المطففين ٢٣: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(←تفسیر) برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::عَلَى|عَلَى]] [[شامل این ریشه::على| ]][[شامل این کلمه::الْأَرَائِک|الْأَرَائِکِ]] [[کلمه غیر ربط::الْأَرَائِک| ]] [[شامل این ریشه::ارک| ]][[ریشه غیر ربط::ارک| ]][[شامل این کلمه::يَنْظُرُون|يَنْظُرُونَ]] [[کلمه غیر ربط::يَنْظُرُون| ]] [[شامل این ریشه::نظر| ]][[ریشه غیر ربط::نظر| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::عَلَى|عَلَى]] [[شامل این ریشه::على| ]][[شامل این کلمه::الْأَرَائِک|الْأَرَائِکِ]] [[کلمه غیر ربط::الْأَرَائِک| ]] [[شامل این ریشه::ارک| ]][[ریشه غیر ربط::ارک| ]][[شامل این کلمه::يَنْظُرُون|يَنْظُرُونَ]] [[کلمه غیر ربط::يَنْظُرُون| ]] [[شامل این ریشه::نظر| ]][[ریشه غیر ربط::نظر| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|عَلَى الْأَرَائِکِ يَنْظُرُونَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=بر تختها (نشسته) مینگرند. | |-|صادقی تهرانی=بر تختها (نشسته) مینگرند. | ||
|-|معزی=بر بالشها (یا تختها) نگران | |-|معزی=بر بالشها (یا تختها) نگران | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">On thrones, looking on.</div> | ||
|-|</tabber> | |||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/083023.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/083023.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره المطففين | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::23|٢٣]] | قبلی = المطففين ٢٢ | بعدی = المطففين ٢٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::3|٣]] | حرف = }} | {{آيه | سوره = سوره المطففين | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::23|٢٣]] | قبلی = المطففين ٢٢ | بعدی = المطففين ٢٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::3|٣]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
خط ۳۰: | خط ۳۸: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۹#link262 | آيات ۲۲ - | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۹#link263 | جلالت قدر | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۹#link262 | آيات ۲۲ - ۳۶ سوره مطفّفين]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۹#link264 | توجيه نحوى توالى دو حرف عطف در | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۹#link263 | جلالت قدر و نعمت هاى بهشتى «ابرار»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۹#link265 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۹#link264 | توجيه نحوى توالى دو حرف عطف در «و فى ذلك فَليتنافَس المُتَنافِسُون ...»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۹#link265 | چشمه اى در بهشت به نام «تسنيم»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۹#link267 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۹#link267 | چند روايت در باره مراد از «الّذين أجرَمُوا» و «الّذِينَ آمَنُوا»]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۱۳#link107 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۱۳#link107 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
