الشعراء ١٤٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::تُتْرَکُون|تُتْرَکُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::تُتْرَکُون| ]] [[شامل این ریشه::ترک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ترک‌| ]][[شامل این کلمه::فِي|فِي‌]] [[شامل این ریشه::فى‌| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::هَاهُنَا|هَاهُنَا]] [[کلمه غیر ربط::هَاهُنَا| ]] [[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این ریشه::هنا| ]][[ریشه غیر ربط::هنا| ]][[شامل این کلمه::آمِنِين|آمِنِينَ‌]] [[کلمه غیر ربط::آمِنِين| ]] [[شامل این ریشه::امن‌| ]][[ریشه غیر ربط::امن‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::تُتْرَکُون|تُتْرَکُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::تُتْرَکُون| ]] [[شامل این ریشه::ترک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ترک‌| ]][[شامل این کلمه::فِي|فِي‌]] [[شامل این ریشه::فى‌| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::هَاهُنَا|هَاهُنَا]] [[کلمه غیر ربط::هَاهُنَا| ]] [[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این ریشه::هنا| ]][[ریشه غیر ربط::هنا| ]][[شامل این کلمه::آمِنِين|آمِنِينَ‌]] [[کلمه غیر ربط::آمِنِين| ]] [[شامل این ریشه::امن‌| ]][[ریشه غیر ربط::امن‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|أَ تُتْرَکُونَ‌ فِي‌ مَا هَاهُنَا آمِنِينَ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=«آیا شما در آنچه همین‌جاست به امن و امان رها می‌شوید؟»
|-|صادقی تهرانی=«آیا شما در آنچه همین‌جاست به امن و امان رها می‌شوید؟»
|-|معزی=آیا رها می‌شوید در آنچه اینجا است آرمیدگان‌
|-|معزی=آیا رها می‌شوید در آنچه اینجا است آرمیدگان‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">Will you be left secure in what is here?</div>
{{آيه | سوره = سوره الشعراء | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::146|١٤٦]] | قبلی = الشعراء ١٤٥ | بعدی = الشعراء ١٤٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::6|٦]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/026146.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/026146.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الشعراء | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::146|١٤٦]] | قبلی = الشعراء ١٤٥ | بعدی = الشعراء ١٤٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::6|٦]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«أَتُتْرَکُونَ»: آیا به ترک شما گفته می‌شود؟ آیا رها می‌شوید؟ استفهام انکاری و مفید نفی است. «مَا»: آنچه. مراد نعمت جهان است. «ههُنَا»: اینجا مراد این جهان است. «آمِنِینَ»: در امن و امان و دور از دست انتقام و مرگ و عذاب و کیفر. حال است.
«أَتُتْرَکُونَ»: آیا به ترک شما گفته می‌شود؟ آیا رها می‌شوید؟ استفهام انکاری و مفید نفی است. «مَا»: آنچه. مراد نعمت جهان است. «ههُنَا»: اینجا مراد این جهان است. «آمِنِینَ»: در امن و امان و دور از دست انتقام و مرگ و عذاب و کیفر. حال است.
خط ۲۶: خط ۳۴:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link292 | آيات ۱۴۱ - ۱۵۹، سوره شعراء]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link293 | نهى نمودن صالح عليه السّلام قوم ثمود را از اطاعت امر مسرفان كه فساد مى كنند واصلاح نمى كنند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link292 | آيات ۱۴۱ - ۱۵۹  سوره شعراء]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link294 | توضيح اينكه نتيجه انحراف انسان از فطرت ، فساد و افساد در زمين بالمآل عذاب و هلاك است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link293 | صالح «ع»، قوم ثمود را از اطاعت امر مسرفان بر حذر می دارد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link295 | تكذيب و نافرمانى قوم ثمود و گرفتار شدن به عذاب الهى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link294 | نتيجه انحراف انسان از فطرت، و افساد در زمين، عذاب و هلاكت است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۳۴#link295 | تكذيب و نافرمانى قوم ثمود، و گرفتار شدن به عذاب الهى]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۵_بخش۶۱#link145 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۵_بخش۶۱#link145 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
