الشعراء ٢: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(←تفسیر) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::تِلْک|تِلْکَ]] [[کلمه غیر ربط::تِلْک| ]] [[شامل این ریشه::تلک| ]][[ریشه غیر ربط::تلک| ]][[شامل این کلمه::آيَات|آيَاتُ]] [[شامل این ریشه::اوى| ]][[شامل این ریشه::ائى| ]][[شامل این ریشه::ايى| ]][[شامل این کلمه::الْکِتَاب|الْکِتَابِ]] [[کلمه غیر ربط::الْکِتَاب| ]] [[شامل این ریشه::کتب| ]][[ریشه غیر ربط::کتب| ]][[شامل این کلمه::الْمُبِين|الْمُبِينِ]] [[کلمه غیر ربط::الْمُبِين| ]] [[شامل این ریشه::بين| ]][[ریشه غیر ربط::بين| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::تِلْک|تِلْکَ]] [[کلمه غیر ربط::تِلْک| ]] [[شامل این ریشه::تلک| ]][[ریشه غیر ربط::تلک| ]][[شامل این کلمه::آيَات|آيَاتُ]] [[شامل این ریشه::اوى| ]][[شامل این ریشه::ائى| ]][[شامل این ریشه::ايى| ]][[شامل این کلمه::الْکِتَاب|الْکِتَابِ]] [[کلمه غیر ربط::الْکِتَاب| ]] [[شامل این ریشه::کتب| ]][[ریشه غیر ربط::کتب| ]][[شامل این کلمه::الْمُبِين|الْمُبِينِ]] [[کلمه غیر ربط::الْمُبِين| ]] [[شامل این ریشه::بين| ]][[ریشه غیر ربط::بين| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|تِلْکَ آيَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِينِ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=آنهاست آیات کتاب روشنگر. | |-|صادقی تهرانی=آنهاست آیات کتاب روشنگر. | ||
|-|معزی=این است آیتهای کتاب روشن | |-|معزی=این است آیتهای کتاب روشن | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">These are the Verses of the Clarifying Book.</div> | ||
{{آيه | سوره = سوره الشعراء | نزول = | |-|</tabber> | ||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/026002.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/026002.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره الشعراء | نزول = [[نازل شده در سال::4|٤ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::2|٢]] | قبلی = الشعراء ١ | بعدی = الشعراء ٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف = }} | |||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«تِلْکَ ...»: (نگا: یوسف / حجر / . | «تِلْکَ ...»: (نگا: یوسف / حجر / . | ||
خط ۲۶: | خط ۳۴: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۸#link232 | آيات ۱ | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۸#link233 | بيان غرض سوره | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۸#link232 | آيات ۱ - ۹ سوره شعراء]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۸#link234 | تسلى دادن به | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۸#link233 | بيان غرض سوره مباركه «شعراء»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۸#link235 | معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۸#link234 | تسلى دادن به پيامبر«ص»: از ايمان نیاوردن آنان غصه نخور]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۸#link236 | معناى جمله : | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۸#link235 | معناى اين كه مشركان از «ذكر مُحدَث»، اعراض مى كنند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۸#link237 | بحثى عقلى پيرامون علم خدا | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۸#link236 | معناى جمله: «و بیشترشان، ایمان آور نبودند»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۸#link238 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۸#link237 | بحثى عقلى پيرامون علم خدا ]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۲۸#link238 | بحث روايتى]] | |||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۵_بخش۵۶#link88 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۵_بخش۵۶#link88 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
طسم «1» تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْمُبِينِ «2» | |||
