المرسلات ٣٨: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(←تفسیر) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::هٰذَا|هٰذَا]] [[شامل این ریشه::ذا| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[شامل این ریشه::هذا| ]][[شامل این کلمه::يَوْم|يَوْمُ]] [[کلمه غیر ربط::يَوْم| ]] [[شامل این ریشه::يوم| ]][[ریشه غیر ربط::يوم| ]][[شامل این کلمه::الْفَصْل|الْفَصْلِ]] [[کلمه غیر ربط::الْفَصْل| ]] [[شامل این ریشه::فصل| ]][[ریشه غیر ربط::فصل| ]][[شامل این کلمه::جَمَعْنَاکُم|جَمَعْنَاکُمْ]] [[کلمه غیر ربط::جَمَعْنَاکُم| ]] [[شامل این ریشه::جمع| ]][[ریشه غیر ربط::جمع| ]][[شامل این ریشه::کم| ]][[ریشه غیر ربط::کم| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::الْأَوّلِين|الْأَوَّلِينَ]] [[کلمه غیر ربط::الْأَوّلِين| ]] [[شامل این ریشه::اول| ]][[ریشه غیر ربط::اول| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::هٰذَا|هٰذَا]] [[شامل این ریشه::ذا| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[شامل این ریشه::هذا| ]][[شامل این کلمه::يَوْم|يَوْمُ]] [[کلمه غیر ربط::يَوْم| ]] [[شامل این ریشه::يوم| ]][[ریشه غیر ربط::يوم| ]][[شامل این کلمه::الْفَصْل|الْفَصْلِ]] [[کلمه غیر ربط::الْفَصْل| ]] [[شامل این ریشه::فصل| ]][[ریشه غیر ربط::فصل| ]][[شامل این کلمه::جَمَعْنَاکُم|جَمَعْنَاکُمْ]] [[کلمه غیر ربط::جَمَعْنَاکُم| ]] [[شامل این ریشه::جمع| ]][[ریشه غیر ربط::جمع| ]][[شامل این ریشه::کم| ]][[ریشه غیر ربط::کم| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::الْأَوّلِين|الْأَوَّلِينَ]] [[کلمه غیر ربط::الْأَوّلِين| ]] [[شامل این ریشه::اول| ]][[ریشه غیر ربط::اول| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|هٰذَا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْنَاکُمْ وَ الْأَوَّلِينَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=این (همان) روز جدایی است! شما و (جملهی) پیشینیان را گرد آوردیم. | |-|صادقی تهرانی=این (همان) روز جدایی است! شما و (جملهی) پیشینیان را گرد آوردیم. | ||
|-|معزی=این است روز جداکردن گردآوردیم شما را و پیشینیان | |-|معزی=این است روز جداکردن گردآوردیم شما را و پیشینیان | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">This is the Day of Separation; We have gathered you, together with the ancients.</div> | ||
|-|</tabber> | |||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/077038.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/077038.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره المرسلات | نزول = [[نازل شده در سال::2|٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::38|٣٨]] | قبلی = المرسلات ٣٧ | بعدی = المرسلات ٣٩ | کلمه = [[تعداد کلمات::6|٦]] | حرف = }} | {{آيه | سوره = سوره المرسلات | نزول = [[نازل شده در سال::2|٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::38|٣٨]] | قبلی = المرسلات ٣٧ | بعدی = المرسلات ٣٩ | کلمه = [[تعداد کلمات::6|٦]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
خط ۲۶: | خط ۳۴: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۸#link161 | آيات ۱۶ - | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link162 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۸#link161 | آيات ۱۶ - ۵۰ سوره مرسلات]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link163 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link162 | احتجاجاتى بر يگانگى خداوند در ربوبيّت، و بر اثبات «يَومُ الفصل»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link164 | مقصود از ركوع در آيه : | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link163 | توصیف عذاب تكذیب کنندگان روز قيامت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link165 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link164 | مقصود از ركوع در آيه: «وَ إذَا قِيلَ لَهُمُ اركَعُوا لا يَركَعُون»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link165 | بحث روایی: چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته]] | |||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۱۹#link177 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۱۹#link177 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