أَ تُتْرَكُونَ فِي ما هاهُنا آمِنِينَ «146» فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ «147» وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ «148» وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ «149»
آيا (فكر مى‌كنيد) شما در آنچه در اين دنيا داريد، در أمن وامان رها خواهيد شد؟
در باغ‌ها و چشمه‌ها. و كشتزارها و نخل‌هايى كه شكوفه‌اش لطيف و بر هم نشسته است. (و هيچ مسئوليّت و بازگشتى نخواهيد داشت؟) و شما (ماهرانه) از كوه‌ها خانه‌هايى براى خوشگذرانى مى‌تراشيد.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَ تُتْرَكُونَ فِي ما هاهُنا آمِنِينَ (146)
بعد از اظهار عدم طمع اجر، كه موجب تهمت مى‌باشد، زبان به موعظه و نصيحت گشوده فرمود:
أَ تُتْرَكُونَ‌: آيا طمع داريد كه واگذاشته خواهيد شد (استفهام براى انكار است) يعنى شما را نخواهند گذاشت، فِي ما هاهُنا آمِنِينَ‌: در آنچه هستيد اينجا از نعم دنيا منازل بانزهت و مساكن پرنعمت در حالتى كه ايمن باشيد از آفات و سالم از فوات. و ممكن است كه همزه براى تقرير باشد به جهت تذكر و يادآورى نعمت در تخليه خداوند سبحان ايشان را به آنچه متنعمند در آن، يعنى حق تعالى شما را واگذاشته است در نعم دنيويه و امتعه فانيه.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
كَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِينَ (141) إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صالِحٌ أَ لا تَتَّقُونَ (142) إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ (143) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (144) وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى‌ رَبِّ الْعالَمِينَ (145)
أَ تُتْرَكُونَ فِي ما هاهُنا آمِنِينَ (146) فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ (147) وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ (148) وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ (149) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (150)
وَ لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ (151) الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ (152) قالُوا إِنَّما أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ (153) ما أَنْتَ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا فَأْتِ بِآيَةٍ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (154) قالَ هذِهِ ناقَةٌ لَها شِرْبٌ وَ لَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ (155)
وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذابُ يَوْمٍ عَظِيمٍ (156) فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِينَ (157) فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ (158) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (159)
ترجمه‌
تكذيب كردند قوم ثمود فرستادگان را
وقتى كه گفت بآنها برادرشان صالح آيا نمى‌پرهيزيد
همانا من براى شما پيمبرى امينم‌
پس بترسيد از خدا و فرمان بريد مرا
و نميخواهم از شما بر آن هيچ مزدى نيست مزدم مگر بر پروردگار جهانيان‌
آيا واگذاشته ميشويد در آنچه هستيد اينجا ايمنان‌
در بوستانها و چشمه سارها
و كشت‌ها و درختان خرمائيكه شكوفه آنها لطيف است‌
و ميتراشيد از كوهها خانه‌هائى با آنكه ما هرانيد
پس بترسيد از خدا و اطاعت كنيد مرا
----
جلد 4 صفحه 121
و اطاعت مكنيد فرمان تجاوز كنندگانرا
آنانكه فساد ميكنند در زمين و اصلاح نميكنند
گفتند جز اين نيست كه توئى از زياد سحر كرده شدگان‌
نيستى تو مگر انسانى مانند ما پس بياور نشانه‌اى اگر هستى از راستگويان‌
گفت اين ماده شترى است براى آن نوبه آب است و براى شما نوبه روزى معيّن‌
و اصابت منمائيد آنرا ببدى پس بگيرد شما را عذاب روزى بزرگ‌
پس پى كردند آنرا پس گرديدند پشيمان‌