طا، سين، ميم. اين است آيات كتاب روشنگر. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْمُبِينِ «2» | |||
---- | |||
«1». تفسير مجمع البيان، ج 4، ص 184، چاپ كتابخانه آية اللّه العظمى المرعشى النّجفى. | |||
«2». همان مدرك. | |||
«3». همان مدرك. | |||
«4». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 429. چاپ كتابفروشى اسلاميّه. به نقل از كشف الاسرار. | |||
«5». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 429. چاپ كتابفروشى اسلاميّه. | |||
«6». تفسير مجمع البيان، ج 4، ص 184. چاپ كتابخانه آية اللّه العظمى المرعشى النّجفى. | |||
«7». تفسير على بن ابراهيم قمى، ج 2، ص 118. چاپ كتابفروشى علّامه قم. | |||
«8». تفسير الصّافى، ج 4، ص 29، چاپ سعيد مشهد، به نقل از معانى. | |||
جلد 9 - صفحه 392 | |||
جواب قسم اينكه: | |||
تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْمُبِينِ: اين سوره آيتهاى كتابى است آشكارا، يعنى قرآن ظاهر است اعجاز و صحت آن، يا روشن است حلال و حرام آن، يا قرآن ظاهر كننده حق و باطل است و آشكار نماينده مقدمات هدايت و نتايج ضلالت، يا اين سوره آيات كتابى است روشن سازنده حق از باطل و محق از مبطل و ايمان از كفر و مؤمن از كافر و مطيع از عاصى. نزد بعضى مراد به كتاب، لوح محفوظ است، يعنى اين سوره آيات كتاب، لوح محفوظ است كه در آن روشن و هويدا است آنچه بوده و خواهد بود. «1» | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ | |||
طسم «1» تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْمُبِينِ «2» لَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ أَلاَّ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ «3» إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ «4» | |||
وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمنِ مُحْدَثٍ إِلاَّ كانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ «5» فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِمْ أَنْبؤُا ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «6» أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ «7» إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ «8» وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ «9» | |||
ترجمه | |||
اين آيتهاى كتاب واضح كننده است | |||
شايد تو باشى هلاك كننده خودت را از براى آنكه نشوند مؤمنان | |||
اگر خواهيم فرو فرستيم بر آنها از آسمان علامتى پس گردد گردنهاشان براى آن افتادگان | |||
و نميآيد آنها را هيچ ذكرى از خداى بخشنده، تو پديد آورده شده مگر آنكه باشند از آن روى گردانندگان | |||
پس بتحقيق تكذيب نمودند پس زود باشد كه بيايد آنها را خبرهاى آنچه بودند كه بآن استهزاء ميكردند | |||
آيا و نگاه نكردند بزمين كه چه قدر رويانديم در آن از هر صنفى نيكو | |||
همانا در اين هر آينه آيتى است و نباشند بيشترشان گروندگان | |||
و همانا پروردگار تو هر آينه او است تواناى مهربان. | |||
تفسير | |||
در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه چون طسم نازل شد پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرمود كه طاء طور سينا و سين اسكندريه و ميم مكه است و قمى ره فرموده طسم از حروف اسم اعظم خدا است و در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه طسم معناى آن انا الطّالب السّميع المبدى المعيد است و تحقيق حقيق راجع بفواتح السور در اول سوره بقره گذشت و نيز نقل شده كه طاء اشاره بشجره طوبى و سين كنايه از سدرة المنتهى و ميم خطاب بمحمد مصطفى صلّى اللّه عليه و اله و سلّم است | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 97 | |||