كَلَّا إِنَّ كِتابَ الْأَبْرارِ لَفِي عِلِّيِّينَ «18» وَ ما أَدْراكَ ما عِلِّيُّونَ «19» كِتابٌ مَرْقُومٌ «20» يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ «21» إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ «22» عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ «23» تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ «24» يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ «25» خِتامُهُ مِسْكٌ وَ فِي ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ «26» | |||
---- | |||
«1». توحيد صدوق، ص 162. | |||
تفسير نور(10جلدى)، ج10، ص: 419 | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ «23» | |||
عَلَى الْأَرائِكِ: بر تختهاى مرصّع و حجلههاى مزيّن، يَنْظُرُونَ: نگاه مىكنند و نظر نمايند به چيزهائى كه در آن شادمان و فرحناك باشند، از مناظره بهشت و انواع كرامت و رحمت يا از عرش يا از انبيا و اوصيا. يا نظر مىكنند به كفار كه در جهنم به انواع عذاب گرفتارند. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
كَلاَّ إِنَّ كِتابَ الْأَبْرارِ لَفِي عِلِّيِّينَ «18» وَ ما أَدْراكَ ما عِلِّيُّونَ «19» كِتابٌ مَرْقُومٌ «20» يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ «21» إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ «22» | |||
عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ «23» تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ «24» يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ «25» خِتامُهُ مِسْكٌ وَ فِي ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ «26» وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِيمٍ «27» | |||
عَيْناً يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ «28» إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ «29» وَ إِذا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغامَزُونَ (30) وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِلى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِينَ (31) وَ إِذا رَأَوْهُمْ قالُوا إِنَّ هؤُلاءِ لَضالُّونَ (32) | |||
وَ ما أُرْسِلُوا عَلَيْهِمْ حافِظِينَ (33) فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ (34) عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ (35) هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ ما كانُوا يَفْعَلُونَ (36) | |||
ترجمه | |||
نه چنين است همانا نوشته اعمال نيكوكاران در مراتب عاليه است | |||
و چه ميدانى تو كه چيست مراتب عاليه | |||
آن نوشتهئى است واضح نوشته شده | |||
مشاهده مينمايند آنرا مقرّبان درگاه الهى | |||
همانا نيكوكاران هر آينه در نعمت ابدى ميباشند | |||
نشسته بر تختهاى مزيّنى نگاه ميكنند | |||
مشاهده ميكنى در رويهاى ايشان خرّمى و طراوت نعمت را | |||
نوشانده ميشوند از شراب ناب سر بمهر | |||
مهر | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 361 | |||
آن مشك است و در مانند آن پس بايد رغبت كنند رغبت كنندگان | |||
و ممزوج آن از چشمه تسنيم است كه | |||
آن چشمهاى است كه ميآشامند آنرا مقرّبان درگاه الهى | |||
همانا آنانكه مرتكب گناه شدند بودند بآنانكه ايمان آوردند ميخنديدند | |||
و وقتى كه عبور مينمودند بر آنها بچشم اشارت ميكردند | |||
و وقتى كه برميگشتند بسوى كسانشان برميگشتند با آنكه بكار خود شادمان بودند | |||
و وقتى كه ديدند آنها را گفتند همانا اين جماعت هر آينه گمراهانند | |||