پس گرفت آنها را عذاب همانا در اين هر آينه آيتى است و نباشند بيشترشان گروندگان‌
و همانا پروردگار تو او است تواناى مهربان.
تفسير
خداوند متعال پس از پنج آيه كه تفسير آنها در قصص سابقه گذشت نقل فرموده كلام حضرت صالح را بقوم خودش كه بنام سر سلسله‌شان معروف بقبيله ثمود بودند باين تقريب كه آيا تصوّر كرديد بهمين حال كه در ناز و نعمتيد باقى و از حوادث دهر مصون و مأمون خواهيد بود نه چنين است باين حال واگذار نخواهيد شد اين نعمتها كه در اين زمان خداوند بشما عنايت فرموده از قبيل باغها و چشمه‌سارها و كشتزارها و درختان خرما كه شكوفه و غلاف خوشه‌هاى آنها لطيف و نرم و نازك است كه كاشف از خوبى و نرمى و لطافت ميوه آن باشد در صورت تخلّف از امر الهى نيست و نابود خواهد شد و اين خانه‌هاى رفيعى كه در كوهها با كمال استادى و مهارت براى خود ميتراشيد براى شما باقى نمى‌ماند و بعضى فرهين بحذف الف قرائت نموده‌اند يعنى با تكبر و نشاط و دلخوشى پس از خدا بترسيد و كارى نكنيد كه موجب خشم خدا شود و اطاعت كنيد مرا كه امر من امر خدا است و من بدون دستور او دستورى نميدهم و اطاعت نكنيد امر مردمان متجاوز را كه رؤساء قوم بودند و غير از فتنه و فساد كارى نداشتند و آنها در جواب گفتند تو از كسانى هستى كه زياد برايت سحر نموده‌اند بقدرى كه عقلت زائل شده و قمى ره فرموده مراد آنستكه ميان تهى هستى مانند ساير افراد بشر و اگر پيغمبر بودى مثل ما نبودى و مؤكّد اينمعنى است كه بعد از اين گفتند نيستى تو مگر بشرى مانند ما اگر راست ميگوئى معجزى بياور تا ما تو را تصديق نمائيم و
----
جلد 4 صفحه 122
آنحضرت بتفصيلى كه در سوره اعراف مستوفى گذشت براى آنها از كوه ماده شترى بيرون آورد كه بنا شد آب رودخانه يك روز نوبه آن ناقه و يك روز نوبه آنها باشد و بهيچ وجه آنها مزاحم نوبه آن نشوند و آسيبى هم بآن نرسانند و فرمود اگر شما بآن تعدّى نمائيد بعذاب روز بزرگ كه بزرگى آن براى بزرگى عذاب آن روز است معذّب خواهيد شد و آنها براى آنكه نميخواستند با آن هم نوبه باشند يكنفر از خودشان را مأمور بقتل آنحيوان نمودند و بقيّه با او كمك كردند و گوشتش را قسمت كردند و خوردند و پشيمان شدند وقتى كه عذاب را معاينه نمودند كه آنوقت پشيمانى سودى ندارد و توبه قبول نميشود و آن عذاب صيحه آسمانى يا زلزله زمينى يا بدنى بود كه در سور سابقه مفصلا ذكر شده است و جمل اخيره مفسّره در قصص سابقه است و باغراضى كه اخيرا بيان شد در ذيل هر قصه تكرار شده و خواهد شد و در نهج البلاغه است كه همانا شريك ميكند مردم را در امرى رضا و سخط، ناقه ثمود را يكنفر از آنها پى كرد ولى خدا عذاب را بر همه نازل فرمود چون همه راضى بآن شدند و نسبت عقر را بهمه داد كه فرمود فعقروها فأصبحوا نادمين و زمين آنها در اثر خسف شكسته و گداخته گرديد و نيز از آنحضرت روايت شده كه اول چشمه‌ئى كه جارى شد در زمين آن بود كه خدا براى صالح عليه السّلام جارى فرمود و آبش را بنوبه براى ناقه و آنها مقرّر داشت و فرمود لها شرب و لكم شرب يوم معلوم.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَ تُترَكُون‌َ فِي‌ ما هاهُنا آمِنِين‌َ (146) فِي‌ جَنّات‌ٍ وَ عُيُون‌ٍ (147) وَ زُرُوع‌ٍ وَ نَخل‌ٍ طَلعُها هَضِيم‌ٌ (148) وَ تَنحِتُون‌َ مِن‌َ الجِبال‌ِ بُيُوتاً فارِهِين‌َ (149) فَاتَّقُوا اللّه‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (150)
جلد 14 - صفحه 73
آيا واميگذاريد ‌خود‌ ‌را‌ ‌در‌ آنچه‌ فعلا ‌در‌ ‌او‌ هستيد و ايمن‌ هستيد ‌از‌ زوال‌ ‌او‌ ‌در‌ باغستانهايي‌ ‌که‌ درختان‌ ‌آنها‌ سر ‌به‌ ‌هم‌ آورده‌ و چشمه‌هاي‌ جاري‌ و مزرعه‌هاي‌ سبز و خرم‌ و نخلستان‌هايي‌ ‌که‌ اول‌ طلوع‌ ‌آنها‌ بسر ‌است‌ بسيار خوش‌بو و خوش‌ طعم‌ و كوه‌ها ‌را‌ مي‌تراشيد و خانه‌ و حجره‌ ميسازيد ‌با‌ كمال‌ مهارت‌ و استادي‌ ‌پس‌ بترسيد ‌از‌ ‌اينکه‌ ‌که‌ خداوند ‌اينکه‌ نعمتها ‌را‌ ‌از‌ ‌شما‌ بگيريد و هلاك‌ شويد و اطاعت‌ كنيد مرا ‌در‌ آنچه‌ خداوند امر فرموده‌ ‌از‌ توحيد و عبادت‌ ‌او‌ و ترك‌ مخالفت‌ ‌او‌ و معاصي‌ ‌او‌.
(أَ تُترَكُون‌َ) ‌يعني‌ وقوف‌ ميكنيد باعمال‌ زشت‌ ‌خود‌!
(فِي‌ ما هاهُنا آمِنِين‌َ) تصور ميكنيد هميشه‌ ‌در‌ دنيا هستيد و هميشه‌ متنعم‌ بنعم‌ الهيه‌ هستيد.