و بعيد نيست چون فرموده اين آيات كتاب مبين است كه بيان كننده معارف و احكام است و صدق آن واضح است و پس از آن پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم را مخاطب قرار داده و براى تسليت خاطرش فرموده جاى اين احتمال هست كه تو خود را بهلاكت اندازى و بكشى براى آنكه اهل مكه ايمان بآن نميآورند چرا اين اندازه خود را بمشقّت مياندازى ما اگر بخواهيم آنها مجبور بايمان شوند نازل مينمائيم بر آنها از آسمان علامت عذاب يا اثر شگفتآورى را كه گردنهاى گردنكشان در برابر آن بزير آيد و همه آنها قهرا مطيع و منقاد گردند ولى ما ميخواهيم آنها آشنا بوظائف خود شوند و از روى علم و معرفت عبادت و بندگى كنند و باراده و اختيار از معاصى اجتناب نمايند تا مستحق بهشت شوند لذا بتدريج آياتى براى تذكّر آنها ميفرستيم ولى مع الأسف نيامد نزد آنها هيچ آيات قرآن تازه واردى كه موجب تذكر آنها باشد در صورت توجه از طرف خداوند رحمن مگر آنكه آنها از آن رو گردان شدند و نسبت خضوع بأعناق با آنكه صفت خود آنها است يا براى ظهور اين صفت از آنها در اعناق است يا از اعناق رؤساء و گردنكشان آنها اراده شده يا مراد انكسار و افتادگى اعناق است و چون جزء آنها است با آن معامله ذوى العقول در جمع شده و در چند روايت از ائمه اطهار عليهم السلام كلمه آيه بعلائم حتمى ظهور صاحب الامر عليه السّلام از قبيل صيحه آسمانى و توقف خورشيد در نيمه روز و خروج روى و سينهئى از قرص آن و نداى منادى از آسمان با صوت عالمگير همه براى بشارت بظهور آنحضرت بأسم و رسم و امر به تبعيّت از او كه جاى شك و شبهه براى احدى باقى نماند و اعناق معاندين خاضع شود منطبق گشته و آيه شريفه با آن واقعه تطبيق شده است در هر حال كفار مكه تمام آيات سابقه و لاحقه را تكذيب نمودند و بآن اكتفا ننمودند بلكه مسخره و استهزاء هم كردند لذا خداوند فرموده در آتيه نزديكى بآنها معلوم خواهد شد و خبردار ميشوند كه حق با كه بوده و چه كتابى قابل تصديق و تعظيم است و چه كس لايق استهزاء و تخفيف و بر بيشتر از آنها امر در دنيا مكشوف گرديد و ببقيّه در آخرت مكشوف خواهد شد و باز براى متذكر شدن آنها بنعمت و قدرت الهى فرموده آيا نظر ننمودند بزيادى ميوههاى گوناگون و گلهاى | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 98 | |||
رنگارنگ كه ما در زمين براى آنها رويانديم و دلالت بر قدرت تامّ و نعمت عامّ ما دارد و خوب و پسنديده و پر فائده است چون زوج در اين مقامات بر صنف اطلاق ميشود و از كريم در اين موارد حسن و صفا و كثرت نفع اراده ميگردد و آنها بجاى حق شناسى ناسپاسى كردند و بيشتر آنها بآيات ما ايمان نياوردند با آنكه دلالت اين صنع بر وجود صانع حكيم قادر تواناى ارجمند مهربان واضح و آشكار است و لذا با آنكه ميتواند بزودى از آنها انتقام بكشد مجازات آنها را بروز جزاى مقدّر در دنيا يا آخرت انداخته و تعجيل در عقوبت نفرموده است. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ | |||
طسم «1» تِلكَ آياتُ الكِتابِ المُبِينِ «2» | |||
به نام خداوند، بخشنده مهربان- طسم- اينکه است آيات كتاب آشكارا. | |||
طسم مكرر گفتهايم که اينکه حروف مقطعه قرآن، رموزيست بين خدا و رسول «ما يَعلَمُ تَأوِيلَهُ إِلَّا اللّهُ وَ الرّاسِخُونَ فِي العِلمِ» که ائمه اطهار هستند. ولي از حضرت صادق (ع) شيخ صدوق مسندا روايت كرده فرمود: | |||
«و اما طسم فمعناه انا الطالب السميع المبدء المعيد». | |||
(تِلكَ آياتُ الكِتابِ المُبِينِ) تلك اشاره به آياتي است که در اينکه سوره بيان ميفرمايد و قدرت نماييهايي که به بندگان نشان ميدهد و كتاب مبين قرآن مجيد است که مبين مشكلات و ايضاح مجملات و اخبار از مبهمات و غير اينهاست. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 2)- این آیه عظمت قرآن را این چنین بیان میکند: «اینها آیات کتاب مبین است» (تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْمُبِینِ). | |||
توصیف «قرآن» به «مبین» که در اصل از ماده «بیان» است اشاره به آشکار بودن عظمت و اعجاز آن میباشد که هر چه انسان در محتوای آن بیشتر دقت کند به معجزه بودنش آشناتر میشود. | |||
از این گذشته قرآن بیان کننده «حق» از «باطل» و آشکار کننده راه سعادت | |||
ج3، ص357 | |||
و پیروزی و نجات از گمراهی است. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۶۳: | خط ۲۰۰: | ||