با آنكه فرستاده نشده بودند بر آنها كه نگهبانان باشند | |||
پس امروز آنانكه ايمان آوردند بكافران ميخندند | |||
با آنكه بر تختهاى مزيّن نشسته مينگرند | |||
آيا جزا داده شدهاند كافران بر آنچه بودند كه بجا مىآوردند. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال بعد از بيان احوال فجّار در آيات سابقه بيان احوال ابرار را فرموده باين تقريب كه نه چنين است كه مشركين تصوّر نمودهاند كه آخرتى نيست يا اگر باشد همه يكسانند همانا نامه اعمال و آنچه نوشته شده از ثواب براى نيكوكاران چنانچه قمّى ره فرموده در مراتب عاليه علّيّين است و براى تعظيم شأن آن فرموده و چه ميدانى تو كه علّيون چه مقام رفيع منيعى است كه بوصف در نيايد و ظاهرا آن اسم است براى مراتب عاليه فوق يكديگر در آسمان هفتم چنانچه در حديث مذكور در آيات سابقه اشاره بآن شد و آن نوشته كتاب مرقوم و نوشته شده واضح و آشكارى است كه فرشتگان مقرّب درگاه الهى از آن آگاهند و آنرا مشاهده مينمايند در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه فرمود خداوند خلق فرمود ما را از اعلا علّيّين و خلق فرمود دلهاى شيعيان ما را از آنچه خلق فرمود ما را از آن و آفريد بدنهاى ايشان را از غير آن و دلهاى آنان مشتاق بما است چون آفريده شده از آنچه ما آفريده شديم و خلق فرمود دشمنان ما را از سجّين و دلهاى شيعيانشان را از آنچه آنها را از آن خلق فرمود و بدنهاشان را از غير آن پس دلهاى آنها مايل بدشمنان ما است چون خلق شدهاند از آنچه آنها از آن خلق شدهاند پس اين آيات و آيات سابقه را تلاوت فرمود فيض ره در اين مقام فرموده افعال مكرّره كه از انسان صادر ميشود و اعتقادات راسخه در نفس | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 362 | |||
بمنزله نقوش كتابيّه است در الواح پس كسيكه معلومات قدسيّه و اخلاق زكيّه و اعمال صالحه داشته باشد ميآيد كتابش بدست راستش كه جانب اقواى روحانى است و آن جهت علّيّين است چون كتابش از جنس الواح عاليه و صحف مكرّمه مرفوعه مطهّره است و كسيكه معلوماتش منحصر بجزئيّات و اخلاقش زشت و اعمالش بد باشد ميآيد كتابش بدست چپش كه جانب اضعف جسمانى است و آن جهت سجين است چون كتابش از جنس اوراق سفليّه و صحائف خبيثه قابل احتراق است و چون اعاده داده شود ارواح بچيزيكه خلق شده از آن چنانچه خداوند فرموده كما بدأكم تعودون پس آنچه خلق شده از علّيّين كتابش در آن و آنچه خلق شده از سجين كتابش در اين است و معذب بآتش خواهد بود و همانا نيكوكاران مستغرق در نعيم ابدى بهشتند و بر تختهاى مزيّن و مجلّلى مانند حجله عروس نشسته و نظر مينمايند بمناظر دلكش بهشت و نعم بهجت آور آن و از رويهاى آنان خرّمى و خوشحالى و مسرت و انبساط و ابتهاج شخص متنعّم ظاهر است ساقيان مهوش از شراب ناب در تنگهاى سر بمهر كه مهر آن از مشك بهشتى است ايشان را مشروب نمايند و قمّى ره نقل فرموده آن آبى است كه چون مؤمن بياشامد آنرا بوى مشك در آن بيابد و بعضى گفتهاند آخرش بوى مشك ميدهد و بجاى ختام خاتم قرائت نمودهاند و بقدرى آن شراب خوب است كه شايسته است در باره آن گفته شود كسانيكه در سر چيز نفيسى نزاع ميكنند بايد در سر آن نزاع نمايند يا مراد آنكه در اين قبيل نعم بىزوال بايد رغبت كنند رغبت كنندگان و مبادرت نمايند بطاعات براى تحصيل آنها نه در امتعه فانيه دنيوى و چيزيكه ممزوج با آن شراب شده از تسنيم است كه نام چشمهئى است و براى رفعت مكان و علوّ شأنش باين اسم خوانده شده چون تسنيم بمعناى ترفيع است و آب آن از منازل اعلاى بهشت جارى است و مشروبى اشرف از آن در بهشت نيست و آن مخصوص بمقرّبان درگاه خدا است كه سبقت گرفتند بر ساير بندگان در علم و عمل و ايشان پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و حضرت خديجه و امير المؤمنين و اولاد طاهرين آنانند كه ملحق بايشان ميباشند و خالص آنرا مىآشامند و ساير اهل بهشت از اصحاب يمين ممزوج بآنرا چون ايشان خودشان | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 363 | |||