هذا يَوْمُ لا يَنْطِقُونَ «35» وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ «36» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «37» هذا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ وَ الْأَوَّلِينَ «38» فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ «39» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «40» | |||
(مجرمان) در اين روز حرفى براى گفتن ندارند. و به آنان اجازه داده نمىشود تا عذر خواهى كنند. در آن روز واى بر تكذيب كنندگان. اين روز، روز جدايى است كه شما و پيشينيان را جمع كرديم. پس اگر چارهاى داريد به كار گيريد. در آن روز واى بر تكذيب كنندگان. | |||
===نکته ها=== | |||
قيامت داراى مواقف متعدّدى است. در يك موقف بر لبها مهر زده مىشود و كسى توان سخن گفتن ندارد: «هذا يَوْمُ لا يَنْطِقُونَ» و «الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ» «1» و در مواقف | |||
---- | |||
«1». يس، 65. | |||
جلد 10 - صفحه 352 | |||
ديگر گفتگوهايى در كار است. آيات زيادى در قرآن به بيان گفتگوها و نالههاى مجرمان در قيامت پرداخته است. | |||
امام صادق عليه السلام فرمود: خدا عادلتر از آن است كه بندهاش عذر داشته باشد و خداوند اجازه ندهد آن را بيان كند، ولى چون بنده گنهكار عذرى ندارد، به او اجازه داده نمىشود در دادگاه الهى سخنى بگويد. «1» | |||
در دنيا انسان قادر است تا خود يا ديگران را فريب دهد و به وسيله زر و زور و تزوير و يا وعده و تهديد و رشوه، يا وابستگى نسبى و سببى براى خود چارهاى بينديشد ولى در قيامت راه براى تمام اين كارها بسته است. «فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ» | |||
===پیام ها=== | |||
1- در قيامت، مجرمان يا از روى ترس، يا به خاطر بىفايده بودن، يا به خاطر مهر خوردن بر دهان و يا به خاطر روشن بودن همه مسايل، سخن نمىگويند. | |||
«هذا يَوْمُ لا يَنْطِقُونَ» | |||
2- مبلّغ و مربّى نبايد از تكرار هشدار خسته شود. در اين سوره آيه «وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ»* ده مرتبه تكرار شده است. | |||
3- قيامت، هم روز جمع است و هم روز فصل. «هذا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ» (از يكسو همه جمع مىشوند و هيچ كس جا نمىماند: «وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً» «2» و از سوى ديگر ميان خوبان و بدان فيصله داده مىشود و جدايى مىافتد، حتّى بهشتيان در بهشت درجاتى دارند.) | |||
4- قيامت، روز حسابرسى و قضاوت است، نه عذرخواهى. «لا يُؤْذَنُ لَهُمْ | |||
---- | |||
«1». كافى، ج 8، ص 178. | |||
«2». كهف، 47. | |||
جلد 10 - صفحه 353 | |||
فَيَعْتَذِرُونَ ... هذا يَوْمُ الْفَصْلِ» | |||
5- در قيامت نه فرار است، نه فريب و نه فديهاى قبول مىشود و راهى براى فلاح وجود ندارد. «فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ» | |||
6- در قيامت، مجرمان ناتوان و درمانده از هر گونه چاره انديشىاند. «فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
هذا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ وَ الْأَوَّلِينَ (38) | |||
هذا يَوْمُ الْفَصْلِ: اين روز روز حكم و قضاست ميان ظالمان و مظلومان، جَمَعْناكُمْ وَ الْأَوَّلِينَ: جمع كرديم شما را اى مكذّبان اين امت و پيشينيان را كه تكذيب پيغمبران گذشته نمودند. اين كلام مقرر و مبين يوم فصل است، زيرا فصل ميان سعدا و اشقيا و انبيا و امم، جمع شدن اولين و آخرين است در يك موضع تا فصل ميان ايشان متحقق شود. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَ لَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ «16» ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِينَ «17» كَذلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ «18» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «19» أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ «20» | |||
