نيست مزدم مگر بر پروردگار جهانيان‌
آيا واگذاشته ميشويد در آنچه هستيد اينجا ايمنان‌
در بوستانها و چشمه سارها
و كشت‌ها و درختان خرمائيكه شكوفه آنها لطيف است‌
و ميتراشيد از كوهها خانه‌هائى با آنكه ما هرانيد
پس بترسيد از خدا و اطاعت كنيد مرا
----
جلد 4 صفحه 121
و اطاعت مكنيد فرمان تجاوز كنندگانرا
آنانكه فساد ميكنند در زمين و اصلاح نميكنند
گفتند جز اين نيست كه توئى از زياد سحر كرده شدگان‌
نيستى تو مگر انسانى مانند ما پس بياور نشانه‌اى اگر هستى از راستگويان‌
گفت اين ماده شترى است براى آن نوبه آب است و براى شما نوبه روزى معيّن‌
و اصابت منمائيد آنرا ببدى پس بگيرد شما را عذاب روزى بزرگ‌
پس پى كردند آنرا پس گرديدند پشيمان‌
پس گرفت آنها را عذاب همانا در اين هر آينه آيتى است و نباشند بيشترشان گروندگان‌
و همانا پروردگار تو او است تواناى مهربان.
تفسير
خداوند متعال پس از پنج آيه كه تفسير آنها در قصص سابقه گذشت نقل فرموده كلام حضرت صالح را بقوم خودش كه بنام سر سلسله‌شان معروف بقبيله ثمود بودند باين تقريب كه آيا تصوّر كرديد بهمين حال كه در ناز و نعمتيد باقى و از حوادث دهر مصون و مأمون خواهيد بود نه چنين است باين حال واگذار نخواهيد شد اين نعمتها كه در اين زمان خداوند بشما عنايت فرموده از قبيل باغها و چشمه‌سارها و كشتزارها و درختان خرما كه شكوفه و غلاف خوشه‌هاى آنها لطيف و نرم و نازك است كه كاشف از خوبى و نرمى و لطافت ميوه آن باشد در صورت تخلّف از امر الهى نيست و نابود خواهد شد و اين خانه‌هاى رفيعى كه در كوهها با كمال استادى و مهارت براى خود ميتراشيد براى شما باقى نمى‌ماند و بعضى فرهين بحذف الف قرائت نموده‌اند يعنى با تكبر و نشاط و دلخوشى پس از خدا بترسيد و كارى نكنيد كه موجب خشم خدا شود و اطاعت كنيد مرا كه امر من امر خدا است و من بدون دستور او دستورى نميدهم و اطاعت نكنيد امر مردمان متجاوز را كه رؤساء قوم بودند و غير از فتنه و فساد كارى نداشتند و آنها در جواب گفتند تو از كسانى هستى كه زياد برايت سحر نموده‌اند بقدرى كه عقلت زائل شده و قمى ره فرموده مراد آنستكه ميان تهى هستى مانند ساير افراد بشر و اگر پيغمبر بودى مثل ما نبودى و مؤكّد اينمعنى است كه بعد از اين گفتند نيستى تو مگر بشرى مانند ما اگر راست ميگوئى معجزى بياور تا ما تو را تصديق نمائيم و
----
جلد 4 صفحه 122
آنحضرت بتفصيلى كه در سوره اعراف مستوفى گذشت براى آنها از كوه ماده شترى بيرون آورد كه بنا شد آب رودخانه يك روز نوبه آن ناقه و يك روز نوبه آنها باشد و بهيچ وجه آنها مزاحم نوبه آن نشوند و آسيبى هم بآن نرسانند و فرمود اگر شما بآن تعدّى نمائيد بعذاب روز بزرگ كه بزرگى آن براى بزرگى عذاب آن روز است معذّب خواهيد شد و آنها براى آنكه نميخواستند با آن هم نوبه باشند يكنفر از خودشان را مأمور بقتل آنحيوان نمودند و بقيّه با او كمك كردند و گوشتش را قسمت كردند و خوردند و پشيمان شدند وقتى كه عذاب را معاينه نمودند كه آنوقت پشيمانى سودى ندارد و توبه قبول نميشود و آن عذاب صيحه آسمانى يا زلزله زمينى يا بدنى بود كه در سور سابقه مفصلا ذكر شده است و جمل اخيره مفسّره در قصص سابقه است و باغراضى كه اخيرا بيان شد در ذيل هر قصه تكرار شده و خواهد شد و در نهج البلاغه است كه همانا شريك ميكند مردم را در امرى رضا و سخط، ناقه ثمود را يكنفر از آنها پى كرد ولى خدا عذاب را بر همه نازل فرمود چون همه راضى بآن شدند و نسبت عقر را بهمه داد كه فرمود فعقروها فأصبحوا نادمين و زمين آنها در اثر خسف شكسته و گداخته گرديد و نيز از آنحضرت روايت شده كه اول چشمه‌ئى كه جارى شد در زمين آن بود كه خدا براى صالح عليه السّلام جارى فرمود و آبش را بنوبه براى ناقه و آنها مقرّر داشت و فرمود لها شرب و لكم شرب يوم معلوم.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَ تُترَكُون‌َ فِي‌ ما هاهُنا آمِنِين‌َ (146) فِي‌ جَنّات‌ٍ وَ عُيُون‌ٍ (147) وَ زُرُوع‌ٍ وَ نَخل‌ٍ طَلعُها هَضِيم‌ٌ (148) وَ تَنحِتُون‌َ مِن‌َ الجِبال‌ِ بُيُوتاً فارِهِين‌َ (149) فَاتَّقُوا اللّه‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (150)