تنبيه‌: حضرت‌ هود تعجب‌ ميكند ‌که‌ استفهام‌ تعجبيست‌ ‌از‌ اينكه‌ اينها بخيال‌ امن‌ و خاطر جمع‌ ‌در‌ لهو و لعب‌ هستند ‌با‌ اينكه‌ بسا عمر ‌آنها‌ بهزار سال‌ ميرسيد بيايد عصر حاضر ‌ما ‌را‌ مشاهده‌ كند ‌که‌ غايت‌ عمر ‌بين‌ هفتاد و هشتاد سال‌ ‌است‌ ‌با‌ ‌اينکه‌ تصادفات‌ ‌هر‌ روزه‌ و امراض‌ تازه‌ بتازه‌ چه‌ اندازه‌ ‌در‌ امن‌ هستند و خيال‌ مرگ‌ و زوال‌ نعم‌ نميكنند.
(‌في‌ جنات‌) جنة ‌از‌ ماده‌ جن‌ بمعني‌ مستور ‌است‌ ‌يعني‌ اشجار باغستان‌هاي‌ ‌آنها‌ بقدري‌ شاخ‌ و برگ‌ داده‌ ‌که‌ زير ‌آنها‌ مستور ‌شده‌.
(و عيون‌) چشمه‌هاي‌ جاري‌ ‌در‌ همان‌ باغستانها و مزارع‌ ‌آنها‌.
(و زروع‌) كشتزارها.
(و نخل‌) نخلستانها.
(طَلعُها هَضِيم‌ٌ) طلع‌ اول‌ ظهور شي‌ء ‌است‌ مثل‌ طلوع‌ فجر و طلوع‌ شمس‌ و هول‌ مطلع‌ ‌که‌ آثار مرگ‌ ظاهر ميشود و اول‌ نظر ‌که‌ ميفرمايد فَاطَّلَع‌َ فَرَآه‌ُ فِي‌ سَواءِ الجَحِيم‌ِ (صافات‌ ‌آيه‌ 53) و هضم‌ رطب‌ ‌را‌ گويند ‌که‌ هنوز هسته‌ نبسته‌ ‌باشد‌ بسيار نرم‌ و خوش‌ طعم‌ و خوشبو ‌است‌.
جلد 14 - صفحه 74
(وَ تَنحِتُون‌َ مِن‌َ الجِبال‌ِ بُيُوتاً فارِهِين‌َ) صنعت‌ عجيبيست‌ ميان‌ كوه‌ ‌را‌ ‌در‌ آورند خانه‌ بسازند ‌در‌ كوه‌ مشتمل‌ ‌بر‌ بيوت‌ زيادي‌ ‌که‌ ‌از‌ خطر خرابي‌ مصون‌ و محفوظ ‌باشد‌ «فاره‌» بمعني‌ استاد ماهر ‌است‌ ‌که‌ چه‌ مهارتي‌ داشتند.
(فَاتَّقُوا اللّه‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ) گذشت‌ تفسيرش‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 146)- سپس در بخش دیگری انگشت روی نقطه‌های حساس و قابل انتقاد زندگی آنها گذارده، و آنان را در یک محاکمه وجدانی محکوم می‌کند.
می‌گوید: «آیا شما تصور می‌کنید همیشه در نهایت امنیت در نعمتهایی که اینجاست می‌مانید» (أَ تُتْرَکُونَ فِی ما هاهُنا آمِنِینَ).
آیا چنین می‌پندارید که این زندگی مادی و غفلت‌زا جاودانی است، و دست مرگ و انتقام و کیفر گریبانتان را نخواهد گرفت؟!
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۷۷: خط ۲۳۰:
[[رده:زمینه اطاعت از انبیا]][[رده:آثار مخالفت با انبیا]][[رده:مسؤولیت انسان]][[رده:آثار بى تقوایى]][[رده:زمینه تقوا]][[رده:ذکر ناپایدارى رفاه]][[رده:ناپایدارى زندگى دنیوى]][[رده:شکر نعمت]][[رده:سرزنشهاى صالح]][[رده:هشدارهاى صالح]][[رده:زمینه غفلت از مرگ]][[رده:غفلت از مرگ]][[رده:غفلت از ناپایدارى امکانات دنیوى]][[رده:آثار رفاه قوم ثمود]][[رده:امنیت قوم ثمود]][[رده:تاریخ قوم ثمود]][[رده:رفاه قوم ثمود]][[رده:زمینه غفلت قوم ثمود]][[رده:سرزنش قوم ثمود]][[رده:غفلت قوم ثمود]][[رده:هشدار به قوم ثمود]][[رده:زمینه زوال نعمت]][[رده:ناپایدارى نعمت هاى دنیوى]]
[[رده:زمینه اطاعت از انبیا]][[رده:آثار مخالفت با انبیا]][[رده:مسؤولیت انسان]][[رده:آثار بى تقوایى]][[رده:زمینه تقوا]][[رده:ذکر ناپایدارى رفاه]][[رده:ناپایدارى زندگى دنیوى]][[رده:شکر نعمت]][[رده:سرزنشهاى صالح]][[رده:هشدارهاى صالح]][[رده:زمینه غفلت از مرگ]][[رده:غفلت از مرگ]][[رده:غفلت از ناپایدارى امکانات دنیوى]][[رده:آثار رفاه قوم ثمود]][[رده:امنیت قوم ثمود]][[رده:تاریخ قوم ثمود]][[رده:رفاه قوم ثمود]][[رده:زمینه غفلت قوم ثمود]][[رده:سرزنش قوم ثمود]][[رده:غفلت قوم ثمود]][[رده:هشدار به قوم ثمود]][[رده:زمینه زوال نعمت]][[رده:ناپایدارى نعمت هاى دنیوى]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الشعراء ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الشعراء ]]
{{#seo:
|title=آیه 146 سوره شعراء
|title_mode=replace
|keywords=آیه 146 سوره شعراء,شعراء 146,أَ تُتْرَکُونَ‌ فِي‌ مَا هَاهُنَا آمِنِينَ‌,زمینه اطاعت از انبیا,آثار مخالفت با انبیا,مسؤولیت انسان,آثار بى تقوایى,زمینه تقوا,ذکر ناپایدارى رفاه,ناپایدارى زندگى دنیوى,شکر نعمت,سرزنشهاى صالح,هشدارهاى صالح,زمینه غفلت از مرگ,غفلت از مرگ,غفلت از ناپایدارى امکانات دنیوى,آثار رفاه قوم ثمود,امنیت قوم ثمود,تاریخ قوم ثمود,رفاه قوم ثمود,زمینه غفلت قوم ثمود,سرزنش قوم ثمود,غفلت قوم ثمود,هشدار به قوم ثمود,زمینه زوال نعمت,ناپایدارى نعمت هاى دنیوى,آیات قرآن سوره الشعراء
|description=أَ تُتْرَکُونَ‌ فِي‌ مَا هَاهُنَا آمِنِينَ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۱۴