را خالص براى خدا نمودند و اين معانى مستفاد از نقل قمّى ره و غيره است و در مجمع نقل نموده كه امير المؤمنين عليه السّلام با چند نفر از مسلمانان ميآمدند خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پس منافقين ايشان را مسخره نمودند و خنديدند و بچشم اشاره كردند پس رفتند نزد رفقاى خودشان و گفتند ما امروز اصلع را ديديم يعنى مردى را كه پيش سر او مو ندارد و به او خنديديم پس پيش از آنكه آن حضرت و اصحابش خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم برسند اين آيات نازل شد و از ابن عبّاس روايت نموده كه مراد از آنانكه مرتكب جرم شدند منافقين قريشند و مراد از آنانكه ايمان آوردند على بن أبي طالب عليه السّلام است و قمّى ره الذين أجرموا را باوّلى و دوّمى و اتباع آن دو تفسير فرموده و بنابر اين خداوند بعد از ذكر شمهاى از نعم بهشت و احوال اهل آن متعرّض اين جرئت و جسارت از كفّار قريش شده ميفرمايد همانا آنانكه مرتكب معاصى شدند باهل ايمان ميخنديدند و وقتى بر ايشان مرور مينمودند با چشم بيكديگر اشارت ميكردند و وقتى كه رجوع و بازگشت بكسان خود كردند از نقل رفتار خودشان لذت ميبردند و قمّى ره نقل فرموده سخريّه ميكردند و وقتى اهل ايمان را ديدند ايشانرا بگمراهى نسبت دادند با آنكه آنها فرستاده نشده بودند براى حفظ اعمال اهل ايمان و شهادت بصلاح و فساد ايشان پس در روز قيامت اهل ايمان وقتى كفار را ميبينند با غلهاى گردن و كمال خوارى در جهنم ميسوزند بآنها ميخندند و روايت شده كه درى بروى آنها از بهشت باز و گفته ميشود برويد از جهنّم بيرون و چون آنها نزديك بدر ميشوند مسدود ميگردد و اهل بهشت بآنها ميخندند در حالتى كه بر تختهائى مزيّن مانند حجله نشسته و منتظرند و نظر ميكنند ببينند خداوند آيا كفار را بمجازات اعمالشان ميرساند و بنابر اين جمله اخيره متعلّق به ينظرون ميباشد و محتمل است جمله مستأنفه باشد از قول خدا بعد از نقل اين عمل كه ميفرمايد آيا اين خنده اهل ايمان بكفّار در آخرت سزاى خنده كفّار بايشان در دنيا نميباشد و در هر حال ثواب بمعناى جزا ميباشد كه معناى اصلى آنست و سؤال از خداوند براى تقرير و تثبيت است يعنى مسلّما جزاى آن عمل اين عمل است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه قرائت نمايد در نماز واجب سوره ويل للمطفّفين را خداوند او را از آتش جهنّم ايمن فرمايد و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين. | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 364 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
عَلَي الأَرائِكِ يَنظُرُونَ «23» | |||
بر تختها و تكيهگاههاي بهشت نشسته تماشا ميكنند تختها از جواهرات زمرد سبز ياقوت قرمز تكيهگاهها از استبرق و حرير منظرههاي بهشت عمارات از طلا و نقره حور العين که يري مخ ساقها من وراء سبعين حلة، غلمان مخلدون كَأَنَّهُم لُؤلُؤٌ مَكنُونٌ بِأَكوابٍ وَ أَبارِيقَ وَ كَأسٍ مِن مَعِينٍ اشجارها متدليه، فِيها ما تَشتَهِيهِ الأَنفُسُ وَ تَلَذُّ الأَعيُنُ، قُطُوفُها دانِيَةٌ. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 23)- بعد به شرح بعضی از آنها پرداخته، میفرماید: «بر تختهای زیبای بهشتی تکیه کرده، و (به زیباییهای بهشت) مینگرند»! (علی الارائک ینظرون). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۷۳: | خط ۲۰۹: | ||