جلد 14 - صفحه 73
آيا واميگذاريد ‌خود‌ ‌را‌ ‌در‌ آنچه‌ فعلا ‌در‌ ‌او‌ هستيد و ايمن‌ هستيد ‌از‌ زوال‌ ‌او‌ ‌در‌ باغستانهايي‌ ‌که‌ درختان‌ ‌آنها‌ سر ‌به‌ ‌هم‌ آورده‌ و چشمه‌هاي‌ جاري‌ و مزرعه‌هاي‌ سبز و خرم‌ و نخلستان‌هايي‌ ‌که‌ اول‌ طلوع‌ ‌آنها‌ بسر ‌است‌ بسيار خوش‌بو و خوش‌ طعم‌ و كوه‌ها ‌را‌ مي‌تراشيد و خانه‌ و حجره‌ ميسازيد ‌با‌ كمال‌ مهارت‌ و استادي‌ ‌پس‌ بترسيد ‌از‌ ‌اينکه‌ ‌که‌ خداوند ‌اينکه‌ نعمتها ‌را‌ ‌از‌ ‌شما‌ بگيريد و هلاك‌ شويد و اطاعت‌ كنيد مرا ‌در‌ آنچه‌ خداوند امر فرموده‌ ‌از‌ توحيد و عبادت‌ ‌او‌ و ترك‌ مخالفت‌ ‌او‌ و معاصي‌ ‌او‌.
(أَ تُترَكُون‌َ) ‌يعني‌ وقوف‌ ميكنيد باعمال‌ زشت‌ ‌خود‌!
(فِي‌ ما هاهُنا آمِنِين‌َ) تصور ميكنيد هميشه‌ ‌در‌ دنيا هستيد و هميشه‌ متنعم‌ بنعم‌ الهيه‌ هستيد.
تنبيه‌: حضرت‌ هود تعجب‌ ميكند ‌که‌ استفهام‌ تعجبيست‌ ‌از‌ اينكه‌ اينها بخيال‌ امن‌ و خاطر جمع‌ ‌در‌ لهو و لعب‌ هستند ‌با‌ اينكه‌ بسا عمر ‌آنها‌ بهزار سال‌ ميرسيد بيايد عصر حاضر ‌ما ‌را‌ مشاهده‌ كند ‌که‌ غايت‌ عمر ‌بين‌ هفتاد و هشتاد سال‌ ‌است‌ ‌با‌ ‌اينکه‌ تصادفات‌ ‌هر‌ روزه‌ و امراض‌ تازه‌ بتازه‌ چه‌ اندازه‌ ‌در‌ امن‌ هستند و خيال‌ مرگ‌ و زوال‌ نعم‌ نميكنند.
(‌في‌ جنات‌) جنة ‌از‌ ماده‌ جن‌ بمعني‌ مستور ‌است‌ ‌يعني‌ اشجار باغستان‌هاي‌ ‌آنها‌ بقدري‌ شاخ‌ و برگ‌ داده‌ ‌که‌ زير ‌آنها‌ مستور ‌شده‌.
(و عيون‌) چشمه‌هاي‌ جاري‌ ‌در‌ همان‌ باغستانها و مزارع‌ ‌آنها‌.
(و زروع‌) كشتزارها.
(و نخل‌) نخلستانها.
(طَلعُها هَضِيم‌ٌ) طلع‌ اول‌ ظهور شي‌ء ‌است‌ مثل‌ طلوع‌ فجر و طلوع‌ شمس‌ و هول‌ مطلع‌ ‌که‌ آثار مرگ‌ ظاهر ميشود و اول‌ نظر ‌که‌ ميفرمايد فَاطَّلَع‌َ فَرَآه‌ُ فِي‌ سَواءِ الجَحِيم‌ِ (صافات‌ ‌آيه‌ 53) و هضم‌ رطب‌ ‌را‌ گويند ‌که‌ هنوز هسته‌ نبسته‌ ‌باشد‌ بسيار نرم‌ و خوش‌ طعم‌ و خوشبو ‌است‌.
جلد 14 - صفحه 74
(وَ تَنحِتُون‌َ مِن‌َ الجِبال‌ِ بُيُوتاً فارِهِين‌َ) صنعت‌ عجيبيست‌ ميان‌ كوه‌ ‌را‌ ‌در‌ آورند خانه‌ بسازند ‌در‌ كوه‌ مشتمل‌ ‌بر‌ بيوت‌ زيادي‌ ‌که‌ ‌از‌ خطر خرابي‌ مصون‌ و محفوظ ‌باشد‌ «فاره‌» بمعني‌ استاد ماهر ‌است‌ ‌که‌ چه‌ مهارتي‌ داشتند.
(فَاتَّقُوا اللّه‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ) گذشت‌ تفسيرش‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 147)- سپس با استفاده از روش اجمال و تفصیل جمله سر بسته گذشته خود را چنین تشریح می‌کند، می‌گوید: شما گمان می‌کنید «در این باغها و چشمه‌ها» ... (فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۵۶: خط ۲۰۵:
[[رده:حاصل‌یزى سرزمین قوم ثمود]][[رده:ویژگیهاى سرزمین قوم ثمود]][[رده:باغدارى قوم ثمود]][[رده:باغهاى قوم ثمود]][[رده:تاریخ قوم ثمود]][[رده:چشمه هاى قوم ثمود]][[رده:نعمتهاى قوم ثمود]]
[[رده:حاصل‌یزى سرزمین قوم ثمود]][[رده:ویژگیهاى سرزمین قوم ثمود]][[رده:باغدارى قوم ثمود]][[رده:باغهاى قوم ثمود]][[رده:تاریخ قوم ثمود]][[رده:چشمه هاى قوم ثمود]][[رده:نعمتهاى قوم ثمود]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الشعراء ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الشعراء ]]
{{#seo:
|title=آیه 147 سوره شعراء
|title_mode=replace
|keywords=آیه 147 سوره شعراء,شعراء 147,فِي‌ جَنَّاتٍ‌ وَ عُيُونٍ‌,حاصل‌یزى سرزمین قوم ثمود,ویژگیهاى سرزمین قوم ثمود,باغدارى قوم ثمود,باغهاى قوم ثمود,تاریخ قوم ثمود,چشمه هاى قوم ثمود,نعمتهاى قوم ثمود,آیات قرآن سوره الشعراء
|description=فِي‌ جَنَّاتٍ‌ وَ عُيُونٍ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۱۵