[[رده:آیه بندى قرآن]][[رده:روشنگرى قرآن]][[رده:ساختار قرآن]][[رده:سهولت فهم قرآن]][[رده:عظمت قرآن]][[رده:فضیلت قرآن]][[رده:وضوح قرآن]][[رده:ویژگیهاى قرآن]] | [[رده:آیه بندى قرآن]][[رده:روشنگرى قرآن]][[رده:ساختار قرآن]][[رده:سهولت فهم قرآن]][[رده:عظمت قرآن]][[رده:فضیلت قرآن]][[رده:وضوح قرآن]][[رده:ویژگیهاى قرآن]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الشعراء ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الشعراء ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 2 سوره شعراء | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 2 سوره شعراء,شعراء 2,تِلْکَ آيَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِينِ,آیه بندى قرآن,روشنگرى قرآن,ساختار قرآن,سهولت فهم قرآن,عظمت قرآن,فضیلت قرآن,وضوح قرآن,ویژگیهاى قرآن,آیات قرآن سوره الشعراء | |||
|description=تِلْکَ آيَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِينِ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۰۴
کپی متن آیه |
---|
تِلْکَ آيَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِينِ |
ترجمه
الشعراء ١ | آیه ٢ | الشعراء ٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تِلْکَ ...»: (نگا: یوسف / حجر / .
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
طسم «1» تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْمُبِينِ «2»
طا، سين، ميم. اين است آيات كتاب روشنگر.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْمُبِينِ «2»
«1». تفسير مجمع البيان، ج 4، ص 184، چاپ كتابخانه آية اللّه العظمى المرعشى النّجفى.
«2». همان مدرك.
«3». همان مدرك.
«4». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 429. چاپ كتابفروشى اسلاميّه. به نقل از كشف الاسرار.
«5». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 429. چاپ كتابفروشى اسلاميّه.
«6». تفسير مجمع البيان، ج 4، ص 184. چاپ كتابخانه آية اللّه العظمى المرعشى النّجفى.
«7». تفسير على بن ابراهيم قمى، ج 2، ص 118. چاپ كتابفروشى علّامه قم.
«8». تفسير الصّافى، ج 4، ص 29، چاپ سعيد مشهد، به نقل از معانى.
جلد 9 - صفحه 392
جواب قسم اينكه:
تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْمُبِينِ: اين سوره آيتهاى كتابى است آشكارا، يعنى قرآن ظاهر است اعجاز و صحت آن، يا روشن است حلال و حرام آن، يا قرآن ظاهر كننده حق و باطل است و آشكار نماينده مقدمات هدايت و نتايج ضلالت، يا اين سوره آيات كتابى است روشن سازنده حق از باطل و محق از مبطل و ايمان از كفر و مؤمن از كافر و مطيع از عاصى. نزد بعضى مراد به كتاب، لوح محفوظ است، يعنى اين سوره آيات كتاب، لوح محفوظ است كه در آن روشن و هويدا است آنچه بوده و خواهد بود. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
طسم «1» تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْمُبِينِ «2» لَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ أَلاَّ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ «3» إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ «4»
وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمنِ مُحْدَثٍ إِلاَّ كانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ «5» فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِمْ أَنْبؤُا ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «6» أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ «7» إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ «8» وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ «9»
ترجمه
اين آيتهاى كتاب واضح كننده است
شايد تو باشى هلاك كننده خودت را از براى آنكه نشوند مؤمنان
اگر خواهيم فرو فرستيم بر آنها از آسمان علامتى پس گردد گردنهاشان براى آن افتادگان
و نميآيد آنها را هيچ ذكرى از خداى بخشنده، تو پديد آورده شده مگر آنكه باشند از آن روى گردانندگان
پس بتحقيق تكذيب نمودند پس زود باشد كه بيايد آنها را خبرهاى آنچه بودند كه بآن استهزاء ميكردند
آيا و نگاه نكردند بزمين كه چه قدر رويانديم در آن از هر صنفى نيكو
همانا در اين هر آينه آيتى است و نباشند بيشترشان گروندگان
و همانا پروردگار تو هر آينه او است تواناى مهربان.