[[رده:ابرار در آخرت]][[رده:ابرار در قیامت]][[رده:ابرار و خواب]][[رده:تکیه گاه ابرار]][[رده:نظارت ابرار]][[رده:آثار احسان]][[رده:تکیه بر تختهاى بهشت]][[رده:تزیین تختهاى بهشتیان]][[رده:زمینه اطمینان قلب]][[رده:تکیه گاه محسنان]][[رده:نظارت محسنان]][[رده:زیبایى نعمت هاى اخروى]][[رده:ویژگیهایى نعمت هاى اخروى]][[رده:زمینه رفع نگرانى]] | [[رده:ابرار در آخرت]][[رده:ابرار در قیامت]][[رده:ابرار و خواب]][[رده:تکیه گاه ابرار]][[رده:نظارت ابرار]][[رده:آثار احسان]][[رده:تکیه بر تختهاى بهشت]][[رده:تزیین تختهاى بهشتیان]][[رده:زمینه اطمینان قلب]][[رده:تکیه گاه محسنان]][[رده:نظارت محسنان]][[رده:زیبایى نعمت هاى اخروى]][[رده:ویژگیهایى نعمت هاى اخروى]][[رده:زمینه رفع نگرانى]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره المطففين ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره المطففين ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 23 سوره مطففين | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 23 سوره مطففين,مطففين 23,عَلَى الْأَرَائِکِ يَنْظُرُونَ,ابرار در آخرت,ابرار در قیامت,ابرار و خواب,تکیه گاه ابرار,نظارت ابرار,آثار احسان,تکیه بر تختهاى بهشت,تزیین تختهاى بهشتیان,زمینه اطمینان قلب,تکیه گاه محسنان,نظارت محسنان,زیبایى نعمت هاى اخروى,ویژگیهایى نعمت هاى اخروى,زمینه رفع نگرانى,آیات قرآن سوره المطففين | |||
|description=عَلَى الْأَرَائِکِ يَنْظُرُونَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۶ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۳۳
کپی متن آیه |
---|
عَلَى الْأَرَائِکِ يَنْظُرُونَ |
ترجمه
المطففين ٢٢ | آیه ٢٣ | المطففين ٢٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الأرَآئِکِ»: جمع أَریکَة، تختهای مجلّل و مزیّن (نگا: کهف / ، یس / ، انسان / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
كَلَّا إِنَّ كِتابَ الْأَبْرارِ لَفِي عِلِّيِّينَ «18» وَ ما أَدْراكَ ما عِلِّيُّونَ «19» كِتابٌ مَرْقُومٌ «20» يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ «21» إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ «22» عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ «23» تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ «24» يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ «25» خِتامُهُ مِسْكٌ وَ فِي ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ «26»
«1». توحيد صدوق، ص 162.
تفسير نور(10جلدى)، ج10، ص: 419
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ «23»
عَلَى الْأَرائِكِ: بر تختهاى مرصّع و حجلههاى مزيّن، يَنْظُرُونَ: نگاه مىكنند و نظر نمايند به چيزهائى كه در آن شادمان و فرحناك باشند، از مناظره بهشت و انواع كرامت و رحمت يا از عرش يا از انبيا و اوصيا. يا نظر مىكنند به كفار كه در جهنم به انواع عذاب گرفتارند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