کپی متن آیه
فِي‌ جَنَّاتٍ‌ وَ عُيُونٍ‌

ترجمه

در این باغها و چشمه‌ها،

در اين باغ‌ها و چشمه ساران
در باغها و در كنار چشمه‌ساران،
(گمان دارید) در این باغهای باصفا و چشمه‌های آب گوارا،
در بوستان ها و چشمه سارها،
در باغها و چشمه‌سارها؟
در باغها و چشمه‌سارها
در باغها و چشمه‌سارها؟
در میان باغها و چشمه‌سارها؟
«در باغ‌هایی سردرهم و چشمه‌سارهایی،»
در باغها و چشمه‌سارها

In gardens and springs?
ترتیل:
ترجمه:
الشعراء ١٤٦ آیه ١٤٧ الشعراء ١٤٨
سوره : سوره الشعراء
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :


تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ تُتْرَكُونَ فِي ما هاهُنا آمِنِينَ «146» فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ «147» وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ «148» وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ «149»

آيا (فكر مى‌كنيد) شما در آنچه در اين دنيا داريد، در أمن وامان رها خواهيد شد؟

در باغ‌ها و چشمه‌ها. و كشتزارها و نخل‌هايى كه شكوفه‌اش لطيف و بر هم نشسته است. (و هيچ مسئوليّت و بازگشتى نخواهيد داشت؟) و شما (ماهرانه) از كوه‌ها خانه‌هايى براى خوشگذرانى مى‌تراشيد.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ (147)