تفسير
در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه چون طسم نازل شد پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرمود كه طاء طور سينا و سين اسكندريه و ميم مكه است و قمى ره فرموده طسم از حروف اسم اعظم خدا است و در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه طسم معناى آن انا الطّالب السّميع المبدى المعيد است و تحقيق حقيق راجع بفواتح السور در اول سوره بقره گذشت و نيز نقل شده كه طاء اشاره بشجره طوبى و سين كنايه از سدرة المنتهى و ميم خطاب بمحمد مصطفى صلّى اللّه عليه و اله و سلّم است
جلد 4 صفحه 97
و بعيد نيست چون فرموده اين آيات كتاب مبين است كه بيان كننده معارف و احكام است و صدق آن واضح است و پس از آن پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم را مخاطب قرار داده و براى تسليت خاطرش فرموده جاى اين احتمال هست كه تو خود را بهلاكت اندازى و بكشى براى آنكه اهل مكه ايمان بآن نميآورند چرا اين اندازه خود را بمشقّت مياندازى ما اگر بخواهيم آنها مجبور بايمان شوند نازل مينمائيم بر آنها از آسمان علامت عذاب يا اثر شگفتآورى را كه گردنهاى گردنكشان در برابر آن بزير آيد و همه آنها قهرا مطيع و منقاد گردند ولى ما ميخواهيم آنها آشنا بوظائف خود شوند و از روى علم و معرفت عبادت و بندگى كنند و باراده و اختيار از معاصى اجتناب نمايند تا مستحق بهشت شوند لذا بتدريج آياتى براى تذكّر آنها ميفرستيم ولى مع الأسف نيامد نزد آنها هيچ آيات قرآن تازه واردى كه موجب تذكر آنها باشد در صورت توجه از طرف خداوند رحمن مگر آنكه آنها از آن رو گردان شدند و نسبت خضوع بأعناق با آنكه صفت خود آنها است يا براى ظهور اين صفت از آنها در اعناق است يا از اعناق رؤساء و گردنكشان آنها اراده شده يا مراد انكسار و افتادگى اعناق است و چون جزء آنها است با آن معامله ذوى العقول در جمع شده و در چند روايت از ائمه اطهار عليهم السلام كلمه آيه بعلائم حتمى ظهور صاحب الامر عليه السّلام از قبيل صيحه آسمانى و توقف خورشيد در نيمه روز و خروج روى و سينهئى از قرص آن و نداى منادى از آسمان با صوت عالمگير همه براى بشارت بظهور آنحضرت بأسم و رسم و امر به تبعيّت از او كه جاى شك و شبهه براى احدى باقى نماند و اعناق معاندين خاضع شود منطبق گشته و آيه شريفه با آن واقعه تطبيق شده است در هر حال كفار مكه تمام آيات سابقه و لاحقه را تكذيب نمودند و بآن اكتفا ننمودند بلكه مسخره و استهزاء هم كردند لذا خداوند فرموده در آتيه نزديكى بآنها معلوم خواهد شد و خبردار ميشوند كه حق با كه بوده و چه كتابى قابل تصديق و تعظيم است و چه كس لايق استهزاء و تخفيف و بر بيشتر از آنها امر در دنيا مكشوف گرديد و ببقيّه در آخرت مكشوف خواهد شد و باز براى متذكر شدن آنها بنعمت و قدرت الهى فرموده آيا نظر ننمودند بزيادى ميوههاى گوناگون و گلهاى
جلد 4 صفحه 98
رنگارنگ كه ما در زمين براى آنها رويانديم و دلالت بر قدرت تامّ و نعمت عامّ ما دارد و خوب و پسنديده و پر فائده است چون زوج در اين مقامات بر صنف اطلاق ميشود و از كريم در اين موارد حسن و صفا و كثرت نفع اراده ميگردد و آنها بجاى حق شناسى ناسپاسى كردند و بيشتر آنها بآيات ما ايمان نياوردند با آنكه دلالت اين صنع بر وجود صانع حكيم قادر تواناى ارجمند مهربان واضح و آشكار است و لذا با آنكه ميتواند بزودى از آنها انتقام بكشد مجازات آنها را بروز جزاى مقدّر در دنيا يا آخرت انداخته و تعجيل در عقوبت نفرموده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ
طسم «1» تِلكَ آياتُ الكِتابِ المُبِينِ «2»
به نام خداوند، بخشنده مهربان- طسم- اينکه است آيات كتاب آشكارا.