فَجَعَلْناهُ فِي قَرارٍ مَكِينٍ «21» إِلى قَدَرٍ مَعْلُومٍ «22» فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُونَ «23» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «24» أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفاتاً «25» | |||
أَحْياءً وَ أَمْواتاً «26» وَ جَعَلْنا فِيها رَواسِيَ شامِخاتٍ وَ أَسْقَيْناكُمْ ماءً فُراتاً «27» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «28» انْطَلِقُوا إِلى ما كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ «29» انْطَلِقُوا إِلى ظِلٍّ ذِي ثَلاثِ شُعَبٍ (30) | |||
لا ظَلِيلٍ وَ لا يُغْنِي مِنَ اللَّهَبِ (31) إِنَّها تَرْمِي بِشَرَرٍ كَالْقَصْرِ (32) كَأَنَّهُ جِمالَتٌ صُفْرٌ (33) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (34) هذا يَوْمُ لا يَنْطِقُونَ (35) | |||
وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ (36) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (37) هذا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ وَ الْأَوَّلِينَ (38) فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ (39) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (40) | |||
ترجمه | |||
آيا هلاك ننموديم پيشينيان را | |||
پس از پى آنها در آورديم اهل ازمنه متأخره را | |||
اينچنين رفتار ميكنيم با گناهكاران | |||
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان | |||
آيا نيافريديم شما را از آبى پست و بيمقدار | |||
پس قرار داديم آنرا در جايگاهى محكم و محفوظ | |||
تا مدّتى معيّن معلوم | |||
پس اعمال قدرت نموديم و نيك توانائيم ما | |||
واى در اين روز بر تكذيب كنندگان | |||
آيا قرار نداديم زمين را مسكنها | |||
براى زندگان و مردگان شما | |||
و قرار داديم در آن كوههاى استوار بلند و نوشانديم بشما آبى گوارا | |||
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان | |||
برويد بسوى آنچه كه آنرا تكذيب ميكرديد | |||
برويد بسوى دودى مانند سايه كه داراى سه شعبه است | |||
نه سايه افكن است و نه مانع ميشود از شعله آتش | |||
همانا آن پرتاب ميكند پارههائى از آتش را كه مانند كوشك است | |||
گوئيا آنها قطار شتران زردند | |||
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان | |||
اين روزى است كه سخن نميگويند | |||
و اذن داده نميشود بآنها تا عذر خواهى كنند | |||
واى در اين روز بر تكذيب كنندگان | |||
اين روز جدا كردن حق از باطل است جمع نموديم شما را با پيشينيان | |||
پس اگر هست براى شما مكرى پس مكر كنيد با من | |||
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال تكذيب كنندگان انبياء و اولياء را در اخبارشان از روز جزا كه در آيات سابقه ذكر شد تهديد فرموده باين تقريب كه آيا ما هلاك | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 327 | |||
ننموديم پيشينيان شما را مانند قوم نوح و عاد و ثمود پس بهلاكت اندازيم در دنبال آنان كسانيرا كه پيروى نمودند از آنها در عقائد و اعمال مانند اهل مكّه كه بسزاى خود رسيدند در جنگ بدر و غيره و كسانيرا كه مخالفت نمودند با اوصياء بترك طاعت و تكذيب نصوص ولايت چون ملاك اخذ و انتقام خدا جرم و گناه است و اوّلين و آخرين در اينمقام يكسان خواهند بود مانند دشمنان اهل بيت (ع) و غاصبين حقوقشان در رجعت و روز جزا واى در آنروز بحال تكذيب كنندگان چنانچه مستفاد از بعضى روايات معتبره است آيا خلق ننموديم ما شما را از آبى خوار و بيمقدار و نجس و بدبو و پست و همان آبرا قرار داديم در رحم زنان كه مقرّى است مصون و محفوظ از آفات تا مدّت معيّنى كه محتاج بآن بود و خدا ميداند آنرا تحقيقا و شما ميدانيد تقريبا كه نه ماه است پس قدرت يافتيم بر خلق او يا مقدّر نموديم اندازه آنرا كه بايد بشود از طول و عرض و ساير خصوصيّات و چگونگى او را از پسرى و دخترى و امثال اينها چون فقدّرنا بتشديد نيز قرائت شده و در هر حال ما خوب قادر و توانا بوده و هستيم و خواهيم بود كه در چنين جاى تنگ و تاريكى اينطور خلق و تقدير و نقش بندى و اندازه گيرى مينمائيم واى در قيامت بحال كسانيكه در دنيا منكر قدرت ما شدند آيا قرار نداديم ما زمين را مسكنها براى زندگان