پس تفسير آن نعم مجمله فرمايد:

فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ‌: در بوستانهاى پر از اشجار و چشمه‌هاى آب. نزد بعضى مراد از «عيون» آبار است، يعنى چاههاى پر از آب سرد و خنك، زيرا قوم ثمود را چشمه و نهرى نبوده. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


كَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِينَ (141) إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صالِحٌ أَ لا تَتَّقُونَ (142) إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ (143) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (144) وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى‌ رَبِّ الْعالَمِينَ (145)

أَ تُتْرَكُونَ فِي ما هاهُنا آمِنِينَ (146) فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ (147) وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ (148) وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ (149) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (150)

وَ لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ (151) الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ (152) قالُوا إِنَّما أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ (153) ما أَنْتَ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا فَأْتِ بِآيَةٍ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (154) قالَ هذِهِ ناقَةٌ لَها شِرْبٌ وَ لَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ (155)

وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذابُ يَوْمٍ عَظِيمٍ (156) فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِينَ (157) فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ (158) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (159)

ترجمه‌

تكذيب كردند قوم ثمود فرستادگان را

وقتى كه گفت بآنها برادرشان صالح آيا نمى‌پرهيزيد

همانا من براى شما پيمبرى امينم‌

پس بترسيد از خدا و فرمان بريد مرا

و نميخواهم از شما بر آن هيچ مزدى نيست مزدم مگر بر پروردگار جهانيان‌

آيا واگذاشته ميشويد در آنچه هستيد اينجا ايمنان‌

در بوستانها و چشمه سارها

و كشت‌ها و درختان خرمائيكه شكوفه آنها لطيف است‌

و ميتراشيد از كوهها خانه‌هائى با آنكه ما هرانيد

پس بترسيد از خدا و اطاعت كنيد مرا


جلد 4 صفحه 121

و اطاعت مكنيد فرمان تجاوز كنندگانرا

آنانكه فساد ميكنند در زمين و اصلاح نميكنند

گفتند جز اين نيست كه توئى از زياد سحر كرده شدگان‌

نيستى تو مگر انسانى مانند ما پس بياور نشانه‌اى اگر هستى از راستگويان‌

گفت اين ماده شترى است براى آن نوبه آب است و براى شما نوبه روزى معيّن‌

و اصابت منمائيد آنرا ببدى پس بگيرد شما را عذاب روزى بزرگ‌

پس پى كردند آنرا پس گرديدند پشيمان‌

پس گرفت آنها را عذاب همانا در اين هر آينه آيتى است و نباشند بيشترشان گروندگان‌

و همانا پروردگار تو او است تواناى مهربان.

تفسير

خداوند متعال پس از پنج آيه كه تفسير آنها در قصص سابقه گذشت نقل فرموده كلام حضرت صالح را بقوم خودش كه بنام سر سلسله‌شان معروف بقبيله ثمود بودند باين تقريب كه آيا تصوّر كرديد بهمين حال كه در ناز و نعمتيد باقى و از حوادث دهر مصون و مأمون خواهيد بود نه چنين است باين حال واگذار نخواهيد شد اين نعمتها كه در اين زمان خداوند بشما عنايت فرموده از قبيل باغها و چشمه‌سارها و كشتزارها و درختان خرما كه شكوفه و غلاف خوشه‌هاى آنها لطيف و نرم و نازك است كه كاشف از خوبى و نرمى و لطافت ميوه آن باشد در صورت تخلّف از امر الهى نيست و نابود خواهد شد و اين خانه‌هاى رفيعى كه در كوهها با كمال استادى و مهارت براى خود ميتراشيد براى شما باقى نمى‌ماند و بعضى فرهين بحذف الف قرائت نموده‌اند يعنى با تكبر و نشاط و دلخوشى پس از خدا بترسيد و كارى نكنيد كه موجب خشم خدا شود و اطاعت كنيد مرا كه امر من امر خدا است و من بدون دستور او دستورى نميدهم و اطاعت نكنيد امر مردمان متجاوز را كه رؤساء قوم بودند و غير از فتنه و فساد كارى نداشتند و آنها در جواب گفتند تو از كسانى هستى كه زياد برايت سحر نموده‌اند بقدرى كه عقلت زائل شده و قمى ره فرموده مراد آنستكه ميان تهى هستى مانند ساير افراد بشر و اگر پيغمبر بودى مثل ما نبودى و مؤكّد اينمعنى است كه بعد از اين گفتند نيستى تو مگر بشرى مانند ما اگر راست ميگوئى معجزى بياور تا ما تو را تصديق نمائيم و