کپی متن آیه
أَ تُتْرَکُونَ‌ فِي‌ مَا هَاهُنَا آمِنِينَ‌

ترجمه

آیا شما تصوّر می‌کنید همیشه در نهایت امنیّت در نعمتهایی که اینجاست می‌مانید،

آيا [مى‌پنداريد كه‌] شما را در اين نعمت‌هايى كه اين جاست آسوده رها مى‌كنند
آيا شما را در آنچه اينجا داريد آسوده رها مى‌كنند؟
آیا (تصور می‌کنید که تا ابد) ایمن از مرگ در این ناز و نعمت دنیا خواهید ماند؟
آیا شما را در آنچه در این دنیا [از نعمت و رفاه هست] ایمن و آسوده [از تغییر و زوال] رهایتان خواهند کرد؟!
آيا پنداريد كه شما را در اين نعمتها، ايمن رها مى‌كنند؟
آیا شما را به حالتی که در اینجا هست در امن و امان رها می‌کنند؟
آيا شما را در آنچه اينجاست- نعمتها- ايمن خواهند گذاشت؟
آیا (چنین تصوّر می‌کنید که جهان سرای جاودانگی است و) شما در نهایت امن و امان در ناز و نعمت جهان رها می‌شوید؟
«آیا شما در آنچه همین‌جاست به امن و امان رها می‌شوید؟»
آیا رها می‌شوید در آنچه اینجا است آرمیدگان‌

Will you be left secure in what is here?
ترتیل:
ترجمه:
الشعراء ١٤٥ آیه ١٤٦ الشعراء ١٤٧
سوره : سوره الشعراء
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَتُتْرَکُونَ»: آیا به ترک شما گفته می‌شود؟ آیا رها می‌شوید؟ استفهام انکاری و مفید نفی است. «مَا»: آنچه. مراد نعمت جهان است. «ههُنَا»: اینجا مراد این جهان است. «آمِنِینَ»: در امن و امان و دور از دست انتقام و مرگ و عذاب و کیفر. حال است.


تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ تُتْرَكُونَ فِي ما هاهُنا آمِنِينَ «146» فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ «147» وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ «148» وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ «149»

آيا (فكر مى‌كنيد) شما در آنچه در اين دنيا داريد، در أمن وامان رها خواهيد شد؟

در باغ‌ها و چشمه‌ها. و كشتزارها و نخل‌هايى كه شكوفه‌اش لطيف و بر هم نشسته است. (و هيچ مسئوليّت و بازگشتى نخواهيد داشت؟) و شما (ماهرانه) از كوه‌ها خانه‌هايى براى خوشگذرانى مى‌تراشيد.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَ تُتْرَكُونَ فِي ما هاهُنا آمِنِينَ (146)

بعد از اظهار عدم طمع اجر، كه موجب تهمت مى‌باشد، زبان به موعظه و نصيحت گشوده فرمود:

أَ تُتْرَكُونَ‌: آيا طمع داريد كه واگذاشته خواهيد شد (استفهام براى انكار است) يعنى شما را نخواهند گذاشت، فِي ما هاهُنا آمِنِينَ‌: در آنچه هستيد اينجا از نعم دنيا منازل بانزهت و مساكن پرنعمت در حالتى كه ايمن باشيد از آفات و سالم از فوات. و ممكن است كه همزه براى تقرير باشد به جهت تذكر و يادآورى نعمت در تخليه خداوند سبحان ايشان را به آنچه متنعمند در آن، يعنى حق تعالى شما را واگذاشته است در نعم دنيويه و امتعه فانيه.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


كَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِينَ (141) إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صالِحٌ أَ لا تَتَّقُونَ (142) إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ (143) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (144) وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى‌ رَبِّ الْعالَمِينَ (145)

أَ تُتْرَكُونَ فِي ما هاهُنا آمِنِينَ (146) فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ (147) وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ (148) وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ (149) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (150)

وَ لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ (151) الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ (152) قالُوا إِنَّما أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ (153) ما أَنْتَ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا فَأْتِ بِآيَةٍ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (154) قالَ هذِهِ ناقَةٌ لَها شِرْبٌ وَ لَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ (155)

وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذابُ يَوْمٍ عَظِيمٍ (156) فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِينَ (157) فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ (158) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (159)