و مردگان چنانچه قمّى ره نقل فرموده كه امير المؤمنين عليه السّلام در مراجعت از صفّين بقبرستانى نظر كرد و فرمود اين مساكن اموات است پس نظر بكوفه انداخت و فرمود اين مساكن احياء است و اين آيه را تلاوت فرمود و در معانى هم اينمعنى را از امام صادق عليه السّلام نقل نموده چون كفات جمع كفت بمعناى وعاء و ظرف است و قرار داديم در زمين كوههاى بلند را و آشامانديم بشما در دنيا آبهاى شيرين گوارا را به اجراء نهرها و چشمههاى صافى واى در روز قيامت بحال كسانيكه كفران اين نعمتها را نمودند بتكذيب انبيا و اولياء خدا بآنها گفته ميشود روان شويد بسوى عذابى كه در دنيا آنرا تكذيب مينموديد و مخصوصا بايد برويد بجانب دودى كه از جهنّم برخاسته ميشود كه شبيه بسايه از دور نمايان است و بجانب شما ميآيد و سه شعبه دارد و از بالاى سر و دست راست و دست چپ | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 328 | |||
شما بر شما احاطه مينمايد و آن دود سايه ندارد و شعله آتش را از شما دفع نميكند و آتش جهنّم شرارههاى خود را بجانب شما پرتاب ميكند و آن شراره مانند كوشك و كوه است در بزرگى چنانچه قمّى ره نقل فرموده و نيز مانند دسته شتران زرد است كوچكهاى آنها در بزرگى و رنگ و پى در پى آمدن و قمّى ره فرموده مراد شتران سياهند چون شتر سياه مايل بزردى است و جمالات نيز قرائت شده و آن جمع جمال است كه آن جمع جمل است يعنى شتر نر و بنابر اين وجه شبه، زيادى هم هست واى بحال كسانيكه آتش جهنّم را تكذيب ميكنند و منكر آن ميشوند در چنين روزى كه براى آنها خواهد آمد اين روز روزى است كه در بعضى از مواقف آن از شدّت وحشت و حيرت اهل جهنّم قدرت بر سخن گفتن ندارند و اذن سخن گفتن بآنها داده نميشود پس عذر خواهى نميكنند چون عذرى ندارند نه آنكه عذرى داشته باشند و خداوند اجازه بيان آنرا ندهد چون او اعدل و اجلّ و بزرگتر از اين است كه عذر بنده را نپذيرد چنانچه مستفاد از روايت كافى از امام صادق عليه السّلام است واى بحال تكذيب كنندگان چنين روزى در آنروز اين روز روز فصل خصومت ميان اهل حقّ و باطل است و خداوند كفّار اولين و آخرين را جمع ميفرمايد و همه را بمجازات شديد ميرساند و بكفّار مكّه ميفرمايد حال اگر ميتوانيد براى من كيد و مكرى كنيد بكنيد و مراد كيد و مكر براى پيغمبر و اهل ايمان است و آنكه نميتوانند بكنند و اگر بخيال خودشان كارى بكنند در دنيا و آخرت دامنگير خودشان خواهد شد واى بحال تكذيب كنندگان انبيا و اوليا و مكر و غدر كنندگان با ايشان در روز قيامت چون راه خلاص و نجات از عذاب را بهيچ وجه ندارند. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
هذا يَومُ الفَصلِ جَمَعناكُم وَ الأَوَّلِينَ (38) فَإِن كانَ لَكُم كَيدٌ فَكِيدُونِ (39) وَيلٌ يَومَئِذٍ لِلمُكَذِّبِينَ (40) | |||
اينکه است روز فصل جمع ميفرمائيم شما را و پيشينيان را پس اگر كيدي و چارهاي داريد از عذاب الهي نجات پيدا كنيد بكار بزنيد و كيد كنيد هيچگونه چارهاي نداريد و راهي پيدا نميكنيد. | |||
هذا يَومُ الفَصلِ دو معني دارد يكي جدايي بين مؤمن و كافر و اهل بهشت و جهنم حق و باطل مطيع و عاصي مظلوم و ظالم چنانچه ميفرمايد: وَ امتازُوا اليَومَ أَيُّهَا المُجرِمُونَ يس آيه 59. ديگر فصل فضاء که هر كس را در حق آن آنچه سزاوار | |||
جلد 17 - صفحه 345 | |||
است حكم ميفرمايد: فَرِيقٌ فِي الجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ شوري آيه 5. | |||
جَمَعناكُم وَ الأَوَّلِينَ يكي از اسامي يوم القيامة يوم الجمع است که اولين و آخرين از انس و جن از سر حلقه انبياء و رسل تا اشقي الاشقياء من الاولين و الاخرين صالح و طالح مؤمن و كافر قاصر و مقصر ظالم و مظلوم تماما جمع ميشوند در صحراي محشر. | |||
فَإِن كانَ لَكُم كَيدٌ فَكِيدُونِ آنچه كيد و مكر و حيله و تزوير داشتيد در دنيا بكار زديد: وَ إِن كانَ مَكرُهُم لِتَزُولَ مِنهُ الجِبالُ آيه 47. ولي در قيامت: يَقُولُ الإِنسانُ يَومَئِذٍ أَينَ المَفَرُّ كَلّا لا وَزَرَ إِلي رَبِّكَ يَومَئِذٍ المُستَقَرُّ القيامة آيه 10 الي 12. | |||
وَيلٌ يَومَئِذٍ لِلمُكَذِّبِينَ تفسيرش گذشت. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 38)- در مقطع دیگر روی سخن را به مجرمان کرده، به عنوان حکایت از صحنه آن روز، میگوید: «امروز همان روز جدائی (حق از باطل) است که همه شما و پیشینیان را در آن جمع کردهایم» (هذا یوم الفصل جمعناکم و الاولین). | |||