جلد 4 صفحه 122

آنحضرت بتفصيلى كه در سوره اعراف مستوفى گذشت براى آنها از كوه ماده شترى بيرون آورد كه بنا شد آب رودخانه يك روز نوبه آن ناقه و يك روز نوبه آنها باشد و بهيچ وجه آنها مزاحم نوبه آن نشوند و آسيبى هم بآن نرسانند و فرمود اگر شما بآن تعدّى نمائيد بعذاب روز بزرگ كه بزرگى آن براى بزرگى عذاب آن روز است معذّب خواهيد شد و آنها براى آنكه نميخواستند با آن هم نوبه باشند يكنفر از خودشان را مأمور بقتل آنحيوان نمودند و بقيّه با او كمك كردند و گوشتش را قسمت كردند و خوردند و پشيمان شدند وقتى كه عذاب را معاينه نمودند كه آنوقت پشيمانى سودى ندارد و توبه قبول نميشود و آن عذاب صيحه آسمانى يا زلزله زمينى يا بدنى بود كه در سور سابقه مفصلا ذكر شده است و جمل اخيره مفسّره در قصص سابقه است و باغراضى كه اخيرا بيان شد در ذيل هر قصه تكرار شده و خواهد شد و در نهج البلاغه است كه همانا شريك ميكند مردم را در امرى رضا و سخط، ناقه ثمود را يكنفر از آنها پى كرد ولى خدا عذاب را بر همه نازل فرمود چون همه راضى بآن شدند و نسبت عقر را بهمه داد كه فرمود فعقروها فأصبحوا نادمين و زمين آنها در اثر خسف شكسته و گداخته گرديد و نيز از آنحضرت روايت شده كه اول چشمه‌ئى كه جارى شد در زمين آن بود كه خدا براى صالح عليه السّلام جارى فرمود و آبش را بنوبه براى ناقه و آنها مقرّر داشت و فرمود لها شرب و لكم شرب يوم معلوم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَ تُترَكُون‌َ فِي‌ ما هاهُنا آمِنِين‌َ (146) فِي‌ جَنّات‌ٍ وَ عُيُون‌ٍ (147) وَ زُرُوع‌ٍ وَ نَخل‌ٍ طَلعُها هَضِيم‌ٌ (148) وَ تَنحِتُون‌َ مِن‌َ الجِبال‌ِ بُيُوتاً فارِهِين‌َ (149) فَاتَّقُوا اللّه‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (150)

جلد 14 - صفحه 73

آيا واميگذاريد ‌خود‌ ‌را‌ ‌در‌ آنچه‌ فعلا ‌در‌ ‌او‌ هستيد و ايمن‌ هستيد ‌از‌ زوال‌ ‌او‌ ‌در‌ باغستانهايي‌ ‌که‌ درختان‌ ‌آنها‌ سر ‌به‌ ‌هم‌ آورده‌ و چشمه‌هاي‌ جاري‌ و مزرعه‌هاي‌ سبز و خرم‌ و نخلستان‌هايي‌ ‌که‌ اول‌ طلوع‌ ‌آنها‌ بسر ‌است‌ بسيار خوش‌بو و خوش‌ طعم‌ و كوه‌ها ‌را‌ مي‌تراشيد و خانه‌ و حجره‌ ميسازيد ‌با‌ كمال‌ مهارت‌ و استادي‌ ‌پس‌ بترسيد ‌از‌ ‌اينکه‌ ‌که‌ خداوند ‌اينکه‌ نعمتها ‌را‌ ‌از‌ ‌شما‌ بگيريد و هلاك‌ شويد و اطاعت‌ كنيد مرا ‌در‌ آنچه‌ خداوند امر فرموده‌ ‌از‌ توحيد و عبادت‌ ‌او‌ و ترك‌ مخالفت‌ ‌او‌ و معاصي‌ ‌او‌.

(أَ تُترَكُون‌َ) ‌يعني‌ وقوف‌ ميكنيد باعمال‌ زشت‌ ‌خود‌!

(فِي‌ ما هاهُنا آمِنِين‌َ) تصور ميكنيد هميشه‌ ‌در‌ دنيا هستيد و هميشه‌ متنعم‌ بنعم‌ الهيه‌ هستيد.