ترجمه‌

تكذيب كردند قوم ثمود فرستادگان را

وقتى كه گفت بآنها برادرشان صالح آيا نمى‌پرهيزيد

همانا من براى شما پيمبرى امينم‌

پس بترسيد از خدا و فرمان بريد مرا

و نميخواهم از شما بر آن هيچ مزدى نيست مزدم مگر بر پروردگار جهانيان‌

آيا واگذاشته ميشويد در آنچه هستيد اينجا ايمنان‌

در بوستانها و چشمه سارها

و كشت‌ها و درختان خرمائيكه شكوفه آنها لطيف است‌

و ميتراشيد از كوهها خانه‌هائى با آنكه ما هرانيد

پس بترسيد از خدا و اطاعت كنيد مرا


جلد 4 صفحه 121

و اطاعت مكنيد فرمان تجاوز كنندگانرا

آنانكه فساد ميكنند در زمين و اصلاح نميكنند

گفتند جز اين نيست كه توئى از زياد سحر كرده شدگان‌

نيستى تو مگر انسانى مانند ما پس بياور نشانه‌اى اگر هستى از راستگويان‌

گفت اين ماده شترى است براى آن نوبه آب است و براى شما نوبه روزى معيّن‌

و اصابت منمائيد آنرا ببدى پس بگيرد شما را عذاب روزى بزرگ‌

پس پى كردند آنرا پس گرديدند پشيمان‌

پس گرفت آنها را عذاب همانا در اين هر آينه آيتى است و نباشند بيشترشان گروندگان‌

و همانا پروردگار تو او است تواناى مهربان.

تفسير

خداوند متعال پس از پنج آيه كه تفسير آنها در قصص سابقه گذشت نقل فرموده كلام حضرت صالح را بقوم خودش كه بنام سر سلسله‌شان معروف بقبيله ثمود بودند باين تقريب كه آيا تصوّر كرديد بهمين حال كه در ناز و نعمتيد باقى و از حوادث دهر مصون و مأمون خواهيد بود نه چنين است باين حال واگذار نخواهيد شد اين نعمتها كه در اين زمان خداوند بشما عنايت فرموده از قبيل باغها و چشمه‌سارها و كشتزارها و درختان خرما كه شكوفه و غلاف خوشه‌هاى آنها لطيف و نرم و نازك است كه كاشف از خوبى و نرمى و لطافت ميوه آن باشد در صورت تخلّف از امر الهى نيست و نابود خواهد شد و اين خانه‌هاى رفيعى كه در كوهها با كمال استادى و مهارت براى خود ميتراشيد براى شما باقى نمى‌ماند و بعضى فرهين بحذف الف قرائت نموده‌اند يعنى با تكبر و نشاط و دلخوشى پس از خدا بترسيد و كارى نكنيد كه موجب خشم خدا شود و اطاعت كنيد مرا كه امر من امر خدا است و من بدون دستور او دستورى نميدهم و اطاعت نكنيد امر مردمان متجاوز را كه رؤساء قوم بودند و غير از فتنه و فساد كارى نداشتند و آنها در جواب گفتند تو از كسانى هستى كه زياد برايت سحر نموده‌اند بقدرى كه عقلت زائل شده و قمى ره فرموده مراد آنستكه ميان تهى هستى مانند ساير افراد بشر و اگر پيغمبر بودى مثل ما نبودى و مؤكّد اينمعنى است كه بعد از اين گفتند نيستى تو مگر بشرى مانند ما اگر راست ميگوئى معجزى بياور تا ما تو را تصديق نمائيم و


جلد 4 صفحه 122

آنحضرت بتفصيلى كه در سوره اعراف مستوفى گذشت براى آنها از كوه ماده شترى بيرون آورد كه بنا شد آب رودخانه يك روز نوبه آن ناقه و يك روز نوبه آنها باشد و بهيچ وجه آنها مزاحم نوبه آن نشوند و آسيبى هم بآن نرسانند و فرمود اگر شما بآن تعدّى نمائيد بعذاب روز بزرگ كه بزرگى آن براى بزرگى عذاب آن روز است معذّب خواهيد شد و آنها براى آنكه نميخواستند با آن هم نوبه باشند يكنفر از خودشان را مأمور بقتل آنحيوان نمودند و بقيّه با او كمك كردند و گوشتش را قسمت كردند و خوردند و پشيمان شدند وقتى كه عذاب را معاينه نمودند كه آنوقت پشيمانى سودى ندارد و توبه قبول نميشود و آن عذاب صيحه آسمانى يا زلزله زمينى يا بدنى بود كه در سور سابقه مفصلا ذكر شده است و جمل اخيره مفسّره در قصص سابقه است و باغراضى كه اخيرا بيان شد در ذيل هر قصه تكرار شده و خواهد شد و در نهج البلاغه است كه همانا شريك ميكند مردم را در امرى رضا و سخط، ناقه ثمود را يكنفر از آنها پى كرد ولى خدا عذاب را بر همه نازل فرمود چون همه راضى بآن شدند و نسبت عقر را بهمه داد كه فرمود فعقروها فأصبحوا نادمين و زمين آنها در اثر خسف شكسته و گداخته گرديد و نيز از آنحضرت روايت شده كه اول چشمه‌ئى كه جارى شد در زمين آن بود كه خدا براى صالح عليه السّلام جارى فرمود و آبش را بنوبه براى ناقه و آنها مقرّر داشت و فرمود لها شرب و لكم شرب يوم معلوم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَ تُترَكُون‌َ فِي‌ ما هاهُنا آمِنِين‌َ (146) فِي‌ جَنّات‌ٍ وَ عُيُون‌ٍ (147) وَ زُرُوع‌ٍ وَ نَخل‌ٍ طَلعُها هَضِيم‌ٌ (148) وَ تَنحِتُون‌َ مِن‌َ الجِبال‌ِ بُيُوتاً فارِهِين‌َ (149) فَاتَّقُوا اللّه‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (150)