طسم مكرر گفتهايم که اينکه حروف مقطعه قرآن، رموزيست بين خدا و رسول «ما يَعلَمُ تَأوِيلَهُ إِلَّا اللّهُ وَ الرّاسِخُونَ فِي العِلمِ» که ائمه اطهار هستند. ولي از حضرت صادق (ع) شيخ صدوق مسندا روايت كرده فرمود:
«و اما طسم فمعناه انا الطالب السميع المبدء المعيد».
(تِلكَ آياتُ الكِتابِ المُبِينِ) تلك اشاره به آياتي است که در اينکه سوره بيان ميفرمايد و قدرت نماييهايي که به بندگان نشان ميدهد و كتاب مبين قرآن مجيد است که مبين مشكلات و ايضاح مجملات و اخبار از مبهمات و غير اينهاست.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 2)- این آیه عظمت قرآن را این چنین بیان میکند: «اینها آیات کتاب مبین است» (تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْمُبِینِ).
توصیف «قرآن» به «مبین» که در اصل از ماده «بیان» است اشاره به آشکار بودن عظمت و اعجاز آن میباشد که هر چه انسان در محتوای آن بیشتر دقت کند به معجزه بودنش آشناتر میشود.
از این گذشته قرآن بیان کننده «حق» از «باطل» و آشکار کننده راه سعادت
ج3، ص357
و پیروزی و نجات از گمراهی است.
نکات آیه
۱ - قرآن، کتابى ارجمند و داراى جایگاهى والا نزد خداوند (تلک ءایت الکتب) اشاره به آیات پیش رو با لفظ «تلک» - که براى مشارالیه بعید است - بیانگر بُعد منزلت و بلندى جایگاه قرآن در پیشگاه خداوند است.
۲ - عبارات قرآن، ساختارى بندبند دارد و هر بند آن آیه نامیده مى شود. (تلک ءایت الکتب)
۳ - قرآن، کتابى است روشنگر. (الکتب المبین)
۴ - قرآن، کتابى روشن و قابل فهم براى همگان (الکتب المبین) «إبانة» به معناى وضوح و روشنى نیز مى آید. بنابراین «کتاب مبین»; یعنى، کتاب روشن و واضح الدلالة. گفتنى است که در این صورت، حذف متعلق «مبین» بیانگر این حقیقت است که فهم معانى قرآن اختصاص به قشر و طبقه اى خاص ندارد; بلکه این کتاب، براى همه مردم واضح الدلاله است.
موضوعات مرتبط
- قرآن: آیه بندى قرآن ۲; روشنگرى قرآن ۳; ساختار قرآن ۲; سهولت فهم قرآن ۴; عظمت قرآن ۱; فضیلت قرآن ۱; وضوح قرآن ۴; ویژگیهاى قرآن ۳، ۴
منابع