تنبيه‌: حضرت‌ هود تعجب‌ ميكند ‌که‌ استفهام‌ تعجبيست‌ ‌از‌ اينكه‌ اينها بخيال‌ امن‌ و خاطر جمع‌ ‌در‌ لهو و لعب‌ هستند ‌با‌ اينكه‌ بسا عمر ‌آنها‌ بهزار سال‌ ميرسيد بيايد عصر حاضر ‌ما ‌را‌ مشاهده‌ كند ‌که‌ غايت‌ عمر ‌بين‌ هفتاد و هشتاد سال‌ ‌است‌ ‌با‌ ‌اينکه‌ تصادفات‌ ‌هر‌ روزه‌ و امراض‌ تازه‌ بتازه‌ چه‌ اندازه‌ ‌در‌ امن‌ هستند و خيال‌ مرگ‌ و زوال‌ نعم‌ نميكنند.

(‌في‌ جنات‌) جنة ‌از‌ ماده‌ جن‌ بمعني‌ مستور ‌است‌ ‌يعني‌ اشجار باغستان‌هاي‌ ‌آنها‌ بقدري‌ شاخ‌ و برگ‌ داده‌ ‌که‌ زير ‌آنها‌ مستور ‌شده‌.

(و عيون‌) چشمه‌هاي‌ جاري‌ ‌در‌ همان‌ باغستانها و مزارع‌ ‌آنها‌.

(و زروع‌) كشتزارها.

(و نخل‌) نخلستانها.

(طَلعُها هَضِيم‌ٌ) طلع‌ اول‌ ظهور شي‌ء ‌است‌ مثل‌ طلوع‌ فجر و طلوع‌ شمس‌ و هول‌ مطلع‌ ‌که‌ آثار مرگ‌ ظاهر ميشود و اول‌ نظر ‌که‌ ميفرمايد فَاطَّلَع‌َ فَرَآه‌ُ فِي‌ سَواءِ الجَحِيم‌ِ (صافات‌ ‌آيه‌ 53) و هضم‌ رطب‌ ‌را‌ گويند ‌که‌ هنوز هسته‌ نبسته‌ ‌باشد‌ بسيار نرم‌ و خوش‌ طعم‌ و خوشبو ‌است‌.

جلد 14 - صفحه 74

(وَ تَنحِتُون‌َ مِن‌َ الجِبال‌ِ بُيُوتاً فارِهِين‌َ) صنعت‌ عجيبيست‌ ميان‌ كوه‌ ‌را‌ ‌در‌ آورند خانه‌ بسازند ‌در‌ كوه‌ مشتمل‌ ‌بر‌ بيوت‌ زيادي‌ ‌که‌ ‌از‌ خطر خرابي‌ مصون‌ و محفوظ ‌باشد‌ «فاره‌» بمعني‌ استاد ماهر ‌است‌ ‌که‌ چه‌ مهارتي‌ داشتند.

(فَاتَّقُوا اللّه‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ) گذشت‌ تفسيرش‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 147)- سپس با استفاده از روش اجمال و تفصیل جمله سر بسته گذشته خود را چنین تشریح می‌کند، می‌گوید: شما گمان می‌کنید «در این باغها و چشمه‌ها» ... (فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ).

نکات آیه

۱ - ثمودیان، برخوردار از چشمه ساران و باغستان هاى پوشیده از درختان میوه (فى جنّ-ت و عیون) «جنّة» (مفرد «جنّات») به معناى باغ پوشیده از درختان و «عین» (مفرد «عیون») به معناى چشمه سار است.

۲ - سرزمین ثمودیان، سرزمینى حاصلخیز با منابع آبى سرشار (فى جنّ-ت و عیون) نکره آمدن «جنّات» و «عیون»، نشان دهنده کثرت باغ ها و چشمه سارهااست و آن حکایت از حاصلخیزى و سرسبزى سرزمین ثمودیان دارد.

۳ - باغدارى، از محورهاى فعالیت اقتصادى ثمودیان (فى جنّ-ت و عیون)

موضوعات مرتبط

  • سرزمینها: حاصل‌یزى سرزمین قوم ثمود ۲; ویژگیهاى سرزمین قوم ثمود ۲
  • قوم ثمود: باغدارى قوم ثمود ۳; باغهاى قوم ثمود ۱; تاریخ قوم ثمود ۱، ۲، ۳; چشمه هاى قوم ثمود ۱; نعمتهاى قوم ثمود ۱

منابع