امروز همه انسانها را بدون استثنا از اولین گرفته، تا آخرین، همه را برای حسابرسی و فصل خصومت در این عرصه و دادگاه بزرگ گردآوردهایم. | |||
آری! امروز روز جدایی حق از باطل و ظالم از مظلوم است. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۶۶: | خط ۲۶۱: | ||
[[رده:جدایى انسان ها در قیامت]][[رده:تمییز حق و باطل]][[رده:تجمع در قیامت]][[رده:قضاوت در قیامت]][[رده:مهمترین ویژگیهاى قیامت]][[رده:نامهاى قیامت]][[رده:ویژگیهاى قضاوت در قیامت]][[رده:ویژگیهاى قیامت]][[رده:یوم الفصل]] | [[رده:جدایى انسان ها در قیامت]][[رده:تمییز حق و باطل]][[رده:تجمع در قیامت]][[رده:قضاوت در قیامت]][[رده:مهمترین ویژگیهاى قیامت]][[رده:نامهاى قیامت]][[رده:ویژگیهاى قضاوت در قیامت]][[رده:ویژگیهاى قیامت]][[رده:یوم الفصل]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره المرسلات ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره المرسلات ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 38 سوره مرسلات | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 38 سوره مرسلات,مرسلات 38,هٰذَا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْنَاکُمْ وَ الْأَوَّلِينَ,جدایى انسان ها در قیامت,تمییز حق و باطل,تجمع در قیامت,قضاوت در قیامت,مهمترین ویژگیهاى قیامت,نامهاى قیامت,ویژگیهاى قضاوت در قیامت,ویژگیهاى قیامت,یوم الفصل,آیات قرآن سوره المرسلات | |||
|description=هٰذَا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْنَاکُمْ وَ الْأَوَّلِينَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۳۹
کپی متن آیه |
---|
هٰذَا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْنَاکُمْ وَ الْأَوَّلِينَ |
ترجمه
المرسلات ٣٧ | آیه ٣٨ | المرسلات ٣٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْفَصْلِ»: داوری. جداسازی (نگا: صافّات / ، دخان / ، مرسلات / و ). «الأوَّلِینَ»: پیشینیان. مفعول معه است و یا عطف است بر ضمیر (کُمْ).
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
هذا يَوْمُ لا يَنْطِقُونَ «35» وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ «36» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «37» هذا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ وَ الْأَوَّلِينَ «38» فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ «39» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «40»
(مجرمان) در اين روز حرفى براى گفتن ندارند. و به آنان اجازه داده نمىشود تا عذر خواهى كنند. در آن روز واى بر تكذيب كنندگان. اين روز، روز جدايى است كه شما و پيشينيان را جمع كرديم. پس اگر چارهاى داريد به كار گيريد. در آن روز واى بر تكذيب كنندگان.
نکته ها
قيامت داراى مواقف متعدّدى است. در يك موقف بر لبها مهر زده مىشود و كسى توان سخن گفتن ندارد: «هذا يَوْمُ لا يَنْطِقُونَ» و «الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ» «1» و در مواقف
«1». يس، 65.
جلد 10 - صفحه 352
ديگر گفتگوهايى در كار است. آيات زيادى در قرآن به بيان گفتگوها و نالههاى مجرمان در قيامت پرداخته است.
امام صادق عليه السلام فرمود: خدا عادلتر از آن است كه بندهاش عذر داشته باشد و خداوند اجازه ندهد آن را بيان كند، ولى چون بنده گنهكار عذرى ندارد، به او اجازه داده نمىشود در دادگاه الهى سخنى بگويد. «1»
در دنيا انسان قادر است تا خود يا ديگران را فريب دهد و به وسيله زر و زور و تزوير و يا وعده و تهديد و رشوه، يا وابستگى نسبى و سببى براى خود چارهاى بينديشد ولى در قيامت راه براى تمام اين كارها بسته است. «فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ»
پیام ها
1- در قيامت، مجرمان يا از روى ترس، يا به خاطر بىفايده بودن، يا به خاطر مهر خوردن بر دهان و يا به خاطر روشن بودن همه مسايل، سخن نمىگويند.
«هذا يَوْمُ لا يَنْطِقُونَ»
2- مبلّغ و مربّى نبايد از تكرار هشدار خسته شود. در اين سوره آيه «وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ»* ده مرتبه تكرار شده است.