كَلاَّ إِنَّ كِتابَ الْأَبْرارِ لَفِي عِلِّيِّينَ «18» وَ ما أَدْراكَ ما عِلِّيُّونَ «19» كِتابٌ مَرْقُومٌ «20» يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ «21» إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ «22»
عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ «23» تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ «24» يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ «25» خِتامُهُ مِسْكٌ وَ فِي ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ «26» وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِيمٍ «27»
عَيْناً يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ «28» إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ «29» وَ إِذا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغامَزُونَ (30) وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِلى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِينَ (31) وَ إِذا رَأَوْهُمْ قالُوا إِنَّ هؤُلاءِ لَضالُّونَ (32)
وَ ما أُرْسِلُوا عَلَيْهِمْ حافِظِينَ (33) فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ (34) عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ (35) هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ ما كانُوا يَفْعَلُونَ (36)
ترجمه
نه چنين است همانا نوشته اعمال نيكوكاران در مراتب عاليه است
و چه ميدانى تو كه چيست مراتب عاليه
آن نوشتهئى است واضح نوشته شده
مشاهده مينمايند آنرا مقرّبان درگاه الهى
همانا نيكوكاران هر آينه در نعمت ابدى ميباشند
نشسته بر تختهاى مزيّنى نگاه ميكنند
مشاهده ميكنى در رويهاى ايشان خرّمى و طراوت نعمت را
نوشانده ميشوند از شراب ناب سر بمهر
مهر
جلد 5 صفحه 361
آن مشك است و در مانند آن پس بايد رغبت كنند رغبت كنندگان
و ممزوج آن از چشمه تسنيم است كه
آن چشمهاى است كه ميآشامند آنرا مقرّبان درگاه الهى
همانا آنانكه مرتكب گناه شدند بودند بآنانكه ايمان آوردند ميخنديدند
و وقتى كه عبور مينمودند بر آنها بچشم اشارت ميكردند
و وقتى كه برميگشتند بسوى كسانشان برميگشتند با آنكه بكار خود شادمان بودند
و وقتى كه ديدند آنها را گفتند همانا اين جماعت هر آينه گمراهانند
با آنكه فرستاده نشده بودند بر آنها كه نگهبانان باشند
پس امروز آنانكه ايمان آوردند بكافران ميخندند
با آنكه بر تختهاى مزيّن نشسته مينگرند
آيا جزا داده شدهاند كافران بر آنچه بودند كه بجا مىآوردند.
تفسير
خداوند متعال بعد از بيان احوال فجّار در آيات سابقه بيان احوال ابرار را فرموده باين تقريب كه نه چنين است كه مشركين تصوّر نمودهاند كه آخرتى نيست يا اگر باشد همه يكسانند همانا نامه اعمال و آنچه نوشته شده از ثواب براى نيكوكاران چنانچه قمّى ره فرموده در مراتب عاليه علّيّين است و براى تعظيم شأن آن فرموده و چه ميدانى تو كه علّيون چه مقام رفيع منيعى است كه بوصف در نيايد و ظاهرا آن اسم است براى مراتب عاليه فوق يكديگر در آسمان هفتم چنانچه در حديث مذكور در آيات سابقه اشاره بآن شد و آن نوشته كتاب مرقوم و نوشته شده واضح و آشكارى است كه فرشتگان مقرّب درگاه الهى از آن آگاهند و آنرا مشاهده مينمايند در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه فرمود خداوند خلق فرمود ما را از اعلا علّيّين و خلق فرمود دلهاى شيعيان ما را از آنچه خلق فرمود ما را از آن و آفريد بدنهاى ايشان را از غير آن و دلهاى آنان مشتاق بما است چون آفريده شده از آنچه ما آفريده شديم و خلق فرمود دشمنان ما را از سجّين و دلهاى شيعيانشان را از آنچه آنها را از آن خلق فرمود و بدنهاشان را از غير آن پس دلهاى آنها مايل بدشمنان ما است چون خلق شدهاند از آنچه آنها از آن خلق شدهاند پس اين آيات و آيات سابقه را تلاوت فرمود فيض ره در اين مقام فرموده افعال مكرّره كه از انسان صادر ميشود و اعتقادات راسخه در نفس