جلد 14 - صفحه 73

آيا واميگذاريد ‌خود‌ ‌را‌ ‌در‌ آنچه‌ فعلا ‌در‌ ‌او‌ هستيد و ايمن‌ هستيد ‌از‌ زوال‌ ‌او‌ ‌در‌ باغستانهايي‌ ‌که‌ درختان‌ ‌آنها‌ سر ‌به‌ ‌هم‌ آورده‌ و چشمه‌هاي‌ جاري‌ و مزرعه‌هاي‌ سبز و خرم‌ و نخلستان‌هايي‌ ‌که‌ اول‌ طلوع‌ ‌آنها‌ بسر ‌است‌ بسيار خوش‌بو و خوش‌ طعم‌ و كوه‌ها ‌را‌ مي‌تراشيد و خانه‌ و حجره‌ ميسازيد ‌با‌ كمال‌ مهارت‌ و استادي‌ ‌پس‌ بترسيد ‌از‌ ‌اينکه‌ ‌که‌ خداوند ‌اينکه‌ نعمتها ‌را‌ ‌از‌ ‌شما‌ بگيريد و هلاك‌ شويد و اطاعت‌ كنيد مرا ‌در‌ آنچه‌ خداوند امر فرموده‌ ‌از‌ توحيد و عبادت‌ ‌او‌ و ترك‌ مخالفت‌ ‌او‌ و معاصي‌ ‌او‌.

(أَ تُترَكُون‌َ) ‌يعني‌ وقوف‌ ميكنيد باعمال‌ زشت‌ ‌خود‌!

(فِي‌ ما هاهُنا آمِنِين‌َ) تصور ميكنيد هميشه‌ ‌در‌ دنيا هستيد و هميشه‌ متنعم‌ بنعم‌ الهيه‌ هستيد.

تنبيه‌: حضرت‌ هود تعجب‌ ميكند ‌که‌ استفهام‌ تعجبيست‌ ‌از‌ اينكه‌ اينها بخيال‌ امن‌ و خاطر جمع‌ ‌در‌ لهو و لعب‌ هستند ‌با‌ اينكه‌ بسا عمر ‌آنها‌ بهزار سال‌ ميرسيد بيايد عصر حاضر ‌ما ‌را‌ مشاهده‌ كند ‌که‌ غايت‌ عمر ‌بين‌ هفتاد و هشتاد سال‌ ‌است‌ ‌با‌ ‌اينکه‌ تصادفات‌ ‌هر‌ روزه‌ و امراض‌ تازه‌ بتازه‌ چه‌ اندازه‌ ‌در‌ امن‌ هستند و خيال‌ مرگ‌ و زوال‌ نعم‌ نميكنند.

(‌في‌ جنات‌) جنة ‌از‌ ماده‌ جن‌ بمعني‌ مستور ‌است‌ ‌يعني‌ اشجار باغستان‌هاي‌ ‌آنها‌ بقدري‌ شاخ‌ و برگ‌ داده‌ ‌که‌ زير ‌آنها‌ مستور ‌شده‌.

(و عيون‌) چشمه‌هاي‌ جاري‌ ‌در‌ همان‌ باغستانها و مزارع‌ ‌آنها‌.

(و زروع‌) كشتزارها.

(و نخل‌) نخلستانها.

(طَلعُها هَضِيم‌ٌ) طلع‌ اول‌ ظهور شي‌ء ‌است‌ مثل‌ طلوع‌ فجر و طلوع‌ شمس‌ و هول‌ مطلع‌ ‌که‌ آثار مرگ‌ ظاهر ميشود و اول‌ نظر ‌که‌ ميفرمايد فَاطَّلَع‌َ فَرَآه‌ُ فِي‌ سَواءِ الجَحِيم‌ِ (صافات‌ ‌آيه‌ 53) و هضم‌ رطب‌ ‌را‌ گويند ‌که‌ هنوز هسته‌ نبسته‌ ‌باشد‌ بسيار نرم‌ و خوش‌ طعم‌ و خوشبو ‌است‌.