3- قيامت، هم روز جمع است و هم روز فصل. «هذا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ» (از يكسو همه جمع مىشوند و هيچ كس جا نمىماند: «وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً» «2» و از سوى ديگر ميان خوبان و بدان فيصله داده مىشود و جدايى مىافتد، حتّى بهشتيان در بهشت درجاتى دارند.)
4- قيامت، روز حسابرسى و قضاوت است، نه عذرخواهى. «لا يُؤْذَنُ لَهُمْ
«1». كافى، ج 8، ص 178.
«2». كهف، 47.
جلد 10 - صفحه 353
فَيَعْتَذِرُونَ ... هذا يَوْمُ الْفَصْلِ»
5- در قيامت نه فرار است، نه فريب و نه فديهاى قبول مىشود و راهى براى فلاح وجود ندارد. «فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ»
6- در قيامت، مجرمان ناتوان و درمانده از هر گونه چاره انديشىاند. «فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
هذا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ وَ الْأَوَّلِينَ (38)
هذا يَوْمُ الْفَصْلِ: اين روز روز حكم و قضاست ميان ظالمان و مظلومان، جَمَعْناكُمْ وَ الْأَوَّلِينَ: جمع كرديم شما را اى مكذّبان اين امت و پيشينيان را كه تكذيب پيغمبران گذشته نمودند. اين كلام مقرر و مبين يوم فصل است، زيرا فصل ميان سعدا و اشقيا و انبيا و امم، جمع شدن اولين و آخرين است در يك موضع تا فصل ميان ايشان متحقق شود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ لَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ «16» ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِينَ «17» كَذلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ «18» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «19» أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ «20»
فَجَعَلْناهُ فِي قَرارٍ مَكِينٍ «21» إِلى قَدَرٍ مَعْلُومٍ «22» فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُونَ «23» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «24» أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفاتاً «25»
أَحْياءً وَ أَمْواتاً «26» وَ جَعَلْنا فِيها رَواسِيَ شامِخاتٍ وَ أَسْقَيْناكُمْ ماءً فُراتاً «27» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «28» انْطَلِقُوا إِلى ما كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ «29» انْطَلِقُوا إِلى ظِلٍّ ذِي ثَلاثِ شُعَبٍ (30)
لا ظَلِيلٍ وَ لا يُغْنِي مِنَ اللَّهَبِ (31) إِنَّها تَرْمِي بِشَرَرٍ كَالْقَصْرِ (32) كَأَنَّهُ جِمالَتٌ صُفْرٌ (33) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (34) هذا يَوْمُ لا يَنْطِقُونَ (35)
وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ (36) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (37) هذا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ وَ الْأَوَّلِينَ (38) فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ (39) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (40)
ترجمه
آيا هلاك ننموديم پيشينيان را
پس از پى آنها در آورديم اهل ازمنه متأخره را
اينچنين رفتار ميكنيم با گناهكاران
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان
آيا نيافريديم شما را از آبى پست و بيمقدار
پس قرار داديم آنرا در جايگاهى محكم و محفوظ
تا مدّتى معيّن معلوم
پس اعمال قدرت نموديم و نيك توانائيم ما
واى در اين روز بر تكذيب كنندگان
آيا قرار نداديم زمين را مسكنها
براى زندگان و مردگان شما
و قرار داديم در آن كوههاى استوار بلند و نوشانديم بشما آبى گوارا
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان
برويد بسوى آنچه كه آنرا تكذيب ميكرديد
برويد بسوى دودى مانند سايه كه داراى سه شعبه است
نه سايه افكن است و نه مانع ميشود از شعله آتش
همانا آن پرتاب ميكند پارههائى از آتش را كه مانند كوشك است
گوئيا آنها قطار شتران زردند
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان
اين روزى است كه سخن نميگويند
و اذن داده نميشود بآنها تا عذر خواهى كنند
واى در اين روز بر تكذيب كنندگان
اين روز جدا كردن حق از باطل است جمع نموديم شما را با پيشينيان
پس اگر هست براى شما مكرى پس مكر كنيد با من
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان.