جلد 5 صفحه 362
بمنزله نقوش كتابيّه است در الواح پس كسيكه معلومات قدسيّه و اخلاق زكيّه و اعمال صالحه داشته باشد ميآيد كتابش بدست راستش كه جانب اقواى روحانى است و آن جهت علّيّين است چون كتابش از جنس الواح عاليه و صحف مكرّمه مرفوعه مطهّره است و كسيكه معلوماتش منحصر بجزئيّات و اخلاقش زشت و اعمالش بد باشد ميآيد كتابش بدست چپش كه جانب اضعف جسمانى است و آن جهت سجين است چون كتابش از جنس اوراق سفليّه و صحائف خبيثه قابل احتراق است و چون اعاده داده شود ارواح بچيزيكه خلق شده از آن چنانچه خداوند فرموده كما بدأكم تعودون پس آنچه خلق شده از علّيّين كتابش در آن و آنچه خلق شده از سجين كتابش در اين است و معذب بآتش خواهد بود و همانا نيكوكاران مستغرق در نعيم ابدى بهشتند و بر تختهاى مزيّن و مجلّلى مانند حجله عروس نشسته و نظر مينمايند بمناظر دلكش بهشت و نعم بهجت آور آن و از رويهاى آنان خرّمى و خوشحالى و مسرت و انبساط و ابتهاج شخص متنعّم ظاهر است ساقيان مهوش از شراب ناب در تنگهاى سر بمهر كه مهر آن از مشك بهشتى است ايشان را مشروب نمايند و قمّى ره نقل فرموده آن آبى است كه چون مؤمن بياشامد آنرا بوى مشك در آن بيابد و بعضى گفتهاند آخرش بوى مشك ميدهد و بجاى ختام خاتم قرائت نمودهاند و بقدرى آن شراب خوب است كه شايسته است در باره آن گفته شود كسانيكه در سر چيز نفيسى نزاع ميكنند بايد در سر آن نزاع نمايند يا مراد آنكه در اين قبيل نعم بىزوال بايد رغبت كنند رغبت كنندگان و مبادرت نمايند بطاعات براى تحصيل آنها نه در امتعه فانيه دنيوى و چيزيكه ممزوج با آن شراب شده از تسنيم است كه نام چشمهئى است و براى رفعت مكان و علوّ شأنش باين اسم خوانده شده چون تسنيم بمعناى ترفيع است و آب آن از منازل اعلاى بهشت جارى است و مشروبى اشرف از آن در بهشت نيست و آن مخصوص بمقرّبان درگاه خدا است كه سبقت گرفتند بر ساير بندگان در علم و عمل و ايشان پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و حضرت خديجه و امير المؤمنين و اولاد طاهرين آنانند كه ملحق بايشان ميباشند و خالص آنرا مىآشامند و ساير اهل بهشت از اصحاب يمين ممزوج بآنرا چون ايشان خودشان
جلد 5 صفحه 363
را خالص براى خدا نمودند و اين معانى مستفاد از نقل قمّى ره و غيره است و در مجمع نقل نموده كه امير المؤمنين عليه السّلام با چند نفر از مسلمانان ميآمدند خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پس منافقين ايشان را مسخره نمودند و خنديدند و بچشم اشاره كردند پس رفتند نزد رفقاى خودشان و گفتند ما امروز اصلع را ديديم يعنى مردى را كه پيش سر او مو ندارد و به او خنديديم پس پيش از آنكه آن حضرت و اصحابش خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم برسند اين آيات نازل شد و از ابن عبّاس روايت نموده كه مراد از آنانكه مرتكب جرم شدند منافقين قريشند و مراد از آنانكه ايمان آوردند على بن أبي طالب عليه السّلام است و قمّى ره الذين أجرموا را باوّلى و دوّمى و اتباع آن دو تفسير فرموده و بنابر اين خداوند بعد از ذكر شمهاى از نعم بهشت و احوال اهل آن متعرّض اين جرئت و جسارت از كفّار قريش شده ميفرمايد همانا آنانكه مرتكب معاصى شدند باهل