جلد 14 - صفحه 74

(وَ تَنحِتُون‌َ مِن‌َ الجِبال‌ِ بُيُوتاً فارِهِين‌َ) صنعت‌ عجيبيست‌ ميان‌ كوه‌ ‌را‌ ‌در‌ آورند خانه‌ بسازند ‌در‌ كوه‌ مشتمل‌ ‌بر‌ بيوت‌ زيادي‌ ‌که‌ ‌از‌ خطر خرابي‌ مصون‌ و محفوظ ‌باشد‌ «فاره‌» بمعني‌ استاد ماهر ‌است‌ ‌که‌ چه‌ مهارتي‌ داشتند.

(فَاتَّقُوا اللّه‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ) گذشت‌ تفسيرش‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 146)- سپس در بخش دیگری انگشت روی نقطه‌های حساس و قابل انتقاد زندگی آنها گذارده، و آنان را در یک محاکمه وجدانی محکوم می‌کند.

می‌گوید: «آیا شما تصور می‌کنید همیشه در نهایت امنیت در نعمتهایی که اینجاست می‌مانید» (أَ تُتْرَکُونَ فِی ما هاهُنا آمِنِینَ).

آیا چنین می‌پندارید که این زندگی مادی و غفلت‌زا جاودانی است، و دست مرگ و انتقام و کیفر گریبانتان را نخواهد گرفت؟!

نکات آیه

۱ - هشدار صالح(ع) به ثمودیان، درباره پایدار نبودن زندگى دنیوى و نعمت ها و آسایش آن (أتترکون فى ما ههنا ءامنین) استفهام در آیه بالا، انکارى و مفاد آن نفى است; یعنى، «أتترکون فى ما ههنا آمنین; شما در نعمتهاى این جا آسوده رها نخواهید شد». مقصود این است که این برخوردارى ها شما را نفریبد و از مرگ غافل نکند; زیرا روزى پنجه هاى مرگ گریبان تان را خواهد گرفت و شما را از آنها جدا خواهد کرد. همچنین بر فرض که مرگ در نرسد، خود رفاه و امنیت این جا، پایدار نیست و ممکن است ناگهان اوضاع دگرگون شود و همه آنچه که از آن برخوردار هستید، از دستتان برود.

۲ - ثمودیان، برخوردار از امنیت و رفاه کامل در سرزمین خویش (أتترکون فى ما ههنا ءامنین) «ما» در «فى ما» اشاره به نعمت هائى دارد که بیان تفصیلى آن در آیات بعد آمده است. و «ههنا» نیز اشاره به سرزمین ثمودیان است.

۳ - رفاه و آسایش ثمودیان، زمینه غافل شدن آنان از مرگ و گرفتار شدنشان به بى تقوایى و گناه (ألاتتّقون ... أتترکون فى ما ههنا ءامنین)

۴ - توجه به ناپایدارى رفاه و امنیت، زمینه ساز گرایش به تقوا و پیروى از انبیا (فاتّقوا اللّه و أطیعون ... أتترکون فى ما ههنا ءامنین)

۵ - سرزنش ثمودیان از سوى صالح(ع) به خاطر غفلت آنان از مرگ و بى توجهى به ناپایدار بودن امکانات دنیایى (أتترکون فى ما ههنا ءامنین)

۶ - انسان، در قبال نعمت هاى الهى مسؤول است. (أتترکون فى ما ههنا ءامنین) برداشت یاد شده بدان احتمال است که مقصود از «أتترکون» این باشد که خداوند انسان ها را در برابر نعمت هایى که به آنان داده است، آسوده و بدون هیچ گونه مسؤولیتى رها نمى کند; بلکه شکر و سپاس آنها را از آنان مى خواهد و در صورت ناسپاسى و گناه، از ایشان سلب مى کند.

۷ - بى تقوایى و مخالفت با پیامبران، ناسپاسى و تهدید کننده بقاى نعمت هاى دنیایى (ألاتتّقون ... فاتّقوا اللّه و أطیعون ... أتترکون فى ما ههنا ءامنین)

موضوعات مرتبط

  • اطاعت: زمینه اطاعت از انبیا ۴
  • انبیا: آثار مخالفت با انبیا ۷
  • انسان: مسؤولیت انسان ۶
  • تقوا: آثار بى تقوایى ۷; زمینه تقوا ۴
  • ذکر: ذکر ناپایدارى رفاه ۴
  • زندگى: ناپایدارى زندگى دنیوى ۱
  • شکر: شکر نعمت ۶
  • صالح(ع): سرزنشهاى صالح(ع) ۵; هشدارهاى صالح(ع) ۱
  • غفلت: زمینه غفلت از مرگ ۳; غفلت از مرگ ۵; غفلت از ناپایدارى امکانات دنیوى ۵
  • قوم ثمود: آثار رفاه قوم ثمود ۳; امنیت قوم ثمود ۲; تاریخ قوم ثمود ۲; رفاه قوم ثمود ۲; زمینه غفلت قوم ثمود ۳; سرزنش قوم ثمود ۵; غفلت قوم ثمود ۵; هشدار به قوم ثمود ۱
  • نعمت: زمینه زوال نعمت ۷; ناپایدارى نعمت هاى دنیوى ۱

منابع