تفسير
خداوند متعال تكذيب كنندگان انبياء و اولياء را در اخبارشان از روز جزا كه در آيات سابقه ذكر شد تهديد فرموده باين تقريب كه آيا ما هلاك
جلد 5 صفحه 327
ننموديم پيشينيان شما را مانند قوم نوح و عاد و ثمود پس بهلاكت اندازيم در دنبال آنان كسانيرا كه پيروى نمودند از آنها در عقائد و اعمال مانند اهل مكّه كه بسزاى خود رسيدند در جنگ بدر و غيره و كسانيرا كه مخالفت نمودند با اوصياء بترك طاعت و تكذيب نصوص ولايت چون ملاك اخذ و انتقام خدا جرم و گناه است و اوّلين و آخرين در اينمقام يكسان خواهند بود مانند دشمنان اهل بيت (ع) و غاصبين حقوقشان در رجعت و روز جزا واى در آنروز بحال تكذيب كنندگان چنانچه مستفاد از بعضى روايات معتبره است آيا خلق ننموديم ما شما را از آبى خوار و بيمقدار و نجس و بدبو و پست و همان آبرا قرار داديم در رحم زنان كه مقرّى است مصون و محفوظ از آفات تا مدّت معيّنى كه محتاج بآن بود و خدا ميداند آنرا تحقيقا و شما ميدانيد تقريبا كه نه ماه است پس قدرت يافتيم بر خلق او يا مقدّر نموديم اندازه آنرا كه بايد بشود از طول و عرض و ساير خصوصيّات و چگونگى او را از پسرى و دخترى و امثال اينها چون فقدّرنا بتشديد نيز قرائت شده و در هر حال ما خوب قادر و توانا بوده و هستيم و خواهيم بود كه در چنين جاى تنگ و تاريكى اينطور خلق و تقدير و نقش بندى و اندازه گيرى مينمائيم واى در قيامت بحال كسانيكه در دنيا منكر قدرت ما شدند آيا قرار نداديم ما زمين را مسكنها براى زندگان و مردگان چنانچه قمّى ره نقل فرموده كه امير المؤمنين عليه السّلام در مراجعت از صفّين بقبرستانى نظر كرد و فرمود اين مساكن اموات است پس نظر بكوفه انداخت و فرمود اين مساكن احياء است و اين آيه را تلاوت فرمود و در معانى هم اينمعنى را از امام صادق عليه السّلام نقل نموده چون كفات جمع كفت بمعناى وعاء و ظرف است و قرار داديم در زمين كوههاى بلند را و آشامانديم بشما در دنيا آبهاى شيرين گوارا را به اجراء نهرها و چشمههاى صافى واى در روز قيامت بحال كسانيكه كفران اين نعمتها را نمودند بتكذيب انبيا و اولياء خدا بآنها گفته ميشود روان شويد بسوى عذابى كه در دنيا آنرا تكذيب مينموديد و مخصوصا بايد برويد بجانب دودى كه از جهنّم برخاسته ميشود كه شبيه بسايه از دور نمايان است و بجانب شما ميآيد و سه شعبه دارد و از بالاى سر و دست راست و دست چپ
جلد 5 صفحه 328
شما بر شما احاطه مينمايد و آن دود سايه ندارد و شعله آتش را از شما دفع نميكند و آتش جهنّم شرارههاى خود را بجانب شما پرتاب ميكند و آن شراره مانند كوشك و كوه است در بزرگى چنانچه قمّى ره نقل فرموده و نيز مانند دسته شتران زرد است كوچكهاى آنها در بزرگى و رنگ و پى در پى آمدن و قمّى ره فرموده مراد شتران سياهند چون شتر سياه مايل بزردى است و جمالات نيز قرائت شده و آن جمع جمال است كه آن جمع جمل است يعنى شتر نر و بنابر اين وجه شبه، زيادى هم هست واى بحال كسانيكه آتش جهنّم را تكذيب ميكنند و منكر آن ميشوند در چنين روزى كه براى آنها خواهد آمد اين روز روزى است كه در بعضى از مواقف آن از شدّت وحشت و حيرت اهل جهنّم قدرت بر سخن گفتن ندارند و اذن سخن گفتن بآنها داده نميشود پس عذر خواهى نميكنند چون عذرى ندارند نه آنكه عذرى داشته باشند و خداوند اجازه بيان آنرا ندهد چون او اعدل و اجلّ و بزرگتر از اين است كه عذر بنده را نپذيرد چنانچه مستفاد از روايت كافى از امام صادق عليه السّلام است واى بحال تكذيب كنندگان چنين روزى در آنروز اين روز روز فصل خصومت ميان اهل حقّ و باطل است و خداوند كفّار اولين و آخرين را جمع ميفرمايد و همه را بمجازات شديد ميرساند و بكفّار مكّه ميفرمايد حال اگر ميتوانيد براى من كيد و مكرى كنيد بكنيد و مراد كيد و مكر براى پيغمبر و اهل ايمان است و آنكه نميتوانند بكنند و اگر بخيال خودشان كارى بكنند در دنيا و آخرت دامنگير خودشان خواهد شد واى بحال تكذيب كنندگان انبيا و اوليا و مكر و غدر كنندگان با ايشان در روز قيامت چون راه خلاص و نجات از عذاب را بهيچ وجه ندارند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
هذا يَومُ الفَصلِ جَمَعناكُم وَ الأَوَّلِينَ (38) فَإِن كانَ لَكُم كَيدٌ فَكِيدُونِ (39) وَيلٌ يَومَئِذٍ لِلمُكَذِّبِينَ (40)
اينکه است روز فصل جمع ميفرمائيم شما را و پيشينيان را پس اگر كيدي و چارهاي داريد از عذاب الهي نجات پيدا كنيد بكار بزنيد و كيد كنيد هيچگونه چارهاي نداريد و راهي پيدا نميكنيد.