ايمان ميخنديدند و وقتى بر ايشان مرور مينمودند با چشم بيكديگر اشارت ميكردند و وقتى كه رجوع و بازگشت بكسان خود كردند از نقل رفتار خودشان لذت ميبردند و قمّى ره نقل فرموده سخريّه ميكردند و وقتى اهل ايمان را ديدند ايشانرا بگمراهى نسبت دادند با آنكه آنها فرستاده نشده بودند براى حفظ اعمال اهل ايمان و شهادت بصلاح و فساد ايشان پس در روز قيامت اهل ايمان وقتى كفار را ميبينند با غلهاى گردن و كمال خوارى در جهنم ميسوزند بآنها ميخندند و روايت شده كه درى بروى آنها از بهشت باز و گفته ميشود برويد از جهنّم بيرون و چون آنها نزديك بدر ميشوند مسدود ميگردد و اهل بهشت بآنها ميخندند در حالتى كه بر تختهائى مزيّن مانند حجله نشسته و منتظرند و نظر ميكنند ببينند خداوند آيا كفار را بمجازات اعمالشان ميرساند و بنابر اين جمله اخيره متعلّق به ينظرون ميباشد و محتمل است جمله مستأنفه باشد از قول خدا بعد از نقل اين عمل كه ميفرمايد آيا اين خنده اهل ايمان بكفّار در آخرت سزاى خنده كفّار بايشان در دنيا نميباشد و در هر حال ثواب بمعناى جزا ميباشد كه معناى اصلى آنست و سؤال از خداوند براى تقرير و تثبيت است يعنى مسلّما جزاى آن عمل اين عمل است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه قرائت نمايد در نماز واجب سوره ويل للمطفّفين را خداوند او را از آتش جهنّم ايمن فرمايد و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
جلد 5 صفحه 364
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
عَلَي الأَرائِكِ يَنظُرُونَ «23»
بر تختها و تكيهگاههاي بهشت نشسته تماشا ميكنند تختها از جواهرات زمرد سبز ياقوت قرمز تكيهگاهها از استبرق و حرير منظرههاي بهشت عمارات از طلا و نقره حور العين که يري مخ ساقها من وراء سبعين حلة، غلمان مخلدون كَأَنَّهُم لُؤلُؤٌ مَكنُونٌ بِأَكوابٍ وَ أَبارِيقَ وَ كَأسٍ مِن مَعِينٍ اشجارها متدليه، فِيها ما تَشتَهِيهِ الأَنفُسُ وَ تَلَذُّ الأَعيُنُ، قُطُوفُها دانِيَةٌ.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 23)- بعد به شرح بعضی از آنها پرداخته، میفرماید: «بر تختهای زیبای بهشتی تکیه کرده، و (به زیباییهای بهشت) مینگرند»! (علی الارائک ینظرون).
نکات آیه
۱ - نیکوکاران در قیامت، بر تخت هاى تزیین شده آرمیده و به تماشاى منظره ها خواهند پرداخت. (على الأرائک ینظرون) «أریکة» (مفرد «أرائک») به تختى گفته مى شود که تزیین یافته و در خیمه یا خانه اى نهاده شود. هم چنین به جایگاه آرمیدن و لمیدن - اعم از تخت، یا تخت عروس و یا تخت خواب - اطلاق مى شود. (قاموس)
۲ - چشم نیکوکاران در آخرت، بى نیاز از خواب است و حتى به هنگام آرمیدن بر تختخواب، نظاره گر زیبایى نعمت ها است.* (على الأرائک ینظرون) «أرائک» (تخت خواب ها)، به معناى محل خوابیدن است که در آیه شریفه محل نظاره گرى معرفى شده است. شاید این تعبیر، به نبود خواب در بهشت اشاره داشته باشد.
۳ - نعمت هاى آخرت، زیبا و تماشایى است. (لفى نعیم ... ینظرون)
۴ - نیکوکارى، مایه رفع نگرانى و آسودگى خاطر در آخرت است. (على الأرائک ینظرون)
موضوعات مرتبط
- ابرار: ابرار در آخرت ۲; ابرار در قیامت ۱; ابرار و خواب ۲; تکیه گاه ابرار ۲; نظارت ابرار ۲
- احسان: آثار احسان ۴
- بهشت: تکیه بر تختهاى بهشت ۱، ۲
- بهشتیان: تزیین تختهاى بهشتیان ۱
- قلب: زمینه اطمینان قلب ۴
- محسنان: تکیه گاه محسنان ۱; نظارت محسنان ۱
- نعمت: زیبایى نعمت هاى اخروى ۲، ۳; ویژگیهایى نعمت هاى اخروى ۳
- نگرانى: زمینه رفع نگرانى ۴
منابع