هذا يَومُ الفَصلِ دو معني دارد يكي جدايي بين مؤمن و كافر و اهل بهشت و جهنم حق و باطل مطيع و عاصي مظلوم و ظالم چنانچه ميفرمايد: وَ امتازُوا اليَومَ أَيُّهَا المُجرِمُونَ يس آيه 59. ديگر فصل فضاء که هر كس را در حق آن آنچه سزاوار
جلد 17 - صفحه 345
است حكم ميفرمايد: فَرِيقٌ فِي الجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ شوري آيه 5.
جَمَعناكُم وَ الأَوَّلِينَ يكي از اسامي يوم القيامة يوم الجمع است که اولين و آخرين از انس و جن از سر حلقه انبياء و رسل تا اشقي الاشقياء من الاولين و الاخرين صالح و طالح مؤمن و كافر قاصر و مقصر ظالم و مظلوم تماما جمع ميشوند در صحراي محشر.
فَإِن كانَ لَكُم كَيدٌ فَكِيدُونِ آنچه كيد و مكر و حيله و تزوير داشتيد در دنيا بكار زديد: وَ إِن كانَ مَكرُهُم لِتَزُولَ مِنهُ الجِبالُ آيه 47. ولي در قيامت: يَقُولُ الإِنسانُ يَومَئِذٍ أَينَ المَفَرُّ كَلّا لا وَزَرَ إِلي رَبِّكَ يَومَئِذٍ المُستَقَرُّ القيامة آيه 10 الي 12.
وَيلٌ يَومَئِذٍ لِلمُكَذِّبِينَ تفسيرش گذشت.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 38)- در مقطع دیگر روی سخن را به مجرمان کرده، به عنوان حکایت از صحنه آن روز، میگوید: «امروز همان روز جدائی (حق از باطل) است که همه شما و پیشینیان را در آن جمع کردهایم» (هذا یوم الفصل جمعناکم و الاولین).
امروز همه انسانها را بدون استثنا از اولین گرفته، تا آخرین، همه را برای حسابرسی و فصل خصومت در این عرصه و دادگاه بزرگ گردآوردهایم.
آری! امروز روز جدایی حق از باطل و ظالم از مظلوم است.
نکات آیه
۱ - قیامت، روز جداسازى میان خلایق و داورى میان حق و باطل است. (هذا یوم الفصل) «فصل»به حایل بین دو چیز و نیز به داورى میان حق و باطل گفته مى شود (قاموس المحیط). روز قیامت، از این رو «یوم الفصل» نامیده شده که در آن روز، میان خلایق جدایى خواهد افتاد و حق از باطل تمیز داده شده و مورد داورى قرار خواهد گرفت.
۲ - جداسازى میان خلایق و داورى میان حق و باطل، از مهم ترین خصیصه روز قیامت (هذا یوم الفصل) توصیف روز قیامت به «یوم الفصل» در سلسله آیات مربوط به حوادث قبل و بعد از برپایى قیامت، گویاى برداشت یاد شده است.
۳ - «یوم الفصل»، از نام هاى قیامت (هذا یوم الفصل)
۴ - قیامت، روز اجتماع تمامى انسان هاى تاریخ (جمعنکم و الأوّلین)
۵ - داورى میان حق و باطل در عرصه قیامت، با حضور تمامى خلایق انجام خواهد پذیرفت. (هذا یوم الفصل جمعنکم و الأوّلین)
موضوعات مرتبط
- انسان: جدایى انسان ها در قیامت ۱، ۲
- حق: تمییز حق و باطل ۱، ۲
- قیامت: تجمع در قیامت ۴، ۵; قضاوت در قیامت ۱، ۲; مهمترین ویژگیهاى قیامت ۲; نامهاى قیامت ۳; ویژگیهاى قضاوت در قیامت ۵; ویژگیهاى قیامت ۱، ۴
- یوم الفصل :۳
منابع